تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 107 از 934 اولاول ... 75797103104105106107108109110111117157207607 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,061 به 1,070 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #1061
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض


    سر کوچه عشق منتظرم باش
    وای که چقدر تنگ دلم برای گرم بوسه هات
    بهم بگو که خالیه جای لبام روی لبات
    وای چقدر سرد تنم بدون گرم نفسات
    سوت کور لحظه هام بدون مخمل صدات
    من بی قرار.من بی قرار تو این کویر انتظار
    به هر طرف رو می کنم دیوانه وار دیوانه وار
    تشنه به دنبال توم، تشنه به دنبال سراب
    در عطش دیدنتم، در عطش یه قطره اب
    سر کوچه عشق منتظرم باش
    یادت نره قرارمون نه تنها امشب هر شب
    بیا ز دیدنت برام هر لحظه روز شبه
    چند تا زمستون بهار گذشتن از پیش چشمات
    شاهد چند تا فصل سرد بدون تو مونده نگاهم
    از بی تو بودم عاجزم در انتظار معجزم
    به خاطر تو مونده ام به خاطر تو زنده ام
    سر کوچه عشق منتظرم باش

  2. #1062
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    وصل تو کجا و من مهجور کجا
    دردانه کجا حوصله مور کجا

    هر چند ز سوختن ندارم باکی
    پروانه کجا و آتش طور کجا

  3. #1063
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ای خاك رهت سرمه چشمان خمارم
    وی زلف تو آشفته تر از هر دو نگاهم

    عمری است گرفتار تو با اين رخ زردم
    لايق نبود عشق تو را روی سياهم

    نجوای تو در گوشم و آوای سه تارم
    شد مونس شبهای من و سوز سه گاهم

    فرياد رس من به فدای قدم تو
    لطفی بنما ميگذرد عمر تباهم

    بر ديده نهم منت ديدار تو را من
    پروا نكنم از نگه و تير گناهم

    بگذشت جدائی و در آغوش من آئی
    در بستر من بوی تو در صبح و پگاهم

    اين مستی منصور نشان از قدح توست
    جز باده و قند لب تو هيچ نخواهم

  4. #1064
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    من سخنی گوی به قربان زبانت
    اي زندگی من به فدای تن و جانت
    يك روز بيا عقده دل باز گشاييم
    من نيستم اين دل شده هر دم نگرانت
    از روي خوشت ماه خجل شمس منيری
    هر اختر زيبا ببرد نام و نشانت
    آمد به تماشای تو آن گل ز گلستان
    مدهوش شد از سرخی آن لعل لبانت
    گفتی كه به ديدار من آيی خطري هست
    بر جان بخرم من خطر و سود و زيانت
    شيرينتر از آن لعل لبانت نچشيديم
    سر مست كند جان مرا آب دهانت
    ديريست گرفتار فراق و نگرانيم
    دل تنگ جمال تو و ابروی كمانت
    گر فتنه كنی چشم ز ديدار بپوشی
    با مردن دل تيره شود هر دو جهانت
    دلتنگم و آيی تو به خواب و به خيالم
    محتاج توام دل بكشد بار گرانت
    من درد دلم گفتم و تو باز بگفتی
    منصور چه شد شعر تو وطبع روانت

  5. #1065
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    سحر گاه
    دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نيست
    در گيتی و افلاك به جز تو قمرم نيست
    با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم
    بی لذت ديدار تو شب را سحرم نيست
    بوسم لب لعلت كنم اصرار به صد بار
    جز سرخی لبهای تو لعل و گهرم نيست
    بر زلف تو آويخته احساس و غرورم
    جز وصف سر و زلف تو كار دگرم نيست
    من بوسه زنم بر رخ زيبا و به پايت
    جز خاك رهت سرمه چشمان ترم نيست
    باز آ كه دل در به درم در پی وصل است
    دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نيست

  6. #1066
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دام بلا
    درد من هجر تو و داغ پريشانی نيست
    دل سرگشته من شاهد طوفانی نيست

    گذرم سوی تو افتاد و نگاهم نكنی
    گر چه در آن نگهت داغ پريشانی نيست
    من گرفتار توءام دام بلا شد نگهت
    گذر از اين دو قفس در يد زندانی نيست
    برق چشم دو نگاهت چو فريبم دادند
    مطمئن باش كه جز سفره تو خوانی نيست
    اي فنا كرده حسرت تو بيا دستم گير
    ماه من نور رخت پرتو پنهانی نيست
    قلم افسرد و مركب ننوشت و خشكيد
    چشم خشكيده دل را ره درمانی نيست
    گر چه از عشق تو گويم همه شب در همه حال
    همچو منصور گرفتار تو حيرانی نيست

  7. #1067
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    سپیده دم

    بیا در انتظار تو من عاشق سپیده ام
    در این جهان بیکسی چه رنجها کشیده ام

    به یاد تو چه روز و شب به گریه و بهانه شد
    چه تارها به نام تو به خواهشم طنیده ام

    در این خزان بیکسی امید بی مثال من
    به خلوت شبانه ام به وصل تو رسیده ام

    جوانیم به نام تو شده تباه و خسته ام
    به پای خسته ام نگر که در پی ات دویده ام

    دو چشم پر زاشگ من فدای چشم مست تو
    چه طعنه ها من از برای دیدنت شنیده ام


    فدای چشم نرگست نظر به حال من نما


    کمان قد من نگر که در غمت خمیده ام

  8. #1068
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    يك نفر هست كه از پنجره‌ها
    نرم و آهسته مرامي‌خواند
    گرمي لهجه باراني او
    تا ابد توي دلم مي‌ماند

    يك نفر هست كه درپرده شب
    طرح لبخند سپيدش پيداست‌
    مثل لحظات خوش كودكي‌ام‌
    پر ز عطر نفسشب‌بوهاست‌

    يك نفر هست كه چون چلچله‌ها
    روز و شب شيفته پرواز است
    تويچشمش چمني از احساس
    توي دستش سبد آواز است

    يك نفر هست كه يادش هر روز
    چون گلي توي دلم مي‌رويد
    آسمان، باد، كبوتر، باران‌
    قصه‌اش را به زمين مي‌گويد

  9. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #1069
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض


    نمیشه یه شب به خاطر نبودنت گریه نکنم
    نمیشه یه شب به یاد خنده هات خسته و افسرده نشم

    می شه هرشب برای شنیدن صدات یه وجب ازت دوربشم
    می شه هرشب که تو هرشب کنارمی لحظه ها رو دنبال کنم
    می شه یاد هر شب و هرشب تا صحر خدا رو صدا کنم
    نمی شه با هم کنار هم یه شب و تا صحر بدون اخم گذر کنم
    می خوام از سکوت بی وقفه تو تو غبار لحظه هام بشینم و حرف بزنم
    می خوام از روی جنازه های دل سوخته آدمای شهر کوچ کنم
    می خوام از کنار تو عشقم و یه یه جوری با نگات طاق بزنم
    می خوام از روی گونه های خیسم برات از اشکام دریا بسازم
    می خوام از بلند ترین قله دنیا داد بزنم
    عزیز ترین دوستت دارم

  11. #1070
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
    به که گویم تو نوازشگر دستان منی

    به چه سازی بسرایم دل تنهای تو را
    گر چه پاییز نشد همدمو همسایه ی من


    به که گویم که تو آهنگ دل و جان منی
    به که گویم که تو باران زمستان منی


    همه رفتند از این شهر و دلم تنها ماند
    به که گویم که تو عمریست که مهمان منی

    گر چه خورشید سفر کرده ز کاشانه ی ما
    به که گویم که تو عمری مه تابان منی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •