بخشی زیبا از کتابی که خوانده ام با ( موضوع روانشناسی )

[Mr_100_dolari]

بی شعوری که میهمانی آنچنانی ترتیب می دهد ، با مجبور کردن دیگران به انجام کارهایی که خیر و صلاح شان را در آن می بیند در حقیقت به دنبال نمایش برتری و نفوذ خودش است ...

در این مهمانی ها فقط بک هدف دنبال می شود :

یک نفر با دستاویز قرار دادن آداب و رسوم در پی این است که بر تمام افراد یک خانواده ی بزرگ اعمال قدرت کند .

به زودی هر یک از اعضای فامیل متوجه می شوند که همه این کارها ریشه در بی شعوری دارد ، اما کمتر کسی پیدا می شود که برای متوقف کردن این بازی ها و ایستادن در مقابل این بی شعوری های معتدل کاری بکند .

واقعیت این است که بیش تر این بی شعوری های خانوادگی ، به دلیل دعای خیر افرادی که وسیله آن ها قرار گرفته اند ، پیشرفت هم می کند ...

.
.
.

بی شعوری بس است دیگر !

نویسنده : دکتر خاویر کرمنت

مترجم : اسحاق احمدی

انتشارات : شبگون / زمستان 1393

[Mr_100_dolari]

از تصمیم گیری غلط نترسید مطمئن باشید تمامی افرادی که هر روز کنارتان در ماشین ، اتوبوس ، مترو ، فروشگاه و محل کار می بینید ، بیشتر از شما در تصمیمات خود دچار اشتباه می شوند .

وقتی همه دارند این راه را طی میکنند شما هم با بقیه همراه شوید .

تصمیم گیری غلط شما را نابود نمی کند ، ولی عدم تصمیم گیری چرا !!

عدم تصمیم گیری اراده ، اعتماد به نفس ، شخصیت ، و در نهایت آینده شما را تباه خواهد کرد .

.
.
.


12 گام تا تفکر قدرتمند

نویسنده : محمد سیدا

ناشر : نسل نو اندیش

[dourtarin]

اگر رسالت خود را در زندگی تعیین نکرده اید و تنها به اهدافتان می اندیشید، پس از آن که به همه آن ها دست یافتید و به اوج موفقیت رسیدید، از شور و شوق می افتید و به انسان نیم مرده ای تبدیل می شوید.
پول، موفقیت، شهرت و سایر اهداف وسیله هایی هستند که ما را به مقصود نهایی که تکامل انسانی، سلامت و آزاد زیستن، خدمت به همنوع و شکر خالق است سوق می دهند.

سیری در کمال فردی
نقطه تلاقی موفقیت و رضایت خاطر
نویسنده:کنت بلانکارد/ مترجم: محمدرضا آل یاسین/ انتشارات هامون

[dourtarin]

اولین قدم در راه دوست داشتن خود بی پروا حرف زدن است.
با بی پروا حرف زدن در واقع خود را در قالب کلام ابراز می کنید. چیزهایی را مخاطره می کنید و بر زبان می رانید که پیش تر نمی توانستید.

می گویید به چه نیاز دارید، چه می خواهید یا آرزوی چه چیزی را دارید، چه چیزی شما را شاد میکند.
می گویید چه چیزی شما را عصبانی، ناراحت و برآشفته می سازد. می گویید چه نوع حمایت، محبت و دوستی ای نیاز دارید.
بی پروا صحبت کردن، چیزی بیش از یک گزارش صرف است. از عمق وجودتان بر می خیزد تا شما را بشناساند، حرفتان شنیده شود و احساس گردد. شما به علتی سخن می گویید و آن علت خودتان هستید.

در ادامه عمل کنید. اقدام کردن، ارتباطی قوی برقرار می کند. با دیگران حرف می زند. عملی که انجام می دهید نشان می دهد شما می خواهید چه چیزی را درباره ی خود ثابت کنید یا مسیر جدید خود را نشان می دهید.منظورم این است که از حالت فکر و اندیشه درباره ی چه کنم چه نکنم وارد مرحله عمل شوید.

پاکسازی یعنی خالی کردن و ایجاد فضا. این سومین و مهم ترین گام در مسیر عشق ورزی به خویشتن است.این کار را با پاکسازی پیام های کهنه از ذهن خود و خلق پیام های نو انجام می دهید. به جای چسبیدن به آن پیام های کهنه درباره بی کفایتی های خود، فضای وجودتان با آگاهی مثبت از خود واقعی آکنده خواهد شد.

اما پس از انجام همه ی این کارها، حتی مهم تر این است که در مسیری حرکت کنید که در اطرافتان هر چیزی یادآور این باشد که شما بخشی از یک کل هستید، نه کل خود بلکه کل جهان هستید. تنها در این معناست که ترس های زندگی فرو می ریزند و زیبایی حقیقی وجودتان نمودار می گردد. این سفری روحانی است. وقتی در این مسیر قرار می گیرید، ذات حقیقی خویش را در می یابید.

[vahidgame]

مارک تواین می گوید: ((هیج چیز بدتر از دیدن یک جوان بدبین نیست))
او حق دارد. افرادی که به شکست اعتقاد دارند از یک زندگی معمولی برخوردارند. افراد موفق شکست را نمی بینند و به آن فکر نمی کنند. نسبت به چیزی که به دردشان نمی خورد هیچ حس بد و منفی ندارند. به این زندگی توجه کنید:

- در 21 سالگی در تجارت شکست خورد
- در 22 سالگی در انتخابات مجلس شکست خورد
- در 24 سالگی بار دیگر در تجارت شکست خورد
- در 26 سالگی همسر مورد علاقه اش را از دست داد
- در 27 سالگی ناراحتی اعصاب گرفت
- در 34 سالگی در رقابت های کنگره شکست خورد
- در 36 سالگی بار دیگر در رقابت های کنگره ناموفق بود
- در 45 سالگی برای رسیدن به مقام سناتوری شکست خورد
- در 49 سالگی بار دیگر برای مقام سناتوری شکست خورد
- در 52 سالگی به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد

نام او آبراهام لینکلن است. اگر تمام این شکست ها رو می پذیرفت آیا می توانست رئیس جمهور شود؟ حتما نه. توماس ادیسون هم همین طور. پس از آن که 9999 بار برای اختراع لامپ تلاش کرد و نتوانست ، شخصی از او پرسید: آیا می خواهی برای ده هزارمین بار هم شکست بخوری؟ او پاسخ داد شکست نخورده ام بلکه هر بار شیوه جدیدی را آموخته ام که فقط ربطی به اختراغ برق ندارد. در واقع او فهمیده بود که چگونه کارها نتایج مختلفی دارد.


قدرت نامحدود - آنتونی رابینز
مترجم: هانیه حق نبی مطلق
ناشر: چابک اندیش

[Mr_100_dolari]

تاکنون چند بار در زندگی خود چیزی را آرزو کرده اید و بعد هیچ کاری درباره آن انجام نداده اید ؟

شاید دوست داشتید لاغرتر یا چاق تر یا ثروتمندتر از این که هستید باشید . اگر به راستی چیزی را میخواهید اولین کاری که باید انجام دهید این است که دست از آرزو کردن برای داشتن زندگی بهتر بردارید .

در عوض برنامه ای بریزید و نقشه ای بکشید و آماده شوید تا تلاش کنید رویاهایتان به حقیقت بپیوندد .

قاعده سه درصد را فراموش نکنید و گام های کوچک بردارید .

میدانم که آرزو کردن برای ثروتمند شدن مرا ثروتمند نمیکند ، داشتن یک برنامه و اجرای آن تنها راه رسیدن به هدف است .

.
.
.


آن طور که دوست داری زندگی کن

نویسنده : جان برد

مترجم : گیتی شهیدی

ناشر : نسل نو اندیش

[vahidgame]

اغلب کارهای عادیمان را مثل یک عادت انجام می دهیم. شاید نتایج خوبی نیز بدست آوریم اما می توانستیم نتایج بسیار عالیتر را خلق کنیم. پس خواهش می کنم این تمرین را انجام دهید. پنج کاری که امروز انجام داده اید و تقریبا شما را راضی کرده است را بنویسید... حالا آنها را بهتر از قبل تصور کنید و چند دقیقه به آنها فکر کنید. احتمالا از یافتن راه هایی که می توانید برای بهبود زندگی خود آنها را به کار بگیرید ، حیرت خواهید کرد...

تمام رهبران و افراد موفق در برقراری ارتباط با دیگران مهارت دارند. آنها می دانند با الگو قرار دادن اتفاقات برای پیش بینی های ممکن چگونه به مردم قدرت داده و احساساتشان را برانگیزند.
داستان معروفی در مورد تام واتسون موسس شرکت بزرگ سازنده رایانه وجود دارد. یکی از کارمندان او اشتباه بزرگی مرتکب شد که منجر به 10 میلیون دلار خسارت به شرکت شد. واتسون او را به دفترش خواند و او پس از ورودش بلافاصله گفت: فکر کنم می خواهید اخراجم کنید. واتسون به اون نگاهی کرد و گفت مگر بچه ای؟ تازه 10 میلیون دلار برای تعلیم تو خرج کرده ایم.
در هر حادثه ای یک درس ارزشمند وجود دارد. موفق ترین رهبران افرادی هستند که از این اتفاقات درس گرفته و در ذهنشان الگوهای پرقدرت بیرونی را به وجود آورند. در سیاست ، تجارت ، آموزش و پروش و حتی در زندگی خانوادگی هم این مسئله کاربرد دارد.

قدرت نامحدود - آنتونی رابینز
مترجم: هانیه حق نبی مطلق
ناشر: چابک اندیش

[vahidgame]

تراژی بزرگ این است که اگر کاری را مدام انجام دهید ، به زودی به عادت تبدیل می شود و وقتی عادت شکل گرفت ، ترک آن دشوار است.
بسیاری از افراد عادت کرده اند که اغلب وقتشان را صرف انجام کارهای کم ارزش و بی ارزش کنند و سپس متعجب می شوند که چرا از کار بی کار شده اند یا شخص دیگری به جای آنها ارتقاء گرفته است.

کلید مدیرت موفق زمان این است که اولویت هایی برای خود تعیین کنید و همیشه روی مسائلی کار کنید که فوری و مهم هستند.
وقتی کارهای فوری و مهم را انجام دادید ، فورا بر وظایفی کار کنید که مهم هستند ، اما در حال حاضر فوریت ندارند.
کارهای مهم و غیر فوری معمولا وظایف و کارهایی هستند که می توانند در بلندمدت کمک شایانی به کسب و کار شما کنند.


مدیریت زمان - برایان تریسی
مترجم: ژان بقوسیان - بنفشه عطرسائی

[dourtarin]

آنهایی که به موفقیت دست می یابند، خوش شانس نامیده می شوند.
بله، مطمئنا از بخت و اقبالی بلند برخوردارند اما وقتی درباره ی آنها بررسی کنید، می بینید اینها کسانی هستند که به قدرت درون خود توجه کرده اند. آنها نگرش ذهنی مثبت داشته اند. آنها با عزمی راسخ گذر از جاده ی ایمان را به جای جاده هراس و محدودیت انتخاب کرده اند.
قدرتی که از درون نشئت بگیرد عاملی به نام محدودیت و مانع دائمی را به رسمیت نمی شناسند.
.
.
تنها بهایی که باید برای آن بپردازید ایمان بی پایان است، ایمانی که با پویایی به کار گرفته شود.ص 138

کتاب: شاه کلید ثروت
نویسنده: ناپلئون هیل
مترجم: مهدی قراچه داغی

[dourtarin]

اعتماد به نفس باور شخصی شماست نسبت به روح خودتان به عنوان یک انسان
این اعتماد که هر اتفاقی در زندگی تان بیفتد و با هر مشکلی روبه رو شوید، آن چه لازم است و می بایست انجام دهید، انجام خواهید داد.
مهم نیست که آن کارها را انجام خواهید داد یا نه.
موضوع مهم این است که با میل و رغبت کامل آن را انجام می دهید.
چنان چه به عنوان یک " فرد" به خودتان اعتماد داشته و خود را باور داشته باشید به رغم آن چه با آن روبه رو می شوید، اقدامات لازم را صورت می دهید و به چیزی که می خواهید می رسید.
با این دید، اعتماد به نفس واقعی، اعتماد به یک توانایی و قابلیت شما نظیر وکالت، نوازندگی، فروشندگی یا..نیست.
بلکه اعتماد به قابلیت و توانایی شما در " عمل کردن" و " اقدام کردن" است.
آیا تفاوت این دو را می بینید؟

اعتماد به نفس -دست یابی به آن و زندگی با آن
نویسنده:باربارا دی آنجلیس
مترجم:هادی ابراهیمی
انتشارات نسل نواندیش