پرطرفدارترین رشته ی هنر رو یادتون نرفته؟
نمايش
ديباچه: "آهاي! سلام. با شماهاهستم!"اين عبارت ساده كه عنوان يك نمايشنامه آمريكايي اثر "ويليام سارويان" ميباشد، علت وجودي تئاتر را توجيه ميكند. چرا كه تئاتر توسط افرادي در جهانآفريده شده كه نميتوانند در مقابل نياز به سلام گفتن مقاومت كنند.آنچه خوانديدبخشي از سخنان "ريچارد برتن" بازيگر بزرگ تئاتر و سينماي كشور انگلستان، در معرفيماهيت هنر تئاتر است. هنري كه امروزه ضرورت حفظ و حراست از آن بيش از هر زمان ديگراحساس ميشود. چرا كه در قرن بيست و يكم ايجاد ارتباط، مهمترين عامل در زندگي استو تئاتر كه مجموعهاي از تمام هنرهاي بشري از جمله نقاشي، موسيقي، شعر و ادبياتاست؛ ژرفترين راه براي برقراري ارتباط فرهنگي، اجتماعي و سياسي با ديگري است. بههمين دليل امروزه ما كمتر جامعهاي را در دنيا ميتوانيم تصور كنيم كه داراي شكلياز هنر نمايش نباشد.البته براي رسيدن به يك تئاتر واقعي كه بتواند وسيلهاي برايارتباط باشد، بايد از آموختههاي ديگران بهره گرفت و سپس خود آفريد؛ يعني يك تئاترخوب بيش از وسايل تكنيكي وامكانات، نيازمند دانش تئاتر است. چون وقتي دانش تئاترمحور كار باشد، خلاقيتهاي هنري و فني، جاي خالي بسياري از عوامل ديگر را جبرانميكند و چه بسا عامل ابداع نيز ميگردد. ولي يك هنرمند بدون شعور تئاتري اگر تمامامكانات نمايشي را نيز در اختيار داشته باشد، باز يك پايش لنگ است.از همينروامروزه رشته نمايش به عنوان يكي از رشتههاي مهم هنري در دانشگاهها و مراكز آموزشعالي تدريس ميشود اين رشته در مقطع كارشناسي داراي 5 گرايش ادبيات نمايشي،كارگرداني، بازيگري، صحنهآرايي و نمايش عروسكي است.
گرايش ادبياتنمايشي:
هر متن نمايش علاوه بر هدفي كه متن به خاطر دستيافتن به آنبه رشته تحرير درميآيد، متكي و پايدار بر سه عامل اساسي شخص بازيگر، عمل وبيان است كه در تركيب با يكديگر نمايشنامه را ايجاد ميكند. در گرايشنمايشنامهنويسي، دانشجو ميآموزد كه چگونه يك نمايشنامه را براي اجرا برروي صحنه بنويسد؛ يعني چگونه خود را جاي يك يك افراد نمايش گذاشته وشخصيت آنها را به درستي خلق كند و با ايجاد گرههاي نمايشي و بازكردن آنها،نمايش را از اول تا آخر به جلو ببرد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس مشترك در گرايشهاي مختلف نمايش :
تاريخ نمايش، جامعهشناسي،آشنايي با ادبيات كهن ايران و جهان، آشنايي با هنرهاي تجسمي، اصول ومباني ارتباطات، آشنايي با هنر در تاريخ، آشنايي با ادبيات معاصر ايران وجهان، فرهنگ عامه و تمثيلشناسي، تاريخ فلسفه، آشنايي با تعزيه، مبانيدكور و صحنهآرايي، مباني نمايشنامهنويسي، مباني بازيگري، مباني نمايشعروسكي، روش تحقيق و تدوين پاياننامه، نمايش در ايران.
دروس تخصصيگرايش ادبيات نمايشي:
آشنايي با متون فارسينمايشي ، تاريخ ادبياتنمايشي ، اصول و فنون نمايشنامهنويسي، داستاننويسي، سبكهاي ادبي جهان،نقد در نمايش ، شخصيتشناسي، ديدن و تحليل نمايش، آشنايي با فيلمنامهنويسي،نمايشنامهنويسي راديو و تلويزيون، پاياننامه.
گرايش كارگرداني:
درقديم كارگردان تنها مراقب بود كه "وحدت نمايش" حفظ شود اما امروزهكارگردان مسؤوليت "معني" آن را نيز برعهده دارد. كار هنري كارگردان راميتوان به دو مرحله تقسيم كرد. نخستين بخش تهيه و تدارك و مشتمل برانتخاب متن، تجزيه و تحليل آن و انتخاب بازيگر است و بخش دوم كار عملي بابازيگران؛ يعني فرآيند تمرين ميباشد.
دروس تخصصي گرايشكارگرداني:
كارگرداني، تحليل نمايشنامه، نمايش ايمائي، امكانات صحنه،موسيقي صحنه، موسيقي در نمايش، شيوههاي نمايش در ايران، سبكها و شيوههاياجرا، ماسك و گريم، دكور، اصول كارگرداني نمايش راديوئي، ديدن و تحليلنمايش، اجراي كارگاهي نمايشهاي ايران، تركيب در صحنه، اصول كارگردانينمايش تلويزيوني، پاياننامه.
گرايش بازيگري:
بازيگري در مفهومحرفهاي آن، كشف حقيقت بي هيچ ابهامي در گفتار نويسنده و انتقال اين كشفبه تماشاگر است. در واقع بازيگر، يعني كسي كه با صداقت تمام به آنچه برروي صحنه ميگذرد، ايمان داشته باشد و با تمام وجود نقش خود را بر روي صحنهتجربه كرده و در واقع بر روي صحنه زندگي كند.بايد گفت كه هنر بازيگري در طولتاريخ پيشرفت قابل توجهي داشته و روشها و تكنيكهاي مختلفي در اين هنر ايجاد شدهاست. در نتيجه امروزه تحصيل آكادميك بازيگري ضروري است.
دروس تخصصي گرايشبازيگري:
امكانات صحنه، نمايش ايمائي، تحليل نمايشنامه، بدن، بيان،شيوههاي نمايش در ايران، ماسك و گريم، سبكها و شيوههاي اجرا،شخصيتشناسي، تربيت حس، بازيگري، اجراي كارگاههاي نمايشهاي ايراني،بازيگري سينما، ديدن و تحليل نمايش، بازيگري راديو و تلويزيون،پاياننامه.
گرايش صحنهآرايي:
يك صحنهآرا با توجه به امكانات سالنو دستگاههاي مكانيكي موجود، فضاي كلي نمايش را ايجاد ميكند و به هميندليل طراح نور، طراح لباس و چهرهپرداز زير نظر وي فعاليت ميكنند. همچنينيك صحنهآرا تلاش ميكند تا به سادهترين وجه، حسهاي موجود در نمايش را بهياري دكور ايجاد نمايد چون حتي يك رنگ نامناسب در صحنه، ميتواند فضا رامخدوش كند.
دروس تخصصي گرايش صحنهآرايي :
طراحي و نقاشي، نقشهكشي،شناخت مواد، آشنايي با فضاهاي سنتي ايران، آشنايي با طراحي و دوخت لباس،تاريخ تحولات دكور، امكانات صحنه، كارگاه رنگ، پرسپكتيو در صحنه، نور درصحنه، تاريخ لباس در غرب و ايران، ماسك و گريم، شيوههاي نمايش در ايران،ديدن و تحليل نمايش، كارگاه دكور و صحنهآرايي، اجراي كارگاهي نمايشهايايراني، طراحي صحنه نمايش عروسكي، آشنايي با صحنه سينمائي و تلويزيوني،صوت، پاياننامه.
گرايش نمايش عروسكي:
نمايش عروسكي يكي از قديميترينشيوههاي نمايش است كه در دورانهاي گذشته هنگامي كه ظاهراً سرگرميهاي كمي وجودداشت، جوانان و پيران از هر طبقه اجتماعي شيفته آن بودند چون با آن كه عروسكهابيجان هستند، نمايش عروسكي نزديكتر از هر شكل نمايشي با تماشاگر رابطه برقرارميكند و عروسكگردان با مهارت بسيار، نظريات اخلاقي، سياسي واجتماعي خود را ازطريق نمايش بازگو ميكند. در حال حاضر نمايش عروسكي رونق گذشته را ندارد و دربسياري از كشورها تنها شيوهاي از تئاتر كودك و نوجوان قلمداد ميشود. حتي اگرما نيز آن را شيوهاي از تئاتر كودك و نوجوان قلمداد كنيم، بايد براي پاسخگوييبه خيل عظيم كودكان و نوجوانان كشورمان به آموزش اين شيوه از نمايشبپردازيم تا دانشجويان رشته تئاتر ضمن آشنايي با ساخت و كار انواع عروسكهااز جمله عروسك نخي، ميلهاي، دستكشي و سايهاي و همچنين آموزش فن صدابتوانند در اين زمينه مهارتهاي لازم را كسب كنند.
دروس تخصصي گرايشنمايش عروسكي:
كارگاه نمايش عروسكي، طراحي و نقاشي، فن بيان،نمايشنامهنويسي عروسكي، موسيقي در نمايش، شناخت مواد، تاريخ نمايش عروسكي،آشنايي با فضاهاي سنتي، موسيقي در نمايش عروسكي، ماسك و گريم، شيوههاينمايش در ايران، كارگرداني نمايش عروسكي، طراحي صحنه نمايش عروسكي،آشنايي با ادبيات كودكان، ديدن و تحليل نمايش عروسكي، بازيگري نمايشعروسكي، كودك و نمايش، پاياننامه.
تواناييهاي لازم :
هنر تئاتر يكهنر جمعي است؛ يعني يك هنرمند تئاتر نميتواند به تنهايي فعاليت كند بههمين دليل بايد فردي انعطافپذير بوده و توانايي كار گروهي را داشته باشد. همچنين لازم است فردي خلاق و نوآور باشد. يك بازيگر بايد علاوه بر صداي رسا وبدون تنش و لرزش و آمادگي جسماني خوب، انديشهاي پويا و حسي قوي داشتهباشد تا بتواند فضاي ذهني نمايش را تصور كرده و بازسازي كند. دانشجوي ادبياتنمايشي نيز بايد قلم خوبي داشته و اطلاعات عميقي در مورد اقتصاد، روانشناسي،جامعهشناسي، فرهنگ و ادبيات ايران و جهان داشته باشد و همچنين صبور و باحوصله باشد چون نوشتن يك نمايشنامه روزها و حتي ماهها طولميكشد.
موقعيت شغلي در ايران :
هنر تئاتر كه به تعبيري همزاد انساناست، برجستگي و اهميت خاصي دارد. چون نماد ارزشمندي از شعائر، جشنها،سوگها، فرهنگ و انديشه يك جامعه است. به همين دليل بايد به آموزش وگسترش اين هنر اهتمام ورزيد. يعنينبايد سالنهاي تئاتر ما به چند سالن درشهر تهران محدود شود و نبايد فارغالتحصيلان رشته تئاتر بيكار بوده يا شغليبيارتباط با تحصيلات دانشگاهيشان داشته باشند. اما متأسفانه در عمل بسيارياز فارغالتحصيلان اين رشته جذب بازار كار نميشوند و با اين كه در چند سالاخير شاهد رشد قابل توجه هنر تئاتر بودهايم، اما هنوز اين هنر به توجه بيشترمالي و معنوي نيازمند است. البته در حال حاضر نيز يك فارغالتحصيل مستعداين رشته كه خلاقيت و دانش لازم را داشته باشد، هيچ وقت بيكار نخواهد ماندو حتي به جاي اين كه او به دنبال كار باشد، ديگران به دنبال او خواهندبود و ميتواند در مراكز دولتي مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمانتبليغات اسلامي يا صداوسيما مشغول شود يا در گروههاي آزاد هنري فعاليتاجرايي داشته باشد.