فردا شب کیانوش مثل فیلم بیل را بکش از زیر خاک میاد بیرون باران رو نجات میده دستشو میذاره تو دست باباش و با بغض و احساس گناه به فرید میگه من لیاقت بارانو نداشتم تو خوشبختش کن و بعد میره تو افق محو میشه
بیتا که شکست عشقی خورده میره یه گالن اسید میپاشه تو صورت سینا بعدم خودش رگشو میزنه و در اثر خون ریزی زیاد فوت می کنه
نادر و زیور هم با نقشه سازمان و گیوه چی اینا فرار می کنن ترکیه ولی از اونجا که دیگه نادر مهره سوخته شده تو خیابونای ترکیه یه نفر یه بسته هرویین میندازه تو جیب نادر و نادر به حبس ابد محکوم میشه و زیور که در اثر این اتفاق شوکه شده مشاعرش رو از دست میده و تا اخر عمر در یکی از خانه های سالمندان ترکیه تحت مراقبت و در گمنامی نگهداری میشه
مرضیه هم چون ادم خوبی بوده خدا بهش رحم میکنه و ازمایش ایدزش منفی از اب در میاد و یه عمر با طاها به خوبی و خوشی زندگی می کنن
نوشته شده توسط farshidmm
جواب بصورت نقل قول
