۲۹خرداد هر سال يادآور شهادت دكتر علي شريعتي ،جامعهشناس و دانشمند مسلماني است كه با انديشه ژرف خود در حوزه مباحث اسلامي ، شيوهاي بديع و نوين در ساحت تفكر اسلامي بوجود آورد.
بسياري از انديشمندان و جامعه شناسان نتايج امروزين تفكرات اسلامي را وامدار وي ميدانند.
با نگاهي اجمالي وگذرا به آثار و فعاليتهاي دكترشريعتي در حوزه مطالعات اسلامي ميتوان دريافت كه وي در اشاعه و بسط شيوههاي نوين انديشه اسلامي نقشي انكارناپذير داشت.
يكياز مولفههاي برجسته انديشه دكتر شريعتي در نقشآفريني وي به عنوان فردي متفاوت ،برقراري پيوند ميان زندگي مدرن امروزي و اعتقادات زندگي متعارف بود. نا
وي دريافته بود كه زندگي در دنياي مدرن براي آناني كه خود را به عنوان مسلمان معرفي ميكنند،با شبهاتي آميخته بوده و پاسخ آن نيز مويد چگونگي ارتباط بين آنان و زندگي مدرن است.
دكتر شريعتي در برخي از آثارش مسلمانان را در برخورد با زندگي مدرن به سه گروه مختلف طبقهبندي ميكند:دستهاول آنهايي هستند كه در نتيجه سياستهاي بلند مدت كشورهاي استعماري دچار نوعي خود باختگي و حقارت شده و مذهب،آداب ، رسوم و فرهنگ خود را مانعي بر سر راه پيشرفت قلمداد ميكنند.
دسته دوم افراد سنتي بوده كه روند رو به رشد مدرنيته در جامعه را رد و ترجيح ميدهند كه منزوي باقي بمانند، چرا كه حضور روح مدرنيته در بطن زندگي اسلامي را نوعي آفت در زندگي خود ميپندارند.
دسته سوم كه شريعتي خود را از آن دسته معرفي ميكند، معترف بر نواقص ، محدوديتها و كاستيهاي زندگي مدرنيته هستند.
آنان علاوه بر ايمان به ضرورت زندگي در دنياي مدرن ،معتقدند مسلمانان بايد با سربلندي و عزتي خاص بدون اطاعت كوركورانه از تجربيات غرب زندگي كنند.
از اين رو شمار قابل توجهي از آثار دكتر علي شريعتي نيز بر محور همين سخن در گردش است.
وي همواره در سخنرانيها و آثار خود بر لزوم حفظ اصالت اسلامي (به عنوان يك تمدن قوي از بعد فطري) در دنياي مدرن (به عنوان يك هنجار انكارناپذير) تاكيد كردهاست.
دكتر علي شريعتي كه مطالعات غربي و اسلامي را در حد آكادميك سپري كرده بود ، توانست با حضور در محافل علمي به عنوان چهرهاي نخبه شناخته شود.
از ديگر سو آثار دكتر شريعتي را ميتوان از جمله نمونههاي كمنظير در ادبيات فارسي از بعد شيوايي دانست.
شماري از آثار وي همچون " كوير " ، " حج " ، " هبوط " ، " حسين وارث آدم " و "فاطمه فاطمه است" در زمره متون ادبي روان و شيوا در حوزه خلاقيت هاي ادبي محسوب ميشوند.
آثاري كه به مدد شيوايي كم نظير خود توانست بهترين جايگاه براي ارائه ديدگاهها و انديشههاي وي باشند.
بسياري از بزرگان ادب و انديشه معترفند كه شريعتي جرياني را بوجود آورد كه تفكر خوش رنگ و لعاب ديني را با استفاده از كنايات و عبارات رمز آلود به مخاطبان خويش منتقل كرد.
وي در آثارش از شاعرانگي و خوانش استعاري ،گاه مخاطب را تا مرز جنون پيش ميبرد و در يك كلام شيوايي آثارش در بسياري از مواقع دليل قاطعي بر مقبول بودن آنها به شمار ميرفت.
استفاده دكتر شريعتي از استعارات و كناياتي مخصوص به خود، آثارش را از يك حالت بيروح و گزارشگونه به متني ادبي تبديل كرده كه مخاطب را هر لحظه بر ادامه خواندن مشتاقتر ميكند.
هم اكنون پس از گذشت ۲۸سال از شهادت آن معلم شهيد به نظر ميرسد ، " نبودش " در جامعه بسيار بيشتر از حضورش تاثيرگذار است.
شريعتي آميزهاي اعجازآميز بود از روحي ناآرام ، عقلي پرسشگر و دلي شيفته و شيداي حقيقت.
كوشش براي لمس و دريافت دروني آنچه شريعتي گفته همواره ميتواند ما را در آشنايي با آنچه كه حقيقت نام دارد، راهنمايي كند.
دكتر شريعتي از اهالي مزينان از توابع سبزوار در خراسان بود و نسب خانوادگي وي به ملاهادي سبزواري برميگردد.
وي بعد از تحصيلات متوسطه به دانشگاه تهران راه يافت و به عنوان دانشجوي نمونه از بورس تحصيلي خارج از كشور برخوردار شد و براي ادامه تحصيل در دانشگاه "سوربن" فرانسه" راهي پاريس شد.
او در "جنبش ملي نفت" به رهبري مصدق فعال بود و مدتي نيز در اوايل تاسيس "نهضت آزادي ايران" در كنار مرحوم طالقاني، سحابي، بازرگان قرار گرفت.
از جمله فعاليتهاي سياسي او همكاري با مرحوم محمد نخشب در تاسيس "حزب خداپرستان سوسياليست" و پايهگذاري و مشاوره برخي گروهها و تشكلهاي سياسي نظير "انجمن اسلامي دانشجويان" بود.
شريعتي در سال ۱۳۲۶شمسي دستگير و زنداني شد، ولي بعد از آزادي براي ادامه تحصيل عازم فرانسه شد و در آنجا مبارزات خود را عليه ظلم با پيوستن به سازمان آزادي بخش الجزاير ادامه داد.
او در پاريس نيز به دليل حمايت از انقلاب الجزاير، مدتي در زندان "سيته" بسر برد.
سرانجام پس از اخذ درجه دكتري در رشتههاي جامعهشناسي و تاريخ اديان به ايران مراجعت كرد و مبارزه با ظلم ستمشاهي پهلوي را با برگزاري جلسات سخنراني و بحث در حسينيه ارشاد دنبال كرد.
امااين شيوه مبارزاتي شريعتي چندان به درازا نكشيد و ماموران رژيم شاه مانع از برگزاري اين جلسات شده و وي بار ديگر به زندان افتاد كه سرانجام با وساطت "بومدين" رييس جمهور وقت الجزاير نزد شاه، آزاد شد.
از دكتر شريعتي بيش از ۲۰۰اثر شامل كتاب، مقاله و سخنراني باقي است.
"تشيع سرخ"، "تاريخ تمدن"، "اسلام شناسي (تهران و مشهد)، "علي تنهاست"، "حسين وارث آدم"، "تشيععلوي و تشيعصفوي"،"هبوط"،"كوير"،"خ �دسازي انقلابي"، "بازشناسي هويت ايراني و اسلامي"، "بازگشت به خويشتن"، "ما و قبال"، "مذهب عليهمذهب"، "انتظار مكتب اعتراض" و"تاريخ تمدن" از جمله اين آثار گرانقدر و ارزشمند به شمارميروند.
كليه آثار شريعتي كه به معلم انقلاب ( (۵۷نيز معروف است در " ۳۶مجموعه آثار" گردآوري شدهاست.
شريعتي علاوه بر آثار تاليفي، با توجه به آشنايي با چند زبان زنده دنيا، از جمله عربي و فرانسه در دوران نوجواني به ترجمه آثار متفكرين و انديشمندان جهان پرداخت.
اهل ادب ، وي را بنيانگذار يك سبك خاص در نثر فارسي ميدانند
...........
اگر تنها ترين تنها ها شوي باز هم خدا هست او جانشين تمام نداشتن هاست