محمدرضا لطفي كه پس از سالها اقامت در خارج از كشور سال گذشته به ايران بازگشت و با طرح موضوعهايي جنجالي به نقد هنرمندان موسيقي كشور پرداخت و با انجام گفتوگوهاي متعدد خبر از اتفاقهاي تازهاي در موسيقي داد، در دو شب گذشته، بخشي از اين اتفاقهاي تازه را در اجراي خودش با مخاطبان و دوستداران موسيقياش در ميان گذاشت.
او كه در ماههاي اخير با گشودن مكتب ميرزا عبدا... به آموزش هنرجويان پرداخته و تلاش كرده است تجربههايش را به هنرجويان منتقل كند، نقدهايي را درباره كمانچهنوازي ايران مطرح كرده است و در كنسرت اخيرش كمانچه به دست گرفت و به تكنوازي كمانچه پرداخت.
برخي از مشتاقان لطفي در دو شب گذشته منتظر شنيدن صداي ساز او بهطور مستقيم از راديو بودند، اما اين اتفاق رخ نداد، هرچند پيش از اين اعلامشده بود كه اين اتفاق خواهد افتاد، ظاهرا توافق نهايي با سازمان صدا و سيما حاصل نشده است.
يكي از دغدغههاي دوستداران لطفي، تهيه بليتهاي اين كنسرت بود كه طبق روال فروش بليت در كنسرتهاي بزرگان موسيقي ايران انتظار ميرفت كه بليتهاي كنسرت لطفي نيز سر از بازار سياه درآورد، اما اينچنين نشد و اعلام 10 مركز فروش بليت و همچنين تعيين قيمت بالا براي بليتها باعث شد كه بازار سياه براي بليتها ايجاد نشود. ضمن اينكه مدير برگزاري كنسرت علت ديگري را نيز براي اين موضوع در گفتوگو با فارس برشمرده است: توزيع بليت بر اساس طراحيهاي صورت گرفته به صورت پلكاني بوده و هركس تنها ميتواند روزانه 4 بليت تهيه كند.وي همچنين در گفتوگو با ايسنا از فروش شبانه 2400 بليت براي هر اجرا خبر داده بود.
محمدرضا لطفي و محمد قويحلم هر دو با لباس سراسر سفيد كه با ريش بلند و سفيد آنان هماهنگ بود، ميان تشويقهاي حضار بر صحنه حاضر شدند.
در رديف هاي نخستين
چهره هائی چون محمدرضا شفيعي كدكني، عزتالله انتظامي، شهرام ناظري، پرويز مشكاتيان، اكبر زنجانپور، هوشنگ ابتهاج، مجيد درخشاني، هما روستا، حسين دهلوي و آيدين آغداشلو در ميان حاضران ديده ميشدند.
برنامه با تكنوازي تار لطفي در مايه افشاري آغاز شد و در ميانه برنامه، خود نيز همراه تارش شد تا در كنار صداي تار، صداي او هم به گوش برسد كه:
مستي ما از مي است/مستي ما از ني است
و اين خواندن در قطعات بعدي نيز ادامه يافت:
اگر عالم همه پر خار باشد/ دل عاشق پر از گلزار باشد
سپس قويحلم نيز همراهش شد تا در كنار صداي تمبك و تار صداي لطفي را بشنويم كه: آمدهام بيدل و بيخودت كنم.
قطعه پاياني بخش اول برنامه، <هو حق مددي> بود كه حال و هوايي عارفانه و قلندرانه داشت.بخش دوم با تكنوازي كمانچه آغاز شد؛ سازي كه سخنان لطفي دربارهاش، واكنش يكي از برجستهترين كمانچه نوازان ايران يعني كيهان كلهر را در پي داشت. كمانچه اما به نظر ميرسيد سازي نباشد كه تكنوازياش بتواند وجد و حالي در مجلس ايجاد كند. كمانچه بيشتر ساز گلايه و شكايت و فراق و هجران است و شعرهايي را كه لطفي ميخواند نيز چنين حال و هوايي داشت.
استاد لطفي پس از كمانچهنوازي، سهتار را به دست گرفت و با تنبك قويحلم همراه شد و نواختند تا نيمههاي شب و خواند و خواند:
عبوس زهد به وجه خمار ننشيند/ غبار راه طلب كيمياي بهروزي است