جناب معین عزیز من موافق اسلام هستم
و خواهشا در این محفل علمی و وقت کوتاه به همون سخنان من ایراد بگیرید بهتر است (انتقاد به نوع لحن و نگارش لطف شما بود)
و نمیگم آدم کامل و عادلی هم هستم ... مدافع حقوقی هم نیستم چون رشتم نیستم اما در مورد جامع کی میتونه نظر بده؟ لابد اونم فقط جامعه شناس؟
باشه اگه من فضل فروشی کردم (که سعی میکنم در دنیای واقعی نکنم شما منو بینا کردید) اما شما هم نبایستی فضل فروشی میکردی... من چنین احساسی دارم از این نوع لحن ... که خواستید جای هیچ سوالی رو اینجا باقی نگذارید ... چرا همیشه میخوایید طبق خواسته های جوامع پیش برید
دوست گرامی من اگر میخواستم فضل فروشی کنم توی پست اول میتونستم مثل شما چنین اصطلاحات غامض و مبهمی رو به کار ببرم!
اما بحث علمی و نثر دانشگاهی باید هر چی ساده تر و همه فهم تر باشه... در اصل در علوم بحث چه گفتن هست نه چگونه گفتن...اما ادبیات بر عکسه بحث چگونه گفتن مطرح هست ...
مثالی که میتونم بزنم این هست : کتاب سبک شناسی و کتاب بیان دکتر سیروس شمیسا رو بخونید. مثلا کتاب بیان در زمینه تخصصی ترین مباحث ادبیات و دقایق اون هست اما برام جالب بود که جهت درک موضوع و اونم موضوع ادبیات! اونم شخصی که مسلط به چند زبون هست و دکترای ادبیات و زبان فارسی داره توی کتابش برای توضیح مسایلی مانند تشبیه از ایکس و ایگرگ استفاده کرده! برعکس برخی افراد که سعی در سره نویسی زبان فارسی دارن در نثر علمی هیچ اصراری بر سره نویسی فارسی نیست ! البته ندیدم به غیر از دکتر کزازی کسی هم بتونه سره کتاب بنویسه و سخنرانی کنه! که جالبی هم اینجاست که سره سخن گفتن و کتاب نوشتن ایشون باعث میشه نثر ایشون رو کسی بتونه متوجه شه که حداقل کارشناس ارشد ادبیات و زبان فارسی باشه !
در زمینه نوشته شما هم من حداقل سه بار خوندم متن رو... میتونم یه کلام بگم تعقید معنوی داره! اصلا مشخص نیست چی گفتین ...نفهمیدم تعریف کردین... انتقاد کردین... فقط فهمیدم در زمینه موضوع تاپیک چیزی نگفتین و وارد حقوق و جامعه شناسی و سیاست و همه شاخه های علوم انسانی شدید...
کتبی رو که من معرفی کردم بهترین در نوع خود از نوع قلم و نگارش و محتوا هستن. من نه شما رو میشناسم و نه کسی من رو میشناسه توی انجمن اما همیشه سعی خودم بر این بوده که توی جمع یا سخن نگم یا اگر میگم بتونم از عهدش بر بیام...فرض کنید توی جمع دوستانتون چنین الفاظی رو به کار ببرید... فکر میکنن دارید یه سری کلمه رو حفظ میکنید! .
امیدوارم اگه ناراخت شدید از دستم ببخشید. من فضل فروشی خاصی نکردم ... توی این انجمن هم کسی رو نمیشناسم که بخوام براش خود شیرین بازی در بیارم ... بلکه اون کسی رو که خیلی دوستش داشتم به خاطر همین موضوعاتی که در تاپیک مطرح شد از دست دادم!
از یه نفر هم یاد گرفتم که : سر در نیاورم به سلاطین روزگار
گر من ز بندگان تو باشم کمینه ای.
و در زمینه خودم :
دوستان گویند سعدی دل چرا دادی به عشق
تا میان خلق کم کردی وقار خویش را
ما صلاح خویشتن در بینوایی دیده ایم
هر کسی گو مصلحت بیند کار خویش را.
خیلی ها براشون جالب بوده که اگر فلان فرد با فلان مقام هم توی دو متری من قرار داشته نرفتم حتی بهش سلام کنم! چون سواد رو اکتسابی میدونم! به مقام رسیدن توی کشورمون رو هم مناسب با پیشونی افراد میدونم! نه تخصص و صلاحیت ...
چندان هم علم گرا نیستم مثل کسی میمونم که توی سال 2018 انگار داره توی شوارع منتهی به مسجد جامع بعلبک قدم میزنه... سواد مکتبی داره...جای انگلیسی به عربی علاقه داره توی این سال...جای گرامر بارونز به شرح ابن عقیل علاقه داره...جای داستان های پیکارسک مقامات حریری رو دوست داره ...از غزالی یاد گرفته نباید زن مطلقه رو به هیچ حساب کنه ! اگر چه مثلا حقوق خونده!...
اما باعث نمیشه که دیگر کتب رو مطالعه نکنم و نفهمم دور و برم چی میگذره ! ... اگر چه شخصیتم رو غزالی و سعدی و... شکل دادن و هیچ وقت هم ناراحت نبودم.
باز هم میگم امیدوارم از دستم ناراحت نباشید.