تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 8 از 8

نام تاپيک: ثریا حکیم اوا

  1. #1
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض ثریا حکیم اوا

    ز غمت دوباره امشب به غزل پناه بردم،تو ببین ،که این شکایت به سراغ ماه بردم .
    چو غمت به خانه اى دل به زیاد تنگ امد،من بی‌هنر تو بنگر به هجای آه بردم .
    من از این ستاره زاران ،که به شب همی كند ناز،به یقین رسیدم آخر ،که مهم به چاه بردم .
    به همان نگاه اول ،که به شهر عشق میبرد،كه به عمر خویش آن را چو دوای راه بردم .
    شب غم دراز باشد ،چه کنم ،چه چاره سازم؟ک به شوق وصل رویت دل بی‌گناه بردم .
    تو بگو ز خلوت ما ،که صدای تك - تكشرا،به صدای هيق - هيق خود به چه اشتباه بردم .
    تو گرم به عشق بازى دل خود برنده دانی،مگرم خبر نداری که گهی و گاه بردم؟
    تو بیا به جشن نوروز ،ز غرور خویش بگزر،و بگو ،که عقل و هوش را به همین نگاه بردم .

    ثریا حکیم اوا

  2. 3 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض ثریا حکیم اوا

    معرفی سرکار خانم شاعر : ثریا حکیم آوا
    --------------------------------------------
    چند کلامی با شاعر:
    ----------------------
    ثریا حکیم‌آوا حسن سلطان، ۸ می سال ۱۹۸۰ در روستای قرقچیکوم شهر کانی‌بادام , تاجیکستان متولد شدم. تحصیلات ابتدایی را در دبستان دیهه‌ام گذراندم ،در سال ۱۹۹۷ وارد شعبه روزنامه‌نگاری دانشگاه خجند به نام آکادمیسین باباجان غفوراف شدم و پس از پایان دانشگاه در سال ۲۰۰۲ وارد دوره کارشناسی ارشد شدم و بعد از آن تز دکتری خود را با موضوع «ویژگی‌های اجتماعی شعر معاصر تاجیک» به نگارش در آوردم. و در حال حاضر استاد رشته روزنامه‌نگاری دانشگاه خجندهستم و هم‌چنين با نشریه "حقیقت سغد" در شهر خجند همکاری می‌کنم.


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    بانو ثریا اشعار خویش را در قالب‌های سنتی غزل، رباعی، دوبیتی و نیز اشعار نیمائی می‌سراید و تلاش می‌کند با ابتکار و خلاقیت‌های تازه خوانندگان شعر را مسرت ببخشد. وی در موضوعات ادبی و فرهنگی مقالات و نقدهای بسياری نوشته و از فعالان عرصه شعر تاجیکستان محسوب می‌گردد.

    ای شام، که سراپای وجودت
    دهشت آمدن تاریکی را
    همیشه انتظار است
    در آغوش تنهایی

    من
    چه قدر شبیه تو ام




    Last edited by Demon King; 01-12-2013 at 15:42. دليل: تغییر فونت

  4. 4 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    شعر شاعر می شود

    وقتی تو با سحر سخن
    بیت های ناب انشا می کنی


    شعر شاعر می شود
    وقتی تو با نجوای گل
    راز های سینه اف شا می کنی،

    شعر شاعر می‌شود
    وقتی تو با سحر سخن
    بیتهای ناب انشا می‌کنی.
    شعر شاعر می‌شود
    وقتی تو با نجوای گل
    رازهای سینه افشا می‌کنی.
    شعر شاعر می‌شود
    وقتی که تو
    می‌دهی بر واژه‌ها عمر ابد
    حرفها را سالک دنیای منطق می‌کنی
    می‌نوازی پیکر احساسها
    عشق را بر عاشقان شیدا و عاشق می‌کنی.

    ثریا حکیم اوا

  6. این کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض


    با نگاهت زندگی را تازه و تر ساختی،

    از محبّت خانة دل را منوّر ساختی

    وه، چه زیبا آمدی اندر کنارم ناگهان،

    خارسنگ قلب ما را دُرّ و گوهر ساختی

    یک قدم خوشبخت بودن قسمتم را ره نبود،

    پُر ز نصرت آمدی و مهر رهبر ساختی

    در فضای شعر ما گر یاد تو پر می‌زند،

    مرغ الهامم شدی، هر واژه را زر ساختی

    چرخ گردونم اگر دوری به سوی ما نزد،

    بر علیهش آرزو را چرخ دیگر ساختی

    یاد تو همچون صدف در عمق دریای خیال،

    با ضمیرت شادی ها را حوض کوثر ساختی

    پس، ثریا تا ثریا شکر می‌گوید، که تو،

    عشق پاکت را غزل کردی و دفتر ساختی




  8. 2 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    الا، شکوفه ها و سبزه ها،
    دلم که جز فریب ناکسان ندیده است
    ز حرف های این و آن رمیده است
    و مرغ اعتماد لانه های چشم من پریده است...

  10. 2 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6

  12. 2 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    چون یاد شما در سر ما گشت خرامان،
    بیچاره دلم واله و شیدا و پریشان

    در بند مرا کردی و امّا تو ندانی؟
    خود بین، که گرفتاری به این چاه زنخدان.

    این ناز و عتابم اگرت کاره ندارد،
    بر باد دهد عقل ترا سیلة زلفان.

    گرمک بینمودت به نظر کلچة رویم؟
    چون نان بنماید به گدا آن مه تابان.

    در باغ دو رخسار شما لاله دمیدست،
    خندان ز چه باشد بر این رویی گلفشان؟

    چشمان شما ساقی پرتجربه دارد،
    یک جرعه ننوشیده شدم مست و غزل‌خوان.

    من مست تمنّای نگاهش شده‌ام، بین
    کنیاک به کی ها می‌برد آن ساغر چشمان؟

    ای دلبر شوریدة ما رحم بفرما،
    آزاد کن از دام رسن جادوی مژگان.

  14. #8
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    خدای من

    من محبت ترا



    زمانی،



    هنوز کوچک بودم



    با یک سرِّ مادربزرگم، که



    در دوران شورا، پنهانی نماز می‌خواند



    و تأکید می‌کرد، به کسی نگویم،



    اندرون خودم



    سبز کرده‌ام!!!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •