تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 3 123 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 28

نام تاپيک: ماشین جنگ!

  1. #1
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض ماشین جنگ!

    تجربیات زندگی باعث شدند که به دیدگاه و استراتژی خاصی برسم.
    این دیدگاه که اساسا زندگی بیشتر شبیه به یک جنگ تمام عیار است، و بیشتر آدمها را باید بعنوان دشمن یا تهدید دید، مگر اینکه خلافش ثابت شود.
    البته نه اینکه بگویم تمام آدمها بد هستند، ولی پیشفرض اگر این باشد، باعث میشود بتوانیم همیشه آگاه و هوشیار باشیم و گارد و دفاع لازم را داشته باشیم و کسی نتواند به سادگی بر سرمان کلاه بگذارد، از ما سوء استفاده کند، به ما صدمه ای بزند.
    و دیدگاه جنگی باعث جدی گرفتن خیلی چیزها میشود که سرعت پیشرفت یا درواقع قوی تر شدن آدمی را بیشتر میکند.
    از آن سوی بدین نتیجه رسیدم که چرا باید بار هستی را به دوش بکشم، درحالیکه از این هستی چیز زیادی به من نرسیده، یعنی نگذاشتند که برسد، و وقتی قدرت و توانی ندارم چرا غصهء هستی را بخورم چرا نگران چیزی و کسی باشم جز خودم؟! وقتی همه چیز از کنترل و دسترسم خارج است. چرا رنج بیهوده؟ چرا به چه چیزی و کسی اهمیت بدهم؟ از رنج کشیدن برای این دنیا و نگران چیزی بودن و روی چیزی تعصب داشتن چه چیزی عایدم میشود؟ آدمها خواهند مرد، و نزدیکان آدمی نیز خواهند مرد، و هیچکس نمیتواند جلوی این را بگیرد... پس باید برای مرگ همه کس و نابودی همه چیز آماده بود؛ اینطور با آرامش و راحتی بیشتری میشود از زندگی لذت برد.
    حقیقت محض. واقعیت. تمام اینها چیزی نیست جز این.
    و کنترل بر ذهن و روان، باعث شکوفایی حقیقی آدمی و آرامش و راحتی اش در زندگی میشود.
    دیگر کسی نمیتواند مرا بفریبد.
    یک زمانی سالها پیش چون اینها را نمیدانستم، یعنی مطمئن نبودم و هنوز ماهیت خودم را نیز خوب نشناخته بودم، رنج بسیار محتمل شدم، از بنده سوء استفاده شد، استثمار و تحقیر شدم... چون فکر میکردم بقیهء آدمها مهم و محترم و ارزنده هستند و چون فکر میکردم جامعه مان یک چیز درست و درمانیست و میخواستم مفید باشم و فکر میکردم وظیفه دارم در این جامعه کاری بکنم و باری بدوش بکشم... ولی به مرور زمان متوجه شدم که واقعیتش خیلی با این حرفها تفاوت دارد.
    تقریبا تمام کسانی که با آنها مواجه بودم، بنوعی شیاد و زیاده خواه بودند، و من برای منافع شخصی آنها خویش را رنجور نموده بودم...
    روزی پی بردم که باید هرکاری را تنها برای خودم بکنم، مگر اینکه خلافش ثابت شود... یعنی دلیلی برای خلافش باشد. آنهایی و جامعه ای که من بدانها اعتماد و امیدی داشتم، در اصل لایق اعتماد و امیدم نبودند و مستحق زحمات و خدمات من نبودند، این بود که هر روز بیشتر میفهمیدم که چقدر احمق بوده ام. و همین که فقط مشتی شیاد و مفت خور از امثال بنده سوء استفاده کرده بودند، باعث رنج و خشم و کینهء روزافزون در بنده شد.
    البته نه اینکه بگویم جامعه و تمامی آدمیان سراسر پلیدی و نالایق هستند، ولیکن نمیدانستم که تعداد نادان ها و عقب افتاده ها و حیوانات و حجم رذالت این قدر شگفت آور بالاست! دلیلش این بود که شرایط کودکی و زندگی خاصی داشتم که باعث شده بود سالهای مدید، ارتباط و اطلاعی بسیار کم با دیگران و جامعه داشته باشم، این است زمانی که وارد جامعه و محیطهای به اصطلاح کاری شدم، دچار کمبود اطلاع و تجربه و مهارت های اجتماعی و اعتمادبنفس بودم... عقب افتاده ها و حیوانات نیز کم لطفی نکرده و حسابی به ما حال دادند
    ولیکن در نفس خویش بنده پتانسیل های عظیمی داشتم که آنها باعث شدند در نهایت پتانسیل های خویش را فعال کنم، بدانم چه هستم، چطور باید زندگی کنم، و خودم باشم. از استعدادها و نقاط قوت و قدرتهای درونی خویش چطور و برای چه بهره ببرم.
    از کودکی ذهن استثنایی و قدرتمندی داشتم... معلم های دوران دبستان گفته بودند این یک نابغه است و در آینده حتما چیزی خواهد شد... پدرم باهوش و صنعتگر و مخترع بود، ولیکن بنوعی روانی بود و در حق خانوادهء خویش نیز جنایات بزرگی مرتکب شد...
    من نخواستم مثل پدرم شوم...
    ولیکن نمیخواهم که ضعیف باشم و بازهم مورد ظلم و تجاوز واقع شوم.
    از این رو خواستم که مبدل به یک هیولا شوم.
    هرچه قدرتهای برتر دز این هستی هست میخواهم. عطش قدرت دارم.
    بطور مثال علم و فناوری مدرن... اینها برای بنده تنها یکی از منابع و یکی از قدرتها هستند... سالها و سالها هم به دنبالشان رفتم... برای من اینها همه در درجهء اول برای برتری یافتن بر بقیهء موجوداتی بنام انسان لازم هستند... تا آنقدر بر دیگران برتری بیابی که راحت باشی... و فراتر و فراتر... حدی وجود ندارد... بیشتر از 20 سال است که یکسره انواع علوم را مطالعه و یادگیری نموده ام... بخاطر همین در محیطهای کاری رقیبی برایم وجود ندارد و توانسته ام شرایطم را نیز به کارفرماها تحمیل کنم، یعنی شرایطی که حقم بوده و منصفانه باشد... تقریبا هیچکس حق آدمی را همینطور نمیدهد؛ خودت باید با قدرت بگیری.
    در بحث ها با من از علم و فناوری بشر سخن میگویند، درحالیکه فکر نمیکنم حتی یک دهم دانش و توانایی بنده را در زمینهء علم و فناوری داشته باشند.
    اصولا زندگی بنده از وقتی خودم را بقدر کافی شناختم همین بوده. کسب هر قدرتی که میتوانم. و علم و فناوری یکی از موارد در دسترس و شدنی برایم بوده. مدتی هم باشگاه رزمی کنگفو رفتم ولی دیدم وقت نمیکنم، وگرنه عاشق قدرتهای برتر هستم.
    من ماشین جنگ هستم.

  2. این کاربر از Geek1337 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    اینجانب از ابرقدرتهای کامپیوتر
    تعدادی از پروژه هایم در این جا هست: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سابقا یک وبلاگی نیز داشتم که پروژه های بیشتر و مقالات و ترجمه هایم را در آنجا میگذاشتم. عنوان وبلاگم علم خوره بود! الان دیگر نیست. دیگر هاست و دامین نگرفتم.
    تعداد قابل توجهی زبان برنامه نویسی کار کرده ام. علوم کامپیوتر. در امنیت و رمزنگاری مطالعات گسترده و دانش خوبی دارم. چیزهایی خواندم که آن زمان شاید در ایران حتی کسی از وجودشان اطلاعی نداشت. هزاران صفحه مطالب خشک و پیچیده...
    مقداری علوم کامپیوتر. بیشتر تخصصم در الگوریتم و مسائل امنیت و رمزنگاری و اینطور چیزهاست.
    در علوم دیگر هم مطالعات گسترده ای داشته ام. از حشره شناسی تا سلاح های نظامی
    یک بار میخواستم یک کتاب درست کنم دربارهء طرز کار انواع سلاح های هسته ای... ولی پشیمان شدم، چون فکر کردم ممکن است تروریست ها از آن سوء استفاده کنند... اطلاعات نابی بود که با سالها مطالعه از منابع مختلف میتوانستم جمع و خلاصه کنم، ولیکن کمی خطرناک بنظر میامد.
    زبان انگلیسی را خودم خودآموز یاد گرفتم و متون انگلیسی را براحتی میخوانم و میفهمم. بیشتر از ده هزار لغت انگلیسی را با بیشتر معانی مختلف آنها حفظ کردم... ویدئوهای آموزشی ریاضی در یوتیوب میبینم... خلاصه هرچه که بشود و بتوانم و در دسترس باشد...
    برای بنده یادگیری دانش و افزایش قدرت و توانایی های خودم، امریست دائمی و بی پایان. تا آخر عمرم به آن ادامه خواهم داد. این برای بنده امری طبیعیست.

  4. #3
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    میتوانم در برابر تمام جهان بایستم.
    ذهنی قدرتمند، روانی مهیب...
    انسانهای دیگر از من میترسند
    و بخاطر ترسیدن از افکار و ذهن و اندیشهء استثنایی ام، مرا متهم میکنند.
    آدمیان میترسند...
    برای من همه چیز سلاح است
    سلاح های لازم برای نبرد زندگی
    و اعتقادی به ساختن چنین جهانی ندارم... با چنین موجودات نادان و عقب مانده ای
    جهان بقدر کافی ساخته شده، یا شاید هم باید بگوییم تخریب... حداقل بخشی تخریب هم در کار بوده. مثلا نابود کردن طبیعت
    آنهایی که این جهان را دوست دارند به دنبالش میدوند، و میسازند، بطور مثال ساختمان های عظیم را...
    ولیکن آنها دنبال منافع و بزرگ دیدن خودشان هستند.
    مسئله اینست که چرا میخواهند از امثال ما سوء استفاده کنند و کار بکشند بخاطر توهمات کودکانه شان، و منافع شخصی شان... این است که پلید و جرم است!
    بنده هرگز ازدواج نکردم، چون امیدی به زندگی انسانی در چنین جهانی در چنین جامعه ای میان چنین آدمهایی نداشتم... مگر با قدرتی مهیب... بخاطر همین است که مدام دنبال قدرت بیشتر و بیشتر هستم... قدرت زندگی را راحت میکند... خیلی راحت تر

  5. #4
    کاربر فعال سرویس های 3G/4G اپراتورها srx190d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    پست ها
    1,994

    پيش فرض

    میتوانم در برابر تمام جهان بایستم.
    ذهنی قدرتمند، روانی مهیب...
    انسانهای دیگر از من میترسند
    و بخاطر ترسیدن از افکار و ذهن و اندیشهء استثنایی ام، مرا متهم میکنند.
    آدمیان میترسند...
    برای من همه چیز سلاح است
    سلاح های لازم برای نبرد زندگی
    و اعتقادی به ساختن چنین جهانی ندارم... با چنین موجودات نادان و عقب مانده ای
    جهان بقدر کافی ساخته شده، یا شاید هم باید بگوییم تخریب... حداقل بخشی تخریب هم در کار بوده. مثلا نابود کردن طبیعت
    آنهایی که این جهان را دوست دارند به دنبالش میدوند، و میسازند، بطور مثال ساختمان های عظیم را...
    ولیکن آنها دنبال منافع و بزرگ دیدن خودشان هستند.
    مسئله اینست که چرا میخواهند از امثال ما سوء استفاده کنند و کار بکشند بخاطر توهمات کودکانه شان، و منافع شخصی شان... این است که پلید و جرم است!
    بنده هرگز ازدواج نکردم، چون امیدی به زندگی انسانی در چنین جهانی در چنین جامعه ای میان چنین آدمهایی نداشتم... مگر با قدرتی مهیب... بخاطر همین است که مدام دنبال قدرت بیشتر و بیشتر هستم... قدرت زندگی را راحت میکند... خیلی راحت تر
    خدا شفات بده

  6. 3 کاربر از srx190d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,754

    پيش فرض

    تجربیات زندگی باعث شدند که به دیدگاه و استراتژی خاصی برسم.
    این دیدگاه که اساسا زندگی بیشتر شبیه به یک جنگ تمام عیار است، و بیشتر آدمها را باید بعنوان دشمن یا تهدید دید، مگر اینکه خلافش ثابت شود.
    البته نه اینکه بگویم تمام آدمها بد هستند، ولی پیشفرض اگر این باشد، باعث میشود بتوانیم همیشه آگاه و هوشیار باشیم و گارد و دفاع لازم را داشته باشیم و کسی نتواند به سادگی بر سرمان کلاه بگذارد، از ما سوء استفاده کند، به ما صدمه ای بزند.
    و دیدگاه جنگی باعث جدی گرفتن خیلی چیزها میشود که سرعت پیشرفت یا درواقع قوی تر شدن آدمی را بیشتر میکند.
    از آن سوی بدین نتیجه رسیدم که چرا باید بار هستی را به دوش بکشم، درحالیکه از این هستی چیز زیادی به من نرسیده، یعنی نگذاشتند که برسد، و وقتی قدرت و توانی ندارم چرا غصهء هستی را بخورم چرا نگران چیزی و کسی باشم جز خودم؟! وقتی همه چیز از کنترل و دسترسم خارج است. چرا رنج بیهوده؟ چرا به چه چیزی و کسی اهمیت بدهم؟ از رنج کشیدن برای این دنیا و نگران چیزی بودن و روی چیزی تعصب داشتن چه چیزی عایدم میشود؟ آدمها خواهند مرد، و نزدیکان آدمی نیز خواهند مرد، و هیچکس نمیتواند جلوی این را بگیرد... پس باید برای مرگ همه کس و نابودی همه چیز آماده بود؛ اینطور با آرامش و راحتی بیشتری میشود از زندگی لذت برد.
    حقیقت محض. واقعیت. تمام اینها چیزی نیست جز این.
    و کنترل بر ذهن و روان، باعث شکوفایی حقیقی آدمی و آرامش و راحتی اش در زندگی میشود.
    دیگر کسی نمیتواند مرا بفریبد.
    یک زمانی سالها پیش چون اینها را نمیدانستم، یعنی مطمئن نبودم و هنوز ماهیت خودم را نیز خوب نشناخته بودم، رنج بسیار محتمل شدم، از بنده سوء استفاده شد، استثمار و تحقیر شدم... چون فکر میکردم بقیهء آدمها مهم و محترم و ارزنده هستند و چون فکر میکردم جامعه مان یک چیز درست و درمانیست و میخواستم مفید باشم و فکر میکردم وظیفه دارم در این جامعه کاری بکنم و باری بدوش بکشم... ولی به مرور زمان متوجه شدم که واقعیتش خیلی با این حرفها تفاوت دارد.
    تقریبا تمام کسانی که با آنها مواجه بودم، بنوعی شیاد و زیاده خواه بودند، و من برای منافع شخصی آنها خویش را رنجور نموده بودم...
    روزی پی بردم که باید هرکاری را تنها برای خودم بکنم، مگر اینکه خلافش ثابت شود... یعنی دلیلی برای خلافش باشد. آنهایی و جامعه ای که من بدانها اعتماد و امیدی داشتم، در اصل لایق اعتماد و امیدم نبودند و مستحق زحمات و خدمات من نبودند، این بود که هر روز بیشتر میفهمیدم که چقدر احمق بوده ام. و همین که فقط مشتی شیاد و مفت خور از امثال بنده سوء استفاده کرده بودند، باعث رنج و خشم و کینهء روزافزون در بنده شد.
    البته نه اینکه بگویم جامعه و تمامی آدمیان سراسر پلیدی و نالایق هستند، ولیکن نمیدانستم که تعداد نادان ها و عقب افتاده ها و حیوانات و حجم رذالت این قدر شگفت آور بالاست! دلیلش این بود که شرایط کودکی و زندگی خاصی داشتم که باعث شده بود سالهای مدید، ارتباط و اطلاعی بسیار کم با دیگران و جامعه داشته باشم، این است زمانی که وارد جامعه و محیطهای به اصطلاح کاری شدم، دچار کمبود اطلاع و تجربه و مهارت های اجتماعی و اعتمادبنفس بودم... عقب افتاده ها و حیوانات نیز کم لطفی نکرده و حسابی به ما حال دادند
    ولیکن در نفس خویش بنده پتانسیل های عظیمی داشتم که آنها باعث شدند در نهایت پتانسیل های خویش را فعال کنم، بدانم چه هستم، چطور باید زندگی کنم، و خودم باشم. از استعدادها و نقاط قوت و قدرتهای درونی خویش چطور و برای چه بهره ببرم.
    از کودکی ذهن استثنایی و قدرتمندی داشتم... معلم های دوران دبستان گفته بودند این یک نابغه است و در آینده حتما چیزی خواهد شد... پدرم باهوش و صنعتگر و مخترع بود، ولیکن بنوعی روانی بود و در حق خانوادهء خویش نیز جنایات بزرگی مرتکب شد...
    من نخواستم مثل پدرم شوم...
    ولیکن نمیخواهم که ضعیف باشم و بازهم مورد ظلم و تجاوز واقع شوم.
    از این رو خواستم که مبدل به یک هیولا شوم.
    هرچه قدرتهای برتر دز این هستی هست میخواهم. عطش قدرت دارم.
    بطور مثال علم و فناوری مدرن... اینها برای بنده تنها یکی از منابع و یکی از قدرتها هستند... سالها و سالها هم به دنبالشان رفتم... برای من اینها همه در درجهء اول برای برتری یافتن بر بقیهء موجوداتی بنام انسان لازم هستند... تا آنقدر بر دیگران برتری بیابی که راحت باشی... و فراتر و فراتر... حدی وجود ندارد... بیشتر از 20 سال است که یکسره انواع علوم را مطالعه و یادگیری نموده ام... بخاطر همین در محیطهای کاری رقیبی برایم وجود ندارد و توانسته ام شرایطم را نیز به کارفرماها تحمیل کنم، یعنی شرایطی که حقم بوده و منصفانه باشد... تقریبا هیچکس حق آدمی را همینطور نمیدهد؛ خودت باید با قدرت بگیری.
    در بحث ها با من از علم و فناوری بشر سخن میگویند، درحالیکه فکر نمیکنم حتی یک دهم دانش و توانایی بنده را در زمینهء علم و فناوری داشته باشند.
    اصولا زندگی بنده از وقتی خودم را بقدر کافی شناختم همین بوده. کسب هر قدرتی که میتوانم. و علم و فناوری یکی از موارد در دسترس و شدنی برایم بوده. مدتی هم باشگاه رزمی کنگفو رفتم ولی دیدم وقت نمیکنم، وگرنه عاشق قدرتهای برتر هستم.
    من ماشین جنگ هستم.
    سلام دوست عزیز

    شکی نیست که دنیایی که در اون زندگی می‌کنیم پر هست از تهدید و خطر و ضرر و دشمن

    شکی نیست که موفق‌ترین انسان کسی هست که تا بتونه علم و دانش مفیدِ بیشتری یاد بگیره و خودش رو تا می‌تونه با داناتر شدن قدرتمندتر کنه تا بتونه خودش و دیگران رو تا می‌تونه از تهدیدها و خطرها و ضررها و دشمنان در امان نگه داره

    افزایش علم و دانش
    پی بردنِ هر چه بیشتر به حقایق دنیا و پی بردن به علت و هدف از بودن در دنیا ( که فقط یک امتحان و آزمایش هست )
    شکّاک بودن اما عاقلانه شکاک بودن و هرگز قضاوت نکردن بر اساس شک و ظن و تردید و گمان .
    مُحتاط بودن یعنی رعایت احتیاط
    دوراندیشی
    عاقبت اندیشی
    صبور بودن . (صبر از امید سرچشمه‌ میگیره و امید هم از علم و دانش سرچشمه‌ میگیره )
    ◼️ البته خیلی چیزهای دیگه هم هست که باید انسان بدونه و در زندگی به کار ببنده تا بتونه این امتحانِ سرنوشت ساز و تکرار نشدنی رو با نتیجه ی خوب و معدل بالا به پایان ببره و با دلی آرام و پرونده‌ای پر از خیر و برکت برگرده پیش خالقش برای حسابرسی و اخذ پاداش .

    ◼️ اونی هم که به این چیزها اعتقاد نداره پس همواره اسیرِ غم و اندوه و ترس و نگرانی و حسرت و ناامیدی و افسردگی و خشم و عصبانیت و کینه و طمع و حسادت و بُخل و غرور و تکبر و شهوت و لذت گرایی و غیره هست و روحش و روانش آرام نداره حتی اگر ثروتمندترین و قدرتمندترین و مشهورترین و زیباترین آدم دنیا باشه .

    =======================================
    ◼️ دوستان , به نفع شما هست که مطالب بنده ی مخلص رو بخونید و دنبال کنید چون هم کلی پول توش هست هم امنیت و ایمنی ، هم آسایش و آرامش ، هم دور شدن از بسیاری از خطرها و ضررهای دنیا و هم پایان و عاقبتِ خوش و خیر إن شاء الله ..
    چند نمونه⬇️ : ( روی دکمه‌ی نمایش کلیک کنید )

      محتوای مخفی:
    .
    [b 

    میلیونها تومن صرفه جویی در هزینه های خودرو و هزینه‌های زندگی :
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    تجربه‌های رانندگی ( بسیار مهم )

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    توصیه های مهم امنیتی:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    قوانین و مقرراتِ گفتگو و تبادلِ نظر:

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    .
    برنامه های مهم و کاربردی برای گوشیهای اندرویدی :
    .
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    .
    تاپیک جامع لوله‌کشی و پمپ آب و مخزن آب ( مشاوره و تعمیر و سرویس)
    .
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    .

    سرویس و نگهداری و تعمیر آبگرمکن دیواری
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    تاپیک جامع دستگاه تصفیه آب خانگی. (مشاوره، سرویس و تعمیر )
    .
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    جسارتاً آموزش توبــهٔ واقعی
    .
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 31-05-2021 at 10:06.

  8. 2 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #6
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Apr 2012
    پست ها
    512

    پيش فرض

    دوستان چطور میشه یک نفر رو در فروم بلاک کرد یعنی هرچی مینویسه نبینی این قابلیت در پرشین تولز بود اینجا رو نمیدونم

  10. #7
    اگه نباشه جاش خالی می مونه messi3's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    297

    پيش فرض

    دوستان چطور میشه یک نفر رو در فروم بلاک کرد یعنی هرچی مینویسه نبینی این قابلیت در پرشین تولز بود اینجا رو نمیدونم
    بالا نوار ابزار تنظیمات کاربری ویرایش لیست سیاه نام کاربری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و سپس کلیک بر روی قبول

  11. 3 کاربر از messi3 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #8
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    کل وجود و دارایی امثال شما در همین جک پرانی ها خلاصه میشود و به سخره گرفتن افرادی که دارای ذهن و اندیشه های قدرتمند هستند.
    امثال شما زندگی را سطحی و به مسخره میگذرانید، ولیکن ذهن قدرتمند و منطقی و دوراندیشی چون بنده، برای هرچیزی باید فکر و برنامه ای داشته باشد... چرا که عمیق و دقیق است.
    اصولا شما نمیدانید قدرت ذهن و اندیشه یعنی چه... خردمندی یعنی چه... تقصیری هم ندارید؛ در این سطح از قدرتهای خدادادی هستید. در این سطح از تکامل.
    هرچیزی به هرکسی به علتی داده میشود. حتی ضریب هوشی های بالا و نوابغ، به علتی بدانها داده شده، و لیاقتی به هر دلیلی کسب کرده اند.
    با تمسخر و کنایه پرانی به هیچ کجا نخواهید رسید، و صرفا برای ذهن قدرتمند و پرتجربه ای مثل بنده ماهیت و شخصیت شما شناسایی میشود.
    کسی هستم که از روانشناس ها روانشناس تر هستم. ماهیت و درون افراد را تشخیص میدهم، و نیات و صفات رذیله شان را. زندگی مرا مجبور کرد و همین موجودات عقب مانده و رذل، که پتانسیل های خویش را بکار بگیرم و خودم را مسلح کنم... بهرحال امثال شما در کل و نهایت باعث پیشرفت من شدید و اینکه برتری های خودم را بفهمم و بکار بگیرم. متشکرم

  13. #9
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    سلام دوست عزیز

    شکی نیست که دنیایی که در اون زندگی می‌کنیم در هست از تهدید و خطر و ضرر و دشمن

    شکی نیست که موفق‌ترین انسان کسی هست که تا بتونه علم و دانش مفیدِ بیشتری یاد بگیره و خودش رو تا می‌تونه با داناتر شدن قدرتمندتر کنه تا بتونه خودش و دیگران رو تا می‌تونه از تهدیدها و خطرها و ضررها و دشمنان در امان نگه داره

    افزایش علم و دانش
    پی بردنِ هر چه بیشتر به حقایق دنیا و پی بردن به علت و هدف از بودن در دنیا ( که فقط یک امتحان و آزمایش هست )
    شکّاک بودن اما عاقلانه شکاک بودن
    مُحتاط بودن یعنی رعایت احتیاط
    دوراندیشی
    عاقبت اندیشی
    صبور بودن . (صبر از امید سرچشمه‌ میگیره و امید هم از علم و دانش سرچشمه‌ میگیره )
    ◼️ البته خیلی چیزهای دیگه هم هست که باید انسان بدونه و در زندگی به کار بلنده تا بتونه ابن امتحان رو با نتیجه ی خوب و معدل بالا به پایان ببره و با دلی آرام و پرونده‌ای پر از خیر و برکت برگرده پیش خالقش برای حسابرسی و اخذ پاداش .

    ◼️ اونی هم که به این چیزها اعتقاد نداره پی همواره اسیرِ هم و اندوه و ترس و نگرانی و حسرت و ناامیدی و افسردگی و خشک و عصابین و کینه و طمع و حسادت و بُخل و غرور و تکبر و شهوت و لذت گرایی و غیره هست و روحش و روانش آرام نداره حتی اگر ثروتمندترین و قدرتمندترین و مشهورترین و زیباترین آدم دنیا باشه
    ذهن خاصی دارم... یک قدرت تحلیل قدرتمند دارم.
    شواهدی این را تایید میکنند
    چن بار پیش آمد مسائلی را به نحو عجیبی حل کردم... بطور مثال معمایی بود که میگفتند چند صد سال است کسی نتوانسته حلش کند، ولیکن بنده آن را حل کردم. البته سالها پیش و در فرومی بنام هممیهن بود آن بحث و جزییاتش شاید الان یادم نیاید.
    همچنین پاسخ یکسری شبهه های دشوار در باب قدرت خداوند را به شکلی که برای دیگران سنگین است حل کردم. طوری که تاکنون کسی چنان جوابی نداده بوده به گمانم. البته سر همین با افرادی دچار بحث های سخت و طولانی شدم.
    چند وقت پیش در سر نماز از خداوند میخواستم که به بنده قدرت بیشتری بدهد... یک قدرت خوف و خفن
    ناگهان بصورت غیرمنتظره ای، توجه ام به ذهن و عقل خودم معطوف گشت... کلام نبود، بلکه هدایت توجه بود... و دریافتم که این پاسخ خداوند بود. مفهوم آن را فهمیدم. خداوند گفت پیش از این به تو عقل و قدرت ذهنی داده ام که برایت کافیست! یعنی این عقل و ذهن استثنایی را اگر درست استفاده کنم، برایم در زندگی کافیست. و دیدم حق با خداست... و فکر کردم واقعا از او زیاده میخواستم، درحالیکه برای او کار زیادی نکرده ام. هرچه کرده و میکنم، تقریبا تمامش، برای خودم بوده و هست.
    حال اینهایی که همهء این حرفها را به سخره میگیرند... دلم برایشان میسوزد... فکر میکنند مثلا خدا باید در جلوی آنها ظاهر شود لابد، یا با آنها سخن بگوید مثل حضرت موسی، یا اینکه فکر میکنند میتوانند و باید با عقل بشری خویش خدا را ثابت کنند... آنهم عقلی که میمون نفس بر آن سوار است!
    بیشتر حرفهای ما آدمیان اضافه است... و بیشتر انکارها از روی بهانه... خداوند نه اضافه حرفی میزند و نه نیازی به ما دارد، و میداند که در اصل خودمان نمیخواهیم باور کنیم و بفهمیم، او سکوت میکند. هرچقدر ما بیشتر خواست و خلوص و فروتنی نشان دهیم، او به شکل هایی با ما ارتباط برقرار میکند، به موقع و به قدر کافی؛ اسغفرا... خداوند حراف نیست. هرچیزی را تنها به حد لازم انجام میدهد. همانطور که برای بنده فقط یک اشاره کفایت میکرد و از همان تمام پاسخ خداوند را فهمیدم.
    وقتی انسان ذهنش را به روی حقیقت براستی باز کند، کم کم نشانه ها و کمک ها خواهند آمد. وقتی صادق باشد و فروتن در برابر عظمت هستی و خداوند، و ناچیزی و ناتوانی خودش.
    حتی یک مدتی بصورت غیرمنتظره ای در خواب به بنده آموزش و تمرین هایی داده شد؛ توسط منبعی که نفهمیدم چه ماهیتی بود... مدت زیادی نگذشت که آن آموزش ها بسیار به دردم خوردند. دقیقا آنها برای دوران سخت و حساسی که بعدا پیش آمد و این قضیهء کرونا و بهم ریختگی دنیا و زندگی ها، بسیار مهم و سرنوشت ساز بودند. در آن خوابها یکسری نقطه ضعف های عمیق و پنهان بنده به بنده بنوعی نشان داده شد، و خوابی بطور مثال هر شب تکرار میشد، تا اینکه میتوانستم درست تصمیم بگیرم و عمل کنم و آن نقطه ضعف خود را اصلاح نمایم... سپس آن خواب قطع میشد و مدت کوتاهی بعد خواب دیگری به همان شکل پیش می آمد. واضح بود که این چیزی از درون بنده نبود، توهم روان خودم نبود، چون چیزهایی بودند که حتی میشود گفت از وجود آنها آگاه هم نبودم، تا چه رسد به آنکه به آنها فکر کنم... یک هوش و هدایتی بود از جای دیگر... یا کار خداوند بود یا یک استاد بزرگ معنوی (که البته آن هم تحت اجازهء الهیست).
    اینطور است که اگر کسی خودش را برای خداوند خالص کند، خداوند نعمت های عظیمی به او خواهد داد... بطور مثال اگر آن نقاط ضعف در بنده باقی میماند و برای روبرو شدن با آنها تمرین نکرده بودم و برخود مسلط نشده بودم، در دنیا و زندگی واقعی میتوانست برایم بسیار گران تمام شود!
    چیزهایی که آدمیانی تا آخر عمر خود هم نمیفهمند و بدان دست نمی یابند.
    حال اینها میخواهند به بنده بگویند که ماورا خرافات و توهم است یا بنده بیمار روانی هستم
    در زندگی ام هزاران نشانه و معجزه و کمک از ماوراء دیده ام.
    Last edited by Geek1337; 30-05-2021 at 21:43.

  14. #10
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    بنظر بنده هیچ چیزی در این هستی تصادفی نیست. حتی افتادن برگی از درخت. یا اینکه در سقوط هواپیما کشته بشوی، یا طوری دیگری... اینکه چقدر عمر کنی، با چه افرادی روبرو شوی، پدر و مادرت چه کسانی باشند، شرایط محیط ات چه باشد... همه تحت برنامه ریزی و کنترل است و بر اساس نیات و اعمال و لیاقتی که انسان از خود نشان بدهد قابل تغییرند.
    همانطور که از آیندهء بنده اطلاع داشتند... از آمدن کرونا اطلاع داشتند... منظورم خداوند، ارواح کمال یافته و فرشتگان است... آنها همه چیز را میدانند. هیچ چیزی از علم و قدرت خداوند خارج نیست.
    خوابهایی دیدم که وقایع آیندهء نزدیک را با دقت زیادی پیشبینی کرده بودند... این چه میتواند باشد؟ آیا نشانه ای از ابعاد ماوراء نیست؟
    در خوابهایم به جاهایی رفته ام... نمیدانم چرا. مثلا یک بار در جلسهء سپاه پاسداران رفته بودم...
    یک فرماندهء قد بلند که هیکل ورزیده ای داشت داشت هارت و پورت میکرد و از اینکه زور و قدرت دارند صحبت میکرد
    یک بار نزد یک فرماندهء مقاومت فلسطین رفته بودم و بخاطر چیزهایی که دیدم و فهمیدم گریستم.
    حال اینها توهم نیست... گفتم که بعضی وقایع را که در خوابهایم دیده ام به زودی رخ داده اند... منجمله بعضی آشوب هایی که در کشور شد، حداقل یکی از آنها را یک ماه قبلش در یک خواب بصورت نمادین دیده بودم و در محیط نت هم تعریف کرده بودم... مدتی بعد یک نفر که فکر کنم شخصی اطلاعاتی بود خیلی به خوابهای بنده علاقمند شده بود و درمورد خواب دیگری بنده را سوال پیچ کرد که خودم هم کمی ترسیدم
    ماوراء وجود دارد دوست عزیز. قدرتهای ماورایی وجود دارند. بنده شخصا تجربه کرده ام! چطور میتواند همهء اینها تصادفی باشد؟ حتی بیمار شدن و مرگ مادرم را مدتی قبلش در خواب دیدم، و اینکه چطور دوباره زنده شد... درواقعیت آن بنوعی رخ داد، وقتی کرونا گریبانش را گرفت، و اینکه چطور نجات پیدا کرد و توسط چه عاملی زندگی مجددی به او داده شد...
    اما دلم میسوزد برای اینهایی که هنوز به این چیزها نرسیده اند... واقعا در زندگی پس به چه چیزی رسیده اند؟ عیاشی و بی بند و باری؟ خب دمی لذت میبرید از زندگی، ولی از رشد و تکامل باز میمانید... بقول یک یوگی هندی میگفت، دو چیز وجود دارد، لذت و کمال! کدام را انتخاب میکنید؟ این دوتا دو چیز جداگانه هستند و خیلی وقتها با هم در تضاد قرار میگیرند، البته نه همیشه. بهرحال در انتها کمال به لذت پایدار و واقعی تری منجر میشود.

صفحه 1 از 3 123 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •