تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
725. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    578 79.72%
  • مهریه

    112 15.45%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.90%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.86%
  • سایر دلایل

    151 20.83%
Multiple Choice Poll.
صفحه 106 از 328 اولاول ... 65696102103104105106107108109110116156206 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,051 به 1,060 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #1051
    کاربر فعال بورس کاربر شماره ی یک's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2012
    پست ها
    975

    پيش فرض

    فرهنگی که با قوانین سنتی قدیمی که هنوز توی ذهن پدر و مادر ها مونده و قبول بعضی از این تغییر عقاید و رفتار ها براشون سخته باعث ایجاد تداخل میان علایق و سلیقه های نسل دیروز و امروز میشه و در نهایت شاید منجر به یک ازدواج نافرجام که هرچند باب میل پدر و مادر باشه اما یا به طلاق میرسه یا در حالت خوبش بدون هیچ نوع احساسی بهم همدیگرو زیر یک سقف تحمل میکنند و در ادامه خیانت های پنهانی و ...
    دقیقا !! اما الان توی این موقعیت چاره فقط این شده که بگن ازدواج نمیکنیم و این حرفا ولی این رویه رو چقدر میشه ادامه بده یه پسر که بگه من میل به ازدواج ندارم؟!!
    به نظرم بهتره اسم تاپیک عوض بشه.چون خداییش وقتی عنوان تاپیک رو میخونم خندم میگیره.مثلا اسمشو بزارن "آیا اصلا من میتوانم ازدواج کنم؟"
    فکر کنم برای ماها که تاحالا ازدواج نکردیم یه موضوع کاملا دست نیافتنی باشه
    عنوان تاپیک عین این میمونه که یه کسی آه در بساط نداره بیاد بگه من چرا ماشین بوگاتی نمیخرم؟
    فکر کنم کسایی که تا قبل از شش ماهه اول امسال عروسی کردن جزو آخرین نسل از کسایی باشن که ازدواج کردن و ادامه این نسل در همینجا منقرض شد
    نه اینقدر هم افت ازدواج نداشتیم امسال ، من با آمار و ارقامی که دیدم ، فعلا حداقل روستایی ها مشکل خاصی با مسئله ی ازدواج ندارند چون فرهنگ قبلی باهاشون سازگاره ، موج اصلی هنوز مونده ...
    جالب اینه که الان آمار ازدواج های بدون ثبت هم الان خیلی بالارفته داخل ایران ، یعنی دقیقا همون رویه ای اتفاق داره میافته که mali .sh گفت !

  2. 3 کاربر از کاربر شماره ی یک بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1052
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی Mr_100_dolari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    ----Balance(3%)Spot----
    پست ها
    1,410

    پيش فرض

    دقیقا !! اما الان توی این موقعیت چاره فقط این شده که بگن ازدواج نمیکنیم و این حرفا ولی این رویه رو چقدر میشه ادامه بده یه پسر که بگه من میل به ازدواج ندارم؟!!

    !
    نمیدونم غیر از تغییر فرهنگ و ... خوب شرایط مالی هم مهم هستش وقتی دو تا جوون شرایط اولیه زندگی که مهمترنیشم مسکن هستش ندارن خوب چطوری ازدواج کنند خارج از مسئله مهریه و ... الان طرف چهل سالش هنوز توی خونه پدرش که اونم مستجره دارن به سختی زندگی میکنند و فقط هر چی در میارن هر سال میزارن رو پول پیش خونه دیگه این آدم چطوری به ازدواج فکر کنه به نظرتون ؟

    جالب اینه که الان آمار ازدواج های بدون ثبت هم الان خیلی بالارفته داخل ایران ، یعنی دقیقا همون رویه ای اتفاق داره میافته که mali .sh گفت !
    بله توی اخبار هم گفتش که توی شهرهای بزرگتر داره این اتفاق رایج میشه که کم کم بدون ازدواج برن زیر یک سقف تا در صورت توافق بعد از چند سال رسمی ازدواج کنن به هر حال اینم یکی از نشونه های تغییر فرهنگ غیر قابل قبول برای خیلی ها هستش که باید دید جلوی این رو دیگه چطوری میخوان بگیرن !!

  4. 3 کاربر از Mr_100_dolari بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1053
    کـاربـر بـاسـابـقـه sms11's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    2,933

    پيش فرض


    نه اینقدر هم افت ازدواج نداشتیم امسال ، من با آمار و ارقامی که دیدم ، فعلا حداقل روستایی ها مشکل خاصی با مسئله ی ازدواج ندارند چون فرهنگ قبلی باهاشون سازگاره ، موج اصلی هنوز مونده ...
    جالب اینه که الان آمار ازدواج های بدون ثبت هم الان خیلی بالارفته داخل ایران ، یعنی دقیقا همون رویه ای اتفاق داره میافته که mali .sh گفت !
    عزیز جان مگه چند وقته که از چند برابر شدن قیمت ارز گذشته؟من رفقیم اول پاییز ازدواج کرد و با اینکه با تالار سر قیمت تمام کرده بود تالاریه دبه کرد و باز هم یه هزینه توپولی رو از رفیقمون گرفت.اینایی که الان ازدواج کردن همه برنامه ریزیش ماله قبل از گرونی ها بوده و طرف مجبور شده مراسم رو بگیره به هر قیمتی.اما از الان به بعد کسی دیگه نمیتونه ازدواج کنه.ربطی هم به شهرستان و تهران نداره.مطمئن باش هزینه ها واسه شهرستان هم کمتر از تهران نخواهد بود در آینده نزدیک.اون موقع هست که صدای همه در میاد.شما آمار از الان تا سال دیگه رو نسبت به مدت مشابه اش در سال قبل رو مقایسه کن معلوم میشه


    یه نکته ای هم که وجود داره و به نظرم بسیار خطرناکه اینکه به اندازه میزانی که از تعداد ازدواج ها کم میشه به همون میزان هم بی بندباری و فساد در جامعه متاسفانه زیاد میشه.شایدم هم چند برابر میزان ازدواج.شما چند تا از دوستانتون(و یا احتمالا خودتون)رو میشناسید که طرف ازدواج نکنه و به زندگی سالمش ادامه بده؟چند نفرو میشناسید که طرف آلوده به انجام کارهای .......نشده باشه؟من میگم از هر ۱۰نفر حداقل ۵نفر به این راه میوفتن و این یعنی فاتحه مملکتو خوندن
    Last edited by sms11; 31-01-2013 at 09:46.

  6. 10 کاربر از sms11 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1054
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    سلام

    چند تا پست اخر واقعا معرکه بود...لذت بردم از نظرات دوستان

    فقط مخواستم به یک نکته اشاره کنم...البته شاید دردی رو دوا نکنه اما میتونه دید بعضی هارو به برخی از مسائل بازتر کنه.
    نمیدونم از کجا شروع کنم اما میشه با طرح این سئوال ک چرا توقعات بالا رفته؟ بحث رو شروع کرد....من یکی از عمده ترین دلایلی ک میتونم برای توجیه این موضوع ک چرا توقعات بالا رفته رو فاصله طبقاتی و همچنین تقسیم به شدت ناعادلانه ثروت در جامعه و بخصوص شهرهی بزرگ میدونم

    وقتی سیستم اقتصادی و همچنین روحیه فردگرایی جامعه و خودخواهی و خودبزرگ بینی در حد ذلت ! پائین و مخرب باشه نباید انتظار اینو داشته باشیم ک توقعات هم بالا نره

    مثال میزنم: شما شهر تهران رو یه نگاه اجمالی بندازید...واقعا میشه گفت ثروتمند و فقیر جایگاه اجتماعی و فرهنگیشون کجاست؟تو سیستمی که میشه 1 شبه از دهک10 وارد دهک 1 شد دیگه چ انتظاری میشه داشت که مردم روحیه مناسب رو برای زندگی پاک داشته باشند.چشم و هم چشمیها هم از همین جا نشات میگیره

  8. 7 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1055
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی Mr_100_dolari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    ----Balance(3%)Spot----
    پست ها
    1,410

    پيش فرض

    ------
    درسته اگر کم کم چیزهایی مثل مهر و نفقه و اینکه زن حتما باید بشینه تو خونه بچه داری کنه و مرد باید حتما بره سر کار (که الانم این طرز فکر هم کم شده ) یا اینکه برای شروع زندگی حتما باید خونه و ماشین و ... باشه و کاغذ بازی و امضا های الکی کم بشه یا جمع بشه کم کم ازدواج البته به نوع جدیدش جا می افته و وابستگی جوونها نسبت به خانوادهاشون هم کم میشه و دیگه یه جوون به خاطر ترس از یه شب عروسی که شاید بشه 10 تا 20 میلیون و ... ازدواج خودش رو عقب نمیندازه و بدون هیچ نوع تجملاتی راحتر میرن سر خونه و زندگیشون و البته اون موقعه تفاهم بیشتر اهمیت پیدا میکنه و مسائل عاطفی و ...

  10. 3 کاربر از Mr_100_dolari بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1056
    کاربر فعال بورس کاربر شماره ی یک's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2012
    پست ها
    975

    پيش فرض

    درسته اگر کم کم چیزهایی مثل مهر و نفقه و اینکه زن حتما باید بشینه تو خونه بچه داری کنه و مرد باید حتما بره سر کار (که الانم این طرز فکر هم کم شده ) یا اینکه برای شروع زندگی حتما باید خونه و ماشین و ... باشه و کاغذ بازی و امضا های الکی کم بشه یا جمع بشه کم کم ازدواج البته به نوع جدیدش جا می افته و وابستگی جوونها نسبت به خانوادهاشون هم کم میشه و دیگه یه جوون به خاطر ترس از یه شب عروسی که شاید بشه 10 تا 20 میلیون و ... ازدواج خودش رو عقب نمیندازه و بدون هیچ نوع تجملاتی راحتر میرن سر خونه و زندگیشون و البته اون موقعه تفاهم بیشتر اهمیت پیدا میکنه و مسائل عاطفی و ...
    از وابستگی های اقتصادی به هم دیگه کم میشه ، به وابستگی های عاطفی اضافه میشه .

  12. 2 کاربر از کاربر شماره ی یک بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1057
    حـــــرفـه ای Babak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    9,154

    پيش فرض

    تاپیک رو موقتا قفل کردم تا هم یه مقدار هیجانی که نشسته تو صحبت ها کنترل بشه تا زمان بازگشاییش و کمی هم دوستان رو ایده هاشون باز فکر کنن. جدا از اینکه کمی به پست ها برسیم .

  14. 12 کاربر از Babak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1058
    M Ơ Ɗ Є Ʀ ƛ Ƭ Ơ Ʀ VAHID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    "فروم" ها خانه دوم ما
    پست ها
    10,149

    پيش فرض

    تاپیک رو موقتا قفل کردم تا هم یه مقدار هیجانی که نشسته تو صحبت ها کنترل بشه تا زمان بازگشاییش و کمی هم دوستان رو ایده هاشون باز فکر کنن. جدا از اینکه کمی به پست ها برسیم .
    سلامی دوباره

    خب مثل اینکه الان دیگه از هیجان دوستان کم شده ,پس تاپیک باز میشه

    فقط نظرات خودتون رو بدین و از بحث های سیاسی و حاشیه ساز پرهیز کنید.

  16. 14 کاربر از VAHID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1059
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    طبیعت سبز
    پست ها
    1,191

    پيش فرض

    به نظر من وقتی نوبت ازدواج میشه تو حالات روحی انسان یه تغییراتی بوجود میاد و انسان بواقع اون و حس میکنه ... حس تنهایی داره ... از دوست های قدیمیش کناره گیری میکنه ... و احساس میکنه زندگیش هدف نداره ... گمشده ای تو زندگیش داره ... کلیدی که راه گشای جریان زندگیشه ... اون آدم همیشگی نیست ...

  18. 2 کاربر از M A S 0 U D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #1060
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    1,591

    پيش فرض

    به نظر من وقتی نوبت ازدواج میشه تو حالات روحی انسان یه تغییراتی بوجود میاد و انسان بواقع اون و حس میکنه ... حس تنهایی داره ... از دوست های قدیمیش کناره گیری میکنه ... و احساس میکنه زندگیش هدف نداره ... گمشده ای تو زندگیش داره ... کلیدی که راه گشای جریان زندگیشه ... اون آدم همیشگی نیست ...

    جدي؟؟؟

    ببينيد من فكر كنم اين نظر شما اشتباه باشه چون تحقيقات زيادي داشتم در زمينه ازدواج

    چند نكته در مورد ازدواج هست كه عبارتند از :

    عشق حالتي نيست كه آدم افسرده و گرفته باشه بلكه حالتي هست كه آدم پر انرژي و بشاش مي شه از طريق عشق

    زماني وقت ازدواج فرد هست كه از لحاظ روحي و فكري طوري باشه كه بتونه بدون داشتن فرد مورد نظر زندگي كنه نه اينكه به اون فرد وابسته باشه اينطوري اون فرد به عنوان كالايي در نظر گرفته مي شه كه از طريق اون نياز شما برطرف مي شه

    و خيلي چيزهاي ديگه و تازه تا 8 ماه پس از دواج شما راحت مي شين يعني به اون نيازهاتون مي رسيد ولي بعدش دوباره به همين حالي كه مي گيد بر مي گرديد و تازه مشكل اضافه تري هم داريد به نام همسر پس اول از همه بايد مشكلات روحي و فكري آدم حل بشه



    كاش همه مشكلات مالي بود الان من مشكل مالي خدا رو شكر ندارم و دو بار رفتم خواستگاري و بار اول خونواده دختر و خودش موافق بودن ولي من مخالف چون سطحشون با ما نمي خورد و مي دونستم بعدا به مشكل بر مي خورم و مورد دوم هم كه رفتم اصلا جواب ما رو ندادن كه نه هست

    خلاصه يك بار از اين طرف و يك بار از اون طرف افتادم و نزديك به 10 ماه داغون شدم طي اين مدتي كه اقدام كردم براي ازدواج و واقعا خيلي شرايط سختي بود و نمي خوام دوباره تجربه ش كنم و فعلا سرگرم كار هستم ولي همين حالي كه دوستمون گفتن رو دارم كه فكر مي كنم مشكل از جاي ديگه باشه اگر روان شناس يا كسي هست كه اطلاعات خوبي داره بياد توضيح بده


    با تشكر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •