تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 7 اولاول 1234567 آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 67

نام تاپيک: دست نوشته های amir 69

  1. #31
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    چقدر ترک کردن درد دارد.
    من نمی توانم آهسته ترکت کنم.
    هر چه برای خودم تجویز کنم نمی شود.
    یک دقیقه در روز از یادت می کاهم.
    و هر شب یک sms کمتر.
    و سه روز در هفته یک دقیقه برداشتن قاب عکست از روی میز...
    تا این یک دقیقه ها به ساعت برسند
    و بعدش به روز و ماه و سال، من از پا افتاده ام.
    یک لحظه می شود همه اش را تمام کرد..
    تحمل یک خاطره - ی شیرین -
    از هم آغوشی سردمان راحت تر است.
    داریم ذره ذره آب می شود این " مـ ـا ".

  2. 5 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #32
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    ماهیْ قرمز ِ سفره ی هفت سین ِ عید باید حواسش باشد
    که شنا کردن از این سر تنگ تا آن سرش را هی کش بدهد.
    سه ثانیه فقط. ثانیه چهارم یادش می رود که
    این تنگ همان تنگ است.
    و به این فکر نمی کند که دریا، چه جای خوبی ست.
    وگرنه فکر می کنی زندگی کردند در یک قفس شیشه ای یک وجبی
    و شنا کردن روی مسیر بسته ای که مُردن فقط بازش می کند، چقدر طول می کشد؟
    یاد افسانه ی سیزیف افتادم.
    ماهی ها هم خوشبختند!
    و خوشبختی شان هر سه ثانیه تکرار شود..

    لازم نوشت(؟) : در آخرین تحقیقات علمی دانشمندان دریافته اند که
    حافظه ماهی قرمز 3 ثانیه است ، یعنی حوادث را فقط تا 3 ثانیه قبل بیاد می آورد .

  4. 3 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #33
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    تفاوت خوشبختی و بدبختی در این است
    که وقتی آدم خوشبخت است نمی داند،
    اما ان موقع که بدبختی به سراغش می آید
    هم می فهمد که دیگر خوشبخت نیست
    و هم با تمام وجودش بدبختی را لمس می کند..

  6. 19 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #34
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    برنامه ی هفتگی من؛

    روزها کار می کنم؛
    خسته می شوم،
    غروب ها جنگ و صلح می خوانم؛
    گم می شوم،
    شب ها با مدآر و مآشین سر و کله می زنم؛
    فراموش می شوم،
    نیمه شب ها سهراب می خوانم؛
    پیدا می شوم،
    بعدش شوبرت گوش می دهم؛
    آرام می شوم،
    خواب می برَدَمْ...
    روزها کار می کنم؛
    خسته می شوم،
    غروب ها جنگ و ..

  8. 10 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #35
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    نامردی ِ این تاپیک پایین باشه..

    این که من گاهی تو را به یاد می اورم خیلی عجیب نیست. حالا هم که دیگر عید است. عید که می شود همه ی ادم ها از مقابل چشمانم رژه می روند. تو که جای خود داری. خیلی از این سال ها دور نبوده ای. یک جایی پریده ای در خاطرات من و جای دیگر پریده ای بیرون. هنوز عیدها کمی بوی تو را دارند. و همان کافی ست برای قد کشیدن خاطرات ِ اندکِ دو نفرمان. رد پایت طول می کشد که پاک شود. که آخر سال ها به یادت نیاورم. که به تنگ آبی با ماهی آبی درونش که نگاه می کنم انور تنگ تو را با دماغی پهن و چشمانی کوچک نبینم که رد ماهی را دنبال می کند. من نمی توانم ادم ها را فراموش کنم. گاهی فقط به روی خودم نمی آورم. مثلا جایی به اسم تو که می رسم، به اول فال حافظ مثلا، خودم را می زنم به آن راه. نه مکثی می کنم. نه به فکر فرو می روم. نه ادای ادم های خاطره دار را در می اورم. انگار نه انگار کسی را با این نام می شناسم.
    حالا که یادت شد..؛ عیدت مبارک. با آرزوهای شیرین تک نفره.

    از قبل مونده بود ; )

    ---------- Post added at 04:47 PM ---------- Previous post was at 04:46 PM ----------

    و این هم ..

    به گمانم
    اهلی شده ایم،
    هم من؛
    هم این مآهی ِ آبی کوچک ِ توی تنگ آبی ِ برایش بزرگ!
    روز اول که می خردیم ـش
    چشمم، نه چشم ـش را گرفته بود،
    نه باله اش را،
    و نه آبشش ِکوچک نازش را
    فقط چون دم دست تر بود
    برش داشته بودم. همین.
    اما حالا فرق می کند؛
    در دریا هم افتاده باشد،
    بین هزار هزار ماهی ِ آبی کوچک
    فرقی نمی کند؛ می شناسمش.

    احساس شازده کوچولو بودن بهم دست می دهد.
    وقتی که هر شب
    روی میز، زیر نور چراغ مطالعه ام؛
    غذا می دهم ـش
    وقتی خودش را می کِشد آن طرف تنگی که من نشسته ام
    وقتی نآز می کند و صبح ها مثل طاووس برای خودنمایی، در تنگ رژه می رود..
    وقتی خودش را سُر می دهد کفِ تنگ.. وقتی خودش را می چسباند به دیواره تنگ..
    همه اش می شود گل ِ سرخ شازده کوچولویی را اهلی کرده..

    من با آن آدم بزرگ ها خیلی فاصله دارم.. با مآهی ِ آبی ِ کوچکم..

  10. 9 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #36
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    تا به حال کابوس دیده ای? این اینها که چند نفر دارند تو  را شکنجه می دهند؟ در حد مرگ ؟ و تو می دانی که خواب می بینی؟ انقدر می دانی که حتی کابوس های قبلی ات در این کابوس جدید خاطره هستند؟ تو هم نمی دانی آخر ان قبلی ها چه شده بود؟. اما با تمام دانسته هایت، نمی توانی بیدار شوی؟ نه؟ دیشب وسط یکی از همان کابوسها  به این فکر می کردم که اگر انقدر مقاومت نکنم و در یکی از این کابوس ها بمیرم، حتما بعدش بیدار می شوم. خواب است دیگر. متحانش که ضرری ندارد. پس ارام ارام تسلیم شدم. چشمم را بستم. فکر کنم حتی کمی هم مرده بودم. اما به خودم امدم. اگر بمیرم و بیدار نشوم چه ؟!
    می خواستم بگویم زندگی هم یک چیز شبیه همین کابوس ها ست..

  12. 7 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #37
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    آنقدر زمان سریع می گذرد که من نمی توانم خودم را وفق دهم. به گمانم الان بیشترین چیزی که نیاز دارم یک هفته ی خالی ست. مثلا فردا صبح بیدار که شدم، کنار تقویم ِ دیواری کنار آینه یک برگ اضافه شده باشد. پیامش هم حتما شبیه شارژ های هدیه ایرانسل باید باشد. " چون بالای بیست سال عمر کرده اید یک هفته عمر اضافه به شما افزوده شده است؛ لذت ببرید. " شایدم تهش یک امضا زده باشد. معمولا پای این چیزها را خدا نامی امضا می زند.

  14. 7 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #38
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    یک قانون طبیعی است؛ اینکه همیشه ضعفا بیش ترند. و از آنجا که دموکراسی حکومت اکثریت است، همیشه ما را به سوی حکومت ضعفا سوق می دهد. و این خیلی خطرناک است؛ شاید حکایت همان گرگ زخم خورده. ضعفا گرگ نیستند اما زخم خورده اند. و وقتی به حکومت باب میل آنها می شود گرگ می شوند. و اینجا وضع خیلی خطرناک می شود؛ حکایت همان ترسیدن از چاقویی است که در دست یک آدم ناشی باشد، که یک چاقو کش می داند کجا را بزند و چگونه. همین دیگر. می خواستم بگویم دموکراسی هیچ خوب نیست..

  16. 8 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #39
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    بدیَش این است که اوضاع همیشه می تواند بهتر از چیزی که هست باشد.
    و اگر بخواهیم با خودمان فقط کمی روراست باشیم کسی جز خودمان مقصر نمی تواند باشد.
    آخر قبل از تو، هزار و یک نفر بوده اند که در شرایطی خیلی بدتر از تو،
    خیلی راحت به آرزوهای دست نیافتنی تو رسیده اند..
    این چیزها را که می گوید زندگی بالا آوردن دارد!

  18. 9 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #40
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    اولش شبیه آن اتفاق های هیجان انگیز است. با تمام دورنماها و تصویرهای روشن همان دست اتفاق ها. باورش می کنیم، نه از روی اجبار. که حتی از گذشته های دور آرزویش را داشتیم. دلمان تمام می خواهدش... اتفاق می افتد. جوری که ما از خودمان با تردید می پرسیم وقعا اتفاق افتاده است؟ واقعا به راستی اتفاق افتاده. پیش می رویم. بعد سکه می چرخد. و آن رویش چیزی نبود که ما حدس می زدیم؛ شبیه چیزی که فکر می کردیم نیست. بــاز اشتباه کردیم. جلوتر، چند قدم که رفتیم، انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشد. کمی که شجاع باشیم برمی گردیم و می گوییم: که این اتفاق هم باید تمام شود. و برای اینکه علامت تعجب آخرش آرزوی اتفاق افتادنش را به یادمان نیاورد خودمان را می زنیم به آن راه و در جواب سوال های مربوط می گوییم : کدام اتفاق ؟

  20. 5 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •