>> بهترین رشته چیست ؟ <<

[saho69]

من نه برق میخونم نه مکانیک ...
راستش هردورشته کاملا اشباع شده...
اما اگه برق (مخصوصاقدرت)خوب بخونیویه جیز بارت باشه کارخوب گیرت میاد..
اما مکانیک دیگه نه....

[MasterGeek]

اول اینکه من خوشحال میشم اگر تونسته باشم کمکی به شما دوستان کرده باشم....جامعه ما هرچه بیشتر افراد موفقتر و شادتری رو داشته باشه...محل بهتری واسه زندگی خودمون هست.

ا 1. چه چیزی باعث میشه یه مهندس، مهندس خوبی بشه؟ این که مثلاً فرد یه دانشگاه خوب مثل شریف یا امیرکبیر یا تهران یا صنعتی اصفهان بره می تونه تضمین کنه که اون مهندس، مهندس خوبیه؟ یا بیشتر تجربه باعث میشه یه مهندس خوب بشه؟
ممنون

1. دانشگاه خوب قبول شدن، لزوما به معنی مهندس خوب شدن نیست بهیچ وجه! من خودم توی یکی از مثلا دانشگاههای خوب بودم...و الان هم ارشد رو توی یکی از به اصطلاح تاپها میخونم...
اول اینکه نباید به این مسئله به شکل سیاه و سفید نگاه کنین (مثل خیلی چیزای دیگه)....
از یه طرف دانشگاه خوب بهیچ وجه به معنی تربیت کردن مهندس خوب نیست...... متاسفانه خیلی دیدم همکلاسی هائی (به خصوص توی ارشد) که از دانشگاهای تاپ ایران بودن ولی عملا ماشین امتحان بودن....نه نبوغی, نه خلاقیتی و نه دید درستی....یکی از مهمترین مسائل همین داشتن دید هست.....شما توی دانشگاهها خیلی از دانشجوها رو پیدا میکنید که نمرهای بعضا خوبی هم میگیرن ولی بدون بینش لازم هستند و در واقع فقط درسها رو خوب میخونن و نمره خوبی هم میگیرن....خیلی ازینها اتفاقا با استعداد هم هستند....اما اون دید رو ندارند....اینا بعدا ممکنه یکی از اساتید شما بشن به نظر من 40درصد اساتید ازین تیپ هستند. یکی از بارزترین مشخه هاشون اینه که توی کارای تحقیقاتی جدی می لنگن.....
اما آیا همه اینطورین؟ نه خیلی از دانش آموخته های شریف و تهران، جزء تاپها هستند و اتفاقا دید خوبی هم دارند...بهرحال کنکور درست یا غلط نه شکل دقیق و خطی بلکه تا حدی دانش آموزها رو غربال میکنه این میشه باعث این مطلب که بگم که شما هرچه دانشگاه بهتری قبول شین راحتتری میتونین خوب باشین...درسته که همه چیز دست خود فرده ولی محیط مثل کاتالیزور تاثیر خودشو میزاره.....
همونطوری که گفتم نسبی هست....این امکان وجود داره که یه نفر بدون حتی وارد شدن به دانشگاه در بالاترین سطح کسب علم کنه ولی خوب نمیشه همه چیزو ایده آلیستی دید...

اینکه چکار کنیم که مهندس خوبی باشیم؟ بهتر از توضیح دادن یه چیز گنگ "مهندس خوب" اینه که بگم شما مشخصه این تیپ آدمها رو در آدمهائی میبینین که عاشق کار و رشته شون هستند. این اصل بنیادین هست و باید بگم اگر این اصل نباشه....حداکثر مهندس متوسطی میشین (که اینم خیلی خوبه و خیلی به سر صنعت ایران زیاده واسه همین عنوان خوب ذاتا گنگه ولی خوب مجبوریم ازش استفاده کنیم)
وقتی این حل شه خیلی از مسائل مثل به روز بودن..تن به کار بودن...زیرک بودن...دید داشتن و ... خودبخود حل میشه.....قطعا اینجور آدمها رو (در خارج دنیای مهندسی هم بگردین ... فرقی نداره)
ضمنا هرچه با خودمون بیشتر دوست باشیم و خودمون رو بیشتر بشناسیم توی این زمینه موفقیم و کمتر خودمونو گول میزنیم
اگر مصداق کسائی نباشیم که هدفشون گم هست و چندان علاقه شون رو جدی نمیگیرن و تا حدی راه رو درست اومده باشیم...ازونجائی که همه این علوم (مثلا مهندسی ها) شاخه های یک درخت تنومند هستند (ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی)...اینو واسه این میگم که الان خیلی از دوستان رشته ها رو انتخاب کردن...اگر شما در اینجا انتخاب غلطی نکردین (مثلا عاشق شیمی و متنفر از فیزیک بودین ولی مهندسی برق و مکانیک یا عمران رو زدید) همیشه این مسئله علاقه رو میشه تقویت یا تضعیف کرد و اینم چیز مطلقی نیست. به لحاظ روانشناسی هر چه شما از چیزی بیشتر بدونین بطوریکه روش مسلط شین تقریبا همیشه علاقه تون در اون مورد زیاد میشه...

یه نکته به نظر خودم که خیلی مهم هست (جدای مطلب بالا) بحث Socratic Learning یا یادگیری سقراطی هست....الان دنیای تخصص دنیائی هست که به روز تغییر میکنه شاهدش اینه که الان تو حیطه تخصصی خودم (که برخلاف نظر یکی از دوستان کنترل نیست) توی یه حوزه کوچیک ازون حوزه فقط امروز 65 مطلب شامل خبر و اعلان و مقاله و ... داشتم!!! دیگه کار به جائی رسیده که حتی uptodate بودن هم منسوخ شده دیگه به روز بودن واسه کلیات هست...... شما باید بتونین از داده ها استنتاج کنین .... شما باید بتونین خودتون بدون نیاز به استاد یا کلاس درس دنبال یه مطلب برین و روش مسلط بشین خلاصه شما باید بتونین با انعطاف زیاد و در کمترین زمان ممکن یه مبحث یه تکنولوژی یه زبان برنامه نویسی و ... یاد بگیرین و به کار ببرین دیگه دوره اون گذشته که خوب من به مثلا x احتیاج دارم و باید برم سراغ کلاس های x نمیشه ... چون صدها x مختلف رو باید یاد بگیرین ... اما دو نکته:
1) این مطلب واسه کسائی هست که میخوان در یه تخصص تاپ شن و تاپ بمونند

2) ازین دید هرچه ریاضیاتتون و فهم ریاضی تون قویتر باشه.... راحتترین

راجع به تجربه هم قبلا یه توضیح کوچیک دادم...
ببینید تجربه چیز خوبی هست...تئوری هم چیز خوبی هست....مگه بده هردوی اینا رو داشته باشیم؟؟؟
اما گاه اولویت ها فرق میکنه ... من توی سطوح مختلفی بودم همیشه تجربه و همیشه تئوری خوب بودن ولی کدومش اولویت داره؟
بستگی به سطحش داره.
مثلا میگم شما توی شرکت نفت استخدام میشین () و توی قسمتی مشغول به کار میشین......وضعیت طوری هست که تقریبا تمام تکنولوژی ها قبلا وارد و کار گذاشته شدند....وظیفه شما عمدتا یه سری کاغذبازیه پر کردن فرم، امضا رسید و خرید ها، سفارش و.... تخصصی ترین کارها برمیگرده مثلا چکاب روتین.....مشکل معیوب شدن قطعات رو هم شرکتهای پیمانکار و ... گارانتی کردن.....در این سطح به نظر من مهمترین چیزی که لازم هست بلد باشین آشنائی با اصطلاحات و مفاهیم اون رشته است لازم نیست مسئله حل کنید یا حتی تجربه داشته باشین....مهمترین چیز همون دوره 3 تا 6 ماهی هست که فرستاده میشین!!! اگر ازین مهندس ها بپرسین قطعا خیلی چیزای جالبی راجع به یه مهندس خوب بهتون میگن معمولا هم شما بچه دانشجوها رو ریز میبینن در سطح کاری خودشون هم درست میگن
البته بازم میگم فکر نکنین مثلا همه صنعت ما و کارای استخدامی اینطوریه....بعضی جاها واقعا سطح بالائی از کار رو میطلبند ولی خیلی پست ها هم هستن که به نظر من اگر یه لیسانس ادبیات رو جای مهندس بزارن بهتر کار میکنه (من تجربه کاری داشتم (تمام وقت) و الان هم فعلا کم و بیش مشغولم فکر میکنم تقریبا با وضعیت کسب و کار در ایران آشنا هستم)

دلیل این امر اینه که ما وارد کننده تکنولوژی هستیم (در خیلی از زمینه ها) و اغلب کار مهندسی به معنی طراحی یه سیستم الکتریکی، الکترونیکی، مخابراتی یا مکانیکی کمتر پیش میاد (البته بسته به رشته هم هست تجربه من بیشتر راجع به رشته خودم هست مثلا خیلی جاها که عملا مهندسین برق توی پستشون مگس میپرونن چون عملا کاری ندارند...در همون واحد مهندسای مکانیک یه کارائی میکنن) شاید اینا با تجربه یه مهندس صنایع یا عمران فرق کنه....

بهرحال سطوح بالاتری هم هست مثل شرکتهای خصوصی و پیمانکار که یه level بیشتر از قسمت قبل کار میکنن ولی باز اینجا اون مسئله مهندسی در سطح ابتدائیش به کار برده میشه (نه همه جا ولی در 70 درصد مواقع)
اینجا به نظر من داشتن یه دانش پایه واسه کار + تجربه خیلی مهمه....اگه میخواین درین سطح کار کنین...خوب دانش پایه رو خیلی ها دارن ولی این تجربه هست که خیلی به کار میاد.....یه مثال میزنم تا بهتر روشن شه:
مثلا توی بحثهای طراحی سیستم های الکترونیکی مثلا با میکروکنترلرها....خیلی از بچه های مهندسی هستند که میچسبن به یه میکروکنترلر خاص و سعی میکنن هر چیزی رو با اون پیاده کنن.....دیگه کاری ندارن که مثلا این میکرو چیه محدودیتهائی داره و کجا میشه ازش استفاده کرد تبدیل میشن به کسی که مثلا متعصب مذهبی هست اینا هم تبدیل میشن به متعصبین AVR یا متعصبین PIC یا ARM , ... (البته این تیپ تفکر رواج داره کما اینکه خیلی ها رو میبینیم که طرفدار مثلا سامسونگن و بعد اینا با نوکیا دعوا دارن و مثالهای دیگه....در حالیکه قراره مصرف کننده باشند)
اینجاست که تخصصشون تهدید میشه چون تکنیسین ها هم اینا رو راحت یاد میگیرن....دید تئوریک آنچنانی نمیخواد....فقط کافیه در اون زمینه تجربه لازم رو کسب کنین....در حالیکه از یه مهندس به معنی واقعی انتظار میره که سیستم های میکروپروسسوری و میکروکنترلی رو به خوبی بشناسه و تصمیم گیری کنه که میخواد از چه تکنولوژی هائی استفاده کنه... .درست مثل یه سرآشپز...یا خواننده ای که به مرحله بداهه خوانی رسیده .... مهندس واقعی مثلا درین زمینه نباید محدود باشه....باید بتونه از پس هر نوع تکنولوژی بر بیاد و با خوند راهنماها و دیتاشیت ها به سرعت به اون مبحث مسلط بشه....چطور این ممکنه؟ پایه تئوریک قوی، البته نه نمره 19.5 در درس میکرو بهیچ وجه بلکه دید و تسلط خوب پیدا کردن نسبت به این درس اینجوری دیگه واسه اون مهندس فرقی بین میکروهای مختلف نیست....اون دیگه توی دنیای دیجیتال غرق نشده و گنگ نیست...بلکه داره از بیرون به ابزارهاش نیگاه میکنه و تصمیم گیری لازم رو میکنه....

خلاصه هرچه سطح کار بالاتر میشه از اولویت فاکتور تجربه کاسته میشه و به فاکتور هوش و خلاقیت و ریاضی و دانش تخصصی افزوده میشه واسه همین وقتی شما مثلا قرار باشه یه سیستم جدید رو از اول طراحی کنید در استخدامتون اولویت بالاتری رو به دانش تخصصی و استعداد فرد میدین تا تجربه....واسه همینه که شرکتهای بزرگ سعی میکنن بهترینهای دانشگاه رو جذب کنن یا باهاشون همکاری کنن و اونا رو معمولا میزارن بخش R&D یعنی تحقیق و توسعه....توی این وادی فاکتورهای دیگه ای مطرح میشه...

پس این بحث کلا نسبی هست و باید سطح و هدف کاریتون رو بدونین ....

ا2. اگه مهندسای برق زیادن، مهندسای مکانیک هم خیلی زیادن، من بیستر همکلاسیام که رتبه های خوب اورده بودن مکانیک رو زدن. و کلاً در اطرافیانم خیلیا مکانیک می خونن اما برق رو کمتر میرن دنبالش. پس مکانیک هم مثل برق باید برای کار مشکل داشته باشه، اما پس چطور میگن برا کار بهتر از برقه؟(با توجه به اینکه با توجه به گفته های شما کاربردهای برق وسیع تره)
ممنون

من کلا مخالف برتری یه رشته به رشته دیگه هستم....
در مورد کار هم هیچ رشته ای (جز رشته های خاص) حاشیه امنی واسه کار پیدا کردن ندارند.....از تخصصی ترینشون تا عام ترین.....
اینکه من گفتم حوزه کاری برق وسیعتره...در جواب یکی از دوستان بود....دلیلش هم اینه که تعریف رشته برق خودش ذاتا وسیع هست واسه همین کاربردهاش هم وسیعه....ولی این به معنی کار زیاد داشتن نیست: بهیچ وجه...
ورودی واسه رشته برق خیلی بیشتره از مکانیکه (اینو از روی وضعیت ارشد هم میشه فهمید)
از طرفی با توجه به پائین بودن سطح صنعتی در ایران به طور عمومی خیلی از کارهای برق عموما توسط یه تکنیسین یا حتی یه کارگر آموزش دیده هم قابل انجام هست.
خلاصه اینکه من گفتم برق حوزه وسیعی از کاربردها رو میپوشونه ولی این به معنی فرصت کاری بیشتر نیست...
این مسائل هم چندان مشخص و معلوم نیستند ... فقط هم به رشته نیست به بندهای پ و خ و چ و ... بیشتر موثرند....
حسن مهندسی ها به نظر من برمیگرده به امکان کارآفرین بودن بیشتر...وگرنه درست هست که کارای مهندسی زیاده ولی کلا متخصصهای فنی و مهندسی هم زیادن.....
در مورد ارشد هم رشته هائی مثل کامپیوتر یا فکر کنم صنایع، کمترین نسبت ورودی به شرکت کننده رو دارند...در مورد کامپیوتر حداقل میدونم متخصصین خیلی کمی در سطح دکتری نسبت به بقیه رشته ها داره....البته یه دلیلش اینه که ارشد و دکتری نه فقط توی کامپیوتر بلکه توی همه رشته ها (بخصوص فنی) یه سطح علمی هست و کمتر ارزش صنعتی داره....دلیل اینکه گفتم بخصوص فنی این هست که رشته های فنی در واقع شاخه های درخت علوم پایه هستند و شما تا یه کم بخوای بپرسی چرا؟ و بخوای عمیق شی....میرسی به ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست....

به نظر من ریاضی هم واقعا مفید هست و هرچقدر اینو داشته باشین بازم کم هست (منظورم فقط استعداد ریاضی نیست) بلکه مطالعه منظم ریاضیات هست به خصوص هنر حل مسئله....مثلا یه کتاب "هنر حل مسئله" جرج پولیا رو بهتون توصیه میکنم که به عنوان سرگرمی هم شده بخونین خیلی دید خوبی میده.....متاسفانه خیلی از دانشجوها در درس ها و مباحث غرق میشن...درحالیکه دانشجو باید بتونه از بالا (یا از بیرون) به مبحث نگاه کنه...


در آخر هم دوصد گفته نیم کردار نیارزد....ان شاءالله وارد دانشگاه میشین و همه اینا رو خودتون تجربه میکنین فقط هراز چندگاهی سرتونو بالا بیارین و نگاهی از بالا به اونچه که داره میگذره داشته باشید...

ضمنا این عنوان پوچ "مهندس" رو خیلی جدی نگیرید تا اونجائی که میدونم اینو فقط کشورهای جهان سوم در این سطح و به این شکل به کار میبرن

راجع به جواب کامل هم بگم که متاسفانه من کلا سریع و زیاد تایپ میکنم واسه همین بین جواب کامل با جواب طولانی یه کم فرق هست بهرحال امیدوارم مفیدباشه....

شاد و پویا باشین!

[MasterGeek]

در کل به نظرتون تفاوتای بین کامپیوتر سخت افزار و برق الکترونیک چیه و به نظرتون میتونم توش موفق باشم...؟

البته میدونم که مشترکات زیادی دارن و میشه بعداً تغییر رشته داد...

برادران و خواهران، مؤمنین و مؤمنات عزیز به ما یه هلپکی برسونید در مورد این رشته و مائم دعا میکنیم ایشاللا برید بیت پا بوسی...

قبلا هم اشاره کردم که دانشگاهی مثل MIT که تاپترین در این زمینه است یه دپارتمان به اسم برق و کامپیوتر داره و در سطح لیسانس هم سه مدرک ارائه میده:
مهندسی و علوم برق
مهندسی و علوم کامپیوتر
مهندسی برق و کامپیوتر

اگر از درسهای مشترک بردارین سومی هستین و اگر خیلی قطبی شده برخورد کنین یکی از دو تای اول میشین....پس ماهیتا اینا خیلی به هم شبیه اند....
خلاصه اینکه بین الکترونیک (به خصوص الکترونیک دیجیتال) و سخت افزار کامپیوتر عملا فرقی وجود نداره....ولی یه سری تفاوت ها هم هست مثلا
1) سخت افزار قراره که فقط به بحث مباحث الکترونیک در سخت افزار بپردازه نه بحثهای دیگه در حالیکه الکترونیک دید عامتری داره واسه همین توی الکترونیک ممکنه درسهای عمومی تری مثل فیزیک الکترونیک یا فیزیک مدرن بخونین درحالیکه سخت افزاریها درسهائی مثل مدارات VLSI یا معماری کامپیوتر 2 یا میکروپروسسور 2 یا مدارهای رابط رو بخونن در حالیکه الکترونیکی ها نمیخونن (ولی میتونن خودشون برن بخونن) در عوض الکترونیکی ها هم درسهای general تری میخونن که سخت افزاری ها ممکنه نخونن بعضا خیلی هم به درد بخور هستند مثل تکنیک پالس، سیگنال و سیستم یا الکترونیک 3 یا الکترونیک نوری، الکترونیک صنعتی (که حداقل به درد پاور کامپیوتر میخوره) و ... البته یه نکته دیگه هم اینکه خیلی از درسها رو میشه به عنوان اختیاری برداشت (11 واحد) و این فاصله ها رو به صفر رسوند.....البته اینم بگم درسی مثل VLSI در الکترنیک در ارشد به شکل مفصل ارائه میشه بعضی دانشگاه ها هم در لیسانس ارائه میدن.....
2) به خاطر اینکه سخت افزار گرایش کامپیوتر تلقی میشه و الکترونیک گرایش برق شما درسهائی دارین که چندان مرتبط به هدفتون نیست. مثلا درسهای مثل گسسته، پایگاه داده، مهندسی نرم افزار 1 ، سیستم عامل و کلی درس دیگه رو خواهید خوند ........... توی الکترونیک هم درسهایئ مثل: الکترومغناطیس (البته بیربط به کامپیوتر هم نیست) یا درسهای قدرتی مثل ماشین الکتریکی 1و2 و شبکه های قدرت یا مخابرات 1 (بی ارتباط نیست)، مدارهای مخابراتی و ... رو خواهید خوند
3)الکترونیک دید عامتری داره و شما میتونین توی مخابرات، قدرت، و کنترل سرک بکشین به خصوص اینکه اگر هدف بحث پیاده سازی مثلا یه مدار مخابراتی باشه یا پیاده سازی یه بورد کنترلی....دیگه خوراک الکترونیکه

4)نزدیکترین زیرگرایش نزدیک به سخت افزار در الکترونیک، گرایش الکترونیک دیجیتال و الکترونیک سیستم هست که معمولا اکثر دانشگاهها این دو تا رو ارائه نمیدن (مثلا الکترونیک دیچیتال رو در سطوح بالا فکر کنم فقط شریف داره) ولی الکترونیک سیستم رو فکر کنم دانشگاه بابل (اگه درست بگم بهرحال دانشگاه گیلان نه) استادای تو بحث الکترونیک سیستم داره...

در نهایت میتونین این دو رو دو روح جداگانه ببینید یکی با روحیه برقی به این بحث میپردازه (البته یه کم حواس پرت هم هست) و دیگری با روحیه یه نمه متمایل به کامپیوتر (نرم افزار)...


در مورد تغییر رشته:
از جهت تغییر رشته خیلی روشون حساب باز نکنین (توی ایران) واسه خارج رفتن مشکلی نیست که سخت افزار خونده باشی بری دپارتمان الکترونیک یا برعکس اما توی ایران مشکلاتی در عمل پیش میاد یعنی کار یه گره هائی میخوره...
از طرفی اگر الکترونیکی هستی یا سخت افزاری توی مقاطع بالاتر میتونی علیرغم اینکه اسم رشته ات الکترونیکی هست ولی تا حدی یه پایان نامه حتی با گروه کامپیوتر برداری (به شرطی که جای دوری نریکسی هم سنگ جلو پات نندازه)

ببین شرکت ها و کارخانجات و کارگاه ها ، تولید پلاستیک سازی هم باشند ، یک مهندس مکانیک همیشه دارند چون هم کار تولید رو میتونه انجام بده ، هم کنترل کیفیت ، هم مدیر پروژه ، هم مدیر فنی ولی یه مهندس برق از یه دستگاه مکانیکی و اصول ساخت چقدر سر در میاره ؟ نهایت کار 90 درصد کارگاه ها با یک تکنسین برق که از بیرون میارن حل میشه ولی تولید دست کی باید باشه ؟ بحث فنی و مهندسی دست کی باید باشه ؟

به ازای 10 تا شغل برای مهندسین رشته های مادر ، 4 تاشون مکانیک هستند و 3 تا برق و 3 تا کامپیوتر ... بزار بیشتری داره ، کار بیشتری هم براشون هست

مهندس جان شما درست میگین ولی به خاطر اینکه توی یه سری شرکتهای خاص کار کردین دیدتون جامع و مانع نیست!....شما خیلی از کارها، شرکتها و پستها که اصولا کار مکانیکی ندارند مثل تعریف خیلی از پروژههای الکترونیک، مخابرات، کنترل یا مثلا مهندسی پزشکی و ... رو در نظر نگرفتین .... شما بیشتر صنعت مربوط به کارخانجات بزرگ و دارای خط تولید رو بحث میکنید.....
نه برق خوبه........نه مکانیک... نه هیچکدوم بدند...
به نظر من هم کار واسه رشته مکانیک (با توجه به هجوم یه دهه اخیر به برق که در حال فروکش هست....) از برق کمی ( و نه خیلی زیاد) بهتر هست....علیرغم اینکه پستهای کاری برق بیشتره....

[Lady Negar]

این عجیب ترین نظرسنجی درتمام طول عمرمه!!!!
مثل اینه که بپرسیم بهترین علم چیه؟
بهترین آدم روی کره ی زمین کیه؟؟
قشنگترین زن کیه؟
خوشمزه ترین غذا چیه؟
یاد بچه گیام افتادم که از بابام میپرسیدم
قوی ترین آدم تو جهان کیه!!

[Lady Negar]

این عجیب ترین نظرسنجی درتمام طول عمرمه!!!!
مثل اینه که بپرسیم بهترین علم چیه؟
بهترین آدم روی کره ی زمین کیه؟؟
قشنگترین زن کیه؟
خوشمزه ترین غذا چیه؟
یاد بچه گیام افتادم که از بابام میپرسیدم
قوی ترین آدم تو جهان کیه!!

[MasterGeek]

یه مطلب هم اضافه کنم اگر خیلی سفت و سخت دنبال سخت افزار کامپیوتر هستید و با پروژه های دیجیتال ولی نه لزوما سخت افزار کامپیوتر کنار نمیاین....بهتره رشته مهندسی سخت افزار کامپیوتر رو اولویت بدین....

[MasterGeek]

این عجیب ترین نظرسنجی درتمام طول عمرمه!!!!
مثل اینه که بپرسیم بهترین علم چیه؟
بهترین آدم روی کره ی زمین کیه؟؟
قشنگترین زن کیه؟
خوشمزه ترین غذا چیه؟
یاد بچه گیام افتادم که از بابام میپرسیدم
قوی ترین آدم تو جهان کیه!!

حرف شما درسته ولی این به معنی این نیست که در اینجور بحثها یه برآورد نداشته باشیم.
عبارت "به نظر شما" میتونه دلیل این امر باشه ...
نتیجه این نظر سنجی (که البته پر از اشکال هست 1)تعداد کم 2) محیط تخصصی 3) گزینه هائی که به خوبی توزیع نشدند...) شاخصی هست از گرایش جامعه این فروم به این رشته ها...نه اینکه فلان رشته بهترین هست!

[Cleeev]

جناب MasterGeek واقعاً بابت راهنماییتون و مطالب مفیدتون ممنونم

خیلی چاکریم...

[minizoro]

سلام

من میخاستم بدونم اگه میشه یکم درباره آینده IT و این که چی کار کنیم تا موفق بشیم راهنمایی کنید.

مثلا در ضمینه هایی مثلا گرافیک (CG ، انیمیشن سازی ) ، شبکه ، نرم افزار ، ...

یه چیزی که واقعا برام مهمه... به نظرتون تو ایران بهتره کار کنیم یا بعد لیسانس بریم خارج؟(ادامه تحصیل + کار) ایران جای امیدواری داره؟ جای کار داره؟

من خودم که فک میکنم چون دولت اخیرا خیلی به اینا سعی میکنه اهمیت بده کم کم داره بیشتر میشه فضای کارش که همین الانشم خیلیه اما در بعضی زمینه ها اینطوریه... مثلا در ضمینه گرافیک و انیمیشن فعلا زیاد خوب نیست که همینم داره بهتر میشه

چیزی که برام مهم اینکه وضعیت رشته ام با توجه به وضعیت کشورم قراره بهتر بشه یا بدتر؟

[Traceur]

سلام دوستان
بابا این چه تاپیکیه ؟؟ خب هرکسی به یه چیزی علاقه داره دیگه !!! همونو میزنه !! منظورم اینه که که مگه رشته ها با هم رقابت دارن که حالا بهترینم داشته باشن !! هر علمی تو دنیا به یه دردی میخوره و هم می تونه مثبت عمل کنه یا منفی عمل کنه .