با سپاس فراوان
ببخشید از اینکه سوالاتم را تکرار می کنم. این دفعه با مثال هایی
1- مثلا ایا این امکان وجود دارد که در علم ژنتیک ما به مرحله ای برسیم که مثلا چشم های فلان شخص را که آبی است، با یک تغییر ژنتیکی چشم های همان فرد را سبز کنیم؟
در این مورد تا جایی که اطلاع دارم پاسخ منفی هست. چون اصولا به چیزی "تغییر ژنتیکی" میگیم که ژنتیک فرد رو تحت تاثیر قرار بده یعنی ژنوم موجود در تک تک سلولهای بدن فرد اون یک توالی خاص ژنیتیکی ش تغییر پیدا کنه که این هم فقط از طریق وراثت و در نسل بعد امکان پذیر هست.
چیزی که شما مد نظرتونه دیگه تغییر ژنتیکی نمیشه بلکه تغییر بیوشیمیایی میشه. یعنی مثلا میزان رنگدانه ی موجود در ماهیچه های مردمک چشم رو به وسیله ی یک بیو کمیکال تغییر بدن. اون وقت این تغییر در همون نسل آشکار میشه ولی احتمالش هست که تاثیر این ماده ی شیمیایی به نوعی از طریق رساناهای شیمیایی به قسمتهای مختلف بدن برسن، اندامهای مولد سلول جنسی رو تحت تاثیر قرار بدن و اون وقته که صفت به نسل بعد منتقل میشه.
نمونه ی این آزمایشها (البته غیر قانونی) در آلمان در زمان فرمانروایی رایش سوم انجام میشد عمدتا در نیروگاه آشویتس که الان هم اگر ویکیپدیا رو سرچ کنید تاثیرات ژنتیکی اون آزمایشها بعضا مشادهده میشه در نقاطی از آلمان. مثلا دهکده ای وجود داره که فراوانی دوقلوزایی اون هم تک جنس و دارای چشمان آبی خیلی زیاد هست که اون رو نتیجه ی آزمایشهای زمان نازیها می دونند. البته تا جایی که من سرچ کردم جزییات دقیقی از چگونگی این آزمایشها جایی منتشر نشده.
2- یک سوال کلی تر اینکه تغییرات ژنتیکی فقط در مورد جسم است؟ یا اینکه خلق و خو را نیز شامل می شود؟ یعنی ما می توانیم - البته یک روزی- مثلا ژن دروغ را از یک فرد حذف کنیم یا اینکه اضافه کنیم.
خوب این سوالتون خیلی گسترده هست و نیاز به توضیحات تخصصی زیاد داره که می دونم از حوصله ی بحث شما خارجه. ولی به طور خلاصه خصوصیات خلقی انسان هم تا جایی که امروز کشف شده بر روی ژن های فرد تعریف میشن. مثل قاتلین بالفطره و ... بنابراین امکانش هست با دست ورزی ژنتیکی روزی خلق و خوی انسانها هم بتونه تحت کنترل در بیاد. ولی؛ همونطور که گفتم نیاز به توارث هست و تغییر ژنتیکی در نسل والدین نمودی پیدا نمی کنه.
این نکته رو هم طبق مشاهدات خودم اضافه می کنم: ببینید طبیعت نهاد بسیار تغییر پذیر و سازگار شونده ای هست. و این یعنی این که هیچ چیز در اون مطلق نیست. اگر طی تکامل صفت خلقی خاصی مثل دروغ گفتن به وجود اومده هیچ تضمینی وجود نداره که در صورت حذف شدن دوباره به وجود نیاد. چون ممکنه شرایطش فراهم بشه و در انتخاب طبیعی دوباره پیروز بشه.
البته بازم میگم بحث در مورد نمود ژنتیکی صفات خلقی خیلی گسترده هست. اگر علاقمند بودید در تاپیک جدید مطرح بفرمایید.
3- آیا تغییرات ژنتیکی شامل موراد اکتسابی نیز هست؟ مثلا می شود کاری کرد که فرد بدون اکتساب علم، با یک تغییر ژنتیکی مثلا زبان انگلیسی را خود به خود فرا بگیرد؟
4- یک مثال هم در مورد تغییرات ظاهری.مثلا می شود کاری کرد که خرگوش کله اش مثل شیر شود و ...
پرسش 3 و 4 رو با هم پاسخ میدم با استفاده از یک مثال ساده.
ببینید واحدهای زیستی که ما توی طبیعت می بینیم دقیقا مثل ساختمون ها و بناهایی هستن که توی یک شهر وجود دارن. مثلا شما وقتی بلندترین برج دنیا رو در دبی می بینید که داره ساخته میشه مطمئن هستید که پی بنا با اون چیزی که مثلا برای ساخت استادیوم آزادی استفاده شده تفاوت زیادی داره! یا مثلا پی سازی یک استخر با پی سازی یه پل هوایی. و سوال شما در اینجا مثل این می مونه که بگیم آیا میشه روی پل هوایی برج درست کرد.
البته مثالم چندان دقیق نیست ولی مقصودم اینه که اگر شما موجودی رو به شکل شیر یا خرگوش می بینید معنیش اینه که بی نهایت فرایند ژنتیکی - فیزیکی - زیستی - شیمیایی - تکاملی و ... دست به دست هم دادن تا این موجود به این صورت به وجود اومده. همونطور در مورد یادگیری مهارت ها مثل زبان انگلیسی.
بر این اساس به نظرتون میشه کل اون فرایندها، پیوندها و ساختارها رو چنان در یک موجود تغییر داد که مثلا سر شیر و بدن خرگوش داشته باشه؟ یا بدون پیش نیازها مهارتی فرابگیره؟
البته اینم بگم در علم هیچ چیز غیر ممکن نیست و اگر پیش نیاز این تغییرات فراهم بشه (یعنی موادی که بتونن سلول رو چنان در کنترل بگیرن که به جای سنتز مواد طبیعی بره به سمت تولید مواردی متفاوت که در نهایت عضوی متفاوت ایجاد می کنه) ممکنه چنین مواردی هم داشته باشیم. ولی منطق طبیعت آهسته کاری هست و هر اقدامی رو که مغایر با این آهسته کاری صورت بگیره (توسط انسان و علم و ...) پس میزنه و اونجاست که نتایج غیر از چیزی میشن که انتظار میره!
ببخشید می دانم که سوال هایم یک مقداری چاشنی تخیل هم دارد، که البته دلیل دارد.