کوچیکتر که بودیم همه بچه های فامیل مجرد بودن و سیزده رو با هم میرفتیم اما الان همشون متاهل شدن و هر کی باب خانواده همسرش میره و دیگه اون صفا رو نداره
13 امسال ما بیرون نرفتیم اما تو حیاط خونمون با باجناقمون سیزده رو بدر کریدیم . سفره گذاشتیم و کاهو با ترشی خوردیم
بعدش یهویی تصمیم گرفتیم آش ترش درست کنیم .
جاتون خالی ، حدود 4 ساعت طول کشید تا اماده بشه . خیلی خوشمزه شده بود .
اینم عکسش : ( البته هنوز نپخته )
اما فرداش خبری رو شنیدم که هیچوقت از یادم نمیره
پدر و مادرم هیچ جا نرفته بودن . از شب قبلش مادرم همه وسایل رو اماده کرده بود و اما کسی نبود باهاشون بره بیرون .
هیچ وقت خودم رو نمی بخشم بقول پدرم وقتی ازدواج کردیم 2 نفر بودیم و حالا بعد این همه سال باز هم 2 نفر شدیم
انشالله سال بعد جبران میکنم