نقد در لغت به معني ((بهين جيزي بر گزيدن )) ( تاج المصادر زوزني: ص 5 ) و نظر كردن در دراهم تا در آن به قول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد . معني عيب جويي نيز كه از لوازم (( به گزيني )) است ظاهرا هم از قديم در اصل كلمه نقد مستتر بوده است و لذا از دير باز اين كلمه در مورد شناخت محاسن و معايب كلام به كار رفته است ، چنانكه آن لفظي هم كه امروز در فرهنگ اروپايي جهت اين معني به كار ميرود در اصل به معني راي زدن و داوري كردن است و شك نيست كه راي زدن و داوري كردن درباره ي نيك و بد امور و سره و ناسره ي آنها مستلزم معرفت درست و دقيق آن امور است . (زرين كوب ، 22:1374)
معني انتقاد عبارت است از اعمال قضاوتي منفي كه بويژه در مورد شيوه هاي سلوك ، ادبيات يا محصولات فرهنگي بطور عام صورت ميگيرد . بررسي انتقادي متون مذهبي ، فعاليتي بود كه به عنوان نوعي حربه ي مناقشات ديني در جريان اصلاح مذهبي نشو و نما يافت . در آن هنگام نقد متون انجيلي ،به منزله ي قضاوتي منفي اما عيني در باب عمل و احكام دستگاه روحاني در نظر گرفته مي شد . غرض از انتقاد ، كشف مفرو ضات مستتر و بر ملا كردن بطلان دعاوي حجيت آن مفروضات ، و همچنين بطور ساده پيدا كردن غلط ها و اشتباهات بود.... هگل تاريخ بشر را به منزله ي پيشرفت اگاهي او در نظر مي گرفت و عقيده داشت كه اين خود اگاهي قيود موجود اجتماعي را دائما دگرگون ميكند و پيوسته در حدود آن فراتر ميرود . پس در فلسفه ي هگلي انتقاد چيزي بيشتر از قضاوت منفي بحساب آمد و نقش مثبت كشف و بر ملا كردن اشكال موجود معتقدات بخاطر تقويت تعالي انسانها در جامعه به آن داده شد . ( آبركرامبي ،97:1370)
در نظر ماركس مفهوم انتقاد تنها بطور ساده نوعي قضاوت ذكاوت آميز منفي در باب دستگاه هاي ايد ئو لوژيكي انديشيده نبود ، بلكه فعاليتي بود كه صفات عملي و انقلابي داشت . ماركس ... بناي بسط اين عقيده را گذاشت كه انتقاد فلسفي براي آنكه موثر باشد لازم است به صورت ابزاري متعلق به طبقه كارگر در مبارزه ي انقلابي او بر ضد بورژوازي در آيد . لذا انتقاد در مفهوم ماركسي آن با پراكسيس ملازمه پيدا كرد و اين ببدان معنا ست كه انتقاد هوشمندانه تنها ضمن فعاليت انسانها در جامعه ميتواند فعاليت كامل پيدا كند . ( همان : 97 )
نظريه پردازان مكتب انتقادي برداشت عميق تري از مفهوم انتقاد در شكل هگلي آن را ارائه نمودند . از نظر آنها مشرب انتقادي بايد خصلت " از خود انتقاد كنندگي " نيز داشته باشد .
نقد به عنوان يك مهارت اجتماعي :
از آنجائيكه انسان موجودي پرسش گر و انديشه ورز است و همين ويژگي موجب خلق شمار انبو هي از آثار فكري و فرهنگي در طول تاريخ شده است . آثاري به وسعت و گوناگوني اسطوره ها ،جادوگريها،هنرها،اشعار،دا ستان هاو افسانه ها تا آموزه هاي ديني ،اخلاقي ، حقوقي ارزشها و هنجار ها و از ابزار و ادوات زندگي گرفته تا نمادها و معني هاي آنها و در راس همه ي آنها زبان جملگي دستاورد هاي پر سشگري و انديشه ورزي بشر براي حل مسائل و مشكلات خود بوده كه همچنان ادامه دارد و هيچ گاه از حركت باز نمي ايستد .
بي شك آنچه كه موجب تداوم جريان خلاقيت و آفرينش فكري ، هنري و فني مدام و مستتر شده ،همانا روحيه نقادي و انتقاد است. روحيه اي كه بدون ترديد معطوف به بهبود امور است . و از اين روست كه هرگز اجازه نمي دهد انسان به وضع موجود رضايت دهد و دست روي دست بگذارد .
نقد و انتقاد موجب پويايي جامعه ي بشري و موتور حركت جوامع است و اساساً به خاطر همين خصلت بشري است كه ما در بررسي پديده هاي انساني و اجتماعي از تاريخ كمك ميگيريم . تاريخ سير حركت جوامع و تغيير تحولات آنها را به مي نماياند و خاستگاه و رستنگاه جايگاهي كه اكنون در آن سر مي كنيم به ما باز مي نماياند .
با وجود وقوف و اذعان اغلب و يا شايد همه ي انسانهاي با عقل و سليم و درك متوسط به ثمرات نقد ، معهذا شاهد رويگرداني شمار كثيري از افراد در جامعه از نقد و نقادي ميباشيم . اين خود نوعي آسيب و مسئله ي اجتماعي و فرهنگي قلمداد مي شود كه به تبع آن بسياري از مسائل و مشكلات را در جامعه پديد مي آورد . از اينروست كه بايد به اهميت نقد و نقادي توجه بيشتري شود و به عنوان يك مهارت اجتماعي در كنار ديگر مهارت ها مانند تفكر،استدلال ،بيان نظرات ، گفتگو ، همدلي ،مباحثه و ... در جريان اجتماعي شدن ، در افراد دروني شود.
بايد همگي بپذيريم كه نقد موجب شكوفايي جامعه است. هر كس ما را نقد كند بزرگترين خدمت را به ما نموده و هر كس كه از بيان نواقص و معايب ما خودداري كند و يا آنها را لاپو شاني نمايد و بدتر از آن اگر تملق گويي نمايد ، به ما خيانت بزرگي نموده است . اگر نقد كردن لطف است لذا نبايد صرفاً از ديگران انتظار لطف و عنايت داشته باشيم بلكه ما نيز بايد آنها را مورد لطف و محبت و عنايت خود قرار داده و آنها را نقد كنيم .
البته برخي گمان ميبرند كه نقد ، قضاوتي منفي است ( همچنان كه در برخي تعاريف ذكر شد ) اما واقعيت اين است كه نقد به معناي وارسي و كنكاش در ويژگيها و خواص چيزي ميباشد كه در اين صورت هم ابعاد و سويه هاي مثبت و مفيد و هم جنبه هاي منفي بيان مي شود. نكته ي ديگر درخصوص اين است كه برخي نقد را به دو دسته نقد سازنده و نقد مخرب تقسيم مي كنند ، كه به گمان نگارنده اگر چيزي از جنس نقد بخواهد باشد بايد حتما سازنده باشد و اساساً بيان عبارت مركب نقد مخرب پارادوكسيكال است و مانند اين است كه بگوييم مربع سه ضلعي .
آنچه كه مخرب است ديگر نقد نيست بلكه ميتوان امر ديگري مانند دروغ ، بهتان ، تهمت ، ناسزا و ... باشد .
برخي اصول نقد :
اصولي كه بايد در نقد رعايت كرد به نظر نگارنده به قرار زير است :
1- معطوف به بهبود امور باشد .
2- از سر خير خواهي باشد .
3-توام با ارائه اصلاحات پيشنهادي و يا راه حل باشد .
4-توام با ذكر آثار و جنبه هاي مفيد در كنار جنبه هاي منفي باشد .
5- منتقد خود و نقد خود را نيز نقد و ارزيابي نمايد .
6- همراه با استدلال و سند و مدرك باشد .
7- متحجرانه و انعطاف ناپذير نباشد .
8-واضح و روشن باشد . مبهم ، مغلق و پيچيده نباشد به طوريكه نياز به مفسر داشته باشد . اين اصل در مورد همه ي آثار علمي و آموزشي صدق ميكند. كتب درسي بايد به شيوه ساده و روشن و بدور از ابهام تاليف شوند .
9- احساسي و ايدئولوژيكي نباشد . به اين معنا كه پيش فرض آن بر نادرست بودن امر مورد نقد قرار نگيرد . به عبارت دگر منتقد نبايد جانبداري ايدئولوژيكي خود را در امر انتقاد دخالت دهد .
10- آزمون پذير و عمومي باشد . به طوريكه ديگران هم بتوانند با استفاده از همان روش و ابزار به همان نتايج مطرح در انتقاد دست يابند . به عبارت ديگر مهمل و بي معني نباشد .
و...
چه كسي مي تواند نقد كند ؟
آيا هر كسي ميتواند هر چيزي را نقد كند ؟ مثلا آيا من ميتوانم سمفوني بتهوون را نقد كنيم . مني كه در موسيقي دانش ، تجربه و تبحري ندارم ؟ آيا من ميتوانم آثار سينمايي فيلم سازان معروف را نقد كنم ؟ آيا من مي توانم كتابي در زمينه ي خواص ميوه جات و سبزي جات نوشته شده است اظهار نظر تخصصي نمايم ؟ بي شك پاسخ اين سوالات منفي است . واضح است كه منتقد بايد خود در زمينه اي كه نقد ميكند داراي تخصص و تجربه و دانش در خوري باشد كه ما او را به عنوان دارو و ارزياب بپذ يريم و داوري و راي زني او را قبول كنيم .
انواع نقد
1-نقد تاریخی که خود به دو بخش الف)نقد درونی ب)نقد بیرونی تقسیم می شود.
در این نوع نقد که در ارتباط با نقد اسناد و مدارک و متون تاریخی استفاده می شود ، عمدتا دو نوع سوال مطرح می شود.
الف) سند و مدرک و یا کتاب مورد بررسی چقدر اصلی و واقعی است و جعلی نیست ؟ این سوال ناظر به نقد درونی است. اگر بخواهیم این نقد را در خصوص کتب درسی مطرح کنیم،باید بگوییم که نویسنده کتاب مورد بررسی تا حد اعتقادات واقعی خود را بیان کرده است.آیا این مطالب واقعا عقاید خود نویسنده است یا اینکه وی ناگزیر از نوشتن این مطالب بوده است؟
ب)سند یا مدرک مورد بررسی تا چه حد حقیقت را بیان می کند؟ در این سوال صرف نظر از اینکه سند واقعی است و جعلی نیست ، این پرسش مطرح می شود که چقدر گزارش و روایت درستی از واقعیت را بیان می کند؟
به عنوان مثال اگر بخواهیم کتابی تاریخی منتسب به سید رضی که در زمینه ی عاشورا نوشته شده است را مورد بررسي قرار دهیم،این دو سوال مطرح می شود ؟
الف)آیا این کتاب واقعا متعلق به سید رضی است؟آیا این سند جعلی نیست؟
ب)اگر ثابت شود که سند اصلی است ، باز این سوال مطرح می شود که آیا سید رضی روایت معتبر و صحیحی از واقعه عاشورا ارائه نموده است یا اینکه حقایق تاریخی را تحریف نموده است؟
نقد تاریخی در زمینه کتب درسی در بیشتر رشته های علوم انسانی بویژه تاریخ می تواند راهگشا باشد.
2-نقد فنی که خود به دو بخش نقد صوری و نقد محتوایی الفاظ و معانی تقسیم می شود.
در نقد صوری شکل و ساختار جملات و شیوه نگارش و میزان رعایت قواعد و دستور زبان مورد توجه قرار می گیرد. همچنین در این شیوه از نقد به بررسی میزان رعایت اصول منطق در استدلال قیاسی و یا استنتاج فرضی - قیاسی توجه می شود.باید توجه داشت که از مقدمات خاصی نتیجه خاصی می توان گرفت لذا باید ساختار استدلال و گزاره های منطقی تابع قواعد گفتار منطقی باشد.
3-نقد اخلاقی :در نقد اخلاقی مطالب کتاب با موازین اخلاقی سنجیده می شود ، اینکه این مطالب تا چه حد اخلاقیات را تعمیق و ارتقا می بخشد و یا بالعکس موجب تزلزل موازین اخلاقی در جامعه می گردد.
4-نقد اجتماعی :در نقد اجتماعی عمدتا دو موضوع مورد توجه قرار گیرد :
الف)تالیف کتاب تا چه حد متاثر از شرایط اجتماعی بوده و زمینه های اجتماعی آن چیست؟
ب)کتاب مورد نظر چه پیامد ها و تاثیراتی بر جامعه دارد ؟
5-نقد روانشناختی:در نقد روانشناختی جریان باطنی و احوال درونی نویسنده مورد توجه قرار می گیرد.دراین شیوه قدرت ترکیب و تخیل و ذوق و استعداد وی در تدوین کتاب مورد توجه قرار می گیرد.
6-نقد توصیفی(طبیعی): این نقد که متکی و مبتنی بر روشهای علوم طبیعی است به نقد طیبعی نیز مشهور می باشد. در این روش با استمداد از روش های کمی و آماری به طبقه بندی ،توصیف،ایضاح موارد مبهم و در برخی موارد به احتجاج در باب پاره ای از مطالب آن توجه دارد.
7-نقد تطبیقی: در این روش کتاب مورد بررسی با کتاب های مشابه درطول زمان و یا در مناطق دیگر که حتی به زبانهای دیگر نوشته شده است مورد مقایسه قرار می گیرد و از این طریق مورد نقد قرار می گیرد.
برای نقد کتب درسی به روش تطبیقی می توان آنها را با کتبی که سالهای قبل تالیف شده بود و مدتی تدریس گردید و همچنین با کتبی که در سایر کشور ها در این رشته و برای همان گروه سنی نوشته شده و مورد تدریس و آموزش قرار می گیرد مقایسه نمود.
8)نقد کتب از منظر علوم ارتباطات
اگر بخواهیم از منظر علوم ارتباطات به کتاب به عنوان یک وسیله ارتباط جمعی نظر کنیم و بخواهیم از این زاویه آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم باید به نکات زیر توجه کنیم:
1-انطباق و سازگاری کتاب با قدرت درک و فهم و نیازهای مخاطبان
-ممکن است با قدرت درک و فهم آنها متناسب باشد اما نیاز آنها را تامین نکند.
-ممکن است نیاز آنها را مورد عنایت قرار داده باشد اما با فهم و درک آنها متناسب نباشد.
2-مطالب کتاب سو گیری (Bias) نداشته باشد ،در این خصوص معمولا از دو نوع سو گیری صحبت بیان می آید، الف)سوگیری دانشی :که فرستنده پیام به علت فقدان دانش صحیح و کافی مطاب نادرست و نا صحیحی نوشته است و ب)سوگیری گزارشی :که حکایت از این امر دارد که فرستنده پیام واجد دانش کافی و درست می باشد اما از بیان حقیقت سرباز زده است.این نوع سو گیری معمولا به سیاستمداران نسبت داده می شود .و کتب درسی علوم انسانی مانند جامعه شناسی ،تاریخ،روانشناسی،معارف و ادبیات بدور از این بد گمانی ها و انتقادات نیستند .
3-باز خورد و پیامد های کتاب ،آیا مورد اقبال و توجه مخاطبان بوده یا نه.آیا معلمان و دانش آموزان به طور کلی از کتاب استقبال نموده اند ،احساس خوبي نسبت به آن دارند یا از آن تنفر دارند. در این خصوص استفاده از جذابیت های بصری و تصویری ،رنگ های متنوع،استفاده از مطالب متنوع و جذاب موجب جلب و جذب دانش آموزان و معلمان به کتاب می شود.
4-اعتماد پذیری پیام:
ویژگی بسیار مهمی که باید در پیام وجود داشته باشد تا مورد پذیرش و جلب توجه مخاطبان قرا گیرد ،صداقت در مطالب تالیف شده است به این معنا که حقیقت و واقعیت به روشنی بیان شود.به گیرنده و خواننده اعتماد شود و مسائل با او در میان گذاشته شود.در این صورت است که اعتماد او جلب می شود اعتماد پذیری (Credibility) یکی از مهمترین ویژگی های یک پیام موثر است.
9) نقد از منظر اعتبار سنجي Validity
از اين منظر كه بيشتر به منظور سنجش ميزان اعتبار ابزار تحقيق بويژه پرسشنامه مورد استفاده قرار مي گيرد ، چند نوع پرسش و يا نقد به شرح زير مطرح مي گردد .
الف ) نقد صوري : به بررسي شكل، صورت و فرم مطالب مندرجات كتاب و نحوه نگارش و جمله بندي آن توجه مي كند.
ب ) نقد محتوايي : به بررسي ميزان اعتبار مطالب و محتواي نوشته شده در كتاب مي پردازد .
ج) نقد تجربي يا وابسته به معيار : مي توان هم به داوران مراجعه نمود و هم مي توان به يك ملاك عيني و تجربي متوسل شد و نتيجه بدست آمده از وسيله مورد بررسي را با آن ملاك مقايسه كرد.
به عنوان مثال اگر دانش آموزي تحقيقي انجام دهد و با ارائه آن تحقيق در كلاس به صورت كنفرانس نشان دهد كه موضوع مورد تحقيق را بدرستي مورد مطالعه و شناسايي قرار داده و از قدرت تجزيه و تحليل خوبي در مورد آن برخوردار است اما مطلب مرتبط با آن را در كتاب درسي آمده و او مورد مطالعه قرار داده ولي نتوانسته است آن را ياد بگيرد ، نشان از آن دارد كه مطالب كتاب در اين خصوص از اعتبار تجربي برخوردار نيست.
د) نقد سازه اي : به بررسي ميزان اعتبار مباني نظري كتاب و همچنين ساز گاري دروني عناصر بكار رفته براي تبيين تئوريك مسئله توسط آن مي پردازد .
سئوالات مطرح در نقد كتاب :
1- اين كتاب چيست؟
2- اين كتاب براي چيست ؟ چه اهدافي را دنبال مي كند؟
3- اين كتاب براي كيست ؟
4- اين كتاب در شرايطي تاليف شده است؟
5-نویسنده کتاب کیست ؟ احوال و افکار و روحیات او چگونه است ؟
6- این کتاب چقدر با حقایق معتبر و متقن علمی منطبق است ؟
7-در کتاب تا حد اصول نگارش و قواعد زبانی رعایت شده است ؟
8- این کتاب چه اثراتی بر جای گذاشته است ؟
9- تا چه میزان از کتاب استقبال شده است ؟
10- آیا این کتاب از ویژگی های بدیع و تازه برخوردار است ؟
11- مطالب و محتوای کتاب تا چه حد با هم سازگاری دادر ؟
12- عناوین و تیترهای کتاب با مطالب مربوط به آنها چدر منطبق است ؟
13- کتاب چقدر به حل مسائل زندگی روزمره کمک می کند ؟
14- در کتاب چقدر از معیار های زیبایی شناختی پیروی شده است ؟
15- کتاب با اصول و معیار های اخلاقی تا چه حد انطباق دارد ؟ آیا نکات غیر اخلاقی در کتاب وجود دارد ؟
عناصر نقد کتب درسی :( چه چیزی را باید نقد کنیم ؟)
1- اهداف کتاب
2- متن کتاب
3- فعالیت ها و تمرین های کتاب
4- اشکال ، تصاویر و نمودارهای کتاب
با توجه به چه معیار ها و شاخص هایی کتب درسی را نقد کنیم ؟
1- انتخاب اهداف مناسب به لحاظ نیاز دانش آموزان
2- انتخاب اهداف مناسب به لحاظ ضرورت های زندگی اجتماعی ، دانش افرایی ، مهارت آموزی و ایجاد نگرش ها و گرایش های مناسب در زمینه تحصیل و کسب موفقیت ها
3- انتخاب اهداف مناسب با توجه به یافته های جدید علمی
4- هماهنگی بین اهداف کتاب
5- هماهنگی بین اهداف کلی و جزئی
6- هماهنگی بین اهداف و محتوای کتاب
7- توازن بین اهداف شناختی ، عاطفی و مهارتی
8- رعایت استاندارد های نگارشی
9- تنوع و جذابیت اهداف و محتوای کتاب
10- ترغیب مخاطبان به مشارکت در امر یاد گیری
11- تشویق دانش آموزان به بحث و گفتگو و کار و فعالیت گروهی
12- رعایت اصول تعلیم و تربیت دانش آموز محور و اصول یادگیری
13- فراهم نمودن امکان ارزشیابی
مسائل مطرح در نقد درسی جامعه شناسی 2 :
1- در کتاب از چه رویکردهای نظری استفاده شده است ؟
2- نقد رویکرد های نظری کتاب ؟
3- آیا مبحث هویت دارای ضرورت و اهمیت لازم به عنوان یک بخش مهم از کتاب درسی جامعه شناسی می باشد ؟
4- به نظر شما آیا بحث مزایا از اهمیت و ضرورت لازم برخوردار می باشد که در کتاب درسی جامعه شناسی به آن پرداخته شود ؟
5- بحث هویت چقدر توانسته است مسائل مربوط به هویت یابی جوانان و نوجوانان جامعه را مطرح نماید و به آنها کمک کند تا در این زمینه مشکلات خود را بهتر حل نمایند ؟
6- آیا فقط جوانان علوم انسانی هستند که با مشکلات هویتی روبرو هستند و باید در این زمینه به آنها آموزش داده شود یا اینکه سایر دانش آموزان دبیرستانی نیز دچار چنین معضلاتی هستند ؟اگر این چنین است چرا نباید به آنها چنین آموزش هایی داده شود ؟
7- مباحث هویت کتاب درسی چقدر با مباحث تئوریک نظریه پردازان جامعه شناسی هماهنگ است ؟ چرا رویکردهای مختلف در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار نمی گیرند ؟
8- بحث مزایا چقدر توانسته است مسائل مربوط به نابرابریها و قشر بندی و نحوه ی توزیع منابع و مزایای اجتماعی را در جامعه مطرح نماید و به دانش آموزان کمک کند تا در این زمینه به تعمق بپردازند و راه حل های مختلف را مورد نقد و بررسی قرار دهند و به راه حلهای علمی تر و معتبر تری دست یابند ؟
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید