مجموعه مقالات و موضوعات روانشناسي
مقدمه:
تعلق و وابستگي به جسمانيت وعادت کردن به آن ، دليل بسياري از مشکلات روحي يا حتي از دست دادن لذتهاي بي نهايتي است که خداوند امکان تجربه آن را به بشر داده است ...لذا اولين مرحله و گام در رسيدن به عالم آرامش و در واقع رسيدن به او ، رها شدن از جسم و قطع تعلقات است .
مقاله زير آموزش ساده ترين نوع خود هيپنوتيزم به عنوان Relaxation ، مقدمه اي براي کنترل ذهن ، راز اصلي تمرکز قوا و حذف تنشهاي غير ضروري و زيانبار بدن است .
مراحل يازده گانه:
1- ( شروع خواب مصنوعي )
مکاني ساکت و دنج پيدا کنيد ، آرام روي صندلي اي راحت بنشينيد و يا در جايي نرم دراز بکشيد (گذاشتن موسيقي اي آرام يا صداي طبيعت مي تواند کيفيت کار را بهتر کند). سپس چشمها را بسته و از 10 تا 1 به صورت معکوس بشماريد به طوريکه شماره ها يک در ميان با دم و بازدم تنظيم شوند ، مثلا با شماره 10 ،نفسي عميق بکشيد و 15 ثانيه نگهداريد سپس با شماره 9 بيرون دهيد و همينطور الي آخر. . . در ضمن تصور کنيد لحظه به لحظه و با هر شماره بدن شما سنگينتر مي شود.
2- ( رها سازي پاها )
ابتدا پاي راست خود را از انگشتانش تا کمر(يا تا زانو)در ذهن مجسم کنيد . آن را احساس کنيد و در ذهن خود تصور کنيد که تمام اجزاي آن مثل خمير شل ، گرم و سنگين شود ؛ سنگين سنگين ،اين کلمه را 5 بار تکرار کنيد ؛ وارد جزئيات شويد و سعي کنيد به ترتيب عمل کنيد يعني به خود القا کنيد که پاي راستتان تا کمر از نوک انگشتان ، پاشنه پا ، کف پا، ساق پا، ران و... همه و همه شل ، سنگين و گرم شده اند بعد همينطور پاي چپ(براي اينکار مي توانيد در ذهن خود 5 بار به پاهايتان دستور بدهيد که آرام سنگين و گرم شو و بگوييد لحظه به لحظه پاهايم گرمتر و سنگينتر و شل تر مي شوند . احساس سه کلمهً گرم ، سنگين و شل را مدام در ذهن خود تکرار کنيد .)
3- ( رها سازي تنه )
يک نفس نيمه عميق و آرام بکشيد و همه بدنتان را رها کنيد.حالا عضلات شکم ، سينه ، سرسينه ها و پهلوها را رها کنيد ؛ تصور کنيد تمام قسمتهاي بدنتان شل شده اند لذا اين قسمتها را ، راحت ، آسوده ، شل ، سنگين و گرم شده باور کنيد ، مي توانيد 5 بار ذهني بگوييد از کمر تا کتفم شل و سنگين شده و لحظه به لحظه گرمتر و شل تر و روانتر مي شود .(به تصوير کشيدن اجزاء بدن در ذهن به صورت ماده اي مثل خمير يا هر ماده اي که در حال وارفتن و روان شدن باشد بسيار کمکتان مي کند)
4- ( رها سازي دستها )
منظور ، قسمت مچ دست تا انگشتان مي باشد ؛ پس ابتدا دست راست و سپس چپ خود را رها و شل کنيد ،دقيقا مانند مراحل قبل ؛يعني تصورکنيد تمام اجزاي دست مورد نظر شل و سنگين شده .بهتر است از نوک انگشتان شروع کنيد و 5 بار به خود بگوييد دست چپم شل و سنگين شده است ،آرام و رها .
5- ( رها سازي کتفها و بازوها )
کتفها و بازوهايتان را شل ، سنگين و بدون هيچ انقباضي قرار دهيد (همانطور که با اعضاي قبلي رفتار کرديد) ، مي توانيد تصور کنيد همينطور که بازوهاي شما سنگين، شل و گرم مي شوند به تدريج مثل خميري نرم ، روان به سوي پاهايتان در جريان است .
6- ( رها سازي سر )
حال نوبت عضلات گردن ، فک ، چانه ، صورت ، لبها ، گونه ها ، پيشاني ، گوشها ، ماهيچه هاي زير چشم و موها رسيده است .تصور کنيد اختيار اين قسمتها دست شما نيست و همه شان شل ، گرم ، سنگين و مايع شده اند ؛ رهايشان کنيد و در ذهن ببينيد صورتتان آرام و آسوده شل شده است .
7- ( چسباندن پلکها )
اکنون تصور کنيد پلکهايتان شديداً به هم چسبيده اند ، يعني تصور کنيد آنها را با قويترين چسب دنيا به هم چسبانده اند و شما در ذهن خود مجسم کنيد که نمي توانيد چشمهايتانرا باز کنيد آرام آرام عضلات صورت را شل کرده و رهايشان کنيد .
8- ( پاکسازي آلودگيها )
در اين مرحله در ذهن و خيال خود تصور کنيد هوايي زلال و شفاف (ترجيحا قابل رويت) به درون ريه هايتان مي فرستيد به طوريکه اين هوا علاوه بر ريه ها ، به تمام سلولها و اتمهاي اجزاي ديگربدن نيز وارد شده و همه عضلات داخلي و ماهيچه ها و مغزتان را پاک پاک پاک ، صاف و زلال و شفاف مي کند و به همين دليل هواي وارد شده سياه رنگ مي شود ؛ پس در بازدم ، آن رنگ سياه که در واقع بيماريها ، نقطه ضعفها ، ناراحتي ها و مشکلاتتان است بيرون مي رود . اين تنفس شامل دم پاک و بازدم سياه رنگ را مرتب تکرار کنيد و تصور کنيد که با بيرون رفتن تنشها و بيماريها به صورت دود سياه ، لحظه به لحظه شادابتر و سرحالتر مي شويد و رفته رفته رنگ سِاه بازدمها نيز کمتر مي شود تا آنجا که هم دم و هم بازدمتان زلال و شفاف و پاک مي شوند و در واقع تمام سلولهاي بدنتان را پاک و تميز و جوانتر شده مي بينيد .
9- ( افزايش کيفيت آرامش )
تصور کنيد کنار دريا در ساحلي بسيار زيبا يا کنار رودخانه اي جنگلي يا در باغي سرسبز و آرام يا روي تشکي نرم و لطيف يا قايقي راحت در وسط اقيانوسي آرام زير گرماي مطلوب خورشيد ونسيم خنک پرطراوتي(و خلاصه هر مکان و فضاي آرامشبخشي که بودن در آنجا را دوست داريد )دراز کشيده ايد ؛ احساس کنيد که نسيم دريا يا صداي آب شما را آرام و آرامتر مي کند ، خورشيد به صورت حرارتي مطبوع بر شما مي تابد و بدنتان را نوازش و گرم مي کند . حالا در ذهن بگوييد لحظه به لحظه آرامتر مي شوم ، دستهايم ، پاهايم ،کمرم ،سينه ام ،شکمم ،عضلات صورتم همه سنگين و سنگين تر مي شوند .دست چپم ، سنگين شده سنگين سنگين ، دست راستم شل و آرام شده سنگين سنگين ، گرم گرم ؛ هر نفسي که مي کشم مشکلات ، تنشها ،بيماريها و انقباضها از بدنم حذف ميشود و من آرام و راحتم ، پاهايم ، سينه ام و سرم سنگين و گرمند ، من راحتم من آرامم . در اوج نشاط وآرامش ، آسوده و راحت ، رها و آزاد و شاد و اميدوار .(دقت کنيد که تکرار اين کلمات و تصور کردن دوباره اجزاي بدن به صورتي آرام در افزايش کيفت آرامش شما بسيار مهم است).
10- ( تلقين خواسته ها)
اين مرحله ، مرحله تلقين دقيقتر آمال است ؛ هر چه مي خواهيد و هر آرزوئي که داريد به صورت جمله اي کوتاه در ذهن خود بيان کنيد مثلا بگوئيد من هر لحظه به لحظه و روز به روز از هر لحاظ بهتر مي شوم يا من در درسها يا کارم موفق هستم ،يا من ثروتمندم ،يا من سالمم . حتما اين جملات را به زبان حال (نه اينکه از اين به بعد مي خواهم باشم)و با ساختاري مثبت بيان کنيد (ا زکلمات منفي و کلمه نه خودداري کنيد) . جملات را چندين بار تکرار کنيد و تصور کنيد که به هدف خود رسيده ايد .دوستان را ببينيد که برايتان شادماني مي کنند ، صداها را بشنويد که به شما تبريک مي گويند ، افراد و دوستان شما را در بغل کرده مي بوسند و موفقيتتان را تبريک ميگويند ، احساس بسيار بسيار خوبي داريد .خوش به حالتان.
11- ( بيدار شدن از خواب مصنوعي )
آرام آرام از 1 تا 10 بشماريد ، با هر شماره تنفس را تندتر کنيد کوتاه و سريع ، و به خود بگوييد وقتي به 10 رسيدم چشمهايم را باز مي کنم ، شاداب و سر حالم ، کاملا با نشاط و سرحال ، خوشحال و پر انرژي . انگشتان پاي راست را تکان بدهيد ، آنگاه انگشتان پاي چپ ،ساق پاي راست و ساق پاي چپ ؛رانها را به حرکت درآوريد ؛ پاها را بالا بياوريد ؛ دستهايتان را تکان دهيد ؛ گردنتان و عضلات صورت را منقبض کنيد ، تکان بخوريد ، شاد و سر حال چشمها را باز کنيد و بعد از 30 ثانيه بنشينيد با اين عمل شما امواج آلفا مغز خود را فعال مي کنيد .( تذکر مهم اينکه در مرحله 11 حتما با تلقين معکوس ، حالت سنگيني و کرختي بدنتان را حذف کنيد مثلا بگوييد پاي چپم سبک شده ، دمايش عاليست و راحتم ، همچنين حتما تلقين کنيد من بعد از بيداري شاد و سرحال و پر انرژي مي شوم ، تمام اعضاي بدنم در حالت عادي راحتتر و پر انرژي اند.)
نکاتي بيشتر:
- تقسيم کردن بدن به اجزاي بيشتربدين منظور است که عمل تن آرامي به آساني امکانپذير شود .زيرا مغز فرمانهاي جزئي را سريعتر از فرمانهاي کلي به اجرا مي گذارد . پس بدن خود را قسمت به قسمت شل کنيد تا به مرحله مفيد و موثر تن آرامي برسيد.
- مثالها ، ترتيب و جملاتي که در اين مراحل آورده شده بود بي شک ثابت نيستند ؛ بخصوص در مراحل 8 ،9 و 10 تا آنجا که مي توانيد قوه تخيلتان را به کار بگيرد .طبيعتا پس از انجام يکي دو بار مي توانيد متناسب سيستم روحي ، جسمي و نيازهاي خود آنها را تغيير دهيد و سعي کنيد تمام مراحل را براي خود سفارشي(Customize)کنيد .
- با توجه به تکنيکهاي NAC (علم تداعي عصبي شرطي ) در ابتداي مرحله 11 که شروع به برگشت به حالت عادي مي کنيد در ذهن خود تصور کنيد مثلا دست چپتان را مشت کرده ايد . بعدها در مواقع ضروري ، هر وقت و هر جا ، در جمع ، ماشين و محيطي شلوغ يا پرتنش که شما اين کار يعني مشت کردن دست چپتان را انجام دهيد و چشمهايتان را ببنديد ، بلافاصله احساس آرامش مي کنيد و امواج آلفا ، مغز شما را شاد مي کنند.
- در ضمن ذکر اين نکته نيز لازم است که منظور از گفتن فلان جمله در مراحل مذکور آن نيست که آنها را به زبان بياوريد بلکه بايد طوري بيان و احساس شود که کل وجود شما جملات مورد نظر را فرياد کند.
- مي توانيد جملات مورد نظر را با تنظيم زمانبندي مناسب ،همراه موسيقي اي ملايم بر روي يک نوار کاست ذخيره کرده و از آن در حين انجام دادن مراحل استفاده کنيد .
- مسلما رفتن به حالت Relaxation و اعمال مشابه براي عوض کردن اجتماع يا آدمهاي اطرافتان نيست بلکه روشي است تا شما را با روحتان آشتي دهد و قدرتهاي نامتناهي اي که خداوند متعال در اختيارتان قرار داده را به کنترل شما درآورد تا بوسيله آنها بتوانيد در برابر محيط ، موقعيتها ، فرصتها و افراد پيرامونتان بهترين تصميم و عکس العمل را به کار بنديد ...
موفق باشید / حسین.
۱۰ قانون طلايي ازدواج موفق
1) سعي كنيد بيشتر از آن كه در انتظار دريافت چيزي از همسرتان باشيد، چيزي به او ببخشيد. اگر هدف شما ايجاد حس رضايت و خوشبختي در همسرتان باشد، مطمئن باشيد فرصت هاي بي شماري براي رسيدن به اين هدف پيدا خواهيد كرد. در اين صورت شما نيز از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهيد شد. زيرا انسان ها همواره سعي مي كنند خوبي هاي ديگران را جبران كنند.
۲) وقتي همسرتان به شما توهين مي كند، سكوت كنيد و با او مقابله به مثل نكنيد. زيرا با اين كار از بروز بسياري از بحث هاي غير ضروري جلوگيري مي كنيد. اين لحظات به سرعت سپري خواهند شد و شما مي توانيد در زمان بهتري با همسرتان درباره رفتارش صحبت كنيد.
۳) از همسرتان انتظارات غيرواقعي نداشته باشيد. اجتناب از انتظارات غيرواقعي مي تواند از بروز بسياري درگيري ها، عصبانيت ها و سرخوردگي ها جلوگيري كند. انتظار نداشته باشيد همسرتان كامل و بي نقص باشد. در ضمن هيچ گاه او را با ديگران مقايسه نكنيد.
۴) سعي كنيد نسبت به همه چيز ديدي مثبت داشته باشيد.
۵) به راه هايي فكر كنيد كه مي توانيد همسرتان را نسبت به انجام كارهايي كه دوست داريد ترغيب كنيد. اگر اين روش مؤثر نبود روش هاي ديگر را امتحان كنيد و به ياد داشته باشيد كه تحسين و تعريف به موقع مي تواند يك انگيزه قوي باشد.
۶) اهداف خود را طبقه بندي كنيد و افكار خود را بر مهم ترين هدفتان يعني داشتن يك محيط خانوادگي آرام و شاد متمركز كنيد.
۷) هيچ گاه با همسرتان وارد جنگ قدرت نشويد. به جاي اين كار با او به توافق برسيد.
۸) همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نكنيد. در عوض سعي كنيد روشي در پيش بگيريد كه از تكرار اين اشتباهات جلوگيري كند.
وقتي شما همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش مي كنيد، احساسات او را جريحه دار مي كنيد و باعث آزار او مي شويد.
۹) در زمان حال زندگي كنيد. اشتباهات و وقايع تلخ گذشته را فراموش كنيد و سعي كنيد شرايط زندگي امروزتان را تغيير دهيد.
۱۰) همواره از همسرتان بپرسيد: براي اينكه زندگي ما شاد و دلپذير باشد، من چه كاري مي توانم انجام بدهم؟
منبع:Juelios
ترجمه: طلوع رياضي
10 روش برای رسیدن به آرامش پس از کار
1-كار را در اداره به اتمام برسانيد؛ كارهايتان را بعد از ساعت كار اداري به خانه
نياوريد و اگر اين كار لازم است اين عمل را به دو شب در هفته محدود كنيد.
۲- كارهاي روزانه تان را در اداره كامل كنيد؛ حدود ۲ساعت قبل از اتمام كار،
فهرستي از كارهايي كه بايد قبل از رفتن انجام دهيد و نيز فهرستي از كارهايي كه
بايد فردا به انجام برسانيد تهيه كنيد تا با احساس رضايت كامل از اينكه روز
پرثمري داشتيد، اداره را ترك كنيد. اين امر سبب مي شود كه نگراني ها و
تشويش هاي بعد از كار كمتر شود.
۳- يك سبد در جلوي در آپارتمان قرار دهيد: يك سبد بزرگ يا جعبه چوبي
خريداري كنيد و آن را جلوي در آپارتمان قرار دهيد تا وقتي كه وارد خانه مي
شويد، فوراً كيف دستي و كاغذهاي مربوط به اداره را در آن قرار دهيد و آنها را
تا فردا صبح برنداريد.
۴- آرام بنشينيد؛ قبل از خوردن شام، ۳ تا ۵ دقيقه چشم هايتان را ببنديد و نفس
عميق بكشيد، اين مسأله به شما اجازه مي دهد كه ذهنتان را پاك كنيد و از
فشارهاي كاري رها شويد.
۵- بازنويسي كنيد؛ اگر با يك وضعيت ويژه در محل كار روبه رو شديد كه به
آرامش رسيدن در خانه را برايتان غيرممكن مي كند، يك خودكار و كاغذ برداريد و
درباره آن حادثه چند دقيقه اي بدون آنكه خودكار را از روي كاغذ برداريد،
بنويسيد و بعد از آن كه اين كار را انجام داديد، كاغذ را پاره كنيد و آن را دور
بياندازيد.
۶- برنامه روزانه منسجم تهيه كنيد؛ داشتن يك برنامه روزانه كه هر روز از آن
پيروي كنيد مي تواند به شما براي تغيير دادن خلق و خويتان در اداره و خانه
كمك كند. با برادر، خواهر،مادر يا پدر خود هنگامي كه دور ميز نشسته ايد
صحبت كنيد ،يا يك شربت آبليموي بزرگ بنوشيد و يا يك چيزي كه دوست داريد
را انتخاب كنيد و هر روز هنگامي كه مي خواهيد كار را شروع كنيد، به آن نگاه
كنيد.
۷- بي نظمي هايتان را كم كنيد؛ يك خانه نابسامان و درهم و برهم مي تواند شما
را مستأصل كند و يا سبب شود كه عنان اختيار از دست بدهيد. ۵ دقيقه قبل از
آنكه به تختخواب برويد، خانه را مرتب كنيد، در آن صورت وقتي كه فردا به خانه
برمي گرديد با يك خانه مرتب روبه رو خواهيد شد.
۸ موسيقي گوش دهيد؛ هنگامي كه غذا را آماده مي كنيد و ظرفها و لباس هايتان
را مي شوييد، به موسيقي مورد علاقه تان گوش دهيد. يك موسيقي دلنشين مي
تواند شما را به آرامش برساند.
۹ يك برنامه روزانه عاقلانه تهيه كنيد؛ اگر مي خواهيد همه كارها اعم از شستن
ظرفها، لباسها، جاروكردن اتاق را در يك شب انجام دهيد، براي انجام همه اين
كارها دچار دلواپسي و اضطراب خواهيد شد. به جاي آن مي توانيد انجام هر كاري
را براي يك شب برنامه ريزي كنيد.
۱۰- سفر كاري تان را دلنشين كنيد؛ هنگامي كه در حال رانندگي هستيد به
موسيقي مورد علاقه تان گوش دهيد، يا هنگامي كه در اتوبوس يا قطار هستيد
مي توانيد كتاب مورد علاقه تان را مطالعه كنيد. حتي اختصاص بخش كوچكي از
زمان به اين كارها باعث شادي مي شود وشما رابراي رهايي از فشارهاي عصبي
كمك مي كند.
موسيقي درماني روشي جايگزين
صداها و ريتمها قادرند انسان را بهبود ببخشند بدين جهت پزشكان و روان شناسان موسيقي را به عنوان دارويي جديد كشف كرده اند موسيقي مي تواند اميد بهبود را در بيمار تقويت كند و كمك مي كند تا بيمارى بهتر درمان شود و همچنين استرس كم شود
موسيقي درماني ، روشي روان درماني است در تيمي متشكل از پزشكان و روان شناسان ، متخصصان موسيقي درماني به طور مشخص از صداهايي شروع مي كنند كه به روند بهبود بيماران كمك كند.؛در اين ارتباط، اين روش درماني به مفهوم رقابت در علوم پزشكي نيست ؛ بلكه يك عمل جايگزيني است در روزگاران قديم به تاثير مثبت موسيقي در تندرستي پي برده شد در قديم ،موسيقي تقريبا به عنوان دارو تجويز مي شد در اروپا موسيقي تا قرن هجدهم و در شرق به مراتب بسيار طولاني تر از اروپا در كنار تخت بيماران نواخته مي شد.؛
تاثير موسيقي درماني ، هم به عوامل عيني و هم به احساسات دروني بيمار بستگي دارد.؛
بدين جهت ، بسيار مشكل است كه از نظر علمي اثبات كنيم اين روش درماني با موفقيت همراه است موسيقي ، احساسات را تحريك مي كند و موجب ترشح غدد مي شود.؛
با وجود اين ، موسيقي ، صدا و ريتم موجب مي شود كه اتفاقاتي در بدن ما رخ دهد.؛
خانم فريدريكه فن هودن برگ ، متخصص موسيقي درماني در بيمارستان دانشگاهي اپن درف مي گويد:؛ آنچه از اين دنيا درك مي كنيم ، در ابتدا ريتم ضربان قلب مادر و طنين صدايش و در انتها صداى اوست.؛
تقريبا تمام اتفاقات در اندام ما ريتم معيني دارند اين تنها به شدت ضربان دم و نبض مربوط نمي شود، بلكه به سكته قلبي ، جريان هاى مغزى و دوره ترشح غدد نيز مربوط است صداها در روح ما اثر مي گذارند.؛
مي توانند رفتار و احساسات ما را تغيير دهند، در پيشرفت روند بهبود كمك كنند؛ تحمل درد را در ما افزايش و ترس را كاهش دهند موسيقي اثرى آرامبخش دارد و كشش ماهيچه را كم مي كند.؛
چگونه موسيقي درماني در بهبود بيمارى موثر است؟متخصصان موسيقي درماني با صداها سروكار دارند آنها با صداهاى كاملا حساب شده حالات روحي بيمارانشان را تحريك مي كنند بيمار به هيچ وجه احتياج به دانستن اطلاعات اوليه ضرورى نسبت به اين نوع درمان ندارد؛ تنها آمادگي بيمار براى شروع معالجه كافي است پيش از اولين جلسه معالجه متخصص موسيقي درماني تاثير هيجان آور و اجتماعي بيمار و شرح حالي از وضعيت بيمارى را براى خويشاوندان بيمار توضيح مي دهد.؛
گفتگو با پزشك مراقب و ملاحظه مدارك پزشكي بيمار به متخصص موسيقي درماني كمك مي كند كه درباره بيمار و بيمارى او اطلاعاتي به دست آورد موسيقي درماني مي تواند به صورت تك نفره و جمعي كنار تخت بيمار يا در اتاقي مخصوص برگزار شود؛ بستگي دارد كه حال بيمار چطور باشد و چه آرزويي داشته باشد.؛
متخصص موسيقي درماني در حضور بيمار موسيقي نوشته و ساخته شده خود را مي نوازد (؛موسيقي درماني مورد قبول بيمار(؛ همچنين بيمار مي تواند با سازهاى قابل استفاده ساده في البداهه بنوازد (؛موسيقي درماني فعال(؛ متخصص موسيقي درماني به وسيله موسيقي رابطه اى در بيمار ايجاد مي كند و مي تواند از طريق اين وسيله ارتباطي مكمل كمي درباره شخصيت بيمار اطلاع كسب كند.؛
اطلاعاتي را كه مي تواند براى بهبود بيمار بسيار مهم باشد، متخصص موسيقي درماني به پزشكان معالج مي دهد نيكلا شيت هولتسر، متخصص موسيقي درماني در اولم مي گويد:؛ بيماران مي توانند به وسيله موسيقي احساساتشان را بيان كنند بيماران هنوز خود از اين موضوع اطلاعي ندارند به وسيله موسيقي درماني احساسات نهفته شده بيدار مي شود و همچنين بيمار مي تواند آنها را بلافاصله بيان كند بيمار تنها لازم است كه اين آمادگي را داشته باشد كه دست به ارتباط موزيكالي با متخصص موسيقي درماني بزند.؛
او ادامه مي دهد:؛ متاسفانه هنوز هم بسيارى از بيماران تنها به علت اين كه اين چنين صداهاى ابتدايي را در محيط ايجاد مي كنند، خنده دار به نظر مي آيند اما كسي كه در موسيقي درماني شركت مي كند، اغلب پس از موسيقي درماني راضي به نظر مي رسد؛ زيرا يك فضاى حادثه اى جديد به روى نوازندگان و شنوندگان باز مي شود بچه ها براى پذيرش صداها و آواها اغلب بسيار سريعتر و آماده تر از بزرگترها هستند براى خانم متخصص موسيقي درماني درك احساسات بيمار در اولويت قرار دارد او بايد در وضعي باشد كه به طور واضح ميان احساسات خود و بيمارانش تفاوت قايل شود.؛
در گفتگوى پس از موسيقي درماني حركـات احساسي بيمار سنجيده صورت مي گيرد و طنين ها و صداها وضعيت دروني واقعي بيمار را توصيف مي كنند هدف موسيقي درماني فعال آن است كه كشمكش ها را آشكار كند؛ اينها در گفتگو بازگو مي شوند و اگر امكانپذير باشد بر آنها فائق مي شوند
اينم يه لينك واسه اونايي كه مقاله در مورد روانشناسي مي خوان
چگونه میتوان ضمیر ناخودآگاه را به مسیر درستی هدایت کرد؟
مهمترین موضوع اینه که ضمیر ناخودآگاه، متناسب با هر سیگنالی که در هر لحظه دریافت میکنه، باور و روحیهای میسازه و یا سیستمی را در بدن انسان و یا بیرون از بدن در دنیای خارج کنترل میکنه. بنابراین در تمام لحظهها باید مراقب باشیم که ضمیر ناخودآگاه فقط سیگنالهای خوب رو از طریق حواس پنجگانه و فکر ما دریافت کنه. چند نمونه عبارتند از:
استفاده نکردن از کلمه و جملههای منفی مثل:
خاک بر سرم، مردهشور، من بدشانسم، من بدبختم، خنگم، کی میشه بمیرم راحت بشم، نمیتونم، نمیشه، دنیا چقدر بده، دنیا اومدم که فقط عذاب بکشم، من همیشه مریضم، هیچکی منو دوست نداره، من بدم، ...
اعم از اینکه این حرفها رو به خودمون بزنیم یا به دیگران، هر کدومش یه سیگنال منفی و مخرب به ضمیر ناخودآگاه میده. مثلن وقتی کسی میگه: "من بدشانسم"، ضمیر ناخودآگاهش این سیگنال رو میگیره و به شکل یه باور در نظام باورهای اون نفر درمیاره و ضمن اثر منفی در روحیه و شخصیتش، در دنیای بیرون هم در همین راستا عمل میکنه، یعنی در راستای بدشانسی اون طرف، و دیگه برای خوشبختیش تلاشی نمیکنه، چون خود اون نفر به ضمیر ناخودگآهش باور داده که بدشانسه.
استفاده از کلمهها و جملههای مثبت مثل:
زیبا، آرام، آرامش، عشق، دوست داشتن، پیروزی، خوشبختی، شادی، میتونم، توانا هستم، خوبم، سالمم، ...
تا جاییکه میتونیم در فکر یا گفتار از کلمهها یا جملههایی که این واژهها رو دارن باید استفاده کنیم. اینها سیگنالهای مثبت، سازنده و قدرتمندی به ضمیر ناخودآگاه میفرستن و ضمیر ناخودآگاه عین همون رو در زندگی بوجود میاره. مثلن وقتی میگیم: "من چقدر خوشبختم، چطوری میتونم خوشبختتر بشم؟" اولن، ضمیر ما باور میکنه که ما خوشبختیم و این موضوع رو در نظام باورهای ما قرار میده و بر همین اساس هم شروع به ساختن روحیه و شخصیت خوب برای ما میکنه. دومن: چون پرسیدیم که "چطوری میتونم خوشبختتر بشم؟"، ضمیر ناخودآگاه در "شعور نامحدود جهان" یا "infinite intelligence" شروع به گشتن میکنه تا راه خوشبختر شدن رو پیدا و به ما الهام کنه، یا اونو در مسیر ما قرار بده.
ما باید تعدادی جمله زیبا و آرامشبخش که بهمون بیشتر اثر دارن بسازیم و در هر فرصتی اونها رو برای خودمون تکرار کنیم. مثل:
خدای مهربون منو دوست داره و در همه امور زندگی به من کمک میکنه.
من همیشه منتظر اتفاقهای خوب تو زندگیم هستم.
همیشه از وجود و چهره من شادی، انرژی و عشق ساطع میشه.
من تا آخر عمر به سلامت زندگی میکنم.
من در کمال آرامش زندگی میکنم و همیشه روحیهای شاد و چهرهای خندان دارم.
ممکنه شما جملههایی بگین که اثر قویتری بهتون داشته باشه.
هیچوقت نباید خودمون رو سرزنش کنیم.
البته این مورد با پذیرفتن اشتباه و سعی در اصلاح اون فرق میکنه؛ سرزنش و محکوم کردن مداوم خود به خاطر عمل اشتباهی در گذشته، ضمن اثر منفی در روحیه، به ضمیر ناخودآگاه هم سیگنال بد میفرسته.
استفاده از قدرت تمرکز یا Power of focus:
تمرکز روی موضوعهای خوب، روحیه شاد و فکر مثبت ایجاد میکنه؛ و تمرکز روی خاطرات تلخ یا موضوعهای ناراحت کننده، یاس و افسردگی میاره. از این خاصیت در برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه استفاده میشه.
اگه برای مدتی به طور مداوم ذهن و فکر خودمون رو متوجه سوژههای زیبا کنیم، به مرور زمان عادت میکنیم که همیشه به زیباییهای زندگی فکر کنیم و تبدیل به انسان مثبتی میشیم که آرامش و نشاط درونی داره. دیدن نیمه پر یا خالی لیوان، تا حدود زیادی عادتیه، فقط کافیه چند وقتی مثبتبینی رو به زور هم که شده انجام بدیم، تا بعد از مدتی، دیدن نیمه پر لیوان به شکل عادت دربیاد. بنابراین ضمن توجه به موضوعهای خوشایند، سعی کنیم برای تمام اتفاقها یه تفسیر مثبت پیدا کنیم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
... مبادا برای پر کردن خلاءهای زندگیات به دنبال دیگران بگردی و وجود خلاق و توانمند خویش را نادیده انگاری. مبادا کمالت را در دیگران بجویی و خوشبختی و سعادت، آرامش و رضایت را کیمیایی در دست دیگران بدانی.
لازم نیست نیمه مکمل کسی باشی یا کسی بیاید و نیمه ناتمام تو را کامل کند زیرا ارتباطی این گونه و دیدگاه و نگرشی این چنین، از همان ابتدا محکوم به شکست است. همین که فکر ناقص بودن را به ضمیر ناخودآگاه خود راه میدهی و به انتظار ناجی مقدسی مینشینی که چراغ زندگیات را روشن کند و تو را به خود بشناساند، ناخودآگاه، ضعف و کمبود و احساس عدم شایستگی و عدم اعتماد به نفس را به خویش القاء کردهای.
آری من برای رسیدن به آرامش و خوشبختی، قبل از هر چیز باید در توقعات و روابطم با دیگران تجدید نظر کنم و این چنین میکنم. نه نقش مظلوم را بازی میکنم که به همه پیام میدهد: "من خوبم و تو بدی، من بیشتر وقت گذاشتم و تو کمتر، من بیشتر زحمت کشیدم و تو تنپروری کردی و ..." و نه نقش قربانی که انسان ستمدیدهای است که خود را به انحاء مختلف فدا کرده است. او کسی است که به بد زیستن، معتاد است. دیوار کوتاهی است که هر کسی از آن بالا میرود و اسب رامی است که به هر کسی سواری میدهد و بار هر کسی را به دوش میکشد. ...
... کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من و این که هیچ کس، قادر نیست بهتر از خودم به من کمک کند. من هرگز به انتظار دیگران نمینشینم و وقت ارزشمند و گرانبهای خود را صرف انتظار برای آمدن آنهایی که شاید هرگز نیایند و شاید هرگز به نیازم پی نبرند، تلف نمیکنم. ...
يوگا براي شما چه مي كند ؟
تمرينات بدني يوگا به شما مي اموزد كه چگو نه هر قسمت از بدن خود را كنترل نموده و آن را بهبود بخشيد. تمرينات يوگا ساده و لذت بخش است. بدون در نظر گرفتن سن و يا اين كه چه اندازه شما ممكن است نا متناسب باشيد مي توانيد تمرينات يوگا تمام اعضاي داخلي و خارجي بدن شما را ورزش مي دهد. چنا نچه قسمتي از پيكر بندي شما پا يين تر از حد تعادل – خشك ،سفت و يا ضعيف است يوگا با كمي پشتكار و زمان بر تمام انها چيره خوا هد شد .
تمرينات بدني يوگا ، هاتایوگا ناميده مي شود . ها تا يوگا شامل تمرينات نظا فتي و كششي و تنفسي مي باشد . نتيجه اين حر كات لذ تبخش وا قعاًحيرت اور است. هاتايوگا وزن شما را مناسب، بر خستگي و سستي غذايي مغذي استفاده مي كنيد. چنانچه عا قلانه بخوريد مي توا نيد با مصرف غذا ي كمتر از سلامتي و نير وي زند گي لذت ببريد. كسي كه به غايت بخورد لزو ماُ يك فرد سالم از نظر جسمي و فكري نيست .
يك مبحث مجذوب كننده تغذيه يو گا بر اين باور است كه نوع غذايي كه مي خوريد مي تواند سطح ا گا هي شما را تغيير دهد. شخصي كه اين را درك كند مي تواند با تغيير عا دات خوردن درجه هو شياري خو يش را افزايش و يا كاهش دهد . در يوگا هو شياري و يا كيفيتهاي بودن را گونا مي نامند.
در بخش تغذيه جز ييات بيشتدي در مورد گو ناها خو اهيد يا فت و اينكه چگونه ممكن است اين مبحث به شما كمك كند تا به فكري ثا بت تر و شا دماني بيشتر دست يا بيد . تمرين ها تا يوگا تر كيب شده با اصول غذايي يوگا مي تواند جزبخشي از زندگي روز مره شما در امده و براي شما اثرات مطلو بي به ار مغان اورد .
چگونه يوگا كنيم ؟
- بر حسب بر نامه زماني داده شده تمرين كنيد. بدون بر نامه تمرين نكنيد. تا حد امكان با قا عده و خود كار با شيد .
2- هر گز بيش از حد خود را كشش ندهيد. شما نمي توانيد به بدن خود فشار بيا وريد تا نرم تر شود. فشار باعث مي شود كه بدن شما مقا ومت نشان داده و يا حتي مانع پيشرفت شما گر دد .
3- حركات آهسته كليد ها تا يو گا است. حد اقل بايد 10 ثانيه طول بكشد تا شما از حالت شرو ع به حالت مكث بر سيد. براي شما رش زمان به اين صورت شما رش كنيد، يكصد و يك ، يكصد و دو ... الي آخر . براي شمارش حالت مكث نيز به همين صورت انجام دهيد .
4- زماني كه در حالت مكث هستيد بدون حركت بمانيد. بدن خود را جابه جا ننماييد. هر حركتي كه شما در زمان حالت مكث خود مي كنيد از خواص آن تمرين كاسته مي شود .
5- به همان آهستگي كه وارد حالت مكث خود شده ايد از آن خارج شويد . بسياري از شا گردان اين نكته بسيار مهم را فر امو ش مي كنند .
6- تمرينات را در يك محل ساكت و خصوصي تر جيحا در هواي تميز انجام دهيد . حداقل لباس ممكن را بر تن داشته باشيد .
چگونه می توان به آرامش رسید
چگونه می توان به آرامش رسید
لازم نیست همیشه برای انجام تمریناتی كه به آرامش ذهن تان كمك می كند ، در حالت نشسته و ثابت باشید . این تمرینات را می توان در خلال انجام كارهای روزانه هم انجام داد .
طی سه دهه اخیر مطالعات گسترده بشر فواید حالتی را كه به آن « ریلكس» گفته می شود ، به اثبات رسانده است . واكنشی كه انسان هنگام آرامش از خود بروز می دهد ، یك نوع آسودگی ذهنی به همراه كاهش فشار خون ، كند شدن میزان ضربان قلب و تنفس و همچنین شل شدن عضلات بدن است .
ایجاد چنین شرایطی بسیار ساده است . اگر در چنین وضعیتی قرار گرفتید ، مطمئن باشید می توانید برای غلبه بر اضطراب هایتان بر بسیاری ازفشارهای عصبی ناشی از خشم ،چیره شوید . ایجاد چنین آرامشی برای بچه ها نیز مفید است . مطالعاتی كه بر روی تعدادی از دانش آموزان یك مدرسه متوسطه درون شهری در آمریكا انجام شده است ، صحت این مساله را اثبات می كند . دراین مطالعات مشخص شد نمرات آن دسته از دانش آموزانی كه « ریلكس »را آموخته اند ، بهتر شده و خلق و خوی كار كردن و انجام كارهای گروهی نیز درآنها بیشتر به چشم می آید .
●برای رسیدن به آرامش ذهن ، سه راهكار پیشنهاد می كنیم :
۱- تمركز فكر ( ۱۰ تا ۲۰ دقیقه )
این روش قدیمی ، اولین توصیه برای ایجاد آرامش كامل است . بدین صورت كه ابتدا یك عبارت یا دعای كوتاه را كه یادآوری آن به شما آرامش می دهد و در اعتقادات مذهبی تان ریشه دارد به خاطر داشته باشید . مثلا چیزهایی مثل یاد خدا یا اینكه خداوند همیشه یاور و پشتیبان ماست .
سپس چشمهایتان را بسته و در وضعیتی آرام بنشینید و عضلاتتان را شل كنید : این كار را به ترتیب از پاهایتان شروع كنید و سپس به طرف رانها ، شكم ، شانه ، گردن و سپس سر ادامه دهید . به طوری كه با هر بازدم كلمه یا عبارتی كه باعث آرامشتان می شود را از ذهن بگذرانید . در ضمن وقتی افكار مزاحم به سراغتان می آید ، نگران نباشید و نسبت به آنها بی اهمیت باشید و سعی كنید به آرامی به مرور جمله ای كه یادآوری آن به شما آرامش می داد ، برگردید .
این تمرین را می توانید در وضعیتی مطلوب ، بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه انجام دهید و به یاد داشته باشید حتی ۵ دقیقه از این تمرین هم می تواند باعث ایجاد آرامش ذهنی و تجدید قوا در شما شود .
اگر احساس می كنید باید حساب وقت را داشته باشید ، بهتر است یك ساعت البته نه ساعتی كه روی زنگ تنظیم شده باشد ، كنارتان بگذارید . وقتی تمركزتان به پایان رسید ، یك دقیقه در همان وضعیت آرام بنشینید و سپس كارهای روزانه تان را از سر بگیرید .
۲- محسوس و شمرده نفس كشیدن ( ۱۰ تا ۱۵ ثانیه ) : ابتدا به آرامی و شمرده نفس بكشید و با هر بازدم عددی را بگویید . می توانید از عدد ۵ شروع كنید . به یاد داشته باشید . نفس عمیق بكشید به طوری كه ریه هایتان پر از هوا شود .
در ضمن بهتر است معده تان از غذا خالی باشد . بعد از یك مكث كوتاه در هنگام بازدم به آرامی عدد بعدی را بگویید ، چهار ، به این شمارش معكوس ادامه دهید تا به یك برسید . این تمرین را می توان هر صبح و شب در ۱۰ تا ۱۵ ثانیه انجام داد .
۳- آرمش هنگام فعالیت :
لازم نیست همیشه برای انجام تمریناتی كه به آرامش ذهن تان كمك می كند ، در حالت نشسته و ثابت باشید . این تمرینات را می توان در خلال انجام كارهای روزانه هم انجام داد . مثلا راه بروید یا در حال نواختن یك موسیقی باشید و یا اینكه یك كار ساده مثل بافتن انجام دهید .
در ضمن یوگا تمركز فكر و به یاد آوردن جمله ای كه باعث آرامش تان می شود نیز از جمله راههایی هستند كه به شما برای داشتن ذهنی آرام و سالم كمك می كنند .
منبع :
مجله نیوزویک پژوهشگر : دکتر هربرت نبسون و جولی کورلیس مترجم : سمیه احمدی