تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 10 از 10

نام تاپيک: شاعران و ادیبان ترک زبان --- تورك اديبلر و شاعرلر ليستي

  1. #1
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض شاعران و ادیبان ترک زبان --- تورك اديبلر و شاعرلر ليستي

    این تایپیک اختصاص به معرفي شعراي ترك دارد.،فعلاً قصدي بر ارسال اشعارشان نداريم،بلكه تنها نام شعراي تركي كه تا به حال شنيده ايم،در اين تایپیک مي آوريم،در آينده در صورت كامل شدن اسامي تا مرز 40%، اسامي را بر حسب حروف الفبا ليست مي كنيم.
    همچنين قراردادي براي تایپیک وضع مي كنيم تا به علائم اختصار، شاخه ي زبان شعرا مشخص شود.اينكه شاعري در شاخه هاي متعدد شعر سراييده است ملاك نيست،بلكه تنها تعلق شاعر به اصل و نژاد خود مطرح است.

    براي مشخص كردن شاخه زبان شعرا از علائم زير استفاده خواهيم نمود

    AZ-TR
    AN-TR
    CĞ-TR
    TM-TR


    كه به ترتيب اختصار

    Azərbaycan Türkcəsi
    Anadolu Türkcəsi
    Cığtay Türkcəsi
    Türkmən Türkcəsi


    تركي ---------
    تركي آنادولو(تركيه)
    تركي جئغتاي
    تركي تركمن




    در ادامه لیست تکمیل شده تا ابتدای خردادماه را که بر اساس حروف الفبا و نامي كه مشهورند که با كمك جناب TƏBRİZLİ.M.S.T)Aşıq Pəkər) ليست شده است خواهیم آورد.

    در راستاي تكميكتر شدن ليست شاعران و اديبان ترك موارد ليست نشده را لطفا بيان فرماييد.

    گردآوری ائشيلداق (م.ر.خ) تصحیح و تکمیل آشئق پکر (ط.ص.م.ت)
    Last edited by ishildaq; 12-06-2012 at 09:54.

  2. #2
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض

    الف:

    آزرAZ-TR
    آتشي شيروانيAN-TR
    آتشي مراغه اي AZ-TR
    آتيلا ايلهانAN-TR
    آشئق پريAZ-TR
    آشئق حسين شمكيرليAZ-TR
    آشئق ده ده علسگرAZ-TR

    اورهان پاموك AN-TR


    ب:

    باكيAZ-TR
    بالوولو ميسكينAZ-TR

    بختيار وهابزاده (از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR
    بديع الزمان تبريزيAZ-TR
    بنده تبريزيAZ-TR
    بولود قاراچورلوAZ-TR
    بهار شيروانيAZ-TR

    بيخودAZ-TR
    بيضاي اردبيليAZ-TR

    پ

    پريشانAZ-TR

    پرغم تبريزيAZ-TR


    ت:

    تيليم خانAZ-TR

    ث
    ثابت اندبيلي ، خلخاليAZ-TR

    ثريا(آغاداداش)AZ-TR

    ج

    جانئ اوغلوAZ-TR
    جُرميAZ-TR

    جعفر جبارلي(از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR
    جليل محمدقلي زاده(از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR

    چ

    ح:

    حاجي خداوئردي خوييAZ-TR
    حبيب ساهر(معروف به اولكر) AZ-TR
    حبيبي(ملك الشعراي دربار)AZ-TR
    حزني بغداديAZ-TR
    حسن علي خان قاراداغيAZ-TR

    حسين جاويد(از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR
    حسني بغداديAZ-TR
    حصيري بغداديAZ-TR
    حكيم هيدجيAZ-TR
    حيدر عباسي(متخلص به باريشماز)AZ-TR
    حيرانAZ-TR


    خ:

    خزانيAZ-TR

    خليل رضا(از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR
    خياليAZ-TR

    د:

    داود بهلولي AZ-TR
    دخيل مراغه‌ايAZ-TR
    دده كاتيب(حاج عبدالرحمن طيار قولنجي) AZ-TR
    دلسوزAZ-TR
    ديدهAZ-TR

    ذ

    ذاكرAZ-TR
    ذكري اردبيليAZ-TR
    ذوئيAZ-TR
    ذهني بغداديAZ-TR

    ر:

    راجي تبريزيAZ-TR
    رحمتيAZ-TR
    رندي بغداديAZ-TR
    روحي انرجاني AZ-TR
    روحي بغداديAZ-TR

    ز

    زؤهدي بغداديAZ-TR

    ژ

    س:

    ساغريAZ-TR
    سالكAZ-TR
    سروريAZ-TR
    سعدي ثاني قاراباغيAZ-TR

    سليمان رستم(از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR
    سهندAZ-TR
    سيد ابولقاسم متخلص به نباتيAZ-TR
    سيد عظيم شيروانيAZ-TR
    سيد فتاح مراغه‌ايAZ-TR


    ش:

    شاكرAZ-TR
    شاه اسماعيل صفوي( ختايي)AZ-TR
    شاه عباس ثاني AZ-TR

    شاه نگار رنجورAZ-TR
    شيخ عزالدين پورحسن اسفرايني(معروف به حسن اوغلي) AZ-TR
    شكوهي مراغه اي AZ-TR
    شمسي بغداديAZ-TR
    شهريار AZ-TR
    شهريار شيروانيAZ-TR
    شيخ صفي الدين اردبيليAZ-TR
    شيداAZ-TR

  3. #3
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض

    ص:

    صائب تبريزيAZ-TR
    صدقيAZ-TR
    صراف تبريزيAZ-TR
    صمد وورغون(از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR


    ض

    ضايعي بغداديAZ-TR
    ضرير AZ-TR
    ضميري بغداديAZ-TR

    ط
    ظ

    ع:

    عاجز سراييAZ-TR
    عاجز(محمد خليفه)AZ-TR
    عاشق(محمد بي)AZ-TR
    عاشيق پكر(ط . ص)AZ-TR
    عاصيAZ-TR
    عبدالخالق يوسفAZ-TR
    عزيز نسين AN-TR
    علي آقا واحدAZ-TR
    علي اكبرصابر (از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR
    علي‌شير نوايي (ملقب به نظام‌الدين)CĞ-TR
    علمي بغداديAZ-TR
    عمادالدين نسيميAZ-TR
    عندليب قاراجاداغيAZ-TR
    عهدي بغداديAZ-TR

    غ

    ف:

    فدوي(ملا مهر علي)AZ-TR
    فضليAZ-TR
    فقير اردوبايAZ-TR
    فناAZ-TR

    ق:

    قاصرAZ-TR
    قاضي برهان‌الدينAZ-TR
    قدسيAZ-TR
    قطران AZ-TR
    قمري دربنديAZ-TR
    قوشچو اوغلوAZ-TR

    ك:

    كاتبAZ-TR
    كريمي مراغه‌ايAZ-TR
    كلايي بغداديAZ-TR
    كمينهAZ-TR

    گ

    ل

    لعليAZ-TR

    م


    مأذون خان قشقاييAZ-TR
    محمد باقر خلخاليAZ-TR
    محمد فضوليAZ-TR
    مجرمAZ-TR
    مخفيAZ-TR
    مرادي بغداديAZ-TR
    مسيحي AZ-TR
    معجز شبستريAZ-TR
    ملاپناه واقفAZ-TR
    مماييAZ-TR
    منزويAZ-TR
    مولوي
    ميرزا حسن قاراباغيAZ-TR
    ميرزا فتحعلي آخوندزاده(از شاعران آذربايجان شمالي)AZ-TR
    ميرزا علي‌اكبرطاهر زاده(صابر)AZ-TR
    ميكاييل مشفق(از شاعران آذربايجان شمالي) AZ-TR

    ن:

    ناتوانAZ-TR
    ناجي(ميرزا مهدي)AZ-TR
    ناجي(ملا غدير)AZ-TR
    نادمAZ-TR
    ناصحAZ-TR
    ناظم حكمتAN-TR
    ناكامAZ-TR
    نظام‌الدين محمد توفارقانليAZ-TR
    نظاميAZ-TR
    نگاري(مير حمزه)AZ-TR
    نوّابAZ-TR
    نورسAZ-TR

    و:

    واضحAZ-TR
    واقف AZ-TR
    ويداديAZ-TR

    ه:
    هوشنگ جعفريAZ-TR

    ي:


    ياشار كمال AN-TR
    يحيويAZ-TR
    يونس امره AN-TR

  4. این کاربر از ishildaq بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #4
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض


    به پیشنهاد مدیریت محترم انجمن در ادامه تعدادی از بیوگرافی های آماده شده را خواهیم آورد و با کمک هم سعی خواهیم کرد لیست و بیوگرافی ها را تکمیلتر نماییم.
    Last edited by ishildaq; 12-06-2012 at 09:54.

  6. این کاربر از ishildaq بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #5
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض

    1) مختصري از آشئق پكر:

    صاحبي تبريزي؛ شاعر معاصر، متولد 1983 ميلادي در شهر تبريز، متخلص به "پكر"، "آشئق پكر" در شعر هجا و "طاهير" در شعر عروضي است.
    اينكه در شعر عروضي طاهر تخلص نموده واضح است؛

    منيم قان قان تؤكؤلمؤش گؤزؤمده ن ياش
    ئؤليديم كاش!
    بودور طاهير منيم حال دردناكيم
    او كيم من كيم!

    اما در باب شعر هجا، گويا تخلص "حزين" باب ميل وي بوده كه به خاطر دوري از شراكت تخلص با متقدمان، سرانجام بر "پكر" تخلص نمود.

    خودِ وي در باب اين تخلص مي گويد:

    بيل قدريني عؤمرؤنؤ قئلما هدر
    بير گؤن اولار وئرر سنه غم،كدر
    هر غمله نه ن بيل يقين اولماز پكر
    حسرت له نه ر، چؤن گئده ر، دؤوران دورماز

    در اين بند، غم انسان ها را موقتي دانسته و زودگذر حال اينكه با غم خود قابل قياس نديده است. اظهاري كرده است از سمبوليك بودن واژه ي "پكر".

    در مورد حس و نبوغ شعري اش گفته است:

    هر شاعير شاعير اولماز
    شاعير دوغا آنا گئره ك

    اين به وضوح اشاره اي به خدادادي بودن نعمت شاعري ست وگرنه اتكا به علم، هرگز از يك ادب دان، شاعر نمي سازد.

    وي دستي در قديمي ترين صنعت شعري تركي يعني شعر هجا برده است و رد و پاي اكثر شعراي بنام آشئق، از آشئق علسگر گرفته تا شاعر معاصر عاصم اردبيلي، در آثار وي ديده مي شود.حس وي با الهام از عشق و محبت با ظرافت و لطافت تمام درآثارش نمود مي كند.

    توجه خاص وي به نسيمي و نباتي كاملاً مشهود بوده و چندين بئشليك متناظر با بئشليك هاي نباتي گواهي ست بر اين ادعا. تناظر ها و استقبال هاي وي از ديگر شعرا، گاهاً نيز با نگرشي متفاوت از اشعار و ديدگاه هاي متقدمان بوده است. اين نوع نگرش جدا از دور شدن از احساسات و تخيلات شعري، به واقعيت نزديك تر است. هر چند در انتها طعم تلخي بر دهان مخاطب باقي مي گذارد.

    از اين رو از وصف هاي خيال انگيز و شاعرانه دوري جسته و بيشتر چهره ي واقعي روزگار را به تصوير كشيده است، و اين خود گواه ديگري بر توجه ويژه ي وي به ملا ولي ويدادي است.

    شعر فارسي هرگز باب طبع وي نبوده و بي مهري ها بر شعر تركي ايراني نيز او را وادار نساخت تا غير از تركي آزربايجاني به زبان ديگر بسرايد.
    او علاوه بر شعر هجا، در صنعت شعر نو و عروضي نيز دستي داشته است.
    صاحبي تبريزي شاعري ست انسان دوست كه اتحاد انسان ها را آرزو مي كند، و به سلطه كشيده شدن مظلوم توسط ظالم، در بند شدن انساني كه آزاد متولد شده است از دغدغه هاي فكري هميشگي وي بوده است. همواره انسان ها را به دوستي دعوت مي كند و مظلومان را به ايستادگي در برابر ظالم فرا مي خواند.

    هيچ شاعري در هر برهه از زمان، از دست طعنه هاي سخره گيران در امان نبوده است و شاعر معاصر نيز از اين قاعده مستثني نيست. در امتداد اين، مردم مرده پرست كه روبه فراموشي انسانيت آورده اند، در عصر نو تحولي شگرف آفريده اند و همه ي بشريت را تحت تأثير خود قرار داده اند. خود باختگي، پشت كردن به هويت، فرهنگ و باور مليت ها به همراه تمامي تبعات آن، اعم از پشت كردن به سرزمين، زبان و ... از محصولات عصر پيشرفت مي باشد. باور و اثر شاعر، جاري در احساسات و نبوغ شاعرانه اش در برابر اين چنين ناملايماتي چه استوار ايستاده است!



    سخني از آشئق پكر:


    "بنام خدا



    الا الذين ءامنوا و عملوا الصالحات و ذكروا الله كثيرا و انتصروا من بعد ما ظلموا و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون (شعرا،227)

    شعر سرودن مهارتي نيست كه با تمرين و مطالعه ميسر شود، شاعر، شاعر نمي شود، شاعر به دنيا مي آيد، چه بسا اساتيدي كه در سرودن يك بيت شعر موزون عاجز ماندند و مانند، و چه بسا بي ادعاياني كه با سخن دل آنچنان قلب ها را به تسخير خود در آوردند، گويي كه مخاطب هر لحظه سرگذشت خود را درميان ابيات جستجو مي كند. با اين حال تنها نبوغ و حس شعري نيز براي پيشرفت شاعر كفايت نمي كند. آنچه كه از من نوعي به نام يك شاعر ياد شود هرگز در معني ارجحيت بر ديگران نيست.
    شاعري نيز نعمتي است همانند ديگر نعمت هاي پروردگار، نعمتي ست بزرگ كه وظايف خطيري بر عهده ي شاعر مي گذارد. بيرون آمدن از اين امتحان آنچنان نيز ساده به نظر نمي رسد.

    شاعر به سخن عاصم، بايد آئينه روزگار باشد،
    به ديده ي احمد جواد، جرأت گفتار صدقي داشته باشد،
    شاعر تا وقتي كه ديگران شاعرش نپندارند اگر چه شاعر است اما پس از آن است كه بايد در هر حركتش محتاط باشد چرا كه پس از آن نمادي ست از باور و غرور يك مليت، با شكستن بت شاعر، غرور و باور يك مليت مي شكند.

    سخن من سراسر درد است اگر چه در آغاز شباب زندگاني باشم، تصويري از درد پيرمردان عصا بدست در سيماي شكسته ام نمود دارد. اين ويژگي چيزي نيست كه من از آن به نام فخر ياد كنم چرا كه در هر لحظه اش آواي تنهايي اي طنين انداز است. ريزش نخستين برگ خزان اگر چه براي ديگران پيام آور شادي و يا بي تفاوتي باشد اما آغاز درد شاعر است، آغازي كه بي سرانجام است.

    باور ديگران، اگرچه مرا به وجد نمي آورد،تمسخر نزديكانم دردآورتر است.اما بعد از من، باور بيگانگان قوت خواهد گرفت و نيش خند نزديكان به دانه هاي اشك مبدل خواهد شد،اين سرانجام هر انسان است.



    صاحبي تبريزي"
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شعری زیبا از ایشان


    Gözəl,şerə deyən kimdir?
    Sən gəl bircə şeri dindir
    Dinlə bir gör nələr deyir
    Ürəgini nədən yeyir!
    Görgəc səndə bir gənc şair
    Tutqun bətlə deyəcəksən:
    Şair,nə tez qocaldın sən!

    Hançı gülü!,hançı gəlin!

    Ölmədədir tezli gəlin
    Başı altda bircə bərk-daş
    Qabağında,güzgü,göz yaş
    Görcək özün təkcə,şair
    Deyər:şair!bu sənsən,mən!?
    Şair,nə tez qocaldın sən!

    Bu dağlarda ov havası

    Nə incitdi al-yarası!
    Axsar-axsar dedi dağlar!
    Bu yara son köksü dağlar
    Ona dəycək mən incidim
    Dinməz,güldü dedi o tən:
    Şair,nə tez qocaldın sən!

    Düşmən bilməm nərdə qaldı

    Bəni dostum dərdə saldı
    Son-baxışda düşmən,dostum
    Birbirinə dedi sis,tum
    Onlar dinməz mən anladım
    Parlaq-gözdən,yağış,qar,çən
    Şair,nə tez qocaldın sən!

    Bel büküldü,saç töküldü

    Başdan-ətək yağan küldü
    Həm sevgilin,həmi vətən
    Dinlədibdir səni çox,ən
    Şair səni mən dinlirəm
    Deyir:sənə əli yetən
    Şair,nə tez qocaldın sən!

    Ancaq sevgi,ancaq vətən

    Biri canım,birisi tən
    Dinlənməyən,mənəm nə sən
    Gənc-çağında əli əsən
    Küsən olsa,qoy mən küsüm
    Eldən,sevgi,səndən,Vətən
    Şair,nə tez qocaldın sən!

    Geçməm şair!,geçməm Eldən

    Saçım edən,Eldir dən-dən
    Sənsən VURĞUN,Mənəm AŞIQ
    Kimsə bizə dir yaraşıq?
    Yenə düşcək,göz güzgüyə
    Deyir:güzgü bənə hərdən
    Şair,nə tez qocaldın sən!

    AŞIQ PƏKƏR
    2011

    گؤزل،شئره دئين كيمدير؟
    سن گل بيرجه شئري ديندير
    دينله بير گؤر نه‌لر دئيير
    اۆرگيني نه‌دن يئيير!
    گؤرگج سنده بير گنج شاعر
    تۇتقون بتله دئيه‌جكسن:
    شاعر،نه تئز قوْجالدين سن!

    هانچي گۆلو!،هانچي گلين!
    اؤلمه‌ده‌دير تئزلي گلين
    باشي آلتدا بيرجه برك-داش
    قاباغيندا،گۆزگو،گؤز ياش
    گؤرجك اؤزون تكجه،شاعر
    دئير:شاعر!بۇ سنسن،من!؟
    شاعر،نه تئز قوْجالدين سن!

    بۇ داغلاردا اوْو هاواسي
    نه اينجيتدي آل-ياراسي!
    آخسار-آخسار دئدي داغلار!
    بۇ يارا سوْن كؤكسو داغلار
    اوْنا ديَجك من اينجيديم
    دينمز،گۆلدو دئدي اوْ تن:
    شاعر،نه تئز قوْجالدين سن!

    دۆشمن بيلمم نرده قالدي
    بني دوْستوم درده سالدي
    سوْن-باخيشدا دۆشمن،دوْستوم
    بيربيرينه دئدي سيس،تۇم
    اوْنلار دينمز من آنلاديم
    پارلاق-گؤزدن،ياغيش،قار،چن
    شاعر،نه تئز قوْجالدين سن!

    بئل بۆكولدو،ساچ تؤكولدو
    باشدان-اتك ياغان كۆلدو
    هم سئوگيلين،همي وطن
    دينله‌ديبدير سني چوْخ،ان
    شاعر سني من دينليرم
    دئيير:سنه الي يئتن
    شاعر،نه تئز قوْجالدين سن!

    آنجاق سئوگي،آنجاق وطن
    بيري جانيم،بيريسي تن
    دينلنمه‌ين،منم نه سن
    گنج-چاغيندا الي اسن
    كۆسن اوْلسا،قوْي من كۆسوم
    ائلدن،سئوگي،سندن،وطن
    شاعر،نه تئز قوْجالدين سن!

    گئچمم شاعر!،گئچمم ائلدن
    ساچيم ائدن،ائلدير دن-دن
    سنسن وۇرغون،منم آشيق
    كيمسه بيزه دير ياراشيق؟
    يئنه دۆشجك،گؤز گۆزگويه
    دئيير:گۆزگو بنه هردن
    شاعر،نه تئز قوْجالدين سن!

    آشيق پكر
    2011

    Last edited by ishildaq; 13-06-2012 at 16:29.

  8. این کاربر از ishildaq بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #6
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض

    2) استاد هوشنگ جعفری


    2-1) مصاحبه (فارسی)
    2-2)بیوگرفی( ترکی)
    2-3) نمونه شعر



    2-1) يك استكان چايي با هوشنگ جعفري – شاعر و نقاش

    سلام. سلام.

    شما؟ هوشنگ جعفري.

    تحصيلات؟ اكابر قديم،معادل فوق ليسانس.

    شغل فعلي؟ كارشناس آسيب‌هاي اجتماعي.

    استاد شهريار؟ ساوالان ايران.

    حيدر بابا؟ منظومه‌اي دلنشين و الهام بخش.

    باياتي هاي تركي؟ شيرين‌ترين و زيباترين گفته‌ها و نكته‌ها.

    «كوكوميز بيردي بيزيم.» واقعيت هم همينه.مشهورترين شعرمه.

    شماره يك ترين خواننده؟«بلال علي‌اف» خواننده‌ي آذربايجاني.

    خوانش شعر؟ فكر مي‌كنم بايد بالاتر از خود شعر باشه.

    احساسي‌ترين بيتي كه تا به حال سروده‌اي؟«يار آغلادي من‌آغلاديم.»

    «باشي طوفانلي سهنديم»؟ يكي از مشهورترين مصرع شعرشهريار

    ملودي شعر؟ هارموني كلام.

    بيشترين سوالي كه از خودت مي‌پرسي؟ به كجا بايد برسم.

    نظرتون راجع به عشق؟ عشق تمام زندگيست.

    بيشترين ترس شما؟ از درجا زدن و «قورخورام توستوو ورا گول‌خاناني.»

    «فضولي»؟ اسطوره‌ي شعر قرن خود.

    «هجرين قوچ نبي‌سين‌نن»؟ دلاور مرد مبارز مردمي.

    بدترين ضربه روحي؟ تحويل گرفته نشدن شعر خوب.

    استاد «حسين منزوي»؟«حسين منزوي» كوه است و من كاه.

    سالخورده‌ترين دوست شاعر؟ استاد «عباس بابايي»گوجامان شاعير؟

    آنا يوردوم؟ قيزيل آذر.

    يك پند شعري؟«دوت اليمدن بو همان الدي فراغيندي سنين.»

    از شعار به شعور مي‌رسيم؟ از شعاربه شعور مي‌رسيم.

    «ايران اوزوك زنگان اوزوك قاشيدي»؟ تعريفي از شهرم.

    «آق آتيم»؟ روح سركش.

    «ده ده قورقود»؟ پيغمبر عصر خويش.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    2-2)



    زنگان‌دا«بايرام» مجله‌سي‌نين اوستاد هوشنگ جعفري‌له مصاحبه‌سي
    1- آقاي جعفري، سيز اؤزونوزو «بايرام»آيليغي‌نين اوخوجولارينا تانيتديرين لطفاً؟
    اوّل «بايرام»ين يازيچي‌لاريندان چوخلو تشكّرلر ائديرم. اونلار چوخلو زحمت‌لر چكيب، «بايرام»ي گؤزل بير صورت‌ده چيخارديلار. من «هوشنگ جعفري»سيزه و حورمتلي همشهرلريمه و تورك خاليغينا تانيشام. دئمك اولار كي «آغ‌آتيم» كتابيندا، آقاي «بياني» منيم كئچميشيم‌دن يازيبلار. ياخشي‌دير اورادا ياشاييشيما باخسينلار. آنجاق دئيه بيله‌رم من بو ملّتين كيچيك خادمي و شاعري‌يم.
    2- ناواخت‌دان شعره باشلاديز؟ اوّلين شعريز هانسي شعردير؟
    ائله اوشاق ايكن شعره و هنره ماراقلي‌ديم، آمما جدّي صورت‌ده يازمازديم. حايات يولداشيم بير اوغوم بيرليك‌ده تصادُف‌دا اؤلن‌دن سونرا، نقّاشي بومونو درديمي دئمه‌گه كيچيك گؤردوم. شعره اوز گتيرديم و «سفرچي‌لر» شعريني كي رحمت‌ليك «منوچهر نورآذر»ايله اوستاد «شهريار»ين حضورونا چاتيب اوخودوم و چوخ تشويق اولدوم و شعري داهادا جدّي صورت‌ده باشلاديم. 1369 ايلي‌نين زلزله‌سي طاريم‌دا و منجيل و رودباردا‌ اولدو و منيم عزيز هم‌وطن‌لريمين دردلريني بؤلمه‌‌گه طاريما گئتديم و زلزله شعريني اوخويوب، ائل شاعيري تانينديم. اوندان سورا، داي آديم ديل‌لره دوشدو. دقيقاً ياديم‌دا دگيل اوّلين شعريم هانسي ايدي.
    3- نييه توركو ديلينده شعر يازديز؟
    چوخ آچيق و آيدين بير مسأله دير. بيز توركوك و آناميز بيزه توركو لايلاي چاليب، من بئله فيكيرله‎‌شيرم كي كيمسه آناسين اوركدن سئوسه، اونون ديلين اونوتماز، اگر آنا ديلي ياواش‌-ياواش ياددان چيخسا، تورك‌لرين هويت‌لريي آياق آلتيندا ازيله‌جكدير. اونو قوروماغا واجب دير بوتون تورك يازيچي‌لاري و شاعيرلري اؤز ديلينده يازيب اوخوسونلار. تورك منيم كيمليگيم دير، ديليم اولماسا من‌ده يوخام
    4- هانسي شاعيرلرين شعري سيزه تأثير قويدو؟
    دئمك اولار بوتون شاعيرلرين شعرين اوخويارام، آمما «حميده رئيس‌زاده»‌،سحر خانيمين شعرلري مني ماراقلانديردي و باخيشيمي شعره عوض ائله‌دي و شعري ياخشي تانيديم. قديم‌لره شهريارين حيدرباباسين، معجز شبستري و فضولي‌ني چوخ اوخويارديم. من شعرده رسالت گؤرمه‌سم، دلي‌ليك گؤرمه‌سم، فيكير گؤرمه‌سم، شعره ماراقلانمارام. اينديسه گؤرورسوز كي، توركو شعري آذربايجان‌دا جداً قدرت تاپيب، خصوصاً زنگان‌دا.
    5- زنجان‌دا هانسي شاعرلر سيزه تأثير قويدولار؟
    البته دئيه بيللم توركجه شعري انقلاب‌دان سورا نشريه‌لرده من باشلاميشام. «پيام زنجان»دا، «اميد زنجان»دا. بورانين شاعيرلريني ده اوخوموشام. من آغ آتيم كتابي‌لا توركونو زنگان‌دا، اوزاق و ياخين كندلرده ديل‌لره سالديم و باخيش‌لاري عوض ائله‌ديم و سيز ياخشي بيليرسيز كي آغ آتيم‌دان سورا چوخلاري بيلدي كي بوردادا ياخچي شعر يازماق اولار.
    6- اوّلين كتابيز يعني «آغ‌آتيم» نئجه ياراندي، نئجه چاپ اولدو؟
    بورادا اعتراف ائديرم كي مهندس م.كريمي منه يارديم ائتدي كي باشارام سؤزلريمي دئيه بيلم. گئجه منه تاريخ‌دن دانيشيردي، تورك خالقين‌دان. من ذوق ائله‌ديم آغ‌آتيم شعريني يازديم. سورا رحمت‌ليك استاد «اسدالله جمالي» منه چوخلو اثر قويدو و اونون اصراري لا، او كتاب «اقتصاد»چاپخاناسيندا حؤرمتلي دوستوم آقاي «حاج مسعود اقتصاد» حضرت‌لري الي‌له و كؤمگي‌له چاپ اولدو و چوخ تئزده يئرينه دوشدو و ياييلدي. خصوصاً طاريم‌دا و هئچ ياديم‌دان چيخماز كي طاريم‌دا منه «زلزله شاعيري» آد قويموشدولار. من طاريمين آدين بوتون دونيادا تانيتديرديم. چوخلو شبكه‌لر منه «باكلور شاعيري» دئييرديلر. چون باكلور كندي‌نين حاققيندا يازديغيم شعر، چوخ ديل‌لره دوشدو.
    7- آغ‌آتيم چاپ اولوب، بازاردا پخش اولدو، انعكاس نئجه‌ايدي؟
    آغ‌آتيم چاپ اولان‌دان سونرا، تورك شعري زنگان‌دا يئرينه دوشدو و بئله دئيه بيله‌رم كي ادبي ديل‌ده او قدر بورادا شعر يازيلماميشدي يا خالق آراسينا گيرمه‌ميشدي. مني هر كس گؤردو تئز واژه‌لري سوروشاردي. «آلقيش»، «زيروه»، «دنيز» كلمه‌لري كي زنگان‌دا يادلاردان چيخميشدي، منيم شعرلريمده بيرده باشدان ياشاماغا باشلادي و اوندان سورا گؤرورسوز كي حتّي اطراف‌لارا دا اثر قويدو و من بونا فخر ائديرم.
    8- او كتاب‌دا هانسي شعري چوخ بَيَنديز؟
    آغ آتيم‌داكي شعرلرين هامي‌سيندا، هم منه، هم اوخوجولارا تزه‌ليگ واريدي. چون من سعي ائديرديم غزل‌ده و يئني شعرده باخيش‌لاري دَگيشديرم. مثلاً گئجه‌لر، آغ‌آتيم، آغ‌ بولاق، كيمي شعرلر ديل‌لره دوشدو و كتاب چاپ‌دان چيخماميش، يعني چاپخانادا ساتيلدي. آغ‌آتيم چيخماميش‌دان قورتاردي، آمما تأسف‌له اونون سونراكي چاپ‌لاري چوخلو چتين‌ليك‌لره معروض قالدي!
    9- عائيله‌نيزين باخيشي شعره، هنره و ادبيّاتا نئجه‌دير؟
    ائله كي بيليرسيز، بيزيم عائله هنر و ادب سئور دي. بو ائله عائله‌نين باخيشين گؤسته‌رير، بؤيوك قيزيم «نسيم»، «زن خورشيد» لوح و تنديسين آلدي. «صبا» مينياتوريست و «سولماز»دا نقاشي ده «رئال» ايشلر، «طاهر»ده‌كي سريال‌لاردا يا هنري ايش‌لرده گريمور دور. بونلار اوشاقليق‌دان ادبيات و شعر ايله ياشاييبلار و ياشاييرلار دا.
    10- ائله بيل اونلاردا سيزين كيمي رمانتيك و عاطفه‌لي انسان‌لار ديلار؟
    ائله‌دير، منيم حيات يولداشيم منيم اؤزوم‌دن‌ده احساسلي‌دير. هر بير كيچيك اورك يانديريجي مسأله‌يه آغلار و اوشاق‌لار اوندان دا داها چوخ. دئمك اولار بيزيم ائوده ياشاماق فقط شاعير ايشي‌دير.
    11- اوستاد، شعري خلوت‌ده يازارسيز، يوخسا جمع ايچينده؟
    شعر وار خلوت‌ده يازيلار، شعر وار جمع‌ ايچين‌ده. من هر شعري قوتارا بيلمه‌سم، گئجه‌ني خلوت ائده‌رم و اونو باشا چاتديرارام؛ آمما چوخ‌دا اولوب هيئت‌ده خالق آغلاشارديلار، من‌ده اؤزوم‌ده غرق اولارديم. هئچ بيلمزديم هيئت ناواخت قورتاردي، اوندا منيم‌ده شعريم قوتاراردي.
    12- شعر قالب‌لرين‌دن هانسي سيزده چوخ ماراق يارادار، غزل، قوشما، گرايلي و... ؟
    هامي‌سي، خصوصيله غزل، آمما بعضي سؤزلر وار كي غزل‌ده دئمك اولماز. اونا گؤره او بيري قالب‌لرده واختيجا، يئرينده آدامي ماراقلانديرار، آمما قوشما و غزل منيم اصلي ايشيم دير. «غزلچي جعفري‌يم اؤلكه‌مين آدي ساني‌يام.»
    13- دئديگيميز قالب‌لرين هانسي خالقا خوش گلير؟
    هر شعر گؤزل اولا و خالقين دردين دئيه، خالقا خوش گلر. مثلاً «فرياده گلين» شعري جاوان‌لارين و گنج‌لرين دير، «يار آغلادي» شعري عاشق‌لارين دير، هابئله «حاجي‌لار»ظنز شعري عُموم ملّتين دير، كي گؤرورسوز «حاجي‌لار» شعري بير آي‌دا بوتون ايران‌دا ياييلدي. بو ايل حاجي‌لارين بير دئييردي مكّه‌ده حاجي‌لار شعرينه قولاق آسيرديق.
    14- استاد، سيز چوخ بؤيوك جمع‌لرده، شعر اوخويورسوز، او جمع‌لرده نه احساسيز اولار؟
    دئمه‌لي‌يم كي من شعرلريمي بوتون احساسيم‌لا يازارام و بوتون احساسيم‌لا دا اوخويارام. من شعر اوخويان‌دا بوتون دامارلاريم منه سس وئرر، من شعريم‌له بيرله‌شه‌رم و خالق ايچينده داغيلاريق. اونا گؤره‌ده خالق طرفيندن آلقيشلاناريق. اؤزوم‌ده گؤردوم خالق مني و شعريمي آلقيشلايير، من‌ده يئني بير احساسا گله‌رم، سانكي دونيا منيم اولار. اولوب كي من‌دن سورا ياريم ساعات چكيب بلكه مجلس اؤزونه گلسين و آيري شاعرده شعر اوخوسونلار.
    15- ايندي‌يه كيمي حضور تاپديغيز جمع‌لرين هانسي سيزين اوچون خاطيره‌لي اولوبدور؟
    هامي‌سي، آمما «اورمو»دا اطّلاعيّه وئرميشديلر، زنگانلي «هوشنگ جعفري» گله‌جك. بو قدر تورك خالقي استقبالا گلميشدي كي داها صلاح اولمادي شهره گئدم، مني شهرين ائشيگين‌ده بير ائوده ساخلاديلار. سورا منه فيلم نشان وئرديلر كي منه ثابت اولدو كي اؤز خالقيم مني سئوير، نئجه كي من اونلاري سئويرم. تبريزده بئله دير.
    16- سيز استانداري كارمندي‌سيز، او ايشين شاعيرليگه ارتباطي وارمي؟
    هئچ يوخدور. آمما اوّل انقلاب خطّاط يوخ ايدي. نقّاش يوخ و يازيچي يوخ ايدي. مني استانداري‌يه چاغيرديلار. من جبهه‌لرده خط يازارديم. استانداري‌نين خبرلرين يازارديم. قوناق گلنده پارچا يازارديم. بئله‌ليك‌له اورادا قاليب استخدام اولدوم. الان فقط ادبياتا يئتيشيرم. بوتون مديرلر و استاندارلار منه لطف ائديبلر. ايندي ده بئله دير.
    17- اداره‌ده همكارلاريزين ارتباطي سيز ايله نئجه‌دير، اونلار بير مشهور شاعر ايله يولداش‌ليق‌دان نه حس ائديرلر؟
    منيم اداره‌ده همكارلاريم بو قدر مني اورك‌دن آلقيشلايارلار كي حدسيز و حساب‌سيز دير. دئيه بيله‌رم كي هئچ شاعر ايندي‌يه قدر منيم تك آلقيشلانماييبدر. من خالق شاعيري‌يم، او دور خالقيم مني اورك‌دن سئوير. هامي‌سي مني بير قارداش كيمي بلكه‌ده قارداش‌دان‌دا باش سئويرلر. منيم همكارلاريم اولماسا ايندي‌يه ديقلاميشديم.
    18- طنز شعره نظريز نه‌دير؟ سيزين طنز شعرلريزده وار؟
    طنز شعري دئمه‌گه چوخلو يئر وار. من شوخ طبع آدامام. سؤزومو شوخلوق ايله دئيه‌رم. عصباني اولمام، ساللام طنزه سؤزومو دئيه‌رم؛ اونا گؤره، ظنز شعريم چوخ دور. مثلاً حاجي‌لار، شورالار، فرماندار و...
    19- آقاي احمد صادقي‌نين طنز شعرلرينه نظريز؟
    آقاي صادقي منيم اَن ياخشي دوست‌لاريم‌دان‌دير. اونون طنزده بير خاصّ باخيشي وار. دئيه بيله‌رم كي ايران‌دا من بوتون شهرلري گزيب و دعوت اولموشام، چوخلودا شعرلر ائشيتميشم؛ آمما آقاي صادقي‌نين ديلي و سبكي آيري بير ديل دير و واقعاً گؤزل دير.
    20- آغ‌آتيم‌دان سونرا چاپ اولان كتاب‌لاريزدان صحبت آپارين؟
    البتّه «گونش»‌ده چيخدي و «آغ‌آتيم و گونش»ده باش‌دان ايكي‌سي بير يئرده ده چاپ اولدو. آمما او قدر سانسور اولوب كي قورخورام چاپ اولدوقجا سانسور اولا و آخيردا فقط جلدي قالا. بيلميرم نييه اؤزلري قويور چاپ اولور؛ سونرا كي چاپ‌دا اونو قئيچي‌له‌ييرلر، من كي باشا دوشمورم.
    21- سيز اؤزونوز چوخ دئييب‌سيز، سيزي زنگان‌دان ائشيگه چوخ تانييب‌ و استقبال ائديرلر، بو باره‌ده دانيشين؟
    بونو من دئميرم، سيز «گوگل»سايتينا بير باخين، آديمي سئرچ ائدين گؤرون مني دفعه‌لرله خارجه‌دن، تركيّه، آلمان، سوئد، باكي، بورسا، استكهلم، بورجالي، گرجستان و چوخلو يئرلر دعوت ائديب، تأسف له گئده بيلمه‌ميشم. آمما اوستاد حسن كاناكايا گلميشدي زنگانا دئييردي، بيز دانشگاه‌لاردا سنين شعرلرين اؤيرنجي‌لره اوخويوب و سيزي تانيتديراريق و زنگاني بيز سن‌له تانيميشيق. زنگان منيم قولاغيما دگمه‌ميشدي. دكتر علي قفقازيالي «ايران جغرافياسي‌نين تورك‌لري» كيتابيني منيم شعريم‌له باشلاييب.
    22- زنگانين انجمن‌لرين‌دن و شعر آخشام‌لارين‌دان راضي‌سيز؟
    زنگان‌دا آلتي ايل‌دن چوخدور، شعر آخشامي قورولمور. آقاي سهندي جنابلاري گلندن سونرا بيري قورولدو كي دئمك اولار پيس دگيلدي؛ آمما نه قديمكي‌لر كيمي. كئچميش مديركل‌لار بئله ضربه وورردولار كي يازيق آقاي سهندي نئچه ايل چكر ارشادين قدّين دوزلتسين. تأسف‌له دئيه بيله‌رم كي:
    «سوسوبدور ديل‌لري شاعيرلرين دونوب شعري
    هُنر شهيد اولالي، شعرين الامان چاغي‌دير»
    23- بير زامان «ايشيق انجمني» واريدي، اوندا شعرين وضعيّتي نئجه‌ايدي؟
    او «ايشيق»‌ ائله ايشيق ساليب كي هئچ واخت سؤنمز. ايشيق‌دان گؤزل شعر يازان‌لار و نثر يازان‌لاريميز چيخدي، دئمك زنگانين فرهنگي و ديلي ياخين زامان‌دا ايشيغا مديون دور. اوندا شعر اؤز جايگاهين‌دا تاپدي. ايندي شاعر هئچ يئر تاپمير شعرين اوخوسون. سؤزلر اورك‌لرده قاليب، كؤزه‌رير. هر نه زنگان آدي ديل‌لره دوشوبدور، ايشيق‌دان دوشوبدور.
    24- ايشيق‌دان سونرا نئجه اولدو؟
    شعريميز چتين‌ليگه قالدي. بيرده ايشيق يارانماسا ياخچي شاعر گؤره بيلمه‌ريك. شاعيرلريميز اورك‌لرينده هره‌سي بير ايشيق ياراتمالي‌ديلار. بير ايشيق‌دان مين ايشيق.
    25- بالاخره «ايشيق» زنگانين شعرين‌ده مثبت تأثير قويدو يا يوخ؟
    نئجه كي باش‌دا دئديم، اصلاً ايشيق تأثيرين بئله قويدوكي الان‌دا ايشيق‌چي‌لار اؤلكه‌لره ايشيق ساليبلار. زنگانين شاعيرلري چوخ قاباق‌داديلار. گله‌جك‌لري اَن گؤزل گون‌لر گؤره‌جك.
    26- «اشراق انجمني» نئجه؟
    واللاه من چون گئتمه‌ميشم، بيلميرم؛ آماا بونو بيليرم كي اورادا دا گؤزل و اوستون شاعيرلر وار.
    27- شعريميزين رابطه‌سي موسيقي‌له نئجه اولمالي‌دير؟
    شعر و موسيقي بير- بيرينه باغلي‌دير؛ اصولاً شعر موسيقي‌دير و موسيقي شعردير. هر شعر كي اورك‌لره يول تاپير حتمن موسيقي‌له باغلي دير.
    28- آشيق موسيقي‌سين، يوخسا موغام، يوخسا پاپ موسيقي‌سين سئويرسيز؟
    هر موسيقي كي اورَگيمه اوتورار، سئوه‌رم. آشيق، موغام. موغام مني بير آيري حالا آپارار، ائله آشيق موسيقي‌سي‌ده. بير قابل آشيق«يانيق كرمي» چالان‌دا باخين گؤرون آدام نئجه دلي اولور و اورك‌دن كرم كيمي يانير.
    29- هانسي بيزيم شعريميزه چوخ يارديم يئتيره بيلر؟
    البته كي هامي‌سي، آمما آشيق و موغام بيزيمكي‌دير و هر ايكي‌سي‌ده شعريميزه يارديم اولا بيلر.
    30- سيزين شعرلريزي ايندي‌يه كيمي آهنگ دوزلديب، موسيقي‌له بيرليك‌ده اوخويوبلار؟
    چوخ اولوبدور، اشراق شبكه‌سينده هر گئجه «آي‌جالانير» موسيقي‌سي منيم دير. دورنالار سرياليندا، ساراي سرياليندا و هابئله دئيه بيله‌رم كي باكي‌دا 30‌دان چوخ شعريم موسيقي‌له سسله‌نيبدير. يار كوچه‌سي، قيزيل اؤزن‌ده‌كي مقام گتيردي. بيرليك‌ده بوتون شبكه‌لرده ملّي سرود كيمي اولموشدو.

    31- تبريزده چيخان «آغ‌آتيم و گونش»ده چوخ املا غلط‌لري وار، نيه؟ سيزين شعرلريزه چوخ علاقه‌لي آدام‌لار وار، آمما كتابيزدا غلط اولان‌دا، بير آز غملي اولورلار آخي؟
    عائله‌وده بير مسئله اوز وئرميشدي، اونا گؤره من گئده بيلمه‌ديم، تأسف‌له اونلاردا دقّت ائتمه‌ميشديلر، من چوخ مكدر اولدوم. هم شعرلري غلط چاپ ائديبلر، هم‌ده كي شعرلردن سانسور اولوبدور. واقعاً اوخوجولاردان شرمنده اولموشام. اوميد ائديرم گلن چاپ‌لاردا حتمن بو يالنيشي و نقصي اؤده‌يم.
    32- يئني كتاب چيخارديرسيز يا يوخ؟ آدي نه دير؟
    بله، «سولماز» چاپا حاضردير و «گله‌جك بيزيم‌دير». آمما تأسف‌له منيم شعرلريمه بير آز ننه‌ليك گؤزو ايله باخيلير.

    33- شاعيرليك‌دن راضي‌سيز؟
    نيه راضي اولماييم. من قلب‌لره ياشاييرام. و بو چوخ- چوخ بؤيوك بير افتخاردير. هر شهره گئده‌رم، حؤرمت گؤره‌رم، آللاه هامي‌سن ساخلاسين. من اونلارين آياغي‌نين تورپاغي‌يام. منيم هر نه‌ييم وار بو جاوان‌لاردان و بو ملّت‌دن دير. آللاه اونلاري ائليميزه و ديليميزه چوخ گؤرمه‌سين.



    قايناخ: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    2-3)

    Savalan



    Uçur ilhamım o quşlar kimi ki Yaz vədəsində
    Qovzanır maavi göyə ta uca baş bir dağa qonsun
    Körpə qartal kimidir
    Gah cekilir gözdən itincək
    Əylənir gah savalan eşqinə – ağdan- ağa qonsun
    Hər uca dağ ki görürsən başı qarda ağarandır
    Ora bil ki savalandır
    Amma yox!
    Hər uca dağ səsimi alsada tez qeytərəcəkdi
    Səsi qeytərmək haman yel biləcəkdi
    Axı yel yolçudu getgin
    O ki söz saxlıya bilməz
    Yel sözü qapdı qaçırdar onu kim haxlıya bilməz
    Yel gedərgindi pıçıldar sözü kollar qulağında
    Sözü qurbaan eliyər qırnada qanqal ayağinda
    Çevirər söz çanağında
    Calayar dağlara hər bir sözü min söz törədəndi
    Bilmirəm sırrı nədəndi
    Yel gedərgindi yeli saxlamağ olmaz
    Yelə bel bel bağlamağ olmaz
    Amma sən ey sözü sinə ndə közərdən savalanım
    Sidqilə kim gələ zərtöşt becərdən savalanım
    Elimin şanlı dağı başıva minlərcə dolanım
    Əridib el qəmi bir yol səni kökdəndə talansan
    Sel olub qanlı dənizlər kimi dünyayə calansan
    Adı dillərdə qalansan
    Savalan san, savalansan
    Savalan el qəmini bəllidi saxlar sinəsində
    Sinəsi közdü alovdu gizirik insisi vardır nəfəsində
    Şaairin qəmli səsində
    Algılan saxla sən ey el dağı qəmli qəfəsində
    Savalan alsada hər sırrı sözü dağlara salmaz
    Görə naməərd durubdu savalandan səs ucalmaz
    Savalanda tökülən daşları dindir danışallar
    Salsa aaşiq nəfəsin kollara kollar alışallar
    Dədəqorqud1 sazı çalsa
    Dəli dümrül2 baş ucaldar
    Bəli əlbəttə ki yoldaş başını yoldaş ucaldar
    Səslə aaşiq sazı çalsın
    Səsimiz birdə ucalsın
    Oynamax lizgiyə dönsün
    Kas şüşəm güzgüyə dönsün
    Qoy verək səs səsə bahəm oxuyax birdə koroğlu dəlisindən
    Həcərin qoç nəbisindən
    O ki zalimləri məzlumların üstündə əzərdi
    O ki aslan kimi dağlarda yatıb bağda gəzərdi
    Oxu aaşiq oxu
    Sən bil o ki tanrı tanıyıbsan
    Sözümə duz calıyıbsan
    Sümügüm qoy saza gəlsin
    Bülbülüm avaza gəlsin
    Yazmişam eyyvaza gəlsin
    Güc alax qoy dəlilərdən
    Bac alag əcnəbilərdən
    O ki bilmir nəbi kimdir
    Goyün azər elini məsqərə sansın
    Bir ömürdür ki fuzulini nəsimini danır indidə dansın
    Şəhryar sən ucalt başıvı qoy ərşə dayansın
    Qoy baxar kor tər içində cumuban ölsün utansın
    O ki axsaxdı yubansın
    O ki türkün dilin əsgitməyə təsvirə salıbdır
    O ki türkün balasın indidə aşqalçı sanıbdır
    O tüfalə bilirəm fikrini taağutdan alıbdı
    O rejimdəndi qalıbdır
    Yoxsa türkün balasından çıxıb əllameyi dövran
    Ona dünya baş əyir Fəlsəfədə
    Bircə nə İran
    Qoy deyim şəhryarımdan
    Nisgil o çərçiyə qalsın ki cəvahir nədi qanmır
    Fikri aldatmadadır xalqı elin haalinə yanmır
    Ərimir ölmür utanmır
    Axı ey qarda dumanda baş ucaldan savalanım
    Qəm-i dünyanı qocaldan savalanım
    El bilir dağlar ara hər uca dağlar başı sənsən
    Ver səhəndə əlivi qardaşıvın sır daşı sənsən
    Vergilən birlik əlin birdə dəmavəndə onun yoldaşı sənsən
    Ondan ayrılma amandı
    Yolumuz çəndi dumandı
    Qoy iyitlər sizə fəxr eyliyəbən başın ucaltsın
    Qoyma qartal dolanan yerlərə qozqun əli çatsın
    Savalan çənli çağında
    Mənim ilhaamım olar kən
    Könlüm öz sırrısözün sidqilə söylər savalanə
    Savalan köz qaladar şaair olanlar sinəsində
    Orda zərtöşt gedib tanrıdan ilhaamın alanə
    Əyirəm baş savalanə- əyirəm baş savalanə



    ساوالان
    اوچور ايلهاميم او قوشلار كيمي كي

    ياز وعده سينده

    قووزانير ماوي گؤيه تا اوجا باش بير داغا قونسون

    كؤرپه قارتال كيمي دير

    گاه چكيلير گرزده ن ايتينجه ك

    اگله نير گاه ساوالان عشقينه – آغدان – آغاقونسون

    هر اوجا داغ كي گؤرورسن باشي قاردلا آغاراندي

    اورا بيل كي ساوالاندي

    آمما يوخ !

    هر اوجا داغ سسيمي السا دا تئز قئيته ره جكدي

    سسي قئيته رمك همان يئل بيله جكدي

    آخي يئل يولچودو گئتگين اوكي سؤز ساخلايا بيلمز

    يئل سؤزو قاپدي قاچيردار اونو كيم هاخلايابيلمز

    يئل گئدرگيندي پيچيللارسؤزوكوللار قولاغيندا

    سؤزو قربان ائله ير قيرنادا قانقال آياغيندا

    چئويره ر سؤز چاناغيندا

    جالايارداغلارا هر بير سؤزو مين سؤز تؤره دندي

    بيلميرم سيرري ندندي

    يئل گئده ر گيندي يئلي ساخلاماق اولماز

    يئله بئل باغلاماق اولماز

    آمما سن اي سؤزو سينه نده كؤزردن ساوالانيم

    كيم گله صدقله زرتشت بئجردن ساوالانيم

    ائليمين شانلي داغي باشيوه مين لرجه دولانيم

    اريديب ائل غمي بير يول سني كؤكدن ده تالانسان

    سئل اولوب قانلي دنيز لر كيمي دونيايه جالانسان

    آدي ديللرده قالاناسان

    ساوالانسان ، ساوالانسان

    ساوالان ائل غميني بللي دي ساخلار سينه سينده

    سينه سي كؤزدو آلودور گيزيريك اينسي سي واردير نفسينده

    شاعرين غملي سه سينده آلگيلان ساخلاسن اي ائل داغي غملي قفسينده

    ساوالان آلسادا هر سيرري سؤزو داغلارا سالماز

    گؤره نامرد دوروبدور ساوالاندان سس اوجالماز

    ساوالاندا تؤكولن داشلاري ديندير دانيشاللار

    سالسا عاشيق نفسين كوللارا آليشاللار

    ده ده قورقود سازي چالسا

    ده لي دومرول باش اوجالدار

    بلي البته كي يولداش باشيني يولداش اوجالدار

    سسله عاشيق سازي چالسين

    سسي ميز بيرده اوجالسين

    اويناماق ليز گي يه دؤنسون

    كاس شوشم گوزگويه دؤنسون

    قوي وئره ك سس سسه باهم اوخوياق بير ده كوراوغلو دلي سيندن

    هجرين قوچ نبي سيندن

    اوكي ظاليملري مظلولارين اوستونده ازه ردي

    او كي آسلان كيمي داغلاردا ياتيب باغدا گزه ردي

    اوخو عاشق اوخو

    سن بيل او كي تانري تانييبسان

    سؤزومه دوز جالييبسان

    سوموگوم قوي سازا گلسين

    بولبولوم آوازا گلسين

    يازميشام ايوازا گلسين

    گوچ آلاق قوي دلي لردن

    باج آلاق اجنبي لردن

    او كي بيلمير نبي كيمدير قويون آذرائليني مسخره سانسين

    بير عؤمور دوركي فضولي ني – نسيمي ني دانيب ايندي ده دانسين

    شهريار تك سن اوجالت باشيوي قوي عرشه دايانسين

    قوي باخار كور تر ايچينده جوموبان اؤلسون – اوتانسين

    اوكي آخساخدي يوبانسين

    اوكي توركون ديلين اسگيتمه گه تصويره ساليبدير

    اوكي توركون بالاسين ايندي ده آشغالچي سانيبدير

    او تفاله بيليرم فيكيريني طاغوتدان آ ليبدير

    او رژيمدندي قاليبدير

    يوخسا توركون بالاسيندا ن چيخيب علامه ي دوران

    اونا دونيا باش ا يير فلسفه ده

    بير جه نه ايران

    قوي دئييم شهرياريمدان

    نيسگيل او چرچي يه قالسين كي جواهر نه دي ، قانمير

    فيكري آللاتما دادير خالقي ،ائلين حالينه يانمير

    اريمير ، اؤلمور ، اوتانمير

    آخي اي قاردا ، دوماندا باش اوجالدان ساوالانيم

    غمي ، دونيا ني قوجالدان ساوالانيم

    ائل بيلير داغلار آرا هراوجا داغلار باشي سن سن

    وئرسهنده اليوي قارداشيوين سير داشي سن سن

    وئر گيلن بير ليك الين بيرده دماونده اونون يولداشي سن سن

    اوندان آيريلما آماندي

    يولوموز چمدي دوماندي

    قوي ايگيدلر سيزه فخر ائيله ييبن باشان اوجالتسين

    قويما قارتال دولانان يئر لره قوز غون الي چاتسين

    ساوالان چنلي چاغيندا

    منيم ايلهاميم اولاركن

    كؤنلوم اؤز سرري سؤزون صدق ايله سؤيلر ساوالانه

    ساوالان كؤز قالادار شاعر اولانلار سينه سينده

    اوردا زرتشت گئيب تانريدان ايلهامين آلانه
    اگيرم باش ساوالانه ، اگيرم باش ساوالانه



  10. #7
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض

    3) ملا پناه واقف

    بیوگرافی فارسی کاملی از ملا پناه واقف در دسترس نمی باشد در ادامه چکیده بیوگرافی را به فارسی و بیوگرافی کامل را همراه با یک نمونه شعر به ترکی می توانید مطالعه نمایید.

    چکیده مطلب به نقل از وبلاگ کریتیک:


    ملا پناه واقف ، شاعر رئالیست وشخصیت نامدار سیاسی و اجتماعی قرن هیجدهم ،اساس شعر رئال و انسان محور را در منطقه بنیان نهاد. گفته شده اجداد واقف به فضولی ، شاعر نامدار سده های پیشین می رسند . در دورانی که منطقه ی ِ قاراباغ دستخوش اوضاع نابسامان بود و قدرتهای بزرگ منطقه از جمله روسیه ، ایران و عثمانی بر سر تصاحب آن در رقابت بودند واقف سمت وزیر اولی خان قاراباغ را عهده دار بود .اتحادهای سیاسی ناپایدار در منطقه و حملات پی در پی به شوشا و تسخیر این شهر از سوی آغامحمدشاه قاجار ، به اعدام محکوم شدن واقف و حوادث آتی که منجر به قتل آغا محمد شاه قاجار شده و متعاقبا" اعدام واقف و پسرش را در پی می آورد از مسائل مورد بحث در این نوشته اند...

    بیوگرافی کامل:


    MOLLA PƏNAH VAQİF


    قاراباغ خاني نين بيرينجي وزيري اون سگگيزينجي عصرين مشهور سياسي و اجتماعي خاديمي ملا پناه واقف خالقيميزين اورتا عصرلر عنعنه لري روحوندا و يئني تيپلي، رئاليست، شيفاهي خالق پوئزيياسينا ياخين شعرلر يازميش گؤركملي شاعيرلريندندير. اونون ياراديجيليغي آذربايجان پوئزيياسي نين گله جك اينكيشافينا بؤيوك تاثير گؤسترميشدير.


    واقف 1717-جي ايلده قازاخ ياخينليغينداكي سالاهلي كندينده آنادان اولموشدور. بئله بير فيكير وار كي، اونون اجدادلاري بؤيوك فضولي نين ده منسوب اولدوقو بايات طايفاسيندان اولوب. اونون آتا آناسي حاقيندا چوخ آز شئي معلومدور. بلليدير كي، اونون باباسيني سليمان، آتاسيني مهدي، آناسيني ايسه آغ قيز چاغيرميشلار.


    پناه ياخشي تحصيل گؤرموشدو. او، فارس و عرب ديللرينده ياخشي دانيشير، ستاره شناسي، رياضيات، باستان شناسي، موسيقي و سيا ست اوزره گئنيش بيلييه ماليك ايدي. او، قازاخدا تانينميش عاليم و تربيتچي شفي افندي نين يانيندا اوخوموشدو. بعضي سالنامه چيلر بئله حساب ائديرلر كي، سونراكي تحصيليني گنجه ده و ياخود تبريزده آليب. اوراسي دا معلومدور كي، واقف تحصيليني باشا ووردوقدان سونرا اولجه قازاخدا، سونرا ايسه قاراباغدا مسجيد نزدينده فعاليت گؤسترن مدرسه ده درس دئميش و ائله بورادا دا ملا پناه آديني آلميشدير. بو زامان اونون عاليمليگي حاققيندا خبرلر ملا پناهين وطني نين حدودلاريندان چوخ-چوخ اوزاقلارا ياييلير. حتّي خالق آراسيندا بئله بير مثل ده يارانير: " هر اوخويان ملا پناه اولماز. "


    اون سگگيزينجي عصرين اورتالاريندا گورجوستان سرحددينده گرگينليك يارانير و بير چوخ عاييله لر قازاخدان قاراباغ و گنجه يه كؤچورولورلر. واقفين عاييله سي ده كؤچكونلرين آراسيندا ايدي. بو عاييله قاراباغين جاوانشير اويئزدي نين ترترباسار كندينده سيغيناجاق تاپير. واقف بورادا دا معليم ليكله مشغول اولور. كيچيك بير كندين ملاسي نين آلديغي جزئي معاش بؤيوك عاييله نين مادي احتيياجلاريني اؤدمير و واقفين عاييله سي كاسيبليق حددينده ياشايير. گؤرونور، اونون مشهور " بايرام اولدو " قوشماسي دا ائله همين واختلاردا يازيلميشدير:


    بايرام اولدو، هئچ بيلميرم نئيلييم...


    بيزيم ائوده دولو چووال دا يوخدور.


    دوگويله ياغ هامي چوخدان توكنميش


    ات هئچ اله دوشمز، موتال دا يوخدور.


    آللاها بيزميشيك ناشوكور بنده،


    بير سؤز دئسم، دخي قويمازلار كنده.


    خالق باتيب نوغولا، شكره، قنده،


    بيزيم ائوده آختا زغال دا يوخدور.


    بيزيم بو دونيادا نه ماليميز وار،


    نه ائوده صاحيب جاماليميز وار.


    واقف، اؤيونمه كي، كماليميز وار،


    آللاها شوكر كي، كمال دا يوخدور.


    البته، واقفين ياراديجيليغيندا هئچ نه ايله فرقلنمه يه ن بو شعري ميثال گتيرمه مك ده اولاردي. آنجاق سووئت دؤورونده واقف پوئزيياسي نين مشهور نومونه سي كيمي دايم خاطيرلاديلان بو شعر آز قالا شاعيرين بوتون ياراديجيليغي نين شاه اثري ساييليردي. بو شعري اوشاق باغچالاريندان توتموش يونيورسئت آوديتورييالارينا قدر هر يئرده ازبردن سؤيله ييرديلر. و قوشمانين مضمونوندا مؤوجود قورولوشون اوستونلوكلري حاقيندا جيدي عوموميلشديرمه لر آپاريرديلار. آذربايجان شعرسئورلري نين گئنيش كوتله سي شاعيرين بديعي ياراديجيليغي ايله تانيشلي-غي محض بو قوشما ايله باشلايير، واقفين حيات و ياراديجيليغي حاقيندا ان دولقون معلوماتي ايسه صمد ورغونون مشهور " واقف " پيئسيندن آليرديلار.


    بيز ايسه تاريخي معلوماتلاريميزا داعوام ائدك. قاراباغا گلديكدن آز سونرا واقف ترترباساردان شوشايا كؤچور. بورادا مكتب آچان شاعير تئز بير زاماندا شهر ساكينلري آراسيندا هم گؤزل معليم، هم ده استعدادلي شاعير كيمي تانينماغا باشلايير. شاعيرين شهرتي قاراباغ حاكيمي ابراهيم خليل خانا چاتير و اونو سارايا دعوت ائديرلر.


    واقفين سارايا گلمه سي باره ده بير نئچه روايت موجوددور. بونلاردان بيرينه اساسا"، واقف آيين توتولماسي و زلزله اولاجاغي حاقدا ايره ليجه دن دقيق خبر وئرير و بو خبري خانا چاتديريرلار. ابراهيم خليل خان بو باجاريقلي مونجيمله تانيش اولماق ايسته يير. واقفين درين عاغيل و ذكاسيندان حئيرته گلن خان اونا سارايدا قاليب ايشله مك تكليفي وئرير. باشقا بير روايته گؤره، هله گنجه ده ايكن واقف جاواد خانا بير شيكايتچي نين ديليندن عريضه يازير. عريضه نين اوسلوبو خاني او قدر واله ائدير كي، او، ملا پناهي سارايينا گتيردير. لاكين ابراهيم خليل خانين تاكيدلي خواهيشي ايله شاعيرين قاراباغا قاييتماسينا اجازه وئرير.


    واقفين عؤمرونون سون گونلرينه قدر سارايدا ياشاماسي معلومدور. او، اولجه ائشيك آغاسي، يعني، داخيلي ايشلر ناظيري، داها سونرا ايسه بيرينجي وزير كيمي فعاليت گؤستريب. اؤزونون يوكسك ساوادي و علمي بيليگي ايله او، بورادا دا هامي نين رغبتيني قازانير.


    گؤرونور، واقف ستاره شوناسليق ايله جدي مشغول اولوب، بو ساحه ده كي بيليكلريني تجربي اولاراق گون توتولمالاري نين و بو قبيلدن اولان ديگر طبيعي حادثه لرين معينلشديريلمه سي اوچون استفاده ائدير، آسترولوژي بيليكلريني ايسه سارايدا اؤزونون منجم مصلحتلري ايله نوماييش ائتديريردي. احتمال ائتمك ممكندور كي، واقف تطبيقي رياضياتي دا ياخشي بيليب. بئله كي، اونون خان سارايي نين، ياشاييش ائولري نين، شوشا قالاسي نين ديوارلاري نين تيكينتيسينده دقيق حسابلامالار آپارماسي دا بلليدير. واقفين زنگين كيتابخاناسي واردي و او، دايم اؤز بيليكلريني آرتيرماقلا مشغول اولوردو. ساراي اعيانلاري و شهر ضياليلاري ايچريسينده سئچيليب-ساييلماسي اونون اؤزونه ادبي تخلص گؤتوردويو واقف (هر شئيي بيلن) آديني دوغرولتدوغونو گؤسترير.


    واقف ياراديجيليقي نين گؤركملي تدقيقاتچيسي عزيز شريفين ده قئيد ائتديگي كيمي، قاراباغ خانليغي نين وزيري وظيفه سينده واقف اؤزونو لاييقلي دؤولت خاديمي، مودريك و اوزاق گؤره ن بير سياستچي كيمي گؤستره بيلير. دوغرودور، واقفين باجاريق و استعداديني شبهه آلتينا آلماق ممكن دئييل، آما بير مسئله ني آيدينلاشديرماق اوستوندن بو قدر واخت كئچندن سونرا بيزيم اوچون چتينليك تؤره دير: بو گون قاراباغدا باش وئرن قانلي حادثه لر كيمين " اوزاق گؤره نليگي نين " نتيجه سيدير - واقفين، يوخسا ابراهيم خليل خانين؟ بو حادثه لرين كؤكو او واختلار يئريديلميش سيياستدنمي ايره لي گلير؟...


    واقف ايكي آرواد آليب. بيري نين آدي قيزخانيم، او بيرينينكي مدينه اولوب. قيزخانيم دوربند بيين قيزي ايدي و گنج ياشلاريندا اؤزوندن چوخ-چوخ ياشلي اولان واقفه اره گئتميشدي. خالق آراسيندا اونون غئيري-عادي گؤزلليگي باره ده روايتلر دولاشيردي. واقفين بير اوغلو، ايكي قيزي اولوب. اونلارين هاميسي مدينه خانيمدان اولموش اوشاقلار ايديلر. اوغلونون آدي علي اغا ايدي، " عاليم " تخلصو ايله شعرلر يازميش و يئتكين چاغلاريندا قتله يئتيريلميشدي.


    واقف ويدادي، حسين خان مشتاق، آغ قيز اوغلو پيري كيمي شاعيرلرله دوستلوق ائتميشدير. اونون ان ياخين دوستو ايسه هئچ شبهه سيز، هم يئرليسي و بعضي منبعلره اساسا"، اوزاق قوهومو ويدادي اولوب. واقف اؤز قيزلاريني ويدادي نين اوغلانلارينا اره وئرميشدير. اونلارين مشاعيره سي (شعرلشمه سي) هر ايكي شاعيرين ياراديجيليغيندا اونملي يئر توتور.


    واقفين ياخين دوستلاريندان بيري - حسين خان مشتاق 22 ايل شكي خاني اولموشدو، واقفين اونونلا دا شعرلشديگي بلليدير.


    واقف سارايا دوشدوكدن سونرا اؤزو سني اولسا دا، خانين اينانديغي شيعه مذهبيني قبول ائدير. بيرينجي وزير اولدوقدان سونرا خانليغين خاريجي سيياستينه رهبرليك ائديب. او واخت آذربايجاندا وضعيت چوخ گرگين و موركب ايدي. 1747-جي ايلده نادير شاهين اؤلدورولمه سيندن سونرا، بلكه هله بير آز دا اول آذربايجاندا مستقيل خانليقلار يارانميشدي. آز بير مدت عرضينده شكي، قاراباغ، گنجه، قوبا كيمي آذربايجان خانليقلاري بين الخالق ميقياسدا تانينماغا باشلاييرلار. لاكين بو خانليقلارين معين اقتصادي، سياسي و حربي اوغورلارينا باخماياراق، اونلارين باشي اوزرينده هر آن اؤز موستقيلليكلريني ايتيرمك تهلوكه سي دولاشيردي. آذربايجاندا آپاريجي رول اويناماق اوغروندا روسييا، ايران و توركييه موباريزه آپاريردي. قونشو خانليقلار و حتّي گورجوستان دا موستقيلليك اوچون تهلوكه يه چئوريلميشديلر. فاصيله سيز فئودال موحاريبه لري و گوجلو قونشولارين دايمي باسقينلاري قاراباغ خانليغيني مجبور ائديردي كي، ياخين خانليقلارلا ديل تاپاراق، آپاريجي دؤولتلردن دستك آلسين. ابراهيم خان گورجوستانلا ايتتيفاقا گيرير و اونلار بيرليكده روسييادان دستك ايسته ييرلر. 1783-جو ايلده گورجو شاهي ايكينجي ايراكلي روسييا تبعه ليگيني قبول ائدير و واقف بير ايل سونرا تيفليسده همين اؤلكه لر آراسيندا مقاوله نين ايمضالانماسي مراسملرينده اشتراك ائدير. تيفليسده اولدوغو زامان واقف شهرين تعريفينه، گورجو گؤزللرينه و ايراكلي نين اوغلو شاهزاده ائولونا حصر اولونموش شعرلر ده يازيب. 1783-جو ايلده ابراهيم خليل خان ايكينجي كاترينايا مكتوب يازاراق، اوندان خواهيش ائدير كي، قاراباغ خانليغيني روسييا تبعه ليگينه قبول ائتسينلر. ابراهيم خان چتين بير سئچيم قارشيسيندا قالميشدي: او يا روسيياني، يا دا ايراندا حاكيميته گلميش آغا محمد شاه قاجاري سئچمه لي ايدي. ابراهيم خليل خان چوخ دوشونمه دن روسييايا اوستونلوك وئرير. مثله اوندا ايدي كي، هله قديم زامانلاردان قاراباغ بورايا كؤچورولموش قاجارلارلا مسكونلاشديريلميش و 200 ايل عرضينده بورادا قاجارلارين زياداوغلولار بويوندان اولان شخصلر حؤكمرانليق ائتميشدي. يقين كي، آغا محمد شاه قاراباغ خانليغيني توتماق ايستركن بونو معين قدر قاجارلارين پوزولموش حوقوقلاري نين برپاسي ايله موتيولنديرمك فيكرينه دوشموشدو. آغا محمد شاه قاراباغا ياخينلاشديقجا، ابراهيم خليل خان ايكينجي ايراكلي ايله داها آرتيق ياخينلاشماغا باشلايير. واقف آغا محمد خانا قارشي بيرلشمك اوچون ابراهيم خليل خانين، ايكينجي ايراكلي نين، ايروان حاكيمي محمد خانين و تاليش حاكيمي مير موستافا خانين دانيشيقلاريندا ايشتيراك ائدير.


    قاراباغ اوزرينه يوروشه حاضيرلاشاركن آغا محمد شاه ابراهيم خليل خاندان اونا تابع اولماسيني و بونون رمزي كيمي اوغلونو اونون يانينا گيروو گؤندرمه سيني طلب ائدير. ابراهيم خليل خان بونا راضي اولمور. 1795-جي ايلده آغا محمد شاهين قوشونلاري آراز چاييني كئچه رك، شوشا ايستيقامتينده ايره ليله مه يه باشلاييرلار. شوشاليلار واقفين باشچيليغي آلتيندا مودافيعه اولونماق اوچون حاضيرليق گؤرورلر. شوشانين محاصيره سي اوزانير و آغا محمد شاه ابراهيم خليل خاني قورخوتماق مقصديله اؤز ساراي شاعيرينه تاپشيرير كي، اونا بير مكتوب يازسين. مكتوب بو مضموندا اولمالي ايدي: " ائي عاغيلسيز، گؤيدن باشينا داشلار ياغاركن سن شوشه نين ايچينده معجزه مي آختاريرسان؟ " بو پارچادا شوشا قالاسي نين آدي ( " شوشه سؤزو) اوي-ناديلميشدي. شوشا آذربايجان ديلينده " شوشه " دئمك ايدي و شوشه ده طبيعي كي، داشا دوام گتيره بيلمزدي. همين بئيت يازيلميش كاغيذي اوخا بركيده رك، قالايا آتيرلار. قاراباغ خاني نين بيرينجي وزيري واقف بونا جاواب يازاراق، ائله همين يوللا قاجارا چاتديرير. جاوابين مضمونو بئله ايدي: " بعلي،يارادان مني شوشه يه ساليب. آنجاق بو شوشه سال داشلاردان تيكيلميش قالانين ايچينده يئرلشير. "


    واقفين بئيتي آغا محمد شاهين غضبينه سبب اولور و او، توپ آتشلريني داعوام ائتديرمك امريني وئرير. لاكين يئنه هئچ نه آلينمير. شوشانين 33 گونلوك محاصره سي قالانين ايگيد مودافيعه چيلريني سارسيتمير و شاه مجبور اولوب، محاصره ني دايانديراراق، گورجوستانا يولا دوشور.


    قالانين مدافعه سينده واقف اؤزو ده شخصا" اشتراك ائتميشدي. اونون شعر يازان بارماقلاري سيلاحا دا داورانماغي باجاريردي. شاعرين آتيجيليق مهارتي خالق آراسيندا حتّي روايتلر ده ياراديب. دئييرلر كي، بير ارمني تويوندا آتيجيليق ياريشي كئچيريلير و بو ياريشدان دا واقف غاليب چيخير. واقف حتّي سيلاحا بير مخمس ده حصر ائديب:


    دهرده اولدو منه دلدارو دلبر بير تفنگ


    خوش قدي آيينه يي-سيم و سمنبر بير تفنگ...


    هر كيم ايستر كي، وجودي معركه آرا گرك،


    كندي زاتيندان سيلاح و اسلحه اعلا گرك،


    گولله سيله خوني-اعدا تؤكمه يه سؤودا گرك...


    1796-جي ايلده قراف و. زوبووون باشچيليق ائتديگي روس قوشونلاري شاماخيدان كئچه رك، قاراباغ سرحدلرينه گليرلر. ابراهيم خليل خان اؤز اوغلو ابوالفتح خانين باشچيليغي ايله اونون يانينا ائلچيلر گؤندرير. بو هيئته واقف و تانينميش قاراباغ اميرلري نين اوغلانلاري دا داخيل اولورلار.


    سفارت گئري دؤنركن ابراهيم خليل خانلا بيرليكده واقفه ده ايي كاترينانين آديندان قييمتلي هديه لر وئريرلر. واقفه باهالي داش-قاشلا بزه ديلميش عصا دوشور. ابراهيم خليل خان بو مودتده ايكينجي كاترينا ايله مكتوبلاشماسيني داعوام ائتديرير. خانين همين مكتوبلاري نين متنيني واقف يازيردي و امپراطور تئزليكله اونون گوجلو يازي قابيليتيني معينلشديرير. 1784-جو ايلده ايلده ق. آ. پوتيومكينه يازديغي مكتوبوندا كاترينا قئيد ائديردي كي، ابراهيم خانين مكتوبلاري اؤزونون ادبيليگي و ظريفليگي ايله ايراندان و توركييه دن گلن بوتون مكتوبلاري اوستله يير. روسييا حؤكمداري اؤز فاووريتيندن همين مكتوبلارين مؤليفي نين كيمليگيني معينلشديرمگي و اونون سههتي ايله ماراقلانماغي خواهيش ائدير. 1796-جي ايلده ايكينجي كاترينا وفات ائدير. يئني امپراطور اي پاوئل قافقازداكي روس قوشونلاريني گئري چاغيرير. آغا محمد شاه بوندان استفاده ائده رك، اونون اوزونه آغ اولموش خانلاري جزالانديرماق ايسته يير. ائله همين ايل او، يئني يوروشه چيخير و بو يوروشونو شوشادان باشلايير. بو دفعه ابراهيم خليل خان قالاني دؤيوشسوز تسليم ائدير و اؤز قوهوملاري، ياخين آداملاري و كيچيك دسته سي ايله آذربايجانين شيمالينا قاچير. لاكين معلومدور كي، واقف، او واخت خانين اؤزو ايله گؤتوردويو آداملارين ايچينده اولماييب. ايران قوشونلاري نين شوشايا گيرمه سيندن بير هفته سونرا اونو توتوب ابراهيم خليل خانين قارداشي محمد حسن بگين سارايينا گتيريرلر. آغا محمد شاه بورادا يئرلشميشدي.


    اؤزونون محاصره قدرتينه گؤره شهرت قازانميش شوشا قالاسيني ابراهيم خليل خانين دؤيوشسوز تسليم ائتمه سي تاريخچيلر طرفيندن خانليغين آغير اقتصادي وضعيتي ايله ايضاح اولونور. بورادا ايل قوراقليق كئچديگيندن قيتليق حكم سوروردو. واقفين خانين يانيندا اولماماسي مختلف جور يوزولور. بوتون ايضاحلار چوخسايلي سواللار دوغورور. شوشا آلينماز قالا ساييليردي و ابراهيم خليل خانين ضروري احتياط توپلاياراق، قالانين مدافيعه سيني تشكيل ائتمك اوچون خيلي واختي واردي. يوخ، اگر اونون اولدَن قالاني دؤيوشسوز تسليم ائتمك فيكري وارديسا دا، بوندان واقفين خبري اولمالييدي. چونكي واقف اونون ان ياخين ساراي آدامي ايدي و ائله بو حالدا خان اونو دا اؤزو ايله آپارمالييدي. لاكين بئله اولمور و بو دا مختلف معمالارلا سببله نير.


    شاعيرين شيمالا گئدن خانين دستسينه داخيل اولماماسيني، گؤسترديگيميز كيمي، بير نئچه جور ايضاح ائديرلر. يوروملاردان بيرينه گؤره، گويا واقف جميل آغا آدلي بير شخصله تفليسه گئديبميش و گئري قاييدان باش آغا محمد شاهين آداملاري اونو حبس ائديرلر. باشقا بير ايضاحا گؤره، گويا او، شاهدان قاچيب جانيني قورتارير، آنجاق جواد خان طرفيندن توتولوب، قاجارا تحويل وئريلير.


    باشقا بير احتمال دا وار كي، گويا شهر هله قاجارا قدر ابراهيم خليل خانين دوشمنلري طرفيندن توتولوبموش و واقف ده شاه گلمه ميشدن اول حبس اولونوبموش. قالانين دؤيوشسوز تسليم ائديلمه سيني ده بونونلا ايضاح ائتمك اولار.


    بوندان سونرا داها معمالي حادثه لر باش وئرير. مشهور تاريخچي ميرزه جامالين (يبراهيم خليل خان شوشايا قاييتديقدان سونرا واقفين يئريني محض او توتموشدور) يازديغينا اساسا"، واقفي سحره ياخين سارايا گتيريرلر و آغا محمد شاه تاپشيرير كي، سحريسي گون اونو اعدام ائتسينلر. ان غريبه سي بودور كي، ميرزه جامالين يازديغينا اساسا"، ائله همين آخشام او، هانسيسا گوناهلارينا گؤره، دان يئري سؤكولنده اؤزونون ده اوچ خيدمتچيسيني اعدام ائتمگ تاپشيريغي وئريبميش. آنجاق آغا محمد شاه اؤزو سحره ساغ چيخمير. اونون اعدام ائده جگي همين اوچ خيدمتچي مانعه سيز اولاراق، شاهين ياتاغينا گيره رك، اونو قتله يئتيريرلر. بو حادثه ايلك باخيشدا چوخ ساده دير، لاكين بوتون بونلارين آرخاسيندا عئيني عوامل دايانير.


    بير چوخ تاريخچيلر بئله حساب ائدير كي، آغا محمد شاها قصدي اونون يا ايرانداكي موخاليفتله، يا دا گورجو شاهي ايكينجي ايراكلي ايله علاقه دار اولان ياخين آداملاري تشكيل ائتميشلر. بو قتلده ايكينجي ايراكلي نين ايشتيراكيني اونونلا ايضاح ائديرلر كي، سوء-قصدي تشكيل ائدنلر آراسيندا بير گورجو ده اولوب. حادثه لرين بو جور يورومو آداملاري چوخدان بري دوشوندورن بو قارانليق مثله يه بير آيدينليق گتيرميش اولاردي. بئله كي، ابراهيم خليل خان گورجو شاهي نين ياخين متفقي ايدي و اگر همين سوء-قصدده ايراكلي نين الي وارسا، دئمك، ابراهيم خليل خان بو ايشه مطلق قاريشمالي ايدي. بئله گؤتوردوكده واقفين قاراباغدا قالما سببلري ده آيدينلاشير. اولا بيلسين كي، واقف ايران شاهي ايله مبارزه ني تشكيل ائتمك، آرالاريندا قاجارين يوكسك منصبلي آداملاري دا اولان قصدچيلره رهبرليك ائتمك اوچون قاليبميش. تاريخچيلر همين قصدچيلردن بيري كيمي مشهور سركرده و تانينميش آذربايجان خاني صادق خان شقاقيني گؤستريرلر. قاجاري شوشايا مشايعت ائدن بو سركرده هم آذربايجان خانلاري ايله، هم ده ايراندا ياشايان گورجولرله چوخ ياخين ايدي. همين وئرسيياني بو فاكت دا ثبوت ائده بيلير كي، قصددن سونرا شاهين اوستونده اولان زينت شئيلري اونا تحويل وئريلميشدي. شاهين اؤلوموندن سونرا قوشونلار مختلف يوللارلا ايرانا قاييدير. گورجوستانا پلانلاشديريلان يوروش باش توتمور. اولا بيلسين كي، قصدچيلر اؤز اوزرلريندن شبهه ني گؤتورمك مقصدي ايله سحريسي گون آسيلمالي اولان خيدمتچيلر حاقدا وئرسيياني گوجلنديرميشلر. شاه اؤلدورولن گئجه واقفين داورانيشي دا همين فيكري تصديقله يه بيلير. دئييلنه گؤره، واقف همين كئجه سحره قدر بير نئچه دفعه حبسخانا ريسيني يانينا چاغيرتديريب اوندان شهرده غيري-عادي حادثه لرين باش وئريب-وئرمه مه سيني سوروشوب.


    ايران شاهي نين قتليندن درحال سونرا قاراباغ خانليغي نين باشينا ابراهيم خليل خانين ياخين قوهوملاريندان اولان محمد بي جاوانشير كئچير. بئله گؤرسه نير كي، واقف خيلاص اولا بيلر. لاكين بئله اولمور و بيرينجي وزيرين آزاد ائديلمه سيندن آز سونرا محمد بي جاوانشير اونو و اوغلو علي بيي اعدام ائتديرير. بؤيوك صنعتكارين اعدام اولونما سببلري تاريخچيلر آراسيندا مختلف جور يوزولور.


    دانيشيرلار كي، قتل گونو فراشلار اونلاري خانين يانينا آپارماغا گلديكلريني سؤيله ييرلر. يولدا علي بي آتاسيندان سوروشور كي، خان يوخاريدا اوتورا-اوتورا بيزي آشاغي نييه آپاريرلار؟ واقف جاوابيندا سؤيله يير: " بيزي چوخلاريني گؤندرديگيميز يئره آپاريرلار " . واقفي شوشادا بؤيوك شرفله دفن ائديرلر. حتّي مزاري نين اوستونده كيچيك بير مقبره ده تيكيلير كي، بورا دا سونرادان زيارتگاها چئوريلير.


    بونا باخماياراق، واقفين اؤلوموندن سونرا اونون ائوي تالان اولونور، اليازمالاري يانديريلير. شاعيرين شعرلر " ديوان " اي دا بو سببدن بيزه گليب چاتماميشدير. ايندي كيتابلاردا نشر اولونان شعرلر ايسه شاعيرين ياراديجيليغي نين پرستيشكارلاري طرفيندن بيرجه-بيرجه توپلانميشدير. اونون شعرلري آشيقلارين ديليندن دوشموردو، خالق آراسيندا ازبر دئييليردي. بوندان باشقا شاعيرين شعرلري بعضي آداملار طرفيندن يازييا دا آلينميشدي. لاكين بوتون بونلاري بير يئره توپلاماق، يازييا آليب، نشر ائتديرمك هئچ ده آسان ايش دئييلدي. و ايلك دفعه بو ايشي ميرزه يوسف نرسووف گؤرور. 1856-جي ايلده تيمورخانشورادا واقفين ايلك كيتابي باسيلير. سونرا استافت م. ف. آخوندووا كئچير. او، چوخ زنگين بير ماتئريال توپلاياراق، مشهور شرقشناس آدولف برژيه وئرير. برژئ ايسه بونلاري 1867-جي ايلده لئيپسيق شهرينده نشر ائتديرير. عئيني زاماندا واقفين ارثي ايله آذربايجان پوئزيياسي نومونه لريندن ايري بير آنتولوگييا ترتيب ائتميش زاقافقازييا موفتيسي حسين افندي قاييبوو دا ماراقلانير. حسين افندي هم ده ويدادي نين اوزاق قوهومو ايدي. او اؤز اليازمالاريني درج ائتديرمه سه ده، بير چوخ ادبياتشوناسلار همين اثره تئز-تئز استناد ائتميشلر. نهايت، اينقيلابدان قاباقكي دؤورده واقفين اثرلري نين سون نشري " يئني حيات " قزئتي نين رداكتورو هاشيم بي وزيروو طرفيندن حياتا كئچيريليب. اينقيلابدان سونراكي دؤورده واقفين اثرلري نين توپلانماسي و نشري ساحه سينده سلمان ممتازين بؤيوك خدمتلري اولوب.


    واقف ياراديجيليغي تكجه آذربايجانليلار آراسيندا دييل، هم ده گورجو و ائرمني موحيطينده مشهور اولموشدور. معلومدور كي، اوزون مدت آذربايجان ديلي قافقازدا ميلتلراراسي ارتباط واسيطه سي اولموشدور و ائله بونا گؤره ده، واقفين شعرلري يالنيز آذربايجان اليفباسي ايله دئييل، هم ده گورجو و ائرمني اليفبالاري ايله يازييا آلينميشدير.


    واقف شرق پوئزيياسي نين بوتون كلاسسيك فورمالاريندان استفاده ائديب. او، غزل، تجنيس، مخمس، مستزاد، موششره، مشاعره، مثنوي و مرثيه لر يازيب. آنجاق اونون ياراديجيليغي نين بؤيوك بير قيسمي، آشيق پوئزيياسيندان گؤتورولموش قوشما نؤوونده يازيلميش شعرلر تشكيل ائدير. همين شعرلرين ديلي خالقين جانلي دانيشيغينا چوخ ياخيندير. واقف عرب و فارس منشالي سؤزلردن باجارديقجا آز استفاده ائتميشدير.


    واقف آشيق موحيطينده بؤيوموشدو و كوتله نين ذوق و طلبا تيني ياخشي بيليردي. اونون ياراديجيليغيندا قوشمانين بؤيوك يئر توتماسيني دا ائله بونونلا باغلاماق اولار. مثله يه باشقا طرفدن ياناشاندا احتمال ائتمك اولار كي، " ديوان " اي ايتديكدن سونرا شاعيرين يالنيز خالقين حافيظه سينده قالان شعرلري يازييا آلينيب. بونلار ايسه اساس اعتيباريله قوشمالار اولا بيلردي. اوراسي دا قئيد اولونماليدير كي، قوشمايا آلوده ليگي واقفين كلاسسيك شعر نؤولرينده يازديغي اثرلرين ديلينه و اسلوبونا دا مثبت تاثير گؤستريب.


    واقفين اثرلرينده كي محبت اورتا عصرلرده ياشاييب-ياراتميش آذربايجان شاعيرلري نين بؤيوك اكثريتي نين شعرلرينه خاص اولان صوفي-ميستيك رمزلردن تماميله آزاددير. واقف اؤز اثرلرينده حيات عشقيني، معشوقه سي نين گؤزلليگيني، هيجرانين آجيسيني و وصالين شيرينليگيني اينانديريجي بير طرزده ترنم ائدير.


    شاعير اؤز اثرلري نين بوتؤو بير قيسميني آذربايجان گؤزللري نين تصويرينه حصر ائديب. واقف آز قالا بوتون شعرلرينده معشوقه نين گؤزلريني، قاشلاريني، ساچلاريني، ياناقلاريني، اللريني، آياقلاريني، قدد-قامتيني، جان آلان باخيشلاريني تصوير ائدير. بلكه ده بو شعرلر بيزه بير قدر يكرنگ گؤرونه بيلر. لاكين نظره آلماق لازيمدير كي، شاعيرين معاصيرلري بو اثرلري تماميله باشقا جور قبول ائتميشلر. كيشي نين، قادي نين صيفتيني گؤرمك و اونلارلا سربست شكيلده اونسيته گيرمك امكاني اولمايان مسلمان جمعيتينده قادين گؤزلليگي داها تئز و حساسليقلا آنلاشيليردي. بو معنادا قادي نين گؤزلليك علامتلريني ساده جه صدالايان شعرلر بئله او زامان اوخوجولارا آشكاردا گؤرولمه سي ممكن اولمايان اوبرازلاري تام تصوور ائتمك ايمكاني وئريردي. او دؤورون آديتوريياسي نين ائموسيونالليق درجه سي ده بيزيمكيندن قات -قات يوكسك ايدي. بو فيكري بير چوخ ادبياتلاردا تصوير اولونان صوفي مجليسلري ده ثبوت ائده بيلر. بئله كي، همين مجليسلرده اوخونان عادي سئوگي شعرلري ده بعضا" دينلگي جيلري باييلتماق قدرتينه ماليك اولورموش. او دؤورون كيشي آديتوريياسي طرفيندن قادين گؤزلليگي نين بئله حساسليقلا قبول ائديلمه سي واقفين شعرلريني دينله ينلره لذت وئريردي. چونكي اونلار شاعيرين صنعتكارليق خصوصيتلري سايه سينده اؤز تصوورلرينده بير-بيرينه بنزمه يه ن نازلي-غمزه لي، قدد-قامتلي، ايري، بادامي گؤزلو، آغ بوخاقلي، آل ياناقلي، اود باخيشلي و مطلق عاغيللي-كاماللي آذربايجان گؤزللريني جانلانديرا بيليرديلر. واقف ده اؤز پوئزيياسي نين مقصديني ائله بوندا گؤروردو. اونون شعرلري اوخوجودا اوبرازين هم خارجي گؤرونوشونون هم ده داخلي دونياسي نين جانلي تصورونو يارادير.











  11. #8
    در آغاز فعالیت ishildaq's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    وطنیم ایران آنا یوردوم آذربایجان
    پست ها
    14

    پيش فرض

    4)اسير ائللرين شاعيري حبیب ساهیر
    هامي آزاده ائلين شاعيري وار

    من اسير ائللرين آه... شاعيري يم



    ميرحبيب ساهر از شاگردان ميرزاتقي خان رفعت بوده است. او سه مجموعه‌ي شعر تركي با نام‌هاي «كوشن»، «ليريك شعرلر» و «سحر ايشيقلا نير» دارد.

    ميرحبيب ساهر - شاعر و معلم تبريزي - متولد سال 1282، تا اواسط دهه‌ي 40 به معلمي پرداخت.

    از آثار فارسي ساهر به مجموعه‌هاي شعر «سايه‌ها»، «خوشه‌ها»، «شقايق»، «كتاب شعر ساهر»، مجموعه‌ي داستان «ميوه‌ي گس» و «نمونه‌هايي از نظم و نثر تركي به زبان فارسي» مي‌توان اشاره كرد.

    ميرحبيب ساهر سال 1364 درگذشت و در بهشت زهرا (س) به خاك سپرده شد.

    اما از آثار رسول يونان، رمان «خيلي نگرانيم، شما ليلا را نديده‌ايد؟» سوي نشر افكار منتشر شده است.

    مجموعه‌ي شعر «جاماكا»ي اين شاعر نيز در روزهاي آينده از سوي نشر امرود به‌چاپ خواهد رسيد. اين مجموعه شامل شعرهاي اجتماعي و عاشقانه‌ي تركي يونان است.

    قایناخ: سؤی سه ل ائوی و دهکده


    حبيب ساهيرين ديليندن: حبيب ساهير
    "ساهير-توركجه" وئبلاگيندان.

    --------------------------------
    حبيب ساهير (دوغوم ١٢٨٢ ٬ اؤلوم ١٣٦٤) (1903-1985) ايران توركلرينين ان سئچگين يئنىليكچى قوشوقچولاريندان بيرى ساييلير. او ايراندا تورك و فارس ديللرينده يئنى شئعر آخيمينين اؤنچولريندن حتتا بو آخيمين قوروچوسودور. حبيب ساهير ايستانبول بيلى يوردو جوغرافيا بؤلومونده تحصيل آلميش٬ يئددى ايل ياشاديغى بو شهرده "ثروت فنون" تورك ادبى جمعييتيندن دريندن ائتگىله نيب و خوصوصىيله٬ اؤز تخللوصونو دا اوندان آلديغى "جلال ساهير"ى چوخ بگنميش ايدى. او ايستانبولو يئر اوزونده كى جننت اولاراق آدلانديريب اؤز شئعر و يازىلاريندا بو شهردن تئز تئز ياد ائتميشدير.

    حبيب ساهير توركييه ده قيسسا و ايراندا چوخ داها اوزون بير موددت جوغرافى معلليمى كيمى ايشله ميشدير. ايراندا معلليملييين ايلك ايللرينده٬ صينيفلرده توركجه دانيشديغى اوچون٬ دفعه لرله چئشيدلى يئرلره سورگونه گؤنده ريلميشدير.


    حبيب ساهيرين ايلك اثرلريندن بيرى٬ گونئى آذربايجاندا آزاديستان دؤولتينين قوروچوسو شئيخ محممد خييابانىيه يازديغى بير آغيتدير. ساهير اؤز شاعيرليك و يازارليق ياشامينى ايسه قوزئى آذربايجان شاعير و يازارلارى طرفيندن تبريزده چاپ اولان "وطن يولوندا" قزئتى ايله ياپديغى ايش بيرليكله باشلاييب٬ داها سونرا شفق٬ آذربايجان٬ آزاد ميللت٬ يئنى شفق و ...يايينلارى ايله داوام ائتديرميشدير. ساهير اونلارجا اوستون ديرلى توركجه اثرين مولليفىدير. ان سون اثرلريندن بيرى٬ فارس ديلينده يازديغى تورك شئعرى آنتالوژىسىدير . ( نمونه هايي از ادبيات منظوم ترك, تدوين و ترجمه حبيب ساهر٬ تهران, دنياي دانش , 154 ص٬ 1356) او بو كيتابدا اورخون داش يازيتلاريندان باشلاياراق گونوموز چاغداش توركوستان و توركييه شاعير و يازارلارينين ياپيتلاريندان اؤرنكلر وئرميشدير.


    ساهير ياشامينين سون آنينا دك٬ ايراندا ياشايان تورك خالقى٬ وارليغى٬ ديلى و كولتورونون مودافيعه چيسى اولموشدور.


    آشاغيداكى يازىنى- حبيب ساهيرين اؤز حاققيندا قلمه آلديغى قيسسا بير يازىسى و بير شئعرى- بو بؤيوك اينسانين آنىسينا آچديغيم "ساهير-توركجه" آدلى وئبلاگدان نقل ائتميشم.


    مهران بهارى
    -------------------------------
    حبيب ساهيرين ديليندن: حبيب ساهير
    (حبيب ساهر از زبان حبيب ساهر)


    بؤيوك بابام بير زامان "تورك" كنديندن كؤچوب عاييله سيله برابر تبريزده سرخاب محلله سينده يورد سالميش ايدى. من ١٢٨٢ شمسى ايلينده همان بابا يوردوندا آنادان دوغولدوم. آتام آليش وئريشچى ايدى. اونو بير پاييز گونو تبريز بلواسيندا اؤلدوردولر. آتامدان سونرا چتينليكلره دوچار اولدوق. من آلتى ياشيندان ائعتيبارن موللا مكتبخانالاريندا و سونرا يئنى اوصول ايله آچيلان مدرسه لرده تحصيل ائتديم. ايلك تحصيلاتيمى بيتيريب "مدرسه مبارك محمديه" آدلى ليسه ده قبول اولوب ١٣٠٤ شمسى ايلينده ديپلوم آليب كودوستاندا٫ كورد آغالارينين اوشاقلارينا معلليمليك ائديب آز چوخ عوثمانلى قيزيل ليره سى بيريكديريب و او پول ايله ١٣٠٦ ايلينده روسييه طريقى ايله ايستانبولا گئتديم....


    ايستانبولدا اؤز امه ييمله ياشاييب بوش وقتلريمده "دبستان ايرانيان"دا فارس ديلى و ادبياتى تدريس ائديرديم. و ١٩٣٠ميلادى ايلينده ايستانبول اونيوئرسيته سينه يازيلديم. ١٩٣٣نجو ايلينده جوغرافييا عئلملرى ريشته سينده ليسانس ديپلومو آلماغا ناييل اولوب و بير ايل سونرا وطنه قاييتديم.


    و ١٣١٣شمسى ايليندن ائعتيبارن زنجاندا و قزوينده تدريس ائتديم. ١٣١٧شمسى ايلينده تبريزده اوول "دبيرستان نظام" دا و بير ايل سونرا "دبيرستان فردوسى" ده معلليمليك ائتديم. ١٣٢٥ايلين قيشيندا مدرسه دن قووولدوم.! گوناهيم بو ايميش كى: آنا ديلينده شئعر و حيكايه لر يازميش ايديم. بير موددت سونرا منى اردبيله سورگون ائتديلر. اورادا "تحت-ى نظر"ده اولوب "صفويه مدرسه" سينده تدريس ائتديم. اردبيلده اوچ ايل ياشاياندان سونرا گوناهيمى باغيشلاييب قزوينه گؤنده رديلر. قزوينده تام ١٣ ايل ياشاديم٫ سونرا تئهرانا كؤچوب و بير ايل سونرا موتقاعيد اولدوم....


    شاعيرليييم:
    تبريزده ايكن توركجه و فارسجا شئعر يازماغا باشلاديم. ايستانبولدا شاعيرلييى بوراخيب تورك - فرانسيز يازيچيلارىنين آثارينى اوخوماقلا شاعيرليك مرضيندن ياخايى بوراخديم. بدبختانه تبريزده ١٣٢٠دن ١٣٢٥ين پاييزينا قده ر شاعيرليك بؤحرانى باشلادى... آنا ديلينده بوللو شئعر و حيكايه لر يازديم و موزدومو آلديم.!


    آثاريم: (چاپ اولموشدور)
    - "ايران آذربايجانى طبيعى جوغرافيياسى" عونوانلى ايستانبول توركييات انستيتوسو طرفيندن چاپ اولوبدور.
    - زنجاندا ١٣١٥ شمسى ايلينده "جغرافياى خمسه" آدلى كيتابيمى "وزارت فرهنگ" چاپ ائتديريب و منه "مدال درجه علمى" ائعطا بويوردو مو؟
    - تبريزده "افسانه شب"٫ "سايه ها"٫ "شقايق"٫ فارسجا شئعر كيتابلارى٫ قزوينده "خوشه ها" و "اساطير" فارسجا و "ليريك شئعرلر" توركجه چاپ ائتديرديم.


    تئهراندا بو گونه قده ر:
    - "اشعار برگزيده از ديوان ساهر"٫ "كتاب شعر در ٢ جلد"٫ "ميوه گس"(داستانها).
    - توركجه "كؤوشن"٫ "سحر ايشيقلانير".
    - اينقيلابدان سونرا يالنيز مجله لرده بير پارا آثاريم چاپ اولوبدور.
    ........


    ("دوستلار گؤروشو٫ ادبيات اوجاغى" كيتابي. توپلايان دكتر سلام الله جاويد. ١٣٥٩گونش ايلى)









  12. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه SURIV's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    محل سكونت
    جایی که واژه ها معنی ندارند.
    پست ها
    286

    پيش فرض

    با سلام
    اورهان ولی هم شعرای خوبی داره
    یکی از کتاباش هم اینه

  13. این کاربر از SURIV بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #10
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2013
    محل سكونت
    ;)
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    .


    زنان زیبا فکر می‌کنند
    اشعار عاشقانه‌ام برای آن‌هاست
    اما چه عذابی‌ست می‌بینم شعر می‌گویم
    تا بیکار نباشم



    اورهان ولی
    ترجمه‌ی احمد پوری









    .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •