وينت مشکل که من از وي دورم
***
مي به دهن برد و چو مي مي گريست....
وينت مشکل که من از وي دورم
***
مي به دهن برد و چو مي مي گريست....
کای من بيچاره مرا چاره چيست ؟
تا پرده ز رخسار چو ماه تو بر افتاد...
این چقدر سخته...یکی کمک کنه...
هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیمنوشته شده توسط mahdistar [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جوابو خودشون باید بدن فکر کنم...
از پرده بسی راز نهانی به در افتاد(ن)
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد(ح)...
وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد.
سحر بلبل حکایت با صبا کرد.....
که عشق روی گل با ما چه ها کرد(ح)
گه منم و دشت و در گه منم و کوهسار(ک)...
دوستان پیشنهاد میکنم شعر از شاعرای بزرگ (البته همه ی شعرا بزرگ هستن،منظ.رم شعرای معروفه ) بذارن تا تاپیک روان باشه و چرخش بچرخه .
قربونت برم،زودتر میگفتی!!!نوشته شده توسط hopee [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستیt.s.m.t جان لطف کن شاعر این 2تا مصرعی هم که گذاشتی بگو(یکی قبلیه که کسی جواب نداد،یکیم همین که جدید گذاشتی،اینم سخته)
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)