تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 491 از 859 اولاول ... 391441481487488489490491492493494495501541591 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,901 به 4,910 از 8586

نام تاپيک: تر جمه -- Translation 2

  1. #4901
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    face to face:pc
    پست ها
    127

    پيش فرض

    سلام میخوام تو یه فروم نامه بدم به این صورت اگه میشه ترجمه کنید :
    من میخوام بازی (فلان) رو چند بار روی یک سیستم اجرا کنم ولی سیستم من ضعیفه چند تا بیشتر رو نمیکشه(cpu نمیشکه ) چطور میشه تنظیمات گرافیگ رو ه-ک یا دستکار کرد که حداقل گرافیگ و بیشترین performans رو داشته باشه .
    یک جمله دیگه :
    برای اینکه من این بازی های اجرا رو کنترل کنم نیاز به یک bot دارم به طور مثال وقتی 4 بازی که در processes رو انتخاب کردم وقتی کارکتر من در بازی مردش "lead res" رو انتخاب کنه

    خواهشا یکی ترجمه کنه
    Last edited by ÖMID; 29-03-2010 at 15:26.

  2. #4902
    پروفشنال Smartie7's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Far away
    پست ها
    877

    پيش فرض

    ممنون میشم واز همهی زحمت کشان ین تاپیک تشکر میکنم !

    The airbike flew down around Lightning slowly, and put on the breaks. It was driven by someone who knows what he’s doing.
    “Hey there soldier, you were in a tough spot weren’t you?”
    The black haired woman put up her gun and smiled. The neckline of her shirt was low and open. Lightning could see a butterfly tattoo on the upper part of her shoulder blades. If the blue haired man could be said to have a lot of decorations, this woman could be said to be showing a lot of skin. Either one was not wearing clothes that someone who uses a gun would normally wear. All of those decorations hanging down would just get in the way of a gun fight. And a large gun like that heats up easily. With that much skin showing she wouldn’t be protected from burns. Amateurs, she decided, and then asked:
    موتور پرنده اطراف آذرخش به آرامی پروازکرد و ترمز کرد (brake هستش ...نه break)
    اون موتور پرنده به وسیله شخصی هدایت میشد که به کارش وارد بود.
    "هی ،سرباز، توی شرایط سختی بودی، مگه نه؟"
    زن مو مشکی تفنگش رو بالا برد و لبخند زد. یقه ی لباس او گشاد و باز بود.
    آذرخش میتوانست یک خالکوبی پروانه را روی قسمت بالایی کتف او ببیند.
    اگر اون مرد مو آبی خیلی زرق و برق (تزیین) داشت، میشد گفت که این زن هم خیلی از بدنش پیدا بود.
    هیچ کدام از آنها لباسهایی رو که یک تفنگدار به تن میکنه ، نپوشیده بودند.
    اون همه تزیین و زرق و برق جلوی تیر اندازی رو میگرفت و تفنگی به اون بزرگی به راحتی گرم میشه.
    با وجود پیدا بودن مقدار زیادی از بدنش نمیتونست در مقابل سوختگی محافظت بشه.
    پس این طور نتیجه گیری کرد که اونها تازه کار (آماتور، غیر حرفه ای) هستن و سپس پرسید....

    airbike توی کارتون های ژاپنی اسم یه وسیله مثل دوچرخه یا موتور هست که پرواز میکنه.... من ترجمه کردم موتور پرنده
    Last edited by Smartie7; 29-03-2010 at 15:18.

  3. 2 کاربر از Smartie7 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #4903
    آخر فروم باز Sha7ab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Airstrip One
    پست ها
    1,264

    پيش فرض

    سلام میخوام تو یه فروم نامه بدم به این صورت اگه میشه ترجمه کنید :
    من میخوام بازی (فلان) رو چند بار روی یک سیستم اجرا کنم ولی سیستم من ضعیفه چند تا بیشتر رو نمیکشه چطور میشه تنظیمات گرافیگ رو -- یا دستکار کرد که حداقل گرافیگ و بیشترین performans رو داشته باشه .
    یک جمله دیگه :
    برای اینکه من این بازی های اجرا رو کنترل کنم نیاز به یک bot دارم به طور مثال وقتی 4 بازی که در processes رو انتخاب کردم وقتی کارکتر من در بازی مردش "lead res" رو انتخاب کنه

    خواهشا یکی ترجمه کنه
    این جمله هاتون کمی گنگه. کمی روان تر بگین تا براتون ترجمه کنیم.

  5. این کاربر از Sha7ab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #4904
    کاربر فعال انجمن های سخت افزار و لپ تاپ afshin b's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    ساری
    پست ها
    3,878

    پيش فرض

    I will push this issue for you
    فكر كنم منظورش حل كردن باشه، solve

    ////////////////////////////

    خيلي از سيمور عزيز ممنونم
    يكم ديگه:

    My mind's made up

    It's that beautiful moment between
    meeting the woman of your dreams...
    and seeing her stretch marks.

    Speaking, of course,
    as the expert on international head.

    I'm flattered in every way.

    The car was totaled]
    Last edited by afshin b; 29-03-2010 at 15:28.

  7. #4905
    پروفشنال Smartie7's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Far away
    پست ها
    877

    پيش فرض

    سلام میخوام تو یه فروم نامه بدم به این صورت اگه میشه ترجمه کنید :
    من میخوام بازی (فلان) رو چند بار روی یک سیستم اجرا کنم ولی سیستم من ضعیفه چند تا بیشتر رو نمیکشه(cpu نمیشکه ) چطور میشه تنظیمات گرافیگ رو ه-ک یا دستکار کرد که حداقل گرافیگ و بیشترین performans رو داشته باشه .
    یک جمله دیگه :
    برای اینکه من این بازی های اجرا رو کنترل کنم نیاز به یک bot دارم به طور مثال وقتی 4 بازی که در processes رو انتخاب کردم وقتی کارکتر من در بازی مردش "lead res" رو انتخاب کنه

    خواهشا یکی ترجمه کنه
    I want to run ( ) on my PC for several times, but my PC is weak and it only lasts for a couple of days.
    How can I manipulate graphic adjustments on my PC to minimize the graphic and maximize the performance?
    اون جمله ی دوم رو بیشتر توضیح بده بازی های اجرا یعنی چی؟
    ....مثال رو هم بیشتر توضیح بده
    Last edited by Smartie7; 29-03-2010 at 15:38.

  8. این کاربر از Smartie7 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #4906
    داره خودمونی میشه Noctis Lucis's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Dark City
    پست ها
    104

    پيش فرض

    اقا واقعا بچه های این تاپیک خیلی باحالند !

    “Who are you?”
    “We’re Nora.”
    Even though Lightning meant to sound hard and cold, the other woman hardly seemed to notice. Her amber colored eyes whirled, as if she were amused.
    “If you’re a soldier from Bowdam you’ve at least heard a little bit about us right?”
    Confident. Lightning was interested in how she managed to get so confident, but she didn’t have the time to ask.
    “Sorry, never.” She said, her voice curt, and she spun on her heel. She could hear their voices behind her.
    “But....”
    “Weird, I could have sworn we were more famous than that.”
    he walked faster so she wouldn’t have to hear their voices anymore. How annoying. They interfered with her mission, and they actually thought they were helping her. She couldn’t stand how they looked so proud of themselves, so she lied to them, and she hated herself for that too. Yes, she had lied. Lied that she had never heard of Nora. She knew of them. She had heard of a group using a small shop on the beach as a headquarters. That shop was actually a cafe, meant for tourists but mostly used by local regulars. Though it’s not the kind of place that would be popular among high school girls.
    “We’re like a nora-cat, a stray, that’s how we got our name.” Even more annoying, to remember that now. Lightning took our her wireless. Don’t think of unnecessary things, she said to herself. Call up the sergeant major and inform him the job is finished. That’s the most important thing to do right now.

  10. #4907
    داره خودمونی میشه omrehobab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    27

    پيش فرض

    Hi

    what do chalkie & tucker mean

    the chalkie's off his tucker

  11. #4908
    پروفشنال Smartie7's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Far away
    پست ها
    877

    پيش فرض

    اقا واقعا بچه های این تاپیک خیلی باحالند !

    “Who are you?”
    “We’re Nora.”
    Even though Lightning meant to sound hard and cold, the other woman hardly seemed to notice. Her amber colored eyes whirled, as if she were amused.
    “If you’re a soldier from Bowdam you’ve at least heard a little bit about us right?”
    Confident. Lightning was interested in how she managed to get so confident, but she didn’t have the time to ask.
    “Sorry, never.” She said, her voice curt, and she spun on her heel. She could hear their voices behind her.
    “But....”
    “Weird, I could have sworn we were more famous than that.”
    he walked faster so she wouldn’t have to hear their voices anymore. How annoying. They interfered with her mission, and they actually thought they were helping her. She couldn’t stand how they looked so proud of themselves, so she lied to them, and she hated herself for that too. Yes, she had lied. Lied that she had never heard of Nora. She knew of them. She had heard of a group using a small shop on the beach as a headquarters. That shop was actually a cafe, meant for tourists but mostly used by local regulars. Though it’s not the kind of place that would be popular among high school girls.
    “We’re like a nora-cat, a stray, that’s how we got our name.” Even more annoying, to remember that now. Lightning took out her wireless. Don’t think of unnecessary things, she said to herself. Call up the sergeant major and inform him the job is finished. That’s the most important thing to do right now.
    "شما کی هستین؟"
    "ما نورا هستیم."
    هرچند آذرخش میخواست که قوی و سرد به نظر برسه، اما به نظر میرسید که اون زن توجه نکرد. چشمان کهربایی او چرخیدند، انگار که مات و مبهوت مانده بود.
    "اگر یه سرباز از بودام بودی، حداقل یکم درباره ی ما شنیده بودی، درسته؟"
    این رو با اطمینان گفت. آذرخش به اینکه او چگونه اینقدر مطمئن به نظر میرسید، علاقمند شده بود. اما فرصت پرسیدن آن را نداشت.
    او گفت:"متاسفم، هرگز (درباره ی شما چیزی نشنیدم)"
    صدایش را پایین آورد و با بی ادبی(یا عصبانیت) برگشت (پشتش را به آنها کرد)
    او میتوانست صدای آنها را از پشت سرش بشنود.
    "اما..."
    "عجیبه، ما میتونستیم قسم بخوریم که مشهور تر از این هستیم."
    او (مذکر)سریع تر حرکت کرد پس او(مونث) دیگه مجبور نبود که صدای آنها را بشنود.
    چقدر آزار دهنده.
    آنها در ماموریت او مداخله کردند، و در واقع آنها فکرکردند که داشتند به او کمک میکردند.
    او نمی توانست از خود راضی بودن آنها را تحمل کند، بنابراین به آنها دروغ گفت، او همچنین به خاطر این کار از خود متنفر بود. بله، او دروغ گفته بود. دروغ گفته بود که هرگز چیزی درباره ی نورا نشنیده بود. او درباره ی آنها میدانست.
    او چیزهایی از یک گروه که از یک مغازه ی کوچک در ساحل به عنوان یک قرارگاه استفاده میکردند، شنیده بود.
    آن مغازه در واقع یک کافه بود برای توریست ها، اما بیشتر به وسیله ی مشتریان محلی استفاده میشد.
    هرچند آن کافه، جای نبود که بین دختران دبیرستانی معروف باشد.
    "ما شبیه یک نورا-گربه هستیم، یه ولگرد، اینطوری رو ما اسم میزارن."
    حالا حتی به خاطر آوردنش هم آزاردهنده بود. آذرخش بیسیمش را در آورد. او به خودش گفت به چیزهای غیر ضروری فکر نکن.
    با گروهبان یکم تماس بگیر و بهش خبر بده که کار تمومه. الان این مهم ترین کاری هست که باید انجام بشه.

    * توی بعضی از جمله ها بهتر هستش که ضمیر "او" رو حذف کنی و اسم شخصیت رو بنویسی چون "او" تو فارسی هم واسه مذکر هست هم واسه مونث...

    میگم میخوای کلش رو بزار دیگه......!!!!
    Last edited by Smartie7; 29-03-2010 at 19:46.

  12. #4909
    داره خودمونی میشه Noctis Lucis's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Dark City
    پست ها
    104

    پيش فرض

    کارت خیلی درسته واقعا مرسی !

    There were already many soldiers at the reconvening point. The Bloodbaths weren’t far from the place they were reported to be. When it’s against fast moving monsters it isn’t this easy. Monsters hate humans, so you won’t see them in business or residential districts, but the outskirts are a different story. To people living in the quiet neighborhoods built outside of the city, monsters are a huge problem. Though even an amateur can take care of one small one, they usually move in large groups. The only ones living alone are the largest and strongest of monsters. In other words, ones that if you see them then the smartest course of action would be to contact the army immediately. That’s the job usually put to the security force, Lightning’s unit.
    Other soldiers came up to her, congratulating her on a job well done. Lightning looked for her superior officer. No, she didn’t really need to look for him. Sergeant Major Amoda could be heard from anywhere. She went in the direction of his hearty laugh.

    اخراشه 15 خط مونده !

  13. #4910
    پروفشنال mr6768's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    ســـــــــاری
    پست ها
    697

    پيش فرض

    Hi


    what do chalkie & tucker mean

    the chalkie's off his tucker
    Chalkie رو دقیقا نمیدونم ولی کلمه Chalk یعنی گچ و شاید Chalkie یه جور اشاره خودمونی تر همون Chalk باشه .
    اما Tucker چند معنی داره ، مثلا یهSlang استرالیایی داریم که Tucker به معنای غذا هست و ی معنی دیگه هم به معنای شال زنانه هست و همچنین فاعل فعل Tuck

    شما ببین این جمله رو کجا شنیدی ببین خودت میتونی یه جوری بفهمی معنیش چیه ؟ !

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •