چرا این مغازه دارا میخوان آدمو تیکه پاره کنند؟

[banii]

من آن موقع که این تاپیک را زدم نگاه ام سطحی و موردی بوده و احساسات همان لحظه ام در این حرف موثر بوده فقط مغازه دارها نیستند اتفاقا بعضی از مغازه دارها خیلی با انصاف و چشم و دل سیر اند (البته سر حرف پیش ام هم هستم بیشترشون هم ناجوانمرد و بی وجدان هستند)

در ایران همه ی مردم از هر گونه قشری و در راس آنها آخوندها و مواجب بگیران حکومتی مثلا ماموران راهنمایی رانندگی و یا سایر نیروهای مسلح همچون کفتار درنده به جان همنوعان خود میافتند و مردم را تکه و پاره و سلاخی میکنند و روح و جسمشان را از ضربه های تجاوز ویران میکنند.

در این شرایط تنها راههای نجات از این بیدادگاه یکی این است 1 - که درندگی و جنایت را یاد بگیری و از صبح تا شب بدری و تیکه پاره کنی 2- یک وسیله ای همچون طناب دار ، اسلحه و یا سیانور بدست بیاوری و خودت را از این منجلاب متعفن حذف کنی 3- که مردم عادی و بی بضاعت توان انجام آن را ندارند، خارج شدن از مرزهای جمعوری عسلامی و دیگر پشت سر را هم نگاه نکردن !

اتفاقا سر شب داشتم در مورد یک موضوعی مربوط به دهه 80 زندگی ام (البته تا پیش از 86) فکر میکردم بعد اینطور به نتیجه رسیدم که آن سالها هنوز اندکی روح و ذوق و جنبش و شرافت در ایرانیان متبلور بود و بعد ها سال به سال بدتر شد و ذهن و نوع نگاه و بینش جمعیت مردم روز به روز بیشتر به اضمحلال و تخریب کامل سوق پیدا نمود... لعنت بر تمامی مسببین و باعث و بانیان این فرهنگ زشت که همچون سرطان و افیون به جان 80 میلیون ایرانی افتاده است و هرگونه اخلاق ، جوانمردی ، مهر ، صفا و صمیمیتی در بین هم میهنان از ریشه قطع نموده و بذر کینه ، فحشاگری ، جنایت پیشگی ، دزدی ، حرامزادگی در دلهای این مردم پاشیده است.

[banii]

علت حریص بودن مغازه دارها برای تیکه پاره کردن مشتری واضح هست مردم به علت فقر و گرانی توی این سالها مخصوصا از سال نود به بعد تا حد ممکن و تا جائی که امکانش بوده جز برای مایحتاج ضروری از خرید کالا و ... امتناع کردن و مغازه دارها هم کار کاسبی شون به خرید مردم بستگی داره بنابراین یه جورائی میشه گفت که مغازه دارها تشنه خرید مردم شدند و برای همین تا مشتری ای را می بینن سعی میکنند تا حد ممکن ضررهای عدم خرید را از جیب او جبران کنند تا جائی که مشتری توبه میکنه که پاشو در این مغازه و یا مغازه های مشابه بزاره , تلوزیون ایران هم برنامه ای داره تحت عنوان "‌ چه کسی مرا به این روز انداخت " و در این برنامه از تعطیلی کارخانه ها و صنایعی که به علت عدم خرید مردم برشکست شدن برنامه تهیه میشه حتی در ساده ترین چیزها مثل سلمانی ها هم کار و کاسبیشون 180 درجه نسبت به قبل تغییر کرده چون مردمی که یکزمان خود را هر هفته اصلاح می کردن حالا دو یا سه ماه یکبار اینکارو میکنن البته با تمام این اوصاف باید گفت روزی رسان واقعی خدا هست چرا که اگه بنده ای واقعا جانب تقوا را رعایت کنه ملائکه آسمان در هیبت انسان ازش خرید می کنند بدون اینکه متوجه باشه

من که با این حرفها موافق نیستم ... توی شهر ما که مردم خیلی خرید میکنند و کاملا با مردمی مصرف گرا روبرو میشوم ...

دور و بر ام هم اینقدر بچه پولدار و سگ پول دیدم که دیگه حالم از این زنده گی به هم میخوره خیلی وقته که روش بالا آوردم ...

مثلا یکی از دور و بری هام تازه آن هم دختر از 18 سالگی تا الان که میبینمش داره ویتارا سوار میشه ... خب طبیعتا هم به نظر میرسه که این پول از ددی محترمشون باشه نه از خودشون مگر اینکه یک سفر به شیخ نشین های حاشیه خلیج رفته باشند و دل شیوخ را بدست آورده باشند!

[V E S T A]

من که با این حرفها موافق نیستم ... توی شهر ما که مردم خیلی خرید میکنند و کاملا با مردمی مصرف گرا روبرو میشوم ...

دور و بر ام هم اینقدر بچه پولدار و سگ پول دیدم که دیگه حالم از این زنده گی به هم میخوره خیلی وقته که روش بالا آوردم ...

مثلا یکی از دور و بری هام تازه آن هم دختر از 18 سالگی تا الان که میبینمش داره ویتارا سوار میشه ... خب طبیعتا هم به نظر میرسه که این پول از ددی محترمشون باشه نه از خودشون مگر اینکه یک سفر به شیخ نشین های حاشیه خلیج رفته باشند و دل شیوخ را بدست آورده باشند!

نمیدونم این یعنی من آرزوی آرامش و آسایش اون خانم رو دارم یا نفرت دارم از زندگی و آرامش اون خانم ؟


ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ

من حس می کنم ثروتمند بودن کسی غیر از خودمون تو ذهن خیلی از آدم ها جرم محسوب میشه اینکه کسی تو این شرایط وحشتناک اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و.. تونسته توی ایران رفاه داشته باشه باید باعث خوشحالی ما باشه نه ناراحتی ..

چرا باید اینطور فکر کنیم؟ چرا همیشه باید فکر کنیم کسی که پولدار هست حتما حق ما رو خورده یا دزدی کرده که پولدار شده ؟! یا حتما یه خلاف یا هنجار شکنی کرده که الان توی آرامش و ثروت هست ؟

به نظرم دیدن آرامش و ثروت دیگران به بقیه باید بیشتر انگیزه تلاش بده تا انگیزه خودکشی و لعنت و نفرین و نفرت از خودمون و دیگران ...


اگر برای دیگران خوب بخواهیم برای خودمون هم خوب پیش میاد این شعار یا تلقین یا تزریق انرژی مثبت نیست وقتی ما قلبا به دنبال آرامش و آسایش باشیم هیچ وقت از دیدن آرامش و آسایش و ثروت دیگری ناراحت نمیشیم هیچ وقت به دنبال این نیستیم که ثروت و آرامش دیگران رو با دزدی و غارت و حق خوری برابر کنیم و خودمون رو آروم کنیم که چون دزدی نکردیم یا چون حق خوری نکردیم ثروت یا آرامش و آسایش نداریم. .

تلاش میکنیم تا اون آرامش رو با زحمت خودمون (نه با پول و ثروت خانواده) به دست بیارین این ارزشش خیلی بیشتره تا اینکه هرووز غبطه زندگی دیگران رو بخوریم یا زندگی و ثروت دیگران رو تجزیه تحلیل کنیم که چطور به دست اومده و بعد بخاطر ثروت و آرامش دیگران نفرت رو تو وجود خودمون پرورش بدیم ..

[amirmahmod]

باید در نظر بگیرید که حسرت و نفرت و قضاوت قبل از هرچیز خودمونو زجر میده و مشکلی برای اون طرف عموما پیش نمیاد ،
آنقدر سرگرم و درگیر دوست داشتن زندگی باش که هیچ فرصتی برای حسرت ، نفرت یا ترس نداشته باشی.

[banii]

نمیدونم این یعنی من آرزوی آرامش و آسایش اون خانم رو دارم یا نفرت دارم از زندگی و آرامش اون خانم ؟


ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ

من حس می کنم ثروتمند بودن کسی غیر از خودمون تو ذهن خیلی از آدم ها جرم محسوب میشه اینکه کسی تو این شرایط وحشتناک اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و.. تونسته توی ایران رفاه داشته باشه باید باعث خوشحالی ما باشه نه ناراحتی ..

چرا باید اینطور فکر کنیم؟ چرا همیشه باید فکر کنیم کسی که پولدار هست حتما حق ما رو خورده یا دزدی کرده که پولدار شده ؟! یا حتما یه خلاف یا هنجار شکنی کرده که الان توی آرامش و ثروت هست ؟

به نظرم دیدن آرامش و ثروت دیگران به بقیه باید بیشتر انگیزه تلاش بده تا انگیزه خودکشی و لعنت و نفرین و نفرت از خودمون و دیگران ...


اگر برای دیگران خوب بخواهیم برای خودمون هم خوب پیش میاد این شعار یا تلقین یا تزریق انرژی مثبت نیست وقتی ما قلبا به دنبال آرامش و آسایش باشیم هیچ وقت از دیدن آرامش و آسایش و ثروت دیگری ناراحت نمیشیم هیچ وقت به دنبال این نیستیم که ثروت و آرامش دیگران رو با دزدی و غارت و حق خوری برابر کنیم و خودمون رو آروم کنیم که چون دزدی نکردیم یا چون حق خوری نکردیم ثروت یا آرامش و آسایش نداریم. .

تلاش میکنیم تا اون آرامش رو با زحمت خودمون (نه با پول و ثروت خانواده) به دست بیارین این ارزشش خیلی بیشتره تا اینکه هرووز غبطه زندگی دیگران رو بخوریم یا زندگی و ثروت دیگران رو تجزیه تحلیل کنیم که چطور به دست اومده و بعد بخاطر ثروت و آرامش دیگران نفرت رو تو وجود خودمون پرورش بدیم ..

خیر من هیچ گونه چنین فکر و نگرش ذلیلانه ای ندارم و به خون افراد پولدار تشنه نیستم کما اینکه افراد پولدار را بیشتر شایسته احترام میدانم تا افراد بی توان و بی بضاعت ... با وجود اینکه در مورد برخی از پولدارها هم معتقدم با چکاندن خون همان بدبخت بیچاره ها و بی بضاعتها خودشان را پولدار کرده اند.

شما در مورد حرفهای من قضاوت درستی نداشتید ... من تنها حرفم این بود که در جواب حرفِ "مردم بی پول اند و توان خرید ندارند" گفته بودم نه اغلب مردم خریدهاشونو انجام میدن و مشگل خاصی در این مورد ندارند ... بله عده ای هم هیچی ندارند و خوردنشون به زور تامین میشه ... اما توجه نمایید که من در مورد دسته اول گفتم اغلب، نه همه! من که دارم اینطور میبینم توی جامعه مون "در مورد خرید و مصرف گرایی" شاید هم اشتباه میکنم و واقعا کسی هیچی نمیتونه بخره ...

اگر مثالی هم زدم تنها یک نمونه بود از مردم همین جامعه ای که گفته شده بود برای پول آرایشگاه رفتنشون مانده اند ... خیلی خیلی موردهای بالاتر و ثروتمند تر از آن خانم هم به چشم دیده ام ...

ببینید من الان مدتیه به مردم دور و برم و همشهریانم که توجه میکنم میبینم اغلبشون مال و منال دارند حتی هموناییکه میان گله و زاری میکنند و میگن ما نداریم ... یا مثلا طرف خونه اش یک جای داغونی از پایین شهره و شما ممکنه با خودتون بگید خب بدبخت هیچی نداره ... اما وقتی آمارشو درمیاری میبینی نخیر توی همونجاییکه داره سکونت میکنه چندین واحد آپارتمان داره که اگر همه ی تعدادش رو بفروشه خیلی راحت میتونه هرجای بهتریکه خواست بره .... البته این هم باز یک مثال بود و در مورد شخص حقیقی ای بود که این مساله رو به چشم دیدم ... باز نگید همه ی پایین شهری ها که اینجوری نیستند و بعضیا به بدبختی یک واحد 50 متری اجاره کردند ....

[V E S T A]

خیر من هیچ گونه چنین فکر و نگرش ذلیلانه ای ندارم و به خون افراد پولدار تشنه نیستم کما اینکه افراد پولدار را بیشتر شایسته احترام میدانم تا افراد بی توان و بی بضاعت ... با وجود اینکه در مورد برخی از پولدارها هم معتقدم با چکاندن خون همان بدبخت بیچاره ها و بی بضاعتها خودشان را پولدار کرده اند.

شما در مورد حرفهای من قضاوت درستی نداشتید ... من تنها حرفم این بود که در جواب حرفِ "مردم بی پول اند و توان خرید ندارند" گفته بودم نه اغلب مردم خریدهاشونو انجام میدن و مشگل خاصی در این مورد ندارند ... بله عده ای هم هیچی ندارند و خوردنشون به زور تامین میشه ... اما توجه نمایید که من در مورد دسته اول گفتم اغلب، نه همه! من که دارم اینطور میبینم توی جامعه مون "در مورد خرید و مصرف گرایی" شاید هم اشتباه میکنم و واقعا کسی هیچی نمیتونه بخره ...

اگر مثالی هم زدم تنها یک نمونه بود از مردم همین جامعه ای که گفته شده بود برای پول آرایشگاه رفتنشون مانده اند ... خیلی خیلی موردهای بالاتر و ثروتمند تر از آن خانم هم به چشم دیده ام ...

ببینید من الان مدتیه به مردم دور و برم و همشهریانم که توجه میکنم میبینم اغلبشون مال و منال دارند حتی هموناییکه میان گله و زاری میکنند و میگن ما نداریم ... یا مثلا طرف خونه اش یک جای داغونی از پایین شهره و شما ممکنه با خودتون بگید خب بدبخت هیچی نداره ... اما وقتی آمارشو درمیاری میبینی نخیر توی همونجاییکه داره سکونت میکنه چندین واحد آپارتمان داره که اگر همه ی تعدادش رو بفروشه خیلی راحت میتونه هرجای بهتریکه خواست بره .... البته این هم باز یک مثال بود و در مورد شخص حقیقی ای بود که این مساله رو به چشم دیدم ... باز نگید همه ی پایین شهری ها که اینجوری نیستند و بعضیا به بدبختی یک واحد 50 متری اجاره کردند ....

شاید پست من ارتباط چندانی به تاپیک نداشته باشه ،بیشتر توضیح پست قبلم مربوط به همین پاراگراف بود :

دور و بر ام هم اینقدر بچه پولدار و سگ پول دیدم که دیگه حالم از این زنده گی به هم میخوره خیلی وقته که روش بالا آوردم ...

مثلا یکی از دور و بری هام تازه آن هم دختر از 18 سالگی تا الان که میبینمش داره ویتارا سوار میشه ... خب طبیعتا هم به نظر میرسه که این پول از ددی محترمشون باشه نه از خودشون مگر اینکه یک سفر به شیخ نشین های حاشیه خلیج رفته باشند و دل شیوخ را بدست آورده باشند!

همه توضیح ام بیشتر به نوع نگاه تون به این مسئله مربوط بود اینکه

چه اهمیتی داره بقیه چه قدر مال و منال یا دارایی دارند ؟!
یا چه اهمیتی داره واقعا اون شخص از کجا و چطور این همه دارایی رو کسب کرده ؟!
(اصلا بحث ام روی روش کسب درامد و ثروت مند شدن یا زیر سوال بردن طریقه ثروت مند شدن یا تایید بعضی روش های ثروتمند شدن و یا رد فاصله طبقاتی یا ثروتمند شدن به هر راه و روشی نیست)

منظور من این هست که مال و منال اطرافیان فقط میتونه انگیزه پیشرفت یا انگیزه بلند پرواری برای ما باشه ! نه حسرت و نه نفرت

یعنی کوچکترین ارزشی نداره که حتی یک لحظه فکر ما به این مسئله درگیر باشه که این شخص این دارایی رو از کجا اورده یا در اوج بدبختی اگر تمام داراییش رو بفروشه چقدر ثروت میشه و با اون چه کاری میتونه انجام بده؟ یا واقعا بدبخت هست یا خوش بخت ؟! چون فکر کردن به این مسائل هیچ تغییری در زندگی ما ایجاد نمیکنه.

میشه بیشتر فوکوس و تمرکز رو روی خودمون و اموال و دارایی مالی و غیر مالی خودمون و روش های توسعه دادن شون داشته باشیم .

اموال لزوما ثروت و دارایی های مالی ما نیست، یک نفر در اوج جوانی با بیشترین انرژی و انگیزه و در سلامت کامل جسمانی بهترین و بزرگترین سرمایه رو برای پیشرفت اقتصادی داره و جوری با استفاده از فکر و مغزش میتونه درامد زایی کنه که نسل های بعد از خودش رو هم تامین کنه بدون اینکه یک لحظه این انرژی و سرمایه رو صرف براوردهایی کنه که هیچ سودی برای زندگی شخصی خودش نداشته باشه ..(همانطور که تمام ثروتمند ها یا اجداد ثروتمند ها از همین سرمایه ها برای پیشرفت استفاده کردن)

[aryna]

چرا باید اینطور فکر کنیم؟ چرا همیشه باید فکر کنیم کسی که پولدار هست حتما حق ما رو خورده یا دزدی کرده که پولدار شده ؟! یا حتما یه خلاف یا هنجار شکنی کرده که الان توی آرامش و ثروت هست ؟

ببین منم با کلیت این حرف موافقم

اما اگر بخواهی واقع بینانه نگاه کنی یک در صد هزار هست که اینطوریه

ببینید من الان مدتیه به مردم دور و برم و همشهریانم که توجه میکنم میبینم اغلبشون مال و منال دارند حتی هموناییکه میان گله و زاری میکنند و میگن ما نداریم

نداریم نداریم و چه کنم چه کنم الان مد شده متاسفانه

که این کار بنظر شخص من حتی کفر گفتن هست(ناشکری و ناسپاسی از خداوند) که از انچه به ما داده بازهم راضی نیستیم



اما در کل (بنظر من)در ایران و حتی جهان روز به روز و ثانیه به ثانیه فقیر ها فقیر تر می شوند و پولدارها پولدارتر.

در حالی که بیشترین زحمت و جون کندن را مردم فقیر بیچاره میکنند اما سود اصلی در جیب بالادستی ها هست همیشه اینطور بوده

[Reza Azimy_RW]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

وضعیت تپون تپونه هرکی تونست میتپونه نتونست هم بهش میتپونن . همه به تپوندن نیاز دارن برای ادامه بغا در این مکان
دلیل همینه . یک کلمه . تپوندن
سوال دیگه ای بود در خدمتم

[amirmahmod]

من یه مدت بازاریاب بودم و از نزدیک با مغازه دارا رفت وآمد داشتم میتونم بگم که اونا هم مثل مردم عادی هستن و همشون رو نمیشه به یک شکل قضاوت کرد همونطور که آدم عادی دنبال سود ومنافع خودشه اونا هم همینطورن همونطور که مردم عادی خوش برخورد یا بد برخورد هستن اونا هم همینطورن منتهی اگه شما ازبقیه مردم این رفتار رو نمیبینید به خاطر اینکه مردم عادی آزادی عمل مغازه دارا رو ندارن و گرنه مردم عادی هم اگر تو چنین جایگاهی بودن همینکارا رو میکردن .