منظور من از وظایف خاص، کارهایی هست که اختصاصاً مردها باید انجام دهند یا حداقل در اون زمینه به شکل قابل ملاحظه ای ماهرتر از زنان هستند و برعکس.به فرض که شخصی رفتاری متفاوت و خاص در مواجه با جنس مخالف بروز میده و اخلاقش نسبت به اطرافیانش متفاوت به نظر میرسه . خوب چه دلیلی داره که ما شروع به اسم گذاری یا نسبت دادن صفت ها کنیم ؟ کاری که بقیه دارن میکنن همین صفت گذاری هاست .
چون به قول شما یک سری وظایف خاص به طرف سپرده شده و شغلش اینـه و تن فروشی میکنه دلیل بر این نمیشه که آدم درستی نیست و حرفاش همه اشتباهه و در کل انسان خرابیه و ... .
این نشون میده بین دو جنس تفاوت وجود داره و حتی با کنار گذاشتن کلیشه هم نمیشه اونها رو پاک کرد. مثلاً نمیشه با جاافتادن این جمله که "فلانی اینقدر تو رانندگی ماهره که مثل یه زن پارک دوبله میکنه" کاری کرد که زنان تو این زمینه از مردان ماهرتر بشن. یا مثلاً رایج بشه که "اون آهو مثل یک مرد خوشگل خودنمایی میکنه" و بعد از این مردهای ما مظهر خودنمایی و خوشگل بودن بشن!
در مورد شغل افراد و کلیشه، باید گفت قهراً بعضی از شغل ها و کارها با خودشون بارهای معنایی خاصی حمل میکنند. مثلاً از یک آهنگر نمیشه راجع به ظرافت گلدوزی سؤال کرد، یا همین تن فروشی که شما گفتید، نمیتونه دوره آموزشی "اخلاق در خانواده" راه بیندازه!
کاملاً موافق نیستم. برخی از خصوصیات هست که کاملاً ورای هرگونه پیش زمینه فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و...بروز میکنه. مثالهاشو تو نقل قول قبلی آوردم.جنسیت (gender) شامل تفاوت های اكتسابی، فرهنگی، روانشناختی و اجتماعی بین زن و مرد هست كه صرفآ دلالت بر ویژگی های اجتماعی داره.