خوب چرا ما نباشیمچون كشوراي غربي در صنعت فيلمسازي يه چيزي حدود 100 سال نه 50 سال از ما جلوترن
چرا وقتی میتونیم آموزش ببینیم و خوب عمل کنیم اینکارو انجام نمیدیم
خوب چرا ما نباشیمچون كشوراي غربي در صنعت فيلمسازي يه چيزي حدود 100 سال نه 50 سال از ما جلوترن
چرا وقتی میتونیم آموزش ببینیم و خوب عمل کنیم اینکارو انجام نمیدیم
فكر نميكنم به اين سادگي كه شما ميگيد باشهنوشته شده توسط جادوگر جوان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اونا اسرار كارشون رو به همين راحتي فاش نميكنن
علاوه بر اين يه ضرب المثل ميگه هرچقدر پول بدي آش ميخوري
ميدونين اونا چقدر پول و نيروي انساني مجرب خرج يه كار هر چند كوچيك ميكنن؟
البته ما هم نيروي انساني داريم ولي مجرب نيستن
پول رو هم كه اصلا" صحبتشو نكنين
سلام.من هم متوجه این مسئله شدم.به نظر من نیست اون تیکه ی فیلم خیلی حساس بوده ،کارگردان و دست اندرکارانو جو گرفته برای خودشون هی در اضافه کردننوشته شده توسط nil2008 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Last edited by attractive_girl; 01-12-2008 at 15:06. دليل: اشتباهی
بهتر نیست تا اخرش ببینیم بعد اظهار نظر کنیم
به نظر من اونا در بعضی مواقع کمتر پول خرج میکننفكر نميكنم به اين سادگي كه شما ميگيد باشه
اونا اسرار كارشون رو به همين راحتي فاش نميكنن
علاوه بر اين يه ضرب المثل ميگه هرچقدر پول بدي آش ميخوري
ميدونين اونا چقدر پول و نيروي انساني مجرب خرج يه كار هر چند كوچيك ميكنن؟
البته ما هم نيروي انساني داريم ولي مجرب نيستن
پول رو هم كه اصلا" صحبتشو نكنين
مثلا فیلم 300 را اگه دیده باشید
بیشتر آدمها و کارها کامپیوتری بود
پس به جای اینکه برای بازیگر پول خرج کنن اومدن و این پولا رو خرج
آموزش دیدن تدوینگراشون کردند
باید در ایران هم همینطوری بشه
کارهای کامپیوتری بیشتر انجام بدن
نوشته شده توسط جادوگر جوان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به خيال خودشون اينهمه خرج ميكنن و بازيگر استفاده ميكنن كه سريال طبيعي تر بشه ولي سر يك صحنه كوچك كامپيوتري مثل پرواز چند تا كلاغ ميمونن و همه زحمات خودشونم به باد ميدن.
بله پس چی؟واقعا این سریال 6 ملیارد هزینه برده؟!!!!!!!!!
چون از قدرت کامپیوتر بی بهره هستند
اگر بلد بودند استفاده کنن از کامپیوتر
به جای ساخت مجسمه های غول پیکر و ...
از کامپیوتر استفاده میکردند پول کمتری هم خرج میشد و جذابیتشم بیشتر میشد
«از ديدن رنگهاي نسخهي تلويزيوني «يوسف پيامبر(ع)»شوكه شدهام»
علت برخي از نقصهاي صحنهاي سريال«يوسف پيامبر(ع)» در گفتوگو با مجيد ميرفخرايي
مدير هنري سريال «يوسف پيامبر(ع)» گفت: به علت نوع كپيكشيده شده از نسخهي 35 ميلمتري اين مجموعه، بسياري از رنگها در سريال «يوسف پيامبر(ع)» از بين رفته و كشته شده است.
مجيد ميرفخرايي در اين گفتوگو، به خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) دربارهي علت برخي از نقصها در طراحي صحنه، لباس و چهرهپردازي پاسخ گفت و همچنين مستندات تاريخي دكورهاي اين پروژه تاريخي را توضيح داد.
اين پيشكسوت طراحي صحنه و لباس فيلم و سريالها دربارهي سريال «يوسف پيامبر(ع)، تصريح كرد: در برخي سكانسها نور زياد و در بعضي ديگر نور كم است. چون اتالوناژ لازم انجام نشده است، البته فوت فرد باصلاحيتي مانند «رسول احدي»- مدير فيلمبرداري سريال «يوسف پيامبر(ع)»- از بد شانسيهاي ما بود. فرد دلسوزي مانند او بايد بهطور مداوم بر عملكرد لابراتور بر اين سريال نظارت ميكرد تا اين بلا بر سر مجموعه «يوسف پيامبر(ع)» نيايد و تناسب رنگها در نسخهي تلويزيوني حفظ شود.
او در ادامه گفت: از ديدن رنگهاي نسخهي تلويزيوني شوكه شدهام. در نسخهي 35 ميلمتري، شدت رنگ تا اين حد اصلا وجود نداشت. چون با فيلترگذاري، رنگها ملايمتر شده بود. البته همين اتفاق براي سريال «روشنتر از خاموشي» نيز روي داد.
ميرفخرايي كه طراحي لباس و صحنهي سريالهايي چون «امام علي(ع)»،«مردان آنجلس» را در كارنامهي كاري خود دارد، دربارهي پررنگ شدن نقش و نگارههاي ديوارهها به نسبت بازي، ديالوگ، گريم و ديگر عناصر سريال گفت: اين نقش و نگارهها وجود دارد و اكنون نيز در مصر ديده ميشود و تنها رنگ آنها رفته است. در اين سريال «ايستايي دوربين» موجب زياد ديده شدن نقش و نگارهها شده است.
وي ادامه داد: در اين سريال زماني كه شخصيتي در حال صحبت است، تمركز بيشتري برصورت او ميشود، در نتيجه مخاطب فرصت ميكند تا به اطراف او نيز نگاه كند. اگر دوربين حركت داشت، مخاطب يك لحظه فضايي را ميديد و از آن گذر ميكرد.
ميرفخرايي همچنين با تاكيد بر اين كه «ديالوگها براي فرجالله سلحشور - كارگردان سريال - مهم بود» گفت: چون ديالوگها قرآني بود، كارگردان اصرار به گفته شدن آنها داشت. در نتيجه تمركز بيشتري بر صورت بازيگران ميشد، البته مكانهايي مانند محوطههاي بيروني، خالي از نقش و نگار بودند. از سوي ديگر اگر برخلاف منابع موجود عمل ميكرديم، مخاطبان به ما ايراد ميگرفتند.
مدير هنري سريال «يوسف پيامبر(ع)» در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه هماهنگي صحنه، لباس و چهرهپردازي اين مجموعه چگونه صورت ميگرفت؟ گفت: هماهنگي بين لباس و صحنه وجود داشته است؛ اما هماهنگكردن چهرهپردازي و لباس بايد از طريق كارگردان محقق شود. البته من بهعنوان مدير هنري يا طراح چهرهپردازي ميتوانستم نظر بدهم، ولي تصميم و تاييد نهايي از سوي كارگردان صورت ميگرفت.
او اضافه كرد: سعيد ملكان- طراح چهرهپردازي «يوسف پيامبر(ع)»- فرد صاحبنظري است. اما نهايتا كارگردان، راس هرم يك سريال است. من هم تا حدي ميتوانستم اظهار نظر كنم. البته در كار خودم (طراحي صحنه و لباس) ديدگاههاي خود را بيان ميكردم. درهر حال تلاش شده است كه هماهنگي لباس، صحنه وجود داشته باشد.
ميرفخرايي در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آيا بهعنوان مدير هنري نميتوانستيد اظهارنظر كنيد؟ تاكيد كرد: مدير هنري هنوز در ايران صددرصد جانيفتاده است. تا اين جا هم هنر كردهام كه توانستهام مدير هنري را مطرح كنم. مدت زمان زيادي نياز است تا مدير هنري در كشورمان جاي خود را باز كند و او بتواند دربارهي ابعاد مختلف يك فيلم يا سريال اظهار نظر كند.
او دربارهي نكاتي مانند كثيفنشدن لباس نقش «يوسف(ع)» با وجود كار در معدن يا خوني و پارهنشدن لباس او پس از تحمل 50 ضربه شلاق، گفت: اين اشكالات وجود داشته است. خودم نيز به آنها اعتراض دارم، البته ميدانم كه لباس كثيف شده بود، اما بايد ميزان آن بيشتر ميشد. روشن شدن رنگها هم در فرايند كپي، اين اشكال را تشديد كرد. در كهنه كردن لباس نيز سهلانگاري شده بود.
ميرفخرايي دربارهي ميزان تطابق طراحي زندان «زاويرا» با مستندات تاريخي گفت: در ساخت آثار تاريخي بايد امانتدار باشيم. اما اگر صرفا در مبناي تاريخ عمل كنيم نياز به خلاقيت از بين ميرود. در واقع وظيفهي ما دراين گونه فيلمها يا سريالها الهامگرفتن از واقعيتهاي تاريخي و انطباق آن با تكنيك كارگردان و ميزانسن است.
او در پاسخ به اين پرسش كه آيا زندانها در زمان «حضرت يوسف (ع)» اينگونه بود؟ اظهار كرد: سلولها بايد دو سه نفري يا انفرادي بود، البته مركزيتي نيز بوده است كه زندانيان در آن تجمع ميكردند. در فيلم «باراباس» هم در لحظاتي، جمعشدن زندانيان به تصوير در ميآيد. هر چند كه به ضرورت فيلمنامه نيز مجبور بوديم همه زندانيان را يك جا جمع كنيم و جايي كه اين اتفاق ميافتاد، مركز اجتماعات آنان بود.
طراح صحنه و لباس سريال «شيخ مفيد» همچنين در زمينهي پژوهشهاي صورت گرفته براي طراحي دكور سريال «يوسف پيامبر (ع)» گفت: پژوهش ما به دو دسته تقسيم ميشد. دستهاي از آن شامل منابع نوشتاري دو - سه جلدي 200 -300 صفحهاي بود كه سلحشور دراختيار ما قرار داد. دستهي ديگر پژوهشهاي تصويري بود كه به اين منظور مطالبي را از اينترنت استخراج كرديم؛ علاوه برآن با هزينهي شخصي به فرانسه سفر كردم و يك هفته در موزهي «لوور» پاريس (كه پس از مصر، غنيترين تحقيقات تصويري دربارهي مصر را در اختيار دارد)، دربارهي تاريخ مصر باستان نمونهبرداري و عكسبرداري كردم.
او ادامه داد: براساس اين پژوهشها شهرهاي «ممفيس» و «طبس» را در شهرك دفاع مقدس ساختيم. حتي لباسها هم براساس نقشهاي مصري طراحي شد. البته ضمن تلاش براي مغاير نبودن لباسها با مستندات تاريخي، تغييراتي در آنها داديم. چون به عنوان نمونه بالا تنه مصريان بدون لباس بود.
ميرفخرايي ادامه داد: موهاي بافتهشده براي نقش «زليخا» تقريبا براساس تصاوير است. چون زنان در آن زمان با كلاه گيس در مجامع ظاهر ميشدند. چنين گريمي را در فيلم «كلوپاترا» هم ميبينيم. بنابراين باتوجه به منابع تاريخي، تلاش كرديم، تصاوير به تاريخ نزديك باشند.
مدير هنري سريال تاريخي «در چشم باد» با بيان اينكه دكورهاي سريال «يوسف پيامبر(ع)» از نظر عظمت، دستكم در ايران و حتي در كارهاي قبلي خودم بيسابقه بوده است، گفت: تاكنون براي سريالهاي تاريخي مجسمهي 9 و 12 متري و قصر 12 متري نداشتهايم. البته در ساخت آنها از فايبرگلاس استفاده شده است كه در دكورهاي امروزي كاربرد دارد. در واقع تحقق اين كار، قدمي در جهت صنعتيشدن كاردكور بوده است. چون از چوب و تير و تخته فاصله گرفتيم به استفاده از مواد جديد نزديك شديم.
او با اشاره به بخشهاي متفاوت طراحي دكور و لباس سريال «پوسف پيامبر(ع)» اظهار كرد: سه نوع بخش در اين زمينه وجود داشت. پوشش مردم كنعان به طرف اهالي فلسطين، لباس مردم فدان به سمت بابل نزديك بود. بنابراين بيشتر شبيه اعراب بودند؛ دستهي سوم مصريان بودند كه پوشش مردم طبس و ممفيس را براساس نوع لباس پوشيدن مردم شمال آفريقا و مصر طراحي كرديم.
ميرفخرايي در پايان با اشاره به بازخورد سريال «يوسف پيامبر(ع)» گفت: مردم از اين مجموعه استقبال كردهاند. اين سريال ضعفها و قوتهايي دارد، بنابراين نبايد تنها عيبها را برجسته كرد.
پاسخ سلحشور به انتقادات اخير حسين انصاريان
خبرگزاري فارس: «فرجالله سلحشور» كارگردان مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر» به اظهارات و انتقادات اخير حجت الاسلام حسين انصاريان پاسخ داد.
به گزارش خبرگزاري فارس، «فرجالله سلحشور» كارگردان مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر» در گفتوگوي مشروح با سايت پايگاه اطلاعرساني هيأت اسلامي هنرمندان ضمن پاسخ به پرسشهايي در خصوص توليد اين مجموعه پرمخاطب، نسبت به برخي انتقادات (از جمله انتقادات اخير حسين انصاريان) موضع گرفت.
بنا بر اين گزارش، وي در پاسخ به انتقادات حجت الاسلام حسين انصاريان نسبت به قسمت 22 سريال (كه ميگويد صحنهاي كه حضرت يوسف (ع) از ساقي پادشاه ميخواهد بيگناهي او را به شاه خبر و موجب آزادي او گردد، خلاف نص صريح قرآن است چرا كه همه انبياء و امامان از خطا و اشتباه مصون هستند) گفت:
بنده از رهنمود و ارشاد آقاي انصاريان تشكر مي كنم، اما خود ايشان بهتر از بنده ميدانند اين نسبت گناه از نوع سيئاتالمقربين است و انبياء و اولياء ترك اولي و ظريفترين تغافل را براي خود بزرگترين گناه ميدانند در حالي كه براي مردم عادي آن خطا اصلاً گناه محسوب نميشود. اين مطلب كه حضرت يوسف (ع) از آن زنداني نجات يافته بخواهد كه از او نزد اربابش ياد كند صريح آيه قرآن است و يك ترك اولي براي حضرت يوسف (ع) محسوب مي شود كه همه مفسران هم اين را قبول دارند. البته اين از بزرگواري و عظمت روح يوسف است كه چنين ترك اولايي را براي خود گناهي بزرگ ميداند نه اين كه خدايي نكرده واقعاً گناهي مرتكب شده باشد.
وي در اين گفتوگو، در پاسخ به اين موضوع كه «آقاي انصاريان معتقد است وقتي كه حضرت يوسف (ع) از غير از خدا طلب آزادي ميكند به گريه و زاري ميافتد و آن گاه فرشتهاي نازل ميشود و ميفرمايد: اكنون كه مشكل خودت را به غير از خدا گفتي، اراده خدا بر اين است كه هفت سال ديگر به عمر زنداني تو اضافه شود كه اين جريمه متناسب با جرم نيست و اين بخش از سريال، حضرت حق را ظالم و غيرعادل معرفي كرده است.»، اظهار داشت:
در پاسخ به اين انتقاد بايد بگويم چند سال حضرت موسي (ع) براي كشتن يك قبطي آواره گرديد و شباني و بيابان گردي كرد. حضرت ايوب (ع) چندين سال براي چه به بيماري و گرفتاري دچار شد؟ حضرت يعقوب (ع) نيز چهل سال به فراق مبتلا شد فقط براي اينكه فرزندانش فقيري را دست خالي بازگرداندند. آيا خداوند نعوذبالله به اين بزرگان ظلم كرده است؟ اگر بپذيريم كه حضرت يوسف (ع) در محضر خداوند از غير استمداد جسته باشد براي مردم عادي گناه نيست ولي براي يك پيامبر آيا گناه كوچكي است؟ و آيا هفت سال زنداني شدن به قيمت جلب توجه و كسب رضاي خدا عذاب بزرگي است؟ و نعوذبالله ظلم خداوند در حق بنده اي چون يوسف است؟! در ثاني چرا اين گونه نبينيم كه اين ترك اولاي حضرت يوسف (ع) و گريه و انابة او براي گناهان سازنده است و راه توبه و انابه را به مردم آموزش ميدهد؟ كما اين كه حاج آقا رحيميان رئيس بنياد شهيد به بنده فرمودند : عكسالعمل حضرت يوسف (ع) و زاري او براي من سازنده بود و اين نظري كاملاً متفاوت با نظر آقاي انصاريان است، چرا ما بايد فقط ابعاد منفي را ببينيم؟ اما بنده حقير چند گلايه هم از اين استاد عزيز و بزرگوارم دارم آيا اين سريال كه اين همه مورد استقبال مردم، علما و بزرگان قرار گرفته عامل انحراف جامعه شده؟ آيا اين سريال هيچ حُسني نداشت كه شما قبل از همه، معايب آن را متذكر شديد؟ استاد عزيز و بزرگوار، آيا امكان نداشت كه اشكال حقير را به خودم تذكر ميداديد و فرصت سوءاستفاده را به بيمار دلان نمي داديد؟ و اي عزيز بهتر نيست براي اين كه در فضاي كلي سينما و تلويزيون قرار بگيريد لااقل بعضي از آثار را ملاحظه كنيد تا ببينيد كه اين دو به كجا ميروند و تكليف چيست؟ و مطلب ديگر آيا همان گونه كه از يك اثر مذهبي انتقاد كرديد از آثار ضدمذهب، ضداسلام و روحانيت، آثار مستهجن و بدآموز سينما و تلويزيون هم تاكنون انتقاد كرده و انتقاد را به عرصه مطبوعات و منظر عموم هم كشاندهايد؟ و سؤال آخر اين كه گمان نميكنيد بنده بهتر است بهجاي فيلم مذهبي، فيلمهاي ويلايي و كنار دريايي مثل بسياري از فيلمسازان بسازم؟ اميدوارم خداوند شما و حقير را توفيق خدمتگذاري به خود و بندگانش عنايت فرمايد و توفيق شاگردي اهل بيت و قرآن و روحانيت را از حقير نگيرد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)