دوستم در كوچه
توي سرما مانده
من در اينجا هستم
او در آنجا مانده
كوچه اما شبها
سرد و يخبندان است
دوستم تا فردا
آه، يخ خواهد بست!
زير كُرسي،الان
راحت است و گرم است
بالش زير سرم
مثل مخمل، نرم است
كاش مي شد او هم
مثل من، اينجا بود
گرم مي شد اينجا
دور،از سرما بود
دوستم آرام است
آدم بي حرفي است
همه جايش،از برف
اسمش آدم برفي است.