با عرض معذرت از Dr.Smith جان این متنو یکم اصلاح و بهترش کردم
Are you really here or am I dreaming
واقعا کنارمی یا دارم خواب میبینم؟
I can't tell dreams from truth for it's been so long since I have seen you
من نمیتونم فرق واقعیت و رویا رو تشخیص بدم چون از آخرین باری که دیدمت خیلی میگذره
I can hardly remember your face anymore
دیگه چهرهات رو هم
درست یادم نمیآد
When I get really lonely and the distance causes our silence
وقتی خیلی تنها میشم و فاصلهی ما سکوتی رو بینمون ایجاد میکنه
I think of you smiling with pride in your eyes
تو رو تصور میکنم که با
غرور لبخند میزنی (
غرور معادل بهتریه... دقت کن که تو این مورد معشوق عاشق رو ترک کرده و طبیعتا از این کارش راضیه)
A lover that sighs
عاشقی که حسرت میخوره
If you want me satisfy me
اگه منو میخوای خشنودم کن
If you want me satisfy me
اگه منو میخوای خشنودم کن
Are you really sure that you’d believe me
مطمئنی که حرف منو باور میکنی
When others say I lie
وقتی همه میگن من دروغ میگم
I wonder if you could ever despise me
موندهام (در عجبم - یا به قول دوستمون میخوام یا کنجکاوم بدونم) که دلت میآد (میتونی) یک روز از من بیزار بشی (بدت بیاد)؟
When you know I really try to be a better one to satisfy you
وقتی که میدونی من واقعا دارم زور میزنم که آدم بهتری بشم تا رضایت تو رو به دست بیارم
For you're everything to me
چون تو یک دنیا برام ارزش داری (تو همهچیز منی)
And I’ll do what you ask me
و من هر کاری بخوای میکنم
If you’ll let me be free
اگه بهم آزادی بدی
یه ذره جرح و تعدیل هم توی ترجمهاش به خرج دادم! دیگه ببخشید...