تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 15 از 26 اولاول ... 511121314151617181925 ... آخرآخر
نمايش نتايج 141 به 150 از 256

نام تاپيک: حافظ

  1. #141
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    اين غزل را بايد با صداي استا شجريان شنيد

    روز وصل دوستداران ياد باد
    ياد باد آن روزگاران ياد باد

    کامم از تلخی غم چون زهر گشت
    بانگ نوش شادخواران ياد باد

    گر چه ياران فارغند از ياد من
    از من ايشان را هزاران ياد باد

    مبتلا گشتم در اين بند و بلا
    کوشش آن حق گزاران ياد باد

    گر چه صد رود است در چشمم مدام
    زنده رود باغ کاران ياد باد

    راز حافظ بعد از اين ناگفته ماند
    ای دريغا رازداران ياد باد

  2. #142
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۰۴
    جمالت آفتاب هر نظر باد
    ز خوبی روی خوبت خوبتر باد
    همای زلف شاهين شهپرت را
    دل شاهان عالم زير پر باد
    کسی کو بسته زلفت نباشد
    چو زلفت درهم و زير و زبر باد
    دلی کو عاشق رويت نباشد
    هميشه غرقه در خون جگر باد
    بتا چون غمزه‌ات ناوک فشاند
    دل مجروح من پيشش سپر باد
    چو لعل شکرينت بوسه بخشد
    مذاق جان من ز او پرشکر باد
    مرا از توست هر دم تازه عشقی
    تو را هر ساعتی حسنی دگر باد
    به جان مشتاق روی توست حافظ
    تو را در حال مشتاقان نظر باد

  3. #143
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۰۵

    صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
    ور نه انديشه اين کار فراموشش باد

    آن که يک جرعه می از دست تواند دادن
    دست با شاهد مقصود در آغوشش باد

    پير ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
    آفرين بر نظر پاک خطاپوشش باد

    شاه ترکان سخن مدعيان می‌شنود
    شرمی از مظلمه خون سياووشش باد

    گر چه از کبر سخن با من درويش نگفت
    جان فدای شکرين پسته خاموشش باد

    چشمم از آينه داران خط و خالش گشت
    لبم از بوسه ربايان بر و دوشش باد

    نرگس مست نوازش کن مردم دارش
    خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد

    به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
    حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد

  4. #144
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۰۶

    تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
    وجود نازکت آزرده گزند مباد

    سلامت همه آفاق در سلامت توست
    به هيچ عارضه شخص تو دردمند مباد

    جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
    که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد

    در اين چمن چو درآيد خزان به يغمايی
    رهش به سرو سهی قامت بلند مباد

    در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
    مجال طعنه بدبين و بدپسند مباد

    هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بيند
    بر آتش تو بجز جان او سپند مباد

    شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
    که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد

  5. #145
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۰۷

    حسن تو هميشه در فزون باد
    رويت همه ساله لاله گون باد

    اندر سر ما خيال عشقت
    هر روز که باد در فزون باد

    هر سرو که در چمن درآيد
    در خدمت قامتت نگون باد

    چشمی که نه فتنه تو باشد
    چون گوهر اشک غرق خون باد

    چشم تو ز بهر دلربايی
    در کردن سحر ذوفنون باد

    هر جا که دليست در غم تو
    بی صبر و قرار و بی سکون باد

    قد همه دلبران عالم
    پيش الف قدت چو نون باد

    هر دل که ز عشق توست خالی
    از حلقه وصل تو برون باد

    لعل تو که هست جان حافظ
    دور از لب مردمان دون باد

  6. #146
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۰۸

    خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
    ساحت کون و مکان عرصه ميدان تو باد

    زلف خاتون ظفر شيفته پرچم توست
    ديده فتح ابد عاشق جولان تو باد

    ای که انشا عطارد صفت شوکت توست
    عقل کل چاکر طغراکش ديوان تو باد

    طيره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد
    غيرت خلد برين ساحت بستان تو باد

    نه به تنها حيوانات و نباتات و جماد
    هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد

  7. #147
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۰۹

    دير است که دلدار پيامی نفرستاد
    ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

    صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
    پيکی ندوانيد و سلامی نفرستاد

    سوی من وحشی صفت عقل رميده
    آهوروشی کبک خرامی نفرستاد

    دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
    و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد

    فرياد که آن ساقی شکرلب سرمست
    دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

    چندان که زدم لاف کرامات و مقامات
    هيچم خبر از هيچ مقامی نفرستاد

    حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
    گر شاه پيامی به غلامی نفرستاد

  8. #148
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۱۰

    پيرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
    وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

    از راه نظر مرغ دلم گشت هواگير
    ای ديده نگه کن که به دام که درافتاد

    دردا که از آن آهوی مشکين سيه چشم
    چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد

    از رهگذر خاک سر کوی شما بود
    هر نافه که در دست نسيم سحر افتاد

    مژگان تو تا تيغ جهان گير برآورد
    بس کشته دل زنده که بر يک دگر افتاد

    بس تجربه کرديم در اين دير مکافات
    با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

    گر جان بدهد سنگ سيه لعل نگردد
    با طينت اصلی چه کند بدگهر افتاد

    حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود
    بس طرفه حريفيست کش اکنون به سر افتاد

  9. #149
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۱۱

    عکس روی تو چو در آينه جام افتاد
    عارف از خنده می در طمع خام افتاد

    حسن روی تو به يک جلوه که در آينه کرد
    اين همه نقش در آيينه اوهام افتاد

    اين همه عکس می و نقش نگارين که نمود
    يک فروغ رخ ساقيست که در جام افتاد

    غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد
    کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

    من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم
    اينم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

    چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار
    هر که در دايره گردش ايام افتاد

    در خم زلف تو آويخت دل از چاه زنخ
    آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد

    آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بينی
    کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد

    زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت
    کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد

    هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است
    اين گدا بين که چه شايسته انعام افتاد

    صوفيان جمله حريفند و نظرباز ولی
    زين ميان حافظ دلسوخته بدنام افتاد

  10. #150
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sm73_ssa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    438

    پيش فرض

    غزل ۱۱۲

    آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد
    صبر و آرام تواند به من مسکين داد

    وان که گيسوی تو را رسم تطاول آموخت
    هم تواند کرمش داد من غمگين داد

    من همان روز ز فرهاد طمع ببريدم
    که عنان دل شيدا به لب شيرين داد

    گنج زر گر نبود کنج قناعت باقيست
    آن که آن داد به شاهان به گدايان اين داد

    خوش عروسيست جهان از ره صورت ليکن
    هر که پيوست بدو عمر خودش کاوين داد

    بعد از اين دست من و دامن سرو و لب جوی
    خاصه اکنون که صبا مژده فروردين داد

    در کف غصه دوران دل حافظ خون شد
    از فراق رخت ای خواجه قوام الدين داد


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •