دیشب پخش شد یا اینکه اینم مثل پنجمین خورشید رفت تا شنبه؟
دیشب پخش شد یا اینکه اینم مثل پنجمین خورشید رفت تا شنبه؟
نه بابا پخش شد من که نفهمیدم چی به چی بود..........
از کی تاحالا این پلیسای ایران باهوش شدن و دنبال خط ترمز میگردن؟
چه عجب یه 10 قسمت طولش ندادن
من دلم واسه حمید خیلی سوخت...گناه داشت...
ولی خداوکیلی 20 قسمته داریم میبینیم انگار اصن داستان پیش نرفته
از اول تا آخر این رضا همش افه میاد
در چهار خط یکی از دوستان خلاصه این فیلم رو برام بگه ممنون میشم
نگین نمیشه که برای فیلمهای ایرانی همین 4 تا هم اضافی میاد...
شروع و پایان
خوب بود؟خلاصه و مفید
اوکی...من شروع میکنم به تعریف و اگه بیشتر یا کمتر شد دیگه شرمنده
بسم الله
یه خانواده ی پولداره که پدر خانواده یه شخص خشک و بی احساسه....بچه هاش(به جز لعیا)رئیس صداش میکنن....مادر این بچه ها مرده و این جناب یه زن دیگه هم داره....اول فیل داراییشو میکنه به نام بچه هاشو بعد ازشون وکالت نا مه میگیره...(فعلا هنوز دلیل این کارش مشخص نشده)...لعیا که دختر کوچیکه خانوادس و باباهه رو پدر صدا میکنه با پسری به نام رضا نامزد میکنه...بعد یه مدت باباهه میگه یا با رضا به هم میزنی یا از خونه ی من میری...دیگه این پسره هم یه مدت همش هی ناز میکنه و مسخرشو در میاره که باباهه به لعیا میگه بیا بریم خارج اونم به خاطر اذیت کردنای رضا میخواد بره که ای دل غافل...باباهه ممنوع الخروج شده...دیگه باباهه به نوکرش میگه لعیا رو برسونه خونشون کهد دختره نمیخواد بره و از ماشین خودشو میندازه پایین...بعد رضا که پشیمون شده بود میبردش بیمارستان و بعد از بیمارستان خونه ی خودشون که بعد مشاور باباهه میاد رضا میبره پاسگاه که چرا دختر مردمو بری خونتونو اینا...دیگه دختره هم میره و مشاوره یه آدرس میده به لعیا میگه بابات گفته فعلا بری تو این خونه...از اون طرف پسر جناب مشاور قبلا نامزد لعیا بوده که بعد یه مدت به هم میزنه و میره خارج ولی دوباره پشیمون میشه و برمیگرده که دوباره خودشو بچسبونه به لعیا...یه شبم میره تو خنشو میترسوندش....
مشاوره یه روز میره خونه ی دخترای رییس بهشون میگه یه خبری دارم به شرطی میدم که 6 واحد از آپارتمانای برج رو به نامم کنید...اونام میگن باشه...امضا میکنن و مشاوره میگه که رییس وکالت نامه رو فسق کرده و همه ی اموال الان مال شماست...
بعد شوهر یکی از دخترا میاد به مشاوره میگه گول خوردی آی گوی خوردیاون امضایی که پایی قول نامه ی آپارتمانه زدیم از خودکارایی بود که بعد چند دقیقه بخار میشه دیگه یارو سکته میکنه و میمیره...بعد پسرشم میره خونه ی لعیا و تو حیلطش زنگ میزنه به لعیا که بابام مرده و میخوام با یکی حرف بزنم که لعیا زنگ میزنه به پلیس و میگیرنش پسررو
باز از اون طرفزن این رییس یه داداش داشته که تازه از زندان خلاص شده...یه روز یکی میاد به این داداشه یه عکس میده میگه من دنبال صاحب این عکسم...اینم میره پیشه رییس میگه این یارو دنباله توئه و بعد که ازش میپرسن میگه من برادر مرجانه هستم...مرجانه هم زنشه..هنوزم مشخص نیست چی شده
زن رییس با رییس دهن به دهن میشه و از اونجایی که کتک خورش ملسهرییس یدونه میزنه تو صورتشو و زنه پخش میشه وسط اتاق و میمیره...بعد رییس خونسرد میاد بیرون و به داداشه میگه فعلا از این خونه برو بیرون...داداشه خل هم میره و بعد آدمای رییس میان صحنه ی جرم رو تمیز میکنن و زنرو میذارن تو یه پراید و میکوبوننش به کامیون که صحنه سازی کنن
بعد دخترای رییس هم بهش میگن دیگه تو هیچ کاره ایی از خونه هری بیرون
اونم میره پیش لعیا
الان فعلا رضا در قهر و ناز و اینا به سر میبره....پلیس هم فهمیده مردن زنه رییس صحنه سازی بوده و فعلا دارن از داداشه بازجویی میکنن
وای مردم...اینم خلاصه و مفید
دستت طلا رویا!
میگم یعنی امشب بچه هاشو میکشه ؟؟ اخه اسلحه برداشت...
دستم شکستدستت طلا رویا!
خواهش میکنم...کیفی دادا
آخ این توران رو بکشه من از دستش راحت شممیگم یعنی امشب بچه هاشو میکشه ؟؟ اخه اسلحه برداشت...
متنفرم ازش
دل امیر رو شکست
یه چیز جالب
من قسمت دیشبشو ندیدم
یکی یه زحمتی به اون انگشتاش بده خلاصه ی دیشبو برام بنویسه پلییز
با توضیحاتی که رفیقمون داد من دیگه مطمئن شدم که دیگه این فیلم ارزش دیدن نداره....
همون بهتر که این فیلمرو تا حالا یه ذرشو هم ندیدم اهههههههههههههههههههههههه ههههههههههه
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)