مقدماتي جام جهاني 2014
نگاهي به اولين حريف تيم ملي
اندونزي اولين تيم آسيايي است که 73 سال پيش در جام جهاني 1938 حاضر شد.
*نگاه کلی:
اندونزی با 238 میلیون نفر جمعیت، چهارمین کشور پرجمعیت دنیا است که در جنوب شرق آسیا واقع شده است. فوتبال پرطرفدارترین رشته ورزشی در این کشور است، اگرچه بیشتر افتخارات ورزشی این کشور در بدمینتون بوده است. تا سال 1979 لیگ فوتبال این کشور آماتور بود، اما از این سال یک لیگ نیمه حرفه ای نیز ایجاد شد. در سال 1994 این دو لیگ ادغام و لیگ واحدی بوجود آمد. از سال 2008 نیز سوپر لیگ اندونزی تاسیس شد که بالاترین سطح فوتبال در این کشور است و 18 تیم در آن رقابت می کنند. آرمه آ، پرسیپورا، پرسیک و ماکاسار از جمله سرشناس ترین باشگاههای این کشور هستند. فعالیت تیم ملی این کشور نیز از سال 1921 آغاز شده است. اندونزی به جز سال های اولیه فعالیت خود، هیچگاه تیم قدرتمندی حتی در شرق آسیا نیز نبوده است. این تیم در 4 دوره جام ملتهای آسیا حضور داشته است که در هر چهار دوره در مرحله اول حذف شده است.
*افتخارات ملی:
حضور در مرحله یک چهارم نهایی المپیک 1956
4 مقام نایب قهرمانی در جام ملتهای جنوب شرق آسیا( آ سه آن)
2 قهرمانی، 2 نایب قهرمانی و 3 مقام سومی در بازیهای جنوب شرق آسیا
یک مقام سومی در بازیهای آسیایی
*ورزشگاه ملی: گلورا بانگ کارنو، جاکارتا
استادیوم 88 هزار نفری گلورابانگ در مسابقات تیم ملی اندونزی همیشه پر از جمعیت است. این ورزشگاه در سال 1962 ساخته شده و در سال 2007 نیز میزبان فینال جام ملتهای آسیا بین عراق و عربستان بود. مسابقات بازیهای آسیایی 1962 نیز در این ورزشگاه برگزار شده است. نام قبلی آن نیز سینایان بوده که تیم ملی ایران در مقدماتی جام ملتهای 1984 آسیا چند بازی در این ورزشگاه به میدان رفت.
*سرمربی: ویم رایسبرگن
متولد 18 ژانویه 1952 در هلند؛ این مربی 59 ساله که در دوران بازی اش مدافع تیم سرشناس فاینورد بود، کمتر از دو ماه پیش بود که هدایت اندونزی را بر عهده گرفت و جانشین آلفرد ریدل شد. رایسبرگن در دروان حضورش در تیم ملی هلند دو بار با این تیم نایب قهرمان جام جهانی 1974 و 1978 شد. او سابقه مربیگری در تیم ملی ترینیداد و توباگو را دارد و در جام جهانی 2006 نیز در کادر فنی این تیم حضور داشت. این مربی قبل از حضور در تیم ملی اندونزی نیز سرمربی تیم ماکاسار در این کشور بود.
*ستاره: بامبانگ پامونگکاس
مهاجم 31 ساله باشگاه پرسیا جاکارتا، بازوبند کاپیتانی تیم ملی اندونزی را بر بازو می بندد و رکوردار بازی و گل ملی در تاریخ فوتبال اندونزی است: 76 بازی ملی و 36 گل. کاپیتان اندونزی سابقه بازی در لیگ هلند را نیز دارد و در لیگ اندونزی نیز 142 گل به ثمر رسانده است.
*سابقه حضور در جام جهانی
اندونزی اولین تیم آسیایی بود که حضور در جام جهانی را تجربه کرد، البته با نام هند هلند، چرا که در آن زمان مستعمره هلند بود. این تیم در جام جهانی 1938 فرانسه حضور یافت و با شکست 6- صفر مقابل مجارستان در دور اول حذف شد. تنها حریف اندونزی در دور انتخابی مسابقات نیز ژاپن بود که این تیم نیز انصراف داد و اندونزی بدون حضور در مسابقات مقدماتی پای به جام جهانی 1938 گذاشت.
اندونزی اولین بار با این نام در مقدماتی جام جهانی 1950 حاضر شد، اما از ادامه مسابقات انصراف داد. قرمز و سفیدها(لقب تیم ملی اندونزی) تا جام جهانی 1970 اجازه حضور در مسابقات مقدماتی را نداشتند، اما از مقدماتی جام 1974 بار دیگر وارد عرصه مسابقات شدند و در هر دوره نیز در مرحله مقدماتی حذف شده اند.
*مقدماتی جام جهانی 2014
اندونزی از مرحله دوم مسابقات وارد شد و در دو بازی رفت و برگشت مقابل ترکمنستان قرار گرفت. بازی رفت در عشق آباد 1-1 شد و در بازی برگشت اندونزی 4-3 پیروز در مجموع با حساب 5-4 راهی مرحله گروهی شد. بازی برگشت این تیم مقابل ترکمنستان در جاکارتا 88 هزار تماشاگر داشت که فعلاً پرتماشاگرترین بازی مسابقات مقدماتی جام جهانی 2014 است.
*نتایج اخیر
اندونزی در سال 2011 دو بازی در مقدماتی جام جهانی و دو بازی دوستانه انجام داده است. این تیم در ماه دسامبر سال گذشته نیز 7 بازی در جام سوزوکی انجام داد که 6 برد و یک باخت بدست آورد. بهترین نتیجه این تیم طی یک سال اخیر پیروزی 6- صفر مقابل لائوس بوده است. اندونزی قبل از رویارویی با تیم ملی ایران یک برد 4-1 مقابل فلسطین و یک باخت 1- صفر مقابل اردن داشته است.
*رتبه در رده بندی فیفا: 131 در جهان، بیستم در آسیا
تیم فعلی: برای دو بازی اول در مقدماتی جام جهانی 20 بازیکن به تیم ملی دعوت شده اند. همه این بازیکنان در لیگ اندونزی شاغل هستند. میانگین سنی تیم 31/3 سال است که جوانترین بازیکن تیم 20 سال و مسن ترین بازیکن نیز 31 ساله است. به جز یک دروازه بان و یک مدافع، بقیه بازیکنان دارای بازی ملی هستند.
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
گزارشی از یک تمرین ملی/ همه چیز تحت تاثیر مجیدی ، کریمی و ابرام چرخی
ورزش > فوتبال ملی - فرهاد مجیدی یا علی کریمی. این اول بیشتر کل کلی به نظر می رسید که شوخی بین چند تماشاگر باشد با ابرام چرخی.
به گزارش خبرآنلاین؛ اسم مجیدی و کریمی و فریاد نام شان چیزی نمانده بود در تمرین تیم ملی که پس از سال ها شاید 20 طرفدار را به ورزشگاه کشانده بود ، دعوایی به پا کند.حدودا 20 یا 30 علاقمند به فوتلبال در آخرین عصر ماه مبارک رمضان به ورزشگاه آزادی آمده بودند تا تمرینات تیم پر ستاره کروش را قبل از بازی با اندونزی از نزدیک ببینند. تمرینی که پیش از آغازش علی کریمی ، مازیار زارع و محمد قاضی پاسخگوی خبرنگاران شده بودند و علی کریمی مدام نگران بود به آغاز تمرین نرسد. او مدام به ساعتش نگاه می کرد و از ترابیان می پرسید:« آقای ترابیان ، نمی رویم؟ تمرین شروع شد. دیر می رسیم.» او که عادت دارد قبل از همه در تمرینات حاضر باشد ، اینجا هم سعی داشت نشان دهد ، هیچ امتیاز ویژه ای نمی خواهد و دوست دارد خیلی حرفه ای در شروع تمرین با مربی تیمش باشد.
کریمی و دوستانش البته این بار با 5 دقیقه تاخیر رسیدند اما کروش که این تاخیر را هماهنگ شده می دانست حتی خم به ابرویش نیاورد تا آنها هم خیلی زود پیراهن های قرمز شان را به تن کنند و تمرین ملی استارت بخورد.
علی کفاشیان ، رئیس سابقا خوش خنده فدراسیون فوتبال هم در این ماه های پایانی ماموریتش کنار زمین ایستاده بود و دقایقی با بچه ها خوش و بش کرد. او در پاسخ به این سئوال که چطور شده سری به تیم ملی زده گفت:« بابا من که خیلی وقت ها می آیم. اینجا کارم است باید بیایم. البته یک وقتی معمولا می آیم که از گزند شما در امان باشم. » در روزی که رئیس فدراسیون به تمرین آمده بود ، ابرام چرخی معروف هم راهی تمرین تیم ملی شده بود تا سوژه اصلی ترین باشد. او آمده بود تا بازیکن مورد علاقه اش یعنی فرهاد مجیدی را تشویق کند و در مقابل کم نبودند آنهایی که آمده بودند تا نام علی کریمی را فریاد کنند.
این تقابل روی سکو ها درحالی شکل می گرفت که کروش در زمین بازی ، کریمی و مجیدی را در ترکیب به عنوان مکمل هم گذاشته بود و در اقدامی عجیب به نظر می رسید برای این چیدمان ناچار به نیمکت نشینی کریم انصاری فرد شده بود ، داشت در یک بازی تمرینی ، هیجان بازی این دو در کنار هم را نسیب تماشاگران می کرد. کریمی پاس می داد و مجیدی مثل موشک استارت می زد.
و اما روی سکو ها ؛ ابرام چرخی اولین استارت را زد. او که اول از همه توانسته بود تیغی به کفاشیان بزند و از دست علی مانگا شاکی بود چون مجبورش کرده بودند روی سکوها بنشیند از حاضرین خواست تا یکصدا تیم ملی را تشویق کنند اما خواسته اش به جایی نرسید و آن وقت خودش دست به کار شد:« ماشالله مهدی رحمتی» او با صدایی بلند فریاد زد و بعد با صدایی آرام گفت:« البته من اگر جای کروش بودم ، شهاب گردان را می گذاشتم توی دروازه. او بازیکن بهتری است!»
و بعد شروع کرد به فریاد نام بازیکن مورد علاقه اش کرد:« ماشالله فرهاد مجیدی ، زیدان فوتبال ایران.» با فریادش همه را به خنده انداخت و بعد گفت:« نه ، زیدان نه ، این فوروارد کوچیکه بارسلونا کیه؟ این آرژانتینیه؟ آه ، مسی . ماشالله مسی ایران، داش فرهاد مجیدی.»
و درست در همین لحظات مردی میان سال که گرد سفیدی بر موهایش نشسته بود از سکوی کناری فریاد زد:« ماشالله علی کریمی» او که پوستری از کارلوس کروش بدست داشت ، مدام کریمی را فریاد می زد و از اینجا کل و کلی اساسی میان شان در گرفت. یکی کریمی را فریاد می زد و دیگری مجیدی. در این بین ، چند نفری هم به نفع کریمی پیش آمدند تا کمی سر به سر ابرام چرخی گذاشته باشند. دیگران هم حسابی روی سکوها می خندیدند البته این سر به سر گذاشتن ها تا مرز دعوا پیش رفت اما خوشبختانه ختم به خیر شد. تیم ملی و تمرینش شده بود فضایی برای کل و کل میان این دو اسم. دو نفری که سعی می کنند در تمرینات ، گرمتر از بقیه با هم باشند. این دو که بزرگترهای تیم هستند و کروش هم حداقل در کوتاه مدت روی شان حسابی ویژه باز کرده است.
با پایان تمرین ، ابرام چرخی خودش را به جمع بازیکنان رساند و از مجیدی دستبندش را طلب کرد. دست بندی که البته کروش به دستان بازیکنان بسته تا شرایط جسمی شان را چک کند. چیزی که فرهاد نمی توانست هدیه اش کند و این قهر لیدر قدیمی فوتبال را به همراه داشت. البته چند نفری از ملی پوشان با فرهاد از او دلجویی کردند و با اتوبوس تیم ملی بردندش به هتل تا با یک دست لباس ملی ، راضی اش کنند.
ورود او به اتوبوس تیم ملی ، کاری که ممکن است خشم کارلوس کروش را به همراه داشته باشد.
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پ.ن
ادم به بعضیا میمونه چی بگه خوب چی میشه هرجفتشونو تشویق کنند؟حالا خوبه تو بازی تمرینی هم تو یه تیم بودن
به جایه اینکه از حرکاته ترکیبیه این 2 تا لذت ببرن منتظرن دعوا کنند و بزنن تو سر و کله همو همدیگرو مسخره کنند