تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 17 اولاول 1234567814 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 164

نام تاپيک: فریدون مشیری

  1. #31
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    هنوز همیشه هرگز

    هزار سال به سوی تو آمدم
    افسوس
    هنوز دوری دور از من ای امید محال
    هنوز دوری آه از همیشه دورتری
    همیشه اما در من کسی نوید دهد
    که می رسم به تو
    شاید هزارسال دگر
    صدای قلب ترا
    پشت آن حصار بلند
    همیشه می شنوم
    همیشه سوی تو می ایم
    همیشه در راهم
    همیشه می خواهم
    همیشه با توام ای جان
    همیشه با من باش
    همیشه اما
    هرگز مباش چشم به راه
    همیشه پای بسی آرزو رسیده به سنگ
    همیشه خون کسی ریخته است بر درگاه

  2. #32
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    از کوه با کوه

    پرواز میکردیم
    بالای سر خورشید
    در آبی گسترده می تابید
    بیدار روشن پک
    پایین سراسر کوه بود کوه بود کوه
    با صخره های سرکشیده تا پرند ابر
    با کام خشک دره های تنگ
    افسرده در آن نعره تندر
    افتاد ه در آن لرزه کولک
    من در کنار پنجره خاموش
    پیشانی داغم به روی شیشه نمنک
    با کوه حرفی داشتم از دور
    ای سنگ تا خورشید بالیده
    ای بندی هرگز ننالیده
    پیشانیت ایوان صحرا ها و دریا ها
    دیروزها از آن ستیغ سربلندت همچنان پیدا
    خود را کجاها می کشانی سوی بالاها و بالاها
    با چشم بیزار از تماشا ها
    ای چهره برتافته از خلق
    ای دامن برداشته از خک
    ای کوه
    ای غمنک
    پرواز میکردیم
    بالای سر خورشید
    در آبی گسترده می تابید
    بیدار روشن پک
    من در کنار پنجره خاموش
    در خود فرو افتاده چون آواری از اندوه
    سنگ صبور قصه ها و غصه ها آواری از اندوه
    جان در گریز از اینهمه بیهوده فرسودن
    در آرزوی یک نفس زین خک در خون دست و پا گم کرده دور و دورتر بودن
    با خویش می گفتم
    ایکاش این سیمرغ سنگین بال
    تا جاودان می راند در افلک

  3. #33
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    نه آن دريا، كه شعرش جاودانه است،
    نه آن دريا، كه لبريز از ترانه ست
    به چشمانت بگو بسپار ما را،
    به آن دريا كه ناپيدا كرانه ست

  4. #34
    داره خودمونی میشه Baran_ns's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    109

    پيش فرض

    چگونه ماهي خود را به آب مي سپرد !
    به دست موج خيالت سپرده ام جان را .
    فضاي ياد تو، در ذهن من، چو دريائي است؛
    بر آن شكفته هزاران هزار نيلوفر .
    درين بهشت برين، چون نسيم مي گذرم،
    چه ارمغان برم آن خنده گل افشان را ؟

  5. #35
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوستای خوبم مرسی از زحمتی که می کشید

    فقط به دو مورد توجه کنید

    1- در صورت نوشتن شعری از شاعر خیلی بهتر می شه اگه اسم شعر رو هم بنویسید

    2- توی این تاپیک فقط قرار نیست اشعهار استاد مشیری قرار داده بشه به مطالب دیگه هم در مورد زندگی ایشون اشاره کنید و فقط به صورت پشت سر هم اشعار ایشون رو قرار ندهید

    ممنون از توجه و زحمت همگی

  6. #36
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    من نمی دانم
    و همین درد مرا می آزارد
    که چرا انسان این دانا
    این پیغمبر
    در تکاپوهایش
    چیزی از معجزه آن و تر
    ره نبردست به اعجاز محبت
    چه دلیلی دارد
    چه دلیلی دارد
    که هنوز
    مهربانی ها را
    نشناخته است و نمی داند در یک لبخند
    چه شگفتی هایی پنهان است
    من برآنم که در این دنیا
    خوب بودن به خدا سهل رین کار است
    و نمی دانم
    که چرا انسان
    تا این حد
    با خوبی
    بیگانه است
    و همین درد مرا سخت می آزارد

  7. #37
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام دوستان

    لطف كنيد و پيرو پست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عزيز براي اشعار قرار داده شده عنوان قرار بديد.
    چون اشعار بدون عنوان به دليل اين كه نمي شه اونها رو در فهرست قرار داد، حذف خواهند شد.

    تشكر و موفق باشيد

  8. #38
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    سه آفتاب

    آینه بود آب
    از بیکران دریا خورشید می دمید
    زیبایی ن شکوه شکفتن را
    در آسمان و آینه می دید
    اینک :
    سه آفتاب

  9. #39
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض «مشيري» 81 ساله شد

    خبرگزاري فارس: «فريدون مشيري» شاعر، روزنامه نگار و عضو سال‌هاي پيش شوراي موسيقي و شعر راديو امروز 30 شهريور 81 ساله شد.


    به گزارش خبرنگار ادبي فارس، به نقل از پايگاه رسمي فريدون مشيري و دانشنامه اينترنتي ويكي پديا فريدون مشيري در 30 شهريور ماه سال 1305 در خيابان عين الدوله (خيابان ايران فعلي) تهران چشم به جهان گشود. دوره آموزش‌هاي دبستاني و دبيرستاني را در مشهد و تهران به پايان رساند و سپس وارد دانشگاه شد و در رشته زبان ادبيات فارسي دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت، اما آن را ناتمام رها كرد و به سبب دلبستگي بسياري كه به حرفه روزنامه نگاري داشت از همان جواني وارد فعاليت مطبوعاتي در زمينه خبرنگاري و نويسندگي شد و بيش از سي سال در اين حوزه كار كرد.
    مشيري سال‌ها عضويت هيات تحريريه مجلات سخن، روشنفكر، سپيد و سياه و چند نشريه ديگر را داشت. از سال 1324 در وزارت پست و تلگراف و تلفن و سپس شركت مخابرات ايران مشغول به كار بود و در سال 1357 بازنشسته شد. در سال 1333 با «اقبال اخوان» ازدواج كرد كه دانشجوي رشته نقاشي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران بود. اكنون دو فرزند به نام‌هاي «بابك» و «بهار» از آن‌ها به يادگار مانده است.
    مشيري سرودن شعر را از نوجواني و تقريباً از پانزده سالگي شروع كرد. سروده‌هاي نوجواني او تحت تاثير شاهنامه‌خواني‌هاي پدرش شكل گرفته‌اند.
    مشيري توجه خاصي به موسيقي ايراني داشت و در پي‌ همين دلبستگي طي سالهاي 1350 تا 1357 عضويت در شوراي موسيقي و شعر راديو را پذيرفت، و در كنار هوشنگ ابتهاج، سيمين بهبهاني و عماد خراساني سهمي بسزا در پيوند دادن شعر با موسيقي، و غني ساختن برنامه گلهاي تازه راديو ايران در آن سالها داشت.
    فريدون مشيري در سال 1377 به آلمان و امريكا سفر كرد، و مراسم شعرخواني او در شهرهاي كلن، ليمبورگ و فرانكفورت و همچنين در 24 ايالت امريكا از جمله در دانشگاه‌هاي بركلي و نيوجرسي به طور بي‌سابقه‌اي مورد توجه دوستداران ادبيات ايران قرار گرفت. در سال 1378 طي سفري به سوئد در مراسم شعرخواني در چندين شهر از جمله استكهلم و مالمو و گوتبرگ شركت كرد.
    مشيري در بامداد روز جمعه 3 آبان ماه 1379 شمسي در بيمارستان تهران كليلنيك در سن 74 سالگي درگذشت.
    «تشنه طوفان»، «گناه دريا»، «نايافته»، «ابر»، «ابر و كوچه»، «بهار را باور كن»، «پرواز با خورشيد»، «از خاموشي»، «برگزيده شعرها»، «گزينه اشعار»، «مرواريد مهر»، «آه باران»، «سه دفتر»، «از ديار آشتي»، «با پنج سخن‌سرا»، «لحظه‌ها و احساس»، «آواز آن پرنده غمگين»، «تا صبح تابناك اهورايي» مجموعه شعرهاي مشيري هستند.

  10. #40
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض «كوچه» فريدون مشيري «شعر» نيست

    خبرگزاري فارس: «مرتضي كاخي» در آستانه هشتاد و يكمين زادروز «فريدون مشيري» گفت: هر آدم عاشقي اگر از كوچه‌هاي شميران عبور كند و شب مهتابي هم باشد، به ياد شعر «كوچه» مي‌افتد ولي در مجموع اين اثر، يك قطعه ادبي است نه شعر.


    «مرتضي كاخي»، پژوهشگر ادبيات فارسي، در آستانه سي شهريور، سالروز تولد «فريدون مشيري»، درباره برخي از جوانب شعري اين شاعر، با خبرنگار ادبي فارس به گفت‌وگو پرداخت.

    **مقايسه سادگي شعر «مشيري» با سعدي درست نيست
    اين منتقد معاصر درپاسخ به اين سؤال كه خواننده در مواجه با شعر مشيري با زباني ساده و روان روبرو مي‌شود ولي آيا مقايسه رواني و سادگي زبان او با سعدي مقايسه‌اي درست هست يا نه گفت: براساس تئوري‌هاي جديد ادبي به اين مسأله باوري ندارم كه زبان شعر شاعر را از محتواي شعر او جدا كنيم. كساني هستند كه زبان شعر را از شعر و محتواي شعر را از شعر جدا مي‌كنند ولي من اين اعتقاد را به جد باور دارم كه زبان شعر با شعر در يك لحظه آفريده مي‌شود.
    وي افزود: كسي كه زبان شعر ساده دارد محتواي ساده هم دارد. «فريدون مشيري» هم چون روزنامه‌نگار بوده زبان عامه‌پسند و عامه‌فهمي دارد و اين مسأله هم اصلاً عيب نيست.
    «كاخي» در ادامه گفت: سعدي زبانش فصاحت دارد و فصاحت و بلاغت غير از سادگي است. در سادگي آدم دنبال مسائل ساده است.
    سعدي كلام ساده‌اي به آن صورت ندارد ولي كلامش در زبان در نهايت فصاحت است و من اين زبان را از آن محتوا جدا نمي‌دانم چرا كه همطراز محتوا مي‌آيد.
    وي در ادامه درباره سادگي زبان شعر «مشيري» گفت: شعر فريدون مشيري به اعتبار سادگي‌اي كه شعرش دارد تعداد زيادتري از مخاطب را به خود جذب كرده است.
    اين شعرشناس معاصر در ادامه افزود: مخاطبان شعر ممكن است عامه مردم باشند و ممكن است طبقه خاص شعردان و اديب باشد ولي آنچه شعر خوب را از شعر بد و بي‌سرنوشت امروزي جدا مي‌كند اين است كه شعر از مردم باشد و مردمي باشد. اما اين نكته به اين معنا نيست كه ضرورتا هم براي مردم و عامه مردم سروده شده باشد چرا كه شعر نابي نخواهد بود.

    ** زبان ساده «مشيري» خيلي‌ها را شعرخوان كرد
    «كاخي» در ادامه به جايگاه شعر «مشيري» و خدمت او به تعالي شعر معاصر اشاره كرد و گفت: من از خدمتي كه فريدون مشيري به شعر معاصر فارسي كرده و از زبان اكثريت مردم صحبت كرده و خيلي‌ها را شعر‌خوان كرد خوشنود هستم.
    وي افزود: شعر مشيري يك زبان سالمي دارد و در نتيجه به اعتلاي شعر در نزد اكثريت مردم كمك زيادي كرد.

    ** شعر «كوچه» يك قطعه ادبي دبيرستاني است
    اين منتقد در ادامه گفت‌وگو در پاسخ به اين سوال كه بسياري از مردم و منتقدان «مشيري» را با شعر «كوچه» او مي‌شناسند و حتي وقتي كه درگذشت خانواده او از اين مسأله ناراحت شده بودند درحالي كه مشيري شعرهاي برتر و بهتري از «كوچه» هم دارد گفت: اين مسأله تا حدي طبيعي است خيلي‌ها وقتي اسم اخوان را مي‌شنوند به ياد «زمستان» مي‌افتند و يا با اسم نيما به ياد «آي آدم‌ها» مي‌افتند. خوب حالا با اسم مشيري هم به ياد «كوچه» مي‌افتند.
    وي افزود: شعر «كوچه» كه معروفق است يكي از بهترين شعرهاي اوست در واقع يك قطعه ادبي دبيرستاني است.
    «كاخي» در پايان گفت: هر آدم عاشق متوسط‌الحالي در كوچه‌هاي شميران اگر باقي مانده باشد و عبور كند و شب مهتابي هم باشد به ياد شعر «كوچه» مي‌افتد ولي در مجموع يك قطعه ادبي بيش نيست.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •