تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 21 از 31 اولاول ... 11171819202122232425 ... آخرآخر
نمايش نتايج 201 به 210 از 302

نام تاپيک: نام این انيميشن/کارتون چيست؟

  1. #201
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    دوستان کسی اسم این کارتون رو میدونه؟ البته من با سرچ قهرمان کوچک این عکس رو پیدا کردم/اسم کامل و انگلیسیشو میخوام
    این نیست؟
    Super Little Fanta Heroes
    سرچش کنید تو گوگل ببینید همونیه که مد نظرتونه.

  2. 2 کاربر از pcforlife بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #202
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    پست ها
    16

    پيش فرض

    اره همونه دست درد نکنه

  4. #203
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    پست ها
    16

    پيش فرض

    دوستان قبلا یه کارتون نشون میداد که یه سری میوه بودن توی یه جنگل که رفته بودن تو یه دریاچه حموم کنن و یک سیر وقتی می اومد همشونن به خاطر بوی سیره فرار میکردن/ گرافیکش فوق العاده بالا بود/ توی اینترنت سرچ کردم یه سری عکس اومد از کارتون میوهها اما اون نبود

  5. #204
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    پست ها
    16

    پيش فرض

    یه کارتون دیگه بود که درمورد بدن انسان و اجزاء هاش بود مثلا میکزوب ها رو نشون میداد گلبول های سفید و قرمز رو نشون میداد/اسمش رو بگید

  6. این کاربر از hrgh1 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #205
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    پست ها
    3

    پيش فرض

    سلام
    دوستان کسی نام اصلی مجموعه افسانه زاگالا که چند تکه سنگ بودن هر کدوم توی یه نقطه دنیا وجود داشتن ..........
    سلام

    من هم همچون این دوست عزیز به دنبال دانلود این فیلم زیبا هستم ممنون میشم اگر کسی از دوستان اطلاعاتی در این مورد داره قرار بده

    ارادتمندم

  8. #206
    آخر فروم باز robert's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,436

    پيش فرض

    سلام...

    دنبال یه کارتون خیلی جذاب میگردم که حدود بیست سال پیش رو فیلم VHS دیده بودم ولی اسمش یادم نیست..

    داستان کارتون به زمان چین باستان برمیگرده...

    یه روز هیزم شکن جوانی بوده که هیزمها رو بار دوشش میکنه و در راه به دریاچه ای میرسه که پیرمردی چینی یه اسم (( چیانگ تز اویا )) در حال ماهیگیری بوده...پیرمرد عکس جوون رو در آب میبینه و متوجه میشه دور دستهای جوان طناب پیچ شده و جوون دستگیر شده...بهش میگه : امروز تا قبل از غروب آفتاب مرتکب قتل میشوی...ولی جوون هیزم شکن میگه من باید به شهر رفته هیزم ها رو بفروشم....سپس در راه شهر زیر درختی دراز میکشه و استراحت میکنه...هیزم شکن که تسلط خوبی به کونگ فو داره با دو مامور پادشاه مواجه میشه که بهش گیر میدن و اونهم با ضربات کونگ فو هر دو مامور رو میکشه... سپس بلافاصله یاد جرف پیرمرد چینی میفته و گریان به پیشش برمیگرده و میگه : استاد ...پیش بینی شما درست بود...اگر قول بدید من رو از اعدام توسط پادشاه نجات بدید قول میدم شاگرد شما بشم...پیرمرد چینی (( چیانگ تز اویا )) هم بهش میگه " ما استاد و شاگرد میشیم و من تو رو از مرگ نجات میدم...حالا برو و جنازه هر دو مامور رو بصورت سروته از درخت آویزون کن...جوون هیزم شکن هم همین کار رو میکنه ...بعد از آویزون کردن جنازه ها وزیر پادشاه از اونجا رد میشه و میگه چرا این مامورین رو کشتی و جنازه شون رو آویزون کردی...او هم میگه چون استادم چیانگ تز اویا اینطور گفته...وزیر از اسبش پیاده میشه و میبینه در دهن یکی از جنازه ها یک گوله سفید رنگ هست...اون رو با فشار میشکنه و یه نامه محرمانه ازش بیرون میاد و خلاصه ادامه داستان....

    بعد ها چیانگ تز اویا به دربار پادشاه راه پیدا میکنه و میبینه زن پادشاه در حال خوردن قطعات بدن انسانها است...داستان خیلی جالبی داره...

    در اواخر کارتون یک استاد بزرگ کونگ فو به اسم اژدها که لباس سبز هم پوشیده به جنگ شیاطینی که خود پادشاه هم جزو آنهاست میره و یک مار بزرگ این کونگ فو کار رو میخوره و ایشون هم در شکم مار روده های مار رو باد میکنه و مار میترکه و دوباره به جنگ با شیاطینی که هر لحظه تغییر شکل میدادن ادامه میده...

    لطف میکنید اسم این کارتون رو بهم بگید و یا لینکی ازش بگذارید...؟؟

  9. #207
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    مازندران-آمل
    پست ها
    75

    پيش فرض

    سلام...

    دنبال یه کارتون خیلی جذاب میگردم که حدود بیست سال پیش رو فیلم VHS دیده بودم ولی اسمش یادم نیست..

    داستان کارتون به زمان چین باستان برمیگرده...

    یه روز هیزم شکن جوانی بوده که هیزمها رو بار دوشش میکنه و در راه به دریاچه ای میرسه که پیرمردی چینی یه اسم (( چیانگ تز اویا )) در حال ماهیگیری بوده...پیرمرد عکس جوون رو در آب میبینه و متوجه میشه دور دستهای جوان طناب پیچ شده و جوون دستگیر شده...بهش میگه : امروز تا قبل از غروب آفتاب مرتکب قتل میشوی...ولی جوون هیزم شکن میگه من باید به شهر رفته هیزم ها رو بفروشم....سپس در راه شهر زیر درختی دراز میکشه و استراحت میکنه...هیزم شکن که تسلط خوبی به کونگ فو داره با دو مامور پادشاه مواجه میشه که بهش گیر میدن و اونهم با ضربات کونگ فو هر دو مامور رو میکشه... سپس بلافاصله یاد جرف پیرمرد چینی میفته و گریان به پیشش برمیگرده و میگه : استاد ...پیش بینی شما درست بود...اگر قول بدید من رو از اعدام توسط پادشاه نجات بدید قول میدم شاگرد شما بشم...پیرمرد چینی (( چیانگ تز اویا )) هم بهش میگه " ما استاد و شاگرد میشیم و من تو رو از مرگ نجات میدم...حالا برو و جنازه هر دو مامور رو بصورت سروته از درخت آویزون کن...جوون هیزم شکن هم همین کار رو میکنه ...بعد از آویزون کردن جنازه ها وزیر پادشاه از اونجا رد میشه و میگه چرا این مامورین رو کشتی و جنازه شون رو آویزون کردی...او هم میگه چون استادم چیانگ تز اویا اینطور گفته...وزیر از اسبش پیاده میشه و میبینه در دهن یکی از جنازه ها یک گوله سفید رنگ هست...اون رو با فشار میشکنه و یه نامه محرمانه ازش بیرون میاد و خلاصه ادامه داستان....

    بعد ها چیانگ تز اویا به دربار پادشاه راه پیدا میکنه و میبینه زن پادشاه در حال خوردن قطعات بدن انسانها است...داستان خیلی جالبی داره...

    در اواخر کارتون یک استاد بزرگ کونگ فو به اسم اژدها که لباس سبز هم پوشیده به جنگ شیاطینی که خود پادشاه هم جزو آنهاست میره و یک مار بزرگ این کونگ فو کار رو میخوره و ایشون هم در شکم مار روده های مار رو باد میکنه و مار میترکه و دوباره به جنگ با شیاطینی که هر لحظه تغییر شکل میدادن ادامه میده...

    لطف میکنید اسم این کارتون رو بهم بگید و یا لینکی ازش بگذارید...؟؟
    کارتونه یا فیلم ترسناک ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  10. #208
    آخر فروم باز robert's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,436

    پيش فرض

    سلام...

    دنبال یه کارتون خیلی جذاب میگردم که حدود بیست سال پیش رو فیلم VHS دیده بودم ولی اسمش یادم نیست..

    داستان کارتون به زمان چین باستان برمیگرده...

    یه روز هیزم شکن جوانی بوده که هیزمها رو بار دوشش میکنه و در راه به دریاچه ای میرسه که پیرمردی چینی یه اسم (( چیانگ تز اویا )) در حال ماهیگیری بوده...پیرمرد عکس جوون رو در آب میبینه و متوجه میشه دور دستهای جوان طناب پیچ شده و جوون دستگیر شده...بهش میگه : امروز تا قبل از غروب آفتاب مرتکب قتل میشوی...ولی جوون هیزم شکن میگه من باید به شهر رفته هیزم ها رو بفروشم....سپس در راه شهر زیر درختی دراز میکشه و استراحت میکنه...هیزم شکن که تسلط خوبی به کونگ فو داره با دو مامور پادشاه مواجه میشه که بهش گیر میدن و اونهم با ضربات کونگ فو هر دو مامور رو میکشه... سپس بلافاصله یاد جرف پیرمرد چینی میفته و گریان به پیشش برمیگرده و میگه : استاد ...پیش بینی شما درست بود...اگر قول بدید من رو از اعدام توسط پادشاه نجات بدید قول میدم شاگرد شما بشم...پیرمرد چینی (( چیانگ تز اویا )) هم بهش میگه " ما استاد و شاگرد میشیم و من تو رو از مرگ نجات میدم...حالا برو و جنازه هر دو مامور رو بصورت سروته از درخت آویزون کن...جوون هیزم شکن هم همین کار رو میکنه ...بعد از آویزون کردن جنازه ها وزیر پادشاه از اونجا رد میشه و میگه چرا این مامورین رو کشتی و جنازه شون رو آویزون کردی...او هم میگه چون استادم چیانگ تز اویا اینطور گفته...وزیر از اسبش پیاده میشه و میبینه در دهن یکی از جنازه ها یک گوله سفید رنگ هست...اون رو با فشار میشکنه و یه نامه محرمانه ازش بیرون میاد و خلاصه ادامه داستان....

    بعد ها چیانگ تز اویا به دربار پادشاه راه پیدا میکنه و میبینه زن پادشاه در حال خوردن قطعات بدن انسانها است...داستان خیلی جالبی داره...

    در اواخر کارتون یک استاد بزرگ کونگ فو به اسم اژدها که لباس سبز هم پوشیده به جنگ شیاطینی که خود پادشاه هم جزو آنهاست میره و یک مار بزرگ این کونگ فو کار رو میخوره و ایشون هم در شکم مار روده های مار رو باد میکنه و مار میترکه و دوباره به جنگ با شیاطینی که هر لحظه تغییر شکل میدادن ادامه میده...

    لطف میکنید اسم این کارتون رو بهم بگید و یا لینکی ازش بگذارید...؟؟
    کسی نمیشناسه...؟؟

    فیلم پر از جن و شیطان هست...

    در جایی از فیلم دو جن ظاهر میشن که یکی چشمهای خیلی قوی مثل دوربین داره و دیگری گوشهای خیلی قوی داره و سوار بر ابر فرود میان و میگن : ارباب...چه کمکی از ما بر میاد..؟؟ ارباب هم به اونی که چشم قوی داره میگه از تومیخوام به زمین نگاه کنی و ببینی چه ظلم و ستمی الان داره اتفاق میفته...

  11. #209
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم ehsan_iace's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    2,220

    پيش فرض

    یک کارتون بود که خیلی وقت پیش تلویزیون نشان داد

    یک پسربچه بود که در ساحل بازی میکرد و یادم نیست که چطور شد که به همراه یک قورباغه که میتونست تغییر چهره و لباس بده وارد یک سرزمین جادویی شد که در آن اژدهایی بودند که یک عده را اسیر کرده بودند یک ماده هم پیدا کردند که باعث شجاع شدن میشد و به سربازهایی که میخواستند با اژدهاها بجنگند میدادند تا شجاع شوند و بروند بجنگند!

  12. #210
    آخر فروم باز robert's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,436

    پيش فرض

    سلام...

    دنبال یه کارتون خیلی جذاب میگردم که حدود بیست سال پیش رو فیلم VHS دیده بودم ولی اسمش یادم نیست..

    داستان کارتون به زمان چین باستان برمیگرده...

    یه روز هیزم شکن جوانی بوده که هیزمها رو بار دوشش میکنه و در راه به دریاچه ای میرسه که پیرمردی چینی یه اسم (( چیانگ تز اویا )) در حال ماهیگیری بوده...پیرمرد عکس جوون رو در آب میبینه و متوجه میشه دور دستهای جوان طناب پیچ شده و جوون دستگیر شده...بهش میگه : امروز تا قبل از غروب آفتاب مرتکب قتل میشوی...ولی جوون هیزم شکن میگه من باید به شهر رفته هیزم ها رو بفروشم....سپس در راه شهر زیر درختی دراز میکشه و استراحت میکنه...هیزم شکن که تسلط خوبی به کونگ فو داره با دو مامور پادشاه مواجه میشه که بهش گیر میدن و اونهم با ضربات کونگ فو هر دو مامور رو میکشه... سپس بلافاصله یاد جرف پیرمرد چینی میفته و گریان به پیشش برمیگرده و میگه : استاد ...پیش بینی شما درست بود...اگر قول بدید من رو از اعدام توسط پادشاه نجات بدید قول میدم شاگرد شما بشم...پیرمرد چینی (( چیانگ تز اویا )) هم بهش میگه " ما استاد و شاگرد میشیم و من تو رو از مرگ نجات میدم...حالا برو و جنازه هر دو مامور رو بصورت سروته از درخت آویزون کن...جوون هیزم شکن هم همین کار رو میکنه ...بعد از آویزون کردن جنازه ها وزیر پادشاه از اونجا رد میشه و میگه چرا این مامورین رو کشتی و جنازه شون رو آویزون کردی...او هم میگه چون استادم چیانگ تز اویا اینطور گفته...وزیر از اسبش پیاده میشه و میبینه در دهن یکی از جنازه ها یک گوله سفید رنگ هست...اون رو با فشار میشکنه و یه نامه محرمانه ازش بیرون میاد و خلاصه ادامه داستان....

    بعد ها چیانگ تز اویا به دربار پادشاه راه پیدا میکنه و میبینه زن پادشاه در حال خوردن قطعات بدن انسانها است...داستان خیلی جالبی داره...

    در اواخر کارتون یک استاد بزرگ کونگ فو به اسم اژدها که لباس سبز هم پوشیده به جنگ شیاطینی که خود پادشاه هم جزو آنهاست میره و یک مار بزرگ این کونگ فو کار رو میخوره و ایشون هم در شکم مار روده های مار رو باد میکنه و مار میترکه و دوباره به جنگ با شیاطینی که هر لحظه تغییر شکل میدادن ادامه میده...

    لطف میکنید اسم این کارتون رو بهم بگید و یا لینکی ازش بگذارید...؟؟
    بازهم سلام...

    خیلی دنبال این کارتون هستم...چیزی فراتر از کارتون هست...

    در قسمتی از این کارتون چیانگ تزو اویا (( همون استاد چینی )) در بازار میرفته که به زنی برخورد میکنه که زن پادشاه بوده و موهای زن رو میگیره و میگه تو بوی گوشت آدمیزاد میدی و گوشت ادم خوردی .

    پادشاه به چانگ تز اویا میگه چرا به زن من تهمت میزنی و او هم میگه این زن آدم معمولی نیست. این یک جن است که من میتونم با دعا خواندن ماهیت این زن رو نشونت بدم و شروع به دعا خوندن میکنه و یکهو هوا طوفانی میشه و زنه آتیش میگیره و شروع به جیغ زدن میکنه و وسط آتش ناگهان از شکل آدم به شکل جن درمیاد و مردم شروع به فریاد زدن و فرار کردن میکنن.

    کسی فهمید اسم این کارتون چیه..؟؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •