نقش والدین در عدم گرایش فرزندان به مواد مخدر
با وجود آگاهی هایی که مدارس در خصوص مضر بودن مواد مخدر به کودکان ارائه میدهند، والدین می بایست در نظر داشته باشند که مهم ترین نقش را در بازداشتن فرزندان از اعتیاد به مواد مخدر بازی می کنند.
والدین از جمله مهمترین افرادی هستند که فرزندان از روی آنها الگو برداری می نمایند. عقیده آنها در مورد مواد مخدر مستقیماً بر روی فرزندان تاثیر می گذارد. کودکانی که تصمیم می گیرند هیچ گاه در زندگی خود از مشروبات الکلی و یا مواد مخدر دیگر استفاده نکنند، این کار را به دلیل سیستم ارزشی موجود در خانواده انجام می دهند. والدین وظیفه دارند که به فرزندان خود توضیح دهند که چرا یک نوع کار خاصی را انجام می دهند و انتخاب هایی که در حال حاضر در زندگی خود انجام می دهند چگونه میتواند در آینده ی زندگی آنها تاثیر گذار واقع شود.
زمانی که صحبت از مواد مخربی مانند الکل، تنباکو، و سایر مواد مخدر به میان می آید، فرزندان باید به طور قطعی موضع شما را در برابر یک چنین مسائلی بدانند. اگر در برخورد با این مسائل با قطعیت برخورد نکنید، آنها تمایل به استفاده از آن را پیدا می کنند. به آنها بگویید که مصرف الکل، تنباکو و مواد مخدر برای آنها ممنوع است و دلیلش هم این است که شما آنها را دوست می دارید و نمی خواهید که کارهای نادرست انجام دهند. به او بگویید که این قانون را حتی اگر به خانه دوستانش نیز بروند، باید رعایت کنند. آیا او به حرف هایتان گوش خواهد داد؟ به احتمال زیاد این کار را انجام میدهد. تحقیقات حاکی از این امر هستند که هنگامیکه کودک در معرض استفاده از مواد مخدر قرار می گیرد، ابتدا از خود سوال میکند که: "اگر من این کار را انجام دهم، والدینم چه فکری می کنند؟"
همچنین باید برای او عواقب عدم رعایت قوانین را نیز توضیح دهید. به او دقیقاً بگویید که مجازاتش چه چیزی خواهد بود و چگونه انجام خواهد شد.
عواقب موجود باید در راستای میزان شکستن مرزها پیش رود. مجازات های شما باید کاملاً منطقی باشند. به عنوان مثال اگر فرزندتان را در حال سیگار کشیدن دیدید، میتوانید روابط اجتماعی او را برای مدت زمانی در حدود دو هفته محدود کرده و در طول این زمان مقالات و کتاب های متعددی در مورد مضرات سیگار در اختیارش قرار دهید تا برای سلامت خود نیز بیشتر ارزش قائل شود.
بسیاری از والدین هستند که از قبل، قوانینی را تعیین می کنند، اما زمانیکه نوبت به مرحله اجرا می رسد، قدری کوتاهی می کنند. فرزندان باید به خوبی بدانند که وقتی شما قانونی را تعیین می کنید، قدرت اجرای آن را نیز دارید. این امر همچنین آنها را در زمان ارتکاب به عمل نادرست مانند نوعی بازدارنده عمل کرده و اجازه نمی دهد تا کار نادرست را انجام دهند.
در عین حال زمانیکه به قوانین احترام می گذارند، باید تشویقشان کنید و خوشحالی خود را از این امر نشان دهید. به جای اینکه بر روی اشتباهاتشان تمرکز کنید، کارهایی را که به درستی انجام داده اند را بزرگ کرده و به خاطر انجام این امور از آنها قدردانی کنید.
بطور موثر با فرزندان در مورد مواد مخدر صحبت کنید
در دنیای پیچیده و شلوغ امروزی، کمتر اتفاق می افتد که والدین وقت لازم را برای برقراری ارتباط با کودکان خود در زمینه مواد مخدر بدست آورند. باید سعی کنید در برنامه های روزانه خود وقتی را به این موضوع اختصاص دهید که تمام افراد خانواده در کنار هم جمع شده و یکدیگر را ملاقات کنند. سعی کنید این کار را حداقل دو مرتبه در هفته انجام دهید، می توانید در طول این زمان با آنها بازی کنید، آنها را به کتابخانه ببرید، و یا با هم به بستنی فروشی بروید. این کار به شما کمک می کند تا افراد خانواده به یکدیگر نزدیک تر شده و راحت تر بتوانند در مورد مسائل مختلف با هم صحبت کنند.
بد نیست هفته ای یک مرتبه هم که شده جلسات مربوط به خانواده را برگزار کنید. در این جلسات هر کس باید این موقعیت را داشته باشد که آزادانه و بدون وجود هیچ گونه ترس و واهمه ای تمام نظرات و عقاید خود را بازگو کند. یک سری قواعد کلی نیز در یک چنین جلساتی بیان می شود: همه افراد حق سخن گفتن دارند، در حین زمانیکه یک نفر مشغول حرف زدن می باشد دیگران حق ندارند حرف او را قطع کنند، همه باید به حرف های او گوش دهند و تنها انتقاد های سازنده و مثبت پذیرفته خواهند شد. برای اینکه آنها را به این موضوع جذب کنید می توانید قبل از شروع جلسه دور هم پیتزا میل کنید و یا آنها را در حین جلسه به سمت اعمال کننده قوانین برگزینید.
یکی دیگر از روش هایی که با اتکا به آن می توانید فرزند خود را از ابتلا به مواد مخدر بازدارید، استفاده بجا از "لحظات عبرت آمیزی" است که همه روزه شاهد آن هستیم.
1- اگر با فرزندانتان از خیابان رد می شدید و عده ای از نوجوانان را در حال سیگار کشیدن و یا مشروب خوردن دیدید، به او در مورد مضرات و جنبه های منفی سیگار و الکل صحبت کنید.
2- در کنار او به تماشای تلویزیون بنشینید و از او بخواهید که نظرش را در مورد مسائل مختلفی که در تلویزیون تماشا می کند، به شما بگوید.
3- اگر در تلویزیون تبلیغی ضد استفاده از مواد مخدر مشاهده کردید، می توانید از آن به عنوان مقدمه ای برای بازگشایی بحث در مورد مواد مخدر استفاده کنید. از او بخواهید تا نظرش را در مورد آگهی تبلیغاتی با شما در میان بگذارد.
4- کارهایی که به طور روزانه انجام می دهید می تواند تاثیر بسزایی بر روی تغییر روند زندگی کودکان بگذارد.
5- به حرف هایی که می زنند، خوب گوش دهید.
6- زمانی که در حال صحبت کردن با شما هستند به صورتشان نگاه کرده و با آنها ارتباط چشمی برقرار کنید.
7- مطلع باشید که روز خود را چگونه سپری کرده اند، در مدرسه چه اتفاقاتی برایشان افتاده و با دوستانشان به کجا رفته اند.
8- در وقایع مهم زندگی با آنها شریک باشید: به تماشای مسابقات ورزشی، و نمایش های مدرسه ای شان بروید.
9- با آنها بازی کنید.
10- با آنها صحبت کنید.
11- دوستانشان را بشناسید.
12- بدانید که کجا هستند.
13- برای رفتارهایشان توضیح موجه بخواهید.
14- در رعایت انضباط و آموزش آنها کاملاً ثابت قدم باشید.
15- به آنها روحیه داده و تشویقشان کنید.
16- اجازه دهید که خودشان در تصمیم گیری های مهم زندگی شان نقش داشته باشند.
17- از آنها نظر خواهی کنید.
18- به آنها بگویید که برایتان مهم هستند.
19- زمانی که از عهده انجام کاری بر آمدند، از آنها تشکر و قدردانی کنید.
20- در مورد خطرات استفاده از مواد مخرب با آنها صحبت کنید.
اگر در خانواده مورد اعتیاد به مواد یا لکل وجود داشته باشد
اگر در خانواده نمونه هایی از فشار خون بالا یا دیابت وجود داشت، باید به بچه ها هشدار دهید که امکان دارد آنها نیز به این بیماری مبتلا شوند. به همین روش باید آنها را در مورد استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکی هشدار دهید. کودکانی که در خانواده هایی هستند که در آنها از الکل یا سایر مواد مخدر استفاده می شود، بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد قرار دارند. همچنین این امکان وجود دارد که ژن هایی را به ارث ببرند که در برابر استفاده از الکل و مواد مخدر واکنش متفاوتی داشته باشند.
زمانیکه از مثال های زنده موجود در خانواده برای آنها استفاده می کنید تا به آنها نشان دهید که به چه علتی می بایست از مصرف اینگونه مواد پرهیز کنند، باید مراقب بوده و از لغات و عبارات درست استفاده نمایید. اگر استفاده از مواد مخرب در خانواده به وفور یافت می شود، باید او را آگاه کنید که چه چالش هایی ممکن است در آینده زندگی برایش اتفاق بیفتد و بهتر است که از همین حالا از درگیر شدن در شرایط ناسالم پرهیز کنند.
همچنین زمانی که فرزندتان از شما در مورد استفاده شخصی خودتان از الکل و مواد مخدر می پرسد، باید بدانید که چه پاسخی می بایست در مقابل این پرسش به او بدهید.
اختلافهای کوچک مانند فتیله دینامیت عمل میکنند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اتفاقات بزرگ به ندرت مانعی در سر راه عشق می شوند , مسایل کوچک و بی اهمیت ، بیشترین ضربه را می زنند. زن دوست دارد خمیر دندان را از وسط فشار دهد ، مرد آدم مرتبی است می خواهد خمیر دندان را از ته فشار بدهد و مصرف کند . هرچند این عمل کمی آزار دهنده است ، ولی نباید آن را تهدیدی جدی برای روابط خانوادگی دانست .
مرد هنگامی که از محل کار به منزل بر می گردد ، دوست دارد لباسهایش را روی صندلی بیندازد و زن از او می خواهد که آنها را آویزان کند و منظم باشد . زن دوست دارد برنامه منظمی داشته باشد ، شبهای خاصی مهمانی بروند و فقط آخر هفته مهمان بیاید ، اما مرد دوست دارد هر وقت دلش خواست بیرون برود و هیشه آماده پذیرایی از مهمانها باشد. مرد دوست دارد ، تعطیلاتش را هر سال در همان جای قبلی بگذراند و زن می خواهد مکانهای تازه ای ببیند و اتفاقات متفاوتی را شاهد باشد.
هیچ یک از این اختلافات نمی تواند اساس به هم ریختن یک رابطه شود ، اما جالب توجه است بگوییم که این مسائل کوچک تا چه اندازه تشدید کننده است و می تواند در نهایت به اختلافاتی چاره ناپذیر تبدیل شود.
جالب اینجاست ، که همیشه دو نفر با تمام نیرو برای غلبه بر مشکلات اصلی تلاش می کنند ، ولی سرانجام مشکلات کوچک آنان را مغلوب می سازد ؛ چیزهای بی اهمیتی که فرصت وخیم تر شدن یافته است.
و علت این مسئله نادیده گرفتن بسیاری از اختلافهای کوچک در زندگی است که منجر به انزجار از یکدیگر میشود.
و در اینجا هم به معنی مثال معروف میرسیم که :
قطره قطره جمع گردد
وانگهی دریا شود
برای مثال خیلی وقتها میبینید به خاطر یک مسئله کوچک با هم اختلاف پیدا میکنید و از همین اختلاف کوچک کار به جاهای باریک میرسد، در بسیاری از موارد علت این کش مکشها بی اعتنایی به مسائل پیش پا افتاده است که به خاطر اهمیت ندادن مانند غذای هر روز اگر بحث نکنید فکر میکنید روز بدی را پشت سر گذاشته اید و یا یک چیزی کم دارید و کاری را فراموش کرده اید.
پس منطقی فکر کنید و نگذارید مسائل و اختلافات کوچک در زندگی مانند فتیله دینامیت یواش یواش زندگی شما را از بین ببرد.
راه از بین بردن این دینامیت تفاهم و فکر منطقی است.
خود را جای همسرتان بگذارید و ببینید اگر مسائلی را که شما دوست دارید انجام بدهد آیا شما هم طبق خواسته او پیش نمیروید ؟
عاقلانه است ، هرچند یک بار خانه دل را از مسائل پیش پا افتاده و کوچک که اگر متوجه نباشیم به اژدهایی آتشین تبدیل خواهد شد پاکسازی کنیم.
راه حل های طلایی برای حل اختلاف همسران
آیا تا به حال این جمله را شنیده اید؟ آن قدر عصبانی و خشمگین بودم که دیگر جلوی چشمانم را هم ندیدم. وقتی انسانی دچار هیجانات عاطفی می شود، تحریک پذیر شده و مستعد برای دعوا و مجادله با دیگران است. در صورتی که در حالت آرامش چنین حالتی بروز نمی کند. وقتی ما نگران و عصبی می شویم، آدرنالین حدود 20 درصد در بدن ما بیشتر و سریع تر ترشح می شود. خون کمتری به مغز می رسد ، چون در حالت اضطراب و فشار عصبی ، خون ، بیشتر در اندام های انتهایی بدن مانند دست و پا جریان می یابد.
برای این که مطلب را بهتر متوجه شوید بهتر است به این مثال توجه کنید: "تصور کنید خرسی شما را دنبال کرده است. در این حالت غده ی هیپوفیز در مغز شروع به فعالیت می کند. ماده ی شیمیایی به نام آدرنالین ترشح می شود و باعث عدم تمرکز شده و شخص نمی تواند به صورت منطقی فکر کند. در این لحظه دقیقاً نمی داند فرار کند و یا با او بجنگد. چون این فرد فرصتی برای فکر کردن و پیدا کردن راه حلی منطقی ندارد ، بنابراین عجولانه تصمیم می گیرد. در حالتی که شما با شخص دیگری دعوا می کنید درست همین اتفاق می افتد یعنی اگر به مغزتان فرصت فکر کردن و آرامش را ندهید عجولانه با طرف مقابل دعوا و مجادله راه می اندازید. بنابراین هرگز نمی توانید راه حل منطقی برای مشکل تان پیدا کنید.
بنابراین قبل از آن که اختلاف تان را حل کنید، ابتدا فرصتی به خود بدهید و آرامش تان را حفظ کنید یا به عبارت دیگر به خود زنگ تفریح بدهید. تصور کنید شما و همسرتان با مشکلی مواجه می شوید و بحث تان بالا می گیرد و شروع می کنید به بلند صحبت کردن. این جاست که یکی از شما باید پیشنهاد دهد: "بقیه ی بحث بعد از زنگ تفریح" بعد سریع از محیط دور شوید. در این فاصله هر دوی شما می توانید با آرامش بیشتری در مورد موضوع مورد نظر فکر کنید و بدون این که مجبور باشید فریاد بکشید و با این روش حرف تان را به کرسی بنشانید به راه حل منطقی دست خواهید یافت.
در طول زمانی که در زنگ تفریح هستید، هیچ گونه صحبت و یا اظهار نظری نکنید. چون اگر حرفی بزنید بحث دوباره آغاز می شود و نتیجه ی دلخواه را نمی گیرید.
با یک شوخی بی جا دشمن را نمی توان دوست کرد، ولی از دوست می توان دشمن ساخت. "فرانکلین"
سعی کنید هر دوی شما در اوقات آرامش به این توافق برسید که در مواقع بحث و مجادله کمی به خودتان فرصت دهید و دوباره در مورد مشکل تان صحبت کنید.
یکی از موارد مهمی که در زندگی زناشویی مطرح است، چگونگی برخورد طرفین در دعواست. بحث هایی که به نتیجه نمی رسند و هر دو حرف خودشان را می زنند باعث می شود که تنش در خانواده بیشتر شود و دیوار بلندی بین زن و شوهر به وجود بیاید. در این حالت رنجش، عصبانیت و کینه شدت می یابد و مشکل حادتر خواهد شد.
بنابراین در وهله ی اول برای خودتان زمان مشخصی را قرار دهید و بعد برای حل بهتر مشکل تان به مواردی که در مقاله ی بعد خواهیم گفت ، عمل کنید .
منبع :گنجینه دانش
راههای تقویت بهداشت روانی فرزندان:
راههای تقویت بهداشت روانی فرزندان:
- اگر با ناراحتیهای روانی کودکان، نوجوانان و جوانان روبرو شدیم با حوصله و متانت آنها را رفع کنیم و از تصمیمهای عجولانه بپرهیزیم.
- در ناراحتیهای شدید، درد دل و گریه کردن باعث تخلیه ی روانی و آرامش میشود، در این شرایط از یک دوست صمیمی میتوانیم کمک بگیریم.
- مشارکتجو باشیم تا دوستان جدید بیابیم.
- از مشاهده فعالیتهای جدید فرزندانمان لذت ببریم.
- با پرورش ابعاد روحی، معنوی و مذهبی شخصیت خود و فرزندانمان ، به سلامت روانی بالا تری دست یابیم.
- با احترام به دیگران به بهداشت روانی خود و دیگران کمک کنیم.
- زمینههای اعتماد را فراهم کنیم.
- به احساسات فرزندانمان توجه کنیم و ویژگیهای آنها را بشناسیم.
- محیط زندگی را در حد توان جذاب و پر نشاط کنیم.
- فرصتهای مناسب برای بروز احساسات و شخصیت فرزندانمان ایجاد کنیم.
- به دست آوردن بهداشت روانی منوط به روبرو شدن با واقعیت، سازگار شدن با تغییرات، ظرفیت داشتن برای مقابله با اضطرابها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن به دیگران و ... است؛ بکوشیم این شرایط در خانواده فراهم شود.
- رفتار والدین در خانواده بگونهای باشد تا فرزندان، خود را در زندگی شاد، خوشحال و فارغ از گرفتاریها احساس کنند.
- همیشه احساس موفقیت و ارزشمندی خود و اعضای خانواده را بیان نماییم.
- با انجام فرائض دینی و رفتارهای صحیح، فرزندان را متوجه کنیم که مذهب تامین کننده ی بهداشت روانی است.
- هر چه بتوانیم با جامعه و افراد آن سازگاری بیشتری داشته باشیم، از بهداشت روانی بالاتری برخوردار خواهیم بود.
- به جای گریز از سختیها و مشکلات، باید قدرت عمل و تفکر خود را در مقابله با آنها افزایش دهیم تا خود و اعضای خانواده به شادی، صفا و آرامش برسیم .
- به دستورات الهی به خوبی عمل کنیم تا از هر گونه خودخواهی، بدبینی، تنهایی و نگرانی مصون باشیم.
- به فرزندان بیاموزیم که حتی در تجربههای تلخ زندگی نیز فرصتهای خوبی وجود دارد که باید کشف کنیم و در زندگی بکار بگیریم.
- به فرزندان آموزش دهیم به جای سرکوب کردن احساسات آزاردهنده، مثل حسادت، کینهتوزی و ... آن احساسات را به گونهای صحیح بیان و خود را تخلیه کنند.
- برای اصلاح رفتار فرزند هرگز از شیوه ی تحقیر و سرزنش استفاده نکنیم، بلکه با مطرح کردن نقاط مثبت آنها، ضعفهایشان را نیز گوشزد کنیم.
- اگر امید داشتن را به فرزندانمان بیاموزیم همیشه از سلامت روانی برخوردار خواهند بود؛ «امید یعنی احساس جاودانگی و پیروزی در همهی لحظات».
- در مقابل فرزندان از دیگران بدگویی نکنیم و اگر به منظور پیشگیری از خطرهای احتمالی، معایب افراد نا به هنجار را میگوییم، به آنها خاطرنشان کنیم که «این رفتار آن افراد است که بد است، نه خود آن افراد».
- در عین تکریم شخصیت و ابراز محبت و توجه به فرزند، در اصلاح رفتارهای ناپسند او تلاش کنیم تا خویشتنپنداری مثبت که رمز بهداشت روانی است در فرزندمان تقویت شود.
- فرزندان را به نوع رفتارهایی که از آنان انتظار داریم آشنا کنیم.
- هنر ارتباط سالم و موثر با دیگران را خودمان بیاموزیم و به فرزندان نیز آموزش دهیم.
- انتظارات خود و اعضای خانواده را با واقعیات تطبیق دهیم.
- در مواقع ضروری سعی کنیم به موقع از دیگران کمک بگیریم. برخی از مشکلات را به تنهای نمیتوان حل کرد، در اینگونه موارد بهتر است از مشاور یا روانشناس یاری بخواهیم.
- با اتکا به خدای بزرگ نقطهی اطمینان بخشی را پیدا میکنیم که موثرترین داروی شفابخش نگرانیها و اضطرابهای ماست، با یاد خدا و رشد معنویت در خانواده، بهداشت روانی خود و اعضای خانواده را بیمه کنیم.
منبع : انجمن علمی آموزشی مدرسین آموزش خانواده شهر تهران