البته اینطوری نبوده که اعراب یکدفعه قصد حمله کنن و همون رو هم عملی کنن .
در زمان عمر اون به اعراب میگفت که باید شرایط حمله به ایران را فراهم کنیم و چه کسی است که برای حمله داوطلب بشه ولی هیچ یک از اعراب داوطلب و علاقه ای برای حمله نداشت .
عمر سه تا چهار بار درخواستش رو اعلام میکنه ولی همچنان هیچ کسی پا پیش نمیذاره و اون هم بخاطر شکوه و عظمت نظامی ایران و جایگاهی بود که در بین کشورهای اون منطقه داشت .
سرانجام عمر میاد و اعلام میکنه که در بلاد پارس طلا و پول بسیار زیاد و زنهای زیبایی حضور دارن و این همون چیزهایی است که خدا توسط پیامبرش به مسلمین وعده داده و اون موقع بود که خیلی از اعراب آماده حمله به ایران شدن . لشگری از اعراب که بیشترشون رو دزدها و غارتگرها تشکیل میدادن .
اعراب و دزدانی که حتا قران رو هم نمی شناختن . ابن هشام در کتابش نوشته که بعد از فتح تیسفون اونقدر پول و زر به اعراب رسید که به هر نفر از اعضای لشگر مسلمین 10000 دینار یا بیشتر تعلق گرفته بود ولی همچنان خیلی از غنایم و پول ها بی صاحب مونده بود .
یکی از فرمانده هان لگشر عمر این قضیه رو با عمر مطرح میکنه و عمر میگه یک مسابقه بین اونها برگزار کنید و هر کسی که آیات بیشتری از قران رو بلد بود از اون پول و طلا به اون تعلق بگیره .
ولی نتیجه خیلی تاسف بار بود و خیلی از اون افراد قران رو در حد بسم الله الرحمن الرحیم هم بلد نبودن و تعداد خیلی کمی از اعراب آیات یا قسمتی از قران رو بلد بودن . دلیلش هم مشخص هست و اون هم وجود راهزنان و دزدان و غارتگران و مزدوران در لشگر مسلمین بود که تنها دلیل حضورشون در جنگ , کسب غنایم جنگی و دسترسی به مال و اموال باارزش ایرانیان و زنان زیبای ایرانی بود .
حالا به این موارد اینو هم اضافه کنید که این افراد این تصور در بینشون وجود داشت که در جنگ به عنوان شهید نزد خدای مسلمین شناخته میشن و جایی در بهشت خواهند داشت . مشخص هست که افرادی با همچین تفکری در جنگ ها بصورت انتحاری و بدون توجه به زندگی و جانشون شرکت میکنن .
برای همین هست که همچین افرادی به عنوان خطرناک ترین افراد برای رودرو شدن در جنگ ها شناخته میشن .
انتحاری ها نمونه بارز این افراد و مثالی مناسب از اون افراد هستن که با وعده بهشت و حوری حاضرن بمب به خودشون ببندن و زن و بچه و پیر و جوان بی گناه رو بترکونن و بفرستن به اون دنیا .
در مورد دست بوسی و جایگاه ایران بین کشورهای عربی کافیه به 40 سال پیش رجوع کنین تا جایگاه واقعی ایران و بزرگداشت حکام ایران رو شاهد باشین . تا جایی که حتا شیخ کویت جرات نداشت به صورت مستقیم با دربار ایران ارتباط داشته باشه و باید از طریق واسطه ها و تماس های تلفنی با اونا شرایط ارتباط با مسئولین دربار رو فراهم کنن .
و خیلی موارد دیگه که میشه اشاره کرده در توضیح شرایط و جایگاه 30-40 سال پیش ایران در بین کشورهای منطقه و جامعه جهانی با شرایط کنونی.