تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 9 اولاول ... 23456789 آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 82

نام تاپيک: سريال شهريار

  1. #51
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    827

    پيش فرض

    ديگه دخترش برگشته گفته كه 80%~90% فيلمش ساختگيه ! يعني بيا جمعش كن :-&
    اون پستهاي اول مي گفتيم كه سريالش فاجعست ، اومدن گفتن ما تبريزي ها رو هر چيزي حساسيت نشون ميديم !
    حالا چي ؟ گندش همچين در اومده كه بيا و ببين ! كمال تبريزي هرچي محبوبيت كسب كرده واسه فيلماش ، با اين يكي همه رو به باد داد !
    ميگه خرج گذاشتيم ! فيلماش يا تو خونه بوده يا تو باغ !
    فيلم دكتر غريب رو ديدين ؟ به اون ميگين فيلم تاريخي ! آدم حال مي كنه مي بينه به خدا !
    اولين باره ميشنوم كه يه فيلم تاريخي رو اينجوري بپيچونند ، بعدش بگن از دله سنگ مرمري يه مجسمه در آورديم ! نمي دونم استاد شهريار رو دست و پا چلفتي و چرت و پرت گو نشون ميدن ، كجاش خوبه كه اينا اين همه به به و چه چه مي زنند !
    برين كتاب زندگينامه استاد شهريار و بخونين ! از تعجب شاخ در ميارين !
    زنش فاميلش بوده ، اينجا نشون ميده با چشم چروني تو اداره ميبينتش !
    زنش شيفته شعرهاي استاد شهريار بوده و سر همين موضوع باهاش ازدواج كرده ! اينجا نشون ميده استاد شهريار داره شعر مي خونه و خانومش خوابش ميبره از بي حوصلگي !
    زنش يه معلم بوده اينجا يه بي سواد نشون دادند !
    و ......................................... هزارن مورد ديگه كه كاري به غير از توهين به استاد شهريار نبوده و بس !!
    حالا هي بگين ما تبريزي ها زياد حساسيت نشون ميديم !

    ================================================== ====
    ================================================== =====
    دختر شهريار: سريال شهريار توهين‌آميزاست
    
    ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۷
    «مريم بهجت‌ تبريزي» فرزند استاد شهريار در واكنش به سريال «شهريار» گفت: اعلام مي‌كنم كه آنچه به عنوان سريال شهريار از شبكه دو پخش شده، ارتباطي با زندگي شاعر بلند‌آوازه ايراني، شهريار نداشته است.

    «مريم بهجت‌ تبريزي» فرزند استاد شهريار در واكنش به سريال «شهريار»(كمال تبريزي) به فارس گفت: سريالي كه با نام «شهريار» از شبكه دوم سيما در حال پخش است، متاسفانه داراي صحنه‌ها و سكانس‌هايي غيرواقعي و توهين آميز به شخصيت استاد شهريار بوده كه نه تنها با واقعيت‌هاي حيات آن بزرگوار همخواني نداشته و ندارد، بلكه با تحريف و تغييراتي همراه بوده است كه نهايتا به مسخ شخصيت حقيقي و اجتماعي و ادبي پدرم -كه محبوب‌ترين شاعر ايران در قرن حاضر است- منجر مي‌شود.
    وي ادامه داد: متاسفانه با تماشاي اهانت‌هاي ناروا به مادرم و تصويري مبهم از يك معلم فرهنگي شريف، متوجه شدم كه سريال شهريار بدون كمترين تحقيق و پژوهش سرهم‌بندي و نگارش شده است.
    فرزند محمدحسين بهجت‌تبريزي با اشاره به ذكر نام خانواده شهريار در تيتراژ اين سريال به فارس گفت: مي‌خواهم بگويم شما كه خانواده شهريار را در جريان اين سريال نگذاشتيد و اطلاعات مستندي هم از آنها نگرفته‌ايد، چگونه در تيتراژ انتهاي سريال از آنها تشكر مي‌كنيد؟! وقتي اين مطلب را بيننده سريال مي‌بيند، فكر مي‌كند كه حتما خانواده شهريار نيز با اين سريال همكاري داشته‌ است.
    وي افزود: اگر من را از اين جريان مطلع مي‌كردند،ابتدا درخواست مي‌كردم كه فيلمنامه را بخوانم.
    بهجت تبريزي همچنين گفت: برطبق قانون حمايت از مؤلفان و منصفان، اين سريال بدون مجوز پخش شده است در حالي كه به موجب اين قانون تا 30 سال تمام حقوق مادي و معنوي به ورثه تعلق مي‌گيرد و براي هر گونه استفاده‌اي بايد از وراث اجازه گرفته شود ولي سازندگان اين سريال از ما هيچ‌گونه اجازه‌اي نگرفتند.
    وي ادامه داد: داستان،بيوگرافي و شخصيتي كه از پدر من در اين سريال نمايش داده مي‌شود به طور كلي متفاوت از واقعيت است و كسي كه اين فيلم ساخته كوچك‌ترين شناختي از شخصيت ادبي، مذهبي، ديني و عرفاني پدرم نداشته است.
    بهجت تبريزي با اشاره به برخي شخصيت‌هاي اين سريال به فارس گفت: حتي شخصيت‌هايي در اين سريال وجود دارد مثل ابراهيم اديب يا گلرخ كه اصلا وجود خارجي نداشته‌اند. كلا داستاني كه در مورد جواني، بعد از ازدواج و ميانسالي‌ پدرم نشان مي‌دهند، مورد دخل و تصرف واقع شده است.
    وي افزود: اولا به لحاظ زماني،تاريخ‌ها را رعايت نكرده‌اند و همه ساختگي بودند.به جرات مي‌گويم 80 تا 90 درصد اين پروژه ساختگي است و هيچ‌كدام از اينها اتفاق نيفتاده است.
    دختر استاد شهريار تصريح كرد: قسمت اخير سريال «شهريار» كاملا ساختگي بود چرا كه مادر من اصلا در بيمارستان فوت نكرده‌اند و اصلا مريض نبوده‌اند بلكه ايشان سكته مغزي كردند و از دنيا رفتند.
    وي در ادامه گفت‌وگو با فارس، با انتقاد از نمايش چهره‌اي غير واقعي از مادرش در اين سريال افزود: مادرم، فردي باسواد بوده كه در سريال بي‌سواد معرفي مي‌شود. ايشان نوه عمه پدرم و خويشاوند نزديك مادرم بود ولي در اين سريال، يك فرد بيگانه معرفي مي‌شود كه پدرم را به طور اتفاقي در بانك مي‌بيند.
    بهجت‌تبريزي گفت: مادر من عاشق شعرهاي پدرم بود چون بيست و چند سال از پدرم كوچك‌تر بود و به خاطر انگيزه ادبي‌اش با پدرم ازدواج كرد.
    وي در ادامه گفت: همانطور كه اشاره كردم برخلاف آنچه سريال نشان مي‌دهد مادر من اصلا مريض نبودند. يك روز كه ما را براي مدرسه آماده مي‌كردند، سكته مغزي كردند و دار فاني را وداع گفتند. ايشان اصلا بيمارستان نرفتند كه پدرم از ايشان پرستاري كند.
    وي ادامه داد: برخلاف آنچه در «شهريار» ديديم، اين واقعيت ندارد كه مادرم، پدرم را «محمد جان» صدا مي‌كرده بلكه همه او را با نام شهريار صدا مي‌زدند و مادرم نيز به نام آقا شهريار صدايش مي‌‌كرد.
    «بهجت تبريزي» با بيان اين نكته كه شهريار در 40 سال آخر زندگي‌اش خانه‌نشين بوده، افزود: پدر من، 40 سال آخر زندگي‌اش را از خانه بيرون نرفت. خودش يك شعري را دارد كه وصف احوال اين چهل سال است: از من چه طالعي است كه با اين شتاب عمر/بازم بپرود لب بام آفتاب عمر/ من روي چرخ و پره هنوز و به پيچ و تاب/ جايي كه آب ريخته از آسياب عمر/ سائيده رشته‌اي است كه تابيده به گلو/ من تاب مي‌خورم به نخي از طناب عمر / چل سال آزگار به زندان روزگار حبس ابد چگونه نهي در حساب عمر/.
    وي افزود: در آن مدت اگر كسي به ملاقات استاد شهريار مي‌آمد، بعضي وقت‌ها مي‌پذيرفت و بعضي مواقع به دليل كسرت جمعيت و اينكه حال عمومي خوبي نداشت، نمي‌توانست كسي را به حضور بپذيرد.
    فرزند شهريار تصريح كرد: در كل سريال «شهريار» بر مبناي واقعيت نيست و نه تنها همخواني با زندگي‌ پدرم ندارد بلكه نوعي اهانت نسبت به ايشان، مادرم و خانواد‌ه‌ ما است.
    بهجت تبريزي گفت:اين سريال بدون كوچكترين تحقيق و پژوهش سرهم‌بندي و نگارش شده است‌، لذا به عنوان يك رسالت تاريخي، نه به عنوان وارث پدرم كه جاي خود دارد، بلكه به عنوان يك واصل با استادي كه سال‌ها با او زندگي گذرانده‌ام، اعلام مي‌كنم كه آنچه به عنوان سريال شهريار از شبكه دو پخش شده، ارتباطي با زندگي شاعر بلند‌آوازه ايراني، شهريار نداشته است.
    وي افزود: به جرات مي‌توانم بگويم حتي يك مطالب مهم كه در مورد پدرم بايد منعكس شود، در اين سريال ديده نمي‌شود و اكثريت مطالب مهم زندگي پدرم مثل شبي كه از عشق مجازي به عشق حقيقي رسيد و مهمترين شب زندگي او محسوب مي‌شود، در اين فيلم آن چنان كه بايد به مردم نشان داده نشده است.
    فرزند شهربار خاطرنشان كرد: پدرم وقتي از تبريز به تهران آمدند، 13 _ 14 ساله بودند و در سنين پايين به دارالفنون به مدت 7 سال درس طب خواندند، ايشان بين 20 تا 30 سال به عشق حقيقي رسيدند و متحول شدند، اتفاقي براي كمتر كسي مي‌افتد ولي در سريال «تبريزي» به هيچ يك از اين مسائل پرداخته نشده است.
    وي در انتها گفت:پدرم فردي بسيار متدين و مذهبي بودند ولي اين مسئله نشان داده نشده است.ايشان حافظ قرآن بودند و آن قدر قرآن خوانده بودند كه زبان عربي را از اين طريق ياد گرفتند.

  2. #52
    اگه نباشه جاش خالی می مونه khoshgelafi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    414

    پيش فرض

    سلام

    البته نظرات متفاوته، اما اون چيزي كه من تو ديوان ايرج ميرزا ديدم، به نظرم به دليل معذور بودن تلويزيون، خيلي هم خوب نشون دادنش!

    به نظرم حرفهايي كه تو سريال شهريار به ايرج ميرزا ميگفت كاملا درست بود.

    والسلام
    من کتاب اشعار ایرج رو خوندم کمیش رو. درسته توبعضیاشون القاظ بدی بکار برده ولیدر کل شخصیت شهریار ، ایرج و... تحریف شده بودن.

  3. #53
    Animation Deliberation Morteza4SN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    Violet Orient
    پست ها
    2,689

    پيش فرض

    ديگه دخترش برگشته گفته كه 80%~90% فيلمش ساختگيه ! يعني بيا جمعش كن :-&
    اون پستهاي اول مي گفتيم كه سريالش فاجعست ، اومدن گفتن ما تبريزي ها رو هر چيزي حساسيت نشون ميديم !
    حالا چي ؟ گندش همچين در اومده كه بيا و ببين ! كمال تبريزي هرچي محبوبيت كسب كرده واسه فيلماش ، با اين يكي همه رو به باد داد !
    ميگه خرج گذاشتيم ! فيلماش يا تو خونه بوده يا تو باغ !
    فيلم دكتر غريب رو ديدين ؟ به اون ميگين فيلم تاريخي ! آدم حال مي كنه مي بينه به خدا !
    اولين باره ميشنوم كه يه فيلم تاريخي رو اينجوري بپيچونند ، بعدش بگن از دله سنگ مرمري يه مجسمه در آورديم ! نمي دونم استاد شهريار رو دست و پا چلفتي و چرت و پرت گو نشون ميدن ، كجاش خوبه كه اينا اين همه به به و چه چه مي زنند !
    برين كتاب زندگينامه استاد شهريار و بخونين ! از تعجب شاخ در ميارين !
    زنش فاميلش بوده ، اينجا نشون ميده با چشم چروني تو اداره ميبينتش !
    زنش شيفته شعرهاي استاد شهريار بوده و سر همين موضوع باهاش ازدواج كرده ! اينجا نشون ميده استاد شهريار داره شعر مي خونه و خانومش خوابش ميبره از بي حوصلگي !
    زنش يه معلم بوده اينجا يه بي سواد نشون دادند !
    و ......................................... هزارن مورد ديگه كه كاري به غير از توهين به استاد شهريار نبوده و بس !!
    حالا هي بگين ما تبريزي ها زياد حساسيت نشون ميديم !

    ================================================== ====
    ================================================== =====
    دختر شهريار: سريال شهريار توهين‌آميزاست

    .....
    
    اوايل شما بدون دليل موجه اعتراض مي كرديد
    در سريال بعضي مسايل رعايت نشده بود كه با توجه به سير روايي آن نمي شد چندان به آنها خرده گرفت
    حتي تا پايان دوره جواني تصوير خوبي در يك سريال عاطفي و تاريخي از شهريار شاعر مسلك رسم شده بود ....

    اما با ورود سيروس گرجستاني و شروع فصل پاياني سريال مخاطب علاقمند عملا دچار سكته مي شود
    روحيات و حالات شهريار سالخورده كه بايد به عرفان نزديك شود كاملا برعكس فردي را نشان مي دهد كه مشاعرش را هم از دست داده !

    بايد بگم كه فصل آخر سريال و مخصوصا اين چند قسمت آخر كاملا سرهم بندي شده و از كارگرداني مثل كمال تبريزي كاملا بعيد بود و نشان دادن تنها 7 دقيقه از قسمت نوزدهم و 60 دقيقه اي سريال توسط سيما هم وخامت اوضاع را نشان مي دهد ( هر چند كمال تبريزي هم به خاطر آن اعتراض كرده و گفته آنرا جداگانه در محافل فرهنگي و دانشگاهي نمايش خواهد داد و ....)

    اما در مورد اعتراض دختر شهريار من با تمام مواردش موافقم حتي اگر كمال تبريزي عنوان كند خانواده شهريار از ابتدا در جريان ساخت سريال بوده و حتي با اردشير رستمي به تبريز رفته و با هادي بهجت تبريزي پسر شهريار در مورد سريال و اصلاحات پاياني صحبت كرده و در آن زمان هيچ كدام از دختران شهريار حاضر به گفتگو با وي نشده اند.

  4. #54
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    563

    پيش فرض

    موضوع خوبی رو انتخاب کردن که میشد بهتر به اون پرداخت ولی متاسفانه یه جورایی بی نظم و لجام گسیختس .

  5. #55
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    882

    پيش فرض

    اصلا سریال شهریار خوب نیست
    مخصوصا اینکه از هر قسمتی چند دقیقه رو میزنن که این باعث اعتراض خود کارگردان هم شده.
    این اواخر هم که دیگه ربطش میدن به انقلاب و اینجور حرفا. خلاصه ملت سر کارین همه تون.
    مطمئنا سرنوشت سریال روزگار قریب هم همینه.

  6. #56
    آخر فروم باز ehsssssan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    2,343

    پيش فرض

    این اواخر هم که دیگه ربطش میدن به انقلاب و اینجور حرفا
    من خيلي ناراحت شدم كه زندگي استاد رو اينجوري نشون دادن.يعني از نظر اينا استاد اينطوري بودن؟

    پير مردي خرفت - سيگاري - تلخ مزاج - خيالاتي - دمدمي مزاج - غير قابل تحمل - و كلا غير معقول....

    اين سريال ديگه خيلي توهين هستش به استاد...

    نميدونم صحبت هاي پسرش رو ديدين يا نه اصلا كلا معلوم بود كه داره يه متن از پيش ساخته شده رو هجي ميكنه و اصلا حرف دلش نبود.اگه واقعا قرار بود نظر فرند ايشون رو نشون بدن بايد تو يه جمع ادبي و در حضور چند استاد ادبيات وارد به زندگي نامه استاد و بالاخره ... و مهمتر از اينها تو يه برنامه زنده تلوزيوني نه اينكه تو يه برنامه ظبط شده كه كلي هم سانسور بود توش.واقعا حرف هاي پسر استاد با حرف هاي دخترشون فرق داشت.

    اينطور نشون دادن فرزند استاد (صحبت هاي پسر استاد)از نظر اينها پاسخي بود به دنياي ادبيات در جواب به گفته هاي دختر استاد

    البته يه جاهايي پسر استاد يه اشاره هايي كردن كه بازيگر دوران جواني خيلي بهتر از بازيگر دوران پيري بوده و به مراتب تو فيلم متوجه ميشديم كه اينطور بوده.ولي بازم ميگم سخنان پسر استاد حرف هاي دلش نبود و اين كاملا از نحوه ي رفتار و سخنانش معلوم بود
    Last edited by ehsssssan; 10-05-2008 at 00:33.

  7. #57
    آخر فروم باز ehsssssan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    2,343

    پيش فرض

    نمایش ورود ستارخان به خانه پدری شهریار-به سبک راهزنان- یک جفای آشکار به این شخصیت بزرگ بود و بعد هم کل نقش او در همین ورود خشن و جاهلانه به خانه پایان می پذیرد.....


    اين خيلي درد آورتر از هر چيز ديگه اي بود در حالي كه يه شخصيتي به غير از اين داشته اند.

    اين مساله سليقه‌يي است، اگر فرد ديگري بود قطعا اشعار ديگري را گزينش مي‌كرد.
    ايشون كاملا درست فرمودن و من قبلا به اين موضوع فكر كرده بودم

    اگر دست كارگردان باز باشد و از نظر مالي و زماني محدود نباشد
    از نطر مالي نميدونم ولي از نظر زماني از سال 84 -86 اين سريال ساخته شده و از نظر سياسي هم كمل تبريزي به قول .."زير چتر دولتمردان قرار داره و از خط هاي قرمزي عبور كرده"

    پس به نظر من ايشون هيچ محدوديتي نداشتن و موضوع رو هر طور كه خواستن نمايش دادن.با شنيدن حرف هاي دختر استاد و همينطور پسر استاد كه در پست بالا توضيح دادم،اين موضوع به من اثبات شد كه اين فيلم ساخته آقاي تبريزي برگرفته از عقايد و همچنين زندگي استاد به نقل از عكس ها و گفته هاي موجود هستش نه از روي واقعيت


  8. #58
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض فرزند شهریار: مجموعه "شهریار" امانت‌دار بوده است

    ایراسان - هادی هجت تبریزی درباره مجموعه "شهریار" گفت: "خوشبختانه این مجموعه به طور کلی توانسته با حفظ اصول حرفه‌ای، در ارائه داستان زندگی شهریار امانت‌دار باشد."
    وی با اشاره به پیچیده بودن تولید مجموعه‌هایی که به زندگی شخصیت‌های هنری معاصر می‌پردازد، افزود: "برای ایجاد جذابیت داستان طبیعی است کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس در جزئیات موضوع دخل و تصرف کنند و این چیزی است که ما از آن به عنوان هنر یاد می‌کنیم. هنرمند مختار است پس از شنیدن روایت‌های گوناگون از زندگی یک شخصیت همانند شهریار اثری هنری خلق کند که شاید متفاوت با آنچه روایت شده باشد."
    فرزند شهریار با اشاره به انتخاب اشعار فارسی استاد شهریار برای استفاده در این مجموعه گفت: "همانند شعرهای ترکی شهریار که خوب انتخاب شده‌اند، در انتخاب اشعار فارسی ایشان نیز نهایت دقت صورت گرفته تا ابعاد عرفانی شخصیت شهریار برای مخاطب آشکار شود و این موضوع ذوق سازندگان را نشان می‌دهد."
    بهجت تبریزی در ادامه با اشاره به اینکه مرحوم شهریار علاقه‌ای به نوشتن زندگینامه خود نداشت، افزود: "از شواهد و قرائن پیداست شهریار حتی به ثبت دقیق اشعار خود نیز اهتمام چندان نداشت و اگر نبود تلاش علاقمندان اشعار او و دوستان نزدیک وی که آثارش را جمع‌آوری کردند، امروز شاید اثری از آثار مرحوم شهریار نبود و به همین دلیل نمی‌توان انتظار داشت همه ظرائف زندگی او در مجموعه تلویزیونی منعکس شود."
    فرزند استاد پرآوازاه شعر معاصر ایران گفت: "شخصیت شهریار یک شخصیت هنری چند بعدی است که به تصویر کشیدن آن آسان نیست. وی در عین حال توقع علاقمندان به شعر و ادب فارسی و استاد شهریار را به ارائه اثری کامل از زندگی این استاد دلیل طرح نقدهای گوناگون به سریال "شهریار" دانست."
    وی در پاسخ به منتقدانی که اعتقاد دارند در این مجموعه نوعی شتاب‌زدگی مشاهده می‌شود و در آن برخی از واقعیات تحریف شده، گفت: "شتاب‌زدگی خاصی مشاهده نمی‌شود. کلیّت زندگی شهریار که از طریق نزدیکان روایت شده معلوم است. البته ممکن است در آینده بتوان فیلم بهتری ساخت، اما در حال حاضر با توجه به آنچه از زندگی استاد موجود است این نقد چندان وارد نیست. هرچند این مجموعه با تلاش بیشتر می‌توانست پربارتر از این که هست باشد، اما قاطعانه اعلام می‌کنم هیچ تحریفی صورت نگرفته است.
    وی در پایان گفت: هیچ اثر هنری در دنیا وجود ندارد که رضایت همگان را جلب کند. سریال "شهریار" نیز از این موضوع مستثنی نیست. به عنوان یکی از اعضا خانواده استاد شهریار از این مجموعه تلویزیونی رضایت دارم."

  9. #59
    آخر فروم باز ehsssssan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    2,343

    پيش فرض

    'گفتم که .همش دکلمه شده بود بگیم بهتره

    نميدونم صحبت هاي پسرش رو ديدين يا نه اصلا كلا معلوم بود كه داره يه متن از پيش ساخته شده رو هجي ميكنه و اصلا حرف دلش نبود.اگه واقعا قرار بود نظر فرند ايشون رو نشون بدن بايد تو يه جمع ادبي و در حضور چند استاد ادبيات وارد به زندگي نامه استاد و بالاخره ... و مهمتر از اينها تو يه برنامه زنده تلوزيوني نه اينكه تو يه برنامه ظبط شده كه كلي هم سانسور بود توش.واقعا حرف هاي پسر استاد با حرف هاي دخترشون فرق داشت.

  10. #60
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض دختر شهریار، پسر شهریار...يك مرد و دو زندگي نامه؟

    اين روزها اگر كمي اخبار تلويزيون را دنبال كرده باشيد يا خواننده خبرهاي سايت خودمان بوده باشيد ‌، حتما مي دانيد سريال جنجالي اين روزها چيست؟ آفرين! شهريار. بگذاريد براي اينكه همه بيايند توي باغ، تعريف كنم اوضاع از چه قرار است:
    حتما مي دانيد كه 20 قسمتي از سريال شهريار تا به حال پخش شده. آن هم با كلي قيچي كاري. به طوري كه از قسمت نوزدهم آن تنها هفت دقيقه اش جان سالم به در برد. اين سريال از اولش با اعتراض رو به رو شد. اول با اعتراض آذري زبانها و بعد هم اعتراض دختر ملك الشعراي بهار ... ( مقاله كج خيالي ديگر بس است را به ياد بياوريد.) و حالا هم دختر شهريار ( مريم بهجت تبريزي ).اما مسلما هيچ كدامشان به اندازه اين آخري سر و صدا به پا نكرد. دختر شهريار مي گويد: " 90% ماجراي فيلم ساختگي است و بدون كمترين پژوهش، سر هم بندي شده است. مادر من با سواد و نوه عمه پدرم بوده است و به خاطر سكته مغزي فوت كرده اما در سريال مادرم بي سواد و غريبه است و در بيمارستان مي ميرد. شخصيت هاي ابراهيم اديب و گلرخ اصلا وجود خارجي ندارند و مادرم ، پدرم را "محمد جان" صدا نمي زد و به او " آقا شهريار " مي گفت.


    مريم بهجت گفته: مادرم معلم شريفي بوده كه عاشق شعرهاي پدرم بوده و با اينكه بيست و چند سال از پدرم كوچك‌تر بود، به خاطر انگيزه ادبي‌اش با پدرم ازدواج كرد. وي در ادامه گفت: همانطور كه اشاره كردم برخلاف آنچه سريال نشان مي‌دهد مادر من اصلا مريض نبودند. يك روز كه ما را براي مدرسه آماده مي‌كردند، سكته مغزي كردند و دار فاني را وداع گفتند. ايشان اصلا بيمارستان نرفتند كه پدرم از ايشان پرستاري كند.
    مريم بهجت‌تبريزي با اشاره به ذكر نام خانواده شهريار در تيتراژ اين سريال ، گفت:" مي‌خواهم بگويم شما كه خانواده شهريار را در جريان اين سريال نگذاشتيد و اطلاعات مستندي هم از آنها نگرفته‌ايد، چگونه در تيتراژ انتهاي سريال از آنها تشكر مي‌كنيد؟! وقتي اين مطلب را بيننده سريال مي‌بيند، فكر مي‌كند كه حتما خانواده شهريار نيز با اين سريال همكاري داشته‌ است."
    اينها را كه خواندم ، اول متعجب شدم و بعد ناراحت كه چرا زندگي شاعر بزرگي چون شهريار اين طور نشان داده شده است.
    خواندن اين مطالب و بعد جوابيه ميرباقری ، معاون سيما ،ذهنم را مشغول خود كرده بود تا جمعه شب. وقتي سريال شروع شد، زيرنويسي آمد با مضمون مصاحبه تلويزيون با فرزند شهريار. خوشحال شدم و به هر كس كه در جريان بود، sms دادم بزن كانال 2.
    اما وقتي تيتراژ پاياني سريال تمام شد، يكدفعه آقايي را ديدم شبيه جواني هاي شهريار ، رو به دوربين نشسته و كسي كه پشت دوربين بود ( و من را شديدا ياد كساني مي انداخت كه مي خواهند بازجويي كنند) بدون هيچ سلام و عليك و مقدمه خاصي پرسيد : شما از سريال راضي هستيد؟
    پسر شهريار – هادي بهجت تبريزي – هم كلي تشكر كرد و راضي بود. چشمانم گرد شده بود. نمي فهميدم چي دارد دور و بر من مي گذرد . چي مي شنيدم؟ اين خواهر، آن برادر ! خدايا ! از او پرسيدند نظر شما راجع به انتقاد از يك اثر هنري چيست ؟
    او هم جواب سوال را با چند بيت شعر از پدرش و حافظ ، سر هم آورد. او در حرفهايش آورد كه تا زمان مصاحبه، 16 قسمت از سريال پخش شده و او كاملا راضي است و حتي بعضي قسمت هاي سريال را به يك كلاس ادبي تشبيه كرد. از او پرسيدند از كدام قسمت فيلم شهريار خوشت آمده و او در جواب گفت: دوران جواني پدرم خيلي برايم جذاب بوده ولي به نظرم به كودكي اش خوب نپرداخته بودند.
    او همين طور از انتخاب اردشير رستمي( بازيگر جواني نقش شهريار ) خيلي راضي بود و گفت وقتي او بعضي ابيات پدرم را مي خواند،‌آنقدر تاثيرگذار بود كه باعث مي شد دوباره به ديوان پدرم رجوع كنم. در پايان هم گفت: فيلم كاملا با زندگي نامه پدرم تطابق داشته( مگر قرار بوده نداشته باشد؟؟) و از زحمات همه، به خصوص آقاي تبريزي( كارگردان) تشكر كرد.


    يا اين خواهر و برادر تفاهم قابل توجهي دارند يا شهريار ، زندگي دوگانه اي داشته يا دختر در بي خبري به سر مي برده. دومي بعيد است، پس همان اولي يا سومي.
    احتمالا منظور از "با تشكر از خانواده شهريار" كه در تيتراژ پاياني مي آيد، همين آقا هادي است. كمال تبريزي هم در مقام دفاع از اثرش گفته :" خانواده شهريار از اول در جريان فيلم نامه بودند و دختران شهريار حاضر به گفت و گو با ما نشدند و ما هم فيلم نامه مان را بر مبناي حرفهاي آقا هادي گذاشتيم".
    اردشير رستمي هم چند وقت پيش در " مردم ايران سلام " گفته بود : "ما در تبريز با هادي صحبت كرديم و حرف هاي ما به صورت ضبط شده موجود است." فكر مي كرديم همه چيز تمام شده كه ديديم توي اخبار شنبه شب ، تكه هايي از مصاحبه هادي بهجت تبريزي و قسمت هايي از شهريار شب قبل را نشان مي دهد و مجري اخبار مي خواند كه هادي بهجت تبريزي كاملا از سريال راضي است و گفته سريال و واقعيت زندگي پدرم كاملا با هم تطابق دارند. ( دوباره سوالم را تكرار مي كنم. مگر فيلمي كه بر اساس زندگي نامه يك فرد مشهور ساخته مي شود، قرار است چيزي جز زندگي نامه او باشد؟)
    به هر حال ما كه اين وسط مانده بوديم هادي راست مي گويد يا مريم كه اين تاكيد تلويزيوني ها در اخبار شنبه، ما را در موجي از شك و ترديد قرار داد. اگر فهميديم جريان از چه قرار است و بالاخره هادي راست مي گويد يا مريم ، شما را هم در جريان قرار مي دهيم. ببخشيد شما را هم گيج كرديم . قصد ما تنوير افكار عمومي بود.
    يك داستان بي ربط: دو پسر بچه( مثلا علي و رضا) در مدرسه شبانه روزي زندگي مي كردند. يك روز مادر رضا برايش پول مي آورد. رضا بعد از كلي فكر كردن، به اين نتيجه مي رسد كه بهتر است پولها را زير زمين دفن كند، او فكرش را عملي مي كند و يك تابلو در محل دفن پول ها نصب مي كند كه رويش نوشته بود: " باور كنيد دز اين مكان 5 هزار تومان پول پنهان نشده است " . علي كه از آن طرفها رد مي شده ، تابلو را مي بيند، پولها را برمي دارد و مي رود دنبال بازي اش ولي قبل از رفتن ، تابلوي رضا را برمي دارد و رويش مي نويسد:" باور كنيد علي پولها را بر نداشته". بعد از چند وقت، رضا كه پول مي خواسته مي رود سراغ گنجينه اش و بعد كه مي بيند جا تر است و بچه نيست با همه همكلاسي هايش دعوا مي كند. مدير مدرسه سر مي رسد و با خواندن تابلوي دوم، به علي مي گويد زود برو پولهاي رضا را بياور و بچه ها انگشت به دهان مي مانند.
    اين قصه را نوشتم به اين دليل كه كار تلويزيوني ها شديدا مرا ياد تابلوي علي انداخت.

    منبع: ایراسان

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •