تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 32 اولاول 1234567814 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 320

نام تاپيک: زندگینامه‌ی گروه‌ها و خوانندگان، از دیرباز تا امروز

  1. #31
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Joanna Noëlle Levesque

    نام کامل: جوآن نوئل لوزکه Joanna Noëlle Levesque

    تاريخ تولد: 20 دسامبر
    محل تولد: فاکسبرو - ايالت ما سا چوست1990

    مي گه : من بريتني شماره 2 نيستم. اون يک رقاص بزرگ و من بلد نيستم برقصم . من بيشتر از يک خواننده ام.
    برام خيلي جالبه که مردم در خيابان من رو مي شناسند و دخترا نزديکم مي آيند و مي گن :"دوست پسر من يک احمق واقعي بود و تو با آهنگات در اين زمينه کمکم کردي که بشناسمش". من خوشحالم که مي تونم مردم و با موزيک هايم کمک کنم.اين فرد کسي نيست جز "جوآن نوئل لوزکه" Joanna Noëlle Levesque معروف به " JOJO".

    نام کامل: جوآن نوئل لوزکه
    تاريخ تولد: 20 دسامبر 1990
    محل تولد: فاکسبرو - ايالت ما سا چوست



    در اطراف بوستون در ايالت ماساچوست در آمريکا در اتاقي بزرگ شد که پر شده بود از آهنگ و موسيقي .مادرش يک تکخوان کليسا و همچنين گرداننده ي تئاتر موزيکال بود.JOJO از همون موقع تمابل خودش رو بهيادگيري آوازهاي روحاني و ملوديها را با نگاه کردن - گوش کردن و تمرين کردن از مادرش ياد مي گرفت.
    JOJO ميگه : " من وقتي تنها دو سال داشتم - آهنگهاي بچگانه مي خواندم و تکرار مي کردم ".
    مادر و پدرش وقتي که تنها 5 سال داشت از هم جدا شدند.
    و JOJO هم بايد از يه جايي شروع مي کرد و شايد شروع JOJO هم به زماني برگرده که يک آگهي در روزنامه ديد که که براي CBS-TV's Kids Say the Darndest Things On The Road In Boston آزمايش هنرپيشگيمي گرفتند. بيل کسباي مجري نمايش از JOJO خواست تا يک قطعه ي کوچکي بخونه. بعد از آن يک تلفن از نمايش اپرا وينفري خواستار دعوت JOJO و ظاهر شدن در يک نمايش شدند.و JOJO در موردش مي گه :
    when it came to performing, I just had no fear و در همون موقع همه چيز شروع به اتفاق افتادن کرد.

    زنگهايي از تهيه کنندگان و سازمان هاي برگزار کننده جشن به JOJO شروع شد و JOJO تمام آنها را قبول و انجام
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مي داد.خواندن براي تيم بسکتبال بوستون و خواندن براي همايش ملي جمهوري ها از جمله اوناست.
    اما مهمترينش مک دونالد 2001 بود که در تالار شهرداري نيويورک برگزار شد جايي که پس از خواندن آهنگش تمام تالار غرق در تشويق JOJO شدند.در سن 12 سالگي در سال 2003 در برنامه تلويزيوني " بيشترين استعداد بچه هاي آمريکا" ظاهر شد و بعد از آن به وينسنت هربرت تهيه کننده معروف و مالک Da Family Entertainment معرفي شد. JOJO ضبط اولين آلبوم خودش رو در نيويورک - ميامي - لس آنجلس آغاز کرد و در نزديکي تهيه کنندگان مشهوري همانند سولزهوک و کارلين ( ويتني هاستون و کريگ ديويد( و وينسنت هربرت ( دستينيز چايلد و توني برکستون ) و مايک سيتي ( برندي ) و برايان مورگان ( SWV ( و The Underdog ( تيرز و رابان استادارد( قرار داشت.JOJO مي گه: کار کردن در اين استوديو يک تجربه بزرگي براي من بود. هر کسي ماننديک تپش باورنکردني بود.


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    و گذشت تا اينکه اولين آلبوم JOJO به بازار اومد. بر روي جلد آلبوم JOJO اسمش تنها به عنوان خواننده نبود بلکه بعضي از آهنگهاش رو هم خودش نوشته بود .در آلبومش 3 تا از آهنگهاش به نام هاي "Keep On Keepin' On" -
    " Yes Or No" و " Sunshine " هست که خودش اونا رو نوشته و بهترينش رو "Keep On Keepin' On" مي دونهچون مي گه که همش رو از ته دلم نوشتم. و ادامه مي ده که داستان اين آهنگش به گذشته خودش و مادرش بر مي گرده. واقعا زندگيمون دشوار بود چون نسبت به مردم شهر درآمد پاييني داشتيم.
    JOJO مي گه من و مامانم در يک آپارتمان مخروبه يک خوابه و با درآمد ناچيزي زندگي مي کرديم. و ميگه که آهنگ " ادامه بده يا همون Keep On" رو به خاطر اين نوشته که مي دونسته که تنها يک راه داشته و اونم گذروندن اون دوران سخت بوده.
    دوست داره بيشتر لباسهاي حومه شهري بپوشه.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    يک سگ به نام Sugar Pie داره.
    طرفدار تيم بسکتبال بوستون سلتيک هست .
    در سال 2005 امينم در آهنگ Ass Like That به JOJO اشاره کرده:
    "I need a new boyfriend, hi my name is JoJo"
    JOJO در سومين اپيزود سريال تلويزيوني " روياهاي آمريکايي " در نقش " ليندا رونستادت " با آهنگ "That'll Be the Day"
    3 تا از آهنگهاش در آمريکا بيرون داده نشد . " Butterflies " و" I Need To Know" و " Black And Forth " .
    شريک بودن در يک احترام گذاري براي از دست رفتگان در تسونامي آسيا در 2004 و طوفان کاترينا با نام : "حالا بياين با هم باشيم"
    فست فود محلي مورد علاقش "Puffin's Gourmet Cafe" هست.
    اون دوست هاي معروفي داره که همه با هم مثل يه فاميل هستند.
    وزير دفاع دونالد رامسفلد - نائب رئيس جمهور ديک چيني و رئيس جمهور جورج بوش.
    JOJO از طرف First Lady Laura Bush براي اجراي برنامه کريسمس در واشينگتن 2004 درخواست شد.
    باند مورد علاقش " Queen " و " The Darkness " هست.
    پدر و مادرش از هم طلاق گرفتند و الان JOJO با مادرش در نيوجرسي و پدرش در نيو همفشاير زندگي مي کنه.
    پيشنهاد شده براي Shark Tale و Zathura .
    در TRL آهنگ Leave 666 نام برده شد . چون در جدول در روز اول تا سوم در جايگاه ششم قرار گرفت.
    از تيمهاي مورد علاقش New York Lake هست.
    JOJO عاشق زندگي شهري است.
    JOJO اولين تجربه KISS رو در سن 6 سالگي با دوست پسرش آنتوني داشت.
    غذاي موردعلاقه اش Mc Dinalds هست.
    JOJO هيچ خواهر و برادري نداره و تنها بهترين دوستش شالينا رو مثل خواهر خودش مي دونه.
    JOJO عاشق J-Kwon هست و قصد داره يک آهنگ با اون ضبط کنه.
    متن از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] گرفته شده است


  2. این کاربر از Hamed-Dehghani بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #32
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Gipsy Kings

    جيپسي کينگز ( Gipsy Kings )

    Gipsy Kings are a group from Arles and Montpellier in France. Their parents fled from Spain during the Spanish Civil War.





    گروه جیپسی کینک از بزرگترین گروه های موسیقی هستند که هر کوچک و بزرگی با شنیدن نام آنان به یاد گیتار می افتد . آنها گروهی مرتبط با کولی های فرانسه هستند
    و (یک مجموعه از چندین برادر) و همه گیتاریستند Reyes , Baliardo خانواده های
    است Reyes و اکثرا به خوبی آواز می خوانند . رهبر خواننده ها معمولا یکی از افراد خانواده
    نیکلاس ، اندرو و ... و رهبر گیتاریستها هم با شرایط خاص انتخاب میشود که تونیو
    و Nicolas Reyes , Canut Reyesاز خانواده بالیاردو میباشد . اعضا گروه عبارتند از
    Andre Reyes , Patchai Reyes , Paul Reyes , Tonino Baliardo , Paco and Diego Baliardo , and Chico Bouchikhi

    گروه جیپسی کینگ به طور کلی نوازنده موسیقی نسبتا سنتی به سبک جیپسی فلامنکو هستند
    به همین دلیل آنان پرکاشن ، باس ، کیبورد و تعداد دیگری از آلات موسیقی را برای تولید یک صدای بی نظیر که با چاشنی و حال وهوائی از موسیقی سراسر جهان بدست می آورند به ضبط کارهایشان می پردازند و سبک آنان همانند بیشتر آوازهایشان که رومبا بیس هست میباشد و آنان از گیتارهای مارک کوردبا استفاده میکنند Rumba Flamenco سبک
    نامیده میشود نیز بسیار مشکل و دارای شگرد خاصی است که Palm نحوه دست زدن که
    گروه جیپسی کینگ بدون راهنما از عهده آن بر می آیند

    گروه جیپسی کینگ آلبومهای بیشماری را روانه بازار جهان کرده است که اغلب آنان از انتخاب آهنگهائی بصورت گلچین و با یک جلد منحصر به فرد روانه بازار میشود ، و یا آثاری از تکخوانی ها ، آهنگ های ترکیبی منتشر کرده اند که تعدادی از آثار آنان عبارتند از
    Allegria , Lune de Fuego Gipsy Kings , Mosaique , Este Mundo , Live
    Love & Liberte , Greatest Hits , Estrellas Love Songs and Compas

    زبان و آواز گروه جیپسی کینگ به غیر از چند خط به زبان انگلیسی بقیه را به زبان مادری
    که اکثر مردم تصور میکنند که آن فقط یک لهجه از زبا اسپانیائی است ولیکن زبان Gitane یا
    است Catalon آنان ترکیبی از زبانهای اسپانیائی ، فرانسوی و
    تمامی گروه جیپسی کینگ با نواختن گیتار بزرگ شده اند اما آنها نتوانسته اند گیتار شخصی نیکلاس و اندرو چپ دست هستند Reyes داشته باشند بنابراین برادران کوچکتر خانواده
    در حالیکه برادران بزرگترشان راست دستند ، وقتی برادرهای کوچکتر گیتارها را برای خودشان ست میکردند مورد خشم برادران بزرگ قرار میگرفتند که ناچار آنها آموختند که چطور گیتار آنان را برعکس بنوازند

    در منطقه آرلس در شهر پرو ونس در جنوب فرانسه زندگی میکنند و خانواده Reyes خانواده
    بالیاردو در شهر مونت پولیه فرانسه ساکنند
    بید متذکر شد که جیپسی کینگ از محبوب ترین گروه های موسیقی دنیا میباشد . آنها در حدود 13 میلیون آلبوم را تنها در آمریکا به فروش رسانده اند و قابل ذکر است که نخستین آلبوم آنها برنده جایزه طلایی یا پلاتین از 15 کشور جهان شد
    جیپسی کینگ تعداد اندکی از اهنگها را در سبک مدرن تنظیم کرده اند که شامل
    A Mi Manera (my way ) , Volare , I'v Got No Strings , Funiculi Funicula
    تنظیم و باز خوانی کرده اند Hotel California به نام Eagles و آهنگ محبوب




    ترجمه انحصاری سایت گیتارینه از مرتضی اسماعیل بیگی
    _________________


    شاه کولي ها

    درباره گروه جيپسي كينگز Gipsy kings
    داستان كولي*هاي جيپسی كينگ با لوس ريوز "los Reyes" بزرگ خاندان ريوز شروع مي*شود مردي هنرمند كه در كار تجارت اسب همكار بي نظيري براي پدر "jose Reyes" بود. لوس يكي از استادان چيره دست در نواختن گيتار به سبك فلامينگو "Rumba" و آوازخواني بشمار مي*رفت او به صورت دوره گردي در خيابان*ها و كوچه*ها محبوبيتي بدست آورده بود سبك و سياق زندگي جويز نشأت گرفته از كولي*هاي اسپانيايي بود با آيين*ها و ريشه*هاي سنتي خاص آن مناطق. لوس علاوه بر همه اين خصوصيات خانواده بزرگي داشت .5 پسر(نيكلاس، آندره، پاتياي، فرانكو و پال) و 6 دختر حاصل ازدواج او بود. او خيلي دوست داشت تا پسرانش نيز حرفه آبا و اجدادي او را بياموزند به همين دليل به محض اينكه پسرها به اندازه كافي بزرگ شدند او شروع به آموزش آن*ها كرد پسران نيز خيلي زود علاقه مند شدند. نيكلاس پسر لوس مي گويد:" يك افسانه كولي هست كه مي*گويد: وقتي زمان مرگ سردسته كولي*ها فرا مي*رسد او قبل از اين*كه بميرد زنان باردار قبيله را جمع مي كند و براي آن*ها آواز مي*خواند و وقتي كه اولين كودك بدنيا بيايد صاحب همان استعداد خواهد شد. دوران كودكي*مان سرشار از شگفتي بود وقتي آن*ها روي صحنه مي*خواندند وقتي مردمي را مي*ديديم كه تا نيمه*هاي شب دور آن*ها جمع مي شدند و فرياد مي*زدند . هيجان زده مي*شديم. ما مي*خواستيم مثل آن*ها باشيم، و خيلي سعي كرديم ، سيم*هاي زيادي پاره كرديم و دكمه*هاي كي برد زيادي را شكستيم تا آموختيم. و حالا ما همان بچه*ها هستيم." و به اين ترتيب آروزي ديرينه لوس به حقيقت پيوست و او يك گروه خانوادگي تشكيل داد پس از جدايي "دي پلاتا" برادر لوس، آندره خوانندگي گروه را بر عهده گرفت و نيكلاس به گيتارنوازي پرداخت آن*ها اسم گروه را ابتدا (jose Reyes&los Reyes) گذاشتند.اما بعدها به جيپسي كينگ"gipsy king" تغييردادند. وی در این باره می*گوید:*" جيپسي كينگ در زبان اسپانيايي به معناي "سلطان كولي*ها" هست كه تركيبي از نام فاميلي و نام قبيله اي ما است. وقتي در آمريكا از ما و اصليتمان مي*پرسيدند مي*گفتند: آه، شما همان جيپس كينگ هستيد ما در واقع خيلي تصادفي يك اسم انگليسي را يدك مي**كشيديم".



    در خلال دهه 70 آنها به Arles روستاي كوچكي در شمال فرانسه نقل مكان كردند و به اتفاق پسرعموها گروهي راتشكيل دادند كه به سبك كولي*ها دائماً در حال كوچ بودند و در مناطق مختلف، خيابان*ها، كلوب*ها و سواحل دريا براي مردم ثروتمندي كه براي گذران تعطيلات گرد آمده بودند به اجراي برنامه مي پرداختند. " ما مجبور شديم تا به يك زندگي كولي وار رو بياوريم چرا كه هيچ اجتماعي ما را نمي پذيرفت، ما زماني در يك خانه ساكن شديم كه توانستيم پول كافي بدست بياوريم البته بايد يادآور شوم كه براي اينكه فرزندانمان به مدرسه بروند بايد آدرس مشخصي داشته باشيم اما وقتي كه شما مرتب در حال كوچ هستيد نمي توانيد يك رابطه واقعي و اجتماعي با ديگران داشته باشيد." آوازه لوس و گروهش خيلي زود از خيابان*هاي پاريس فراتر رفت و كل فرانسه را در بر گرفت آن*ها خيلي زود توانستند ساختماني براي خود تدارك ببينند و حمايت تهيه كننده مستقلي به نام ژاكوب تارتا را براي انتشار آلبومشان جلب كردند. به اين ترتيب سال 1983 اولين آلبوم گروه به نام "Allegria' منتشر شد انتشار اين آلبوم در شمال فرانسه با موفقيت روبرو شد اما در بعد جهاني نتوانست انتظاراتي را كه مردم از گروه جيپسي كينگ داشتند برآورده كند و در واقع آلبوم اول با شكست تجاري بزرگي روبرو شد. پس از اين شكست لوس دست به تغييراتي در ريتم و سازهاي مورد استفاده در گروه زد وي همچنين توانست حمايت فرانسيس لالاني"Francis Lalane" را براي انتشار آلبوم دوم خود به دست آورد. و به اين ترتيب آلبوم دوم را به نام "Luna de Fuego" را سال 1984 روانه بازار كرد كه متاسفانه علی*رغم همه تغييرات انجام گرفته اين آلبوم نيز وضع بهتري نسبت به آلبوم اولي نتوانست به دست آورد. پس از انتشار دو آلبوم ناموفق گروه به اتفاق فرانسيس و انريكو ماسياس"Macias" شروع به اجراي برنامه ده روزه*اي در شهر پاريس كردند كه مورد استقبال قرار نگرفت.




    اما نوار بدشانسي*هاي جوي بالاخره در سال 1986 پاره شد وقتي كه مارتينز "claude martinez" تهيه كننده اهل فرانسه نمايش آن*ها در شهر Arles ديد واز آن*ها خواست كه در فستيوال فصلي كه همه ساله در شمال فرانسه برگزار مي*شد شركت كنند لوس پذيرفت و همان سال به جشنواره پيوست. پتانسيل بالاي تجاري و استعداد نهفته*اي كه در گروه جيپسي كينگ بود باعث شد كه مارتينز نبض گروه را به دست بگيرد او پس از توافقش با لوس بر سر پذيرفتن مديريت مالي و هنري گروه دست به تغييرات عمده در گروه زد او شروع به مدرنيزه كردن گروه نمود و سبك گروه را با سبك*هاي جاز و راك تركيب كرد وي هم*چنين نام گروه را از "jose&los" به "gepsy king" عوض كرد. " فلامينگو جوهره اصلي موسيقي اسپانيا است مثل جاز در جامعه آمريكا، برآمده از آلام و آرزوهاي جامعه ماست. اما فلامنگو رومبا كمي عاميانه تر و شايد محبوبتر از فلامينگو است چرا كه مهيج و سرگرم كننده است برخاسته از هوس*ها و دلخوشي*هاي زندگي ماست. اما من معتقدم كه رشد و توسعه تكنولوژيهاي جديد در سيستم*هاي ضبط و پخش، صرف*نظر از همه تفاوت*هاي قومي و نژادي، موسيقي*هاي محلي را نيز تغيير خواهند داد." گروه با چهره جديدش به استوديو بازگشت و سومين آلبوم به نام "Bamboleo" را ضبط نمود اما هيچ تهيه كننده*اي حاضر به پخش آن نشد.



    "متاسفانه افراد كوتاه فكر در همه جا و از همه جا هستند ما مجبوريم موسيقي محلي*مان را با وسايل روز و مدرن درآميزيم اما ريتم و صداي ما هرگز تغيير نخواهد كرد و اگر روزي دوباره راه جاده*ها را در پيش بگيريم صداي ما همان خواهد بود. هميشه چيزهايي هست كه توضيح دادنشان مشكل است چيزهايي كه در خونتان، قلبتان و روحتان است چيزهايي كه همه چيز شما هستند." بنابراين مارتينز تصميم گرفت كه آن را در سطح كوچك*تري در شمال فرانسه منتشر كند. Bamboleo خيلي زود وارد كلوب*هاي شبانه شد و زبان به زبان بين مردم گشت تا اين*كه سراسر پاريس را فراگرفت راديو فرانسه اقدام به پخش اين ترانه كرد و كم كم پرفروش*ترين آهنگ تابستان فرانسه شد. سال 1987 هزاران نفر از طرفداران گروه در پاريس گرد هم آمده بودند تا شاهد هنرنمايي آن*ها باشند اين هنرنمايي با تخريب يك خانه به اوج رسيد سال 1988 گروه اولين حضور خود را در بازارهاي جهاني جشن گرفت . "كاملاً غيرمنتظره بود اما هماني بود كه آرزو داشتيم باشد اولش از روبرو شدن با آن دنياي بيرون كمي نگران بوديم، از اين گذشته ما مي*ترسيديم آن*ها پاسپورت ما را بگيرند و اجازه بازگشت به خانه را به ما ندهند!! اما حالا اين زندگي ماست اسب*ها جاي خود را به ماشين*ها داده*اند و ما به جاهاي مختلفي سفر مي*كنيم و با مسائل اجتماعي، ادارات بيمه، ماليات و وكلا درگيريم حالا ديگر پليس*ها پشت سر ما نيستند بلكه روبروي ما هستند. هر چند كه كنار خانواده هايمان نيستيم اما آن*ها هداياي ما هستند." در حالي*كه گروه در پشت صحنه درگيري*هاي مختلفي با تهيه كنندگان داشت اما همچنان سي دي*هاي آن*ها فروش بالايي به دست مي آورد و جايگاه آن*ها در جدول پرفروش*هاي كانادا و استراليا تثبيت مي*شد در همين زمان*ها يكي از پسرعموها كه شايعات زيادي در مورد او وجود داشت مجبور به ترك گروه شد او به كمك برادرانش گروه ديگري را تاسيس كرد كه به سبك و سياق فولكوريك ادامه كار مي دادند البته بر سر اسم گروه جيپسي كينگ بين دو گروه درگيري*هاي مختلفي روي داد كه بالاخره سال 1995 با راي دادگاه به نفع لوس قائله تمام شد.





    4 جولاي 1991 ، 30 هزار نفر از مردم آمريكا در سنترال پارك شهر نيويورك گرد هم آمدند تا ترانه*هاي آن*ها را از نزديك بشنوند آن*ها مرتب فرياد مي*زدند و تقاضاي اجراي مجدد برنامه را داشتند. همان سال گروه كنسرتي در اروپا برگزار كرد و سپس به ژاپن و استراليا رفت. براي اجراي كنسرت آن*ها ابتدا به آمريكا و كانادا رفتند و با استقبال مردم مواجه شدند سپس سال 1995 به مسكو رفتند و در ميدان سرخ اين كشور به اجراي برنامه پرداختند بعد از اين اجرا گروه به پاريس بازگشت و در حضور 10 هزار نفر از مردم به هم آوايي به سبك فلامنگو پرداختند . "بدبختيهاي زندگي ما باعث شد كه همه كنار هم جمع شويم تا بتوانيم از پس دردها و رنجهاي*مان برآييم. زبان گفتاري و نوشتاري كه در مدارس يادمان مي دادند براي ما گيج كننده بود از اين رو ما به ادبيات شفاهي روي آورديم و امروز ترانه*هاي ما بيان كننده تاريخ و فرهنگ ماست. جوامع بسته از دنياي مدرن دور مي مانند امروز هر كسي كه به سن 14 سالگي مي رسد يك تلفن همراه دارد يا مي تواند در اينترنت با هر كس ديگري گفتگو كند چيزي كه ما در آن روزگار نداشتيم اما حالا كودكان من نيز مي توانند اين چنين باشند." پس از كنسرت مسكو سومين آلبوم گروه به نام "Estellas" منتشر شد كه در سطح جهاني با تحسين همه مواجه شد. آلبوم*هاي بعدي "Tierra Gita na" و "Camps" يك سال بعد منتشر شدند. با ادامه موفقيت*ها، آن*ها به مدت 10 سال در صدر جدول پرفروشترين*هاي جهان قرار داشتند. خانه بدوشان جيپسي كينگ پس از بازگشت به خانه سال 2004 آخرين آلبومشان به نام Roots را كه در يك خانه قديمي در فرانسه تهيه شده بود روانه بازار كردند. اين آلبوم نشانه بازگشت آن*ها به ريشه*هاي اصيل خانوادگي و قومي بود. نيكلاس در جواب تاثير خانواده در زندگيش مي*گويد:" ما مرتب در حال سفر بوديم اما هرگز دور از خانواده نبوديم مادرم مي خواست هر روز ما و خانواده*اش را ببيند و ما همه به او نياز داشتيم او بهترين آشپز دنيا بود. و اما براي ميليون*ها طرفداري كه ترانه*هاي ما را گرفتند و گوش دادند مي*گويم: همه شما را دوست داريم."



    Last edited by Hamed-Dehghani; 04-07-2007 at 18:52.

  4. این کاربر از Hamed-Dehghani بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #33
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Ebru Gündeş

    Ebru Gündeş


    ابرو گوندش

    Ebru Gündeş (born 12 October 1974 in İstanbul) is a Turkish singer.



    Ebru Gundes

    ابرو گوندش ۱۲ اکتبر ۱۹۷۴ در استانبول به دنيا آمد.ابرو به عنوان يک فروشنده در يک فروشگاه لباس کار مي کرد.تو همون سالها چند تا از مشتريها که صداي ابرو رو شنيده بودن فهميدن که صداي ابرو قشنگه و اون رو به Neshe Demirket ( شرکت موزيک ) بردن, و خواستن صداي اون رو به عنوان يک صداي خوب و زيبا به همه اعلام کنن.اون شرکت چون اون زمان هنوز تشکيل نشده بود براي اينکه صداي ابرو رو ضبطش کنن ابرو رو به دست آقاي Selchul Teki و يکي از مشتريها سپردن.وابرو هم با اين دو شخص معروف موزيک اون زمان همکاري کرد. قبل از اينکه ابرو آلبومي بده بيرون و معروف بشه براي اينکه بتونه رو صحنه خوب کار کنه و به صحنه عادت کنه به نزد خانم امل سايين رفت و پيش اون کار کرد.خواننده زيبا در مت زمان کوتاهي براي اينکه آلبوم بده بيرون شروع به کار کرد.


    سال ۱۹۹۳ اولين آلبومش به نام Tanri Misafiri ( مسافر الهي ) در دنياي موزيک محشري به پا کرد.صاحبان شرکتي که ابرو اونجا بود با اين آلبوم ميليونها پول در آوردن که ابرو با اين آلبومش چند تا جايزه گرفت. سال ۱۹۹۴ در کانال Kral به عنوان بهترين خواننده زن تا سه سال جايزه رو گرفت.

    ابرو بلافاصله بعد از اولين آلبومش آلبوم دوم خودشو به نام Tatli Bela ( عشق شيرين ) رو شروع به ساختن کرد و بعد ازچند وقت که آماده شد اون رو پخش کرد. خواننده جوان تو اين آلبوم آهنگهاي رومانتيک خواند.

    آلبوم سومش سال ۱۹۹۵ به اسم Ben Daha Büyümedim ( من هنوز بزرگ نشدم ) پخش شد.توي اين آلبوم آهنگهاي Firtinalar ( طوفان ها ) و Çok Mu Gardünüz ( آيا شادابي را براي من زياد دانستي ) عصيان ميکنه. اين آلبوم سرآغاز دوستي ابرو با Serdar Ortaç بود.

    چهارمين آلبومش به اسم Kurtlar Sofrasi ( سفره گرگها ) در سال ۱۹۹۶ بيرون اومد . در اين ميان پيشنهاد بازيگري به ابرو مي شد و اون تو سريالهايي که اسم آلبومش رو داشتن به عنوان نقش اول بازي ميکرد.

    بعد از دو سال فاصله يعني در سال ۱۹۹۸ آلبوم Sen Allahin Bir Lütfüsün ( تو لطفي از جانب خداوند هستي ) به بازار موزيک اومد.آهنگ ۱۲ در اين آلبوم به طرز و روش خود ابرو بوده.

    ابرو
    Ebru Gündeş سال ۲۰۰۰ با يک آلبوم خيلي جديدي ظاهر شد به اسم Dön Ne Olür ( برگرد چي ميشه ). توي استوديو وقتي داشت ميخوند جلوي فيلمبردارا خونريزي مغزي ميکنه و به زمين ميوفته . بعد از اينکه مدتي در بيمارستان بود يک مدت طولاني استراحت کرد و مجبور شد از طرفدارانش دور بمونه. طرفدارانش براي اينکه نسبت به ابرو ابراز علاقه کنن با خريدن آلبوم Dön Ne Olür اون سال بالاترين رکورد خريد آلبوم در ترکيه رو رقم زدن.

    توي اين آلبوم که کارگردان اون آقاي تاربک آقانسي که آهنگسازي از آهنگسازهاي جوان اون سال بود آهنگ Hata ( خطا ) که مال Sezen Aksu بود جاي گرفته بود.توي اين آلبوم يه سورپريز هم بود که آهنگ Deli Deli ( مجنون مجنون ) بود که آهنگ بچه ها بود.ابرو بعد از يه استراحت طولاني شنبه ۱۱ مارس ۲۰۰۰ در مرکز Bestençi کنسرتي اجرا کرد که پول اين کنسرت رو به بيمارستان بخشيد.

    ابرو در سال ۲۰۰۱ با ارائه يکي از بهترين آلبوم هايش دنياي موزيک ترکيه رو متحول کرد.نام اين آلبوم Ahdim Olsün است که دو ترانه Sensizim ( بي تو هستم ) و Seni Seviyorum ( تو را دوست ميدارم ) آنرا از ديگر آلبومهايش متمايز ساخته است.

    اين خواننده موفق در سال ۲۰۰۳ نيز يک آلبوم به نام Şahane ( شاهانه ) به عرصه موزيک تقديم کرده است.



    ابرو در سال ۲۰۰۴ آخرين آلبومشو تا به الآن با نام Bize De Bu Yakişir ارائه کرده است.
    Last edited by Hamed-Dehghani; 15-06-2007 at 19:15.

  6. این کاربر از Hamed-Dehghani بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #34
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Kylie Minogue

    Kylie Minogue

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    اصلیت:استرالیایی
    شروع فعالیت:1987
    سبک:Pop,dance

    Kylie Ann Minogue متولد 28 می 1968 ,خواننده , ترانه سرای و بازیگری (غیر حرفی ای) استرالیایی است.
    او فعالیت های هنری خود را قبل از انکه به عنوان یک خواننده پاپ مطرح شود , در اواخر دهه 1980 در دو سریال تلویزیونی در استرالیا اغاز کرد.
    بعد ها او با یک ترانه سرای بریتانیایی و تولید کننده"stock aitken & waterman" قراردادی منعقد کرد,او رکورد های طولانی و زیادی در زمینه خوانندگی در سراسر جهان از خود به جای گذاشت,اما محبوبیت او در اوایل دهه 1990 کاهش یافت که باعث شد از ان کمپانی جدا شود.او برای سالها خود را به عنوان خواننده و ترانه سرایی مستقل به همه نشان داد, این طور سعی می کرد از ان شکلی که در سال های اول فعالیت می کرد دور باشد.کارهای او به شکلی گسترده مورد تبلیغ و انتشار قرار می گرفتند اما البوم هایش در جلب شنونده و طرفدار شکست می خوردند و نتیجه کارهایش در سطح پایینی قرار داشتند.
    سال 2000, Kylie مجددا محبوبیت خود را به عنوان یک خواننده پاپ و dance به دست اورد و به خاطر ویدئوهای محرکی که می ساخت و صحنه های(stage) گران قیمتی که در انها کار میکرد برای همه شناخته شده بود.
    او یکی از بیشترین و طولانی ترین دوره های موفقیت را به عنوان خواننده در موزیک پاپ معاصر به دست اورده است,در اروپا و استرالیا او شناخته شده ترین هنرمند برای هم نسلانش است.
    در استرالیا,بعد از انکه مورد هجوم منتقدان قرار گرفت,موفقیت هایش را به همگان نشان داد,او رکورد فروش بلیط برای کنسرت یک خواننده زن را در دست دارد و 9 اهنگ او در رتبه اول "بهترین اهنگ های استرالیا" قرار گرفته است.

    کودکی و اغاز فعالیت

    Kylie Minogue در ملبورن استرالیا متولد شد,از یک پدر استرالیایی(Ron Minogue) و یک مادر ولزی (Carol Minogue) که در دوران کودکی از ولز به استرالیا مهاجرت کرده بوده است.Kylie بزرگ ترین فرزند خانواده است(3 فرزند),خواهر او "Dannii Minogue" (نام کامل Danielle Jane Minogue) نیز یک خواننده پاپ است و برادر او(Brendan) یک فیلم بردار در استرالیا است.خواهران Minogue فعالیت هنری خود را از سن 11 سالگی و در تلویزیون استرالیا اغاز کردند,Kylie در چند سریال تلویزیونی ظاهر شد و زیاد مورد توجه قرار نگرفت,اما Dannii به عنوان مجری دائمی یک برنامه موزیک هفتگی به نام "Young talent time" به موفقیت رسید,برنامه ای که Kylie اولین اهنگ خود را در سال 1983 در ان اجرا کرد,Kylie همواره توسط خواهر کوچکتر خود تحت الشعاع قرار می گرفت تا اینکه بالاخره در سال 1986 با حضور در سریال تلویزیونی "Neighbours" موفقیت بزرگی به دست اورد.او در این سریال نقش دختری را بازی می کرد که عاشق یک پسر شده بود(نقش پسر را دوست پسر واقعی او در سن 10 سالگی به عهده داشت).محبوبیت او در استرالیا زمانی ثابت شد که 4 جایزه "Logie Awards" را بدست اورد که شامل "Gold Logie" به خاطر "محبوب ترین بازیگر سریال تلویزیونی" بود.سریال "Neighbours" در سال 1987 در انگلیس نیز به نمایش در امد و در نظر سنجی ها بالاترین محبوبیت را نزد مردم بدست اورد.

    دوران خوانندگی و ضبط البوم


    "I Should Be So lucky" (در سال 1988) یکی از اولین ویدئوهای بود که Kylie را به عنوان یک دختر جوان خواننده مطرح کرد.

    در حالیکه دیگر بازیگران سریال "Neighbours" به انجام کار های خیریه مشغول بودند,"Kylie سال 1987 قراردادی با "Mushroom Records" منعقد کرد و تک اهنگی به نام "Locomotion" خواند که 7 هفته در صدر جدول اهنگ های استرالیا بود و پرفروش ترین تک اهنگ سال شد.موفقیت این اهنگ بود که باعث شد Kylie به لندن برود و کار خود را با "Stock.Aitken & Waterman" اغاز کند,در حالیکه انها شناخت کمی از او داشتند.
    Kylie بدون توجه به این که تازه از راه رسیده است,"I Should Be lucky" را در زمانی که بیرون استودیو منتظر بود نوشت!!
    البوم اول او به نام "Kylie" مجموعه ای از اهنگ های رقص(Dance) است,که رتبه اول را در جدول البوم های بریتانیا بدست اورد و پرفروش ترین البوم سال شد,این البوم بیش از 7 میلیون کپی در سراسر جهان فروش کرد,با بیشترین فروش در اروپا و اسیا,البوم 6 اهنگ داشت که "I should be lucky" طولانی ترین اهنگ بود.امریکا تنها بازاری بود که این البوم در ان فروش زیادی نداشت, اگر چه ورژن دیگر البوم به نام "The Loco-Motion"(که در انگلیس مجددا ضبط شد) رتبه سوم را در "Billboard magazine singles chart" امریکا بدست اورد.در اواخر سال 1988,Kylie به طور کامل "Neighbours" را ترک کرد تا فقط روی فعالیت های موسیقی خود تمرکز کند.
    یک کار دو نفره با "Jason Donovan" به نام "Especially For You" در اوایل سال 1989 اهنگ بزرگی در بریتانیا شد,منتقدی به نام "Kevin Killian" اهنگ را بسیار با عظمت خواند و کار دونفره "Diana Ross" و "Lionel Richie"
    در برابر ان هیچ خواند,منتقد دیگری در تمجید از Kylie او را "The Singing Budgie"(طوطی اواز خوان) نامید.
    نظر "CHris True" در "all music guide" درمورد البوم" Kylie" این است که جذابیت(زیبایی)Kylie از موزیک او موثر تر است:"زیبایی و جذابیت او, اهنگ های بی مزه البوم را تحمل پذیر تر می کند."
    البوم بعدی او "Enjoy Yourself" که در سال 1989 روانه بازار شد,موفقیت بزرگی در انگلستان,اروپا و استرالیا کسب کرد و اهنگ های زیبایی داشت اما در امریکا شکست خورد و شرکت "Geffen Records" امریکایی کار خود را با Kylie قطع کرد.Kylie عازم اولین تور خارجی خود شد و در انگلستان,بلژیک,فرانسه و استرالیا کنسرت هایی اجرا کرد.
    Kylie برای کمپانی "aitken and waterman" به یک سرمایه تبدیل شده بود,به همین خاطر وقتی اظهار نظر هایی شد مبنی بر اینکه البوم دوم او ضعیف بوده و فقط تقلیدی از البوم اول بوده است,تصمیم گرفت سبکی همگانی تر و عامه پسند را برای کارهای بعدی انتخاب کند.


    Kylie در سال 1990,برای اولین بار تصوری که از او در ذهن مردم وجود داشت را با ویدئوی"better the devil you know" عوض کرد.

    البوم "Rhythm Of Love" در سال 1990 کاری در سطح بالاتر و با سبکی جالب تر از dance بود.اولین نشانه های مخالفت او با تیم تولید کنندگانش و نشان دادن او به عنوان یک "دختربچه" اشکار شد.او تصمیم گرفت تا شنوندگانی با سن بالا تر برای خود ایجاد کند,Kylie در ویدئوهایش کار را بدست گرفت و با "better the devil you know" شروع کرد,انجا بود که خود را به عنوان یک دختر جوان ---- و اگاه نشان داد.رابطه او با"Michael Hutchence" خواننده گروه "INXS" ,تلاش او را برای نشان دادن خود به عنوان یک خواننده بزرگسال به نتیجه رساند,تا جایی که "Hutchence" سرگرمی مورد علاقه خود را "فاسد کردن Kylie"!!بیان کرد,همچنین "INXS" اهنگی به نام "خودکشی بلوند" در وصف Kylie خواند.
    اهنگ های البوم "Rhythm Of Love" در اروپا و استرالیا فروش خوبی داشت و در کلوپ های شبانه بریتانیا-جایی که Kylie (همانطور که هدف او بود)از سوی شنوندگانی با سن بالاتر مورد توجه قرار گرفت-محبوبیت زیادی داشت.وقتی اهنگ "shocked" در سال 1991 در top 10 بریتانیا قرار گرفت,Kylie اولین خواننده ای شد که 13 اهنگ از او در top 10قرار گرفته است.در می 1990 Kylie اهنگ "Help"از "The Beatles" را پیش روی 25,000 نفر جمعیت و "John Lennon" در کنسرتی در لیورپول اجرا کرد.
    قرارداد Kylie تنها برای 3 البوم بود ولی ترغیب شد که چهارمی را هم به نام "Let`s get to it" در سال 1991 بخواند.
    این البوم با تغییرات مختلفی در قطعات رومانتیک و ترانه هایی slow طوری طراحی شده بود که جذابیت kylie را گسترش دهد اما با وجود تجدید نظرهایی که روی ان شده بود نتوانست در top10 بریتانیا قرار گیرد,کنسرت او در اواخر 1991 در بریتانیا فروش خوبی داشت,اما در استرالیا محبوبیت او نسبت به سالهای گذشته کم شده بود.

    Kylie تصمیم گرفت قرارداد خود را تجدید نکند,او بارها در اظهار نظرهایی از کمپانی خود شکایت کرده و گفته بود که انها از بسیاری از کارهای او ممانعت می کنند,"Aitken And Waterman "نیز اظهانظرهایی جنجال برانگیز علیه Kylie انجام داد,Kylie تصمیم گرفت جدا شود,او با ضبط 3 اهنگ جدید برای تولید یک البوم "Greatest Hits" موافقت کرد و انتشار البوم با جدایی او از کمپانی در سال 1992 هم زمان شد,البوم در بریتانیا اول شد,اگرچه اهنگ های جدید بسیار کوتاه بودند.

    قرارداد بعدی Kylie با "Deconstruction Records" در همه رسانه ها به عنوان دوره جدیدی از کارهای Kylie جلب توجه کرد.البوم "Kylie Mingue" در سال 1994 با اظهار نظرهای متفاوتی روبرو شد,همکاری با هنرمندانی نظیر "pet shop boys"و "M People" منتقدان را( که قصد کوبیدن Kylie را داشتند) نا امید کرد,البوم با فروش 2 میلیون کپی در جهان با موفقیت روبرو شد و اهنگ "confide in me" پنج هفته در رتبه اول اهنگ های استرالیا قرار داشت.وقی اهنگ های "put yourself in my place" و "where is the feeling" نتوانستند در top 10 بریتانیا و استرالیا قرار گیرند,بعضی مفسران پایان دوره هنری Kylie را پیش بینی کردند,Kylie از اوضاع بوجود امده ناراحت بود و بعدها ان را اینطور توصیف کرد:"پلی موزیکال بر فراز رود مشکلات"ولی من می بایست تحمل می کردم تا بتوانم البوم "Impossible princess" را بسازم.
    هنرمندی استرالیایی به نام "Nick Cave" از زمانی که اهنگ"Better the Devil You Know" را شنیده بود به کار کردن با kylie علاقه مند شده بود,در مورد ان گفته:"یکی از ماهرانه ترین اهنگهای پاپ و اندوهگینانه ترین ترانه ها"هنچنین گفته:"وقتی kylie این ترانه را می خواند یک نوع معصومیت در صدایش موج می زند."
    اهنگ "Where the wild roses grow"(سال 1995) ترانه ای بود که داستان یک قتل را هم از زبان قاتل(Nick Cave) و هم از زبان قربانی(Kylie) تعریف می کرد,موفقیت این اهنگ ثابت کرد که Kylie می تواند در سبک دیگری غیر از سبک اصلی خود(dance) نیز پذیرفته شود.این اهنگ به شکلی گسترده توجه همگان را اروپا جلب کرد,جاییکه در چندین کشور در top10 قرار گرفت,در استرالیا نیز مورد تحسین قرار گرفت و برنده "ARIA Awards" به عنوان "بهترین اهنگ سال" و "بهترین اهنگ پاپ" شد,Kylie این اهنگ را به همراه Cave در فستیوال تابستانی راک استرالیا پیش روی جمعیتی از طرفداران موزیک الترناتیو اجرا کرد و مورد تحسین همگان قرار گرفت,همچنین در چند کنسرت کوچک دیگر در اروپا در فستیوال "T in The Park" این اهنگ را به همراه Cave اجرا کرد که تجربه های بیشتری از اجرای برنامه پیش روی کسانی که الزاما طرفدار او نبودند را کسب کرد.
    Kylie "به پیشنهاد Cave "شعر "I should be so lucky" را در یک انجمن شعر در لندن خواند و بعد ها از Cave به عنوان کسی که به او اعتماد به نفس می داد تا انچه را که میخواهد, عرضه کند, یاد کرد:" او به من یاد داد هیچ گاه از انچه که هستم زیادی منحرف نشوم,اما پیشرفت کنم ,چیزهای جدید و مختلف را تجربه کنم و هرگز دید خود را از درونم از دست ندهم.
    سال 1997 Kylie با یک عکاس فرانسوی به نام"Stephane Sednaoui" ارتباط پیدا کرد,او شروع به عکاسی از Kylie کرد تا فریبندگی و زیبایی مسحور کننده او را هر چه بیشتر به نمایش بگذارد.همچنین با هدف جذب شنوندگانی در سطح بالاتر ,او در کارهای خود از هنرمندانی نظیر "Shirley Manson","Garbage Bjork","Trickey" و "U2"و...الهام گرفت.
    در البوم "Impossible Princess" (سال 1997) با موزیسین هایی مانند "Manic Streat Preachers" همکاری کرد و بیشتر شعرها نیز از خود Kylie بود."Billboard Magazine"از البوم به عنوان "حیرت اور"نام برد و ان را فرصتی بزرگ برای کمپانی های امریکایی دانست,همچنین این البوم را با البوم "Ray Of Light" مدونا مقایسه کرد.در بریتانیا "Music Week" براوردی منفی از البوم داشت و ان را موفقیتی در لبه تیز پرتگاه دانست نه یک موفقیت قدرتمندانه.
    این البوم کمترین فروش دوران فعالیتش در بریتانیا را داشت ولی در استرالیا پرفروش ترین البوم از زمان شروع کارش شد,همچنین کنسرت موفقیت امیزی در استرالیا داشت. سال 1999 در کنسرت دیگری در استرالیا اهنگ "Diamonds are a girl`s best friend" از "Marilyn Manson" را اجرا کرد.
    Kylie به فعالیت خود با "Deconstruction Records" پایان داد و بعد از اجرای یک کار دونفره با "Pet shop boys" که در البوم "Nightlife" انها قرار داشت, در اوریل 1999,قرارداد جدیدی با "Parlophone"امضا کرد.البوم جدید او "Light Years"(سال 2000) به شدت تحت تاثیر موزیک دهه 1970 قرار داشت و شامل چندین ترانه از "Robbie Williams"و "Guy Chambers"بود که اشعارشان با شوخی هایی همراه بود."New musical express" نوشت:"توانایی Kylie برای سرمایه گذاری مجدد ,متحیر کننده است."البوم به سرعت محبوبیت پیدا کرد و در اروپا,اسیا و استرالیا با موفقیت همراه بود(بافروشی بیش از 2 میلیون کپی در سراسر جهان).اهنگ "Spinning Around" اولین اهنگ او بود که بعد از 10 سال در بریتانیا اول شد.اهنگ بعدی یعنی "Kids" همراه با "Robbie Williams" نیز با فروش چشم گیری روبرو شد.
    Kylie به عنوان دومین هنرمندی که توانسته 3 بار اهنگ اول بریتانیا را داشته باشد به مدونا ملحق شد.
    Kylie در "المپیک 2000 سیدنی" برنامه اجرا کرد و بعد تور جدیدی در بریتانیا و استرالیا را اغاز کرد که 200,000 بلیط فروخت و رکوردی در استرالیا به جا گذاشت,برنامه که داشت 6 کنسرت در ملبورن بود که بنا به تقاضای مردم به 22!!!کنسرت در این شهر رسید.او برنده "Mo Award"در استرالیا شد.
    سال 2001 البوم Fever را بیرون داد که اهنگ اول همه دیسکو ها شد,اهنگ اول این البوم "Can`t get you out of my head"بزرگترین موفقیت او در تمام دوران کاریش بود,با کسب رتبه اول در بیش از 40 کشور و فروشی بیش از 6 میلیون کپی در سراسر جهان.البوم در همه جهان به یک اندازه موفق بود.بعد از پخش اهنگ از رادیوهای امریکا,"Capital Records" ان را در سال 2002 روانه بازار امریکا کرد.البوم مورد تمجید و حمایت مجلات و منتقدان بسیاری قرار گرفت و در Billboad در رتبه سوم قرار گرفت و اهنگ "Can`t get you out of my head"در رتبه هفتم جای گرفت.همچنین اهنگ های "In your eyes" , "Love at first sight"و"Come into my world" با موفقیت همراه بود.
    سال 2003 برنده Grammy Award شد,به خاطر "بهترین اهنگ Dance" (اهنگ Love at first sight),سال بعد نیز این جایزه را به خاطر اهنگ "Come into my world" بدست اورد.


    اجرای زنده Money can`t buy در سال 2003,برای افزایش فروش البوم "Body Language"

    البوم بعدی او "Body Language" در سال 2003 تولید شد و به دنبال ان یک کنسرت در لندن برگزار شد,با اینکه Kylie با سبک اولیه خود تا حدودی فاصله گرفته بود ولی کنسرت موفقیت امیز بود.مجلات موسیقی از قبیل Billboard Magazine همچنان به تحسین kylie می پرداختند و از او به عنوان یک پدیده نام می بردند.اهنگ اول این البوم "Slow" در امریکا موفق بود و در نوامبر 2004 یک Grammy به خاطر "بهترین اهنگ Dance" دریافت کرد.
    Kylie دومین البوم "Greatest Hits" رسمی خود را با نام "Ultimate Kylie" در 22 نوامبر 2004 به بازار فرستاد,به همراه یک DVD از ویدئوهایش به همان نام.این البوم شامل اهنگ جدید او "I Believe in you" بود که با همکاری "Jake shears" نوشته شده بود.دو اهنگ از این البوم به top10 بریتانیا راه یافت و Kylie با 29 اهنگ در top10 دومین زن موفق در موزیک بریتانیا بعد از مدونا شد,اهنگ "I believe in you" نیز برای چهارمین بار نامزد Grammy شد.

    فیلم های Kylie
    سال 1989, Kylie در فیلم "The Delinguents" ظاهر شد که داستان دختری جوانی بود که در اواخر دهه 1950 در استرالیا زندگی می کرد.این فیلم موفقیت تبلیغاتی خوبی کسب کرد.فیلم بعد او "Street Fighter" در سال 1994 بود.
    "The Washington Posts" به کارگردانی "Richard Harrington" فیلم دیگر او بود که باعث شد لقب بدترین بازیگر زن سال را بگیرد.فیلم های بعدی او "Bio-Dome" و"Sample people and cut" مخاطبان زیادی جلب نکرد.کارگردان استرالیایی "Baz Luhrmann" در فیلم "Moulin Rouge" در سال 2001 از Kylie استفاده کرد .سال 2002 Kylie در یک فیلم کارتونی به نام "The Magic Roundabout" نقش(صدای) یک دختر جوان را داشت که سال 2005 بیرون امد.

    بیماری Kylie (سرطان سینه)


    روزنامه ای که خبر سرطان Kylie را در 17 می 2005 اعلام کرد.

    در 17 می 2005 اعلام شد که "سرطان سینه" در مراحل اولیه اش در Kylie تشخیص داده شده است و درمان او در ملبورن اغاز شده است.تور خارجی "Greatest Hits" او عقب افتاد,همچنین از شرکت در فستیوال "Glastonbury"کناره گیری کرد.خبر تشخیص بیماری سرطان در Kylie به سرعت در رسانه ها پخش شد,به خصوص در استرالیا که نخست وزیر این کشور "John Howard" یک بیانیه به عنوان حمایت از Kylie منتشر کرد.هم زمان با تجمع طرفداران و رسانه ها در محل اقامت Kylie در ملبورن,دولت استرالیا به رسانه های جهانی هشدار داد که با هر شکل از "عدم رعایت حقوق خانواده Minogue" تحت قوانین استرالیا به شدت برخورد خواهد شد.این اظهار نظر تهدید امیز, انتقادهای فراوانی از سوی رسانه ها به دنبال داشت,به خصوص که منظور اصلی ان به "Paparazzi"(پاپاراتزی ها) بر میگشت.
    Kylie در 21 می 2005 تحت عمل جراحی قرار گرفت.دوستان Kylie از جمله "Olivia Newton-John"که خودش جراح سرطان سینه است از رسانه ها خواست که به Kylie احترام بگذارند.بعد از انکه اعلام شد عمل جراحی موفقیت امیز بوده و شدت بیماری کاهش یافته است ,شیمی درمانی اغاز شد.
    Kylie یک بیانیه منتشر کرد و در ان از طرفداران خود به خاطر حمایتشان تشکر کرد و از انها خواست نگران نباشند.
    8 جولای 2005,Kylie اولین ملاقات عمومی خود را بعد از عمل جراحی با مردم انجام داد,او بعد از اینکه از یک بیمارستان سرطان برای کودکان بازدید کرد به فرانسه بازگشت تا شیمی درمانی خود را در بیمارستانی در نزدیکی پاریس تکمیل کند.
    در نوامبر 2005 مدیر برنامه های Kylie اعلام کرد که تور "Greatest Hits" او به نام "Show Girl" در اواخر 2006 ادامه پیدا خواهد کرد."The Time online" در ژانویه 2006 اعلام کرد شیمی درمانی Kylie کامل شده است هر چند که سخنگوی او اعلام کرده است که Kylie از این موفقیت ظاهری راضی نیست و درخواست کرده است یک دوره 6 ماهه پرتودرمانی نیز روی او انجام گیرد تا از بازگشت احتمالی تومورها جلوگیری شود.

    Discography
    1. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1988)
    2. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1989)
    3. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1990)
    4. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1991)
    5. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1992)
    6. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1994)
    7. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1998)
    8. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (2000)
    9. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (2001)
    10. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (2003)
    11. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (2005)
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (بزرگترین گالری عکس های Kylie)


    بر گرفته از سایت
    phalls


  8. این کاربر از Hamed-Dehghani بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #35
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Marilyn Manson

    MARILYN MANSON

    Brian Hugh Warner (born January 5 in Canton (Ohio), 1969), better known by his stage name Marilyn Manson, is an American musician and artist known for his outrageous stage persona and image as the lead singer of the band that bears the same name.



    مرلين منسن MARILYN MANSON متولد 5 جون سال 1969 است . نام واقعي او برين وارنر(Brain Warner) است . او در خانواده اي متوسط در كانتون زندگي مي كرد . نكته جالب اينكه او در يك مدرسه مذهبي ( مسيحي) تحصيل مي كرد . او در دهه هشتاد براي موسيقي راك نقد مي نوشت و همگان در جريان ايراد گرفتن او از آزي آزبورن و كل كل مرلين با او و شكست آزبورن هستند . بگذاريد برايتان به نقل از يك مجله داخلي (ايراني) بگويم كه در جلسه كل كل اين دو غول موسيقي راك مرلين در جواب سوالي از سوي آزبورن گفت : كسي كه خودش را براي موسيقي مي كشد همان بهتر كه زنده نباشد . و باعث شده كه هم اكنوز آزبورن خانه نشين گردد . منسن در سن 18 سالگي به فلوريدا رفت و شروع كرد به نوشتن داستان و شعر و تلاش كرد كه آن ها را منتشر كند . ولي به اين كار ادامه نداد . بعد از آن با شخصي بنام Scott Mitchell ملاقات كرد كه در آن موقع براي گروهي گيتار مي زد زندگي هنري منسن از آن زمان آغاز شد . منسن نامش را از مخلوط كردن دو نام آورده است . نام كوچك او يعني مرلين را از نام بازيگر زن معروفي بنام Marilyn Monroe گرفته و نام كوچكش را از يك رهبر مذهبي نچندان معروف بنام Charles Manson گرفته است . او در وقت هاي آزادش نقاشي مي كند و مي نويسد. همچنين او داراي يك كلكسيون از اعضاي مصنوعي بدن انسان است و به اين كار بسيار علاقه دارد . نام گروه او كه در سال 1990 درست كرد در ابتدا The spooky kids بود ولي بعدها گروه او بي نام گشت و تنها نام مرلين منسن ذكر مي شود . خانه او در لوس آنجلس است كه يك بار هم از آن بعنوان استوديو براي ضبط آهنگ هايشان استفاده كردند . اصطلاحي براي طرفداران مرلين وجود دارد : Marilyn Manson look كه منظور از آن چشم منسن است كه در آن لنز قرار داده . به هر حال مرلين اولين آلبوم خود را در سال 94 با نام smells like children ارائه كرد . پس از آن هم آلبوم هاي زيادي ارائه كرده . او در هر آلبوم سبك اثر را و نوازندگان را تغيير مي دهد اساسي .
    منسن خواننده ايست كه در دهه 90 با ظهور ناگهاني خودش روح تازه اي در كالبد در حال زوال موسيقي راك دميد و با صداي سازهايي كه بيشتر به صداي ارواح شبيه بود سبك تازه اي را به دنياي موسيقي معرفي كردند و بعدا اين سبك مورد تقليد گروههاي زيادي قرار گرفت .
    منسن يك خواننده ي antichrist است و داراي فلسفه اي منفي باف است(در رابطه با دنيا) كه شايد بي شباهت به فلسفه ي بودا براي رياضت كشيدن و نيچه يا موريس مترلينگ نباشد به هر حال مگر غير از اين است كه اين دنيا فقط داراي نكات منفي و دروغي بزرگ است ؟ به نظر من فلسفه مثبت نگرنسبت به دنيا دروغ است . شايد تنها نكته مثبت اين دنيا مرگ باشد كه به آن خاتمه مي بخشد .
    راستي به قدرت خيره كننده اجراهاي زنده مرلين منسن توجه كرده ايد ؟ واقعا تسلط خاصي لازم است كه در هنگام اجرا به بداهه كوئي پرداخته قسمت هايي از ترانه هايش را تغيير دهد . واقعا هنجره اي طلايي براي آنچنان اجرايي لازم است .
    درباره شعر هاي منسن بايد گفت هميشه در بين اين شعرها با غافلگيري مواجه مي شويم كه انسان را به تفكر مجبور مي كند . همين حالت در ترانه هاي او كاملا مشهود است .





    اعضای گروه مرلین منسون Marilyn Manson

    Twiggy Ramirez: او بيسيست گروه است كه در اواخر سال 1993 جايگزين Gidget Gein شد . نام واقعي اوJeordie White است و اهل ايالت Fort Lauderdale, Floridaاست . قبل از آن او بيسيست گروه Amboog-A-Lardبود كه سال ها قبل تورهاي خود را به همراه مرلين منسن اجرا مي كردند . پس از اينكه تويگي راميرز آن گروه را ترك كرد آن گروه از هم پاشيد . در واقع او دست راست مرلين منسن است و بيشتر تكيه آهنگ هاي منسن روي بيس هاي فوق العاده اوست .

    Giner Fish : او درامر گروه است كه در سال 94 جايگزين Sara Lee Lucas شد . نام واقعي او Kenny Wilson است . لغب او ماشين درام است كه به علت اجراهاي بي نقصش اين لقب را گرفته . به همين دليل بود كه سارا لي لوكاس را در واقع با اردنگي از گروه بيرون كردند و جينر جايگزين او شد . او اهل لاس وگاس است

    Madonna Wayne Gacy : او نوازندگي كيبورد گروه را بر عهده دارد . نام واقعي او Stephen Bier است . روز تولد او 6 مارچ است . او جايگزين نوازنده كيبورد اوليه گروه يعني Zsa Zsa Speck شد . لازم به ذكر است كه مادونا يك مهندس كامپيوتر است و قبل از پيوستن به گروه در دانشگاه فلوريدا تحصيل مي كرد .

    John : نام واقعي اوJohn Lowery است . او متولد 30 جولاي 1971 است در سن 6 سالگي شروع به نواختن گيتار كرد . او به واقع در سال 1989 خود را يك نوازنده حرفه اي گيتار يافت و از آن زمان با گروه هاي زيادي از جمله Red Square Black, foSTted, Ryan Downe, Wilson Phillips, Night Rangers, Two, Ozzy Osbourne, Raven Payne, One Way, Salt 'n' Peppa, kd lang, Pepperland, Lita Ford, Leah Andreone, David Lee Roth همكاري كرده و هم اكنون نيز گيتاريست مرلين است . گيتار مورد استفاده اويك Ibanez GAX Series است .

    چه او را دوست داشته باشید و چه از او متنفر باشید این واقعیت غیرقابل انکار است که این هنرمند در میان بدنام ترین و جنجالی ترین و بحث انگیزترین موزیسین های دهه نود جایگاه ویژه ای دارد.او احتمالا آخرین اعجوبه لیست بلندبالایی است که به راک بازی های شوک آور معروف هستند و شروعش با آلیس کوپر است.اگر چه نباید فراموش کرد آنچه باعث شد منسون به صدر جداول فروش راه پیدا کند وارد شدنش به حیطه های تابو در اشعار و فرم ظاهری کارهایش بود.مسائل اروتیک – مواد مخدر و ... مسائلی بود که مرلیلین منسون سعی داشت به آنها دامن بزند و همین باعث شد تا جامعه منتقدین موسیقی او را پس بزنند اما توانست در میان جوانان بازار مناسبی راه پیدا کند و در جریان خط اصلی سلف های خود به یک ضد قهرمان محبوب بدل شد این مسئله باعث بروز تنش هایی میان او و افراد بالارتبه سیاسی و جامعه سنتی به خصوص والدین آینده نگران آینده کودکان خود شد منسون با نام برایان وارنر در کانتون اوهایو متولد شد در سن هجده سالگی به تامپابای در فلوریدا نقل مکان کرد و آنجا به عنوان یک روزنامه نگار با زمینه و گرایش موسیقی مشغول کار شد در 1989 با گیتاریستی به نام اسکات میچل آشنا و پس از مدتی دوست شد آنها تصمیم به تشکیل یک گروه گرفتند و همان زمان بود که اسکات خود را با نام دیزی برکویچ و وارنر خود را با نام مارلین منسون مطرح ساختند.اندک زمانی نوازنده باس گجت گین و نوازنده کیبورد مادوناواین نیز به گروه ملحق شدند گروه اوایل با نام مرلین منسون و اسپوکی کیدز شروع به فعالیت نمود .کارهای اولیه گروه در حد ضبط و انتشار چند کاست مستقل و نواختن در کلوب ها و برنامه ها بود.استفاده از جلوه های بصری خاص در این نمایش ها آرایش خاص منسون و فضای گوتیک آثارشان به سرعت گروه را مطرح نمود کارهای گروه با استفاده از درام قدرتمند باعث شد تا صدایی سخت و تیزتر به گوش شنوندگان برساند و تا سال 1992 آنها در میان عامه پسندترین حرکت های هنری در حیطه فلوریدای جنوبی به شمار می رفتند.




    در 1993 ترنت رزنور در گروه nine inch nails با آنها تماس گرفته و پیشنهاد کرد برای ارایه یک کار جدی گروه با شرکت مربوط به او یعنی نایتینگ ریکورد زلیبل قراردادی ببندند شاید اینگونه شانس گروه برای حضورهای جدی تر و ماندگارتر بیشتر شود.منسون این پیشنهاد را می پذیرد و در خلال تابستان 1994 با کمپانی یاد شده وارد مذاکرده می شود.این درحالی بود که یک نوازنده جدید بیس با نام تویگی رامیرز جایگزین عضو قبلی گین شده بود.از همین جا بود که شهرت منفی گروه آغاز شد و اجرای گروه در سالت لیک سیتی شروع این حرکت بود.کارهای غیرمنتظره منسون روی صحنه نمایش از او یک شیطان مجسم ساخته بود.

    جالب آنکه هرچه تضاد او با جامعه بیشتر می شد و عده منتقدینش افزایش پیدا می کردند محبوبیت وی در میان هوادارانش بیشتر می شد تا جایی که با انتشار آلبوم children Ep smells like در سال 1995 وارد خط اصلی جریان سازان برای نوجوانان شد تاثیرگیری اش از گزوه یوریتمیک و حتی اجرای کاور آهنگ معروف گروه یعنی رویاهای شیرین توانست به یک موفقیت غیر منتظره بدل شود.

    اندک زمانی بعد برگویچ هم از گزوه جدا می شود و جای خود را به گیتاریستی با نام مستعار زیم زوم می دهد. LP بعدی گروه سال 1996 و با نام آنتی کریست سوپر استار منتشر می شود که در میان سه آلبوم مطرح پاپ سال جای می گیرد. محبوبیت منسون رو به افزایش می رود و جامعه با او درگیر می شود کنسرت های با پافشاری مردم کنسل می شود و موسیقی اش از سوی گروه های مذهبی و پیشروان آن ها مورد هجوم نقد قرار گرفته و تحریم می شود.مرلین منسون که در یک فشار جدی قرار گرفته بود برای گفتن حقایق کاری و زندگی به دنبال رسانه ای دیگر می گردد و در مصاحبه مفصل با مجله رولینگ استون اسراری را فاش می کند که تحت عنوان جاده دور و دراز خارج از جهنم منتشر و به پرفروش ترین اتوبیوگرافی سال بدل می شود.این مصاحبه جنجالی گروه های مذهبی به این یقین می رساند که او روحش را به شیطان فروخته است.

    حیوانات مکانیکی آلبوم بعدی او در سال 1998 منتشر می شود که به دنبال موفقیتش منجر به برگزاری یک تور حمایتی یک ساله می شود.هالی وود در اواخر سال 2000 منتشر می شود و گروه به اجرای یک کنسرت بزرگ در سال 2001 دست می زند و در خلال اجرای برنامه گروه در جولای و در میشیگان به خاطر یک حرکت ناشایست رئی سن از سوی گارد امنیتی برگزاری مراسم دستگیر می شود. منسون به کار ساندتراک هم روی می آورد و نسخه ای از آهنگ taint love او روی فیلم نه یک فیلم نوجوان پسند دیگر قرار می گیرد در حالی که یکی از محافظین وی مدعی می شود منسون او را دچار حادثه جدی نموده است و سر او از این بابت آسیب دیده است این ماجرا در کنار سایر پرونده های منسون تا سال 2002 ادامه پیدا می کند و در ژانويه آن سال ماجرا تمام می شود هواداران منسون در ماه می 2003 شاهد انتشار آلبوم ذوران طلایی گروتسک می شوند که یک هفته تمام در صدر جدول فروش قرار داشت و حتی عده ای از منتقدین نیز آن را در لیست ده آلبوم برتر خود جای دادند.در آپریل 2004 آلبوم با نام طولانی و عجیب lows lunck box and choklit بیرون می آید و در پایان سمتامبر همین سال مجموعه ای از بهترین هایش را تحت عنوان بگذار فراموش کنیم را منتشر می کند که به جز کارهای گروهی وی شامل یک کاور جدید از آهنگ personal tesun اثر گروه دپچ مد نیز می شد.


    --------------------------------------------------------------------------------

    در باره ی سبک و عقیده ها ی منسون


    --------------------------------------------------------------------------------



    مرلین مانسن سبک شناخته شده ای ندارد بعضی ها میگویند راک و بعضی ها میگویند متال است که لباس وگریم و ادا ورفتارش مثل پانکی هاست ولی این از آن تفکر مانسن به وجود آمده که از هر چیزی که به دردش بخورد برای جلب توجه استفاده کند بازم به نظر من اگر مانسن می دانست که بریدن آهن الات چه صدای دلنوازی دارد بعید بود که از این صدا نیز استفاده نکند!!!!!!و این طوری بود که من گفتم سبکی جدید برای خودش ساخته است.

    (( در سال 1997 مرلین مانسن خبرسازترین چهره شده بود چون ناگهان با آلبوم فوق ستاره ضد مسیح بر ضد تمام تاریخ بشریت قیام کرد آهنگ های او از لحاظ موسیقی بار چندانی نداشتند.ولی مفاهیم اشعار و ترانه های او بسیار نو ومتفکرانه اند مانسن بارها و بارها با القاب مختلف مورد خطاب نشریات ومنتقدان گوناگون قرار گرفت القابی مثل : دیوانه پلید ابله کثیف مظهر شیطان انسان سگ سان خبرسازپول دوست نابغه درک نشده ناجی فرشته نجات بخش فرزند عیسی و...بعضی ها او را بازیچه سرمایه داران می دانند ولی بعضی او را فردی میدانند که کار خودش را میکند و ترسی هم از کسی ندارد گروهی مانسن را مقلد گروه کیس می دانند و عده ای هم "تنها نوآور تاریخ بشریت" سبک مانسن یک سبک جدا شده از اینداستریال متال است البته فقط بر پایه اینداستریال متال وگرنه ضرباهنگ هایش را کم کرده و ریف های صیقل داده و مقدار زیادی اصوات گوناگون (به قول بعضی از دوستان ما که می گفتند آهنگ های کارگاهی گوش میدید!!!)از هر چیز گوش خراشی که به ذهنتان برسد (البته به نظر من مانسن فقط تو ماشین حال می ده اونم با گوشی گوش بدی) با چاشنی مقادیر زیادی جیغ که اینگونه راه خود را از سایر گروه های متال جدا کرده ترانه های مانسن در آلبوم حیوانات صنعتی نه اشرف مخلوقات دارای مفاهیم فکری نو معترضی هستند که بیشتر درباره وجود انسان ورابطه الهی انسان وخدا می پردازد و زندگی مادی را نفی می کند))

    برداشتی آزاد از نوشته های کارن رشاد

    شده که بارها وبارها مانسن را مظهر شیطان نامیده اند بدون اینکه به مفهوم اشعارش توجهی بکنند در بعضی جاها مانسن را به بدترین وجه کوبیدند حتی قسمت هایی از آهنگ coma white او را نشان دادند و گفتند این پلیدترین موجود ممکن است در حالی در مصاحبه ای که با مانسن شده بود در جواب اینگونه افراد گفته بود کسانی تحمل اشعار من را ندارند مطمئن باشند که خودشان مشکل دارند!!!! چون هر کس بنابر درونیات خود از هر چیزی تصویری برای خودش مجسم می کند البته این حرف در مورد کسانی درست است که زبان مانسن حالی شوند اما ما که از زبان مانسن فقط کلمه - را حالی می شویم(که این هم ریشه تاریخی دارد و در مورد اینکه چرا ما در هر حرفی یا در هر کاری دنبال قسمت های بدش می رویم مفصلا توضیح می دهم) حق داریم از او بد بگوییم.

    ولی تا به حال شده برای یک بار هم حرف مخالفمان را گوش دهیم؟؟؟ همه این را قبول داریم که نباید عجولانه قضاوت کنیم اما... کاش آن لحظه که در مورد مانسن و شعر هایش و گریم ولباسش یک طرفه قضاوت می کردید حداقل یک بیت از شعرهایش را هم ترجمه می کردید تا مردم زودباورما هم می دانستند که آن طوری هم که شما می گویید نیست به نظر کسانی که حرف های مانسن را حالی می شوند او خیلی آدم خوبی است حداقل دربند شهوت و مسائل مادی نیست.اگر ادم مثبتی نباشد حداقل مثل خیلی از آدم هایی که من می بینم آدم منفی وریاکاری نیست.

    برید شعار مانسن که پشت همه تی شرت هایش نوشته شده را بخوانید البته ان هم سواد می خواهد؟!؟!؟

    *** is dead به معنی *** (برای من) مرده است.بعد شما بیایید انگ همجنس بازی و شهوت رانی به او بزنید!!!!!!!!!!

    یادم هست در یکی از وبلاگ ها در مورد مرلین خواندم که دریکی از مصاحبه هایش گفته بود که دلیل اینکه من این گونه لباس می پوشم و گریم می کنم تنها نشان دادن باطن پلید انسان ها به ان هاست من اینگونه باطنی را که در زیر لباس های زیبایشان پنهان کرده اند به آنها یادآوری میکنم

    (قابل توجه کسانی که از روی ظاهر اشخاص در مورد باطن شان قضاوت می کنند که اتفاقا خیلی هم ادعای موسیقی سنتی و شاعران قدیمی و .. را دارند .باید اشعار این قدیمیها را آب طلا گرفت. یاد سعدی خدا بیامرز به خیر که می گفت:

    صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار



    --------------------------------------------------------------------------------

    خلاصه ای از زندگی نامه ی منسون


    --------------------------------------------------------------------------------

    در بسياري ازسايت ها و مجلات و ... بيوگرافي هايي را درباره منسن مي نويسند كه البته بسياري از آن ها بجز مشتي دروغ چيز ديگري نيست . ولي در اينجا اطلاعاتي واقعي درياره او وجود دارد .

    مرلين منست متولد 5 جون سال 1969 است . نام واقعي او برين وارنر(Brain Warner) است . او در خانواده اي متوسط در كانتون زندگي مي كرد . نكته جالب اينكه او در يك مدرسه مذهبي ( مسيحي) تحصيل مي كرد . او در دهه هشتاد براي موسيقي راك نقد مي نوشت و همگان در جريان ايراد گرفتن او از آزي آزبورن و كل كل مرلين با او و شكست آزبورن هستند . بگذاريد برايتان به نقل از يك مجله داخلي (ايراني) بگويم كه در جلسه كل كل اين دو غول موسيقي راك مرلين در جواب سوالي از سوي آزبورن گفت كسي كه خودش را براي موسيقي مي كشد همان بهتر كه زنده نباشد ) . و باعث شده كه هم اكنوز آزبورن خانه نشين گردد . منسن در سن 18 سالگي به فلوريدا رفت و شروع كرد به نوشتن داستان و شعر و تلاش كرد كه آن ها را منتشر كند . ولي به اين كار ادامه نداد . بعد از آن با شخصي بنام Scott Mitchell ملاقات كرد كه در آن موقع براي گروهي گيتار مي زد زندگي هنري منسن از آن زمان آغاز شد . منسن نامش را از مخلوط كردن دو نام آورده است . نام كوچك او يعني مرلين را از نام بازيگر زن معروفي بنام Marilyn Monroe گرفته و نام كوچكش را از يك رهبر مذهبي نچندان معروف بنام Charles Manson گرفته است . او در وقت هاي آزادش نقاشي مي كند و مي نويسد. همچنين او داراي يك كلكسيون از اعضاي مصنوعي بدن انسان است و به اين كار بسيار علاقه دارد . نام گروه او كه در سال 1990 درست كرد در ابتدا The spooky kids بود ولي بعدها گروه او بي نام گشت و تنها نام مرلين منسن ذكر مي شود . خانه او در لوس آنجلس است كه يك بار هم از آن بعنوان استوديو براي ضبط آهنگ هايشان استفاده كردند . اصطلاحي براي طرفداران مرلين وجود دارد : Marilyn Manson look كه منظور از آن چشم منسن است كه در آن لنز قرار داده . به هر حال مرلين اولين آلبوم خود را در سال 94 با نام smells like children ارائه كرد . پس از آن هم آلبوم هاي زيادي ارائه كرده . او در هر آلبوم سبك اثر را و نوازندگان را تغيير مي دهد اساسي .

    منسن خواننده ايست كه در دهه 90 با ظهور ناگهاني خودش روح تازه اي در كالبد در حال زوال موسيقي راك دميد و با صداي سازهايي كه بيشتر به صداي ارواح شبيه بود سبك تازه اي را به دنياي موسيقي معرفي كردند و بعدا اين سبك مورد تقليد گروههاي زيادي قرار گرفت .

    منسن يك خواننده ي antichrist است و داراي فلسفه اي منفي باف است(در رابطه با دنيا) كه شايد بي شباهت به فلسفه ي بودا براي رياضت كشيدن و نيچه يا موريس مترلينگ نباشد به هر حال مگر غير از اين است كه اين دنيا فقط داراي نكات منفي و دروغي بزرگ است ؟ به نظر من فلسفه مثبت نگرنسبت به دنيا دروغ است . شايد تنها نكته مثبت اين دنيا مرگ باشد كه به آن خاتمه مي بخشد .

    راستي به قدرت خيره كننده اجراهاي زنده مرلين منسن توجه كرده ايد ؟ واقعا تسلط خاصي لازم است كه در هنگام اجرا به بداهه كوئي پرداخته قسمت هايي از ترانه هايش را تغيير دهد . واقعا هنجره اي طلايي براي آنچنان اجرايي لازم است .

    درباره شعر هاي منسن بايد گفت هميشه در بين اين شعرها با غافلگيري مواجه مي شويم كه انسان را به تفكر مجبور مي كند . همين حالت در ترانه هاي او كاملا مشهود است


    --------------------------------------------------------------------------------

    چرا گریم منسون اینگونه است؟؟؟؟


    --------------------------------------------------------------------------------

    آيا غير از اين است كه در دنيايي ديگر كه ما قادر به ديدن آن نيستيم بر اثر هر گناه صورت ما كريه تر مي شود ؟ اينچنين صورتي براي منسن نيز بعلت گناهان ناخواسه ايست كه انسان مرتكب گرديده . البته بايد قبول كنيم كه اگر كسي مي خواهد حرفش را بزند و صدايش را به گوش همه برساند بايد براي شهرت نيز تلاش كند . بعضي ها براي اينكه انسان هاي بي حوصله امروزي را تا آخر شو پاي تلويزيون بنشانند از رقاصه ها يا زيبايي خود يا چيزهاي ديگر استفاده مي كنند و ترفند منسن هم چيزيست كه مي بينيد ضمن اينكه آرايش صورت منسن در هر شو كاملا وابسته به مضمون آهنگ است و احساس آهنگ را در همان ابتدا و بدون نياز به دقت حتي به شنوندگان غير حرفه اي ميرساند . كه البته بايد به تقليد گروههاي ديگر از او نيز اشاره كرد (مانند Slipknot) كه اين امر به خودي خود نشان دهنده موفقيت مرلين در هدفش است.


    --------------------------------------------------------------------------------

    و اما معرفی گروه مرلین منسون


    --------------------------------------------------------------------------------

    Twiggy Ramirez: او بيسيست گروه است كه در اواخر سال 1993 جايگزين Gidget Gein شد . نام واقعي اوJeordie White است و اهل ايالت Fort Lauderdale, Floridaاست . قبل از آن او بيسيست گروه Amboog-A-Lardبود كه سال ها قبل تورهاي خود را به همراه مرلين منسن اجرا مي كردند . پس از اينكه تويگي راميرز آن گروه را ترك كرد آن گروه از هم پاشيد . در واقع او دست راست مرلين منسن است و بيشتر تكيه آهنگ هاي منسن روي بيس هاي فوق العاده اوست . ضمنا او بيسيست مورد علاقه من است

    Giner Fish : او درامر گروه است كه در سال 94 جايگزين Sara Lee Lucas شد . نام واقعي او Kenny Wilson است . لغب او ماشين درام است كه بعلت اجراهاي بي نقصش اين لغب را گرفته . به همين دليل بود كه سارا لي لوكاس را در واقع با اردنگي از گروه بيرون كردند و جينر جايگزين او شد . او اهل لاس وگاس است .

    Madonna Wayne Gacy : او نوازندگي كيبورد گروه را بر عهده دارد . نام واقعي او Stephen Bier است . روز تولد او 6 مارچ است . او جايگزين نوازنده كيبورد اوليه گروه يعني Zsa Zsa Speck شد . لازم به ذكر است كه مادونا يك مهندس كامپيوتر است و قبل از پيوستن به گروه در دانشگاه فلوريدا تحصيل مي كرد .





    او متولد 30 جولاي 1971 است در سن 6 سالگي شروع به نواختن نواختن گيتار كرد . او به واقع در سال 1989 خود را يك نوازنده حرفه اي گيتار يافت و از آن زمان با گروه هاي زيادي از جمله Red Square Black, foSTted, Ryan Downe, Wilson Phillips, Night Rangers, Two, Ozzy Osbourne, Raven Payne, One Way, Salt 'n' Peppa, kd lang, Pepperland, Lita Ford, Leah Andreone, David Lee Roth همكاري كرده و هم اكنون نيز گيتاريست مرلين است . گيتار مورد استفاده اويك Ibanez GAX Series است





    Last edited by Hamed-Dehghani; 05-07-2007 at 17:04.

  10. #36
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Justin Timberlake

    جاستین تیمبرلیک Justin Timberlake

    Justin Randall Timberlake, (born January 31, 1981[1]), sometimes known as JT, is an American Pop-R&B singer and actor



    جاستين راندال تيم برليک Justin Timberlake متولد ۳۱ ژانويه ۱۹۸۱ در > ممفيس تنسی آمريکا < به دنيا آمد . او کار خود را از دوره نوجوانی در کلوپ معروف ميکی موس شروع کرد جايی که خوانندگان ديگری همچون بريتنی اسپيرز ــ کريستينا آگوريلا ــ و همچنين رفيق هم گروهيش در Nsync جاشوا چار در آنجا حضور داشتند ! اما معروفيت او از زمانی آغاز شد که او و جاشوا گروه انسينک را به وجود آوردند و جاستين خواننده اول گروه بود و در آن زمان نيز بود که جاستين با بريتنی روابطی را آغاز کرد و چون آن زمان اوج شهرت بريتنی بود بنابراين به شهرت جاستين هم اضافه شد و دليلش هم آن بود که جاستين در يک مصاحبه تلويزيونی به شرح روابط ---- و خصوصيش با بريتنی پرداخت و بريتنی هم بعد از آن در يک مصاحبه ديگر در برابر عموم قول داد که ميخواهد با ازدواج با جاستين خودش را نجات بدهد ! چون توسط جاستين بکارتش را از دست داده بود ! به هر حال روابط اين دو نيز بنا به دلايلی بهم خورد (( اگه ميخواهيد دليلش رو بدونيد به اينجا بريد ))



    در سال ۲۰۰۲ جاستين اولين آلبوم تک صدايی خودش را انتشار داد که به حق تحسينهای منتقدانه ای را دريافت کرد به طوری که در جدول ۲۰۰ آلبوم برتر جهان بود و بيش از ۳ ميليون کپی در آمريکا و بيش از ۷ ميليون در سراسر جهان فروش داشت .


    بعد از آن جاستين روابطی را با کريستينا آغاز کرد و توسط توری مشترک در سال ۲۰۰۳ با کريستينا از آلبوم خودش حمايت کرد . اما به نظر می آيد دوستی او با کريستينا فقط به خاطر نفع شخصی و افزايش معروفيت او بوده چون داستان آنها هم خيلی زود به جدايی و پايان رسيد !!!




    جاستين هم مثل بريتنی و کريستينا با عکسها و پوسترهايی که از او تهيه شده است تجارت کرده و به اين وسيله توانسته از تهيه مخارج آلبومش بر بيايد.

    در اينجا بايد بگم که او در اجراهای گوناگونی با خوانندگان مختلف همکاری داشته که از آن جمله ميتوان kylie minogue و جانت جکسون را نام برد .


    در فوريه سال ۲۰۰4 او در نمايش super bowl با ژانت جکسون همکاری داشته که در اين نمايش در جلوی بيش از ۱۰۰ ميليون تماشاچی هنگامی که ژانت در حال اجرای بخشی از شعرش (( ميخواهم تو را تا پايان اين آواز لخت کنم ))‌ بوده جاستين بخشی از لباس او را پاره ميکند به طوری که سينه راست ژانت جکسون به طور کامل نمايان ميشود و اين کار آنها هم با انتقاد شديد مردم روبرو ميشود و هم به معروفيت از دست رفته ژانت جکسون اضافه ميکند و جاستين را به اوج معروفيت خود ميرساند . اما چون در هر صورت کار آنها از نظر جامعه غير متعارف بود آنها تصميم به معذرت خواهی ميگيرند و هر دو معذرت خواهی خود را به صورت کتبی به عموم اظهار ميدارند و اين در حالی بود که جاستين در آن زمان برنده دو جايزه grammy يکی به خاطر بهترين آلبوم پاپ و ديگری به خاطر بهترين خواننده مذکر شده بود !

    بعد از آن جاستين Justin Timberlake در اوايل سال ۲۰۰۳ شروع به برقراری رابطه با هنرپيشه معروف کامرون دياز کرد و سپس در سال ۲۰۰۵ در يک فيلم هيجان انگيز به نام Edison ظاهر شد و بعد از آن هم در فيلم Alpha dog که بر اساس زندگی واقعی Jesse janes تهيه شده بازی کرد .


    در ضمن در اينجا بايد بگم که در پنجم ماه می ۲۰۰۵ جاستين در هنگام ضبط آلبوم جديدش با snoop dogg (( خواننده و يکی از حاميان بزرگ جاستين !‌)) متوجه بيماريش شد . او غده کوچکی در گلويش داشت که با عمل جراحی برداشته شد و اگه دير متوجه اين بيماری ميشد اين غده ميتوانست به مسیر خوانندگيش لطمه بزند !
    بعد از آن او همکاری خودش را با گروه معروف Black Eyed Peas در آهنگ my style به صورت هم خوان آغاز کرد و بعد از آن نيز در تورها و کنسرت ها اين گروه را همراهی ميکند و به تازگی نيز خبر ميرسد که او آلبوم جديدی را تا پايان سال ۲۰۰۵ روانه بازار خواهد کرد .





    جاستین آلبوم خودشو بعد 4 سال بیرون داده فیلمی بازی کرده که به زودی میاد اما هنوز به گذشته ش غلبه نکرده و فکرش دنبال بریته.
    جاستین گفت من و بریتنی برای نیمی از عمرم دوست بودیم،اما الان من دیگه ان فردو نمی شناسم ،مطمئن نیستم که قبلا هم می شناختم.
    توی این مصاحبه در مجله ی fashion وقتی از جاستین خواستند که یک پروفایل از بریتنی ارائه بده جاستین اینو گفته:
    اگه من بخوام راجع به بریتنی مقاله بنویسم نمی تونم نمی تونم با اصرار درونیم مبارزه کنم تا چیزایی زشت و کثیفی در موردش ندم.

    البته این حرفهای جاستین از طرف طرفداران بریت بی جواب نمونده مثلا به این نظری که در مورد این مقاله خوندم توجه کنید:
    مهم نیست...امیدوارم این طرفدارا رو متوجه کنه که جاستین پسره خوبی نیست و اون بریتنی رو دوست نداره چون اگه اونو دوست داشت این چیزا رو راجع بهش نمی گفت



    منبع:********** Forums
    Last edited by Hamed-Dehghani; 05-07-2007 at 07:56.

  11. #37
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Christina Aguilera


    Christina Aguilera





    خواننده و مدل مشهور کريستينا ماريا آگوريلا Christina Maria Aguilera در ۱۸ دسامبر ۱۹۸۰ در استانت آيلند نيويورک متولد شد . پدرش يک نظامی درجه دار و مادرش يک موسيقیدان و نوازنده بود .


    کريستينا در سن ۹ سالگی به عنوان يک ستاره به عضويت کلوپ مشهور ميکی موس درآمد (( جايی که بريتنی اسپيرز و اعضای گروه انسينک و خيلی های ديگه از اونجا شروع به کار کردند ))‌ او در اين کلوپ تجربيات بسياری در زمينه خواننده شدن کسب کرد که از مهمترين آنها ميتوان به آهنگ All i wanna do ( همه آنچه که ميخواهم انجام دهم ) را نام برد . اين آهنگ به صورت دو صدايی و با همکاری ستاره پاپ ژاپنی > کيزو ناکانيشی < در ژاپن اجرا شده !


    در سال ۱۹۹۸ دروازه های موفقيت به سرعت به روی کريستينا باز شد . در اين سال او آهنگ reflection ( انعکاس تفکر ) را برای کارتون مشهور و زيبای مولان که متعلق به ديسنی بود را ضبط کرد و خواند . و اين آهنگ صعود سريع او را به سوی ستاره شدن تضمين کرد . چرا که در مدت کوتاهی بعد از خواندن اين آهنگ او اولين آلبوم خود را به بازار موسيقی عرضه کرد . که آهنگ برگزيده اين آلبوم به نام ginie in bottle پر طرفدار ترين و پرفروش ترين در آمريکا شد و اين آلبوم جايزه Grammy را نصيب کريستينا ساخت . اما موفقيت های او به همينجا ختم نميشود ! وی در سال ۲۰۰۰ به خاطر دو آهنگ به نام های What a girl wants ( آنچه که يک دختر ميخواهد ) و All i want is you ( آنچه که ميخواهم تويی ) دوباره در بالای جدول بهترينهای سال قرار گرفت . و در ادامه انتشار مجموعه اسپانيايی mi reflejo و يک ترجمه از آهنگ La bella`s برای تراک صدايی فيلم مولن روژ اين ستاره را مورد توجه عموم مردم قرار داد .


    در سال ۲۰۰۲ کريستينا برای دومين آلبومش يک عکس ---- بحث انگيز را بر روی جلد آلبوم خود قرار داد . و بر خلاف تصور خيلی ها اين کار او به معروفيتش اضافه کرد و از آن به بعد او به يک چهره ---- مشهور شد !

    اولين آهنگ منحصر به فرد اين آلبوم به نام dirrty بحث مشابهی را برای ساخت موزيک ويدئو ی آن پيش کشيد ! ( يعنی اين موزيک ويدئو هم ---- بود !)

    در اينجا بايد بگم که کريستينا بر خلاف تصور همگان روابط نامشروع زيادی نداشته . اولين رابطه او با جاستين ( خواننده ) شروع شده و چون آغاز رابطه او با جاستين به دليل دشمنی و حسادت و کينه عجيب او با بريتنی ( خواننده ) بوده اين رابطه هم زياد دوام نداشته ! (( همون طور که ميدونيد جاستين قبلا با بريتنی رابطه داشته و حتی قرار بوده با هم ازدواج کنند!! ولی به دلايلی اين رابطه بهم خورد ! )) و به تازگی هم کريستينا در فوريه سال ۲۰۰۵ اعلام کرده که با مدير اجرايی ( مجری شوها و موسيقی ) جوردن براتمن نامزد کرده .




    كريستينا آگيلرا Christina Maria Aguilera ، چهره اى كه در سال ۱۹۹۹ با ترانه شنيدنى Genie in a bottle سر زبانها افتاد و يكى از معروفترين چهره‌هاى جوان موسيقى پاپ محسوب ميشود، سرانجام به انتظار چهار ساله طرفدارانش خاتمه داده و آلبومى جديد روانه بازار كرده به اسم Back to Basics .

    اين خواننده ۲۵ ساله آمريكايى در آلبوم پيشينش به نام Stripped كه در سال ۲۰۰۲ انتشار يافت، سعى كرده بود كه راه هاى تازه اى پيش گيرد و سبكهاى مختلفى را تجربه كند، اين گوناگونى سبك را هم ميشه در آلبوم جديد آگيلرا ديد كه در قطعات آن از رنگ و بوى پاپ شنيده ميشود تا Soul، Blues، Swing و R&B.

    آگيلرا كه در نيويورك به دنيا آمده و از فعاليت هنريش شش هفت سالى بيش نميگذرده، به گفته خودش، هميشه آروز داشته كه روى صحنه آواز بخواند و واقعا هم به اين آروز رسيده است. آگيلرا در سن هشت سالگى براى اولين بار در مسابقه كشف استعدادهاى موسيقى شركت كرد و در سن دوازده سالگى هم سرود ملى آمريكا را براى باشگاه معروف پيتزبرگ در حين مسابقات ليگ فوتبال آمريكا خواند.

    اين خواننده جوان كه بعضيها او را مادوناى عصر جديد ميدانند، موفقش شد يك بار به عنوان چهره جديد، جايزه معتبر Grammy را از آن خود كند. از آن گذشته آلبومهاى او تا به حال بيش از ۱۰ ميليون بار به فروش رفته اند كه اين هم براى خواننده اى جوان رقمى است درخور توجه.

    ناگفته نماند كه يكى از ترانه هاى آلبوم جديد آگيلرا هم به تازگى در قالب سى دى تك آهنگى روانه بازار شده و بعد از انتشارش هم تونسته بلافاصله از صفر در رده پنجم ترانه هاى پرفروش روز آلمان قرار گيرد؛ ترانه اى به نام Ain´t no other man كه بخوبى نشانده توانايى و استعداد اين خواننده محبوب است.

    منبع اين خبر يه خبرگزاري فارسي زبان بود
    Last edited by Hamed-Dehghani; 15-06-2007 at 19:12.

  12. #38
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Manowar

    Manowar




    در ميان خيل عظيم گروه هاي موسيقي غربي عصر حاضر ،گروه Manowar به خاطر دارا بودن خصوصياتي منحصر به فرد،چه از جنبه اشعار و چه از لحاظ سبک موسيقي، تمايزي خاص را از آن خود ساخته است.

    به واقع علت اصلي تشکيل اين گروه را ميتوان بنا نهادن جنبشي نوين در عرصه موسيقي، به جهت بازگشت به ارزش هاي از دست رفته و بعضا به ابتذال کشيده شده زندگي امروزي بر شمرد.ارزش ها و سنت هايي که در جريان سير تحول ادبي و موسيقيايي چند دهه گذشته به دست فراموشي سپرده شده اند.در حقيقت تفسيري که اشعار گروه از زندگي به دست ميدهد تفسيري ناب و در عين حال بسيار سنتي به شمار مي آيد و اعضاي گروه همواره تلاش کرده اند تا با وجود مشکلات متعدد،ذره اي از ديدگاه ها و عقايد خود عقب نشيني نکنند و بدين سان برتري و حقانيت فلسفه وجودي خويش را اثبات سازند.
    Manowar را ميتوان عضو کليدي در خانواده موسيقي پر طنين غربي برشمرد و شکل گيري آن به سال 1981 باز ميگردد.يعني زماني که چهار عضو گروه با يکديگر پيماني مکتوب بستند و آن را با خون امضا کردند و بدين وسيله تعهدشان به يکديگر و به آرمان هاي مشترکشان را جلوه گر ساختند.

    معرفی اعضا گروه:

    Eric Adams اریک آدامز خواننده گروه
    Joey DeMaio
    Scott Columbus
    karl




    نام گروه بيانگر نگرش بنيادين آنها به زندگي است.معني تحت الفظي آن که جنگجو مي باشد اشاره به اين مطلب دارد که زندگي جنگي است دمادم در مقابل شرارت ها و بي عدالتي ها و بايد چون جنگجويي جان بر کف مردانه در برابر پليدي ها و دروغ ها نبرد کرد و پيروز شد؛از سوي ديگر جان سپردن در اين راه به مراتب پر افتخارتر از زيستن در زبوني به شمار ميرود و همانگونه که گروه در اشعاري که بر گرفته از اساطير باستاني يونان و اسکانديناوي ميباشد بيان ميدارد،جايگاهي بهشتي در انتظار کشته شدگان در جنگ است که خانه ابدي ايشان خواهد بود.

    از بارزترين خصوصيات گروه ميتوان به تمايل شديد ايشان به اساطير باستاني اشاره کرد.اساطير يونان و بخصوص اسکانديناوي همواره الهام بخش اشعار استعاري آنان بوده است.اشعاري که از گنجينه وسيع ادبيات حماسي اروپا سرچشمه گرفته و با احياي ارزش هاي فراموش شده شواليه هاي قرون وسطي، دست به خلق و تدوين اصول ارزشي انسان امروزي در قالب شواليه اي جنگجو زده است.ارزش ها و اصولي چون اتکا به نفس،صداقت،استواري در برابر چالش هاي روزمره،ايمان راسخ،باز پس گيري حق مظلومان و تکيه بر نيروي عظيم و لايزال اراده شخصي:

    <مريد خويش باش و شراره هاي اراده را به هر سو پراکنده ساز>

    و همچنين اعتقاد به اين باور که نيرويي برتر متجلي خواهد شد که زداينده جهان از پليدي ها و بي عدالتي ها به شمار ميرود:

    <نور سفيد را نظاره کن،نور دروني را
    براي تمام ما منتظران
    روز ملکت محقق خواهد شد>
    به لحاظ سبک موسيقي نيز Manowar با الهام از موسيقي کلاسيک و ترکيب استادانه آن با صوت پر طنين موسيقي متال آثاري بس شگرف را پديد آورده است و در اين ميان ارادت خاص ايشان به آهنگساز شهير آلماني،ريچارد واگنر قابل تامل است.نقطه اوج چنين ترکيب هنر گونه ای را می توان مجموعه سال ۱۹۸۸ گروه با نامKings of Metal دانست.هنگامي که با بهره گيري از موسيقي روح نواز کليسايي و همراه ساختن آن با اشعار حماسي و در خور تعمق و با کمک گروه صد نفري همسرايان کليساي "سنت پاول" شهر نيوکاسل،Manowar مجموعه اي ماندگار پديد آورد:

    <هزاران فرسنگ دورتر،آتشي برافراز
    تا راه بازگشت به خانه را روشن سازد.
    بر شهابي ميرانم و ردم تا ابد خواهد پاييد
    سکوت چون سنگي گران فرو خواهد افتاد.
    بايست و بجنگ
    بر قلبت تکيه کن
    هرگر دست از تلاش مکش
    و از مرگ،هراسي به خود راه مده>

    جنبه حماسي آثار گروه محدود به اشعارشان نميشود،بلکه در اجراي اين آثار نيز حماسه آفريني ميکنند.براي مثال اجراي قطعه اي که بازگو کننده داستان قهرمان اسطوره اي يونان،آشيل،و بر گرفته از کتاب ايلياد هومر ميباشد،۲۸ دقيقه به طول انجاميده که با در نظر گرفتن طنين موسيقي خاص آن و دشواري اجراي پيوسته،زماني بس طولاني به شمار ميآيد و اينگونه بوده که گروه توانسته است نام خود را در کتاب رکورد هاي جهاني گينس به عنوان پر صداترين گروه جهان که به رکوردي معادل ۵/۱۲۹ دسي بل به هنگام اجراي زنده دست يافته بودند،ثبت کند.

    به عقيده اعضاي گروه، پهنه موسيقي غربي در حال حاضر مملو از افرادي است که هيچ تعلقي به اين عرصه نداشته و جز به ابتذال کشيدن سبک هاي سنتي اين گونه خاص،کاري از پيش نبرده اند.Manowar خود را مدافع راستين و بر حق سبکي ميداند که دنبال مي کند و کمال گرايي در اين راه را سر لوحه تمامي اصول قرار داده است.


    معرفی آلبوم ها:

    1.Battle Hymns
    2.Into Glory Ride
    3.Hail To England
    4.Sign Of The Hammer
    5.Fighting The World
    6.Kings Of Metal
    7.The Triumph Of Steel
    8.Louder Than Hell
    9.Hell On Wheels
    10.Hell On Stage Live
    11.Warriors Of The World

  13. #39
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Eric Adams

    Eric Adams ---> Manowar



    اریک آدامز Eric Adams متولد 27 آوریل 1958 در مادرید اسپانیاست. پدرش دنی آدامز آمریکایی الاصل کارمند راه آهن و مادرش ژاسمین کیدمن انگلیسی بود. اریک تحصیلات خود را در رشته ریاضی محض در دبیرستان سن پترز مادرید به پابان رساند و ادامه تحصیلات خود را در رشته معماری در دانشکده هانسل فیلادلفیا ادامه داد ولی بعد از 2 سال به خاطر علاقه ای که به موسیقی داشت ترک تحصیل کرد و به دانشکده موسیقی ریچمن در اوهایا رفت و از این دانشکده با نمره ای خوب فارغ التحصیل شد. سپس به مادرید بارگشت و در سال 1981 با جوای دمایو نوازنده گیتار بیس سولو به طور کاملا اتفاقی آشنا شد. جوای دمایو نوازنده قوی گیتار بیس بود و اریک اولین مهره خود را برای تشکیل گروهی که در سر می پروراند پیدا کرد. جوای متولد 21 جولای 1960 و اهل مادرید بود. جوای پیشنهاد اریک را برای تشکیل گروه پذیرفت و اریک را با دوست هم دانشکده ای خود دنی هامزیک نوازنده قوی درام آشنا کرد. دنی متولد 11 دسامبر 1959 در فلوریدا بود. اریک آخرین مهره گروه خود را از میان نوازندگان دوره گرد خیابانی پیدا کرد. روس د بوس یک ریتم گیتار زن حرفه ای متولد 17 مارس 1956 بارسلونا اسپانیا. اریک بعد از تشکیل اعضای گروه خود به دنبال اسمی برای گروه گشت که بعد از چند ماه تلاش نام منووار (MANOWAR) اژدهای افسانه ای یونان را برگزید.


    منووار Manowar نام اژدهای دو سر افسانه ای یونان بود که آیاندو خدای تاریکی را شکست داد و فرمانروای روشنایی شد. اریک نام منووار را به خاطر قدرتش، عظمتش و روحیه جنگجوییش برگزید تا سمبل گروهی شود که خود روحیه ای جنگجو دارد.
    اریک کار خود را با تشکيل گروهی در 17 اگوست 1981 به طور رسمی شروع کرد. اريک در ابتدای کار قرارداد ضبط کاری با مبلغ کم با شرکت وبستر در نیوجرسی بست و کار خود را با یک تک آهنگ به نام ابهت فلز شروع کرد که به صورت یک کلیپ از برنامه M.TV پخش شد.
    جو لمن مدير استوديوي وبستر از این تک آهنگ که بسيار هم مورد توجه او قرار گرفته بود قرارداد ضبطی با این چهار نفر ( اريک آدامز، جوای دمايو، روس د بوس و دنی هازميک) بست و شروع کار این گروه که نام آن را منووار گذشته بودند از اواخر سال 1981 به طور رسمی و قراردادی شروع شد.
    پس از چند وقت یعنی در آوریل 1982 گروه اولین کار خود را با نام اشعار جنگ به بازار عرضه کرد. با این کار و فروش فوق العاده آن اریک مصمم شد تا کارهای بیشتری را انجام دهد. گروه منووار با ترکیب چهار مرد طلایی توانسته بودند کاری منحصر به فرد با سبک مارش راک وارد عرصه موسیقی کنند. ار این به بعد بود که هماهنگی گروه منووار روز به روز بیشتر شد.
    گروه دومین کار خود را در ژوئن 1983 به نام سوار بر شکوه به بازار عرضه کرد. این آلبوم نیز یکی از پر فروش ترین آلبوم های راک ماه شد و به سرعت باعث محبوبیت گروه منووار شد.
    ترانه های گروه را خود اریک می سرود و تنظیم می کرد تا با پیشنهاد جالبی از طرف شخصی به نام اکس شکین رو به رو شد.
    اکس شکین یک حقوقدان بود که علاقه زیادی به کارها و آلبوم های گروه نشان می داد و از طرفداران پر و پا قرص گروه بود و پس از مشورت با اریک، درخواست همکاری سرودن اشعار را با او در میان گذاشت که با موافقت اریک مواجه شد.




    طی 10 ماه همکاری بین اکس و اریک 12 سروده و 2 اینسترو منتال آماده و ضبط گردید. اریک با پیشنهاد و همکاری اعضای گروه این 12 سروده و 2 تکنوازی را در دو آلبوم به نامهای درود بر انگلستان و نشان چکش در دو سال پیاپی به بازار عرضه کرد. درود بر انگستان در نوامبر 1984 و نشان چکش در فوریه 1985 و با 4 ماه تاخیر وارد بازار آلبوم های راک شد و همانطور که اریک و اعضای گروه پیش بینی کرده بودند با استقبال زیادی مواجه شد و آلبوم درود بر انگلستان تا 6 ماه پرفروش ترین آلبوم هوی متال آمریکا بود.
    گروه، دیگر جای خود را بین گروههای راک و هوی متال پیدا کرده بود و شاید هم موفق تر از دیگر گروهها بود. شعرهای اریک، اشعار حماسی و افسانه ای بود که بسیاری از طرفداران آن به این نکته توجه زیادی داشتند. اریک توانسته بود با حس جنگجویی و حماسی خود شعرهای قابل قبولی را به بازار عرضه کند.
    اکس شکین با گرفتن مبلغ مالی اندکی طبق قرارداد گروه را ترک کرد و مسئولیت سرودن اشعار دوباره به گردن اریک افتاد.
    بعد از گذشت 2 سال خاموشی گروه باز هم آلبوم دیگری به نام در مصاف با دنیا که یکی دیگر از کارهای خوب گروه بود را به بازار عرضه کرد. اما به خاطر متن اشعار این آلبوم، بین اریک و روس مشکلاتی پیش آمد که باعث سد روس با رضایت خود از گروه بیرون رود و روند پیشرفت آلبوم 2 ماه به تاخیر افتاد تا جای روس را شخصی به نام اسکات کلمبوس بگیرد.
    اسکات از گیناریستهای خوب گروه پانکی به نام پاپی کوچ بود که با درخواست اریک و بستن قرارداد گزافی به گروه منووار پیوست. اریک از کار اسکات راضی بود و آلبوم در مصاف با دنیا را پس از نواختن گیتار آن توسط اسکات با رضایت کامل در اکتبر 1986 روانه بازار کرد. آلبوم در مصاف با دنیا به گفته خود اریک برگرفته از اشعار و ریتم های گروه جوداس پیریست و کیس می باشد.
    در همان سال یعنی 1986 بود که گروه تصمیم گرفت یک استودیوی اختصاصی بخرد و قرارداد خود را با شرکت وبستر لغو کند تا بتواند تمامی کارهای خود را در استودیوی اختصاصی خود انجام دهد. پس از گذشت چند ماه استودیوی سن جرج واقع در محله لیفراک ویرجینیا توسط گروه خریداری شد. هزینه این استودیو تماما ار فروش آلبوم ها بود و این استودیوی اختصاصی کوچک که قابلیت ضبط آلبومهای گروه را داشت در حدود 75000 دلار برای گروه هزینه داشت.
    تا این سال گروه برنامه های خود را با هزینه شرکت وبستر اداره می کرد. تا اینکه توانست برای خود استودیوی اختصاصی دایر کند. با این که این استودیو کوچک بود ولی جوابگوی کارهای گروه بود.

    در سال 1987 بود که اریک تصمیم به ازدواج با صدابردار استودیوی اختصاصی خود که چند ماهی بود با آن آشنا شده بود گرفت. خانم آنجلیکا پرستر با پیشنهاد اریک موافقت کرد و در دسامبر 1987 در کلیسای دوپر دیترید مراسم ازدواج آنها برگزار شد.
    آنجلیکا متولد 25 اکتبر 1965 در دیترید بود، تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای راپیدوین در انریش در رشته تئاتر به پایان رسانده بود و به زبان انگلیسی هم تسلط کامل داشت.
    آنجلیکا به اریک علاقه زیادی داشت و در خاطراتش می گوید: از اراده اریک برای اداره استودیو احساس حقارت می کردم. اریک بسیار مصمم بود تا بتواند بهترین کار را برای اجراء ارائه دهد.
    جوای دمایو در همان سال با پیشنهاد گزافی به موزیک فلارمونیک شهر تگزاس دعوت شد . اما جوای از این همکاری سر باز زد و گروه را ترجیح داد. جوای تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته زبان آلمانی به پایان رسانده بود و قبل از ورودش به گروه در آپارتمانش گیتار تدریس می کرد.
    حدود یک سال بعد اریک و اعضای گروه که آنجلیکا هم دیگر جزء آنها شده بود، آلبومی به نام سلاطین فلزی را آماده عرضه به بازار کردند. این آلبوم که در نوامبر 1988 وارد بازار شد، یکی از زیباترین و حرفه ای ترین کارهای گروه منووتر محسوب می شود.
    اریک درباره این آلبوم می گوید: با آنجلیکا درباره نام آلبوم صحبت کردم که آنجلیکا نام چهار پادشاه فلزی را پیشنهاد داد که بعدها طی صحبت با اعضای گروه به سلاطین فلزی تغییر نام داد. اما زمینه فکری نام این آلبوم را آنجلیکا پایه ریزی کرد. اریک این آلبوم را شاه تمام آلبومهای راک سال 88 می دانست و با توجه به آنچه در انتظار داشت این آلبوم به مدت 7 ماه پرفروش ترین آلبوم راک سال 88 شد. اریک توانسته بود گروه خوبی را تشکیل دهد. هنوز مدتی از ورود این آلبوم به بازار نگذشته بود که پیشنهاد جالبی از طرف دنی هامزیک برای اجرای کنسرت و یک تور تفریحی به اریک شد.

    اریک بعد از صحبت با اعضای گروه تصمیم به اجرای یک کنسرت 80 دقیقه ای و یک تور 20 روزه در اسپانیا به همراه راب هالفورد خواننده گروه جوداس گرفت تا هم تنوعی برای گروه باشند و هم بتوانند انرژی تازه ای کسب کنند. 2 روز بعد از این تصمیم گیری گروه در شهر مادرید اسپانیا در پی کسب انرژی تازه ای برای ادامه کار بود. شهری که خود اریک زاده آنجا بود. گروه بعد از تور مادرید به میشیگان رفت و قرار شد که کنسرت در 22 جولای 1990 در سالن گرین مک میشیگان برگزار شود. گروه خود را برای اجرای کنسرت آماده می کرد. اریک . اعضای گروه با توجه به مدت زمانی که برای کنسرت در نظر داشتند و ترک از آلبومهای خود جدا کردند و پس از هماهنگی با سالن 2200 نفری گرین مک خود را برای اجرای کنسرت آماده می کردند که ناگهان اریک با فوت پدرش دنی مواجه شد و کنسرت به 17 اکتبر موکول گشت.

    این اولین کنسرت منووار بود که به نام شمشیرهای بیرون از غلاف نامگذاری شد و بعدها به صورت یک آلبوم به بازار عرضه شد. در سالن گرین مک شی 17 اکتبر در حدود 2000 بلیط فروخته شد و میانگین سنی کنسرت 18 تا 24 سال اعلام گردید. کنسرت بدون هیچ مشکلی برگزار شد و گروه 4 روز بعد از کنسرت به ویرجینیا بازگشت تا کار خود را دوباره آغاز کند.
    در همین سال یعنی 1990 اریک صاحب فرزند پسری شد که به احترام نام پدرش نام او را دنی گذاشت. آنجلیکا ار استودیو بیرون رفت تا از دنی نگهداری کند و گروه دوباره با همان ترکیب قبلی به کار خود ادامه داد.

    اریک شیفته اشعار حماسی، جنگ و مبارزه بود و دوست داشت تمام این احساسات خود را در مضمون شعرهایش بیان کند و این کار را با با ساخت آلبوم پیروزی پولادین به کرسی نشاند. این آلبوم در جولای 1992 وارد بازار شد و برگرفته از اشعار هومر بود.

    اریک می گوید: من شیفته افسانه آشیل بودم و همیشه بعد از خواندن این افسانه حماسی مو بر بدنم راست می شد. دوست داشتم در ذهنم یک تراوای واقعی داشته باشم و هکتور را با دستانم لمس کنم. این آلبوم را با داستان افسانه ای شهر تراوا شروع کردم تا برای همیشه این افسانه پایدار بماند و همه بدانند که آشیل هنوز هم زنده است و منووار نام آن را همیشه زنده نگاه خواهد داشت. آلبوم پیروزی پولادین بر خلاف جایزه ای که از F.O.R به خاطر اجرای حماسی افسانه آشیل گرفت فروش چندان موفقی نداشت. یکی از قسمتهای جذاب این آلبوم درام دنی هامزیک بود که بر خلاف نظر اریک در آلبوم نواخته شد و یکی ار نقاط قوت آلبوم محسوب می شود. این آلبوم شاید آخرین آلبومی از منووار باشد که سبک مارش متال را کاملا رعایت کرده است.

    اریک همان طور که خودش هم بعد ار آلبوم پیروزی پولادین گفته بود دیگر سبک کاری برایش اهمیتی ندارد بلکه مضمون شعرهاست که به کارهایش اهمیت می بخشد.
    اریک تصمیم به یک دوره استراحت گرفت و با اعضای گروه هم در میان گذاشت و با توجه به موافقت اعضای گروه تصمیم گرفت تا چند سالی از آلبومهای Best استفاده کند و شعذی نگوید که بعد از آن بهترین کارهای خود را در آلبومی به نام چرخهای جهنمی عرضه کردند. این آلبوم در مارس 1994 به بازار عرضه شد. این کار اثر جوای دمایو بود و کار تنظیم این آهنگ را هم خود جوای به دست گرفت و اریک هم از این کار بسیار راضی بود. این آلبوم با این که به نظر نمی رسید فروش چندانی کند ولی مبلغ قابل توجهی از فروش آلبوم به دست آمد.

    اریک و اعضای منووار آلبوم بعدی خود را پس از 4 سال خاموشی بر خلاف تمام آلبومهای قبای خود چه از نظر ریتم و سبک و چه از نظر مضمون شعری بیرون دادند. اریک برای ساخت این آلبوم از شخصی به نام راجر هیومن کمک گرفت. راجر یک نویسنده و شاعر خوب بود که اریک می توانست از او برای متن شعرهای خود کمک بگیرد. بعد از بستن قرارداد و شروع به کار حدود 1 سال برای سرودن اشعار و تنظیم ترکها وقت صرف شد تا در دسامبر 1996 کار در استودیوی اختصاصی منووار اجرا و وارد بازار شد. این آلبوم فراتر از جهنم نام گرفت و کار کاملا هوی متال و عام پسند بود و بعدها حتی گروههای پانکی نیز از ریتم این آهنگها در آلبوم های خود استفاده کردند.

    گروه بعد از ساخت این آلبوم به یک تور یک ماه و نیمه به سواحل هاوایی رفت.. در این سفر راب هالفورد و بوروس دیکنسون هم همراه گروه بودند.
    اریک بعد از این سفر با همسر و فرزندش رابطه نزدیکتری برقرار کرد و از سال 96 به بعد تمام کارهای این گروه به صورت Best اجراء و به بازار عرضه شد و یا به صورت کنسرت هایی که اشعارش قبلا سروده شده بود، اجراء گردید.

    در سال 1996 و قبل از ضبط آلبوم فراتر از جهنم دنی هامزیک از گروه خداحافظی کرد و کارل لوگان به جای او وارد گروه شد. اکنون بعد از گذشت بیش از 20 سال اعضای گروه منووار

    عبارتند از:


    1- اریک آدامز Eric Adams
    2- جوای دمایو
    3- اسکات کولومبوس
    4- کارل لوگان


    از آلبومها و کنسرتهای دیگر گروه منووار می توان چرخهای جهنمی، مرحله ای از جهنم و جنگاوران جهان را نام برد

  14. #40
    آخر فروم باز Hamed-Dehghani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Censorship Center
    پست ها
    1,113

    پيش فرض Kai MacDonald - ( Kai Tracid


    Kai MacDonald

    ( Kai Tracid )


    Kai MacDonald ملقب به kai tracid دي جي و اهنگساز الماني در زمينه ترنس هست. tracid برگرفته از مخلوط دو كلمه و دوسبك موزيك trance و Acid مي باشد. كه در حقيقت kai اين دو را با هم مخلوط كرده و سبك جديدي را ابداع كرده است.
    اين هنرمند الماني با اولين سينگل جنجالي خود يعني Your own reality معروف شد كه در سال 97 بيرون امد البته قبل از ان هم در سال 96 كاري به اسم so simple را ساخته بود اما از سال 97 معروف شد كم كم و در سال 98 با كار قوي خود به اسم Liquid Skies شهرت جهاني پيدا كرد.
    در ماه نوامبر سال 2001 براي اولين بار در چارت top 10 المان قرار گرفت و از سال 2000 تمامي كارهاي خودش را به وصيله كمپاني خودش به اسم Tracid traxxx وارد بازار كرده است. kai كه تازه از تور استراليا خوش برگسته است كه هموراه با هيجان و استرس زيادي هم بوده است. و همچنين از سفر طولاني اش در انگليس بالاخره به فرانكفورت باز گشته مرد 33 ساله اي كه 30 ساعت را در هواپيما گزرانده است اما چه كسي نگران است؟
    او خيلي در استراليا سرگرمي داشته است. سه هفته را به قسمتي از تور جهاني خود در سيدني اختصاص داده است همچنين در بخشهاي مختلف استراليا تمام برنامه ها sold out شده بودند. kai در حال پرواز در يك مسير به سرعت هست.مسير پيشرفت...... طبق امار رسمي سايت Dj MAg كاي يكي از 50 دي جي برتر در جهان به شمار مي ايد.
    هنگاميكه بقيه دي جي ها و اهنگسازان از اثرات تكنو و همچنين تجاري شدنش ميناليدن كاي بلند شد و اخر هفته ها را با دي جي و روزهايش را در استوديو گذراند.
    براي الهام و القا كردن كاي فقط چند تا اهنگ در سبك Acid ساخت كه ان را به وصيله كمپاني Acid files منتشر كرد كه بعده ها خودش كمپاني زد و شركت او يكي از بهترين شركت ها در سال 98 شناخته ميشد. از سال 1995 او در اين راه هست. در گذشته شخصي كه موسيقي را خود اموخته و دانش اموز الكترونيك بوده است و ساعتها وقتش را پشت كامپيوتر مي گذاشت و با صداها بازي ميكرد.
    به وصيله اين كار اون فرمول جديدي كشف كرد و سبك جديدي خلق كرد به اسم tracid = trance + acid و بهترين دي جي و اهنگساز در اين سبك شد.
    به گفته خودش : اين صداي tracid traxx من هست - موزيك ترنس با انرژي زياد تا امروز من نتوانسته ام خوانندگي كنم اما يك حس بسيار قوي از روح در موزيك دارم .

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] امتياز ديگري كه كاي را از بقيه متمايز ميسازد اين تفكر است كه كاي مي گويد "من ارزش زيادي براي شعرهاي بلند پروازانه قائل هستم"
    از سال 97 كاي دائما در چارتهاي دنس المان ظاهر شده است. و گاهي اوقات رتبه ي اول را داشته است.افرادي مثل frank farian ذوق كار را در كاي به وجود اوردند. كه كارهاي طلايي او نتيجه اش بوده است. و برخي پيشامدها مانند كانديد شدن براي VIVA - COMEt 1998 و Eins live Krone ادامه ي موفقيت هاي او بوده است چيزي كه يا يك سيستم ارزان قيمت خانگي شروع شد الان در حرفه ترين استوديو پي گيري ميشود .
    بعد از ان كه كارهاي كاي در سرتاسر اروپا پخش شدند در سالهاي اخير صداي او(اهنك هايش) در سرتاسر دنيا متقاضي و طرفدار دارد
    او ميگويد: "هر اخر هفته من در مسافرت هستم با هواپيما حتي با ماشين براي اجراي برنامه"
    استراليا انگليس امريكا ژاپن ايتاليا روسيه و برزيل و .... كشورهايي هستند كه به tracid گوش كرده اند. و كلاب ها و فستيوالهايي كه ديده ميشود همراه با 35000 نفر مردم هستند.
    در صحنه موسيقي دان جذاب و تفريحي سري و مرموز هست تا اينكه خجالتي باشد او هيچ گونه گرايش به مواد مخدر ندارد و هيچ وقت مدل موهاي عجيب و غريب براي جلب توجه نميگزارد و مثل ديونه ها ...




    كاي ميگويد: "هيچ وقت اعتياد به مواد مخدر نداشته ام به بعضي از هم كاران من نگاه كنيد ...
    من حدس ميزنم دليلش اين هست كه من واقعي هستم و با خودم رو راست هستم"
    بعد از مكس كوتاهي او افزود: "من سبك خودم را دارم و ان را هميشه در راهم خواهم داشت"
    راه او براي كاي بسيار اهميت دارد كاي امتياز ديده شدن مخصوص خودش را دارد . همين الان او انرژي جديد را از طريق يوگا جذب و دريافت كرده است.
    كاي ميگويد كه "خيلي مهم هست وقتي را به خودمان اختصاص دهيم تا راهمان را پيدا كنيم" در موفقيت او- او درست به نظر مي ايد بيشتر از 50 اهنگ از كمپاني او در چارتهاي دنس هستند بيشتر از 100 اهنگ را با نام و شهرت خود يعني kai tracid منتشر كرده است
    دي جي اي هست كه از طرف جهان بيشتر از هميشه توصيه ميشود براي گوش كردن در اوج اين كارها افراد زبان زد مهمان و مصاحبه با راديو هاي مختلف و حضور او در فيلم hey Dj ديده ميشود ديگر بيشتر از اين چه ميخواهد؟ در اينده چه كاري خواهد كرد؟
    ساختن موزيك بيشتر يك چيزه جاودانه ....... اگر حق انتخاب داشته باشم با هنرمندان بزرگي همچون wiliam orbit كار خواهم كرد يك كار جديد انجام خواهم داد كه خودم و بقيه از ان لذت ببريم.


    البوم ها و سينگلهاي كاي:

    Skywalker (1999) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Trance & Acid (2002) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Contemplate (the reason you exist) (2003)

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Singles:

    "So Simple" (1996)
    "Makin' Friends" (1997)
    "Your Own Reality" (1997)
    "Dance for Eternity" (1998)
    "Liquid Skies " (1998)
    "Destiny's Path" (1999)
    "Tiefenrausch (The Deep Blue)" (2000)
    "Too many Times " (2001)
    "Life is too Short" (2001)
    "Trance & Acid" (2002)
    "4 just 1 day" (2002)
    "Conscious" (2003)
    "Deeper" (2004)
    تهيه و تنظيم : ارمان ديناروند

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •