برای پیرمردی که هیچ وقت پیر نمی شود...
برای او که سالهاست جام می گیرد , اما هرگز مغرور نشده است:ولع سیری ناپذیر قهرمانی چه زمان پایان خواهد گرفت؟!
1- پیر مرد سر حال و اماده روی نیمکت نشسته است. تیمش در فینال کم اهمیت ترین جام این فصل قرار دارد اما برای او قضیه فرقی نمی کند. پیرمرد همیشه می خواهد برنده باشد چه در فینال لیگ قهرمانان و چه در فینال جام کم اهمیتی همچون جام اتحادیه.پیر مرد مثل بچه ها بالا و پایین می پرد و با انگیزه ای غیر قابل باور و غیر قابل وصف تیمش را از کنار زمین هدایت می کند. انگار نه انگار که این جام در برابر دیگر جام هایی که او گرفته است حکم قطره را دارد در برابر دریا... اما برای او فرقی نمی کند ؛ پیرمرد از قطره هم نمی گذرد. اندرسون پنالتی را وارد دروازه می کند و منچستر باز هم قهرمان می شود و پیرمرد همچون کودکان 10 ساله به وسط میدان می اید و ابراز احساسات می کند. به راستی او این همه شور ؛ احساس و عشق را از کجا اورده است که غیر قابل پایان است؟؟ پیرمرد با این اراده و با این انگیزه به تمام انسان ها نه تنها درس فوتبال ؛ بلکه درس زندگی می دهد...درس جاودانگی...
2- همیشه برای هر کاری که انجام می دهد دلیل موجهی دارد. هیچ کاری را بدون دلیل و بدون علت انجام نمی دهد. در کارش نظم و انضباط حرف اول را می زند و در اجرای نظم با هیچ فردی تعارف ندارد. به هیچ بازیکنی اجازه ی ستاره بودن نمی دهد ؛ البته ستاره بودن به معنای کاذب. ستارگانی که تبدیل به ستاره های کاذب می شوند را نمی تواند تحمل کند. دیوید بکام و رود ون نیستلروی را به یاد بیاورید. نیستلروی که تحمل چند بازی نیمکت نشینی را نداشت پا از حریمش فراتر گذاشت و لب به اعتراض های بعضا غیر محترمانه گشود و فرگوسن هم به راحتی او را از لیست تیمش خارج کرد. همان نیستلرویی را که بارها و بارها لب به تمجید او گشوده بود ؛ همان نیستلرویی را که به ماشین گلزنی منچستر تبدیل شده بود. او حتی با کاپیتان تیمش هم تعارف نداشت...کاپیتانی که از هر بازیکن دیگری به فرگوسن نزدیک تر بود وقتی به انتقاد از بازیکنان پرداخت و با الفاظ نه چندان محترمانه ان ها را مورد خطاب قرار داد ؛ مورد غضب فرگوسن واقع شد. فرگوسن وقتی پای اصول و باورهایش در زمینه ی مربی گری در میان باشد ؛ وقتی پای نظم و انضباط تیمی در میان باشد با هیچ فردی شوخی ندارد و شاید همین عامل یکی از عوامل جاودانگی او باشد...
3- همه در جزیره از ارسن ونگر به عنوان فردی که استاد کار کردن با جوانان است نام می برند اما فرگوسن اگر در این کار مهارتش از ونگر بیشتر نباشد بدون شک کمتر هم نیست. کافی است به لیست بازیکنانی که فرگوسن تحویل منچستر ؛ فوتبال اروپا و جهان داده است بیندازیم تا متوجه این موضوع شویم. فرگوسن جدا از استعداد یابی ؛ در استعداد سازی و کنترل بازیکنان هم فوق العاده است. کافی است به وین رونی 2-3 سال پیش نگاه کنید. ان بازیکن بد اخلاق و غیر قابل کنترل اکنون به یک مرد ارام و کم حاشیه تبدیل شده است که فقط و تنها فقط در زمین بازی به گلزنی فکر می کند. و یا کریستیانو رونالدوی چند سال پیش را به یاد بیاورید ؛ بازیکنی که با حرکات اضافه و تکروی های بی موردش صدای کارشناسان فوتبال انگلستان را در اورده بود امروز تکنیک نابش را کاملا در اختیار تیم قرار داده است و از ان بازیکن خام چند سال قبل به بازیکنی تبدیل شده است که می تواند همزمان هم توپ طلا و هم جایزه ی بهترین بازیکن سال جهان را به خانه ببرد. پارک جی سونگ که در اوایل حضورش بسیار ضعیف کار می کرد و به اصطلاح روی اعصاب هواداران منچستر راه می رفت ؛ با هنر نمایی فرگوسن اکنون به بازیکن ثابت و غیر قابل انکار مچستر تبدیل شده است. از این دست بازیکنان که توسط فرگوسن از لحاظ روحی و فنی متحول شدند بسیاز زیاد هستند... فرگوسن همیشه ارتباط بر قرار کردن با بازیکنان را خوب بلد بوده است و توانسته است با حفظ حرمت <شاگرد و استاد> ؛ رابطه ی خوب و صمیمانه ای با بازیکنانش برقرار کند. دقیقا همان کاری که مثلا اسکولاری نتوانست در چلسی ان را انجام دهد و خیلی زود مجبور به ترک این تیم شد...
4- در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی همه منتظرند تا مجموعه ای از تمجید ها و تشویقات را نثار فرگوسنی کنند که باز هم برای منچستر جام به ارمغان اورده بود. همه می خواهند از فرگوسن احتمال کسب 5 جام(رکوردی باور نکردنی) در این فصل را جویا شوند اما فرگوسن علی رغم سال ها افتخار افرینی و موقعیت استثنایی تیمش ؛ باز هم مغرور نمی شود:< من ترجیح می دهم همچنان متواضع باشم. .. 5 جام؟؟... بله ما چنین هدفی داریم اما ممکن است که همین هفته اینده با یک شوت از راه دور از جام حذفی کنار برویم. فوتبال کاملا غیر قابل پیش بینی است.> از صحبت های فرگوسن بوی پختگی و تجربه را به راحتی می توان استشمام کرد. او علی رغم این موقعیت استثنایی باز هم سعی می کند فروتن باشد و با این نوع رفتار این تواضع و فروتنی را به بازیکنانش هم منتقل می کند. غرور ؛ به نظر می رسد این واژه در دایره ی لغات فرگوسن جایی نداشته باشد. حفظ تواضع و فروتنی در هر شرایطی بدون شک یکی از عوامل مهم جاودانگی می تواند باشد...
5- سر الکس فرگوسن... ان قدر این نام بزرگ است که مطمئنا با چند خط نمی توان وسعت ان را بیان کرد. مهم نیست که شما فوتبال نگاه می کنید یا نه...فرگوسن فقط درس فوتبال نمی دهد... او درس زندگی هم می دهد. اگر پیر شده اید و احساس خستگی از زندگی را بر دوش خود احساس می کنید کافی است نگاهی به فرگوسن بیندازید. پیرمردی که تنها چیزی که به او نمی اید واژه ی <پیری> است. مطمئنا دیدن حرکات ؛ پرشها ؛ و خوشحالی های کودکانه ی این پیرمرد مجددا شوق زندگی کردن را به شما باز می گرداند و متوجه خواهید شد که پیری پایان راه نیست...مهم نیست که شما فوتبالی هستید یا نه...مطالعه ی زندگی این مرد به شما درس زندگی هم می دهد. اگر می خواهید جاودان بمانید ؛ اگر می خواهید تمام نشوید ؛ اگر می خواهید پیر نشوید و در یک کلام ؛ اگر می خواهید تا اخرین نفس زندگی کنید کافی است زندگی این پیرمرد استثنایی را مورد مطالعه قرار دهید...