هر وقت دوست داشتی بیا
حتی وقتی
که
دیگر کسی
منتظرت
نیست
هر وقت دوست داشتی بیا
حتی وقتی
که
دیگر کسی
منتظرت
نیست
وقتی کودکی، کسی مرزها را یادت نمی دهد و چقد ساده مرزها اسیرت می کنند، لبخندی، صدایی، نگاهی، مرزهای ممنوعه شیرین.
طوری رفتار نکن که آدم تو دلش بگه اون هیچ وقت این کار رو نمی کنه،جای هیچ امیدی نباشه،هیچ امیدی.
اگه می تونستیم حرف هایی که تو دلمون هست رو به ادماشون بگیم خیلی وقت پیش تکلیف هامون روشن میشد و شاید مسیرهامون. ولی انگار بعضیا مسیرهاشون رو انتخاب کردن و همراهی نمی خوان. خودشون اینو بهت نمیگن ولی رفتاراشون چرا!
ادما
قدیما
دیر به دیر
عاشق میشدن
ولی
این روزا
چیزی که زیاده
عشق های جورواجور
Last edited by dourtarin; 04-03-2013 at 18:19.
وقتی یکی از دنیات بیرون میره
واسه اینکه چیزی بیش از اون چیزی که بهش می دادی رو می خواست
حالا می تونی دنیاتو داشته باشی
واسه خود خودت!
ولی جای یه چیزی همیشه خالی می مونه!
سرش خیلی شلوغ بود
اون همه کار داره
اینجا، اونجا
زندگی کردن که الکی نیست
باید خرج زندگی رو درآورد
من هم
تو لیست
کاراش
گذاشته بود
عادت داشت
می امد
و
می رفت
مثل طوفان
فکر
چادرنشینان
نبود!
فرصت های زندگی
مثل پارک کردن
ماشینه
همان طور
که بهت جا نمیدن!
نمیدونم
اتفاق ها
تکرار
میشن
یا
تکرارها
اتفاق
می افتن
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)