احتمالا اگه شیراز قبول نشی هم رشته میشیم !![]()
احتمالا اگه شیراز قبول نشی هم رشته میشیم !![]()
انشالله که شهر خودت قبول میشی و مثل من آواره نمی شی . . .
ولی کرمان هم شهر نسبتا خوبیه ، جوون های خیلی باحالی داره ، دوست های خیلی خوبی میتونی پیدا بکنی ، من نصف فامیل هامون کرمانی هستن و توی کرمان زندگی می کنن همچنین خیلی از دوستای دانشگاهیم هم کرمانی های باصفا هستنالبته یه چیزی که اینا همش به من می گن اینه که کرمان تنها چیزی که نداره دزد و معتاده
خدا نکنه که بری ولی اگه رفتی خودت می فهمی
من پیشنهاد می کنم حتما حتما خونه بگیری ، کرمان زیاد گرون نیست ، حالا حتما هم نباید جای خوب خونه بگیری ، کرمانیا زیاد به کسی کاری ندارن !! خونه بگیری ۲ یا ۳ نفر هم بیشتر هم خونه نشو . . .
چیزای خاصی هم نباید ببری ، خود مامانت میدونه چی باید برات بذاره ، راستی از من میشنوی به هیچ وجه خوبگاه نرو . . .![]()
دست شما درد نكنه
ممنون از توجهت مهران جان
ولي تقريبا غير ممكنه كه بشه هفته اول ادم درست و حسابي رو شناخت.
من برم دانشگاه همه رو از دم مي زنم تا بقيه حساب كار دستشون بياد.
كسي حق نداره منو دست بندازه(براي اولين بار از خودم تهديد در كردم و البته منم هيچ مالي توي اين چيزا نميشم)
بله ايشاا.. كه همين شيراز قبول شم.
بالاخره خوابگاه يه سري كاستي ها رو داره. همه چيز كه اونجا نيست.
4700 منطقه 1
مشتاق ديدار شما دوست عزيز
1-خونه كه احتمالا نميگيرم
2- چشم
3- بله منم شنيدم. كلا سعي مي كنم زياد وارد شهر نشم و توي خوابگاه بمونم.
4- خوب همين الان مي گفتي پدر صلواتي
مشتاق ديدار شما هم هستم دوست عزيز
اتفاقا شنيدم دزد و معتاد خيلي زياده. با اين حساب خونه دانشجويي گرفتن كمي خطرناكه.
چرا بو دار صحبت مي كنيد. جلوي تمام جملاتتون علامت تعجبه.
اگه ميشه رك صحبت كنيد.
نتایج کنکور من فردا میاد . امیدوارم همونجایی که می خوام قبول شم . توی خوابگاه هیچی پیدا نمی شه ، در نظر بگیر تو یه خونه خالی باید بری . من تا قوری و کتری هم بردم ولی همون ترم اول خرابشون کردم .اگه حق انتخاب هم اتاقی رو داری ، تجربه دیگران ثابت کرده که با هم رشته بهتره هم اتاق نشی (البته من با هم رشته خودم هم اتاق بودم و مشکلی هم نداشتیم .) تو خوابگاه ، آدم بی منطق زیاد پیدا می شه ، باهاشون درگیر نشو . در کل من خوابگاه رو با همه دردسراش دوست داشتم .درس خوندن توش سخته که برا اونم اتاق مطالعه یا کتابخونه هست
ما بالاخره متوجه نشديم.
يكي ميگه اونجا همه چيز هست يكي ميگه نيست.
شما خوابگاه كدوم دانشگاه بوديد.نتایج کنکور من فردا میاد . امیدوارم همونجایی که می خوام قبول شم . توی خوابگاه هیچی پیدا نمی شه ، در نظر بگیر تو یه خونه خالی باید بری . من تا قوری و کتری هم بردم ولی همون ترم اول خرابشون کردم .اگه حق انتخاب هم اتاقی رو داری ، تجربه دیگران ثابت کرده که با هم رشته بهتره هم اتاق نشی (البته من با هم رشته خودم هم اتاق بودم و مشکلی هم نداشتیم .) تو خوابگاه ، آدم بی منطق زیاد پیدا می شه ، باهاشون درگیر نشو . در کل من خوابگاه رو با همه دردسراش دوست داشتم .درس خوندن توش سخته که برا اونم اتاق مطالعه یا کتابخونه هست
ببین دوست من ، بعضی از جاها رفتن به خوابگاه خطرناک تر از گرفتن خونه هست ! شما باید اول بری خوابگاه رو ببینی اوضاعش چجوریه اگه دیدی خوبه بری خوابگاه ولی اگه دیدی خوب نیست خونه بگیری !! درسته مرد کرمان اینجوری هستند اما آدم های خیلی خوبی هستن و به کسی کاری ندارن به شدت هم مهمان نواز هست . . .
دیگه خودت باید تصمیم بگیری . . .![]()
دانشگاه از كي شروع ميشه؟
كي بايد براي ثبت نام بريم.
يكي از بچه ها بهم گفته كه موقعي كه براي ثبت نام ميري وسايلت رو هم ببر و ديگه برنگرد شهرتون .براي اينكه خوابگاه راحت بگيره و با سال اولي ها بيفتيم.
شما تاييد مي كنيد؟
به نظر من که خودم خوابگاهیم ، اگر در فضای خوابگاه حواست به خودت نباشه و خودت رو با جو رها کنی ، ممکنه نتونی خوب درس بخونی یا اخلاقت کلی عوض بشه ، ولی اگه واقعا بخوای درس بخونیبه قول دوستمون سالن مطالعه یا کتابخونه هم هست و اگه هم اتاقی هات درسخون باشن که دیگه خیلی بهتره ...
من به شخصه معتقدم (با شرایطی که گفتم) خوابگاه بهتر از خونه هست! صمیمیتی که بعد از چند ماه بین بچه ها از گوشه و کنار ایران به وجود میاد ، کمک کردن به هم در درس ها ، جو خرخونی شب امتحان ها ، تجربه کردن زندگی سخت و ...
البته نمیشه بدی ها و بهتره بگم فجایع خوابگاه رو هم رد کرد.آدم های کاملا غیر منطقی ، آدم های عجیب و غریب ، هم رشته ای های شاید حسود ، در برخی موارد فساد ، و یه مشکل رایج هم اینکه اگه هم اتاقی ها پایه باشن ، کار هر شبتون میشه چرت و پرت گفتن از این ور و اون ور عالم و مطمئن باش این قدر حرف برای کفتن پیش میاد که تا اخر دکترا هم میشه اینجوری گذروند (البته فکر نمی کنم کسی اینطوری بتونه دکترا بگیره !!!) مثلا خود ما تو اتاق حتی شده بود تا 3 صبح در مورد مسائل سیاسی و اقتصادی و مذهبی و اجتماعی و علمی و ورزشی و ادبی و تاریخی و ... شعر تفت می دادیم...
و البته این رو هم بگم که یکی دو ماه اوایش برای من خیلی خیلی سخت بود و واقعا اون چند روز بدترین روزهای عمرم تا حالا بوده ...
(البته شایدم من خیلی وابسته بودم با روابط عمومیم ضعیف بوده به هر حال اصلا نگران نباش!)
من دوران دانشگاه خوابگاهی بودم. الان که به اون دوران نگاه می کنم می بینم علیرغم بعضی مشکلات ، دوران خوبی بود. تحصیل دور از خانواده تجربه خوبی است.
در مورد بهتر بودن خوابگاه یا خونه گرفتن فکر کنم بهتره اول جو رو بررسی کنی. راستش به نظر من در خوابگاه برای درس خوندن مانعی نبود، همونطور که برای ول گشتن مانعی نیست.
مهمترین نکته هم اتاقی است، سعی کن کسی باشه که با اخلاقت جور باشه، اگه بچه مثبتی برو مثل خودت رو پیدا کن، اگه مذهبی هستی هم همینطور و ... . خیلی هم رو همشهری بودن و این چیزها حساب نکن. حتی اگه خونه هم بگیری این مساله که با چه کسانی هم خونه میشی باقی میمونه.
دوری از خانواده برات آزادیهایی به همراه داره، دیگه کسی نیست که تو رو کنترل کنه، صاحب اختیار خودتی، میتونی از صب تا شب و از شب تا صبح تا دوستات ول بگردی ، بحث کنی و چرت و پرت بگید ، بازی کنی ، سیگار بکشی و ... .
خیلی ها همون ترم اول سر همین مسخره بازیهامشروط میشن .
ممکنه اولش زندگی با چند نفر غریبه با فرهنگی متفاوت سخت باشه ولی بالاخره درست میشه نگران نباش
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)