مخلصيـــمنقل قول:
فكر كنـــم همين باشـــه
اينم لينك دانلودش :
موفق باشيد!:40:کد:http://www.deep-shadows.com/hax/downloads/ReadManiacSetupBeta.exe
Printable View
مخلصيـــمنقل قول:
فكر كنـــم همين باشـــه
اينم لينك دانلودش :
موفق باشيد!:40:کد:http://www.deep-shadows.com/hax/downloads/ReadManiacSetupBeta.exe
دالان بهشت(رمان)
نویسنده:نازی صفوی
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74bbh/n/Dalane_Behesht_jar
داستان شاخه گل خشکیده
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74c01/n/Shakhe_gole_khoshkide_jar
رمان زیبای چت.عشق.دروغ
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74a9g/n/chat_jar
کتاب زیبای رهایی
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74cfb/n/rahaee_jar
رمان دریا
نویسنده:ماندانا مودب پور
داستان زندگی دختری که به خاطر عشق همه چیز را از دست می دهد ... اما بعد از بی توجهی عشق ... به جای باختن , زندگی اش را از نو می سازد ...کد:http://www.filefactory.com/file/ag74bc5/n/Darya_jar
رمان -> یاسمین
نویسنده: م.مودب پور
داستان زندگی پسری جوان که به دختری پولدار دل می بندد که هر بار از عشقی که دارد پشیمان می شود و دوست پولدارش ...کد:http://www.filefactory.com/file/ag74c40/n/Yasamin_jar
و آن نوازنده ویالن داستان زندگی پر از غمش را تعریف می کند مثل آنکه پدربزرگی برای شما داستان تعریف می کند .
رمان یلدا
نویسنده:م.مودب پور
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74c3a/n/YALDA_jar
رمان زیبای دیونه عشق
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74bd3/n/divoneh_eshgh_jar
رمان زیبای شفق
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74c0d/n/shafagh_jar
رمان بی پناهم، پناهم ده
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74a7a/n/bi_panah_jar
داستان زیبای اشتباه
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74b57/n/eshtebah_jar
اعلان عشق در باكو ( رمان )
علیرضا ذیحق
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74b1b/n/ElanEshgh_jar
داستان زیبای یه شرط بندی ساده
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74c5h/n/ye_shart_bandi_jar
مان زیبای همسفر
تعداد صفحات:1735
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74b8b/n/hamsafar_jar
بعد از"جاده پشت خانه" چه گذشت؟ دختری که هیچ وقت از درخت توت پایین نیامد ( داستان )
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74a45/n/BadAzJadeh_jar
الهه ناز جلد اول ( رمان )
مریم اولیایی
روزها بي توجه بما مي گذرند . زمان بخاطر آدمها توقف نمي كند . چه بي رحم اند ثانيه ها! چه قسي القلب اند دقايق ! چه روز شومي بود آن روز كه برادرم علي ، خودش را بخاطر عشقش دار زد . آخر چرا؟ فائزه آنقدر برايش ارزش داشت كه چهار نفر به پايش بسوزند ؟ او كه رفت مادر هم به او پيوست . پدر ديوانه شد و گيسوهم آواره شديم .خدايا اين چه مصيبتي بود كه بر سرمان آمد ؟ مگر چه گناهي مرتكب شده بوديم؟ دخترك بي عاطفه با شوهرش خوش است و ما راهي دياري ناشناخته . معلوم نيست چه سرنوشتي در انتظار ماست . دو دختر زيبا ، تنها ، غريب و شبيه هم .کد:http://www.filefactory.com/file/ag74bg1/n/ElaheNaz1_jar
با اتوبوس راهي تهران هستيم . به صورت گيسو نگاه ميكنم كه كنارم روي صندلي نشسته ، سرش را به پشتي صندلي تكيه داده و چشمان بسته اش با آن مژگان بلند برگشته ، نشان از غمي بزرگ و سنگين دارد . انگار چشمانش را به روي دنيا بسته و نميخواهد بدبختيهاي حال و آينده را ببيند .مژگان بلند برگشته اش به ورق برگشته زندگي ما شبيه است .آري، ورق زندگي ما برگشت . حتما مثل من حسرت آن روزگار خوش و شيرين را ميخورد كه همه دور هم شاد بوديم و از زندگي لذت ميبرديم .آه!خدايا! چقدر گيسو به من شبيه است انگار خودم كنار خودم نشسته ام .فقط لباس وگل سرمون متفاوته .پروردگارا،تو كه تا اين حد قدرت داري كه دو قلوي يكسان مي آفريني ، پس چرا زندگي ما انسانها رو يكسان نكردي ؟ چرا كاري نكردي كه ما باز هم با خوشبختي زندگي كنيم ؟ راستي چرا همه يكسان نيستن ؟ مي دونم كه نميشد همه مثل هم باشن. اگر همه دكتر و مهندس مي شدن ديگه كي تاجر و معلم ميشد و كي خيابونا رو تميز ميكرد ، كي نانوا ميشد و كي قصاب، نه ، به كار تو نميشه ايراد گرفت .خدايا شكرت . خودم و خواهرم رو به تو سپردم مثل اينكه گيسو هم ميخواد چشماش رو باز كنه و واقعيتها رو بپذيره...
الهه ناز جلد دوم ( رمان )
مریم اولیایی
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74bh1/n/ElaheNaz2_jar
حریم عشق ( رمان )
رویا خسرو نجدی
او آمد ، امابا لباسي ديگر چهره اش در اولين لحظات نا آشنا مي نمود ، ولي لبخند زيبايش او را همان آشناي قبلي معرفي ميكرد . به محض ديدنش جلو رفتم بارها نزد خود اين صحنه را تجسم نموده و برخوردم را تمرين كرده بودم . با اينحال مطمئن هستم كه باز چهره ام مرا بي نهايت دستپاچه نشان مي داد و صدايم از شدت هيجان مي لرزيد . سلام كردم . نگاهش طور خاصي بود ، گويا برايش آشنا بودم ولي صدايش پر از ترديد بود .کد:http://www.filefactory.com/file/ag74b95/n/HarimEshgh_jar
- ... سلام
- اميدوارم حالتون خوب باشه و مصدوميتتون بهبود پيدا كرده باشه .
- آه ... شناختمتون
- بله من هفته قبل ... خاطرتون كه هست ، موقع باز كردن در ماشين بعلت عجله زياد متوجه شما نشدم و اين بي دقتي باعث شد در به پاي شما بخوره و صدمه ببينيد .
- صدمه ؟ شوخي مي كنيد ؟ ... من كه همون موقع هم عرض كردم چيز مهمي نيست .
- بله فرموديد، ولي من بازم نگران بودم
خنديد و گفت " نگراني شما بيهوده بوده ، همان طور كه مي بينيد من در سلامت كامل بسر مي برم "
برخورد با رهگذاران باعث شد بخاطر بياورم درست در وسط پياده رو ايستاده ايم . با چهره اي خجالت زده گفتم :"اگه اشكالي نداره بقيه صحبت رو توي ماشين ادامه بديم ، اينجا نمي شه صحبت كرد ، چون ظاهرا سد معبر كرديم .
- ولي من فكر نمي كنم مسير هامون يكي باشه
- خوب اشكالي نداره .
- ولي ...
- تمنا مي كنم تعارف نفرماييد
چند لحظه بعد او در اتومبيل من بود . حتي خودم هم نفهميدم چگونه اتفاق افتاد . از خوشحالي سر از پا نمي شناختم . بلافاصله حركت كردم . براي آن كه سر صحبت را باز كرده باشم و سكوت را بشكنم ، پخش ماشين را روشن كردم و گفتم : " صداي موسيقي كه شما رو اذيت نمي كنه ".
دو نیمه سیب ( رمان )
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74be6/n/DoNimeSib_jar
بهارك ( رمان )
رقيه مستمع
زندگي پر است از يکي بود و يکي نبودها ! اول تمام قصه هاي تلخ و شيريني که شنيده ايم اين جمله به چشم ميخوره يکي بود و يکي نبود ! يک روز ميرسه که معناي اين جمله در نبود ما خلاصه ميشه . ولي قبل از آن ميخواهم از بودن يکي براي شما تعريف کنم که بودنش را کسي احساس نکرد هيچ کس متوجه وجودش نبود اما او با رفتارش و طرز زندگيش همه را متوجه خودش کرد . براي به دنيا آمدن خيلي عجله داشت بيشتر از هفت ماه توي شکم مادرش نماند به دنيا آمد اما نميتوانست به تنهايي زنده بمانه به دستگاه آنکوباتور منتقل شد به دست کوچکش سرم وصل شد اکسيژن دستگاه را باز کردند و محيطي مثل شکم مادر برايش مهيا شد و مبارزه او شروع شد ! با تمام عواملي که او را نمي خواستند و قصد نابوديش را داشتند روبرو شد و به جنگ همه آنها رفت ! ده روز بعد از تولدش با موفقيت از آنکوباتور خارج شد و به دامان مادر پناه برد . مادرش با تمام نقصهايي که در مراقبت از يک نوزاد نارس داشت با مهر مادري که نسبت به فرزندش داشت موفق شد رشد بهارك را به حد طبيعي برسونه و خطر مرگ را از اون دور کنه گفتم بهارك، بله اسم اون بهارك شد مادرش عقيده داشت اون بهاره اما خيلي کوچيک ! بهارك جثه کوچکي داشت ولي روحي که در آن جثه کوچيک جا شده بود تعجب آور بود . خيلي زود اطرافيانش را شناخت: مادري که مهربان ذاتي و پدر يک مرد فعال که عشقش را نسبت به خانواده اش با صبح تا شب کار کردن نشان ميداد. تربيت بهارك تمام کمال در دستهاي مادر بود تا بهارك بتوانه حرف بزنه مادر کلي زحمت کشيد و کلمه کلمه به بهارك حرف زدن ياد داد .کد:http://www.filefactory.com/file/ag74a6c/n/Baharak_jar
سلام بر عشق ( مجموعه داستان )
عليرضا ذيحق
نظر نویسنده در باره این کتاب:کد:http://www.filefactory.com/file/ag74cgb/n/SalamBarEshgh_jar
" مجموعه داستان سلام برعشق برگزيده ي داستانهايي است كه با تمي عاشقانه و غير متعارف از انسان امروزي و روابط پيچيده ي اجتماعي صحبت مي كنند. "
عشق يا ... ؟ ( رمان )
آرمين محمدي
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74b41/n/EshghYa_jar
لحظه هاي بي تو ( رمان )
مهرداد انتظاري
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74cec/n/LahzehayeBiTo_jar
هستی من ( رمان )
رضوان جوزانی
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74cb4/n/HastyeMan_jar
رمان خواستگاری
م.مودب پور
کد:http://www.filefactory.com/file/ag74ccg/n/Khastegary_jar
tiktak20آقا شرمنده امون کردی!!!:10:دست گلت درد نکنه....:11::11::11:
من کتابهای الهه ناز1و2(داستان(خاطرات) دو خواهر دوقلو هست ) و بهارک رو خوندم...واقعا زیباست....:27:
من نمیتونم دانلود کنم از فایل فکتوری :18::13:
دوست عزیز لینک رو توی ادرس بار کپی کن صفحه که باز شد اون وسط نوشته Free Download اونو بزن میری توی صفحه جدید 30 ثانیه صبر میکنی بعدش این لینک میادنقل قول:
من نمیتونم دانلود کنم از فایل فکتوری
Click here to begin your download
میزنی و دانلود شروع میشه
دوست عزيز همه لينك ها درســـت بودن ...نقل قول:
امتحان شـــدن ...:40:
اگه با اينكار جواب نگرفتي بگو تا برات جاي ديگه آپلود كنـــم :11:
موفق باشيد!:40:نقل قول:
دوست عزیز لینک رو توی ادرس بار کپی کن صفحه که باز شد اون وسط نوشته Free Download اونو بزن میری توی صفحه جدید 30 ثانیه صبر میکنی بعدش این لینک میاد
Click here to begin your download
میزنی و دانلود شروع میشه
دنیای بی جواب ...:20:
کد:http://www.mediafire.com/?5ixnjpe1mc2
من هنوز در پی رمانهای رکسانا و گندم از مودب پور با فرمت جاوا هستم.
لطفا هرکی گیر آورد بذاره.
ممنون
دوست عزیز این کتاب ها هنوز تایپ نشده و به صورت جاوا در نیومده اگه بیاد من یا دوستان حتما میذاریمشون
با تشکر
سلام. چرا کتابهایی که با نرم افزار پرنیان هستند تو گوشی من نصفه میاد؟ فقط 88 کیلو بایتش میاد. داستان نصفه میمونه.
نقل قول:
سلام دوست عزیزم
بابت بامداد خمار خیلی ممنون و دمت گرم :11:
اگه میشه یه لطفی کن و لینک رمان "شب سراب " رو که داستان را از زبان شخصیت مرد داستان تعریف میکنه
برام بزار.:40:
من گشتم ولی پیدا نکردم امیدوارم شما پیدا کنین مثل بامداد خمار .:46:
بیصبرانه منتظرم.
موفق باشی
کسی کتاب زن های ونوسی مرد های مریخی رو نداره؟؟!!:5::20:
همه کتاب هایی که دانلود می کنید اینجوری هست یا یک کتاب این مشکل رو داشته؟؟ من تا حالا به این مشکل بر نخوردم!!!:18:حتی در تولید کتاب با این نرم افزار:5:نقل قول:
بستگی به مدل گوشیتون داره گوشیتون چیه؟نقل قول:
راستی کسی کتابهای آگاتا کریستی رو داره؟
نه همین چند روزی متوجه شدم که فقط 3 تا کتاب اینجوری بود.نقل قول:
همه کتاب هایی که دانلود می کنید اینجوری هست یا یک کتاب این مشکل رو داشته؟؟ من تا حالا به این مشکل بر نخوردم!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] حتی در تولید کتاب با این نرم افزار [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نوکیا 3110نقل قول:
بستگی به مدل گوشیتون داره گوشیتون چیه؟