تولــــد واژه ایست در پی معنـــا شدن
مفهومی است در تـب و تاب رسیـــدن
تولد گاه بـهـــــانه ایست برای دلتنـــگ خـود شدن
شانه ایست برای جستــجوی خویـــــش
تولد گاهی بهـــــانه ایست برای یک جمــــع دوستــــانـه
برای چند لحــظه با هم خنـــدیدن
برای خرید یک شاخه گل
برای جاری شدن یک قطره اشک
و کشیدن آهی از سر دلتنگی
تولد علامتی است پُر معنــــا در سر رسید زنــدگی مـــــا
گاه بهــانه ایست برای نوشتـن یک متن یا سرودن یک شعر
تولد گاه بهـــانه ای ست برای فریـــاد بودن
رهــــایی از پیله تنـهــــایی
و انـدکی به دنبال خـــــود گشتـــن ...
مینو امینی