تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 16

نام تاپيک: به کجا چنین شتابان؟

  1. #1
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض به کجا چنین شتابان؟

    وقتی به دنیای امروز با دقت بیشتری نگاه میکنیم، متوجه میشیم که همه چیز زندگی ما انسان ها یک شتاب عجیبی به خودش گرفته.

    پیشرفت های علمی با شتابی خیره کننده رخ میدهند و تکنولوژی به انسان فرصت خو گرفتن به چیزی را نمیدهد.
    این شتاب حتی به سرگرمی های ما هم کشیده شده.

    زمانی یک هفته منتظر بودیم که قسمت بعدی یک سریال رو ببینیم و این روزها سریال ها هر روز هفته پخش میشوند!

    زمانی دیپلم گرفتن هنر بود اونم آهسته و با طمانینه، اما امروزه شتاب هست برای گرفتن phd در کمترین سن ممکن!!

    و همانقدر که سریع میتوانیم یک چیزی را دوست داشته باشیم، همانقدر سریع میتوانیم از او دل بکنیم و حتی متنفر بشیم.

    و در پایان چند سئوال مختصری که من جوابی براشون نداشتم:

    به کجا چنین شتابان؟
    آیا ما داریم دست و پا میزنیم که هرگز نمیریم؟
    آیا حرص جاودانگی هست که انسان رو به شتاب وا میداره تا با تسلط بر آنچه بوده و هست، حیاتی جاودان برای خودش رقم بزنه؟

    ما از این شتاب گرفتنمون نگرانیم چه چیزی یا چه چیزهایی رو از دست بدیم؟



    پینوشت:

    نزدیک به یک سال در خدمت دوستان در تالار علوم انسانی انجمن پی سی ورلد بودم و کلی مطالب مفید ازشون یاد گرفتم و امیدوارم این یادگیری متقابل بوده باشه.

    روند دنیایی که توش بودیم تا امروز من رو قانع کرده که هر آغازی در هستی یک پایانی دارد حتی اگر فاصله میان آن آغاز و پایان یک ابر خیال باشد. و من امروز (94/01/20) بنابر دلایلی تصمیم گرفتم آخرین تاپیکم رو هم در این تالار ایجاد کنم.

    اونم با سئوالی که روز نیست بهش فکر نکنم.

    به کجا چنین شتابان؟


  2. #2
    حـــــرفـه ای mjorh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    !Arkham City
    پست ها
    5,005

    پيش فرض

    انسان ذاتا به شتاب علاقه داره ، مخصوصا وقتی اهداف خاصی پیش رو باشه که معمولا این شتاب تو سنین 20 به بالا قوت میگیره ... این وسط بعضیا میرسن و به شتاب ادامه میدن و بعضیا هم نمیرسن و دیگه اون عجله گذشته رو ندارن ... چون دیگه اون هدفی ک دنبالش بودن وجود نداره و به همین خاطر روند معمولی زندگیشو پی میگیره تا ببینه سرنوشت چطور رقم میخوره ... و به نظر من این ربطی به گذشته و حال نداره ..انسان همیشه همینطور بوده ...بله شرایط و جو هم تاثیر داره ولی این شتاب همیشه وجود داشته ...
    PS:

    حالا شما به کجا چنین شتابان ..؟ تازه یه ساله اینجایید ...

  3. 9 کاربر از mjorh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی Mr_100_dolari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    ----Balance(3%)Spot----
    پست ها
    1,410

    پيش فرض

    سلام

    حرص رسیدن به قدرت بیشتر هستش که اکثرا اون رو توی پول بیشتر داشتن می بینین و هر کسی از یه طریقی به دنبالش هستش و از اونجایی که امیال و در ادامه اون حرص

    انسانی بی نهایت هستش خیلی ها بعد از رسیدن به خیلی از داشته ها باز هم دست بردار نیستند و عده ای هم بعد از گذشت سال ها تازه متوجه میشن این اون چیزی نیستش که اصلا دنبالش بودند

    و عده دیگری هم که بعد از کلی حرص خوردن در مسیر زندگی از خود نا امید شدند در حسرت و رویای داشته های دیگران دائما در حال حرص خوردن هستند غافل از اینکه شاید همون عده هم با تمام داشته هاشون به دلیل حرص زیاد از زندگی خود ناراضی هستند ...

    ما از این شتاب گرفتنمون نگرانیم چه چیزی یا چه چیزهایی رو از دست بدیم؟
    و می رسیم به این قسمت از حرف شما که وقتی از خیلی ها بپرسی اصلا این همه شتاب و زندگی رو به کام خود و دیگران تلخ کردن برای چی هستش اصلا جوابی هم ندارند که دهند و بیشتر براشون به صورت یک عادت ناخواسته دراومده و با حرص و شتاب طی کردن پله های ترقی در زندگی در واقعیت خودشون رو از خیلی از لذت های زندگی محروم کردند ...

    پ ن :

    رسیدین به همون سوال من که قبلا پرسیده بودم که : رفتن یا موندن و شما رفتن رو انتخاب کردید و از اونجایی که هر رفتنی می تونه یک آغاز جدید رو به همراه داشته باشه جالب بود می گفتید که شما با چه نیتی قصد رفتن کردید ..

  5. 9 کاربر از Mr_100_dolari بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #4
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    حالا شما به کجا چنین شتابان ..؟ تازه یه ساله اینجایید ...
    رسیدین به همون سوال من که قبلا پرسیده بودم که : رفتن یا موندن و شما رفتن رو انتخاب کردید و از اونجایی که هر رفتنی می تونه یک آغاز جدید رو به همراه داشته باشه جالب بود می گفتید که شما با چه نیتی قصد رفتن کردید ..
    یکی از بهترین و در کنارش بدترین لحظات حرکت پر شتاب مارو به جلو، این هست که بفهمیم این مسیری که با کلی شتاب اومدیم جلو اشتباه بوده و حالا بخواهیم برگردیم و مسیر دیگری انتخاب کنیم.

    به نظر من فروم های فارسی (بدون هیچ استثنایی) توانایی تحمل شتاب اندیشه رو ندارن (البته حق هم دارند).

    و پیوسته یا خودت باید ترمز بکشی یا یکی ترمزت رو بکشه.
    مانند جاده های پر دست انداز کشورمون، که مدام مانع جلو راهت سبز میشه و سرعت گیر پشت سرعت گیر.


    من از این ترمزها دیگه خسته شدم، ترجیح میدم با وجودیکه مقصد مشخص نیست، در سرایی دیگر (100 درصد غیرمجازی) با شتابی کمتر اما کم سرعت گیر تر حرکت کنم.

  7. 12 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #5
    داره خودمونی میشه shi.irani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2014
    پست ها
    132

    پيش فرض

    موفق باشید

  9. #6
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی Motaharri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2014
    پست ها
    279

    پيش فرض

    میدونین حال و هوای یک آدم تشنه بدون مشک آب در بیابان چیه؟
    تقلا میکنه و به قول شما دست و پا میزنه تا به آب برسه و پاپیچ هر سرابی میشه که بهش نشانه هایی از آب رو نشون میده.
    ولی هرچی میدوه آبی در کار نیست و فقط سراب است و سراب.

    به نظر من علت شتاب بیش از حد مردم در دنیای امروز این مورده که سراب های زیادی سر راهشون هست!
    این سراب هارو هم عموما سرمایه دارها به وجود آوردن و هیچ وقت نمیذارن فرد تشنه از حرکت بایسته چون چرخ صنعتشون میخوابه.

    مردم رو توجیه کردن که تا میتونین کار کنین،پول در بیارین و تکنولوژی مصرف کنین.
    هنوز 6ماه نشده، طرف گوشی چند میلیونیش رو میندازه دور و یک ورژن جدیدتر میگیره تا از این قافله دنیا عقب نمونه.
    غافل از اینکه دنیا دارها فقط میدونن و آخر سر در یک سرابی میوفتن و همه چیز تموم میشه.

  10. این کاربر از Motaharri بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #7
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    به کجا چنین شتابان؟
    آیا ما داریم دست و پا میزنیم که هرگز نمیریم؟
    آیا حرص جاودانگی هست که انسان رو به شتاب وا میداره تا با تسلط بر آنچه بوده و هست، حیاتی جاودان برای خودش رقم بزنه؟

    ما از این شتاب گرفتنمون نگرانیم چه چیزی یا چه چیزهایی رو از دست بدیم؟
    به نظر بنده ما تمام اینکارها رو میکنیم تا زمان بیشتری برای خودمون، برای با خودمون بودن و برای، برای خودمون بودن بخریم. البته که همینطوره و اگر نگاهی به گذشته خودمون بندازیم به راحتی میشه فهمید که انسان از ابتدا به دنبال جاودانگی بوده و حتی بخاطر ترس از مرگ و نبود، داستانهای تخیلی از روح و زندگی جاوید پس از مرگ ساخته که البته اشاره من فقط به ادیان ابراهیمی نیست بلکه در تمام اعتقادات و باور های پیشین میشه رگه های از این موضوع رو پیدا کرد؛ یا میشه اعتقاد به وجود درخت، اکسیر و ... جاودانگی رو بهش اشاره کرد که در طول تاریخ همیشه گروه های بدنبالش بودن و جستجوش کردند.
    با فرصت ارزشمندی که برای انسان امروز بوجود اومده و اون رو قادر ساخته تا آزادانه تر و اصولیتر و همینطور منطقیتر نسبت به تمام موضوعات (بدون استثنا) فکر کنه، جستجو کنه و نظر بده و با ظهور اندیشه های نو مثل آدئیسم، سکولاریسم و ... ما به حقایقی پی بردیم که باعث میشن از اون توهمات گزشته دور بشیم و نقد رو به نسیه اصطلاحا ترجیح بدیم. حالا انسان با رو به رو شدن با واقعیت تلخ به اسم مرگ داره سعی میکنه بهش غلبه کنه یا فعلا که قادر به انجام اینکار نیست از فرصت محدودش نهایت استفاده رو بکنه.
    مطمعنا ما نگران از دست دادن زمان یعنی با ارزشترین داراییمون هستیم.

    راسل عزیز تنها چیزی که منو از آینده و از خیلی موضوعات نا مطمئن و ناراحت میکنه، حتی مایوس رو به رو شد با حقیقت تلخ وجود مرگه، به خصوص مرگ عزیزانم که مجبورم قبل از خودم ببینم و تحمل کنم. اما باور و اعتقاد من اینه که انسان روزی بر مرگ غلبه میکنه و اون روز دیر نیست.
    Last edited by Saeed Dz; 19-04-2015 at 18:08.

  12. 2 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #8
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی PLAΨMID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,883

    پيش فرض

    میدونین حال و هوای یک آدم تشنه بدون مشک آب در بیابان چیه؟
    تقلا میکنه و به قول شما دست و پا میزنه تا به آب برسه و پاپیچ هر سرابی میشه که بهش نشانه هایی از آب رو نشون میده.
    ولی هرچی میدوه آبی در کار نیست و فقط سراب است و سراب.

    به نظر من علت شتاب بیش از حد مردم در دنیای امروز این مورده که سراب های زیادی سر راهشون هست!
    این سراب هارو هم عموما سرمایه دارها به وجود آوردن و هیچ وقت نمیذارن فرد تشنه از حرکت بایسته چون چرخ صنعتشون میخوابه.

    مردم رو توجیه کردن که تا میتونین کار کنین،پول در بیارین و تکنولوژی مصرف کنین.
    هنوز 6ماه نشده، طرف گوشی چند میلیونیش رو میندازه دور و یک ورژن جدیدتر میگیره تا از این قافله دنیا عقب نمونه.
    غافل از اینکه دنیا دارها فقط میدونن و آخر سر در یک سرابی میوفتن و همه چیز تموم میشه.
    شما به طور کلی فلسفه پیشرفت و علم و اقتصاد رو زیر سوال بردید !!!

  14. 2 کاربر از PLAΨMID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #9
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی Motaharri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2014
    پست ها
    279

    پيش فرض

    شما به طور کلی فلسفه پیشرفت و علم و اقتصاد رو زیر سوال بردید !!!
    اگر فلسفه پیشرفت و اقتصاد بر مبنای این باشه که:

    عمر گران مایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا.
    بله، به طور کلی این فلسفه پیشرفت و اقتصاد که از انسان یک موجود مصرف گر میسازه که باید بجنبه تا در این فرصت زندگی فقط لذت ببره، بله زیر سئواله.

  16. این کاربر از Motaharri بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #10
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    اگر فلسفه پیشرفت و اقتصاد بر مبنای این باشه که:

    عمر گران مایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا.
    بله، به طور کلی این فلسفه پیشرفت و اقتصاد که از انسان یک موجود مصرف گر میسازه که باید بجنبه تا در این فرصت زندگی فقط لذت ببره، بله زیر سئواله.
    همین "چه خورم صیف و چه پوشم شتا" است که باعث شده ما از غارها بیرون بیایم و تمدن عظیم رو ایجاد کنیم، این همه پیشرفت علمی کنیم و ... . اگه بحث همین "مصرف گرایی" نبود، فشاری هم برای تولید وجود نمی داشت. هیچ وقت تولیدی نیست اگر مصرفی نباشه و هر چقدر مصرف بیشتر باشه (و تقاضا برای مصرف بیشتر باشه)، سرعت پیشرفت هم بیشتر خواهد شد. شاید شما بگید پیشرفت مهم نیست، ولی اجازه بدید سایرین نظرشون چیز دیگه باشه... بطور مثال من ترجیح میدم در این چرخه تولید و مصرف باشم ولی اگه در 60 سالگی آلزایمر گرفتم یک راه درمان برای این بیماری داشته باشیم.

    وقتی به مصرف گرایی در سیستم های اقتصادی انتقاد وارد میشه منظور صرفا مصرف گرایی بدون تولید است (نمونه کشور عزیز ما). وگرنه شما نگاه کنید کشورهایی که بیشترین تولید رو دارن، بیشترین مصرف رو هم دارن و این چرخه به هم متصل است.

    و البته منظور سعدی از اون شعر به کل چیز متفاوتی است. بحث سعدی درباره تلاش و زحمت است یا خدمت به امیر و نه مصرف گرایی و مصرف کردن.

  18. 4 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •