تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 136 از 137 اولاول ... 3686126132133134135136137 آخرآخر
نمايش نتايج 1,351 به 1,360 از 1366

نام تاپيک: نثرهای عاشقانه

  1. #1351
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض





    می ترسم
    می ترسم روزی بیاید که دیگر دلی برای لرزیدن نباشد .
    می ترسم روزی بیاید که هیچ واژه ای ازته دل نوشته نشود .
    دیگر هیچ عاشقی از سر عشق بوسه ای
    برگونه ی معشوقش نزند .
    می ترسم دیگر دلتنگی رهایمان نکند
    شانه ها دیگر مرحم هیچ دردی نباشد
    عشق افسانه شود .
    حتی
    می ترسم سیگار روح بی قرار هیچ مردی را
    آرام نکند
    و
    من هیچ جایی در نوشته های تو نداشته باشم .
    وای برمن!
    که باوجود اینهمه ترس هنوز
    به ستاره ی روی
    گل سری خیره مانده ام که تو
    در هیچ شعری
    ننوشتی اش...
    .
    .
    .

    پریساسمیعی

  2. 4 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1352
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض

    ﺑـﺮﺧـﯽ ﻭقـﺖ ﻫـﺎ ﻣـﺎ ﺁﺩﻡ ﻫـﺎﻳـﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـﺖ ﺩﺍﺭﻳـﻢ ﻛـﻪ
    ﺩﻭﺳـﺘـﻤـﺎﻥ ﻧـﻤـﯽ ﺩﺍﺭﻧـﺪ ،
    ﻫـﻤـﺎﻥ ﮔـﻮﻧـﻪ ﻛـﻪ ﺁﺩﻡ ﻫـﺎﻳـﯽ ﻧـﻴـﺰ ﻳـﺎﻓـﺖ ﻣـﯽ ﺷـﻮﻧـﺪ ﻛـﻪ
    ﺩﻭﺳـﺘـﻤـﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧـﺪ، ﺍﻣـﺎ ﻣـﺎ ﺩﻭﺳـﺘـﺸـﺎﻥ ﻧـﺪﺍﺭﻳـﻢ .
    ﺑـﻪ ﺁﻧـﺎﻧـﯽ ﻛـﻪ ﺩﻭﺳـﺖ ﻧـﺪﺍﺭﻳـﻢ ﺍﺗـﻔـﺎﻗـﯽ ﺩﺭ ﺧـﻴـﺎﺑـﺎﻥ ﺑـﺮ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺭﻳـﻢ ﻭ
    ﻫـﻤـﻮﺍﺭﻩ ﺑـﺮ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺭﻳـﻢ ،
    ﺍﻣـﺎ ﺁﻧـﺎﻧـﯽ ﺭﺍ ﻛـﻪ ﺩﻭﺳـﺖ ﻣـﯽ ﺩﺍﺭﻳـﻢ
    ﻫـﻤـﻮﺍﺭﻩ ﮔـﻢ ﻣـﯽ ﻛـﻨـﻴـﻢ ﻭ
    ﻫـﺮﮔـﺰ ﺍﺗـﻔـﺎﻗـﯽ ﺩﺭ ﺧـﻴـﺎﺑـﺎﻥ ﺑـﻪ ﺁﻧـﺎﻥ ﺑـﺮ ﻧـﻤـﯽ ﺧـﻮﺭﻳﻢ . . .
    " ﺷﻞ ﺳﯿﻠﻮﺭ ﺍﺳﺘﺎﯾﻦ "

  4. #1353
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض






    خواب ديدم بيداری
    من در برابر چشم های زيبايت و نگاه معصومانه ات هميشه کم آوردم.
    گفتی زيبا بنويس
    اما من معنی انديشه های ترا کم دارم.
    ميدانم که هنوز هم مهر بانی ...
    دستهای مهربانت کجاست؟

  5. 2 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #1354
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض




    بیا گاهی به خودت دروغ بگو...
    چند دروغ ساده؛
    مثل:
    من خوبم...
    آرامم، خوشحالم...
    بیا گاهی اشتباه کن، اشتباه بنویس...
    خواهر، خواستن، خواهش را بدون "واو" بنویس...
    ترس را با هر "ط/ت" که دوست داشتی بنویس...
    و ببین که آب از آب تکان نمی خورد!
    که زندگی راه خودش را می رود!
    که چرخ زندگی با اشتباه تو نمی ایستد!
    اصلا بیا گاهی خودت را به کوچه علی چپ بزن...
    توی کوچه علی چپ قدم بزن...
    راه برو، سوت بزن...
    نگو یکبار باختم، تعطیل!
    دیگر بازی نمی کنم!
    زندگی با این باختن ها،
    این افتادن ها،
    این زمین خوردن هاست که زندگی می شود!
    خطر کن بی پروا...
    سر چیزهای بزرگ زندگی!
    کارت، اعتبارت، جانت حتی...
    این همه احتیاط که چه؟!
    که خط نیفتد روی شیشهء دلت؟!
    بیا یک بار بی هدف، بی نقشه، بی قطب نما راه بیفت...
    بی توشه حتی...
    برو بباز!
    نترس! بازی کن...
    آن قدر تا چیزی برای باختن نماند!
    تا از دست دادن عادت شود و باختن پالایش روح...
    باور کن زمین خوردن جزیی از زندگیست!
    بازی کن...

  7. 3 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #1355
    داره خودمونی میشه نگار بانو's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2014
    محل سكونت
    تهرانـــ
    پست ها
    88

    پيش فرض

    ساده است. دیوارها را که برداری سقف میریزد. دو ضربدر دو مساوی چهار. چطور انتظار داری که هیچ دیواری بین آدم ها نباشد؟
    این همه نزدیک شدن به آدم ها، ویرانی رابطه است.
    هندسه بخوان، ریاضی رابطه را بلد باش، گیرم که خودتان ستون باشید بی نیاز از دیوار، اما محاسبه کن، فکر کن، فاصله ها را بشناس....

  9. این کاربر از نگار بانو بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #1356
    ناظر انجمن هنر هفتم hp722's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    Loneliness
    پست ها
    4,827

    پيش فرض

    خودم پراندمت نازنين
    وقتي با حرف هايم بهت بال دادم
    حالا رنگ آسمانه اي ديگر را به رخم من مي کشي؟

  11. این کاربر از hp722 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #1357
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض دارم امید به ره فردا










    دارم امید به راه فردا
    راز دنیا
    باشدش روز و شب در کنارم
    او را بینمش در دل عاشقانه
    پیمانه در پیمانه فشانم
    سوی فردا
    راه زیبا
    باشدش در راه او گل فشانه
    گام به گامش شوم من عاشقانه
    یک دم
    پاک و زیبا
    بینمش او را من در جماعت
    بهر او جان دهم هر زمان عاشقانه
    خوانم او را
    پاک و زیبا
    بینمش او را من عاشقانه
    بر سرای راه جاودانه .




    اسماعیل شجاعیان
    Last edited by - Saman -; 03-03-2015 at 17:01.

  13. #1358
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض

    این کاغذ ها را ببین
    همه خالی مانده اند
    نمی دانم چرا همیشه فکر می کردم یک دنیا حرف برای گفتن دارم
    یک دنیا حرف های ناگفته که تا به حال نشنیده ای
    همیشه فکر می کردم اگر روزی قرار باشد از تو بنویسم،
    تمام این کاغذ ها سیاه میشود.
    اما امروز که شروع به نوشتن کردم،دیدم حتی یکی از آنها هم پر نشده اند.
    پس این همه حرف که روی دلم سنگینی میکند چیست ؟
    دلم پر است
    پر است از حرف هایی که دوست دارم فقط تو بدانی
    اما راستش نه به زبان می آید و نه می توانم بنویسم آنها را
    بیا این کاغذ ها را جمع کن
    تازه فهمیدم دلم لبریز از حرف نیست
    لبریز از یک حس است
    حس دلتنگی ..
    حالا من مانده ام و یک دنیا حرف که نه گفتنی است و نه نوشتنی
    بیا این کاغذ ها را جمع کن
    من چیزی برای نوشتن ندارم …

    دلم برای کسی تنگ است


  14. #1359
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض



    میلیون ها و میلیارد ها آدم توی این دنیا هستند و همه شان می توانند بی تو زندگی کنند،
    آخر من بدبخت چرا نمیتوانم؟



    رومن گاری / خداحافظ گری کوپر






    وبلاگ حوض نقاشی


  15. 6 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #1360
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض






    آن اوایـل، می تـرسیـدم

    مثـل سنـگ شـده بــودم

    فکــر می کـردم وقتــی کنـارم نباشــی،
    نمی تـوانـم رنـده بمانــم

    اما شـب هـای زیـادی را پشـت سـر گذاشتـم
    و دربـاره ی ایـن که چگونـه مـرا به اشتبـاه انـداختـی، فکـر کـردم

    پـس از آن، قـوی شـدم
    و یـاد گرفتـم چگـونه تنهـا بمانـم

    و وقتـی از دوردسـت ها برگشتــی
    آمــدم تا تـــــــو را ببینــم
    ولـی با نــگاه غمگینـت مواجـه شـدم

    آن قفـل های لعنتــی را بایـد عــوض می کــردم!
    باید کلـــید هایـت را می گرفتــــم!

    بـرای یـک بـار هـم که شـده، بایـد می دانستـم کـه
    برگشتــه ای تـا آزارم بـدهـی

    همیـن حـالا بـرو بیـرون
    همیـن حالا بـرگـرد
    چـون این جـا دیـگر کسـی به تـو خـوش آمـد نمی گویـد

    تــــو همـان کسی هستـی که می خواسـت با خـداحافـظی، به مـن صدمـه بزنـد
    فکـر می کنـی فـرو ریختـه ام؟
    یا که فکـر می کنـی ( بـدون تـــو ) مــرده ام؟

    نــه! زنــده می مانــم
    از زمــانی که یــاد گرفــته ام چگــونـه عشــق بـورزم،
    می دانــم که زنــده خواهـــم مانـــد

    تمـــام هستی ام را وقـف زنــدگی کـرده ام
    با تمــام وجــود عشـــق ورزیــده ام
    و زنــده خواهــم مانـد

    بـرای ایـن که از هم گسســته نشــــوم،
    تمـام زورم را زدم

    سخــت تـلاش کــردم
    تا قلــب شکســته ام را مــداوا کنــم

    و شــب هـای زیــادی را ســپری کــردم
    در حــالی که بـرای خـودم تاسـف می خــوردم

    عــادت داشتـــم گریـــه کنـــم
    امـا حـالا ســرم را بالا می گــــیرم

    و تـو مــرا می بینــی
    که تغییــر کــرده ام

    مــن آن فـــرد مقیــد و محقـــر نیستـــم
    که همچنـــان به تــــــو عشـــق می ورزد

    و حـــالا احســاس می کنـــی که رهـــا شـــده ای
    و از مــن انتظـــار داری که با کـــس دیـــگری نباشـــم

    ولـــی مــن تمــــام عشقـــم را برای کســی نــگه داشـــته ام،
    که عاشقـم باشد

    همیـن حـالا بـرو بیـرون
    همیــن حـالا برگـرد
    چــون ایـن جــا دیــگر کســی به تـــو خـوش آمـــد نمی گویـــد

    تو همـاان کسـی هستـی که می خواسـت با خـداحـافـظی، به مـن صدمــه بزنــد
    فکـر می کنـی فـرو ریختـه ام؟
    یا که فکـر می کنــی ( بـدون تــو ) مــرده ام؟

    نـه! زنــده می مانــم
    از زمــانی که یــاد گرفتــه ام چگـونــه عشــق بــورزم،
    می دانــم که زنــده خواهــم مانــد

    تمــام هستـی ام را وقــف زنــدگی کــرده ام
    با تمــام وجــود عشــق ورزیــده ام
    و زنــده خواهـــم مانـــد






















































      محتوای مخفی: متن اصلی 



    At first I was afraid
    I was petrified

    Kept thinking I could never live
    without you by my side


    But then I spent so many nights
    thinking how you did me wrong

    And I grew strong
    And I learned how to get along

    and so you're back
    from outer space
    I just walked in to find you here
    with that sad look upon your face

    I should have changed that stupid lock
    I should have made you leave your key
    If I had known for just one second
    you'd be back to bother me


    Go on now go walk out the door
    just turn around now
    'cause you're not welcome anymore

    weren't you the one who tried to hurt me with goodbye
    Did you think I'd crumble
    Did you think I'd lay down and die

    Oh no, not I
    I will survive
    oh as long as i know how to love
    I know I'll stay alive
    I've got all my life to live
    I've got all my love to give
    and I'll survive
    (I will survive (hey hey

    It took all the strength I had
    not to fall apart
    kept trying hard to mend
    the pieces of my broken heart
    and I spent oh so many nights
    just feeling sorry for myself
    I used to cry
    But now I hold my head up high
    and you see me
    somebody new
    I'm not that chained up little person
    still in love with you
    and so you felt like dropping in
    and just expect me to be free
    But now I'm saving all my loving
    for someone who's loving me

    Go on now go walk out the door
    just turn around now
    'cause you're not welcome anymore

    weren't you the one who tried to break me with goodbye
    Did you think I'd crumble
    Did you think I'd lay down and die

    Oh no, not I
    I will survive
    oh as long as i know how to love
    I know I'll stay alive
    I've got all my life to live
    I've got all my love to give
    and I'll survive
    I will survive oh

    Go on now go, walk out the door
    just turn around now
    'cause you're not welcome anymore

    weren't you the one who tried to break me with goodbye
    Did you think I'd crumble
    Did you think I'd lay down and die

    Oh no, not I
    I will survive
    oh as long as i know how to love
    I know I'll stay alive
    I've got all my life to live
    I've got all my love to give
    and I'll survive
    I will survive
    I will survive...!



  17. 4 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •