مصرف بی رویه آرامبخش یا مهارت کنترل استرس؟!
وابسته شده است. شاید به قول دیگران معتاد، معتاد و وابسته به چه. او می داند که هیچ مواد مخدر چه سنتی و چه صنعتی را نه دیده و نه حتی مصرف کرده است.
او فقط می داند نیاز به آرامش دارد و این نیاز تنها از طریق مصرف قرص های آرامبخش امکان پذیر می شود که آن را هم از محلی مجاز به نام داروخانه تهیه می کند.
بارها و بارها این حرف را از دوستانش شنیده بود که اگر مصرف قرص های آرامبخش اعتیادآور است پس چرا داروخانه ها آنها را به فروش می رسانند. بنابراین مصرف این نوع قرص ها تنها مصرف یک دارو بود، نه چیزی بیشتر.
اولین بار چند روزی به کنکور مانده بود. به توصیه یکی از دوستان برای کاهش استرس و اضطراب ناشی از حجم انبوه درس ها و خود کنکور یک قرص آرامبخش خورده بود. پس از مصرف اولین قرص احساس کرده بود آرامش یافته است. در کنار به آرامش رسیدن، تمرکزش نیز بالا رفته بود و حالا مطالب را بهتر درک می کرد و شب نیز بیشتر می توانست کار کند.
مصرف قرص ها به صورت چند روز در میان و تنها به زمان ناراحتی و ناامیدی محدود شده بود اما هر چه زمان به برگزاری کنکور نزدیک تر می شد روند مراجعه به قرص ها بیشتر می شد به صورتی که هر روز یک قرص مصرف می کرد. برای او فرق نمی کرد کدام یک از قرص های دیازپام، لورازپام، آلپرازولام و کلونازپام را مصرف کند، مهم فقط خاصیت آرامبخشی قرص ها بود که او را آرام می کرد.
دکتر احمد جلیلی، رئیس انجمن روانپزشکان ایران در رابطه با مصرف این گونه قرص ها معتقد است: مصرف کنندگان بدون اینکه خود بدانند با مصرف طولانی مدت این داروها که متأسفانه در پیشخوان داروخانه های ایران وجود دارد به این داروها معتاد می شوند.
مصرف این داروها تا آنجا پیش رفته است که مدیر فروش یکی از داروخانه های تهران در گفت وگو با «ایران» با بیان این که روزانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ جلد از انواع آرامبخش ها را مانند لورازپام و دیازپام و سایر موارد مشابه به فروش می رساند، می گوید: «جالب اینجاست که به غیر از مشتری هایی که به صورت گذری و کسانی که با داشتن نسخه به ما مراجعه می کنند، بسیاری از افراد بدون آنکه خود متوجه باشند به این داروها معتاد شده اند.»
یارقلی در مورد فروش بدون مجوز این نوع داروها معتقد است وظیفه داروخانه داران سامان دادن به مصرف یا فروش این گونه داروها نیست بلکه این مسئله باید از سوی وزارت بهداشت پیگیری شود ما هم تابع قانون هستیم. زمانی که منع فروش اعلام کنند، ما هم نمی فروشیم.
● حجمی بیشتر از گنجایش
کنکور تمام شده است. دیگر آن اضطراب ها و استرس ها وجود ندارد تا اعلام نتایج کنکور بهانه ای دیگر دارد تا بخواهد خود را از استرس رها کند.
می داند وابسته شده است اما نمی خواهد باور کند. دکتر فربد فدایی، روانپزشک در گفت وگو با «ایران» با بیان این نکته که گرایش به این نوع قرص ها بیشتر در زمان کنکور و امتحانات افزایش پیدا می کند می گوید: «گروهی از جوانان فکر می کنند می توانند با مصرف انواع قرص های آرامبخش به یک باره حجم عظیمی از معلومات را در ذهن خود جای دهند اما با این روند مصرف آرامبخش به مرور با مشکل روبه رو می شوند.»
این روانپزشک در ادامه با اعتقاد به این نکته که یکی از دلایل گرایش مردم به سمت داروهای آرامبخش رسیدن به آرامش است می گوید: «آرامشی که از این قرص ها به دست می آید فقط یک احساس کاذب و سرخوشی کوتاه مدت است و دلیل این گرایش را تنها می توان در تبلیغات نادرستی که برای آن می شود، یافت.»
● زنگ خطر
احساس سرخوشی و آسان شدن مشکلات برای افراد تنها پاک کردن صورت مسئله برای چند لحظه است در صورتی که صورت مسئله همچنان به قوت خود باقی مانده و تنها زمان پاسخگویی و حل آن برای مدتی به تعویق افتاده یا فراموش شده است.
نبودن فرهنگ مناسب در استفاده از داروها و استفاده خودسرانه از دارو باعث شده است تا مصرف قرص های آرامبخش زنگ خطری را در جامعه به صدا درآورد چرا که مراجعه به روانپزشکان یا روانکاوان تا اندازه ای می تواند از فشارهای عصبی و نگرانی های موجود در افراد بدون آنکه نیاز به مصرف دارو باشد کم کند.
اکرم انصاری مقدم، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در گفت وگو با «ایران» از جمله موارد مراجعه به داروها را به غیر از سهل الوصول بودن تهیه آن در نبود آموزش های لازم در مواجهه با مشکلات می داند و می گوید: «یکی از راه های مقابله با نگرانی ها و اضطراب ها مهارت حل مسئله و مقابله با مشکلات است و این مهارت نیز تنها از طریق آموزش میسر می شود آموزشی که به نام مهارت های زندگی از آن یاد می شود.»
بسیاری از کارشناسان اجتماعی نیز معتقد هستند هر اندازه افراد یک جامعه نسبت به برخورد با مسائل، مشکلات و گرفتاری های زندگی آموزش بیشتری دیده باشند، استرس و اضطراب کمتری به سراغ آنها می آید و در نتیجه مصرف داروهای آرامبخش نیز در درازمدت تنها از طریق پزشکان مجاز شمرده می شود.
● مقابله پیشینیان
با وجودی که اضطراب و نگرانی یکی از معضل های انسان مدرن و معاصر به شمار می رود اما این مسائل یک کنش درونی به حساب می آید، کنشی که در هر دوره از زندگی چه در گذشته، چه در حال و چه در آینده وجود دارد البته نوع برخورد با آن نیز متفاوت است به صورتی که در گذشته مردم برای کاهش اضطراب و دل نگرانی های خود از نوشیدنی ها و دم کرده های طبیعی استفاده می کردند.
خوردن یک فنجان چای کوهی، گل گاوزبان، دم کرده نعنا و بسیاری دیگر از مواد گیاهی حاصل تجربه پیشینیان در مقابله با نگرانی هایی است که انسان امروز نیز با آن دست به گریبان است.
پیشینیان بالاترین خاصیت دارویی را در گروه گیاهان دارویی جست وجو می کردند و چه بسا هنوز هم در بسیاری از خانه ها این گیاهان آن کارکرد را دارند.
● خطرها و هشدارها
آنچه در مصرف داروهای آرامبخش جدای از مصرف آن خطرناک تر است، ترک یک باره آن است به گونه ای که دکتر مهرشاد رئوفی، روانپزشک در این باره در گفت وگو با «ایران» می گوید: «متأسفانه برخورد خانواده در مواجهه با این مسئله، تخصصی نیست. خانواده ها این دیدگاه را دارند که اگر داروهای آرامبخش و موادمخدر یک باره قطع شوند، افراد دچار صدمات و آسیب های خطرناک نمی شوند در صورتی که برای مداوای آن نیاز به مراجعه به روانپزشک و روانشناس است.» این روانپزشک در ادامه، تداوم اثر آرامبخش ها را به میزان مصرف داروها مورد توجه قرار می دهد و می گوید: طول دوره ترک بسته به مقدار مصرف و مدت سوءمصرف داروها بستگی مستقیم دارد و در دوره درمان، روان درمانی، بخش مهمی از روند درمان است.
رئوفی خاطر نشان می کند سوءمصرف داروها در درازمدت موجب ایجاد اختلال هایی می شود که جبران آن نیازمند به زمان است، زمانی که در جوانان بازگشت آن دیگر معنا و مفهومی ندارد چرا که زمان جوانی طی شده است.
مدیریت دارودرمانی صـــــــرع
اختلالات تشنجی، حاصل تغییر در فعالیت الکتریکی مغز است که به تخلیه غیرطبیعی و بیش از حد گروهی از سلول های مغزی منجر می شود. گاه علت تشنج، هیپوکسی، آسیب مغزی در طی زایمان، تب، مسمومیت با الکل، تومور مغزی، ضربه مغزی یا حتی سکته مغزی است، اما شایع ترین علت تشنج، شروع بیماری صرع است. تمامی بیماران مبتلا به صرع حملات تشنج را تجربه می کنند، اما همه افراد با تجربه تشنج، مصروع نیستند...
● طبقه بندی حملات صرع
حملات صرع به سه گروه طبقه بندی شده اند: کانونی، ژنرالیزه (فراگیر) و صرع طبقه بندی نشده. حملات تونیک کلونیک، شایع ترین نوع حملات در تمام گروه های سنی هستند و شیوع ۲۵ درصدی دارند. صرع پایدار، یک اورژانس پزشکی است که به دنبال وقوع حملات در فواصل زمانی کمتر از سی دقیقه گفته می شود.
● داروهای ضد صرع
وقتی که تشخیص صرع برای فردی گذاشته می شود، درمان می تواند به شکل دارو درمانی، جراحی یا هر دو انجام شود. تئوری های متعددی مطرح شده اند تا بتوانند چگونگی کاهش دفعات حمله یا پیشگیری از آنها را در بیماران مصروع به دنبال مصرف داروهای ضدصرع توجیه کنند. یک تئوری در مورد اثرگذاری داروهای ضدصرع بر کانال های یونی است. به علاوه، نوروترانسمیترها بر آستانه تشنج تاثیر می گذارند. نوروترانسمیترهای تحریکی نظیر نوراپی نفرین، سروتونین، استیل کولین و گلوتامات ممکن است در زمان تشنج افزایش یابند. کم شدن فعالیت نوروترانسمیترهای مهاری نظیر گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) نیز ممکن است با برهم زدن فعالیت الکتریکی مغز به تشنج منتهی شود. به هر حال داروهای انتخابی برای درمان صرع باید به گونه ای باشند که با ایجاد غلظت موثری از دارو در خون و سلول های مغزی به طور هم زمان حملات را مهار کند.
داروی انتخابی شما باید داروی ضدصرع خط اول برای نوع صرع تشخیص داده شده باشد. برای به حداقل رساندن بروز عوارض جانبی، مونوتراپی در درمان صرع بر درمان چند دارویی با چند داروی ضدصرع ارجحیت دارد.
● داروهای خط اول
بنزودیازپین ها خط اول درمان بیشتر انواع حملات در صرع هستند. این گروه داروها حملات ضدتشنجی خود را با اتصال به گیرنده های بنزودیازپینی در مغز اعمال می کنند که به تعدیل گیرنده های GABAA و افزایش فعالیت نوروترانسمیتر مهاری GABA منتهی می شود.
لورازپام وریدی داروی انتخابی است. این دارو معمولا با دوزاژ ۲ تا ۴ میلی گرم تجویز می شود و برای کنترل فعالیت تشنجی، به میزان ۲ میلی گرم در دقیقه افزایش داده می شود.
دیازپام وریدی در مقایسه با لورازپام شروع اثر سریع تری دارد، اما طول اثر آن کوتاه تر است، بنابراین کمتر مورد توجه واقع می شود، زیرا در مورد این دارو تجویز دوزهای متوالی مورد نیاز است. تک دوز رکتال دیازپام ممکن است در کاهش تعداد حملات متعاقب یک اپی زود تشنج های مکرر (تشنج های خوشه ای) موثر باشد. دیازپام رکتال به طور گسترده در درمان حملات تشنج در کودکان به کار می رود. این دارو به سرعت جذب می شود و زمان لازم برای شروع اثرات بالینی آن ۵ دقیقه است و در مدت زمان ۳۰ تا ۹۰ دقیقه به حداکثر غلظت خود می رسد.
تجویز میدازولام از راه بینی یا زیرزبانی تحت بررسی است. در مواردی که دسترسی به اشکال تزریق داخل وریدی میدازولام مقدور نیست، می توان از تزریق داخل عضلانی میدازولام یا فوس فنی توئین (Fosphenytoin) استفاده کرد. اگر حملات بیش از ۳ دقیقه طول بکشند یا تبدیل به صرع پایدار شوند، باید داروی ضدصرع داخل وریدی تجویز شود.
فنوباربیتال وریدی به طور معمول در بخش های اورژانس تجویز نمی شود، زیرا خطر تضعیف تنفسی و عصبی به دنبال مصرف آن زیاد است و نیز نیمه عمر طولانی دارد (نزدیک به ۹۰ ساعت).
کاربامازپین، دارویی است که برای درمان نورالژی تری ژمینال تولید شد. این دارو هم اکنون درمان انتخابی برای کنترل حملات تونیک کلونیک فراگیر و کانونی است. کاربامازپین معمولا باعث خواب آلودگی، دوبینی و سردرد می شود که در شروع درمان مشکل ساز است. این دارو ممکن است آنمی آپلاستیک شدید ایجاد کند. اکس کاربازپین، آنالوگ جدیدتر کاربامازپین است که عوارض جانبی کمتری دارد. این دارو را می توان به شکل تک دارویی برای صرع کانونی یا مختلط و نیز تک دارویی در بیماران با تشنج های کانونی مقاوم به درمان تجویز کرد.
اتوسوکسیماید داروی ارجح برای کنترل صرع کوچک است. کاربامازپین سطح پلاسمایی اتوسوکسیماید را کاهش می دهد.
● داروهای نسل دوم
داروهای ضدصرع جدیدتر، داروهای نسل دوم نامیده می شوند. این داروها اثرات اختصاصی تری دارند و در عین حال عوارض جانبی آنان کمتر است. آنها اغلب در مورد تشنج های مقاوم به درمان کاربرد دارند.
لووتیراستام به خوبی تحمل می شود و عوارض جانبی کمی دارد. چون برای این دارو تداخل دارویی خاصی گزارش نشده، در بیماران کبدی و کلیوی انتخاب مناسبی است. لووتیراستام را می توان به تنهایی یا همراه با سایر داروهای ضدصرع برای درمان تشنج فراگیر در بزرگسالان به کار برد. همچنین می تواند به تنهایی یا همراه با سایر داروها ضدصرع در کودکان مبتلا به تشنج پتی مال کاربرد داشته باشد.
لاموتریژین به عنوان درمان کمکی یا مونوتراپی در صرع کانونی یا مختلط و در کودکان و بزرگسالان با صرع کانونی مقاوم به سایر داروها مورد تایید قرار گرفته است.
تیاگابین، یک مهارکننده بازجذب GABA است و برای درمان کمکی در بزرگسالان با صرع مقاوم به درمان مورد تایید می باشد.
گاباپنتین به شکل مونوتراپی یا درمان همراه در صرع های کانونی در کودکان ۳ تا ۱۲ سال و بزرگسالان و نیز در کودکان با صرع کانونی مقاوم به درمان کاربرد دارد.
توپیرامات دارویی ضدصرع با پتانسیل بالاست. این دارو در درمان صرع تونیک کلونیک فراگیر اولیه و کانونی و درمان کمکی در کودکان و بزرگسالان با تشنج های کانونی مقاوم به درمان تجویز می شود. توپیرامات اولین بار به عنوان یک داروی ضددیابت مطرح شده بود.
فلبامات در درمان صرع کانونی، صرع تونیک کلونیک اولیه و صرع آتونیک در بیماران با سندرم Lennox Gastaut کاربرد دارد. این دارو در بیمارانی تجویز می شود که به سایر درمان ها پاسخ نداده اند.
در سال ۲۰۰۰ زونیزاماید که ساختار بی ارتباطی با سایر داروهای ضدصرع دارد، از سوی اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا برای درمان کمکی بیماران با صرع کانونی مقاوم به درمان مورد تایید قرار گرفت.
نگاهی به کاربرد داروهای آنتی سایکوتیک در سالمندان
بی قراری و سایکوز، از جمله شایع ترین علایم در سالمندان مبتلا به دمانس است که موجب مشکلات بالینی جدی در این گروه از بیماران می شوند. پس از به بازار آمدن داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک، این دسته از داروها به طور گسترده ای در درمان علایم بی قراری و سایکوز ناشی از دمانس در سالمندان به کار گرفته شدند...
بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از مجموعه مطالعات بالینی در جمعیتی از سالمندان، تجویز این قبیل داروها باعث بروز عوارض ناخواسته متابولیک نظیر افزایش وزن، دیابت شیرین نوع دو و اختلالات متابولیسم چربی ها می شود. اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا (FDA) از کارخانجات تولیدکننده داروهای آنتی سایکوتیک نسل قدیم درخواست کرده که در برگه اطلاعات دارویی داخل جعبه داروهای خود در مورد افزایش خطر مرگ و میر بیماران سالمند تحت درمان به دلیل بروز علایم سایکوز ناشی از دمانس هشدارهای لازم را ذکر کنند. این اطلاعات هشدار دهنده مشابه اطلاعاتی است که در سال ۲۰۰۵ به برگه اطلاعات دارویی آنتی سایکوتیک های آتیپیک اضافه شده است.
براساس یافته های حاصل از مطالعات و سایر شواهد موجود، اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا به این نتیجه رسیده که در مجموع داروهای آنتی سایکوتیک قدیمی در مقایسه با داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک در افزایش خطر مرگ بیماران سالمند مبتلا به سایکوز ناشی از دمانس که تحت درمان قرار گرفته اند، نقش پررنگ تری دارند. همچنین لازم است متخصصان به این نکته توجه داشته باشند که داروهای آنتی سایکوتیک، هیچ کدام در درمان سایکوز ناشی از دمانس مورد مصرف ندارد. البته این جمله به معنای ممنوعیت تجویز این داروها برای سالمندان نیست، بلکه باید در هنگام تجویز آنها در بیماران سالمند آسیب پذیر حداکثر احتیاط به عمل آید. در چنین بیمارانی دارودرمانی با داروهای آنتی سایکوتیک همیشه به عنوان انتخابی در تصمیم گیری هامطرح هستند.
● سایکوز و بی قراری ناشی از دمانس
دمانس یک اختلال شناختی کلی برگشت ناپذیر است. در واقع دمانس یک بیماری نیست، یک سندرم است. آلزایمر شایع ترین نوع دمانس است.شیوع دمانس در آمریکا به تنهایی به رقمی معادل ۵ تا ۱۵ درصد در جمعیت بزرگسالان بالای ۶۵ سال می رسد و انتظار می رود که تا سال ۲۰۲۰ شمار مبتلایان به این بیماری از مرز ۴۸ میلیون نفر در سراسر جهان بگذرد. بنابراین توجه به این معضل در حال رشد در جهان اهمیت بسیار زیادی دارد. پزشکان باید بدانند که ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به دمانس در جامعه علایم رفتاری و روانی را نشان می دهند؛ حال آن که این رقم در آسایشگاه های سالمندان و مراکز نگهداری این گروه سنی به رقمی نزدیک به ۸۰ درصد می رسد.
● سوء مصرف آنتی سایکوتیک ها
داروهای آنتی سایکوتیک از جمله گروه داروهایی هستند که بیش از سایر گروه های دارویی در سالمندان مورد سوء مصرف قرار می گیرند. بنابراین پیشگیری از سوء مصرف آنتی سایکوتیک ها و سایر داروهای اعصاب و روان در سالمندان ضروری است. برای رسیدن به این هدف توجه به نکات زیر کمک کننده است.
▪ توجه به علایم: زیر نظر گرفتن دقیق علایم به پزشک کمک خواهد کرد تا به درستی تشخیص دهد که چه عواملی باعث ایجاد علایم می شوند و از بروز آنها پیشگیری کند.
▪ ارزیابی پزشکی: توجه به مشکلات پزشکی و بیماری های زمینه ای بسیار مهم است، زیرا علایم روانی شناختی ممکن است در سالمندان به دنبال مشکلات پزشکی ایجاد یا تشدید شوند. بررسی بیمار از لحاظ بیماری های غیر روانپزشکی، کمک خواهد کرد تا تنها در صورت وجود علایم با منشأ مشکلات روانی اقدام به تجویز داروهای آنتی سایکوتیک کنید. کوتاهی در یافتن علل غیر روانپزشکی بی قراری و سایکوز، پزشک را در درمان موثر با استفاده از مناسب ترین مداخلات دارویی و غیردارویی ناتوان خواهد کرد.
▪ تشخیص صحیح روانپزشکی: در صورت تشخیص صحیح بیماری، در درمان علایم روانی شناختی که ممکن است در بیماران سالمند به شکل غیراختصاصی تظاهر کنند، موفق خواهید بود. برای حصول این هدف، مشاوره با روانپزشک یا روان شناس دوره دیده در زمینه روانشناسی سالمندان کمک کننده است. در صورت لزوم و در شرایطی که خطری جدی سالمند یا اطرافیان او را تهدید کند، تجویز داروهای آنتی سایکوتیک درمانی موثر و گاه حتی ضروری خواهد بود.
▪ مداخلات غیر دارویی: تعدیل رفتارها، بهبود محیط (از نظر وجود صدا، دما و مزاحمت ها)، گروه درمانی، روان درمانی حمایتی، فعالیت های تفریحی توام با مقاصد درمانی (موسیقی درمانی، باغبانی) در میان سایر استراتژی های درمانی برای این گروه بیماران ممکن است کمک کننده باشد و گاه حتی نیاز به مداخلات دارویی را حذف کند.
▪ تفاوت ظریف میان دارودرمانی تک تک سالمندان: میان دارودرمانی تک تک افراد سالمند با یکدیگر اختلافات جزئی وجود دارد. این اختلاف های احتمالی باید در پروتکل های درمانی ملی ویژه سالمندان درنظر گرفته شود. شما به عنوان پزشک معالج باید همواره به یاد داشته باشید که درمان هر سالمندی با سالمند دیگر متفاوت و منحصربه فرد است.
▪ شروع آرام درمان و کنترل مداوم: در سالمندان، شروع درمان دارویی باید بر اساس دوزاژی که در راهکارهای ویژه سالمندان ذکر شده، باشد. همچنین برای ادامه درمان و نیز قطع هر دارویی تیتراسیون مناسب نباید فراموش شود. در حین درمان هم پایش و کنترل دقیق ضروری است.
▪ بررسی پاسخ دهی درمانی: ارزیابی میزان پاسخ دهی علایم روانی – شناختی موجود به درمان های انتخاب شده بسیار مهم است. در ادامه درمان باید گزارش های بالینی کادر درمانی و سایر متخصصان از وضعیت بیمار مورد توجه قرار گیرد. جمع آوری اطلاعات در مورد وضعیت بیمار و پایش بیمار برای پیشگیری از عوارض جانبی ناتوان کننده احتمالی داروهای اعصاب و روان ضروری است و باید در برنامه های ارزیابی مداوم سالمندان گنجانده شود. بر اساس اعلام نظر FDA، هر عارضه جانبی نامطلوبی به دنبال تجویز این گروه داروها در سالمندان باید گزارش شود. همچنین، پزشکان محترم باید قبل از شروع داروهای آنتی سایکوتیک در سالمندان، مزایا و فواید آن را درنظر بگیرند و بنابر شرایط منحصر به فرد هر سالمند برای درمان علایم رفتاری مرتبط با دمانس در آنان تصمیم بگیرند.
● جمع بندی
محققان امروزه بر این عقیده اند که تجویز داروهای آنتی سایکوتیک، چه نسل قدیمی و چه آتیپیک، در درمان سایکوز ناشی از دمانس در سالمندان جایگاهی ندارد. البته این گروه از داروها در شرایط خاصی ممکن است بسیار سودمند و حتی تجویز آنان ضروری باشد. به هر حال استفاده از این گروه داروها در سالمندان آسیب پذیر باید با احتیاط صورت گیرد.
داروهایی از فاضلاب و خاک!
آنتی بیوتیک هایی که به سفالوسپورین ها موسوم اند و نمایانگر شکل جدیدی از پنی سیلین هستند و سیکلوسپورین، که آنتی بیوتیکی است برای تسهیل پیوند اعضای انسان . درهر دو مورد آنتی بیوتیک ها از انواعی قارچ تولید شده اند .
در نظر اکثر افراد کلمه ی «قارچ» تصاویر مشمئز کننده ای همچون عفونت قارچی پا یا کپک روی نان و پرده های حمام را تداعی می کند. در نظر کشاورز، قارچها چیزی بیش از جاندارانی مشمئز کننده اند، چون گاه باعث فساد فاجعه آمیز محصولات می شوند. اما قارچ جنبه های خوبی هم دارد: تولید سرکه، پنیر، ورآمدن نان و تمام عملیات صنعتی که در آنها از تخمیر استفاده می شود ، مبتنی بر به کارگیری مخمرها هستند، که در گروه قارچ ها قرار دارند.
یکی از مهمترین اعمال قارچ ها تولید ترکیبات آنتی بیوتیک است که برای جانداران رقیب، به ویژه باکتری ها، سمّی اند.
● سفالوسپورین ها
در اوایل دهه ۱۹۵۰ پزشکانی که از پنی سیلین استفاده می کردند با مشکلی جدی روبه رو شدند: تعدادی از باکتری ها، به خصوص استافیلوکوک ها، به پنی سیلین مقاومت نشان می دادند. کلید حل این مشکل سال ها قبل کشف شده بود، اما تا مدت ها بعد شناخته نشد.
در سال ۱۹۴۸ ، جیوسپه بروتزو، استاد باکتری شناسی در ساردینیا، جزیره بزرگ ایتالیا در دریای مدیترانه، ماده آنتی بیوتیکی را در آب دریای مجاور محل تخلیه فاضلاب شهر کشف کرد. پروفسور بروتزو قصد داشت نقش احتمالی این آنتی بیوتیک را در پاکسازی خود به خودی فاضلاب بررسی کند. وقتی متوجه شد که مایع کشت تغلیظ شده از قارچ، آنتی بیوتیک مؤثری است، از آزمون های جانوری چشم پوشید و چه با تجویز موضعی و چه از راه تزریق، آن را در انسان های بیمار که دچار عفونت شده بودند به کار برد. او نتیجه گرفت که بیمارانش، به ویژه آنانی که مبتلا به تب حصبه بودند، علایم بهبودی از خود نشان دادند.
در سال ۱۹۴۸ ، پس از آنکه نتوانست توجه هیچ یک از شرکت های دارویی ایتالیا را به یافته های خود جلب کند، آنها را در مجله ای که ( به ایتالیایی) پژوهش های انستیتو بهداشت کالیاری نام داشت منتشر کرد، و نوشت که امیدوار است دیگران کار او را دنبال کنند، چون در ساردینیا امکانات و ابزارش محدود بود. او همچنین یافته هایش را به یکی از مأموران انگلیسی بهداشت عمومی ساردینیا گزارش کرد، که این مامور نیز آنها را برای سرادوارد آبراهام از دانشکده آسیب شناسی دانشگاه آکسفورد انگلستان نقل کرد. سال ها بعد آبراهام نوشت: «اگر این سلسله وقایع نبود، بعید می نماید از پژوهشهای بروتزو خبردار می شدیم. در ابتدا گمان می کردیم که مقاله ی او یک شماره از یکی از مجله های محلی را به خرد اختصاص داده است. اما وقتی بعدها از او پرسیدم این مجله هر چند وقت یک بار منتشر می شد، با لبخندی پاسخ داد که نه پیش از آن منتشر شده بود، و نه پس از آن به چاپ رسید، اما اگر باز هم مطلبی به همان اندازه جالب بیابد، شماره های دیگری از آن منتشر خواهد کرد».
آبراهام بررسی متمرکزی را درباره مواد آنتی بیوتیک تولید شده در سفالوسپوریوم در آکسفورد آغاز کرد. دانشمندان آکسفورد دریافتند که این قارچ چندین نوع آنتی بیوتیک مختلف تولید می کند. نخستین ترکیبی که جدا شد عمدتاً در مقابله با باکتری های گرم مثبت مؤثر بود، بنابر این سفالوسپورین P نامیده شد. اما بروتزو متوجه شده بود که نمونه هایی که او از قارچ تهیه کرده، هم با باکتری های گرم مثبت مقابله می کردند وهم باکتری های گرم منفی، بنابراین پژوهشگران آکسفورد تلاش کردند آنتی بیوتیک های دیگری را از محیط کشت استخراج کنند. در سال ۱۹۵۴ آبراهام و همکارانش نمونه تقریباً خالصی را از آنتی بیوتیکی دیگر به دست آورده بودند که سفالوسپورینN نامیدند، چون باکتری های گرم منفی را از بین می برد. بررسی شیمیایی دقیق تر نشان داد که این ماده آن قدر به پنی سیلین شباهت دارد که آن را پنی سیلین N نامیدند.
در سال ۱۹۵۵ ماده بلوری خالصی به نام سفالوسپورین C به دست آمد. خاصیت سمّی این دارو بسیار ناچیز بود، و در مقابله با باکتری های بیماری زایی که به پنی سیلین های رایج در دهه ۱۹۵۰ مقاوم بودند اثر زیادی داشت. در سال ۱۹۶۱ آبراهام و گای نیوتن ساختار مولکولی سفالوسپورینC را براساس قراینی که از بررسی های شیمیایی به دست آورده بودند اعلام کردند. در همان شماره آن مجله، دوروتی کروفوت ها جکین وا. ن. مازلن، این ساختار را بر اساس تجزیه و تحلیل طرح پراش پرتو ایکس تأیید کردند. دوروتی ها جکین پیش از آن هم در دهه ۱۹۴۰ با بررسی طرح پراش پرتوایکس قراین محکمی را برای تعیین ساختار پنی سیلین ارائه داده بود؛ وی در سال ۱۹۶۵ برنده جایزه نوبل در شیمی شد. گرچه پژوهشگران آکسفورد قسمت اعظم کار جداسازی و تعیین ساختار سفالوسپورین ها را انجام داده بودند، اما رابرت ب. وودوارد و همکارانش تعیین ساختار سفالوسپورین ها را انجام داده بودند، اما «رابرت ب. وودوارد» و همکارانش در دانشگاه هاروارد، سفالوسپورین C را به شکل صناعی تهیه کردند، و وودوارد این موفقیت را در سال ۱۹۶۶ به هنگام دریافت جایزه نوبل در سخنرانی خود اعلام کرد.
بازدهی سفالوسپورین C در قارچ اولیه آن قدر پایین بود که امکان استفاده عملی از آن وجود نداشت. اما دو پیشرفت منجر به استفاده از سفالوسپورین ها در پزشکی شدند. اولی شناسایی سویه جهش یافته ای از قارچ بود که مقادیر بسیار بیشتری سفالوسپورینC تولید می کرد، و دیگری کشف روش هایی برای تغییر شیمیایی مولکول سفالوسپورینC و تولید طیف وسیعی از آنتی بیوتیک های بتا لاکتام بود که ارزش طبی بسیار داشتند. بتا – لاکتام مولکولی دارای یک حلقه چهار ضلعی است که در آن یک اتم نیتروژن وجود دارد. پنی سیلین ها نیز بتا لاکتام هستند، اما حلقه پنج ضلعی دیگری دارند، در حالی که شکل ۳۰ ۱ نشان می دهد سفالوسپورین ها حلقه دیگرشان شش ضلعی است. امروزه در حدود ۲۰ نوع سفالوسپورین در ایالات متحده وجود دارد و امید آن می رود که انواع بسیار دیگری در آینده به روش های صناعی تهیه شوند. در شش سفالوسپورین جدید نسل سوم، همگی دارای همان هسته بنیادین بتا لا کتام هستند، و تفاوتشان در اجزایی است که در موقعیت های R۱،R۲،R۳ در شکل ۳۰ ۱ قرار می گیرند. همه آنها با طیف گسترده تری از باکتری های گرم منفی مقابله می کنند، اما تأثیرشان بر عوامل خاص تفاوت چشمگیری با هم دارد.
در پی تحقیق درباره این که چگونه فاضلابی که از شهری در ساحل مدیترانه به دریا می ریخت در آب پاکسازی می شد، سلسله غریبی از وقایع روی داد که به کشف زرادخانه کاملاً جدیدی از داروهای آنتی بیوتیک انجامید!
● سیکلوسپورین
از سال ۱۹۸۱ تاکنون سیکلوسپورین در پیوند اعضای انسان انقلابی به پا کرده است. این دارو از رد پیوند جلوگیری می کند یعنی واکنش دستگاه ایمنی بدن به هنگامی که بافت بیگانه ای را شناسایی می کند و اعضای پیوند شده را گاه تقریباً بلافاصله پس از پیوند از کار می اندازد. عوارض نامطلوب این دارو نیز به نحو شگفت آوری کم است. دکتر توماس استارتزل جراح دانشکده پزشکی دانشگاه پیتسبرگ در سال ۱۹۸۳ ضمن جلسات تحقیق کنگره آمریکا که به درخواست آلبرت گور، سرپرست کمیته علم و تکنولوژی تشکیل شده بود، گزارش داد که تا پیش از عرضه این دارو در سال ۱۹۷۹، پیوند کبد در خوش بینانه ترین ارزیابی ها هم خطرناک بود. او گفت: «برای حدود ۲۰ سال به نظر می رسید هیچ راهی برای خلاصی از این تناقض نباشد. داروهایی که مصرف می شدند از یک طرف در پیشگیری از رد پیوند قابل اعتماد نبودند، و از طرف دیگر بسیار خطر داشتند. اما با سیکلوسپورین درصد بیمارانی که پیوند کبد آنها در سال بحرانی اول دوام می آورد، از حدود ۳۵% به ۶۵ یا۷۰% افزایش یافته است».
دکتر گ. ملویل ویلیامز از دانشگاه جانزها پکینز فایده آن را در پیوند کلیه تأیید کرد: «پژوهشگران چهار مرکز در این کشور در زمینه استفاده از داروی سرکوبگر ایمنی جدید، سیکلوسپورین، تجربه داشته اند، و همه این پژوهشگران همرایند که وقتی برای این دارو اجازه مصرف عمومی صادر شود به احتمال زیاد تمامی اقداماتی که [ برای افزایش دوام پیوند] انجام داده ایم متروک خواهند شد». با استفاده از سیکلوسپورین ۸۰ تا۹۰% کلیدهای پیوند شده از جسد دوام می آوردند، در حالی که بدون مصرف دارو میزان موفقیت تنها در حدود ۵۰% است.
پیوندهای قلب و پیوندهای قلب و ریه نیز با سیکلوسپورین بسیار تسهیل می شوند. همان طور که دکتر نورمن شاموی جراح دانشگاه استانفورد گواهی داد: «از هنگامی که استفاده از سیکلوسپورین را در دسامبر۱۹۸۰ آغاز کردیم، حتی یک مورد هم از رد پیوند قلب که از لحاظ بالینی قابل تشخیص باشد وجود نداشته است».
برای آنکه به چگونگی کشف سیکلوسپورین پی ببرید، باید بدانید که برخی از شرکت های دارویی از کارمندان خود که به تفاط مختلف دنیا سفر می کنند می خواهند نمونه هایی از خاک آن کشورها را با خود بیاورند تا برای یافتن سازواره های ریزی که احتمال تولید آنتی بیوتیک در آنها وجود دارد، مورد آزمایش قرار گیرند. شرکت ساندوز در بال سویس یکی از این گونه شرکتهاست. در سال ۱۹۷۰میکروب شناسی به نام ژان بورل مقداری خاک را که نمایندگان شرکت از ویسکانسین ایالات متحده و از نروژ آورده بودند بررسی می کرد. تحقیقات او نشان داد که خاک هر دو ناحیه دارای دو سویه جدید از قارچ است که تولید ماده ای می کنند که در آب نامحلول است. این ماده که سیکلوسپورینA نام گرفت آثار آنتی بیوتیکی نیرومندی نداشت، اما خاصیت سمّی اش آن قدر ناچیز بود که آزمایش های بیشتری بر آن انجام شد، و بورل در ژانویه ۱۹۷۲ متوجه شد که اثر چشمگیری در سرکوب دستگاه ایمنی دارد. اما چندی از این واقعه نگذشته بود که مدیریت ساندوز تصمیم گرفت تلاش هایشان را در زمینه ایمنی شناسی متوقف کنند و از بورل خواستند تا کار در زمینه سیکلوسپورینA را رها کند.
بورل سرسختانه با این تصمیم گیری مخالفت کرد، و خوشبختانه به او اجازه داده شد پژوهش هایش را در زمینه سیکلوسپورین A ادامه دهد. او دریافت که اثر آن در سرکوب دستگاه ایمنی در تمام گونه های جانوری آزمایش شده مشاهده می شود. اما وقتی سعی کرد آن را در انسان امتحان کند، برای یافتن راهی به منظور جذب آن در بدن دچار اشکال شد، چون دارو در آب نامحلول بود. داوطلبان، آن را به صورت کپسول های ژلاتینی مصرف کردند، اما یا دارویی در جریان خونشان یافت نمی شد، یا بسیار اندک بود. بورل در این مرحله از پژوهش متقاعد شد که مشکل در طرز رساندن دارو به بدن است، و راه حلی برای این مشکل پیدا کرد؛ داوطلب شد شربتی از داروی محلول در الکل تقریباً خالص که در آن مقدار کمی آب و یک عامل تعلیق کننده وجود داشت، بنوشد. به گفته خودش کمی «مست» کرد، اما دو ساعت بعد غلظت داروی فعال در خونش از لحاظ داروشناختی به حد قابل تشخیصی رسید! بعدها معلوم شد که روغن زیتون حامل بهتری برای مصرف خوراکی داروست. در ژوئن ۱۹۷۸، جراحان در انگلستان استفاده ازسیکلوسپورین A را در نخستین بیمارانی که از جسد به آنان کلیه ناسازگار پیوند شده بود یا پیوند مغز استخوان گرفته بودند امتحان کردند. اکنون تلاش چندین ساله ده ها دانشمند بیش از آنچه انتظار می رفت موفقیت آمیز بوده است. سازمان مواد غذایی و دارویی آمریکا اجازه مصرف آن را صادر کرده است، و در حال حاضر در مراکزی که پیوند اعضا صورت می گیرد استفاده عمومی دارد. اما عضوی که قرار است از بدن دهنده پیوند شود باید ظرف ۲۴ ساعت به فرد گیرنده برسد. این محدویت غالباً لازم می کند که عضو در محلّی با عجله بسیار از بدن برداشته شود، به محلی دیگر (معمولاً با هواپیما) انتقال یابد و پس از آنکه بیمار با مصرف سیکلوسپورین A آمادگی پیدا کرد، به بدنش پیوند شود. در حال حاضر نامی که برای سیکلوسپورین A تأیید شده است، سیکلوسپورین تنهاست.
استفاده بالقوه و شگفت آور دیگری که برای سیکلوسپورین وجود دارد درمان بیماری های انگلی است. این دارو شیستوزومها را، یعنی کرم هایی که موجب بیماری گرمسیری شیستوزومیاز می شوند، نابود می کند. دکتر ارنست بوئدینگ از دانشکده پزشکی دانشگاه جانزها پکینز در ابتدا گمان می کرد که شاید این دارو تا حدی علایم بیماری را تخفیف دهد. اما در کمال شگفتی «به طور کاملاً تصادفی متوجه شدیم که اثر [ مستقیمی] بر کرم ها دارد». سیکلوسپورین، انگل مالاریا را نیز مهار می کند. این مطلب نیز در آزمایش هایی که بر موش انجام گرفت، یعنی یکی از معدود جانورانی که به مالاریا حساس است، تصادفاً کشف شد. حتی معلوم شد که در مقابله با سویه های مقاوم به کلروکین مؤثر است ( در دهه ۱۹۴۰ کلروکین بر علیه مالاریا مؤثر بود، اما در طی جنگ ویتنام، سویه های مقاومی از انگل مالاریا مشاهده شدند).
هیچ کس هنوز نمی داند که سیکلوسپورین، چه در جلوگیری از رد پیوند و چه در از بین بردن انگل ها، چگونه عمل می کند. این ماده که ساختار شیمیایی منحصر به فردی دارد، مولکولی حلقه ای شکل است که از ۱۱ جزء اسید آمینه ای تشکیل شده است. یکی از اینها ترکیبی است که از پیش شناخته شده بود، اما به شکل غیرعادی D است؛ اکثر اسیدهای آمینه طبیعی به شکل L (شکل چپ گردان) یافت می شوند ( سرگذشت پاستور و مولکول های راست گردان و چپ گردان در فصل ۱۲ را ببینید). یکی دیگر از اجزای آن ماهیتی کاملاً جدید دارد. این مولکول در آزمایشگاه تولید شده است و شیمیدانان مشغول تهیه مشتقات و انواع مشابه آن هستند تا ببینند چه بخش هایی از ساختار آن برای بروز آثار زیست شناختی اش ضروری اند. هنوز تا این لحظه دارویی که برتر از سیکلوسپورین باشد یافت نشده است.
این کشف نمونه دیگری از بخت یاری است. گرچه شرکت ساندوز در خاک نواحی مختلف جهان در جست و جوی آنتی بیوتیک های جدیدی بود، اما داروهایی کشف کرد که پیوند جراحی اعضایی حیاتی همچون قلب، ریه، کبد و کلیه را دگرگون کرد اگر هم نگوییم که کشفشان مهمتر از کشف آنتی بیوتیکی جدید بود، دست کم با آن چیزی که انتظارش را داشتند بسیار تفاوت داشت.
معرفی مواد موثره گیاهان دارویی...
نوع اول مواد حاصل از سوخت و ساز اولیه { اساسأ ساکارید} یا مواد مورد نیاز و حیاتی، که در همه ی گیاهان سبز با عمل فتوسنتز به وجود می آیند.
نوع دوم مواد حاصل ازسوخت و ساز ثانویه که در اثر جذب ازت توسط گیاه تولید می شوند. این تولیدات ظاهرأ اغلب برای گیاه بدون فایده هستند، ولی بر عکس اثرات درمانی آنها قابل توجه است. منظور از این ترکیبات اسانس های روغنی ( یا اسانس طبیعی )، رزین ها و آلکالوئیدهای مختلف نظیر تریاک است.
عمومأ این مواد در حالت طبیعی به طور خالص یافت نمی شوند و به حالت ترکیب با عناصر دیگری همراهند که به صورت مکمل اثرات آنها را تقویت می کنند. با این حال حتی اگرگیاه دارویی فقط یک ماده فعال داشته باشد باز اثر آن روی بدن انسان مفید تر از همان ماده در حالت به دست آمده از سنتز شیمیایی است.
● مواد موجود در گروههای اصلی :
▪ آلکالوئیدها : ترکیبات پیچیده ی ازت دار بوده و نوع بازی آن ها معمولأ اثرات قوی فیزیولوژیک دارد. ضمنأ آنها اکثرأ سموم گیاهی بسیار موثر و دارای اثرات خاصی نیز هستند.
الکالوئیدها را بر حسب ترکیبات شیمیایی و خصوصأ ساختمان ملکولی آنها در چندین دسته و گروه تقسیم بندی می کنند.
الف) فنیل آلانین : کاپسائیسین در فلفل کلشیسین در ارکیده
ب ) آلکالوئید ایزوکینولئیک : مرفین، اتیل مرفین، کدئین، پاپاورین ، آلکالوئیدهای ایندولیک : ارگومترین، ارگوتامین از زنگ غلات
ج ) آلکالوئیدهای کینولئیک : شاخه برگدار سداب معمولی
د ) آلکالوئیدهای پیریدیک و پیپریدیک : ریسینین در کرچک تری گونلین در شنبلیله کونین(سم خطرناک ) در شوکران کبیر.
ه ) آلکالوئیدهای استروئید : ریشه بنفشه معطر تاج الملوک (آکونیتین به عنوان مثال )
▪ گلوکوزید ها :
از سوخت و ساز ثانویه ی گیاه حاصل و از دو قسمت تشکیل شده اند.
یک قسمت آن مانند گلوکز محتوی قند و در اکثراوقات غیر فعال است و اثر مناسبی روی حلال بودن گلوکوزید و جذب آن حتی انتقال ان از یک عضو به عضو دیگر دارد. اثر درمانی مربوط به قسمت دوم است که به ان اگلیکن { یا اگلوکن } گفته می شود .بر حسب ترکیبات به انواع زیر تقسیم می شود :
۱) تیو گلوکوزیدها : حاوی گوگرد که به طور آلی به آن متصل ( خانواده کلم )
۲) گلوکوزیرهای مشتق از اسید سیانیدریک : که از ترکیبات سیانیدریک متصل به یک قند تشکیل می شود. ( با تاثیر آنزیم آنها تجزیه (( اغلب در دهان انسان )) و به اسید سیانیدریک آزاد که یک نوع سم است تبدیل می شود. ) بادام تلخ – گل آقاطی سیاه – آلو و برگ گیلاس
۳) گلوکوزیدهای آنتراکینونیک : در اکثر موارد پیگمانهای شفافی هستند که به آسانی مورد اشتباه قرار می گیرند – آنها ۶ – ۸ ساعت بعد از جذب اثر ملین دارند ( ساقه زیر زمینی ریوند )
۴) کاردیوگلوکوزیدها ( گلوکوزیدهای دیژیتال ) : مواد بسیار مهمی هستند و به مقدار کمی فعالیت قلب را تنظیم می کند بر حسب ساختمان شیمیایی آنها را به :
کاردنولیدها : گل انگشتانه – موگه و آدونیس و بوفادینول ها ( ریشه هلبور) تقسیم می کنند .
۵) گلوکوزیدهای فنلیک : متعلق به گروه عناصری هستند که اثرات و در بیش تر موارد عطر خاصی نیز دارد. به همین دلیل برخی مواقع آنها را در میان عناصر معطر طبقه بندی می کنند (مشتقات سالیسیلیک موجود در پوست درخت بید، ریش بز، جوانه های صنوبر آربوتین و متیل آربوتین موجود در بوسرول، مورد و خزه ).
▪ ساپونین ها :
در بسیاری از گیاهان دارویی وجود دارند. از نظر علم شیمی به وسیله ی ریشه گلوکوزیدیک (گلوکز،گلکتوز) که متصل به ریشه اگلیکون است مشخص می شوند. خاصیت اصلی فیزیکی آنها کاهش شدید فشار سطحی آب است.
تمام ساپونین ها کف زیادی دارند و از پاک کننده های عالی هستند. انها یک خاصیت دیگر نیزدارند و آن عبارتست از توانایی همولیز کردن گلبولهای قرمز بدین ترتیب است که هموگلوبین موجود در آنها را آزاد می کند و این چیزی است که غیر قابل مصرف بودن برخی از آنها را به علت سمی بودنشان را توجیه می کند.
ساپونین ها مخاط را تحریک می کنند و سبب شل شدن مخاط روده می شوند و همراه با مصرف گیاهی نطیر بنگ سفید – ریشه شیرین بیان و چوبک باعث افزایش ترشحات شش ها و یا به عبارتی خلط آور ( اکسپکتورانت ) می شوند. از آنها به عنوان مسهل و ضد عفونی کننده مجاری ادرار ( برگ درخت زبان گنجشک ، ریشه آنونین خاردار ) نیز استفاده می شود. ریشه معروف جینسینگ که در چین ، کره ، خاوردور و روسیه یافت می شودهم سرشارست از ساپونین .
▪ مواد تلخ :
این مواد تلخ مزه اند و ضمن تحریک اشتها ترشح شیره معده را نبز زیتد می کند. فارماکولوژی این مواد را مواد تلخ موجود در گیاهان ترپنیک می نامند که باعث آزاد سازی آزولن و همچنین گلوکوزیدهایی با ساختمان های مختلف بیوشیمیایی می شوند.
به عنوان مثال اولین گروه شامل عصاره های تلخ افسنتین و باد آورد می شوند.
و گروه دوم که بسیار معمول ترند شامل عصاره گیاهان خانواده جینتیاناسا ، گل گندمیان و غیره می شود .
▪ تانن ها :
این مواد دارای ترکیبات شیمیایی مختلفی هستند، خاصیتی مشترک دارند و آن این است که توانایی انعقاد آلبومین ها، فلزات سنگین و آلکالوئیدها را دارند. آنها در آب محلول هستند و استفاده طبی از آنها اساسأ به خاطر خاصیت قابض بودنشان است. خاصیت انعقاد آلبومین های مخاطی و بافتی ، اثراتی از قبیل کاهش تحریکات و درد و متوقف نمودن خونریزی های کوچک را دارد.
جوشانده و سایر حالات داروهایی که سرشار از تانن هستند، در اکثر مواردبه صورت مصارف خارجی علیه تورم حفره دهانی ، زکام برونشیت ، خونریزی موضعی ، روی سوختگی و ورم حاصل از سرمازدگی ، زخم ، بواسیر و تعرق بیش از حد به کاربرده می شوند.
در مصارف داخلی نیز در موارد زکام معده ای ، اسهال ، عفونت های مثانه و همچنین به عنوان ( آنتی دوت ) پادزهر در هنگام مسمومیت با آلکالوئیدهای گیاهی به کار می روند.
اسید تانیک که از پینه های درخت بلوط ( مازو ) به دست می آید اغلب در داروسازی مورد استفاده بوده و برای تهیه آن از پوست درخت بلوط، برگ گردو، برگ و میوه مورد، برگ تمشک وغیره استفاده می شود.
درمان هپاتیت با طب سوزنی...
طب سوزنی به طور وسیع جهت بالا بردن ایمنی و حصول اثرات به خصوص برای انواع هپاتیت به کار می رود.این روش، مخصوصا در درمان هپاتیت های مزمن و یا ناقلان هپاتیت B به کار می رود.
در درمان هپاتیت از نقاط رفلکس که حساس هستند و یا ندول سفت و سخت در سه منطقه ی رفلکس کبد و کیسه ی صفرا در پشت، قسمت راست شکم و اندام تحتانی انتخاب می شوند. این نقاط معمولاً با نقاط GV۹ و GV۸ و GV۷ و GV۶ وBL۱۸ و BL۱۹ وBL۲۰ و BL۲۱ و BL۲۲ و BL۴۷ و...منطبق می باشند.
سوزن درمانی به تنهائی و یا به همراه موکسا به کار می رود.
قبل از ابداع سوزن یکبار مصرف یا سوزن قابل دور انداختن، سوزنهای طب سوزنی به عنوان یکی از عوامل انتقال ویروس هپاتیت B به دلیل عدم استریلیزاسیون خوب در نظر گرفته می شدند.
با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد سوزن یکبار مصرف این بحث کنار گذاشته شده است.
در یک بررسی اندازه ی مثبت بودن و HBSAg در ۱۵۰۲ نفر که قبلاً طب سوزنی شده بودند ۵/۲% بود و در ۲۵۶۷ نفر که نفر که قبلاَ طب سوزنی نشده بودند نرخ مثبت بودنHBSAg ۸% بود.
این نشان می دهد که طب سوزنی خودش نرخ HBSAg مثبت را می کاهد. شرح این پدیده براین اساس است که طب سوزنی ایمنی بدن را افزایش می دهد.
در یک بررسی Tao et al در دانشگاه NanJing چین طب سوزنی را در درمان ۳۲ بیمار ناقل HBSAg بدون علامت به کار بردند و نقاط ST۳۶،CV۶ ،GV۱۴ را طب سوزنی و موکسا کردند. اثرات کوتاه مدت درمان ۷۰% بود و نرخ منفی شدنHBSAg ۲۵% بود. در حالی که در۳۰ بیمار گروه شاهد نرخ موثر بودن ۳۰% بود و منفی شدن HBSAg ۳۲/۳% بود. اندکسهای دیگر نظیر منفی شدن HBcAg و Anti HBc ، HBV DNA و نیز نرخ مثبت شدن Anti HBe در گروه طب سوزنی بیشتر از گروه شاهد بود.
در ۲۴ مورد با پیگیری یک ساله نرخ موثر بودن ۳۲/۷۲% و نرخ منفی شدن HBSAg ۴۵/۴۵% در گروه طب سوزنی بود.
در حالی که نرخ موثر بودن ۰۸/۲۳% و نرخ منفی شدن در گروه شاهد صفر بود. این نشانگر اثرات مخصوص طب سوزنی در اندکسهای سرولوژیکHBV و اثرات استوار درازمدت آن است.
نتایج تست پوستی HBSAg در ۶۲ مورد از ناقلان ویروس HBSAg در قبل از درمان نشانگر ایمنی سلولی ضعیف بود. بعد از درمان طب سوزنی در گروه طب سوزنی ۹/۵۹% تست پوستی از منفی به مثبت تبدیل گردید یا از مثبت ضعیف به مثبت تبدیل گردید. در گروه شاهد این تبدیل ۵۰% بود. این بررسی بیانگر این است که طب سوزنی باعث افزایش ایمنی سلول اختصاصی نسبت به هپاتیتB می شود.
در یک بررسی در دانشگاه Hunan چین، آقای Chen در ۶۰ مورد ناقل هپاتیت B نتیجه گیری کرده اند که طب سوزنی هم ایمنی سلول و هم ایمنی هومورال را تنظیم می کند و شاهد این نرخ منفی شدن HBSAg، Anti HBc، HBSAg و همانطور نرخ مثبت شدن Anti HBe می باشد.گزارشهای زیادی در مورد تلاشهای کلینیکی طب سوزنی در درمان هپاتیت حاد وجود دارد.
یک بررسی در کالج T.C.M Hebei چین نتایج درمان با طب سوزنی و درمان داروئی مرسوم را در درمان ۲۱۲ مورد هپاتیت حاد ایکتریک مقایسه کرده است . ۱۲۹مورد هپاتیت حاد به طریقه ی طب سوزنی با دستکاری به طریقه دست در نقاط K۱ ,LR۳ و St۳۶ درمان شدند و ۸۳ مورد با E. A در همان نقاط درمان شدند.
۵۰ مورد هم با درمان داروئی مرسوم نظیر گلوکز، ویتامین B و C به عنوان گروه شاهد درمان شدند. علائم بیماری در گروه درمان سریعتر بهبود یافت.
نرخ درمان در دو گروه طب سوزنی بیشتر از گروه شاهد بود.دوره ی زردی در دو گروه طب سوزنی دستی و EA به طور متوسط ۲/۱۴ روز در بزرگسالان ۱/۸ روز در کودکان بود.
SGPT در بزرگسالان در مدت ۱/۸ روز به حد طبیعی رسید و درمیان بچه ها در مدت ۳/۲۱ روز به حد طبیعی رسید. دوره ی زردی (ایکتریک) در گروه شاهد در مدت ۸/۲۷ روز SGPT در مدت متوسط ۳۳ روز به حد طبیعی رسید. در پیگیری ۳ ماهه تا دو سال نرخ درمان کلینیکی در گروه طب سوزنی ۲/۹۴% و در گروه شاهد ۶۸% بود.
Wang et al دربیمارستان بیماریهای عفونی Chengdu چین در درمان ۶۸ مورد هپاتیت ایکتریک عفونی با طب سوزنی در نقاط LR۳ ,ST۳۶ ,BL۱۹ ,BL۱۸ نتایج موفقیت آمیزی کسب کردند. دوره ی زردی ۱۱ روز بود. عملکرد کبد در ۶/۱۷ روز به طور متوسط طبیعی گردید. نتیجه ی درمان کلینیکی ۱/۸۸% بود. گزارش دیگری با به کار بردن طب سوزنی به تنهایی یا تلفیق طب سوزنی و تزریق Vit.B۱ (ویتامین B۱) به داخل نقاط جهت هپاتیت ایکتریک حاد اثرات درمانی ۷/۹۱% بود. اثرات آن سریع ظاهر می شد. علائم و یافته های فیزیکی بیماران در مدت یک هفته به تدریج بهبود یافتند. بعضی از بیماران علائم بهبودی و پیشرفت را بلافاصله و تنها ۳ روز بعد از درمان نشان دادند. نقطه ی مهم در درمان باید نقاط مطلوب طب سوزنی در منطقه ی رفلکس کبد باشد.
Tao et al اظهار داشته اند که آوران از نقطه LR۳ و LR۱۴ و کبد به صورت دو جانبه متقاطع می شوند و در ۲تا۴ سگمان روی هم می افتند. متقاطع شدن دوجانبه و روی هم افتادن نقاط، اساس مورفولوژیک درمان بیماری کبد با سوزن زدن در LR۳ و LR۱۴ می باشد و بیانگر مکانیسم زمینه ای ارتباط بین این نقاط منطقه ای رفلکس کبد و کبد می باشد.
واکسن آنفلوآنزا، فایده و ضرر!
این مطلب توسط انجمن پزشکان عفونی آمریکا نوشته شده است و در مورد فوائد و مضرات واکسن آنفلوآنزا است.مساله مهم این است که واکسن های آنفلوآنزا براساس انواع ویروس های شایع در جهان غرب ساخته می شوند و برای همین تاثیر آنها در کشورهای شرقی مثلاً ایران بسیار کمتر است اما نکات کلی در مورد فوائد و مضرات آن به هر حال مهم است. بهترین راه جلوگیری از ابتلا به آنفلوآنزا تزریق واکسن آنفلوآنزاست. براساس آمار انجمن عفونی آمریکا، هر ساله بین ۵ تا ۲۰ درصد مردم این کشور حداقل یک بار به بیماری آنفلوآنزا دچار می شوند که از این تعداد حدود ۲۰۰ هزار نفر به دلیل این بیماری در بیمارستان بستری می شوند و حدود ۳۵ هزار نفر هم سالانه به علت ابتلا به این بیماری فوت می کنند. این آمار نشان دهنده اهمیت واکسن آنفلوآنزاست. در زیر سوال های شایع مرتبط با این واکسن پاسخ داده شده است.
۱) بهترین زمان تزریق واکسن آنفلوآنزا چه زمانی است؟
از آنجا که ابتلا به بیماری آنفلوآنزا در فاصله ماه های اکتبر تا ماه مه (اواخر مهرماه تا اواخر فروردین ماه) در اوج است بهترین زمان تزریق واکسن در همان ماه اکتبر است. اگرچه می توان در تمام ماه های سرد سال واکسن را تزریق کرد اما به نظر می رسد تزریق واکسن در آغاز فصل سرما بهترین حالت است.
۲) چندگونه واکسن آنفلوآنزا در دسترس است؟
در حال حاضر دو گونه واکسن آنفلوآنزا در دسترس است؛ نوع اول واکسن آنفلوآنزای کلاسیک است. این واکسن شامل ویروس های کشته شده است و در نتیجه بیماری مشابه آنفلوآنزا را رقم نمی زد. این نوع یک نوع تزریقی است. نوع دیگر واکسن آنفلوآنزا از راه بینی است که این نوع را فلومیست می نامند. این نوع شامل ویروس های تضعیف شده آنفلوآنزاست که اغلب باعث بروز بیماری نمی شوند اما در برخی موارد منجر به یک آنفلوآنزا نسبتاً ضعیف می شوند. این نوع از واکسن صرفاً برای افراد بین دو تا ۴۹ سال کاملاً سالم و غیرباردار تجویز می شود.
۳) این واکسن ها چطور مانع بروز آنفلوآنزا می شوند؟
هر دو نوع واکسن ها باعث ترشح آنتی بادی ها (ماده ترشح شده دفاعی بدن که توسط سلول های سیستم دفاعی و ایمنی بدن ترشح می شود) می شود. این آنتی بادی ها باعث جلوگیری از فعالیت ویروس های آنفلوآنزا در بدن می شوند. تزریق واکسن و ترشح آنتی بادی ها در برخی افراد موجب خستگی، ضعف عضلانی و درد در عضلات و اسکلت و حتی تب ضعیف می شود که گاهی با آنفلوآنزا اشتباه گرفته می شود.
هر ساله شایع ترین انواع ویروس آنفلوآنزا شناسایی و براساس توصیه پزشکان واکسن علیه آنها ساخته می شود. اگر تشخیص پزشکان کاملاً درست باشد واکسن های آنفلوآنزای ساخته شده می توانند در افراد زیر ۶۵ سال از بروز ۷۰ درصد تا ۹۰ درصد آنفلوآنزاهای سالانه جلوگیری کنند.
۴) چه کسانی باید این واکسن ها را دریافت کنند؟
برای هر کس که دوست دارد احتمال ابتلایش به آنفلوآنزا کاهش یابد این واکسن مفید خواهد بود اما این واکسن برای افرادی که عوارض آنفلوآنزا در آنها خطرناک است بسیار مفید است و به این گروه ها توصیه شده است که سالانه این واکسن ها را تزریق کنند:
افراد بالای پنجاه سال
افرادی که در مراکز نگهداری افراد سالخورده یا آسایشگاه ها نگهداری می شوند.
افرادی که دچار بیماری های مزمن قلبی یا ریوی هستند (نظیر افراد مبتلا به آسم).
افرادی که دچار بیماری های نقص ایمنی هستند یا داروهای تضعیف سیستم ایمنی مصرف می کنند.
زنانی که طی فصول اوج ابتلای به آنفلوآنزا دوران بارداری خود را می گذرانند.
تمام کودکان بین شش تا ۲۴ ماه سن.
۵) چه کسانی نباید واکسن آنفلوآنزا دریافت کنند؟
براساس اعلام انجمن عفونی آمریکا و سیستم نظارت بر بهداشت این کشور، افراد زیر نباید از واکسن های آنفلوآنزا استفاده کنند:
اشخاصی که سابقه واکنش به نشان دادن واکسن آنفلوآنزا در گذشته دارند.
کسانی که سابقه واکنش آلرژیک به تخم مرغ دارند.
کسانی که سابقه ابتلا به علائم بیماری گلن باره، تا شش هفته بعد از تزریق واکسن آنفلوآنزا دارند (بیماری گلن باره بیماری ای است که در آن بدن علیه برخی سلول های سیستم عصبی وارد عمل می شود و مشکلاتی مثل فلج، عدم کنترل حرکات اعضا و... رخ می دهد).
۶) عوارض واکسن های تزریقی آنفلوآنزا چیست؟
ممکن است افرادی که این واکسن را دریافت می کنند دچار درد در ناحیه تزریق یا تورم آن ناحیه شوند.برخی از افرادی هم که واکسن را دریافت می کنند علائمی شبیه بیماری سرماخوردگی نظیر آبریزش بینی، سردرد، گلودرد، خشکی دهان، سرفه و درد بدن را یک تا دو روز بعد از تزریق از خود نشان می دهند. در افراد معدودی هم ممکن است این علائم با یک تب خفیف همراه شود.مهم ترین نکته این است که فوائد واکسن آنفلوآنزا بسیار بیشتر از عوارض است.
۷) چه کسانی می توانند واکسن آنفلوآنزا از نوع مصرف در داخل بینی را دریافت کنند؟
تنها کسانی که بین دو تا ۴۹ سال دارند و کاملاً سالم هستند می توانند از این نوع واکسن استفاده کنند چرا که این نوع واکسن حاوی ویروس های ضعیف شده اما زنده است و استفاده از آن در نوزادان، افراد مسن، زنان باردار و تمام افرادی که دچار یک بیماری یا ناراحتی جدی هستند توصیه نمی شود.
۸) عوارض جانبی واکسن های استنشاقی آنفلوآنزا چیست؟
عوارض جانبی واکسن های فلومیست که به صورت استنشاقی از راه بینی تجویز می شود عبارت است از: آبریزش بینی، تب و درد عضلانی و گاهی سردرد، تهوع.
نقش آنتی اکسیدان ها در سلامتی بدن
امروزه همه جا از فواید مواد آنتی اکسیدانی، از پیشگیری بیماری های قلبی گرفته تا کاهش آسیب مغز و چشم ها صحبت می شود. آنتی اکسیدان ها جلوی عمل رادیکال های آزاد را که موادی فعال و ویرانگر هستند، می گیرند و آنها را خنثی می کنند.
تولید رادیکال های آزاد، مسئله ای طبیعی است و در طی عمل تنفس به وجود می آید. رادیکال های آزاد تعدادی اتم تک الکترونی هستند و در حین واکنش اکسیژن با بعضی مولکول ها تولید می شوند. اگر بطور ناگهانی تعداد زیادی رادیکال آزاد در بدن تولید شود، باعث می شود یک سری واکنش هایی خاص پشت سر هم شروع شوند.
رادیکال های آزاد با بعضی قسمت های سلول مثل DNA و غشای سلولی واکنش نشان داده و باعث تخریب عمل سلول یا حتی مرگ آنها می شود.
در حالت عادی ، سیستم دفاعی بدن این رادیکال های آزاد را خنثی و بی ضرر می کند. اما عوامل مخرب محیطی مثل اشعه ماوراء بنفش، الکل و آلودگی های محیط باعث می شوند بدن نتواند با این رادیکال های آزاد مبارزه کند. در نتیجه ساختمان و عمل سلول های بدنی توسط رادیکال های آزاد تخریب شده و منجر به بروز پیری زودرس و بیماری هایی مانند سرطان و بیماری قلبی می شوند.
رادیکال های آزاد با بعضی قسمت های سلول مثل DNA و غشای سلولی واکنش نشان داده و باعث تخریب عمل سلول یا حتی مرگ آنها می شود. در این حالت این رادیکال ها برای سلامتی بدن مضرّ و خطرناک هستند.
برای جلوگیری از عمل این اتم ها، بدن باید دارای یک سد دفاعی از آنتی اکسیدان ها باشد. آنتی اکسیدان ها مولکول هایی هستند که جلوی عمل رادیکال های آزاد را گرفته و مانع از تخریب سلول های حیاتی بدن می شوند. جلوگیری از تخریب سلولی باعث جلوگیری از بروز بیماری هایی مانند سرطان ، بیماری قلبی – عروقی ، پیرشدن پوست و ... می شود.
مصرف بیشتر آنتی اکسیدان ها زمینه ای را فراهم می کنند که بدن به راحتی رادیکال های آزاد مضر را از بین ببرد. در تصویر بالا اشکال مثلثی شکل قرمز رادیکال های آزاد را نشان می دهند که به سلول های بدن حمله می کنند و دایره های های سبز و آبی و نارنجی ویتامین های آنتی اکسیدان ها هستند که مانند یک سد از بدن در برابر رادیکال های آزاد محافظت می کنند.
آنتی اکسیدان ها مولکول هایی هستند که جلوی عمل رادیکال های آزاد را گرفته و مانع از تخریب سلول های حیاتی بدن می شوند.
بیشتر از ۴۰۰۰ ترکیب آنتی اکسیدانی در غذاها وجود دارند. ولی بیش از همه ویتامین های E و C و بتاکاروتن و نیز ماده معدنی سلنیم مهم هستند.
بیشتر افراد تصور می کنند منظور از دریافت آنتی اکسیدان بیشتر، مصرف مکمل ها است. اما باید بدانید که فقط مکمل های خوراکی آنتی اکسیدان ندارند ، بلکه میوه ها، سبزی ها و غلات سبوس دار دارای آنتی اکسیدان بیشتری هستند. چرا؟
زیرا این غذاها غیر از آنتی اکسیدان خاص ( مثلاً ویتامین C ) دارای موادمغذی و آنتی اکسیدان های دیگری نیز هستند ، بنابراین بهتر از مکمل ها از بدن شما محافظت می کنند. شما باید این آنتی اکسیدان ها را به مقدار کافی و به شکل صحیح دریافت کنید.
● بهترین منابع غذایی آنتی اکسیدان ها
اگر چه سیستم های آنزیمی متعددی برای خنثی کردن رادیکال های آزاد در بدن وجود دارد، ولی آنتی اکسیدان های اصلی ویتامین های E، C و بتاکاروتن هستند. سلنیم نیز بعنوان یک ماده ی معدنی نقش آنتی اکسیدانی مهمی دارد. بدن قادر به تولید این ویتامین ها و ماده ی معدنی نیست ، بنابراین بایستی از طریق غذا آنها را دریافت کرد.
۱) ویتامین C: نام دیگر این ویتامین، اسید اسکوربیک است که محلول در آب است و در تمامی مایعات بدن وجود دارد، به همین دلیل یکی از اولین خطوط دفاعی بدن است. ولی نمی تواند در بدن ذخیره شود، بنابراین باید به طور منظم و پیوسته میوه و سبزی مصرف کرد. نیاز روزانه آن ۶۰ میلی گرم است. دریافت ویتامین C به مقدار بیش از ۲۰۰۰ میلی گرم در روز در بعضی افراد، اثرات جانبی مضری مثل ایجاد سنگ کلیه ، تهوع و اسهال دارد.
مهم ترین منابع آن عبارتتد از : مرکبات، فلفل سبز،
کلم بروکلی ، سبزیجات برگی شکل سبز، کیوی ، کلم ، طالبی ، توت فرنگی ، اسفناج و سیب زمینی .
۲) ویتامین E : ویتامینی محلول در چربی است که همراه با چربی ها در کبد و سایر بافت های بدن ذخیره می شود. ویتامین E اثرات مهمی در بدن دارد مثل تأخیر در پیری سلول ها و درمان آفتاب سوختگی . نیاز روزانه آن در مردان ۱۵ واحد بین المللی و در زنان ۱۲ واحد بین المللی است.
منابع غذایی مهم ویتامین E : روغن های گیاهی ، جوانه گندم ،
آجیل ، دانه ها ، غلات سبوس دار، سبزیجات برگی شکل سبز.
۳) بتاکاروتن : پیش ساز ویتامین A است که در بدن تبدیل به ویتامین A می شود . بررسی بیش از ۶۰۰ کاروتنوئید مختلف نشان داده است که بتاکاروتن ( یکی از کاروتنوئیدهای مهم ) سبزی ها و میوه های سبز، زرد و نارنجی را از تخریب ناشی از اشعه خورشید حفظ می کند.
بنابراین تصور می شود چنین اثری را نیز در بدن داشته باشد. مقدار معینی برای دریافت آن وجود ندارد.
هویج ، کدو حلوایی ، کلم بروکلی، سیب زمینی شیرین،اسفناج، گوجه فرنگی ، انواع کلم مثل کلم بروکلی ، طالبی ، هلو و زردآلو منابع غنی بتاکاروتن هستند.
▪ نکته :
ویتامین A نقش آنتی اکسیدانی ندارد و دریافت مقادیر بالای آن برای بدن مسمومیت زا و خطرناک است.
۴) سلنیم : این ماده معدنی مانع تخریب سلول های بدن توسط مواد اکسیژن دار می شود، بنابراین از بروز سرطان جلوگیری می کند. بهتر است سلنیم لازم را از طریق مواد غذایی دریافت کنید، زیرا دریافت مقادیر بالای سلنیم از طریق مکمل ها برای بدن، سمی و خطرناک است.
▪ بهترین منابع غذایی شامل :
ماهی ، گوشت قرمز، غلات، حبوبات ، تخم مرغ ، مرغ و سیر است. سبزی هایی که در خاک های غنی از سلنیم، رشد می کنند، نیز منبع خوبی از سلنیم هستند.
● آیا آنتی اکسیدان ها از سرطان و بیماری های قلبی پیشگیری می کنند؟
بررسی ها نشان داده افرادی که روزانه مقادیر زیادی میوه و سبزی مصرف می کنند ، کمتر دچار
سرطان می شوند. این موضوع نشان می دهد برنامه غذایی آنها موادی دارد که از بدنشان در برابر سرطان محافظت می کنند که احتمالاً این مواد همان " آنتی اکسیدان ها " هستند. مطالعات ثابت کرده که دریافت آنتی اکسیدان ها بصورت مکمل های خوراکی خطر بروز سرطان را کاهش می دهد. البته یک بررسی نشان داد مردان سیگاری که آنتی اکسیدان مصرف کرده بودند ، بیشتر از مردان غیرسیگاری دچار سرطان ریه شده بودند. هر چند که دقیقاً مشخص نیست که آیا این مسئله در اثر مصرف آنتی اکسیدان ها بوده یا خیر، ولی نشان می دهد که حتی آنتی اکسیدان ها هم تحت شرایط خاصی برای سلامتی بدن مضر هستند.
بهترین توصیه ی ما به شما این است که روزانه ۵ واحد سبزی و ۴ واحد میوه مصرف کنید.
آنتی اکسیدان ها فرآیند پیر شدن سلول های بدن ( پیری پوست ) را کند می سازند و از سکته و بیماری های قلبی پیشگیری می کنند. بهترین توصیه ی ما به شما این است که روزانه ۵ واحد سبزی و ۴ واحد میوه مصرف کنید.
هر واحد سبزی معادل یک لیوان سبزی خام یا نصف لیوان سبزی پخته است. یک واحد میوه معادل یک عدد میوه متوسط یا نصف لیوان کمپوت میوه یا آبمیوه است.
نارگیل، رمز رهایی از خستگی!
نارگیل به علت داشتن خواص متعدد، از سال ها قبل مورد توجه متخصصان قرار گرفته و از آن در تهیه داروهای مختلف استفاده می شود.
● مرطوب کننده طبیعی
گوشت میوه نارگیل دارای آنزیم های مختلف مانند انورتین، اکسیداز و کاتالاز و اسید آمینه های متعدد مانند هیستیدین، آرژینین، لیزین، تریپتوفان، لوسین و آلانین است. در هر صدگرم از گوشت تازه نارگیل، ۳۵۰ کالری انرژی، ۵۰ میلی لیتر آب، پنج گرم پروتئین، ۳۵ گرم چربی، ۱۲ میلی گرم کلسیم، ۲۵۰ میلی گرم پتاسیم، ۲۵ میلی گرم سدیم، ۹۵ میلی گرم فسفر و هشت میلی گرم آهن موجود است. وجود ویتامین های ب،۱ ب،۲ ب۳ و ث، آهن، فسفر، کلسیم و پروتئین در شیر نارگیل ، آن را به یک غذای کامل تبدیل کرده است که با شیر برابری می کند.
گوشت سفید نارگیل از نظر طب سنتی ایران، گرم و خشک بوده و شیر آن گرم و مرطوب است.
ریشه این درخت در گذشته برای درمان تب استفاده می شده و ادرار آور است.
در گذشته، شیر نارگیل را با برگ سنا مخلوط و پزشکان از آن برای رفع سنگ کلیه استفاده می کردند. خوشبو کننده دهان، برطرف کننده درد مثانه و ضعف کبد از دیگر خواص دارویی این میوه است. همچنین شیر نارگیل برای معالجه ورم ناشی از تجمع آب اضافی در بدن استفاده می شود. تقویت حافظه، درمان کمر درد و معالجه بیماری های پوستی از خواص روغن نارگیل بوده که از تقطیر گوشت سفید آن به دست می آید. همچنین روغن نارگیل بهترین مرطوب کننده طبیعی برای پوست محسوب می شود و امروز در صنایع آرایشی و بهداشتی از این ماده در ساخت محصولات آرایشی و بهداشتی استفاده می شود. فواید روغن نارگیل برای پوست، تقریباً مشابه با روغن معدنی بوده، با این تفاوت که بر خلاف روغن معدنی، هیچ گونه عارضه جانبی برای پوست نخواهد داشت. در نتیجه روغن نارگیل، بهترین روش برای پیشگیری از خشکی و پوسته پوسته شدن پوست است.
روغن نارگیل از بهترین مواد مغذی برای تغذیه موهاست. ماساژ مداوم سر با روغن نارگیل، شوره سر را از بین می برد، حتی اگر پوست سر خشک و حساس باشد.
اگر برای حفظ رطوبت پوست خود، به دنبال انواع محصولات آرایشی هستید، بهترین ماده طبیعی موجود در فراورده های آرایشی برای سلامت پوست، روغن نارگیل است. میوه نارگیل نیز تأثیرات فراوانی بر پوست دارد و مصرف آن از طریق خوراکی نیز رطوبت و شادابی پوست را تأمین می کند و صرفاً نیازی به استعمال پوستی روغن آن نیست. در عین حال اسیدیته روغن نارگیل نیز برای تعادل PH پوست مناسب است و مانع از چربی زیاد یا خشکی بیش از حد پوست می شود. در عین حال بررسی ها نشان می دهد استفاده از این روغن باعث لایه برداری طبیعی سلول های مرده پوست شده و مانند یک کرم ضد آفتاب طبیعی نیز عمل می کند. دکتر شمس علی رضازاده / رئیس پژوهشکده گیاهان دارویی
خواص گیاهان از زمان های گذشته مورد توجه بوده و از این خواص در درمان بیماری های مختلف استفاده شده است. نارگیل یکی از میوه هایی است که همواره مورد توجه بوده و مصارف دارویی و بهداشتی زیادی برای آن شناخته شده است. امروز نیز در ساخت انواع محصولات آرایشی و بهداشتی و درمان بیماری های مختلف به کار می رود. پزشکان از خواص موجود در برگ، ریشه و میوه درخت نارگیل برای درمان بیماری هایی مانند برونشیت، دل درد، سوختگی، سرماخوردگی، یبوست، سرفه، سنگ کلیه، صفرا، تب، آنفلوآنزا، زخم و درد معده، اسهال خونی و کچلی استفاده کرده اند.امروز میوه نارگیل غذای اصلی مردم بسیاری از کشورهاست و بسیاری از کشورها مانند مالزی، فیلیپین، اندونزی، هند و مکزیک این میوه را به اقصی نقاط جهان صادر کرده و از آن در صنایع مختلف دارویی، بهداشتی، آرایشی و غذایی استفاده کنند.
● خواص نارگیل
میوه گیاه نارگیل شامل گوشت و شیره آن حاوی ۱۵ /۳ گرم کربوهیدرات، ۶ /۲۳ گرم قند و ۹ گرم فیبر است. این میوه حاوی مقادیر زیادی پروتئین، ویتامین، مواد معدنی و اسید آمینه های ضروری برای بدن است.
تیامین، ریبو فلاوین، تیاسین، نپتوتنیک اسید (ویتامین ب ۵)، ویتامین ث، کلسیم، آهن، منیزیم، فسفر، پتاسیم و روی از مواد مغذی تشکیل دهنده این میوه است.
▪ نارگیل و مو
روغن نارگیل، یکی از بهترین مواد طبیعی برای حفظ سلامتی و شادابی مو است.این روغن یکی از بهترین مواد برطرف کننده شوره سر است. در گذشته از روغن نارگیل برای از بین بردن شپش سر استفاده می کردند. از خواص دیگر روغن نارگیل، درمان موهای آسیب دیده و خشک است. پروتئین موجود در این روغن برای سلامت مو مورد نیاز است و به رشد سریع تر موها کمک می کند.از روغن نارگیل در ساخت انواع شامپوها و نرم کننده ها در صنایع آرایشی بهداشتی استفاده می شود.
▪ استرس
مصرف روزانه شیره نارگیل، انرژی زا بوده و در درمان خستگی های مفرط و استرس مؤثر است. تحقیقات نشان می دهد ماساژ کف سر با روغن نارگیل باعث رفع استرس و خستگی روزانه می شود.
▪ پوست
درمان اگزما، خارش های پوستی، حساسیت و آماس پوستی از جمله خواص روغن نارگیل است. این روغن بهترین مرطوب کننده طبیعی محسوب می شود و در ساخت انواع کرم های آرایشی مانند ضدآفتاب، کرم های ضدچروک و ضدپیری مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیقات نشان می دهد در روغن نارگیل، ترکیباتی وجود دارد که پوست را از ابتلا به پیری زودرس، شل شدن و افتادگی محافظت می کند. این روغن مناسب ترین مرطوب کننده برای انواع پوست، بویژه پوست های خشک به شمار می آید و در مقایسه با کرم های شیمیایی ضرر کمتری دارد.
▪ قلب
محققان تصور می کردند به علت وجود اسیدهای چرب اشباع شده در نارگیل مصرف آن احتمال ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش می دهد اما امروز ثابت شده است اسیدهای چرب اشباع شده در روغن نارگیل نه تنها حملات قلبی را افزایش نمی دهد بلکه در کاهش میزان کلسترول بد (LDL) و کنترل میزان چربی خون مؤثر بوده و در پیشگیری از ابتلا به تصلب شرائین و سکته های قلبی مفید شناخته شده است.
▪ کنترل وزن
مصرف روزانه نارگیل از اضافه وزن جلوگیری می کند. این ماده غذایی مقوی، به راحتی قابل هضم است و باعث سوختن سریع تر کالری های مصرفی می شود. مطابق با تحقیقات، افرادی که در مناطق گرمسیری زندگی می کنند و مصرف نارگیل در رژیم غذایی روزانه آنها قرار دارد، از تناسب اندام برخوردار هستند.
▪ سیستم ایمنی
روغن نارگیل حاوی اسید های ضروری برای سلامتی بدن افراد است. لوریک اسید، کاپریک اسید و کاپرپیلیک اسید از اسید های ضروری و مورد نیاز بدن است که در روغن نارگیل وجود دارد. لوریک اسید در بدن انسان به مونولورین تبدیل می شود. مونولورین، ترکیب شیمیایی است که وظیفه آن مقابله با انواع میکرب ها بوده و قدرت دفاعی بدن را افزایش می دهد.
نوزادان، اسید لوریک مورد نیاز را از شیر مادر به دست می آورند. مقدار مورد نیاز اسید لوریک برای سلامتی بدن در نوزادان۰ /۳ تا یک گرم به ازای هر کیلوگرم وزن نوزاد بوده و در سایر افراد این میزان به ۱۰ گرم افزایش می یابد.استفاده از روغن نارگیل باعث تشکیل لایه ای شیمیایی می شود که این لایه مانع از عبور گرد و غبار، باکتری، ویروس و قارچ به داخل بدن می شود. همچنین از شیره نارگیل در درمان انواع بیماری های عفونی و ویروسی مانند تب خال، ذات الریه، بیماری های دستگاه تنفسی، عفونت های قارچی، هپاتیت و آنفلوآنزا استفاده می شود.
▪ کبد و دیابت
تری گلیسیریدهای زنجیره ای و اسیدهای چرب موجود در روغن نارگیل، از ابتلا به بیماری های کبدی و کیسه صفرا جلوگیری کرده و در دفع سنگ کلیه مؤثر است. همچنین مصرف روغن نارگیل در کنترل میزان قند خون مؤثر بوده و باعث ترشح انسولین می شود.
▪ استخوان
روغن نارگیل حاوی مقادیر فراوانی از مواد معدنی و ویتامین های ضروری برای سلامت بدن بوده و از طرف دیگر دارای ترکیباتی است که در افزایش جذب این مواد در بدن نقش مهمی ایفا می کند. از این رو، مصرف روزانه این میوه به زنان میانسال برای پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان توصیه می شود. پیشگیری از پوسیدگی دندان ها، حفظ و استحکام استخوان ها و دندان ها از خواص دیگر این میوه مغذی است.نارگیل از گیاهان قابل کاشت در نواحی گرمسیری است که قدمت آن به بیش از سه هزار سال قبل می رسد. این گیاه برای نخستین بار در نواحی جنوب آسیا کشف شد و امروز در اکثر نواحی استوایی و گرمسیری جهان کشت می شود. طول این درخت به ۳۰ متر می رسد و برگ های آن پهن و ضخیم است.
روغن نارگیل در کشورهای پیشرفته، مصارف خوراکی داشته و پس از بوزدایی در کارخانجات صنایع غذایی از آن استفاده می شود.
تاثیر داروهای ضدتشنج بر داروهای ضدبارداری خوراکی
از داروهای ضدتشنج بیشتر برای مشکلاتی مانند سردردهای میگرنی، نشانگان های درد مزمن و اختلال دوقطبی استفاده می شود. در صورتی که داروهای ضدتشنج تاثیر مخربی بر اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی داشته باشند، احتمال شکست در پیشگیری از بارداری افزایش خواهد یافت زیرا بیشتر زنانی که تحت درمان با داروهای ضدتشنج قرار دارند به طور همزمان از داروهای ضدبارداری خوراکی استفاده می کنند...
● آیا داروهای ضدتشنج بر داروهای ضدبارداری خوراکی تاثیر می گذارند؟
▪ پاسخ مبتنی بر شواهد
تاکنون مطالعه ای یافت نشده است که به سنجش یا حتی برآورد افزایش میزان بارداری زنانی که از داروهای ضدتشنج استفاده می کنند، پرداخته باشد. تاثیر داروهای ضدتشنج بر القای ایزوآنزیم کبدی سیتوکروم P۴۵۰ (CYP۴۵۰) و در نتیجه کاهش سطح هورمون های جنسی در زنانی که داروهای ضدبارداری خوراکی مصرف می کنند، تاثیری شناخته شده است. این فرآیند می تواند موجب کاهش احتمالی اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی و در نتیجه افزایش احتمال بارداری های ناخواسته شود (سطح شواهد C، مبتنی بر مطالعات همگروهی کوچک). داروهای ضدتشنجی که باعث القای این ایزوآنزیم کبدی نمی شوند ظاهرا تاثیر مخربی بر اثر بخشی داروهای ضدبارداری خوراکی ندارند (سطح شواهد C، مبتنی بر مطالعات همگروهی و کارآزمایی های تصادفی شده شاهددار کوچک).
▪ خلاصه شواهد
از داروهای ضدتشنج بیشتر برای مشکلاتی مانند سردردهای میگرنی، نشانگان های درد مزمن و اختلال دوقطبی استفاده می شود. در صورتی که داروهای ضدتشنج تاثیر مخربی بر اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی داشته باشند، احتمال شکست در پیشگیری از بارداری افزایش خواهد یافت زیرا بیشتر زنانی که تحت درمان با داروهای ضدتشنج قرار دارند به طور همزمان از داروهای ضدبارداری خوراکی استفاده می کنند. داروهای ضدتشنجی که بر ایزوآنزیم کبدی CYP۴۵۰ اثر القایی دارند (یا اصطلاحا داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم)، باعث تسریع در روند تبدیل استروژن و پروژسترون به متابولیت های غیرفعال آنها می شوند و از این رو کاهش غلظت سرمی هورمون های موجود در داروهای ضدبارداری خوراکی را به دنبال دارند. برخی داروهای ضدتشنج می توانند با افزایش غلظت گلوبولین اتصال یابنده به هورمون های جنسی، با کاهش زیست فراهمی ترکیبات فعال داروهای ضدبارداری خوراکی باعث تغییر در اثربخشی آنها شوند. مطالعات موجود تاکنون به بررسی میزان باردار شدن بیماران نپرداخته اند و در عوض سطوح خونی هورمون ها یا الگوی خونریزی در بیماران را مورد ارزیابی قرار داده اند.
▪ داروهای ضدتشنج القا کننده آنزیم
فنوباربیتال یک دارو ضدتشنج القا کننده آنزیم است که با داروهای ضدبارداری خوراکی تداخل دارد و موجب کاهش سطح هورمون های جنسی و نامنظمی در خونریزی قاعدگی می شود. خونریزی در میانه چرخه قاعدگی نشان دهنده کمبود استروژن و احتمال شکست در پیشگیری از بارداری است و به نظر می رسد نشان دهنده کاهش اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی باشد. فنی تویین (دیلانتین) نیز موجب کاهش سطوح هورمون های سرم می شود و امکان خونریزی بین چرخه های قاعدگی را پدید می آورد. کاربامازپین، فلبامات، اکسی کاربازپین و توپیرامات نیز وضعیت مشابهی ایجاد می کنند.
▪ داروهای ضدتشنج غیرالقا کننده آنزیم
والپروییک اسید تداخل شناخته شده ای با داروهای ضدبارداری خوراکی ندارد. در یک مطالعه مشاهده ای در ۴ نفر از ۶ زنی که تحت درمان با والپروییک اسید بوده اند حتی افزایش سطح هورمون های جنسی مشاهده شده است. بنزودیازپین ها، گاباپنتین، لاموتریژین، لوتیراستام (levetiracetam) ، تیاگابین و زونیسامید (zonisamide) نیز جزو دسته داروهای ضدتشنج غیرالقا کننده آنزیم هستند که به نظر نمی رسد با داروهای ضدبارداری خوراکی تداخل داشته باشند. مطالعات مدون درباره تداخلات احتمالی بین داروهای ضدبارداری خوراکی و اتوسوکسیماید تاکنون انجام نپذیرفته اند، با این حال با توجه به اینکه اتوسوکسیماید تاثیر شناخته شده ای دال بر القای آنزیم های کبدی ندارد این تداخل بعید به نظر می رسد. در جدول یک داروهای ضدتشنج القاکننده و غیرالقا کننده آنزیم فهرست شده اند.
● توصیه های ارایه شده
کالج متخصصان زنان و مامایی آمریکا(۱)(ACOG) معتقد است که با وجود فقدان داده های منتشر شده، استفاده از داروهای ضدبارداری خوراکی حاوی ۳۵ ۳۰ میکروگرم استروژن به جای انواع ۲۵ ۲۰ میکروگرمی در زنان مصرف کننده داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم، اقدامی منطقی است.این کالج همچنین توصیه می کند که زنان تحت درمان با داروهای ضدتشنج القا کننده آنزیم علاوه بر داروهای ضدباداری خوراکی از کاندوم نیز استفاده کنند یا برای پیشگیری از بارداری از ابزارهای داخل رحمی پیشگیری (IUD) کمک بگیرند. آکادمی نورولوژی آمریکا(۲)(AAN) نیز در بیانیه اجماعی خود استفاده از فرمولارسیون های حاوی حداقل ۵۰ میکروگرم استروژن را در زنان مصرف کننده داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم توصیه کرده است. این آکادمی همچنان عنوان داشته است که اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی در زنان استفاده کننده از داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم همچنان بیشتر از روش های مکانیکی است. سازمان جهانی بهداشت (WHO) معتقد است که نباید از قرص های ترکیبی ضدبارداری خوراکی یا قرص های صرفا پروژسترونی در زنان تحت درمان با داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم استفاده کرد مگر اینکه روش پیشگیری بهتری برای بیمار در دسترس یا مناسب نباشد. با این حال استفاده از مدروکسی پروژسترون (Depo Provera) همچنان یک روش توصیه شده محسوب می شود.
▪ اظهارنظر بالینی
در حیطه فعالیت پزشکان خانواده، تعداد قابل توجهی از زنان دیده می شوند که به علت اختلالات تشنجی، میگرن، انواع اختلالات خلقی و درد مزمن از داروهای ضدتشنج استفاده می کنند. از آنجایی که تصور می شود برخی داروهای ضدتشنج موجب شکست روش های ضدبارداری خوراکی شوند، آگاه کردن بیماران از احتمال باردار شدن در این شرایط اقدامی منطقی به نظر می رسد. با وجود فقدان داده ها درباره پیامد باردار شدن، استفاده از داروهای ضدتشنج در زنان باردار بدون خطر نیست. داروهای ضدتشنج قدیمی تر خواص تراتوژن شناخته شده ای دارند و درباره داروهای ضدتشنج جدیدتر نیز اطلاعات کافی درباره بارداری در انسان وجود ندارد. در تمام زنان باروری که تحت درمان با داروهای ضدتشنج قرار دارند، حتی درصورت عدم استفاده از داروهای ضدبارداری خوراکی باید درباره احتمال نقایص جنینی مشاوره شود و برای پیشگیری از نقایص لوله عصبی از مکمل فولات استفاده شود. به علاوه مکتوب کردن اطلاعات ارایه شده به بیمار نیز توصیه می شود.
ترک اعتیاد به الکل در سه سوت
الکلیسم، بیماری مزمنی است که در صورت درمان نشدن، می تواند تهدید کننده حیات باشد و در صورتی که درمان نشده باقی بماند، مانند امراض کشنده مزمنی چون دیابت، فشارخون بالا و آسم، عوارض متعددی را ایجاد کرده و فرد را تا پایان عمر گرفتار می کند...
علایم غیراختصاصی الکلیسم عبارت اند از: بی خوابی، افسردگی، اضطراب، مشکلات گوارشی، اختلالات عملکرد جنسی، تشدید نشانگان پیش از قاعدگی و افزایش فشارخون پورت. با وجود شیوع به مراتب کمتر الکلیسم در کشورهای شرقی، هر عضو از جامعه درمانی کشور، باید سابقه مصرف الکل را در مورد بیماران تصادفی، مبتلایان به اختلالات خوردن، افسردگی، اختلالات اضطرابی و تجاوزات جنسی و جسمی به طور دقیق بررسی کند.
● عوامل مستعدکننده
اضطراب، عاملی مستعد کننده برای اعتیاد به الکل است؛ در واقع فرد بیمار از این ماده برای تطبیق دادن خود با شرایط اضطراب زا استفاده می کند. سابقه هرگونه سوء استفاده جسمی ، جنسی و روانی، فاکتورهای مستعدکننده دیگر است.
هر چند که زنان مصرف الکل را در دوزاژ کمتری در مقایسه با مردان شروع می کنند، فاصله نوشیدن نخستین دوز الکل و اعتیاد به الکل در آنان کوتاه تر از مردان است و بیشتر از مردان از عوارض جسمی و روانی الکلیسم رنج می برند. مرگ ناشی از الکلسیم در زنان، به وقوع عوارضی مانند بیماری های قلبی و کبدی، خودکشی و تصادفات مرتبط است. حتی در صورتی که زنان دوز کمتری از الکل را مصرف کرده باشند و طول مدت ابتلا به الکلیسم در آنان کوتاه تر باشد، میزان تخریب ارگان ها در آنها بیشتر است. فارماکوکینتیک الکل نیز در زنان و مردان متفاوت است. در صورت مصرف دوز یکسانی از الکل در مردان و زنان، غلظت خونی بالاتری در زنان مشاهده خواهد شد؛ در نتیجه، زنان به مسمومیت به الکل مستعدترند.
● بیماری های همراه
در نتیجه الکلیسم، ابتلا به بیماری هایی مانند مشکلات قلبی عروقی، مغزی، کبدی، ضعف عضلانی، بیماری های استخوانی، فشارخون بالا، سکته مغزی، سرطان و اختلالات متابولیک افزایش می یابد. آسیب کبدی ناشی از الکلیسم نیز در هر دو جنس شایع است، اما آسیب کبدی در زنان زودتر و به دنبال مصرف دوز کمتری از اتانول ایجاد می شود.
هر دو گروه مردان و زنان مبتلا به الکلیسم، بیشتر از افراد عادی جامعه در معرض خطر شکستگی های استخوانی هستند. الکل اثر مستقیم بر استخوان و سلول های استخوانی و اثر غیرمستقیم بر دستگاه آندوکرین بدن دارد و موجب تحلیل عضلانی می شود که میزان آن وابسته به دوز است. خوشبختانه آتروفی عضلانی ناشی از مصرف الکل مانند آتروفی مغزی ناشی از آن، پس از قطع مصرف برگشت پذیر است.
مصرف الکل خطر ابتلا به انواع گوناگون سرطان را افزایش می دهد، از جمله سرطان های دستگاه گوارش، سر و گردن و سرطان پستان. شیوع سرطان پستان در زنان الکلی، ۴۰ درصد بیشتر از زنان عادی جامعه است، به طوریکه این خطر به ازای هر ۱۰ گرم افزایش میزان الکل مصرفی روزانه، تا ۹ درصد افزایش می یابد.
● دارودرمانی الکلیسم
هنوز هم برخی متخصصان بر این عقیده اند که الکلیسم یک اختلال شخصیتی است و نه یک بیماری قابل درمان. به هر حال در کنار دارودرمانی برای این بیماران، روان درمانی و رفتاردرمانی باید وجود داشته باشد.
داروهایی برای درمان مرحله حاد نشانگان محرومیت و نیز برای درمان نگهدارنده پیشنهاد می شوند. مرحله حاد نشانگان محرومیت علایم متعددی دارد که البته همگی این علایم در همه بیماران ظاهر نمی شوند. اختلالات هشیاری، مشکلات شناختی، اختلالات ادراک در مدت زمان کوتاه، افزایش شدید دمای بدن، فشارخون بالا، تاکی کاردی، تعریق فراوان و تهوع از جمله این علایم هستند. این علایم ممکن است طی محرومیت از مصرف الکل یا کمی دیرتر مشاهده شوند.
نخستین دارویی که به عنوان خط اول درمان نشانگان محرومیت معرفی شده، آرام بخش های خواب آور بویژه بنزودیازپین ها هستند. زنان به بنزودیازپین ها بیشتر پاسخ می دهند، در نتیجه ممکن است دوزاژ دارویی کمتری نیاز داشته باشند. در کل، برای درمان علایم نشانگان محرومیت در مقایسه با اختلالات اضطرابی، دوز بالاتری از بنزودیازپین مورد نیاز است. نارکولپتیک ها ( هالوپریدول، کلوپرومازین، پرومازین) ممکن است در ترکیب درمانی با بنزودیازپین ها مفید واقع شوند. آگونیست های آدرنرژیک مانند کلونیدین نیز همراه با داروهای مذکور به خصوص در کنترل فشارخون بالا و تاکی کاردی مفیدند.
از سوی اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا، سه دارو به عنوان درمان اصلی و نگهدارنده الکلیسم پیشنهاد شده اند: دی سولفیرام، نالترکسون و آکامپروسات.
دی سولفیرام داروی چندان محبوبی نیست و کسانی که دی سولفیرام مصرف می کنند، حتی اگر مقدار بسیار کمی الکل بنوشند، دچار واکنش های بسیار ناخوشایندی می شوند. در واقع، تداوم پرهیز از الکل تنها پس از بروز عوارض ناخوشایند به دنبال مصرف دوباره آن حاصل می شود. عوارض ناخواسته شامل ضعف و طعم فلزی دهان است، اما ممکن است مشکلات جدی تری مانند افزایش میزان آنزیم های کبدی یا مسمومیت کبدی، افسردگی و مشکلات روانی به دنبال داشته باشد.
نالترکسون، دارویی است که میزان تمایل به الکل را کاهش می دهد. هم چنین احتمال عود بیماری را کم می کند؛ هرچند مصرف آن با بروز عوارضی مانند تهوع، دل پیچه، اشک ریزش، بی قراری، درد استخوان یا مفصل و میالژی همراه است. از آنجا که احتمال دارد مصرف نالترکسون موجب آسیب سلول های کبدی شود، تجویز آن در مبتلایان به هپاتیت حاد و نارسایی کبدی ممنوع است. برخلاف انتظار، مصرف شکل تزریقی نالترکسون با بروز همان اثرات ناخواسته و حتی شدیدتر از شکل خوراکی همراه است.
آکامپروسات در بیماران مبتلا به الکلیسم با اختلال اضطرابی، بدون سابقه خانوادگی و سن شروع بالای بیماری ، گزینه بهتری است. آکامپروسات تمایل به مصرف الکل را کاهش داده، توانایی مغزی را بهبود می بخشد. شایع ترین عوارض ناشی از مصرف آکامپروسات عبارت اند از: اسهال، عصبی شدن و ضعف.
به هر حال با وجود این که سه داروی مذکور در درمان الکلیسم موثر شناخته شده اند، نباید برای برطرف کردن مشکلات رفتاری ناشی از این بیماری، داروهای روان پزشکی را فراموش کرد. ترکیب این داروها با داروهای روان پزشکی تا ۲۰ درصد احتمال ترک دایم الکل را در این بیماران افزایش می دهد.
آیا تجویز تجربی کورتون برای بیماران مناسب است؟
● بیمار الف؛ بخش اول: آقای ۵۵ ساله مهاجری، بدون سابقه قبلی، به دلیل تنگی نفس (که از سه روز پیش شروع شده) و سرفه بدون خلط به اورژانس مراجعه می کند. در معاینه فیزیکی، تاکی پنه، کرپیتاسیون در هر دو قاعده ریه و ویز منتشر در پایان بازده مشهود است. بیمار با شک به پنومونی اکتسابی از جامعه (CAP) تحت درمان با سفالوسپورین و یک ماکرولید قرار می گیرد. به دلیل ویزینگ منتشر در معاینه، گلوکوکورتیکویید داخل وریدی هم تجویز می شود....
▪ نظر کارشناسی بیمار الف؛ بخش اول: تشخیص CAP در بیماران بستری با علایم شدید به طور معمول بدون شواهد وجود ارگانیسم مسبب آن انجام می شود. پوشش آنتی بیوتیکی آغاز می شود و چون تعداد زیادی از این افراد COPD هم دارند، عمدتا گلوکوکورتیکویید هم شروع می شود.
تحقیقات نشان داده که گلوکوکورتیکوییدها موجب بهبود سریع تر علایم و کاهش مدت درمان آنتی بیوتیک داخل وریدی می شوند. به علاوه، تجویز همزمان استروییدهای سیستمیک و آنتی بیوتیک ها، موجب کاهش مرگ و میر این بیماران می شود. یکی دیگر از دلایل تجویز گلوکوکورتیکویید برای بیماران بدحال CAP این است که بسیاری از آنها دچار کمبود استرویید ناشی از بیماری حاد و شدید هستند.
سوال اینجاست که پیش از رسیدن به تشخیص CAP، تا چد حد و با چه دقت و شدتی باید دنبال علت مسبب علایم بیمار گشت؟ در بیمارانی که از کشوری به کشور دیگر مهاجرت کرده اند، علل اختصاصی مانند آلودگی های انگلی و میکروبی خاص هم ممکن است موجب ایجاد چنین علایمی شوند. سل و آلودگی انگلی با استرونژیلیوییدس استرکولاریس جزو این موارد است. به خصوص درباره عفونت ریوی با استرونژیلیوییدس استرکولاریس، مطالعات نشان داده که تجویز گلوکوکورتیکویید کمک کننده نخواهد بود.
● بیمار الف؛ بخش دوم: در روزهای بعد، وضعیت بیمار بدتر و دچار نارسایی تنفسی شد و نیاز به آی سی یو پیدا کرد. ویزینگ منتشر ادامه داشت. رادیوگرافی های بعدی و سی تی اسکن از قفسه سینه، نشان دهنده کدورت های گرانولار منتشر و پیشرونده دو طرفه بود. بررسی بیشتر برای پنومونی قارچی و آتیپیک، هیچ ارگانیسمی را نشان نداد. در برونکوسکوپی، موکوس غلیظ زرد رنگی دیده شد که کشت های لازم ارسال شدند. درنهایت، شستشوی برونش، لاروهای استرونژیلوییدی استرکولاریس را نشان داد.
▪ نظر کارشناسی بیمار الف؛ بخش دوم: پیام اصلی این بیمار و موارد مشابه وی این است که باید گلوکوکورتیکوییدها را (نگویید «کورتیکواستروییدها» چون آن وقت هورمون های جنسی را هم شامل می شود) ضرورتا برای کاربردهای «حاد» با هر دوزی که نیاز است، در نظر گرفت و سپس مقدار آن را کاهش داد یا با داروی دیگری جایگزین کرد. استثنای این موارد، بیماری هایی مزمن و طولانی اند و هیچ گزینه درمانی دیگری برایشان متصور نیست.
وقتی درمان تجربی با گلوکوکورتیکوییدها را شروع می کنید ولی از تشخیص بیمار مطمئن نیستید، همیشه از خودتان این سوال را بپرسید: «آیا هیچ بیماری دیگری در فهرست تشخیص های افتراقی هست که شاید با تجویز گلوکوکورتیکویید بدتر شود؟» اگر پاسخ مثبت بود، تجویز را موقتا عقب بیندازید. درمان تجربی اصلی برای آن بیماری باقی مانده را مدنظر قرار دهید (یا شروع کنید) و یا به دنبال آزمون های تشخیصی جدی تر و قوی تر برای رد کردن آن تشخیص افتراقی بروید.
● بیمار ب؛ بخش اول: خانم ۴۹ ساله ای با شروع سه هفته ای خشکی صبحگاهی، درد و تورم دو طرفه در مفاصل PIP، MCP، مچ و زانوها مراجعه کرده است. وی یائسه است و در تاریخچه قبلی وی فقط مصرف یک داروی استاتین برای LDL بالا و گاباپنتین برای خواب قابل ذکر است. وی احساس خستگی می کند. شش ماه است از خانه بیرون نرفته، راحت گریه می کند و در حال حاضر پس از ۵/۳ هفته از شروع علایم، مراجعه کرده است.
در معاینه، تندرنس و التهاب دو طرفه بافت نرم مفاصل انگشتان به جز در DIP، تورم هر دو زانو (با افیوژن حجیم در سمت راست) به همراه کیست پوپلیته آل سمت راست و محدودیت ۲۰ درجه در اکستانسیون کامل، تندرنس مفاصل MCP اول و دوم در پای راست، محدودیت اکستانسیون کامل آرنج چپ، بدون ندول های زیرجلدی یا راش پوستی مشهود است. معاینه چشم ها و دستگاه قلبی تنفسی طبیعی است.
▪ سوال: تا رسیدن جواب آزمایش ها، به دلیل نگرانی بابت زانوی راست، آیا ضرورت دارد ۱۵ میلی گرم پردنیزون هر روز صبح برای بیمار تجویز شود؟
ـ نظر کارشناسی بیمار ب؛ بخش اول: تشخیص زودهنگام آرتریت روماتویید (RA) در این بیمار واضح است، اما صحیح نیست که تا زمان آماده شدن جواب آزمایش ها، برای بیمار پردنیزون ۱۵ میلی گرم روزانه آغاز شود. شروع زودرس با دوز پایین گلوکوکورتیکویید احتمالا بهبود علایم بیمار را به دنبال دارد، ولی به تعارض جدی تری منجر خواهد شد: پزشک این دوز نسبتا پایین را «کم اهمیت» می پندارد و آن را «فراموش» می کند، ولی بیمار دیگر قادر نیست آن را قطع کند. اگر این دوز روزانه برای بیش از یک ماه ادامه پیدا کند، بیمار در معرض خطر بالای پوکی استخوان ناشی از گلوکوکورتیکویید قرار خواهد گرفت. هر چند مصرف خوراکی روزانه گلوکوکورتیکویید برای این بیمار صحیح نیست، ولی می توان تا حد امکان مایع مفصلی را آسپیره کرد و ۴۰ میلی گرم تریامسینولون یا معادل آن را تزریق نمود (دو برابر موثرتر از تزریق عضلانی است).
فرض کنیم تجویز گلوکوکورتیکویید آغاز نشده است. نتایج آزمایش های مایع مفصلی عبارت است از ۲۳۰۰۰ عدد PMN در هر میلی لیتر و کشت منفی. سایر آزمایش ها هم شامل موارد زیر هستند: هموگلوبین g/dl ۲/۱۰، شمارش WBC برابر ۹۵۰۰ با سه درصد ائوزینومیل و ۸۰ درصد سلول PMN،
RF و آنتی بادی anti citrullinated مثبت. در حال حاضر، پنج هفته از علایم بیمار گذشته و او بدتر هم شده است.
● نظر کارشناسی بیمار ب؛ بخش دوم: تا زمانی که برنامه مشخصی برای قطع نسبتا زودهنگام گلوکوکورتیکویید وجود ندارد، نباید تجویز آنها را آغاز کرد و در واقع، استفاده تجربی از گلوکوکورتیکوییدها در RA باید محدود به یکی از این سه موارد زیر شود:
۱) تجویز یک دوز تکی بالا به صورت داخل عضلانی در حادترین مرحله از آغاز بیماری، پیش از تجویز هر درمان دیگر (برای بهبود علایم حاد)
۲) گلوکوکورتیکویید داخل مفصلی به فواصل دو تا سه ماه (برای بهبود علایم مفصل دردناک و ملتهب)
۳) استفاده از گلوکوکورتیکویید خوراکی در پروتکل هایی که در عرض یک ماه کم می شود و به صفر می رسد.