تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 42 اولاول ... 234567891016 ... آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 418

نام تاپيک: اشعار مادر

  1. #51
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    مادر!
    اسم تو اولین کـلمه ایست که کبریا به آدم آموخت
    فانوس عشق و محبت تو در چه کعبه که نسوخت
    مادر!
    اسم مقدس تـــودیوان هفت جلد پاکی وحقانیت است
    نابینا میبیند و گنگ میگویدکه وجودت عنایت است
    پس بجاست که بگویم
    مادر!
    اسم مقدس تومشق شده با خط زرین
    روی دیوان جهــــان و عرش مکین
    مادر!
    مشک بدنت اولین نسیم ایست، کــــه میدمد برمشام طفل
    اسم مقدس تو اولین کلام ایست ، که میدود بر زبان طفل
    مادر!
    تو اولین معلم وزارعِِ احساس وعشقِی دروادی تنم
    عاطفه و عارفه تو به من آمــــوخت اینکه من منم
    مادر!
    اگــــــر راجع به اسمت کتابی بنویسم
    هنوز هـــــــم ، نکته زدیوان ننوشتم
    اما یک کلمه دیگر باید بگویم
    مادر!
    اشتباه کــــرده اند در تعین اســــم و جـــای تو
    اسم توخدای ثانی وعالم قُدس مسکن وماوای تو


  2. #52
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    طلیعهء امیـــــد
    تو مـــــرا تا به جهـــان، پــردویدی ای مــــــــــادر
    چــه رنجها که بـــه پایم کشیـــــــدی ای مـــــــــادر
    تــــــوی فـــرشته رحمت کـــــه از ســــــر رحمت
    مــــرا به شیرهء جــــان پـــــروریدی ای مــــــادر
    جـــز این دو، خون جگــر خوردن و جفـــا دیـــدن
    ز زنــــــدگانی دنیـــا چـــه دیـــدی؟ ای مــــــــــادر
    بـــه کودکی، به تو گر راز خـــــویش مـــــی گفتـم
    تــــــو حـــرفهای مــــــرا می شنیـــــدی ای مــادر
    بـــــرای خاطـــــر مــن دل ز جملـــــه لـــــذتهـــــا
    ز ابتـــــــدائی جــــــوانی بــــــــریدی ای مـــــــادر
    مــــدار چـــرخ اگــــــــر بهــــر من بلایـــی داشت
    بــــه جــــان بلای مـــرا می خـــریدی ای مــــــادر
    اگــــر که آتش تب مــــی گـــداخت جــان مـــــــرا
    بـــه تن جــــامعه زغـــم مـــــی دریـــدی ای مــادر
    کســــی کـــــه شد سبب پیـــــری تــــو من بـــــودم
    کــــه من جــــوان شــــدم و تــــــو خمیـدی ای مادر
    بـــــــود بـــــه یـــــــــاد مــــــن شبهـــــــای ظلمانی
    کـــــه هــــر طرف ز پی ام مـــــی دویـدی ای مادر
    چــــگونه شکـــر تو گـــویم، که خوش به دامــــانت
    مــــــرا به مهــــر جـــان پروریــــدی ای مـــــــادر
    چـــــه شــــد کــــه بـــا همـــه مهـــربانـــی و الفت
    ز آشیــــانـــــه، به نـــاگـــه پـــریـــدی ای مــــــادر
    نبــــــود آرزویت غیـــــــر جـــان فـــدا کــــــــردن
    کنـــــون بــــه آرزوی خــــــود، نرسیدی ای مـــادر
    کنــــــد بــــه تـــو تقــدیم این غـــــــــــزل خســــرو
    تــــــو خــــــود طلیعـــهء صبح امیــــــدی ای مــادر

  3. #53
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض


    مادرا روی مهت روح و روان است مرا
    لذت دیدن تو به از هر دو جهان است مرا

  4. #54
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    اى فداى قدمش باد خدايا سر ما
    سر ماوهمهء ثروت وخشك وتر ما

    ثروتى كو كه بپايش بفشانيم، دريغ !
    بجز اين مشتدل عاشق ومشت پرما

    آخر او با همه بى ياوريش، از ته دل
    بوده با دست پر ازآبله اش ياور ما

    وقت باريدن تير الم از جانب فقر
    خنده اش بوده تسلاى دلوسنگرما

    دستهاى عجبش بوده به هنگام بلا
    زرهء جوشن ما، قلعهء ما، مغفرما

    حال فهميده ام اينرا كه چه آتش مى زد
    بدلش، ديدن بيمارى وچشمترما

    حال فهميده ام اينرا كه چه دردى مى برد
    گاه ناليدن ما، دور وبر بسترما

    حال فهميده ام اين راز، كه با رفتن او
    رفته گنج گهر ومعدن سيم وزرما

    حال او رفته به آن غربت وما مى دانيم
    كه سفر كرده همه شوكت وزيب وفرما

    خوب ميدانم وميدانم ودردا كه چه دير
    واى از اين ديدهء ناقابل وگوش كرما

    بى سبب نيست اگر نام بزرگش زده سر
    همچو گل در همهء باغچهء دفترما

    راستى را دلم از سينه چراپر نكشيد؟
    آن دم تلخ، كه او بال كشيد از برما

    آه ! يارب شود آيا كه دگر باره بخير،
    از سفر بالب پر خنده رسد مادر ما؟

  5. #55
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    در بوسه هاي مادر
    خورشيد نور باران
    آغاز روز تازه
    لبخند بامدادان

    در خنده هاي مادر
    عطر خوش گلستان
    زيبايي طبيعت
    شادابي بهاران.

    مادر تو روح و جاني
    مادر تو جاوداني
    با من تو مهرباني
    با من تو همزباني

    مادر تو بهتريني
    مادر تو نازنيني
    مادر تو دلنشيني
    بر حلقه ام نگيني.

    مادر هميشه بيدار
    مادر هميشه در كار
    باشد براي فرزند
    مادر هميشه غم خوار
    مادر هميشه خوش قلب
    مادر هميشه دل سوز
    مادر هميشه روشن
    خورشيد عالم افروز.

    در چشم هاي مادر
    آبي آسماني
    روًياي سبز نوروز
    معناي زندگاني

    در اشك هاي مادر
    پاكي آب باران
    رنگين كمان روشن
    آواي چشمه ساران.

    مادر زعشق سرشار
    روح نثار و ايثار
    در راه كودكانش
    مادر بود فداكار

    مادر چراغ خانه
    گرماي آشيانه
    مهرش درون قلبم
    ماناست جاودانه.

    مادر هميشه بيدار
    مادر هميشه در كار
    باشد براي فرزند
    مادر هميشه غم خوار
    مادر هميشه خوش قلب
    مادر هميشه دل سوز
    مادر هميشه روشن
    خورشيد عالم افروز.

    در نغمه هاي مادر
    لالايي محبت
    شعر بلند پيوند
    آواي انس و الفت

    در پند هاي مادر
    شيريني سعادت
    آسايش دو گيتي
    شادي بينهايت.

  6. #56
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    هرجادلم پربكشه
    پست ها
    1,456

    پيش فرض

    تاج از فرق فلك برداشتن
    جاودان آن تاج بر سر داشتن
    در بهشت آرزو ره يافتن
    هر نفس شهدي به ساغر داشتن
    روز در انواع نعمت ها و ناز
    شب بتي چون ماه دربر داشتن
    صبح، از بام جهان چون آفتاب
    روي گيتي را منور داشتن
    شامگه ، چون ماه رويا آفرين
    ناز بر افلاك و اختر داشتن
    چون صبا در مزرع سبز فلك
    بال در بال كبوتر داشتن
    حشمت و جاه سليمان يافتن
    شوكت و فر سكندر داشتن
    تا ابد در اوج قدرت زيستن
    ملك هستي را مسخر داشتن
    بر تو ارزاني كه ما را خوشتر است
    لذت يك لحظه مادر داشتن
    "فريدون مشيري "

  7. #57
    آخر فروم باز persian365's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    اینترنت
    پست ها
    1,267

    12 مادر

    مادر

    قسم بر اولين واژه ي هستي

    كه عشق ودين ومظهرم تو هستي

    قسم بر ديدگانت شمع روشن

    كه هستي- گلي سرور به گلشن

    قسم بر ماه و حوري

    كه تو مملو ز نوري

    قسم بر مهر واميد

    كه تو معدن مهري بي ترديد

    قسم بر لحظه ي زيباي ديدار

    كه جانم بر فدايت نيك كردار

    قسم بر مستي عاشق پرستان

    به كوه وبه باغ و به بستان

    قسم بررب بر روز جوشش

    براين پروردگار خوش افرينش

    كه هرچه ازاوست دارم

    مادر دوستت دارم



    توسط: محمد علي

  8. #58
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hamed_9192's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    متغیر
    پست ها
    225

    پيش فرض مادر

    همی نالم که مادر در برم نیست
    صفای سایه او در برم نیست
    مرا گر دولت عالم ببخشند
    برابر با نگاه مادرم نیست



    از ته دل امیدوارم که هیچ کس از نعمت مادر داشتن محروم نباشه

  9. #59
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض براى مادرم

    شاعر برتولد برشت
    مترجم صفدر تقى زاده

    و وقتى تمام كرد به خاكش سپردند،

    بر مزارش گل‏ها شكفتند و پروانه‏هاى شيرين كار رقصيدند.

    آن‏قدر سبك بود كه بر خاكِ زيرين فشارى نمى‏آورد،

    مادر در زندگى چه‏قدر درد كشيده بود

    كه او را اين چنين سبك كرده بود.

  10. این کاربر از sise بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #60
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اي از تبار آينه ها مادر! چشمان تو صراحت خورشيدند
    فواره های روشني و اعجاز، پيغمبران آيه ی توحيدند
    در عمقشان هميشه غزل جاري ست،اندوه زخم هاي پدر حتی
    هر شب مرا ز خويش جدا كردند،تا مرز آفتاب كشانيدند
    خانه هميشه بوی تو را دارد، ديگر حياط هم به تو خو كرده
    درها ، اتاق ، پنجره ، گلدان ها، تا چشم باز كرده تو را ديدند
    گل هاي پشت پنجره ها عمريست،در گير و دار برف و زمستانند
    امشب به سحر گرم نفس هايت، در ذهن سرد باغچه روييدند
    تنها فرشته ای كه تنت شعر است، گيسوی گرم و چشم زلالت باز
    بر دفتر سياه غزل هايم ، باران شعر و خاطره باريدند
    آغوش تو پناه پريشانيست،لبريزی از نوازش بي پايان
    دستان مهربان و پر از زخمت، همواره آشيانه ی اميدند
    آن شب كنار كلبه ی تنهاييم ، يك تكه از نگاه شما افتاد
    فردا هزار دسته ی نيلوفر، بر شانه هاي پنجره پيچيدند
    اين واژه ها دوباره غزل گشتند، خود را درون آينه ها شستند
    ابيات ناگهان غزل ها از آتشفشان چشم تو جوشيدند
    مادر! صدات بانی دريا هاست، ايمان موج ها به تو پابند است
    بي تو زمين دچار عقوبت شد، گلهاي سرخ باغچه خشكيدند
    گفتی كه بی تو آه زبانم لال، يك لحظه هم بدون تو يعنی مرگ
    حتی تمام آينه ها آن دم ، قربانيان وحشت و ترديدند
    خورشيد من بتاب و نمايان شو صبحی سپيد ريخته در چشمت
    انگار بر مسير قدم هايت، عطر زلال آينه پاشيدند!




    امیر محمدی

  12. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •