بیوگرافی رشته مهندسي شيمي



ديباچه:

آيا تصور مي‌كنيد كه مهندسي شيمي؛ يعني حفظ فرمول‌هاي ريز و درشت و كار در آزمايشگاه‌هاي شيمي؟ آيا فكر مي‌كنيد كه دانشجويان اين رشته بايد شيفته علم شيمي باشند؟ اصلاً هيچ فكر كرده‌ايد كه چرا فقط داوطلبان گروه رياضي و فني مي‌توانند وارد اين رشته شوند؟ آيا مي‌دانيد كه مهندسي شيمي زائيده ضرورت و نياز صنعت مكانيك، الكترونيك و عمران است؟ براي مثال به مرور زمان صنعت به مهندس مكانيكي احتياج پيدا كرد كه از تحولات و فرآيند‌هاي شيميايي اطلاع داشته باشد و بتواند دستگاه‌هايي را طراحي كند كه در آنها فرآيندهاي شيميايي اتفاق مي‌افتد.در نتيجه شروع به تربيت مهندسين مكانيكي كرد كه بيش از معمول تحصيل كردگان اين رشته از علم شيمي مطلع باشند. و اين دسته از متخصصان،‌ همان مهندسين شيمي هستند.اين رشته‌ با 9 گرايش‌ صنايع‌ غذايي‌، صنايع‌ شيميايي‌ معدني‌، صنايع‌ گاز، صنايع‌ پتروشيمي‌، صنايع‌ پليمر، صنايع پالايش، طراحي‌ فرآيندهاي‌ صنايع‌ نفت‌، بهره‌برداري‌ از منابع‌ نفت‌ و شيميايي‌ سلولزي‌؛ يكي‌ از رشته‌هاي‌ گسترده‌ دانشگاهي‌ است‌. البته‌ در دوره‌ كارشناسي‌ هر يك‌ از گرايش‌هاي‌ فوق‌، تنها 12 يا 13 واحد تخصصي‌ دارند و بيشتر واحدهايشان‌ مشترك‌ است‌. گرايش‌ صنايع‌ شيميايي‌ معدني‌ اكتشاف‌ و استخراج‌ مواد معدني‌ به‌ رشته‌ معدن‌ باز مي‌گردد، اما فرآورده‌هاي‌ مواد معدني‌ در حيطه‌ مهندسي‌ شيمي‌ گرايش‌ شيميايي‌ معدني‌ قرار دارد. هر كارخانه‌ توليد مواد غيرآلي‌ مثل‌ سيمان‌، گچ‌، شيشه‌ نسوز و ديرگداز داراي‌ يك‌ فرآيند است‌؛ يعني‌ از زماني‌ كه‌ مواد اوليه‌ وارد كارخانه‌ مي‌شود تا زماني‌ كه‌ محصول‌ خارج‌ مي‌گردد، فرآيندي‌ روي‌ آن‌ انجام‌ مي‌گيرد كه‌ طراحي‌ اين‌ فرآيند برعهده‌ مهندس‌ شيمي‌ صنايع‌ شيميايي‌ معدني‌ است. همچنين‌ توليد هر ماده‌ معدني‌ مثل‌ كودهاي‌ شيميايي‌ معدني‌، حشره‌كش‌ها، نمك‌ها، رنگ‌هاي‌ معدني‌ و حتي‌ لعاب‌ روي‌ كاشي‌ها در حيطه‌ كار مهندس‌ شيمي‌ اين‌ گرايش‌ قرار دارد.
مهندسي شيمي ، پايگاه مهم توليد علم در ايران

پيشرفت دانش و فناوري روانكارها، تحولات مهندسي شيمي در ايران، بهره مند شدن از نسل نخبگان و فارغ التحصيلان ممتاز دانشگاهها و نيروي انساني كارآمد، سهم ايران در توليد علم و ارتباط ميان صنعت و دانشگاه، سرفصل بخشي از مباحثي است كه در گفتگو با دكترعلي وطني مطرح شد. دكتر علي وطني استاد دانشگاه، مشاور وزير علوم و مديركل دفتر هيات امنا و هيات مميزه مركزي وزارت علوم است.
خاطره بسيار ارزشمند من از شركت نفت پارس اين است كه در دوران دانشجويي (مقطع كارشناسي) اولين دوره كارآموزي ام را در پالايشگاه نفت پارس گذرانيده ام. دكتر وطني را در بعدازظهر يكي از روزهاي پاياني فصل پاييز در دفتر كارش ملاقات مي كنيم. هر چند پس از چند جلسه فشرده كاري در اين مصاحبه حضور يافته، ليكن با چهره اي گشاده و بشاش صحبت هاي خود را شروع مي كند. چون سئوال از پيش تعيين شده اي وجود ندارد، رشته سخن را به او مي سپاريم تا ابتدا در زمينه پيشرفت هاي مهندسي شيمي در كشور برايمان صحبت كند. دكتر وطني، خود فارغ التحصيل دكتري مهندسي شيمي (گرايش مهندسي پتروشيمي) از دانشگاه ليدز انگلستان است و در اين زمينه علاوه بر تدريس در دانشگاهها، پژوهش هاي متعددي دارد. سخنانش را چنين آغاز مي كند: در بحث شيمي، دو مقوله جدا وجود دارد كه بايد سعي كنيم آنها را با هم تركيب نكنيم. يكي از اين دو مقوله، علم شيمي و ديگري به كارگيري علم شيمي است كه به طور عمده با مهندسي شيمي شناخته مي شود.
خوشبختانه در مقوله شيمي در ايران بعد از رشته پزشكي بالاترين و بيشترين سهم توليد علم در كشور مربوط به علم شيمي است. انديشمندان مبرز و تحصيل كرده اي در داخل كشور داريم كه نمونه هستند. به طور مثال نفر اول در رشته شيمي در جهان اسلام يك ايراني است. تعداد دانشمندان ايراني در بخش مهندسي شيمي بيشتر از شيميدانان هستند و مهندسي شيمي از پايگاههاي مهم توليد علم در ايران بشمار مي رود.
در تعريف اين دو شاخص مي توان گفت، شيمي توليد علم مي كند. اما ماندگاري اين علم زماني محقق خواهد شد كه مهندسي شيمي آن را به دانش فني تبديل كند. در سالهاي اخير جامعه مهندسي شيمي ايران با تشكيل انجمن مهندسي شيمي ايران، انجمن مهندسي شيمي و نفت ايران، انجمن مهندسي شيمي وگاز ايران گامهاي بلندي در اين زمينه برداشته است و در آينده نزديك نيز انجمن مهندسي شيمي و پتروشيمي تشكيل خواهد شد. با تشكيل اين انجمن ها كه اعضاي آن متخصصان و مهندسان برجسته شيمي هستند،‌ همه توليدات علمي شيمي كه در صنعت كاربرد دارد مدون مي شود كه دو هدف اصلي، شامل اشتغال و خوداتكايي و عدم وابستگي به كشورهاي غربي را در پي خواهد داشت.
نظام مهندسي شيمي ايران چگونه فعال تر خواهد شد؟

بايد توجه داشته باشيم كه بزرگترين صنايع شورهاي پيشرفته و در حال پيشرفت دنيا از جمله ايران، صنايع شيميايي است. پيشرفت هاي ما در بخش مهندسي شيمي ايران روند مثبت و رو به توسعه اي را نشان مي دهد. معتقدم نظام مهندسي شيمي ايران و نظامهاي مهندسي نفت، گاز و پتروشيمي بايد به عنوان نظام هاي نظارتي در قانونگذاري و برنامه ريزي هاي دولت و مجلس شوراي اسلامي فعال شوند. اين فعاليت نيز در هر بخش به صورت تشكيلات غير دولتي »NGO « باشد. در اين صورت فعاليت شيمي دانها و عملياتي شدن كار آنها موجب بهينه سازي مهندسي شيمي و به روز شدن اين فناوري در كارخانه هاي صنعتي مي شود. از لحاظ اقتصادي نيز هزينه هاي صنعت به واسطه بازسازي هرم نيروي انساني و اصلاح قوانين و مقررات شركت هاي دولتي و غيردولتي كاهش خواهد يافت. يكي از هدف هاي انجمن هاي مهندسين شيمي در بخش هاي متفاوت برگزاري سمينارهاي علمي و پژوهشي است كه پژوهشگران و متخصصان رشته هاي مختلف را گردهم مي آورد. در اين گردهمايي ها، يافته هاي علمي مطرح مي شود و به اين شكل به پژوهشگران جوان و دانشجويان و فعالان در رشته هاي مختلف منتقل مي شود. نكته ديگر، انتشار خبرنامه ها و مجله هاي علمي، ترويجي و پژوهشي است كه علاوه بر افزايش سطح علمي و دانشِ اعضا، يافته هاي متخصصان و دانشمندان را منعكس و منتقل مي كند.
به طور خاص سهم ما در توليد علم (بخش شيمي) و به طور كلي سهم ايران در توليد علم، در منطقه و جهان را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ توليد علم براساس شاخصه هاي جهاني تعيين مي شود و يكي از اين شاخصه ها انتشار مقاله هاي علمي و پژوهشي جديد در نشريات معتبر و شناخته شده بين المللي است. در ارتباط با شيمي، اگر آن بخش از مقالات كه به زبان فارسي منتشر مي شود، امكان انتشار در نشريات علمي بين المللي را داشت، سهم ما بيشتر از آنچه بود كه امروز هست. ثبت اكتشافات و نوآوريهاي نوين نيز يكي ديگر از شاخصه هاي سنجش علم در كشورهاي گوناگون است. در حال حاضر مي توان با قاطعيت گفت كه موتور توليد علم در كشور ما هدفمند و با شتاب بسيار خوب به حركت درآمده است.
امروزه براي حمايت از توليد علم در كشورهاي مختلف، قوانين و تمهيدات موثري به كار گرفته مي شود. مثلاً با حمايت ها و ترفندهاي متعدد، كشوري مانند آمريكا حدود30 درصد از توليد علم را به خود اختصاص داده است. البته توليد علم را با افراد عادي و معمولي نمي توان گسترش داد، بلكه بايد از وجود نخبگان استفاده كرد. توليد علم در بيشتر كشورهاي پيشرفته توسط نخبگان داخلي آنها ميسر نمي شود، زيرا نخبگان بومي پاسخگوي نيازمنديهاي آنان نيستند بنابراين به گردآوري نخبگان ساير كشورهاي جهان از جمله ايران روي مي آورند.
براي مثال بيشترين تعداد دكتراهاي مهندسي نفت دنيا، ايراني ها هستند كه شايد بيش از95 درصد آنها در امريكا زندگي مي كنند، در حاليكه تعداد دكتراي نفت در كشور، بيش از تعداد انگشتان دست نيست. بنابراين مي توانيم نتيجه گيري كنيم كه در زمينه نيروي انساني در بخش نفت، گاز و پتروشيمي، مهمترين كار سرمايه گذاري براي جذب نيروي متخصص و نخبه است و اين همان نيرويي است كه سهم توليد علمِ كشور را در جهان بالا مي برد.
در رابطه با توليد علم در ايران، در ده سال گذشته2 كشور ايران و عراق رتبه55 دنيا را (هر دو با هم) در توليد علم داشته اند. اما از10 سال گذشته تاكنون توليد علم در ايران6 برابر شده است. ايران در سال2004(1383 هجري شمسي) از نظر رشد توليد علمي در جهان مقام اول را (از لحاظ ميزان رشد و نه از لحاظ سرانه) داشته است. به گونه اي در سال ياد شده تنها تركيه در ميان كشورهاي اسلامي سهمي بيشتر از ايران داشته و با توجه به پيشرفت هاي جاري، انتظار مي رود در آمار و ارقام سال2005 كه هنوز منتشر نشده، ايران مقام اول را در ميان كشورهاي اسلامي و منطقه كسب كند.
مسئله جذب نخبگان به ويژه جوانان نخبه را كه مهاجرت آنها به كشورهاي جذب كننده اندك نيست، چگونه مي توان حل كرد؟ يا حداقل از مهاجرت ها كاست. جوانان جاذبه هاي گوناگوني در ذهن خود مي پرورانند كه پس از رسيدن به بلوغ علمي، اين جاذبه ها براي آنها ارزش محسوب نمي شود. از طرفي اگر يك سلسه جاذبه هاي واقعي در بخش پژوهش، كار و صنعت در داخل كشور براي آنها فراهم شود، انگيزه عمده اي براي رفتن (به خارج از كشور) و نيامدن نخواهند داشت. بعضي از رفتن ها در رابطه با مهاجرت مغزها، براي رفتن و ماندن است ولي شمار بسياري، رفتن را به منظور برگشت و خدمت بيشتر انجام مي دهند. بايد ببينيم نسل نخبه نسبت به چه پارامترها و شاخصه هايي حساسيت دارد. اين نسل علاقمند است كه به ايده و نظرياتش در داخل كشور بها داده شود. امكان و فرصت براي رشد ايده اش فراهم شود و اگر به ثمر رسيد، از نتيجه اش بهره مند شود.
يكي از راهكارهاي حفظ نيروهاي متخصص نخبه و حمايت و هدايت آنها، اين است كه به گفته ها و خواسته ها و يك سري از ارزشهاي علمي كه اين جوانان به آنها حساسيت دارند توجه كنيم. خواسته هاي اين قبيل جوانان تحصيل كرده مثبت است و در مجموع تقاضاهاي دست نيافتني هم ندارند و مي توان گفت، سطح توقعاتشان حداقل است. اين حداقل ها به طور عمده اين است كه امكانات پژوهش و تحقيق در اختيارشان قرار گيرد، دسترسي به منابع علمي برايشان فراهم شود و حداقل اعتباري نيز براي پژوهش ها و امرار معاش آنها در نظر گرفته شود. به نظر من اين خواسته هاي نخبگان و پژوهشگران جوان خواسته هاي بزرگي نيست. همه اينها بايد قانونمند شود و قانون مربوط به آن به تصويب برسد. هنوز براي نخبگان كشور قانون مدوني به تصويب نرسيده تا بتوان سرمايه هاي انساني و فكري جامعه را حفظ كرد.
علاوه بر تدوين قانون، چه ترفندهاي ديگري براي حفظ نخبگان وجود دارد؟

الان خانواده ها نمي توانند پاسخگوي تقاضاي فرزندانشان باشند، از طرفي دسترسي به مراكز اطلاع رساني از طريق شبكه هاي جهاني (اينترنت) به راحتي امكان جذب نخبگان را در سراسر دنيا فراهم مي كند.
به عبارت ديگر كليد جذب نخبگان در بيخ گوش خانواده هاست كه از طريق اينترنت تا درون خانه ها آمده است. شبكه هاي جذب، با تضمين هاي متعددي از جمله ايجاد شغل، سرمايه هاي علمي را از سراسر دنيا جذب مي كند، اما تمهيدي براي حفظ اين نيروها در داخل نيست. كشورهاي ديگر دو برنامه براي اين كار دارند، ابتدا شناسايي و جذب نخبگان علمي دنيا و بعد برنامه ريزي براي حفظ آنها، ما در حال حاضر نيازي به جذب نداريم و50 درصد قضيه را داريم و تنها بايد براي حفظ اين نيروها برنامه ريزي كنيم. اين برنامه ريزي موكول به توجه به خواسته هاي حداقل و معقولي است كه به آن اشاره شد، ليكن حمايت ها بايد داراي پشتوانه قانوني باشد. مثلاً رفتن يا نرفتن يك نفر نخبه علمي به سربازي يك مورد مثال خوب مي تواند باشد. چنين فردي اگر به سربازي برود، بايد دو سال از عمرش را در حصارهاي پادگان از دست بدهد. به همين دليل است كه اين قبيل نخبگان پيش از رسيدن به سن سربازي كشور را ترك مي كنند. طي دو سالي كه فرد نخبه در پادگان است توليد علم در جهان به چند برابر خواهد رسيد و اين چيزي نيست كه بتوان آن را متوقف كرد. نكته ديگر اينكه تنها با دادن امكانات و تجهيزات نمي توان اميدي به ماندگار شدن آنها داشت. نخبه پژوهشگر، هنگامي از كار خود احساس رضايت مي كند كه حاصل و نتيجه پژوهش، ابتكار و اكتشافش را ببيند.
اگر پژوهشگر احساس كند كه نتيجه كارش به بايگاني كتابخانه فرستاده مي شود و در عمل مورد استفاده قرار نمي گيرد دلسرد مي شود. چنان پژوهشگري مي خواهد با اجراي دست آوردهاي پژوهشي خود منشا تحول در داخل كشور و يا حتي در سطح جهان باشد.
تا اينجاي بحث مي توان نتيجه گيري كرد كه حاصل جذب نخبگان، مجموعه دستاوردها يي است كه استفاده از آن به طبع صنعت را رونق مي بخشد. از طرفي استفاده از مهندسي شيمي باز هم برمي گردد به ارتباط صنعت و دانشگاه، براي ارتباط تنگاتنگ و موثرتر اين دو بخش چه روش هايي را مي توان الگو قرار داد؟ به طوركلي هيچ صنعتي وجود ندارد كه توليدات آن از مباني تئوري هاي علمي برخوردار نباشد. توليدات هر مجموعه صنعتي نيز نتيجه كاربردي يك سلسه دانش هاي تخصصي- فني است وبه روز نگهداشتن آن مستلزم استفاده از فناوري هاي نوين است. هيچ فناوري نويني هم بدون اتكا به تحقيق و پژوهش پديد نمي آيد.
دانشگاههاي معتبر از مراجع اصلي پژوهشگران و متخصصان برجسته هستند كه ارتباط آنها با صنعت، به شكوفايي صنايع گوناگون مي انجامد. در سال هاي اخير، ارتباط متخصصان دانشگاهها براي اجراي پروژه هاي تعريف شده در صنايع به نحو چشمگيري افزايش يافته و در رابطه با صنايع شيميايي از جمله روانكارها نيز مي توان گفت جاي كار بسياري وجود دارد. ارتقاي ارتباط دانشگاه و صنعت نيز تابع الگوهاي تخصصي و علمي است و از اين لحاظ تجربيات خوبي در كشور به ثبت رسيده است. از طرفي ارتباط قوي ميان دانشگاه و صنعت موجب تامين نيازهاي صنعت مي شود و حاصل آن فناوري هاي نوين و توسعه پايدار صنعت و اقتصاد كشور خواهد بود.
درس‌هاي‌ اين‌ رشته‌ در طول‌ تحصيل :

دروس‌ مشترك‌ در‌ گرايش‌هاي‌ مختلف‌ مهندسي‌ شيمي‌ :
رياضيات‌ عمومي‌، شيمي‌ عمومي‌، فيزيك‌، معادلات‌ ديفرانسيل‌، ترموديناميك‌، موازنه‌ انرژي‌ و مواد، رياضيات‌ مهندسي‌، نقشه‌كشي‌ صنعتي‌، برنامه‌نويسي‌ و شناخت‌ كامپيوتر، شيمي‌ آلي‌، استاتيك‌ و مقاومت‌ مصالح‌، مكانيك‌ سيالات‌، انتقال‌ حرارت‌، شيمي‌ تجزيه‌، شيمي‌ فيزيك‌، انتقال‌ جرم‌، عمليات‌ واحد ، كنترل‌ فرآيندها، طرح‌ و اقتصاد مهندسي‌، كاربرد رياضيات‌ در مهندسي‌ شيمي‌، كارگاه‌، پروژه‌ يا طراحي‌ پروژه‌. (بسياري‌ از دروس‌ اين‌ رشته‌ همراه با آزمايشگاه‌ است‌)
دروس تخصصي گرايش صنايع شيميايي معدني :
مهندسي احتراق، صنايع شيميايي معدني، عمليات واحد صنعتي مكانيكي.
گرايش‌ صنايع‌ پتروشيمي‌ :

وظيفه‌ مهندسي‌ پتروشيمي،‌ طراحي‌ دستگاه‌ها و فرآيند توليد مواد مختلف‌ از جمله‌ كودهاي‌ شيميايي‌، شوينده‌ها، فرآورده‌هاي‌ پليمري‌ (مواد اوليه‌ پلاستيك‌ها، لاستيك‌ها و الياف‌ مصنوعي‌) و مواد شيميايي‌ (اسيدها، حلال‌ها) از نفت‌ و برش‌هاي‌ نفتي‌ است‌. دروس‌ تخصصي‌ دانشجويان‌ اين‌ رشته‌ بيشتر در مورد كاتاليزورهاي‌ صنعتي‌ است‌ كه‌ در رآكتورها به‌ كار مي‌رود.
دروس تخصصي گرايش صنايع پتروشيمي :
فرآيندهاي پتروشيمي، مقدمات و پالايش، مباني و تكنولوژي پليمر
گرايش‌ صنايع‌ گاز :

عمق‌ چاهي‌ كه‌ براي‌ استخراج‌ گاز زده‌ مي‌شود، قطر لوله‌اي‌ كه‌ گاز را از چاه‌ به‌ پالايشگاه‌ يا از پالايشگاه‌ به‌ شبكه‌هاي‌ شهري‌ منتقل‌ مي‌كند، نحوه‌ انتقال‌ گاز از چاه‌ به‌ پالايشگاه‌، نحوه‌ گرفتن‌ گازCO2 از اين‌ ماده‌ (براي‌ جلوگيري‌ از خورده‌ شدن‌ لوله‌ها)، نحوه‌ شيرين‌ كردن‌ گاز ترش ( گاز اوليه‌اي كه از چاه استخراج مي‌شود و قابل مصارف شهري و ... نيست) همه‌ در حيطه‌ فعاليت‌ يك‌ مهندس‌ شيمي‌ گرايش‌ گاز قرار دارد.
دروس تخصصي گرايش صنايع گاز :
انتقال و توزيع گاز، فرآيند گاز، مهندسي احتراق
گرايش‌ صنايع‌ پليمر:

اين‌ گرايش‌ تا سال‌ 1362 يكي‌ از گرايش‌هاي‌ مهندسي‌ شيمي‌ بود، اما در حال‌ حاضر به‌ عنوان‌ يك‌ رشته‌ مستقل‌ با دو گرايش‌ صنايع‌ پليمري‌ و تكنولوژي‌ و علوم‌ رنگ‌ در دانشگاه‌ها و مراكز آموزش‌ عالي‌ ارائه‌ مي‌شود. البته‌ هنوز در تعداد محدودي‌ از دانشگاه‌هاي‌ كشور، مهندسي‌ پليمر يكي‌ از گرايش‌هاي‌ مهندسي‌ شيمي‌ است‌ و دانشجويان‌ اين‌ گرايش‌ نهايتاً در يكي‌ از زمينه‌هاي‌ پليمر مثل‌ فرايند شكل‌دهي‌ پليمر يا طراحي‌ واحدهاي‌ صنعتي‌ توليد پليمر تبحر پيدا مي‌كنند.
گرايش‌ شيميايي‌ سلولزي‌ :

يك‌ مهندس‌ شيمي‌ گرايش‌ شيميايي‌ سلولزي‌ در زمينه‌ تبديل‌ چوب‌ به‌ كاغذ تخصص‌ دارد. به‌ همين‌ دليل‌ نيز محل‌ تحصيل‌ دانشجويان‌ اين‌ رشته‌ در دانشكده‌ فني‌ پرديس 3 واقع‌ در استان‌ گيلان‌ ـ رضوان‌شهر (چوكا) مي‌باشد. قسمت‌ عمده‌ چوب‌ از سلولز تشكيل‌ شده‌ است‌. همچنين‌ ضايعات‌ كشاورزي‌ مثل‌ پوست‌ برنج‌، سبوس‌ برنج‌ و ضايعات‌ برگ‌ درختان‌ داراي‌ مقادير قابل‌ توجهي‌ سلولز است‌ كه‌ اين‌ ضايعات‌ در بسياري‌ از نقاط‌ به‌ عنوان‌ يك‌ عنصر مزاحم‌ سوزانده‌ شده‌ و باعث‌ آلودگي‌ محيط‌ زيست‌ مي‌شود. اما امروزه‌ در كشورهاي‌ ديگر از همين‌ ضايعات‌ براي‌ توليد يك‌ نوع‌ سوخت‌ به‌ نام‌ "اتانول‌" كه‌ در تركيب‌ با بنزين‌، سوخت‌ بسيار خوبي‌ است‌؛ استفاده‌ مي‌شود. و در اين‌ فرآيند مهندسين‌ شيميايي‌ سلولزي‌ نقش‌ بسيار مهمي‌ را برعهده‌ دارند.
گرايش‌ صنايع‌ غذايي :

يكي‌ از كاربردهاي‌ مهندسي‌ شيمي‌ در توليد مواد غذايي‌ و بخش‌هاي‌ صنايع‌ غذايي‌ مانند ميكروبيولوژي‌ غذا، شيمي‌ غذا و كنترل‌ كيفي‌ صنايع‌ غذايي‌ است‌. براي‌ مثال‌ در سوپرماركت‌ها و فروشگاه‌ها، مواد غذايي‌ بيشتر به‌ حالت‌ كنسرو وجود دارد كه‌ تهيه‌ اين‌ كنسروها با حفظ‌ اصول‌ ايمني‌ و بهداشتي‌ نياز به‌ يكسري‌ محاسبات‌ دارد كه‌ اين‌ محاسبات‌ توسط‌ يك‌ مهندس‌ شيمي‌ صنايع‌ غذايي‌ انجام‌ مي‌گيرد. همچنين‌ طراحي‌ دستگاه‌هايي‌ كه‌ فرآيند خشك‌ كردن‌ را انجام‌ مي‌دهند مثل‌ غذاهاي‌ بچه‌ كه‌ به‌ صورت‌ پودر تهيه‌ مي‌شود و طراحي‌ دستگاه‌هاي‌ استريليزه‌، پاستوريزه‌ و منجمدكننده‌ برعهده‌ متخصصين‌ همين‌ رشته‌ است.
دروس تخصصي گرايش صنايع غذايي :
ميكروبيولوژي عمومي، شيمي مواد غذايي، ميكروبيولوژي مواد غذايي، صنايع غذايي، بيوشيمي مواد غذايي، تغذيه وبهداشت
گرايش‌ پالايش‌ :

گرايش‌ پالايش‌ به‌ طراحي‌ پالايشگاه‌ها باز مي‌گردد. يعني‌ دانشجوي‌ اين‌ گرايش‌، شيوه‌ طراحي‌ دستگاه‌هايي‌ مثل‌ برج‌هاي‌ تقطير، دستگاه‌هاي‌ جداكننده‌ مايعات‌ از مايعات‌ و گازها از مايعات‌ را مي‌آموزد؛ دستگاه‌هايي‌ كه‌ مشتقات‌ ئيدروكربني‌ مثل‌ بنزين‌ و گازوئيل‌ و مواد سنگين‌تر مثل‌ قير و شوينده‌ها را از نفت‌ خام‌ جدا ساخته‌ و به‌ دست‌ مي‌آورد.
دروس تخصصي گرايش پالايش :
مهندسي احتراق، مهندسي پالايش، فرآيندهاي پالايش
گرايش‌ بهره‌برداري‌ از منابع‌ نفت‌ :

مهندس‌ بهره‌برداري‌ از منابع‌ نفت‌ مهندسي‌ است‌ كه‌ راه‌ها و روش‌هاي‌ بهره‌برداري‌ بهينه‌ از مخازن‌ نفت‌ را ارائه‌ مي‌دهد. در واقع‌ يك‌ مهندس‌ بهره‌برداري‌ از نفت‌ با توجه‌ به‌ نوع‌ مخزن‌ نفت‌ تعيين‌ مي‌كند كه‌ به‌ ياري‌ كدام‌ يك‌ از روش‌هاي‌ موجود؛ تزريق‌ گاز، تزريق‌ آب‌، تزريق‌ مواد پليمري‌ يا ازدياد حرارت‌ مي‌توان‌ نفت‌ را راحتتر و مقرون‌ به‌ صرفه‌تر بهره‌برداري‌ كرد. امروزه‌ اكثر مخازن‌ نفت‌ كشور ما دچار افت‌ فشار شده‌اند. به‌ همين‌ دليل‌ نفت‌ به‌ صورت‌ طبيعي‌ به‌ سطح‌ زمين‌ نمي‌رسد و در نتيجه‌ حضور مهندسين‌ بهره‌برداري‌ از منابع‌ نفت‌، يك‌ ضرورت‌ اجتناب‌ناپذير است‌.
دروس تخصصي گرايش بهره‌برداري از منابع نفت :
مهندسي مخازن هيدروكربوري، ازدياد برداشت، حفاري و توليد، شبيه‌سازي مخازن نفتي، خواص ترموديناميكي سيالات نفتي.
گرايش‌ طراحي‌ فرآيندهاي‌ صنايع‌ نفت‌:

فرآيند يعني‌ عملكرد يا روش‌ و طريقي‌ كه‌ بتوان‌ به‌ ياري‌ آن‌ ماده‌اي‌ را از حالتي‌ به‌ حالت‌ ديگر تغيير شكل‌ داد و منظور از مهندس‌ طراحي‌ فرآيندهاي‌ صنايع‌ نفت‌ يعني‌ فردي‌ كه‌ روش‌ اين‌ تغيير و تحول‌ را طراحي‌ كند. چون‌ براي‌ تبديل‌ يك‌ ماده‌ از حالت اوليه‌ به‌ حالتي‌ خاص‌ لازم‌ است‌ كه‌ دستگاه‌هايي‌ طراحي‌ شده‌ و محاسباتي‌ انجام‌ بگيرد تا بتوان‌ به‌ نتيجه‌ مطلوب‌ دست‌ يافت‌. طراحي‌ صنايعي‌ كه‌ بطور مستقيم‌ يا غير مستقيم‌ وابسته‌ به‌ نفت‌ خام‌ يا فرآورده‌هاي‌ پالايشگاه‌ يا صنايع‌ پتروشيمي‌ است‌ به‌ مهندس‌ شيمي‌ گرايش‌ طراحي‌ فرآيندها مربوط‌ مي‌شود. يك‌ مهندس‌ شيمي‌ گرايش‌ طراحي‌ فرآيندهاي‌ صنايع‌ نفت‌، واكنش‌هاي‌ خاصي‌ را از شيميست‌ها مي‌گيرد و با توجه‌ به‌ شرايط‌ محيطي‌، اقتصادي‌ و ... بهترين‌ روش‌ توليد مواد شيميايي‌ و خالص‌سازي‌ آنها را پيدا كرده‌ و پياده‌ مي‌كند.
دروس تخصصي گرايش طراحي فرآيندهاي نفت :
فرآيندهاي پالايش نفت و گاز، طراحي برج و مبدل، تعيين مشخصات دستگاه‌ها، سيستم‌هاي اندازه‌گيري.
توانايي‌هاي‌ لازم :

رشته‌ مهندسي‌ شيمي‌ برخلاف‌ تصور عامه‌ مردم‌ بيش‌ از آن‌ كه‌ در ارتباط‌ با علم‌ شيمي‌ باشد همچون‌ رشته‌هاي‌ مهندسي‌ ديگر در ارتباط‌ با علم‌ رياضي‌ است‌. به‌ همين‌ دليل‌ يك‌ دانشجوي‌ مهندسي‌ شيمي‌ در درجه‌ اول‌ بايد در درس‌ رياضي‌ قوي‌ باشد و دو درس‌ فيزيك‌ و شيمي‌ در مراحل‌ بعدي‌ قرار دارد. شايد جالب باشد كه بدانيد، دانشجويان مهندسي شيمي نسبت به دانشجويان رشته‌هاي مهندسي ديگر، تنها 9 واحد بيشتر شيمي مي‌خوانند. در مقابل، رياضي در اين رشته بسيار اهميت دارد چون يك مهندس شيمي براي طراحي رآكتور، برج و مبدل نياز به دانش رياضي دارد.همچنين دانشجوي اين رشته بايد دقت نظر زيادي داشته باشد زيرا در مهندسي شيمي علاوه بر آزمايش‌هايي در مقياس بزرگ، آزمايش‌هايي در مقياس كوچك نيز وجود دارد. براي مثال در شيمي تجزيه، بعضي از آزمايش‌ها در حد ميليونيم "P.P.M" است بدون شك در چنين آزمايشي اگر يك صدم گرم نيز اشتباه بشود،‌ خطا افزايش پيدا كرده و آزمايش به هم مي‌ريزد.
موقعيت‌ شغلي‌ در ايران‌ :

هركارخانه‌ توليدي‌ اعم‌ از كوچك‌ يا بزرگ‌ نياز به‌ يك‌ مهندس‌ شيمي‌ دارد. چون‌ تقريباً تمام‌ فرايندهاي‌ نوين‌ از مواد شيميايي‌ استفاده‌ مي‌كنند. كشور ما نيز به‌ عنوان‌ يك‌ كشور نفت‌خيز براي‌ استخراج‌، پالايش‌، انتقال‌ نفت‌ و همچنين‌ براي‌ تبديل‌ نفت‌ به‌ فرآورده‌هاي‌ شيميايي‌ كه‌ داراي‌ ارزش‌ افزوده‌ بسيار زيادي‌ هستند، نياز به‌ مهندسين‌ شيمي‌ دارد. فعاليت‌ در دو بخش‌ مهم‌ صنعت‌ يعني‌ طراحي‌ رآكتورها و طراحي‌ دستگاه‌هايي‌ كه‌ به‌ جداسازي‌ مواد مي‌پردازند نيز تنها منحصر به‌ مهندسين‌ شيمي‌ مي‌شود. علاوه‌ بر صنايع‌ نفت‌ و گاز و پتروشيمي‌، همه‌ كارخانه‌ها از جمله‌ كارخانه‌هاي‌ سيمان‌، سراميك‌، صنايع‌ غذايي‌ و حتي‌ نيروگاه‌ها به‌ مهندس‌ شيمي‌ نياز دارند. فارغ‌التحصيل‌ مهندسي‌ شيمي‌ گرايش‌ صنايع‌ غذايي‌ نيز بطور اختصاصي‌ مي‌تواند در كارخانه‌هاي‌ توليد مواد غذايي‌ يا داروسازي‌ فعاليت‌ كند.
فهرست شیمی‌دان‌ها

نام شیمیدانان جهان:
• سوانت آرنیوس
• آمادئو آووگادرو
• ویلهلم اسوالد
• هرمن اشتودینگر
• هانس کریستین اورستد
• یونس یاکوب برزلیوس
• هانری بکرل
• ادوارد بوخنر
• نیلز بور
• رابرت بویل
• سرگی میخائیلوویچ پروکودین گورسکی
• جوزف پریستلی
• لینوس پاولینگ
• جابر بن حیان
• جان دالتون
• پیتر دبای
• هامفری دیوی
• ارنست رادرفورد
• محمد زکریای رازی
• کارل زیگلر
• گلن سیبورگ
• ترانه جوانبخت
• پل فلوری
• هنری کاوندیش
• پیئر کوری
• ماری کوری
• ایرن ژولیو کوری
• فردریک ژولیو کوری
• ویکتور گرینیارد
• ژوزف لویی گیلوساک
• ایروینگ لانگمویر
• آنتو‌ان لاووازیه
• دیمیتری مندلیف
• جیولیو ناتا
• فریدریش وهلر
• رابرت وودوارد
• ورنر هایزنبرگ
• جوزف تامسون
• فردریش اوت ککوله
اولين شركت هاي صنايع پتروشيمي ايران (1)
شركت سهامي پتروشيمي شيراز:

در سال 1338 با سرمايه 1.8 ميليارد ريال عمليات احداث كارخانه كود شيميايي آغاز شد و در سال 1342 مورد بهره برداري قرار گرفت. كارخانه دو سال بعد رسما به شركت ملي صنايع پتروشيمي واگذار شد.
علاوه بر واحدهاي توليد كود شيميايي، واحد كربنات و بي كربنات دوسود در سال 1352 و واحدهاي تري پلي فسفات و كودهاي مخلوط در اوايل سال 1355 مورد بهره برداري قرار گرفت.
مجتمع پتروشيمي شيراز شامل سه منطقه است:
منطقه 1:

واحد كود شيميايي:
• گاز و آمونياك
• اوره
• اسيد نيتريك
• نيترات
2-سوداش
• كربنات دو سود سبك
• كربنات دو سود سنگين
• بي كربنات سديم
3-تصفيه اسيد فسفريك
• تري پلي فسفات سديم (STPP)
• دي آمونيوم فسفات (NPK)
4- آب، برق و بخار شامل 5 بويلر و 3 ژنراتور
منطقه 2:

در نيمه دوم سال 1353 مقدمات ايجاد آن با انعقاد اولين قرار داد، آغاز و در اوايل سال 1355 عمليات ساختماني آن شروع شد.
به منظور ارائه خدمات فني و مهندسي و تهيه اجناس و ماشين آلات مورد نياز مديريت كل پروژه
با يازده شركت اروپايي و جهت نصب مكانيكي با يك شركت كره اي به نام شيتوا و براي كارهاي ساختماني و حمل اجناس با 5 شركت ايراني قراردادهايي منعقد شد.با اوجگيري انقلاب اسلامي در دي ماه 1357 تمام افراد خارجي به طور ناگهاني محل كار را ترك نمودند و اين پروژه بدون سرپرست رها شد. در تير ماه 1359 ادامه عمليات طرح، مورد تصويب مسئولين وزارت نفت قرار گرفت و مديريت آن به دست افراد ايراني سپرده شد. اينگونه بود كه آرزوها جامه عمل پوشيد و بالاخره در بهمن 1364 اين مجتمع عظيم به بهره برداري رسيد. واحد بهره برداري منطقه دو شامل واحدهاي زير است:
الف- واحدهاي تهيه آمونياك و مخازن
ب- واحد اوره
ج- واحد اسيد نيتريك
د- واحد نيترات آمونيوم
ه- واحد عمليات انبارهاي محصولات
و- واحدهاي توليد آب، برق، بخار و هواي فشرده
منطقه 3:

واحدهاي بهره برداري منطقه سه عبارتند از:
الف- واحد كلرالكالي
عمليات نصب اين پروژه از 15/11/65 در كنار مجتمع پتروشيمي شيراز آغاز شد و در بهمن ماه 1367 به بهره برداري رسيد.
توليدات اين واحد عبارتند از: كلر، سود سوزآور، آب ژاول و اسيد كلريدريك
ب- واحد متانول
اين واحد به منظور توليد سالانه 84 هزار تن الكل متيليك در نظر گرفته شده و عمليات آن از سال 1364 آغاز و در خرداد ماه 1369 مورد بهره برداري قرار گرفت.
شركت سهامي شيميائي زكرياي رازي
مجتمع شيميائي رازي در سال 1345 با مشاركت شركت ملي صنايع پتروشيمي و كمپاني آلايد كميكال با سرمايه اي معادل 17134 ميليون ريال به صورت پنجاه- پنجاه به وجود آمد. در سال 1352 تمام سهام شركت فوق خريداري شده و 100% سهام به شركت ملي صنايع پتروشيمي تعلق گرفت.
بهره برداري از اين مجتمع كه در بندر امام خميني قرار گرفته از سال 1349 آغاز شد و محصولات آن عمدا كودهاي شيميايي ازته و فسفاته و همچنين گوگرد است.
در سال 1353 طرح توسعه مجتمع از طرف شركت ملي صنايع پتروشيمي به مورد اجرا گذارده شد. و بهره برداري از قسمت اعظم آن در سال 1356 آغاز گرديد. گوگرد ، اوره و آمونياك توليدي مازاد بر مصرف صادر شده و ساير فراورده ها شامل اسيد سولفوريك اسيد فسفريك و فسفات دي آمونيوم در داخل كشور مصرف مي گردد.
خوراك اصلي اين كارخانه 150 ميليون فوت مكعب در روز گاز ترش از منطقه مسجد سليمان و 30 ميليون فوت مكعب گاز ترش از اهواز 500 تا 1000 هزار تن در سال سنگ فسفات وارداتي و 70 هزار متر مكعب در روز آب از رود كارون است .
كار باز سازي اين مجتمع كه در طول جنگ تحميلي آسيب هاي بسياري ديده بود پس از قبول قطعنامه 598 شوراي امنيت و طي سالهاي 67 و 68 توسط متخصصين داخلي صنايع پتروشيمي به اتمام رسيد.
همچنين در اين مجتمع طرح توسعه اي تحت عنوان طرح دي آمونيوم فسفات در دست اقدام بود كه براي توليد 250 هزار تن در سال كود فسفاته برنامه ريزي شده بود. اين مقدار بيش از 20% كود فسفاته مورد نياز كشور را تامين مي نمايد . امور طراحي مهندسي طرح فوق از خرداد ماه 1363 آغاز گشته اما تا سال 1367 بهره برداري از طرح به علت شرايط جنگي ، غير قابل برنامه ريزي و اجرا بود تا اينكه از 17 مهر 1368 عمليات نصب آغاز گرديد. و در بهمن 1369 مورد بهره برداري قرار گرفت.
شركت سهامي پتروشيمي آبادان
اين شركت در سال 1344 در نتيجه مشاركت شركت ملي صنايع پتروشيمي (74% سهام) و كمپاني بي-اف- گودريچ (26% سهام) با سرمايه 2475 ميلين ريال به منظور توليد پي وي سي (ماده اوليه پلاستيك)، همچنين دي دي بي (ماده اوليه پاك كننده ها) و سود سوزآور مورد نياز داخل كشور تاسيس شد.
بهره برداري از مجتمع پتروشيمي آبادان در سال 1349 آغاز شد و در سال 1352 تصميم به اجراي طرح توسعه واحد پي‌وي‌سي با ظرفيت اسمي 60 هزار تن در سال گرفته شد. اين واحد در سال 1354 با سرمايه 1300 ميليون ريال مورد بهره‌برداري قرار گرفت.
در سال 1358 با خريد 26% سهام شريك خارجي، شركت ملي صنايع پتروشيمي مالك كليه سهام اين شركت شد.
خوراك اين مجتمع شامل 5/5 ميليون فوت مكعب گاز از پالايشگاه آبادان، 47 هزار تن نمك از معادن خوزستان، 5/4 هزار تن بنزن از ذوب آهن اصفهان، 200 هزار تن اتيلن‌‌دي‌كلرايد در سال و دو ميليون متر مكعب در سال آب از اروندرود است.
شركت سهامي شيميائي خارك
اين شركت جهت بازيابي گوگرد و گاز مايع پروپان، بوتان ، و پنتان از گازهاي غني چاه هاي حوزه نفتي فلات قاره با مشاركت 50-50 بين شركت ملي صنايع پتروشيمي و شركت اموكو با سرمايه اي معادل 900 ميليون ريال تاسيس شد.
مهندسي و طراحي مجتمع به وسيله شركت جي- اني- ريچارد و عمليات ساختماني آن به وسيله شركت ژاپني جيودا در اوايل سال 1344 شروع و در اواسط سال 1348 به پايان رسيد.
مجتمع شيميائي خارك از واحدهاي زير تشكيل شده است:
الف- واحد تصفه گاز
ب- واحد جذب و تفكيك
ج- واحد گوگرد سازي
د- واحد كمپرسورها
ه- واحد آب، برق و بخار
و- واحد مخازن و اسكله بارگيري
پس از انقلاب اسلامي اين شركت توسط شوراي انقلاب ، ملي اعلام شد و هم اكنون تمام سهام آن متعلق به شركت ملي صنايع پتروشيمي است.
ظرفيت هاي شركت در سال 1369 به شرح زير مي باشد:
1. پروپان 3700 بشكه/ روز
2. بوتان 1620 بشكه/ روز
3. گسولين طبيعي 2160 بشكه/ روز
4. گوگرد 436 تن/ روز
شركت سهامي پتروشيمي فارابي
شركت سهامي پتروشيمي فارابي (ايران- نيپون سابق) براساس مشاركت 50% بين شركت صنايع پتروشيمي و شركت هاي ژاپني ميتسوبيشي و نيشوايوايي در سال 1352 تاسيس شد.
مجمتع فارابي در بندر امام خميني و در نزديكي مجتمع رازي قرار گرفته و براي توليد دي‌او‌پي ماده نرم كننده پلاستيك و انيدريد فتاليك براي صنايع رنگ سازي و رزين احداث شده است.
كارهاي ساختماني فاز اول اين مجتمع در سال 1355 به پايان رسيده و بهره‌برداري از آن در اوايل سال 1356 آغاز شد. محصولات اين مجتمع تماما در داخل مصرف شده و سوخت مورد نياز آن نيز از طريق شركت شيميايي رازي تامين مي شود.
اين كارخانه در اواخر جنگ مورد شديدترين حمله دشمن قرار گرفت و در سال 67 بازسازي قسمت هاي صدمه ديده آغاز و در سال 1368 به بهره برداري مجدد رسيد.
برق اين مجتمع از شبكه سازمان آب و برق خوزستان تامين مي‌شود.
شركت سهامي شيميائي پازارگاد
شركت سهامي شيميائي پازارگاد در نزديكي شهر آبادان واقع شده است.در ابتدا بخش خصوصي و صندوق بازنشستگي شركت ملي نفت به ترتيب 30% و 70% سرمايه مورد نياز آن را تامين نمودند تا اينكه در سال 1359 سهم بخش خصوصي هم به وزارت نفت واگذار شد.
واحدهاي شيميائي پازارگاد از سال 1342 تا قبل از جنگ تحميلي با توليد 6/4 هزار تن كلر و 3/5 هزار تن سود سوزآور، تامين بخشي از مصارف صنايع نفت، سازمان آب كشور، صنايع كاغذ سازي و ديگر واحدهاي توليدي را به عهده داشت. هم اكنون نيز اين كارخانه نياز 15 شركت عمده دولتي و 40 شركت خصوصي را تامين مي كند و از اين طريق سالانه از خروج 10 ميليون دلار ارز براي خريد اين محصولات جلوگيري مي كند. پس از دفع اشغال دشمن، كار بازسازي آن آغاز شد و با به كارگيري نيروهاي پتروشيمي آبادان كار بازسازي در سال 1364 به پايان رسيد و مورد بهره برداري قرار گرفت.
مواد اوليه مورد نياز پازارگاد عمدتا نمك است كه از طريق درياچه مهارلو شيراز و حوضچه هاي نمك بندر امام خميني تامين مي شود.
كارخانه پوليكا
كارخانه پوليكا در سال 1342 به صورت كارخانه اي نمونه جهت معرفي محصولات تهيه شده از PVC در كرج شروع به كار كرد.
مالكيت آن ابتدا به بنگاه پتروشيمي وابسته به وزارت صنايع تعلق داشت و بعدا در اختيار پتروشيمي آبادان قرار گرفت و در سال 1358 اين كارخانه به شركت ملي صنايع پتروشيمي واگذار شد.
كارخانه پوليكا با استفاده از ماده اوليه PVC كه مجتمع پتروشيمي آبادان توليد مي كند محصولاتي نظير لوله هاي خشك PVC، اتصالات لوله و تركيبات گرانولي مورد استفاده در صنعت كابل سازي، كفش سازي، لاستيك سازي و ... را مي سازد.
ظرفيت طراحي شده كارخانه ابتدا 4500 تن بود ولي با انجام طرح هاي توسعه‌اي، اين ظرفيت به 10100 تن در سال افزايش يافت.
لازم به ذكر است كه كارخانه پوليكا اولين واحدي است كه محصولات خود را به مهر استاندارد ممهور نموده است.
شركت سهامي كربن ايران
شركت كربن ايران در سال 1351 با مشاركت شركت ملي صنايع پتروشيمي و شركت كابوت امريكا و بانك توسعه صنعتي ايران جهت توليد دوده صنعتي تشكيل و در سال 1354 شروع به بهره‌برداري نمود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كليه سهام شركت كابوت توسط شركت ملي صنايع پتروشيمي خريداري شد.
ميزان سرمايه شركت سهامي كربن ايران بالغ بر 821 ميليون ريال معادل 6/11 ميليون دلار است. ظرفيت اوليه اين كارخانه برابر با 16 هزار تن در سال بوده و طرح توسعه كارخانه به منظور افزايش ظرفيت به 21 هزار تن در سال 1356 به تصويب رسيد، تا اواخر سال 1357 كليه ماشين آلات مربوط به طرح توسعه از خارج دريافت و عمليات نصب در سال 1359 توسط كاركنان شركت پتروشيمي آبادان انجام شد، در حال حاضر توليد آن متجاوز از 21 هزار تن در سال است كه به مصرف صنايع لاستيك سازي كشور مي‌رسد.