تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 106 از 122 اولاول ... 65696102103104105106107108109110116 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,051 به 1,060 از 1218

نام تاپيک: Idioms, Proverbs, Expressions & Slang terms

  1. #1051
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض

    منظورم اینه که 2نفر با هم تلفنی در یه جا قرار دعوا بگذارند و برن با هم دعوا کنن
    اصطلاحی وجود داره که من هرچی گشتم پیداش نکردم ولی میتونی ازین استفاده کنی :

    Arranging a physical confrontation

    یعنی قرار دعوای فیزیکی گزاشتن.

  2. 3 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1052
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض


    leave me
    in your mother

    جون مادرت بیخیال ماشو ( تنهام بزار )



  4. 3 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1053
    اگه نباشه جاش خالی می مونه federrer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Virtual World
    پست ها
    372

    پيش فرض

    معنی pull out رو خواسته بودم ، یکی از دو ستان گفتن" ترک کردن"

    -
    "ترک کردن" ( مثال : The train pulls out at night )
    در جمله زیر معنی "بیرون کشیدن " نمیده ؟؟؟

    she began to pull out the thick grass around them

    راستی معنی اصطلاح at once چی میشه ؟؟
    Last edited by federrer; 06-10-2012 at 13:16.

  6. #1054
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض

    سلام. بله من فقط یکی از معنی هاش رو گفته بودم.

    در اون جمله معنی "ازبین بردن" میده.. از بین بردن علفها..


    "کنار کشیدن" یا حالا به نوعی "بیرون کشیدن" هم به عنوان یکی از معنیهای مهمش هست.
    مثلا
    I suggest you pull out of this chess tournament
    بهت پیشنهاد میکنم پاتو از مسابقات شطرنج بکشی بیرون.


    at once به معنی فورا...

  7. 2 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #1055
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    2,149

    پيش فرض

    معنی pull out رو خواسته بودم ، یکی از دو ستان گفتن" ترک کردن"



    در جمله زیر معنی "بیرون کشیدن " نمیده ؟؟؟

    she began to pull out the thick grass around them

    راستی معنی اصطلاح at once چی میشه ؟؟
    از اونجایی که قبل از این جمله گفته به این نتیجه رسید که به هوا و نور احتیاج دارن گمونم بشه pull out رو اینجا کندن علف‌های هرزه‌ی دورشون هم معنی کرد...

  9. 2 کاربر از pro_translator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1056
    اگه نباشه جاش خالی می مونه federrer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Virtual World
    پست ها
    372

    پيش فرض

    دقیقا منظور من هم از بیرون کشیدن همین " کندن علف های هرزه ی دورشون" هست .

    میخواستم بدونم از لحاظ معنی ، اصطلاح Just then با Just after تفاوت داره یا نه ؟؟

    Just after مترادف با as soon as و when به معنی "به محض اینکه " و" درست بعد از " و "زمانی که" هست

  11. #1057
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    2,149

    پيش فرض

    دقیقا منظور من هم از بیرون کشیدن همین " کندن علف های هرزه ی دورشون" هست .

    میخواستم بدونم از لحاظ معنی ، اصطلاح Just then با Just after تفاوت داره یا نه ؟؟

    Just after مترادف با as soon as و when به معنی "به محض اینکه " و" درست بعد از " و "زمانی که" هست
    Just then یعنی at a particular time in the past... در یک زمان ویژه در گذشته... توی جمله: درست همون وقت...

  12. 2 کاربر از pro_translator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1058
    داره خودمونی میشه s@har's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2011
    پست ها
    175

    پيش فرض

    یه سری مطالب راجع به آموزش اصطلاحات امریکایی داشتم .خیلی به دردم میخورن. گفتم شاید به درد بخورن اینجا هم بنویسمشون .حالا شاید بعضیاش و قبلا دوستان نوشته باشن که به بزرگی خودتون عفو کنین.
    اگر ایراد و اشکالی هم داشت بگید و باز هم به بزرگی خودتون ببخشین

    وقتی می خوایم بگیم چیزی خیلی مشخص و واضحه ، اصطلاحا میگیم: “تابلوئه”.


    “تابلو بودن” تو فارسی مفاهیم و کاربرد های مختلفی داره.
    یکی از اصطلاحاتی که به همین موضوع اشاره داره اینه: stick/stand out a mile
    It stood out a mile that she was lying
    ”از دور داد میزد (خیلی تابلو بود) که داشت دروغ می گفت”
    .
    .
    گاهی تابلو بودن به این اشاره داره که فهمیدن جواب چیزی خیلی اسونه.
    No-brainer برای همین موضوع بکار میره. No-brainer اسمه.
    مثال:
    B: Who do you think is better-looking, Jennifer Lopez or Jessica Alba?
    A: That’s a complete no-brainer! Jessica Alba is much hotter!
    A: به نظرت کدوم یکی خوشگل تره، جنیفر لوپز یا جسیکا البا؟
    B: این که خیلی تابلوئه! جسیکا البا جذاب تره!
    *نکته: Mindf**k هم در مقابل no-brainer قرار داره.
    .
    .
    و اصطلاح بعدی که به همین منظور به کار میره اینه: giveaway (اسمه). وقتی میگیم چیزی giveaway ـه یعنی اون چیز باعث لو دادن اصل قضیه و نمایاندن سر درون طرف میشه!
    مثال: Vince was lying. His red face was a dead giveaway
    ” وینس داشت دروغ میگفت. اون قیافه ی سرخش بدجوری تابلو کرده بود (خیلی تابلو بود)”
    .
    مثال:
    He’s been smoking dope. His glazed eyes were a clear giveaway
    ” از اون چشای خمارش تابلو بود (میشد فهمید) که dope مصرف می کنه (می کشه)”
    .
    * نکته ۱: پس یادتون باشه که برای تاکید رو giveaway ، از clear یا Dead استفاده کنین.
    * نکته ۲: giveaway یه معنیه دیگه ای هم داره و اون اینه که به چیزی گفته میشه که کمپانیها رو محصولاتشون به عنوان هدیه به مشتریاشون ارائه میدن که میگیم “اشانتیون”
    مثال: there’s a free CD with our magazine next month as a giveaway
    ” مجله ماه اینده قراره یه سی دی به عنوان اشانتیون داشته باشه”
    نکته۳: dope دو تا معنی رایج داره. یکی به عنوان اسم یعنی مواد مخدر (نوعی ماده ی مخدر) و به عنوان صفت هم با awesome ، the bomb ، cool مترادفه به معنی خفن ، معرکه ، باحال

  14. 3 کاربر از s@har بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1059
    داره خودمونی میشه s@har's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2011
    پست ها
    175

    پيش فرض

    یه سری اصطلاحات جالب:
    Kiss sbs a$$: to be very nice to sb in order to persuade them to help you or give you sth.
    پاچه خواری کردن- کسی را خخخخخر کردن البته معانی نزیکتری هم براش داریم که بدلیل مسائل ادبی تربیتی از گفتنش صرف نظر کردیم!!!!


    Richard always kisses the boss ass for promotion.
    ریچارد همیشه پاچه خواری رئیسو میکرد که ترفیع بگیره



    Kiss sth better: to take away pain of an injury by kissing it.
    Come here baby and let me kiss your head better.
    کوچولو بیا اینجا سرتو بوس کنم زود خوب شه


    Cut a tooth:
    اینم یعنی دندون دراوردن


    Move yo a$$: get yo a$$ in gear
    بی ادبانه ترین عبارتی که میشه برای عجله کن یا بجنب استفاده کرد همین اصطلاحه که اگه بیننده ی فیلمای امریکایی باشین حتما تاحالا اینو شنیدین






    Not sleep a wink = not get a wink of sleep
    چشم رو هم نذاشتن
    A: your eyes look swollen whats happened?
    B; I didn’t sleep a wink last night, Id to cram for my math exam!

    Kick sbs a$$ : to punish or defeat
    تنبیه کردن – شکست دادن
    معنی دوم بیشتر برای بازی ها به کار میره اما bring sb to their knees بیشتر برای جنگهای سیاسی کاربرد داره
    if i dont get home fefore 9 pm mum absolutely will kick my ass

    Holding a grudge against sb:
    از کسی کینه به دل داشتن
    Helen holding a grudge against her boss because he gave her the axe without any reason and take the bread out of her mouth.
    هلن از رئیسش کینه به دل داره چون بدون هیچ دلیلی اونو اخراج کرد و از نون خوردن انداختش


    Hoof it: to go some where on foot
    We hoofed it all the way to the university since we had no money to hail a cab.
    مجبور شدیم کل راه رو پیاده بریم چون حتی پول برای تاکسی گرفتن هم نداشتیم
    البته این اتفاقا تو مملکت ما که معمولیه و اصلا جای تعجب نداره که!!!!!!!!!!


    Give sb the eye = eye sb up
    To look at sb in a way that shows you find them sexually attractive.
    He is definitely giving you the eye!


    To make out: to kiss with much passion
    Ted and Amber started making out at the stop light and didn’t realize that the light had turned green!!!!
    Make out سه تا معنی دیگه هم داره
    1) to manage
    2) to understand or see with difficulty
    It was so foggy I could barely make out the street signs.
    3) to prepare a check or other payment.
    Please make out a check for this month’s rent.

  16. 2 کاربر از s@har بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1060
    داره خودمونی میشه s@har's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2011
    پست ها
    175

    پيش فرض

    یه چیزی هم راجه به اصطلاحات خوندم:
    1) در اصطلاحاتی که be بکار رفته می بایست از افعال am , is , are ,was , were استفاده کنید.
    2)در اصطلاحاتی که one's بکار رفته می بایست از صفات ملکی my , your , his , her , our , their استفاده کنید.
    3) در اصطلاحاتی که sb بکار رفته می بایست از ضمایر مفعولی me , you , him , her , us , them و یا نام اشخاص استفاده کنید.

  18. 2 کاربر از s@har بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •