تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 47 اولاول 12345678915 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 465

نام تاپيک: سروده هاي محمد جاويد

  1. #41
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    اگرآرَم به دستت بار ِدیگر
    ******************************
    فدای غمزه و ناز تو گردم// اسیر سینۀ باز تو گردم
    بگردم گردن و آن ران و پهلو// فدای چشم غَمّاز تو گردم

    تو را هر روزعُریان بینم آنجا//نهادم دینم وآیینم آنجا
    به پشت شیشه خوش جا کرده ای تو// زهجرت خوشۀ غم چینم آنجا

    دو لنگت برهوا پشتت زمین است// هزاران چشم ِگشُنه در کمین است
    کنی اندام لختت را ارائه// فدای شکل تو ، دردم همین است

    شود روزی بیابم رانی از تو؟// کنُم با آن مهیّا خوانی از تو؟
    کشم برسیخ وآتش سینۀ تو ؟// کنُم یک بار اشکم رانی از تو؟

    فدای روی ماهت مرغ بریان// به قربان صفایت مرغ بریان
    اگرآرَم به دستت بار ِدیگر// شوم مست نگاهت مرغ بریان

  2. #42
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    راز و نیاز
    *****************************
    پیرزنی کوربُد و گوژپشت// هستی او یک بز و مرغ و خروس
    کلبۀ کوچک زگِل و خشت خام//کهنه حصیری زبرای جلوس

    شیربز و بیضۀ مرغش خوراک// حرفۀ او رشتن نخ بود و بس
    فصل زمستان که هوا سرد بود// گرمی کاشانه اش از خار و خس

    در سحری سرد به درگاه حق// رازو نیازی بنمودی چنین :
    شاکر لطف و کرمت ای خدا// نیست مرا جز توپناهی یقین

    نسیتمی لایق این لطف تو// من چکنم این همه شرمندگی
    نیست زبانی که بگویم ثنا // چون منم و این همه درماندگی

    چشم ندادی که کنم بس گناه// مال ندادی که منیّت کنم
    قدرت آزار ندادی به من// تا که جفا یا که اذیّت کنم

    سیر نخفتم که شوم بی خبر// ازغم بی نانی طفل یتیم
    گرم نَبُد کلبۀ محزون من// تا نشوم با غم آنها ندیم

    کس نَبُوَد در برِ من تاکنُم//غیبت ونمّامی این یا که آن
    پای ندارم که نِهَم بر خطا // یا که رَوَم در پی کار فلان

    همدم من این بز و مرغ و خروس// بسته زبانند وهمه هستی ام
    قوت من از همّت آنان بُوَد// موجب دلگرمی و سرمستی ام

    خانۀ من مأمن ابليس نيست// چون كه در آن معرفت كبرياست
    او نتواند كه فريبم دهد// چون دلم آكنده زمهر خداست

    مهر تو« جاويد» و منم ناسپاس// بنده شرمنده ام و بي پناه
    ساتر اعمال سخيفم تويي// عفو نما آن چه كه كردم گناه

  3. #43
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    لحظۀ وصال
    ******************************
    روزی که با دوشاخه گل آمد سراغ من**در چشم او امید و به قلبش نوید بود
    گفتم به او سلام، بفرما ،خوش آمدی**در دست او دوشاخۀ یاس سپید بود
    بر لب تبسمی به قشنگی مهر و ماه**صد عیب اگرکه داشت زمن ناپدید بود
    او آبشار مهر و صدای رسای عشق**آوای او برای دل من جدید بود
    با هر تبسم اش غمی از قلب من زِدود**عشقش چوخون پاک به قلب و ورید بود
    با هر کلام غنچۀ لبهای او شکفت**لرزان زهر کلام دلم همچو بید بود
    چشمش پیالۀ می مرد افکن و خُمار**سُکر آوری آن می و ساغر شدید بود
    طعنه به ماه می زد و چون گل شکفته بود **رخشنده چهرۀ او همچو شید بود
    «جاوید» ماند در دل من لحظۀ وصال**چون کان عشق و معدن مهر و امید بود

  4. #44
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    سخنان نغز
    **********************************
    چرا كاري كني كاخر نيابي جز پشيماني؟// چرا راهي روي كان ره رود سوي پريشاني؟
    به بازارجهان مفروش كين وعُقده و حسرت// مشو هرگز خريدارجفا و جهل وناداني
    مرو در دام مكر وكيد ابليس و هواي نفس// ميفكن خويش را در دامهاي زشت شيطاني
    بيفشان دانه هاي مهرباني را به دشت دل// كه تا سازی دلت را خّرم و سبز و گلستاني
    بزن فرهاد گونه تيشه بركوه غم وحرمان// بساز از سنگ خارا پيكر شيرين به آساني
    عصايت را بيفكن در بر ِفرعون جهل و كفر// كه تا ثعبان شود، بلعد حريف پورعمراني
    متاعي نيست بهتر از صفا و صدق درگفتار// حقيقت جوي مي باش و مزن لاف سليماني
    شراب معرفت نوشي اگراز ساغر هستي// به قاموس وفا و مهر همچون دُرّ غلطاني
    اگر باشد تورا كَشتي و كَشتيبان ِكار آمد// نباشد در دلت بيم و هراس از بحر توفاني
    نهال عشق و مهروعاطفه برقلب خود بنشان// كه تا از باغ دل بس ميوۀ نيكي تو بستاني
    ميفكن در چَه ِ عِقد و حسد آن يوسف زيبا // ندارد بهر تو سودي بجز آه و پشيماني
    مزن آتش برآن هيزم به گرداگرد ابراهيم// تو بايد لات و عُزا را در آن آتش بسوزاني
    طواف کعبه را جزبا حضورقلب ممکن نیست// وگرنه فرق نَبوَد بت پرستی و مسلمانی
    به گوش دل شنو آوای حق را ورنه خواهی داشت// چوموسی لنَ ترانی را زسوی رب سبحانی
    بكن ازتن برون پيراهن تلبيس ومكّاري// كه باشد بهترازآلوده جامه ،لخت و عرياني
    به راه پرخطر بس توشها بايست برگيري// وگرنه در خم ودر پيچهاي راه مي ماني
    چرا در كسب گوهرمي سپاري تن به هر پستي// اگريابي صفاي دل تو خود هم گوهرهم كاني
    به راه عشق نَبوَد ترس و بيم از جانفشاني ها// چوابراهيم مي بايد بَري پورت به قرباني
    اگر بندی به کاراین گفته های نغز و مهرانگیز // به نیکی نام خود را درجهان «جاوید» گردانی

  5. #45
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط MR DIGITAL
    من در حيرتم اين چه سبكيه؟ چون هر جور ميخونم وزن وقافيش جور نيست.

    دوست عزیز ضمن تشکر از اظهار نظرت .این شعر چهار پاره است و از نظر وزن و قافیه تا آنجایی که اطلاعات ناقص من قد می دهد اشکالی ندارد.در چهار پاره هر دوبیت هم قافیه هستند

  6. #46
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط mr Digital
    نتيجه ميگيريم اگر مرده باشيم خيلي مثبت تريم!!
    دوست عزیز نمی دانم از کجای این شعر این نتیجه را گرفته ای؟؟!!

  7. #47
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    خوشحالی شیطان

    ديشب به خواب ديدم ، ابليس شاد وخندان**برعکس دفعه ی پیش کو بود زار وگريان
    از او سوال كردم از شادي و نشاطش**گفتا كه جور باشد امروزه او بساطش
    افراد تحت امرش امروزه بس فراوان**آنهامطيع امرند هستند تحت فرمان
    من در فريب آدم ديگر غمي ندارم**چون برهّ سر به راه است ، پس ماتمي ندارم
    ياران سارق من از سارقان نابند**خالي كنند خانه وقتي همه به خوابند
    آن يار جاني1 من در كشتن خلايق**دارد بسي جسارت ، كار آمد است و لايق
    به به از اين مديران ،اين قوم رشوه گيران**در اختلاس و رشوه ، بستند دست شيطان
    نازم به كاسبي كه اجناس بنجُل خود**با آن زبان شيرين ، مانند بلبل خود
    قالب كند به آدم با نرخ صد برابر**هر كس كه بود باشد ، گر دوست يا برادر
    يار شفيق و خوبم ، آن مردك دغلباز**بس دختران معصوم در دام اين هوسباز
    گرديده اند غرقه در ورطه ي هلاكت**مطرود خانواده ، با خواري و فلاكت
    نازم به آن زنی که غیبت کند فراوان**ازشوهرفریده یا از هووی توران
    ای اشغری بنازم وافور و منقلت را**کردی چو نی توباریک بازو و هیکلت را
    از گفته های شیطان، شد خواب من پریشان**از خواب خوش پریدم غمگین و زار و نالان
    رو سوی او نمودم ،آن خالق یگانه**با دیده های پراشک ،غمگین و عاجزانه
    گفتم رها بگردان ،ازمکروکید شیطان**این سرزمین «جاوید» ، این خاک پاک ایران
    1-جانی= جنایتکار

  8. #48
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    بمناسبت درگذشت شاعر ماندگار منوچهر آتشی

    آتشي
    *********************************
    اخترشعرجنوبی آتشی// همچو آتش شعله از دل می کشی
    آتشي بودي كه برخرمن زدي// شعله های شعر را دامن زدي
    گرچه آتش بودي امّا سوختي// شمع شعر و شاعری افروختی
    همچو پروانه به گِرداگرد شمع // می نمودی عاشقان شعر جمع
    شعرهایت گرم چون دشت جنوب// مملو از پند و نصیحتهای خوب
    چهره ات شد ماندگار همچون بهار//رفتی امّا نام تو شد ماندگار
    مهربودی و تَف شعر ِجنوب// روز پایان نامده کردی غروب
    رفتی و« جاوید » شد اشعار تو// بس کسان بودی پی افکار تو

  9. #49
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    بـنــي آدم اعـضـاي يـکـديـگـرنــد// سر مال دنیا به هم می پرند
    چــو عضـوي بــه درد آورد روزگـار// شود اشغراز بی دوایی خُمار
    تو کز محنت ديگران بي غمي// چرا توی شیپور خود می دمی
    مـزن بــر سـر نـاتـوان دسـت زور // یهو دیدی مُرد و خوابید توی گور
    ميازار مـوري که دانه کـش است// اگر توی دستت یکی خط کش است
    تـــوانا بـــود هـــر کــه دانــا بـــود// وانشای او خوب و خوانا بود
    Last edited by محمد جاوید; 07-12-2005 at 01:17.

  10. #50
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض




    اين شعر به مناسبت انداختن جنين انساني در جوي آب خيابان ولي عصر تهران سروده ام.

    قرباني

    هيچكس نيست بپرسد او كيست؟
    اين تن مرده ی افتاده به جوي
    اين چنين زار، مگر انسان نيست؟
    او بود حاصل دامان گناه؟
    يا بود هديه ی ناخوانده فقر؟
    مادرش انسان است؟
    اونشاني ز محبت برده؟
    يا كه او نيز خودش قرباني است؟
    جبر و اجبار وَرا دور ز انسان كرده؟
    پدرش كيست؟ هوسبازِ دغل؟
    يا كه درمانده به شام شب خود؟
    فقر اين مرد چو حيوان كرده؟
    اين جنيني كه به خاك افتاده
    يك تن از اشرف مخلوقات است
    كه چنين خوار و خفيف
    همچو يك توله ی گنديده سگ
    يا چو دستمال كثيف
    دور گرديده شد از دامن مهر
    حال اي رهگذر
    اي مرد و زن ايراني
    تو به چه مي نگري؟
    به فنا گشتن مهر بشري؟
    يا به ذبح شرف ايراني؟
    اين ذبيح كيست؟نمي داني تو
    پدرش كيست؟ چه می دانی تو؟
    او يك از خيل هزاران زخمي است
    زخمي از جور زمان
    زخمي مُردنِ انسانيّت
    او بود لكه ی ننگي «جاويد»
    بر جبين انسان
    چونكه او نيست مگر
    مُرده جنين انسان



Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •