شنهایی که فراموش شدنی نیستند
بالاخره Ubisoft به خودش اومد و بعد از اون گندی که در سال 2008 از این بازی به نمایش گذاشته بود دور شد و باز فضای بازی رو به همون پرنس همیشگی ، محبوب ، و به قولی ایرانی برگردوندشاهزاده ما این بار هم نتوانسته با اون قدرت گذشته خود برگرده ولی باز میشه گفت یه حرفهایی برای گفتن دارد. که طرفداران پروباقرص خود رو راضی نگه داره.
در بازی شاهد بسیاری از مشکلات و نواقص خواهیم بود که نشان میده که باز سازنده بازی در ساخت بازی هول هولکی هم کرده و میشه گفت اون انتظار رو که از بازی داشتیم رو براورده نکرده است
*******************************
گیم پلی...:خیلی تلاش کردم که گیم پلی این بازی رو با DI مقایسه نکنم ولی هر چه دقت می کردم میدیدم با اون هیچ تفاوتی نداره همه جا کلا تکراری انقدر که دیگه حوصله نمیزاره و فقط به احترام پرنس می خواستم زود تموم کنم. اما برخی المان هایی در بازی وجود دارد که واقعا بازی را از سقوط در شن های خودش نجات میدهد.
گیم پلی بازی POP:FOS کاملا اشناست (البته برای بازیبازهای قدیمی) که همگی می دونیم که با یک شمشیرزن حرفه ای روبرو هستیم که با حرکات اکروباتیک و زیبای خود دشمنان خود رو نفله می کنه بلکه به خوبی از درو دیوار بالا میرود. اما این موضوع این بار کمی توی ذوق میزند اول این که دیگه خیلی بیش از حد روی درو دیوار راه می رود انقدر که ادم میگه کمی هم روی زمین باشه بهتره .شاید جاذبه زمین از یاد رفته است که این طور پرنس روی دیوار حرکت میکند. در کنار این موضوع تا ارخ بازی با یک شمشیر هستیم که اینجاش کاملا شاهکاره چون پرنس ما هیچ حرکت قابل توجهی بلد نسیت انجام دهد به جز دکمه زنی های متعدد و پشت سر هم که بازیباز باید بفشارد و در حسرت یک حرکت یا یک شمشیر دوم باشد. به شخصه همش از روی دشمنان میپریدم که از صحنه های گاه زیبای ضربه زدن لذت ببرم. با این همه گیم پلی بازی نکات مثبتی دارد که این نواقص رو برای بازیباز کم رنگ میکند
نه تنها وجود نیروی خنجر شنی و کنترل زمان بلکه 3 نیروی دیگر به مرور به پرنس ما داده می شود که 1- امکان کنترل اب یا همون یخ بستن انها که به زیبایی هر چه تمام در بازی گنجانده شده است
2- امکان مرئی کردن و نامرئی کردن قسمت های مالوم شده از دیوارها ،ستونها، و چوبها است3-امکان پرش روی هوا که با یک دکمه شما رو به اولین مکان روی سر دشمن فرود میاورد همه این موارد با گذشت در بازی توسط یک زن به اسم Razia (راضیه) به پرنس ما د اده می شود. ما می توانیم با کمک این قدرت ها معماهای بسیار جالب در بازی رو حل کنیم المانی که از جمله اولویت های جلوگیر کننده از سقوط بازی هستش معما ها کاملا به ترتیب و دقیق کار شده است و مانند Di نیست که به شعور بازیباز ها توهین کند.
بالاخره پرنس ما در اواخر بازی یک شمشیر پرقدرت به دست می اورد که با یک ضربه کار هر موجودی را تمام می کند این شمشیر کمی از روند یک نواختی دکمه زنی های بی مهتوا کاسته و شوروشوق تازه ای با بازیباز می دهد. گیم پلی بازی با این که راضی کننده بود ولی ان انتظارات رو براورده نمی کند و هنوز همه در کف اون مهرات بی منتهای پرنس قسمت دوم باقی خواهیم ماند
امتاز...: 8
*****************************
موزیک و صدا..: در صدا گذاری بازی اولین چیزی که بسیار جالب خواهد بود صداگذاری فارسی خواهد بود که میشه گفت بسیار بهتر از قسمت قبلی کار شده و دیالوگهاشون بسیار واضحتر هستند با این که کمی لحجه افغانی به خود گرفته اما باز شنیدنی هستند و مهمتر این که فقط هیولاها فارسی حرف می زدند و شاهزاده فارسی ما از این گویش بیبهره بود. اهنگ و موزیک بازی نیز تم شرقی..غربی دارد ..که خوب کار شده از افکتهای کمی بد بگذریم در کل نواختشون با دقت و ظرافت کار شده است.اما برخی جاها موزیک بی دلیل مینوازد و هم این تعداد تکرار موزیکها زیاد هستش.
امتیاز...: 8
****************************
گرافیک..: گرافیک بازی رو در نقدهای خارجی زیاد مورد توجه قرار ندادن ولی از حق نگزریم گرافیک بازی بسیار زیبا و چشم نواز کار شده است. از همان شروع بازی محیط با ان طراحی زیباش محو کننده هستش و یکی از دلایل اصلی برای دوام و ادامه بازی هستش . در برخی از مراحل اگر کمی به کاشی کاری ها و نمای داخلی امارتها توجه کنیم بسیار دقیق طراحی شده است و این طراحی در کنار نورپردازی و رنگ بندی بسیار زیبا منحصر به فرد شده است طراحی خود شخصیت ها متفاوت کار شده است خود پرنس ما خوب با جزییات کار شده اما باقی کارکترها از جمله Malik مالک و راضیه از اون ظرافت خاص برخوردار نیستند حتی گاه حرکات لبهایشان نامطقارن با صداگذاری هستشدشمنان هم که تنوع بسیار کمی دارند و همشون بسیار ساده هستند . به شخصه خودم از اب و یخ بستن هایشان لذت بردم واقعا زیبا درست شده و بازیباز را جذاب به ادامه دادن می کند.
امتیاز...: 9
***************************
داستان و هیجان..: یکی از نکات بسیار قابل توجه سری های قبل وجود یک داستان خوب و کامل بود (البته به جز قسمت 4) این بار داستان کمی کلیشه ای شده و برای گیمرها تکراری خواهد بود ...پرنس ما از سفر بازگشته و شهر را غرق در خون و اتش میبیند او در راه برادر خود را میبیند که قصد دارد برای نجات شهر می خواهد به کمک یک مدال نیروی جادویی پادشاه سلیمان را ازاد کند تا به کمک کشور و ملت بیاید..اما این کار به جای کمک موجودات شنی را ازاد می کند که شو بوده و با دست زدن به هر کس انها را به سنگ تبدیل میکند ..پرنس در ادامه راه به یک مکان اشنا می رسد که زنی به اسم راضیه در ان میبیند که به پرنس می گوید ان ارتشی که ازاد شده در واقع ارتش اصلی سلیمان نیستند و انها جادویی هستند که ازاد شده اند و پرنس باید با کمک مدال که نصفش در دستان مالک هست اوضاع رو به حالت قبل برگرداند...اما اگر این برادر......داستان بازی زیاد هم بد نیست خوب شروع می شود و با کمی طول دادنشکه زیاد وقت بازیباز را نخواهد گرفت تمام میشود ان هم به یکباره. که اگر بازیباز در یک روز وقت خودرا بگزادر به راحتی تمام خواهد کرد چون دشمنانی که در بازی هستند هوش مصنوعی ندارندو به جاش شن در مخشان فرو رفته پرنس به اسانی با ضربات متعدد انها را از پا در میاورد و به مرور قدرت هایی به اوداده می شود که 1- دور بدن پرنس به سنگ تبدیل می شود که مانع از اسیب زیاد می شود 2- یک نوع مشت قوی که با هر بار استفاده ان می توان شدمنان متعددی را پراکنده یا بکشید 3-یک نوع سیستم سنگ یخی که با ضربه ضدن انهارو هم فرستاده می شود و قدرت ضربه را چند برابر می کند 4- یک نوع نیروی قرمز رنگ که مانع از رفتن زیاد جان پرنس می شود و د راخر نیروی کنترل زمان که برای همه کاملا اشنا هستش.
کلیه مراحل میشهگفت یک نوع کپی برداری از قسمت دوم به حساب میاید شاید این موضوع رو می توان زمان رویداد بازی که اتفاقات فی مابین قسمت اول و دوم رو نمایش می گذارد ..
ولی کی سوال پیش میاید...پس کی این پرنس ما وقت استراحت یا زندگی پیدا کرده است..؟
امتیاز...: 8
**********************
امتیاز کل..: 8.5