l
1- Watch it!l
مواظب باش [عابری که ماشین داره زیر میگیردش]
2- Mayhew! Silence that blasted coughing.
میهیو! اون سرفه لعنتی رو خفه کن
3- Yes, I must say, you don't look a day over 20
بله ... باید عرض کنم شما حتی یک روز هم پیر از 20 سالگی به نظر نمی رسید [تعارف با یک خانم]
3.5- In view of the circumstances, you could call me Victoria.
نظر به شرایط موجود، می تونی منو ویکتوریا صدا بزنی.
4- With this hand, I will lift your sorrows.
Your cup will never empty, for I will be your wine.
With this candle, I will light your way in darkness.
With this ring, I ask you to be mine.
جملات جالبی که به عنوان تعهد عروس و دادماد در کلیسا به هم می گویند
5- I haven't a head for dates
هیچ وقت نتونستم تاریخ ها رو به خاطر بسپارم
6- How disgraceful!l
چه رسوایی و افتضاحی
7- Out of the way, you ninny.
از سر راه برو کنار کودن
8- Well, he's quite the catch, isn't he?
خوب ... عجب تیکه ایه (!) ...مگه نه؟
9- This day couldn't get any worse.
امروز از این بدتر نمی شد
10- I will set your mother on fire.
من مادرت را آتش خواهم زد
11- Wedding feast! I'm salivating.
جشن عروسی ... دهنم آب افتاد
12- I trust the room is to your liking.
من مطمئنم که اتاق باب میل شما خواهد بود
13- A most scandalous embarrassment for us all.
بزرگترین افتضاح شرم آور برای همه ما
14- Isn't the view beautiful? It takes my breath away.
منظره اش قشنگ نیست؟ نفسم رو بند میاره
15- Oh, well, if you put it like that.
خوب ... اگر می خواهید اون جوری تعبیرش کنید
16- It means so much to me...
اون خیلی برای من اهمیت داره
17- I won't be long.
من زیاد طولش نمی دم
18- Go chew someone else's ear for a while.
برو مخ یکی دیگه رو کار بگیر
19- Why so blue?l
چرا انقدر پکری؟
20- You're shaking like a leaf. Let Hilde fetch you a blanket.
داری مثل یک برگ می لرزی. بذار هایلد برات یه پتو بیاره
21- She's speaking in tongues. Of unholy alliances.
داره کفر میگه ... از پیوندهای شوم حرف میزنه
22- It will be years before we can show ourselves in public again
سالها طول میکشه تا بتونیم دوباره سرمونو بلند کنیم
23- When one lives alone, wealth counts for naught
ثروت ارزشی نداره وقتی تنهایی
24- You have only to suffer this union until death do us part
فقط تا زمانی مجبوری این وصلت رو تحمل کنی که مرگ بین ما جدایی بندازه
25- I now pronounce you man and wife.
من اکنون شما را زن و شوهر اعلام می کنم
26- Serendipity brought us together and no force on earth could tear us apart
بخت ما رو به هم رسوند و هیچ نیرویی روی زمین نمی تونه ما رو از هم جدا کنه
27- If my Grandfather Everglot could see this, he'd be turning in his grave
اگر «اورگلات بزرگ» این رو میدید، تو گور می لرزید
28- The dead walk the earth!l
مرده ها راه افتادن
29- Frankly, my dear, I don't give a damn
عزیزم ... راستش من اصلاً اهمیتی نمیدم
30- Your dowry. It's my right!l
جهیزیه تو حق منه
31- You kept your promise
تو سر قولت ایستادی