-
نژاد گوسفند شال قزوين،بهترين نژاد گوشتي کشور اصلاح ميشود
نژاد گوسفند شال قزوين،بهترين نژاد گوشتي کشور اصلاح ميشود
كارشناس پژوهشي جهاد دانشگاهي استان:
افزايش 50 درصدي امكان باروري از اهداف طرح است
پروژه بهبود بهرهوري و اصلاح نژاد گوسفند شال توسط جهاددانشگاهي واحد استان قزوين اجرا خواهد شد.
به گزارش ايسنا، امير طغرايي، كارشناس پژوهشي جهاد دانشگاهي قزوين اظهار كرد: گوسفند شال بومي استان قزوين و بهترين نژاد گوشتي کشور است كه درصد بالاي دو قلوزايي و قابليت دو بار زايش در طول سال را دارد كه با اجراي پروژه بهبود بهرهوري و اصلاح نژاد آن ، اقتصاد دامداران استان و كشور متحول ميشود.
وي تهيه شناسنامه مولکولي ، تعيين روش مناسب انجماد اسپرم ، تعيين بهترين ماده رقيق کننده اسپرم و همچنين انجام عمل لاپاروسکوپي به جاي روشهاي رايج تلقيح مصنوعي با هدف افزايش 50 درصدي امكان باروري را از جمله اهداف طرح اصلاح نژادگوسفند شال اعلام كرد.
شايان ذكر است اين طرح با همکاري پژوهشکده رويان جهاد دانشگاهي، استاندار قزوين، مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي و سازمان جهاد کشاورزي استان قزوين اجرا خواهد شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
زنبورعسل هندي(شرقي) با نام علمي Apis cerana
يک استاد دانشگاه، گفت: زنبور عسل هندي (شرقي) با نام علمي Apis cerana از خانواده آپيده يکي از نژادهاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل از رده حشرات، راسته بال غشائيان و خانواده آپيده است و تاکنون چهارگونه زنبور عسل شامل؛ زنبور عسل اروپايي(معمولي)، زنبور عسل شرقي( هندي)، زنبور عسل بزرگ و زنبور عسل کوچک شناسايي شده است.
قاضي ادامه داد: زنبور عسل شرقي (هندي) با نام علمي Apis cerana يکي از نژادهاي زنبور عسل است که کمي کوچکتر از زنبور عسل معمولي بوده و از زنبور ريز درشتتر است.
وي افزود: زنبور عسل هندي در واقع همتاي آسياي شرقي زنبور عسل معمولي است، به طوريکه رفتار و خصوصيات ظاهري آن نيز همانند زنبور عسل معمولي است به همين علت براي مدت زمان زيادي به عنوان زيرگونه زنبور عسل معمولي طبقه بندي ميشد.
قاضي تاکيد کرد: نکته مهم از نظر پرورش دو نژاد زنبور عسل شرقي( هندي) و معمولي اين است که اگر هر دو گروه به صورت مشترک در يک محل نگهداري شوند بطور مکرر يکديگر را غارت ميکنند.
اين عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: از تلاقي بين زنبور عسل شرقي و معمولي نتايج مرده توليد مي شود ضمن اينکه مشکل عظيمي که در اثر همزيستي اين دو گونه در صنعت زنبور داري پديد آمده انتقال کنه و اروا از اين زنبور عسل به زنبور عسل معمولي بوده است.
وي تصريح کرد: آپيس سرانا (شرقي) را ميتوان در کندو پرورش داد، هرچند بررسيها نشان دادهاند کلني اين گونه کوچکتر و توليد عسل نيز در آن کمتر از زنبور عسل معمولي است.
قاضي گفت: پوشش سلولهاي نر در اين گونه سوراخ شده و آشيانه آن شبيه زنبور عسل معمولي و به صورت پندين شان در يک حفره است.
وي گفت: طول بال جلو در زنبورهاي کارگر در اين گونه بين ٧/٤ تا ٩ ميلي متر متغير است.
گفتني است؛ سرويس علمي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه در گزارشهاي بعدي به معرفي نژادهاي ديگر زنبور عسل مي پردازد.
انتهاي پيام
-
معرفی حیوانات نظامی در طول تاریخ جنگهای انسانی
معرفی حیوانات نظامی در طول تاریخ جنگهای انسانی
انسانها از زمان آغاز جنگها در تاریخ از حیوانات مختلفی برای کمک در مبارزه استفاده کرده اند و امروز ارتشهای مختلف از دامنه گسترده تری از موجودات زنده برای فعالیتهای مختلفی از ردیابی بمبها گرفته تا گشت زنی ساحلی استفاده می کنند.به گزارش خبرگزاری مهر، این موضوع با در نظر گرفتن اینکه حیواناتی مانند اسبها، سگها و دیگر جانداران با هدف حضور در مبارزات انسانی تکامل نیافته اند، جالب توجه است. تا به حال طراحی های طبیعت نه تنها در برابر گذر زمان و فرسودگی مقاومت نشان داده است، بلکه الهام بخش انسانها نیز بوده است تا انرژی خود را از طریق ساخت مشابه های مکانیکی هدایت کرده و یا ذخیره کنند.
در ادامه تعدادی از جاندارانی که به صورت ناخواسته به سربازان ارتشهای باستانی و مدرن تبدیل شده اند را مشاهده می کنید:
خفاشهای بمب افکن: این پستانداران شب زنده دار پرنده، طی جنگ جهانی دوم در آزمایش عجیبی به کار گرفته شدند. یک دندانپزشک جراح خشمگین از حمله ژاپنی ها به بندر پرل، طرح اتصال بمبهای کوچک و آتشزایی را به خفاشها ارائه کرد. برنامه این بود که این پرندگان کوچک مانند هزاران شعله آتش در سرتاسر شهرهای ژاپن پرواز کرده و همه جا را به آتش بکشند. اما این ایده پس از دریافت مجوز از روزولت با مشکل مواجه شد زیرا بسیاری از 6 هزار خفاشی که ارتش آمریکا از آنها استفاده کرده بود، مانند سنگ از آسمان سقوط کردند و یا متواری شدند. نیروی دریایی آمریکا قبل از پذیرفتن شکست خود، بیش از دو میلیون دلار صرف غلبه بر مشکلات به وجود آمده کرد. در واقع خفاشهای بمب افکن تنها توانستند از پس بمباران روستای شبیه سازی شده ژاپنی، یک آشیانه هواپیمای آمریکایی ها و خودروی یک ژنرال ارتش بر آید. امروزه محققان پنتاگون در حال مطالعه بر روی مکانیک پرواز خفاشها هستند تا بتوانند از آن برای ساخت هواپیماها و روباتهای جاسوس آینده الهام بگیرند.
سوار نظام شترها: شترها در ارتشهای مدرن نقش چندان جدی به عهده ندارند اما زمانی بود که سواره نظامهایی از شترها در مناطق خاصی از جهان به وجود آمده و مورد استفاده قرار می گرفته است. در زمانهای قدیم شترها بیشتر در صحراهای آفریقای شمالی و خاورمیانه استفاده می شدند زیرا این حیوانات به توانایی بالا در دوام آوردن در شرایط خشک و بی آب شهرت دارند. همچنین گفته می شود که بوی شترها، حتی اگر خود دشمن را نمی ترساند، موجب وحشت اسبهای سواره نظامهای دشمن می شده است. پارتها و ساسانیان گاه به صورتی زیرکانه شترهای خود را با استفاده از زره های قدیمی پوشش می داده اند و جنگجویان عرب نیز هنگام تاخت و تاز و حمله به قبیله های دیگر و یا هنگام فتح خاورمیانه یا شمال آفریقا توسط مسلمانان بر شترها سوار بوده اند. نقش شترها در کارزارها با توسعه سلاح های گرم در دهه 1700 و 1800 کم رنگ تر شد اما تا زمان جنگ جهانی اول نیز نشانه هایی از حضور این جانداران در میدانهای جنگ دیده شده است.
زنبورهای خشمگین: زنبورهای نیش دار در صورت تحریک و خشمگین شدن می توانند سلاحهای تاثیرگذار و آزاردهنده ای به شمار روند. یونانیان باستان، رومی ها و دیگر تمدنها گاه از حشراتی مانند زنبور به عنوان سلاحی جنگی استفاده می کردند تا نفرات دشمن را بترسانند. گاه محاصره کنندگان کندوهایی مملو از زنبور را با کمک منجنیق به سوی دیوارهای شهرهای تحت محاصره پرتاب می کردند و مدافعان یونانی نیز با استفاده از همین کندوها مهاجمان را به رگبار می بستند. حتی گاهی ساکنان منطقه ترابوزان در ترکیه سربازان رومی تحت فرمان پومپی را به وسیله انبوهی از زنبورهای سمی مورد هجوم قرار می دادند و منجر به عقب نشینی سربازان مسموم و از خود بی خود رومی می شدند. از اخیر ترین موارد استفاده از زنبورهای خشمگین در جنگها می توان به به فتح قلعه ها در قرون وسطی، جنگ جهانی اول و جنگ ویتنام اشاره کرد. امروزه دانشمندان کاربرد بسیار صلح جویانه ای را برای زنبورها یافته اند و از آنها برای ردیابی معادن استفاده می کنند.
شیرهای دریایی نگهبان: شیرهای دریایی کالیفرنیا که در کنار دلفینها و والهای خاویار در خدمت نیروی دریایی آمریکا قرار دارند، با حضور در برنامه پستانداران دریایی به شهرت عجیبی رسیده اند. پستانداران دریایی از دید در تاریکی و شنوایی زیر آبی خارق العاده ای برخوردارند و می توانند با سرعت 40 کیلومتر بر ساعت شنا کرده و یا به صورت متوالی در اعماق بالا شیرجه بزنند. نیروی دریایی آمریکا بر اساس همین توانایی ها شیرهای دریایی را به عنوان نیروهای مین جمع کن آموزش داده است که می توانند مینهای دریایی را شناسایی و نشانه گذاری کنند. این جاندارن حتی قادرند به قواصان یا مضنونین پابندهای مخصوصی بزنند تا افراد نیروی دریایی بتوانند این مضنونین را به سطح آب بکشانند. نیروهای ویژه شیرهای دریایی به دوربینهای پیشرفته ای مجهزند که تصاویر زنده را از زیر دریا در اختیار انسانها قرار می دهند. تنها یکی از این شیرهای دریایی، دو مربی و یک قایق لاستیکی می تواند جایگزین یک ناو کوچک، سرنشینان و قواصانی شود که در بستر اقیانوس در جستجوی جسمی خاص هستند.
کبوترهای نامه بر: در بخش بزرگی از تاریخ نبردهای انسانی، کبوترهای پیغام رسان با توجه به توانایی لانه یابی و مسیریابی قوی که به آنها این قدرت را می دهد پس از طی کردن صدها کیلومتر به راحتی به خانه بازگردند، پیامهایی مهم و تاریخی را از مقامات و ژنرالهای ارتشهای مختلف حمل کرده اند. اما این پرندگان زیبا در طول جنگ جهانی اول، زمانی که نیروهای متفقین از بیش از 200 هزار کبوتر استفاده کردند، به شهرتی باورنکردنی رسیدند. حتی یکی از این کبوترها به نام Cher Ami (دوست عزیز) به دلیل حمل 12 پیام به استحکامات وردن در فرانسه مدال افتخار "کروکس دی گوئر" (عبور از جنگ) فرانسه را دریافت کرد. Cher Ami آخرین پیام خود را با وجود جراحت شدید گلوله به مقصد رساند و عنوان ناجی گردان گمشده هفتاد و هفتمین لشگر پیاده نظام آمریکا که توسط نیروهای آلمان از هم گسیخته شده بود را دریافت کرد. پیشرفت در تکنولوژی ارتباطات نیاز به این پرندگان را که در جهان سمبلی برای صلح به شمار می روند، در میدانهای جنگ از بین برده است.
دلفینهای نیروی دریایی: از دهه 1960 تا کنون دلفینهای پوزه بلند در کنار شیرهای دریایی در گشت زنی سواحل کمک حال نیروی دریایی آمریکا بوده اند. این جانداران از حسگرهای پیچیده بیولوژیکی خود برای جستجوی مینهای دریایی استفاده می کنند. یک دلفین صداهای تیک مانندی از خود ایجاد و به اطراف منتشر می کند که این اصوات با برخورد با اجسام اطراف به سوی خود جاندار بازمی گردند. این کار تصویری ذهنی از جسم را در دلفینها به وجود می آورد که در نهایت می تواند گزارش آنچه دیده است را با کمک سوال و جوابهای "آری و خیر" به انسانها انتقال دهد. مربیان این دلفینها همچنین می توانند پاسخ مثبت این جانداران را با فرستادن دلفینها برای نشانه گذاری جسم مورد نظر دریابند. دلفینها همچنین می توانند مهاجمین را نشانه گذاری کنند اما ارتش آمریکا توانایی این جانداران را در استفاده از سلاح انکار کرده است.
فیلهای جنگی: عظیم ترین پستاندار زنده روی زمین با توانایی بالای تخریب صفوف و استحکامات دشمن، ردپای پررنگی را از خود در کارزارهای تاریخی به جا گذاشته است. فیلها از پاها، عاجها و حتی خرطوم خود در از هم پاشیدن لشگرها استفاده می کردند. گاه بر تن این جانداران زره های مخصوص و زوبین انداز پوشانده می شده است. شاید فرمانروایان باستانی هند اولین افرادی بوده اند که فیلها را به عنوان ماشینهای زنده اهلی کرده اند اما پس از آنها ایرانیها نیز در خاورمیانه از فیلها استفاده کردند. اسکندر در نبردهای تاریخی خود با فیلهای زیادی از سپاه مقابل برخورد کرد و به تدریج یونانی ها و رومی ها در زمانهای خاصی از فیلهای جنگی استفاده کردند. اسبها از بو و شکل فیلها هراسان بوده و نیروهای انسانی نیز باید در هنگام مقابله با چنین عظمتی پیآمدهای آن را در نظر می گرفتند. به تدریج استفاده از توپها به عنوان سلاح مخرب نقش جنگجویانه فیلها را در تاریخ جنگهای بیهوده و خونین انسانها به پایان رساند.
قاطرهای ارتشی: قاطرها در طول تاریخ جنگهای انسانی نقشی کم سرو صدا اما حیاتی به عهده داشته اند زیرا وظیفه حمل و نقل سلاح، غذا و دیگر مایحتاج نیروهای نظامی را به عهده آنها می گذاشته اند. این جاندارن برای حمل بار به اسبها برتری دارند زیرا از توان بدنی بالاتری برخوردارند. همچنین این جانداران نسبت به اسبها از هوش و بی میلی بیشتری برای نافرمانی برخوردارند. لژیونهای رومی در ازای هر 10 نیرو یک قاطر به همراه داشتند و ناپلئون بناپارت نیز برای عبور از کوهستان آلپ بر یک قاطر سوار شده بود. ارتش آمریکا در طول جنگ جهانی اول به تنهایی از 571 هزار اسب و قاطر استفاده کرده بود که در حدود 68 هزار راس از این جانداران در نبردها از بین رفته بودند. امروزه نیز بخشهای مختلفی از نیروهای نظامی آمریکا برای حمل و نقل تجهیزات از میان کوهستانها از این جانداران استفاده می کنند.
سگهای جنگ: از هزاران سال پیش تا کنون نسلهای بزرگی از سگهای جنگی در میدانهای جنگ به عنوان نگهبانان مدافع برای ملیتهای مختلف از مصری ها گرفته تا بومیان آمریکا خدمت کرده اند. رومی ها سگهای جنگی خود را به نوعی قلاده میخدار و زره مجهز می کردند و جنگجویان اسپانیایی نیز در حین حمله و تهاجم آمریکای جنوبی در دهه 1500 از سگهای جنگی زرهپوش استفاده می کرده اند. بسیاری از قومهای اروپایی نیز در مبارزات خود در طول قرون وسطی از سگهای جنگی استفاده می کردند، اما گسترش جنگ افزارهای متعدد نقشهای متعدد این جانداران را کاهش داد و اکنون سگها بیشتر به عنوان ماموران ردیاب بمب و مواد منفجره به کار گرفته می شوند.
اسبها: شاید هیچ جانداری به اندازه اسب در تاریخ جنگهای انسانی تاثیرگذار نبوده باشد. انسانها در حدود 5500 سال پیش اسبها را در قزاقستان اهلی کردند و گسترش اسبها در میان اروپا-آسیا استفاده از آنها را در میدانهای بزرگ جنگ افزایش داد. مصری ها و چینی های باستان قبل از ابداع زین و رکاب کاربردی از ارابه های اسبدار به عنوان پایگاهی ثابت برای جنگیدن استفاده می کردند. شوالیه های زره پوش و اسب سوار حملات مخربی را به نیروهای مهاجم وارد می کردند. ثبات و پایداری که زین و رکاب به جنگجویان می بخشید به مغولها توانایی تیراندازی و نشانه گیری دقیق از روی زین اسب را می داد و در نهایت نیروی محرکه کافی برای تهاجم به جهان شناخته شده زمان خودشان را فراهم آورد. جایگاه اسبها به عنوان ابزار و وسیله نقلیه جنگی تا زمان آغاز دوره جدید جنگها، زمانی که تانکها و ماشینهای زره پوش ساخته شدند دچار تزلزل نشد.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
موجوديکهخودش تعيين میکند،نرباشديادوجنسی!
موجوديکهخودش تعيين میکند،نرباشديادوجنسی!
میگوهای نعنافلفلی همگی با جنسیت نر به بلوغ میرسند، اما میتوانند تصمیم بگیرند که هرمافرودیت شوند یا نه. این تصمیم فواید و مضرات خاص خودش را دارد و به شرایط زندگی میگوها و اجتماع آنها بستگی دارد.گونههایی از جانوران روی کره خاکی ما زندگی میکنند که تغییر جنسیت بخشی طبیعی از زندگی آنها است. گونههایی وجود دارند که در ابتدای زندگی نر یا ماده هستند و بعد به جنس دیگر تغییر جنسیت میدهند. همچنین گونههای نه چندان کمی از موجودات میتوانند در آن واحد هم نر و هم ماده باشند که به این دسته هرمافرودیت یا دوجنسی گفته میشود.
نیوساینتیست در گزارش ویژه خود به یکی از این گونههای جانوری پرداخته که یک قدم فراتر رفته و به نحو پیچیدهتری تصمیم میگیرد که در جنسیت خود باقی بماند یا این که آن را تغییر بدهد. این جانور، میگوی نعنافلفلی نامیده میشود. اسم این میگو از طرح بدنش میآید که به شکل شکلاتهای نعنایی یا آبنباتهای راه راه است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میگوهای نعنافلفلی همه با جنسیت نر متولد میشوند و به بلوغ میرسند. آنها این قابلیت را دارند که به هرمافرودیت تبدیل شوند، یعنی در آن واحد هم نر باشند و هم ماده. اما اغلب میگوها ترجیح میدهند که نر باقی بمانند و تا جایی که امکان داشته باشد، صبر میکنند تا دیگران تغییر جنسیت بدهند. یکی از دلایل این ترجیح این است که آنها به عنوان یک نر بیشتر شانس جفتگیری دارند، تا وقتی که در قالب یک هرمافرودیت بخواهند نقش یک نر را ایفا کنند.
همچنین تبدیل شدن به هرمافرودیت سرعت رشد میگوها را کاهش میدهد، احتمالا به این دلیل که تولید تخمکها به انرژی بیشتری نیاز دارد.
در حقیقت انتخاب این که میگوهای نعنافلفلی نر باقی بمانند یا هرمافرودیت شوند، به اندازه اجتماعی بستگی دارد که در آن زندگی میکنند. اگر اجتماع بزرگ باشد و شانس این که اطرافیان هرمافرودیت شوند زیاد باشد که چه بهتر، وگرنه، اگر میگو مستقل زندگی کند و در جمع بزرگی از همنوعان خود نباشد، هرمافرودیت میشود و بدین ترتیب شانس جفتگیری را برای خود افزایش میدهد.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
حدود ٤٠ ميليون سال از حيات زنبور عسل ميگذرد
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
يک استاد دانشگاه در گفتوگو با ايسنا:
حدود ٤٠ ميليون سال از حيات زنبور عسل ميگذرد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سل اولين ماده غذايي بسيار شيريني بود که انسانهاي نخستين از کندوهاي طبيعي برداشت مي کردند و لذا زنبورعسل همواره مورد احترام بشر بوده و در کتاب هاي آسماني مانند قرآن کريم، انجيل و تورات از زنبور عسل به عنوان يک حشره مفيد و از عسل به عنوان يک ماده مغذي و شفابخش ياد شده است.
دکتر شهاب قاضي عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، در مورد تاريخچه زنبور عسل اظهار كرد: حدود 40 ميليون سال از حيات زنبور عسل مي گذرد که اين موجود مي تواند در اکثر مناطق با شرايط مختلف آب و هوايي به زندگي ادامه دهد در واقع گرچه مناطق اوليه پرورش اين حشره مناطق گرم و گرمسيري است اما در حال حاضر به استثناي نواحي قطبي در تمام نقاط دنيا پرورش داده مي شود.
وي گفت: در کار کردن بايد تابع زنبور عسل باشيم و استفاده از تجهيزات و وسايل نمي تواند تغيير زيادي در شرايط پرورش ايجاد کند.
قاضي افزود: اگر با زنبورعسل به عنوان يک حشره مفيد به طور صحيح برخورد نشود بين 40 تا 50 درصد توليدات گياهي شامل مواد خوراکي انسان و دام، مراتع، جنگل ها و گونه هاي جانوري از بين خواهد رفت.
وي تصريح کرد: حدود 80 درصد گرده فشاني تحت اثر زنبور عسل و تنها 20 درصد آن تحت تاثير ساير حشرات و مسائل ديگر مثل باد، آب، انسان و ساير حيوانات ديگر صورت مي گيرد.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه سپس در مورد اهميت زنبور عسل و توليدات آن سخن گفت و ژله رويال که مادهاي تلخ، شور، تند است را يکي از توليدات زنبور عسل معرفي کرد و افزود: هرچند مصرف خوراکي آن براي انسان تعبيه نشده اما به علت خواص درماني و مسائل مربوط به جوان کردن و طول عمر طرفداران زيادي دارد.
وي سپس موم را يکي ديگر از محصولات زنبور عسل عنوان و ابراز كرد: تنها زنبورعسل موم توليد نمي کند بلکه زنبورهاي وحشي و بعضي مگس هاي شبيه زنبور نيز موم توليد مي کنند اما بيشترين ميزان موم را زنبور عسل توليد مي کند.
قاضي تاکيد کرد: کمتر حشره اي يافت مي شود که اين توليد را به اين نحو و با اين اصول مهندسي داشته باشد.
وي گرده گل را محصول ديگري دانست که با دست و توسط کارگر جمع آوري نمي شود اما زنبور به راحتي مي تواند آن را جمع آوري کند که اين امر با توجه به اينکه گرده گل پروتئيني مي باشد و زنبور براي تامين پروتئين مورد نياز خود از آن استفاده مي کند حائز اهميت است هر چند زنبور با اين اقدام خود در واقع گرده افشاني گل ها را انجام مي دهد.
قاضي گفت: انسان نمي تواند با حشره ديگر مثل زنبور عسل سازگاري پيدا کند چرا که نگهداري ساير حشرات هزينه بر و گاهي غير ممکن است ضمن اينکه با پرورش حشرات ديگر اکولوژي منطقه به مخاطره مي افتد.
انتهاي پيام
-
زنبور عسل درشت با نام علمي Apis Dorsata
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
زنبور عسل درشت با نام علمي Apis Dorsata
زنبور عسل درشت با نام علمي Apis Dorsata از خانواده آپيده يکي از نژادهاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي، عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل درشت با نام علمي Apis Dorsata بزرگترين نژاد زنبور عسل است که قد کارگرها در اين نژاد حدود ١٩، ملکه ٢٣ و نرها ١٧ ميلي متر است.
وي گفت: اين نوع زنبورها به حالت وحشي زندگي کرده و فقط يک شان درست مي کنند که طول آن تا ١٧٠ و عرضش تا ١٢٠ سانتيمتر مي رسد.
قاضي تاکيد کرد: قد بزرگ و ظرفيت محل عسل بيشتر از اين نژاد سبب شده که پرورش دهنگان زنبور عسل در صدد خانگي کردن آن برايند اما به دليل اينکه اين زنبورها فقط در هواي آزاد قادر به زندگي بوده و تمايل زيادي به مهاجرت از خود نشان مي دهند و سالانه چندين بار از نقطهاي به نقطه ديگر کوچ مي کنند، اين امر غير ممکن است.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: رفتار تهاجمي زنبور عسل درشت به صورت تودهاي و منسجم است، به طوريکه با توليد فرمول در اثر نيش زدن فرد مهاجم مشخص ميشود و زنبورها به صورت دسته جمعي به آن حمله ميکنند.
قاضي ادامه داد: همچنين از اين زنبور عسل به عنوان زنبور عسل غول پيکر و يکي از خطرناک ترين حيوانات آسيايي نام برده شده است.
وي گفت: طول بال جلو در زنبورهاي کارگر اين نژاد بين ٥/١٢ تا ٥/١٤ ميلي متر متغير است.
گفتني است؛ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، در گزارشهاي بعدي به معرفي نژادهاي ديگر زنبور عسل مي پردازد.
انتهاي پيام
-
زنبور عسل ريز با نام علمي Apis Florea
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
زنبور عسل ريز با نام علمي Apis Florea
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنبور عسل ريز با نام علمي Apis Florea از خانواده آپيده يکي از نژادهاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي، عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل ريز با نام علمي Apis Florea از خانواده آپيده از همه زنبورها کوچکتر بوده و قد کارگرهايش حدود هشت ميلي متر، نرها تقريبا ١٢ و ملکه آن ١٤ ميليمتر است.
وي گفت: اين نوع زنبورها تنها يک شان درست مي کنند که مثل زنبورهاي درشت آن را به زيرشاخه درختان ميچسبانند. مقدار عسلي که هر جمعيت از اين زنبورها سالانه مي توانند جمع آوري کنند حدود چهار کيلوگرم است.
قاضي گفت: زنبورهاي ريز مليپون Melipon که در جزيره ماداگاسکار زندگي کرده و نيش ندارند نيز متعلق به همين نوع از زنبورها هستند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: اين زنبور عسل معمولا در مناطق پست يعني کمتر از ٥٠٠ متر زندگي ميکند ولي در موقع مهاجرت به مناطقي با ارتفاع بيش از ١٥٠٠ متر کوچ ميکند.
قاضي گفت: آپيس فلورا يکي از موثرترين حشرات گرده افشان است به طوريکه در هند بيش از ٧٠ درصد گرده افشاني گياهي از تيره شلغم به نام بروسيکا، آپيس فلورا انجام مي دهد.
وي گفت: رقصهاي مکالمه اين زنبور شبيه ديگر گونههاست و اين رقصها بر بخش بالايي شان بوده ولي در نقطه مقابل منبع غذا نيست.
قاضي گفت: اندازه طول بال جلو در کارگرها در اين نژاد بين شش تا ٩/٦ ميلي متر متغير است.
گفتني است؛ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، در گزارش هاي بعدي خود به معرفي ديگر نژادهاي زنبور عسل مي پردازد.
انتهاي پيام
-
تصاویر جالب از «ترین»های جهان
نسخه 2011 کتاب رکوردهای جهانی موسوم به گینس در برگیرنده رکوردهای جدیدی است که در تمامی آنها جذابیت و تازگی لحاظ شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، در نسخه 2011 کتاب گینس که اخیرا منتشر شده عناوینی همچون درازترین، کوچک ترین، پرقدرت ترین، بزرگترین گنجانده شده است که نقطه مشترک تمام آنها موضوع جذابیت این رکوردها است.
در بین رکورداران جدید جهان گاوی به نام «سوالو» دیده میشود که کوچکترین گاو جهان است و ارتفاع آن از زمین از 80 سانتی متر (معادل قد یک سگ شکاری) بیشتر نمیشود.
در ادامه به سگی به نام «بوگی» اشاره میشود که بلندترین زبان را میان سگهای جهان دارد. طول زبان این سگ بیش از 12 سانتی متر اندازه گیری شده است. همچنین به سگی دیگر به نام «آناستازیا» اشاره شده که توانسته 100 بادکنک را طی 45 ثانیه بترکاند و رکوردی در این زمینه برای خود به ثبت برساند.
در بخش بلندترینهای کتاب گینس 2011 نام یک مار افعی به نام «فلاوی» وجود دارد که بیش از 7 متر معادل دو دستگاه خوردروی لیموزین طول دارد. فلاوی هم اکنون در باغ وحش کلمبس در ایالت اوهایو آمریکا نگهداری میشود.
در این کتاب همچنین به «سایمون ایلمور» آلمانی اشاره شده که توانسته است در ماه آگوست گذشته 400 عدد نی را درون دهان خود جای دهد به رکورداران جهان بپیوندد.
«کوین فاست» کانادایی هم با کشیدن یک فروند هواپیمای 189 تنی به مسافت 8 متر نام خود را در کتاب گینس سال 2011 به ثبت رسانده است.
در نسخه 2011 کتاب گینس و در یک رده بندی جدید و بی سابقه نام اسبی به نام «دوک» دیده میشود. بر این اساس مالک ایتالیایی این اسب توانسته 29 متر با وجود اینکه دوک بر دو پای عقب خود راه میرفته طی مسیر کند.
در این کتاب به یک سگ دیگر به نام «تاپی» هم اشاره شده که توانسته است طی دو سال در راستای بازیافت زبالهها 26 هزار بطری پلاستیکی خالی جمع آوری کند.
منبع:
-
زنبور عسل معمولي (اروپايي) با نام علمي Apis mellifera
/همه چيز در مورد زنبور عسل/٥
زنبور عسل معمولي (اروپايي) با نام علمي Apis mellifera
زنبور عسل معمولي (اروپايي) با نام علمي Apis mellifera از خانواده آپيده يکي از متنوع ترين گونههاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل معمولي (اروپايي) با نام علمي Apis mellifera از خانواده آپيده است که از اين گونه زيرگونههاي مختلفي براساس شرايط گوناگون محيط بوجود آمده است که هر يک از اين زيرگونهها در طي ساليان متمادي با شرايط محيطي خود سازش يافته و به تدريج از نظر شکل شناسي دچار تغييرات جزيي شده اند.
وي تصريح کرد: از نظر تفاوت خصوصيات شکل شناسي در زيرگونههاي مختلف گونه زنبور عسل معمولي مي توان به تفاوت در طول زبان، رنگ قسمتهاي مختلف بدن، طول و عرض بندهاي پا و رگههاي بال اشاره کرد.
قاضي گفت: همچنين از بين خصوصيات بيولوژيکي ميتوان به تفاوت در قدرت موم بافي، سرعت رشد کلني، تمايل به جمع آوري بره موم، قدرت دفاعي، قدرت توليد عسل، قدرت مبارزه با امراض و آفات، نحوه زمستان گذراني و تمايل به توليد بچه در کندو اشاره کرد.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه در ادامه گفت: در مجموع بهترين زنبورعسل در هر منطقه زنبورهاي بومي و محلي همان منطقه هستند مشروط بر آنکه بتوان از نظر ژنتيکي خصوصيات مطلوب را در آنها ايجاد کرد بنابراين مديريت توليد ملکه مهمتر از خريد ملکه است.
وي سپس گفت: قسمت اعظم زنبورداري کشور برپايه زنبور عسل مليفرا است چون اين نژاد داراي خصوصيات مطلوبي در شرايط آب و هواي کشور ما است.
قاضي گفت: اين نوع زنبور عسلها چندين شان درست ميکنند و فاصله وسط يک شان تا وسط شان مجاور در آنها 35 ميليمتر است.
وي گفت: در زنبور عسل معمولي کارگرها 15 و ملکه 20 ميليمتر قد دارند.
گفتني است: خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، در نظر دارد در گزارشهاي بعدي خود زيرگونه هاي زنبور عسل معمولي را معرفي کند.
انتهاي پيام
-
زنبورعسل کارينولان با نام علمي Apis,Mellifera.Carnica
/همه چيز در مورد زنبورعسل/٦
زنبورعسل کارينولان با نام علمي Apis,Mellifera.Carnica
زنبور عسل کارينولان با نام علمي Apis,Mellifera.Carnica از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: زنبور عسل کارينولان با نام علمي Apis,Mellifera.Carnica از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است که داراي خصوصيات مطلوبي است، تا جايي که بيشتر زنبورداران را به پرورش خود تشويق ميکند.
وي گفت: از جمله صفات مطلوب زنبور عسل کارينولان ميتوان به آرام بودن، کم بودن نيازهاي تغذيهاي و زمستان گذراني آسان اشاره کرد، به طوريکه آن را آرامترين نژاد دانستهاند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه افزود: در فصل بهار با باز شدن اولين گلها فعاليت افراد کندو آغاز ميشود و جمعيت کلوني در فصل بهار به رشد حداکثر خود ميرسد.
وي گفت: اين نژاد بهترين حس جهت يابي و کمترين اشتباه را در ورود به کندوهاي بيگانه دارد.
قاضي ابراز داشت: اين زنبور موهاي کوتاه و پرپشتي دارد و رنگ بدن آن خاکستري مايل به قهوهاي است و طول اين نوع زنبورها بين 4/6 تا 8/6 ميليمتر متغير است.
وي گفت: اين زنبور معمولا کم بچه ميدهد، غارت نميکند، بره موم کمي توليد و در مقابل عسل فراوان توليد ميکند، ضمن اينکه قادر است با هر نوع شرايط آب و هوايي خود را تطبيق دهد.
قاضي تاکيد کرد: کارينولان استعدادهاي خوب خود را در طول زمان و در سراسر دنيا به اثبات رسانده است که اين حسن شهرت را مديون زبان و قدرت چربش است.
انتهاي پيام
-
زنبور عسل با نام علمي Apis Mellifera mellifica
زنبور عسل با نام علمي Apis Mellifera mellifica يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، گفت: زنبور عسل سياه با نام علمي Apis Mellifera mellifica از خانواده آپيده يکي از زيرگونه هاي زنبور عسل معمولي است که در بهار رشد جمعيتي کند دارد، در صورتي که در اواخر تابستان و پاييز به بيشترين رشد جمعيتي خود ميرسد که در واقع سود چنداني براي کندو ندارد و باعث ميشود مصرف کننده بيشتري براي زمستان به وجود آيد.
وي اظهار داشت: اين نوع زنبور عسلها به رنگ سياه ديده ميشوند و طول زبان آنها بين 7/5 تا 4/6 ميلي متر متغير و در واقع تا حدودي کوتاه است.
قاضي گفت: زنبور عسل سياه نسبت به امراض زنبور و پروانه موم خوار حساس است و تنها مزيت اين نژاد اين است که زمستان گذراني خوبي دارد که آن هم با توجه به مصرف زياد عسل طي اين مدت است.
وي ابراز داشت: زنبور عسل سياه از نظر رنگ و مناطق گسترش با کارنيولان شباهت زيادي دارد و به همين علت تشخيص اين دو زنبور کار مشکلي بوده و به راحتي از روي رنگ قابل تمايز نمي باشد.
قاضي تصريح کرد: شکم اين نژاد بر خلاف نژاد کارنيولان پهن است و يک ايندکس ظرافت شکمي برابر 6/78دارد که کمتر از همه نژادهاي آزمايش شده است.
انتهاي پيام
-
زنبور عسل ايتاليايي
/همه چيز در مورد زنبورعسل/٨
زنبور عسل ايتاليايي
زنبور عسل ايتاليايي از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، گفت: وطن اصلي زنبور عسل ايتاليايي(طلايي)، شبه جزيره ايتالياست و از نظر جثه کوچکتر از زنبور عسل سياه است که داراي بدن ظريفتري نيز هست.
وي افزود: رنگ بدن زنبور عسل ايتاليايي معمولا زرد مايل به قهوهاي است و اين رنگ بيشتر به علت موهاي بدن زنبور است که با وجود موهاي روشن روي شکم و بدن در اثر تابش نور خورشيد به صورت طلايي رنگ ديده ميشود.
قاضي ابراز داشت: طول زبان در اين نژاد نسبتا بلند است و بين 3/6 تا 6/6 ميلي متر متغير است.
عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: اين نژاد داراي خصوصيات خوب رفتاري از جمله آرام بودن، تمايل کم به بچه دادن، توليد اندک بره موم، عسل آوري و رشد سريع كلوني در اوايل بهار است.
وي ادامه داد: اين نژاد زمستان سرد را به خوبي تحمل نميکند و زمستان گذراني آن همراه با مصرف مقدار زيادي عسل است.
قاضي گفت: حس غارت در اين نژاد بسيار غني است و قدرت جهت يابي ضعيفي دارند، به طوري که گاها به اشتباه به کندوهاي ديگر وارد ميشوند.
وي تصريح کرد: به علت خصوصيت دريفتينگ اين نژاد، يعني اشتباه در پيدا کردن کلوني خود بايد در کندوهاي واحد و دور از كندوي ساير نژادهاي زنبور عسل نگهداري شوند.
انتهاي پيام
-
زنبورعسل قفقازي با نام علمي Apis mellifera.caucasica
/همه چيز در مورد زنبور عسل/٩
زنبورعسل قفقازي با نام علمي Apis mellifera.caucasica
زنبور عسل قفقازي با نام علمي Apis mellifera.caucasica از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: زنبور عسل قفقازي با نام علمي Apis mellifera.caucasica از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است که موطن اصلي آن کوههاي قفقازي و کشور گرجستان است.
وي گفت: رنگ بدن اين نوع زنبورها خاکستري روشن است و زبان آنها معمولا بلندتر از ساير نژادها و در حدود 2/7 ميلي متر است.
قاضي تصريح کرد: اين زنبورها آراماند و کمتر نيش ميزنند و جمعيت کلوني آنها تا اواسط تابستان به حداکثر خود ميرسد و توليد عسل آنها معمولا خوب بوده و در مناطق مختلفي از دنيا از اين نژاد استفاده شده است.
وي ابراز داشت: اين نژاد، عسل را نزديک نوزادها ذخيره ميکند و بر طبق اين غريزه عسل را در حداقلشان ذخيره ميسازد که فايده اين کار در انتهاي جريان شهد است و در موقعي که جريان شهد ناگهان قطع ميشود.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه افزود: استفاده بيش از حد از بره موم، ساخت شانهاي اضافي، مستعد بودن به بيماري نوزما و اشتباه وارد شدن به کلونيها ديگر(دريفتينگ) از جمله صفات نامطلوب اين نژاد است.
قاضي تاکيد کرد: زنبورهاي قفقازي به بيماري نوزما حساسند و به همين دليل زمستان گذراني خوبي ندارند و مصرف غذاي آنها در فصل زمستان زياد است.
انتهاي پيام
-
زنبور عسل ايراني با نام علمي Apis mellifera meda
/همه چيز در مورد زنبور عسل/١٠
زنبور عسل ايراني با نام علمي Apis mellifera meda
زنبور عسل ايراني با نام علمي Apis mellifera meda يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: موطن اصلي زنبور عسل ايراني با نام علمي Apis mellifera meda کشور ايران است و اين نامي است که Goetze پروفسور دانشگاه بن آلمان بر روي زنبورهاي نژاد ايراني گذاشته است و کلمه meda را از نام سلسله پادشاهان ماد که قبل از هخامنشيان در ايران حکومت ميکردند، گرفته است.
وي افزود: شکل ظاهري اين نوع زنبور به اين صورت است که سه حلقه اول شکم به رنگ سياه بوده و بقيه حلقهها به رنگ مايل به قهوهاي ديده ميشوند.
قاضي گفت: زنبور عسل ايراني در مناطق سردسير به خوبي شرايط آب و هوايي سرد را تحمل ميکند، علاوه بر اين رشد جمعيت اين نژاد در اوايل بهار خوب است و تا خرداد ماه به بيشترين شمار خود ميرسد.
وي تصريح کرد: اين نژاد، زنبوري صرفه جو بوده و زمستان را با حداقل ذخيره به پايان ميرساند و جمعيت کلوني آن در زمستان به پايينترين حد خود ميرسد.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: تعداد نيشزني اين نژاد تا حدودي زياد است که علت آن اين است که هيچ نوع فعاليت علمي براي بهتر کردن نژاد اين نوع زنبورها به عمل نيامده و زنبورهاي موجود در روستاهاي ايران عملا با زنبورهاي وحشي فرق زيادي نداشته و تمام حالات آنها را از خود نشان ميدهند.
قاضي ابراز اميدواري کرد: اگر زنبورهاي اين نژاد را تحت کنترل دقيق قرار دهيم و چندسالي به تحقيق و انتخاب آنها بپردازيم، کم کم خواهيم توانست بعضي از خواص بد آنها از جمله تعداد نيش زني زياد را تعديل کرده و خواص خوبشان را حفظ و حتي بهتر کنيم.
وي در ادامه گفت: امروزه زنبوري براي يک منطقه قابل توصيه است که بهترين نتايج اقتصادي را داشته باشد نه اينکه بر اساس ملاحظاتي از قبيل رسومات، منشا بومي، رنگ و يا شکل حفظ شده باشد.
قاضي تاکيد کرد: اگر يک نژاد خارجي بعد از آزمون دقيق روي يک منطقه به عنوان نژاد برتر مورد قبول واقع شود، کل منطقه بايد توسط آن نژاد جايگزين شده و اين چيزي است که در برخي از کشورها اتفاق افتاده است.
انتهاي پيام
-
بدن زنبورعسل داراي اسکلت خارجي است
همه چيز در مورد زنبور عسل/١١
بدن زنبورعسل داراي اسکلت خارجي است
عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: بدن زنبور عسل مشابه ساير حشرات داراي اسکلت خارجي است و اسکلت خارجي آن از قطعات و حلقههاي سخت ساخته شده است.
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: کالبد يا بدن هر موجود زنده شامل مجموعهاي از ياختهها، بافتها، اعضا و اندامهايي است که به نحو خاصي و به صورت ثابت در قسمتهاي مختلف بدن و در ارتباط با يکديگر قرار گرفتهاند به نحوي که اين مجموعه به بدن شکل خاصي را ميدهد و تداوم مطلوب زندگي موجود را باعث ميشود.
وي گفت: زنبور نيز مانند ساير موجودات براي زنده ماندن به رشد، توليد و توليد مثل نياز دارد و به همين منظور بايد قادر باشد که مواد غذايي و اکسيژن مورد نياز خود را از محيط زندگي به دست آورد و پس از مصرف آن توسط اندامهاي مختلف اين مواد را به تمام بافتها و سلولهاي بدن خود برساند و در عين حال مواد زائد حاصل از سوخت و ساز بدن خود را دفع كند، همچنين بتواند تطابق لازم بين اندامهاي خود و محيط زندگي را به وجود آورد.
دکتر قاضي ادامه داد: زنبور عسل مشابه ساير حشرات و برخلاف حيوانات مهره دار داراي اسکلت خارجي و اسکلت خارجي آن از قطعات و حلقههاي سخت ساخته شده است، به نحوي که اجزاي نرم بدن را احاطه کرده و آن را در مقابل آسيبها و ضربات فيزيکي محافظت ميکند.
عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: حلقههاي مختلف بدن زنبور عسل، بدن اين حشره را به سه قسمت سر، سينه و شکم تقسيم ميکند که چشم ها، شاخکها و قطعات دهاني بر روي سر واقع شدهاند و پاها و بالها به عنوان ضمائم حرکتي بر روي قسمت سينه قرار گرفتهاند و بخشي از دستگاه گوارش، اندام تناسلي خارجي و نيش در قسمت شکم قرار گرفته است.
قاضي ابراز داشت: سر يا جمجمه سخت زنبور عسل در جلوي بدن قرار دارد و شکل آن از روبه رو مثلثي و از عقب فرو رفته است و در همين ناحيه فرو رفته به وسيله يک اندام نرم که گردن ناميده ميشود، سر به قسمت سينه متصل ميشود.
انتهاي پيام
-
اشتباه ژنتیکی یک فدراسیون ورزشی!/ اسبهای ایرانی شناسنامه دار میشوند
معاون پژوهشکده فناوری جنین دام دانشگاه شهرکرد از تولید شناسنامه ژنتیکی اسبهای اصیل ایرانی خبر داد و گفت: با توجه به اختلاط نژادی گونه های با ارزش اسب ایرانی با گونه های نامرغوب پروژه تحقیقاتی در زمینه شناسایی ژنتیکی نژاد اسب اصیل ایرانی کردیم.دکتر علی محمد احدی در گفتگو با خبرنگار مهر، شناسایی و میزان آمیختگی نژاد اسب اصیل ایرانی با سایر نژادها را از اهداف اجرای این پروژه نام برد و افزود: فدراسیون سوارکاری برای تشخیص و شناسایی اسبهای اصیل ایرانی، نمونه های ژنتیکی مورد نظر را به خارج کشور ارسال می کرد که این امر موجب خارج شدن ذخایر ژنتیکی کشور شده است.
وی با بیان اینکه با خارج شدن نمونه های ژنتیکی علاوه بر خارج شدن اطلاعات ژنتیکی، اطلاعات استخراج شده از این نمونه ها به کشور ارائه نمی شد گفت: از این رو با همکاری تعاونی اسبداران اصفهان پروژه تحقیقاتی تعیین شناسنامه ژنتیکی برای نژاد اسب ایرانی در پژوهشکده فناوری جنین دام شهرکرد اجرایی شد.
معاون پژوهشکده فناوری جنین دام دانشگاه شهرکرد با بیان اینکه این پروژه بر روی اسبهای نژادهای "کرد"، "عربی" و سایر گونه های دیگر اجرایی شد ادامه داد: با اجرا شدن این پروژه اقدام به جمع آوری اطلاعات مربوط به شناسه ژنتیکی اسبهای اصیل ایرانی با استفاده از مارکرهای (نشانگر) ژنتیکی کردیم.
وی یادآور شد: با استفاده از مارکرهای ژنتیکی خاص از ساختار ژنتیکی نژادهای مختلف اسبها اطلاعات بسیار مفیدی به دست آمد که با انجام آزمایشهای بهینه سازی شده، امکان شناسایی اسبهای اصیل در کشور فراهم شد به گونه ای که توانستیم اطلاعاتی در زمینه اسبهای اصیل و میزان اختلاط نژادی این حیوانات را به دست آوریم.
احدی با اشاره به نتایج به دست آمده از این پژوهش خاطرنشان کرد: با استفاده از اطلاعات به دست آمده از این پروژه تحقیقاتی می توانیم گامهای بلندی در زمینه خالص سازی و جداسازی نژادهای اسب های اصیل ایرانی که برخی از گونه های آن در حال انقراض هستند برداریم. ضمن آنکه با ارائه این اطلاعات، اسبداران می توانند با کاربردی کردن این فناوری در تکثیر اسبهای اصیل و نژاد خالص از اختلاط نژادهای نامناسب و نامرغوب جلوگیری کنند.
معاون پژوهشکده فناوری جنین دام دانشگاه شهرکرد با ابراز تاسف از انقراض برخی از گونه های با ارزش اسبهای ایرانی اضافه کرد: اسب عربی یکی از نژادهای با ارزش اسبهای ایرانی است. این حیوان از زیباترین، "پرخون ترین" (با ارزش) و گران ترین نژاد اسبهای ایرانی است که متاسفانه در حال حاضر تنها 200 راس از این حیوان زیبا در کشور وجود دارد.
وی آمیختگی این نژاد با ارزش اسب ها با سایر نژادهای نا مرغوب را از دغدغه های اسبداران نام برد و به مهر گفت: تعیین ژنتیکی اسب ها نیاز به تجهیزات آزمایشگاهی پیچیده ای ندارد ولی تاکنون نسبت به شناسایی ژنتیکی این پستانداران اقدام نشده بود که امیدواریم با اجرای این پروژه بتوان گونه های در معرض خطر را احیا کرد.
احدی علم ژنتیک مولکولی را علوم نوین خواند و یادآور شد: صنعت اسبداری از جمله صنایع سودآور است از این رو به نتایج تحقیقات پژوهشگران در این زمینه اهمیت داده نمی شد که اجرا شدن این طرح تحقیقاتی می تواند زمینه هایی را برای تکثیر نژادهای خالص در کشور فراهم کند.
منبع:
-
زنبور عسل گوش ندارد!
/همه چيز در مورد زنبور عسل/١٢
زنبور عسل گوش ندارد!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يک عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: شنوايي به مفهوم دريافت امواج صوتي و تبديل آن به صدا به حالتي که در پستانداران ديده ميشود، در زنبور عسل وجود ندارد.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: امروز قادريم در مورد تعدادي از حسهاي زنبور عسل به خصوص حس بينايي و تشخيص رنگهاي مختلف اظهار نظرهاي قاطعي کنيم و به کمک آزمايشهاي مختلف، وضع و قدرت تعداد ديگري از حسها مثل حس شنوايي، بويايي و لامسه و ... تا حدودي روشن شده است.
وي گفت: تحقيق درباره حواس مختلف زنبور عسل در قرنهاي اخير و در آزمايشگاههاي مختلف جهان نشان ميدهد که در زنبور عسل حسهايي وجود دارد که در انسان ديده نميشود.
قاضي سپس در مورد حس شنوايي زنبور عسل، گفت: اگر مقصود از شنوايي دريافت امواج صوتي بسيار توسط عضو خاصي از بدن و تبديل آن به صدا باشد، يعني همان کاري که گوش در بدن انسان و ساير پستانداران انجام ميدهد، چنين عضوي در زنبور عسل وجود ندارد و زنبور عسل اصلا گوش ندارد.
وي اظهار داشت: هر گاه زنبور روي جسم سخت و محکمي مثل تخته ايستاده باشد و ضربهاي به تخته وارد شود، فورا عکسالعمل نشان داده و خود را جمع و يا پرواز ميکند، ولي اين دليل بر شنيدن صداي ضربه به وسيله زنبور نيست، بلکه وي به وسيله دست و پاهايش و به علت ظرافت فوقالعاده آنها تنها امواج لرزشي را حس كرده و واکنش نشان ميدهد.
قاضي ادامه داد: به کمک آزمايشهاي متعدد معلوم شده که زنبورها فقط امواج با طول موج خيلي بلند که مربوط به صداهاي کلفت است را دريافت کرده و در مقابل آن واکنش نشان ميدهند، اين موضوع باز هم دليل بر داشتن حس شنوايي و گوش نيست.
وي تاکيد کرد: زنبورها قادر نيستند بين صداهاي کلفت مختلفي که دريافت ميکنند فرق گذاشته و تفاوتهايشان را درک كنند، در صورتي که همين صداها در گوش ما بسيار مختلف است و با هم فرق دارند که البته همين صداي منحصر به فرد را هم زماني ميتوانند تشخيص دهند که محل توليد صدا به شاخکهايشان نزديک باشد.
انتهاي پيام
-
حس چشايي زنبور عسل از انسان ضعيفتر است!
همه چيز در مورد زنبور عسل/١٣
حس چشايي زنبور عسل از انسان ضعيفتر است!
يک عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: حس چشايي زنبور عسل از انسان ضعيفتر است، به طوري که قند ساکارز(قند و شکر معمولي) از نظر زنبور عسل شيرين نيست.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: در زنبور عسل شاخکها اعضايي هسند که وظيفه لمس کردن را بر عهده دارند و روي هر يک از شاخکها، بين برجستگيها و فرو رفتگيهاي مربوط به حس بويايي جنگلي از موهاي بسيار ريز ديده ميشود که کارشان لمس کردن اجسام است.
وي گفت: موهاي لامسه در اشتراک با حس بويايي باعث ميشود که زنبور بتواند شکل اجسام را فقط با بوييدن تشخيص دهد، بدون اينکه جسم را ديده باشد.
قاضي در ادامه در خصوص حس چشايي زنبور عسل ابراز داشت: زنبور عسل نيز همانند انسان قادر به تشخيص مزههاي ترش، شيرين، شور و تلخ است که حس چشايي شيرين زنبور از انسان ضعيفتر است که حکمت آن اين است که زنبور در جست و جوي شهدهاي غليط باشد.
وي گفت: بيش از 25 نوع از قندها در دهان انسان شيرين است، ولي از نظر زنبور عسل بي مزهاند، به عنوان مثال قند فروکتوز در دهان زنبور عسل شيرين، اما قند ساکاروز بي مزه است، در صورتي که هر دو قند مذکور در دهان انسان شيرين و حتي به يک اندازه شيرين هستند.
قاضي تاکيد کرد: مقدار قند موجود در شهد گلها متفاوت است و معمولا بين 25تا 75 درصد است که هر چه درصد قند شهد زيادتر باشد، زنبور عسل زودتر به سمتش جلب ميشود.
انتهاي پيام
-
برآورد جديد تعداد گونههاي گياهي در جهان
دانشمندان انگلستان و ايالات متحده با همكاري گياهشناسان چند كشور ديگر در يك ارزيابي جامع و فراگير كل گونههاي گياهي گلدار را برآورد كردند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برآورد جديد حاكي از وجود 400 هزار گونه گياه گلدار است. البته 600 هزار نوع به دليل تكراري بودن از ليست قبلي حذف شدند.قرنهاست كه گياهشناسان در گوشه و كنار زمين مشغول جمعآوري، طبقهبندي و نامگذاري گياهان هستند.
در نتيجه و به شكل غيرعمدي بسياري از گياهان چندين بار نامگذاري شده و ليستي بالغ بر يك ميليون گونه گياه گلدار به وجود آمده بود.براي اولين بار يك ليست از كل نمونههاي گياهان گلدار توسط يك سيستم اتوماتيك قانونمند ارائه شده است.
به دنبال همايش تنوع زيستي كه در سال 2002 برگزار شد يك خواست جمعي مطرح شد كه در نتيجه آن پروژهاي طولاني به مدت 3 سال و تحت نام «ليست گياهي» كليد خورد وآغاز به كار كرد.قبل از انجام اين كار بزرگترين نگراني اين بود كه بدون انجام اين كار غيرممكن است بتوانيم گونههاي گياهي در معرض خطر را شناسايي كنيم و يا از ميزان موفقيت تلاشهاي انجام شده در حفظ و بقا گونههاي مختلف گياهي باخبر شويم.
بعضي گياهان 2 يا 3 نام دارند اما گياهان سودمند مانند گياهان خوراكي به دليل استفاده گسترده و جهاني بسيار بيشتر از اين تعداد نام دارند. اين بدان معناست كه محققان به دليل جستجوي يك نام از بسياري اطلاعات لازم در مورد آن گونه محروم ميمانند.
طي همكاري گروههاي مختلف گياهشناس سعي شده با جستجو در بانكهاي مختلف گياهي به يك اجماع وتوافق نظر در رابطه با هر گونه گياهي برسند و پس از آن اين نام (با تمام نامهاي ديگر نسبت داده شده به آن گياه) در ليست جديد گنجانده شود.
تاكنون در اين پيشنويس جديد 301 هزار گونه مورد قبول (با 480 هزار نام تكراري) ثبت شده و بررسي 24 هزار گونه ديگر باقيمانده تا از بين آنها نامهاي تكراري حذف شود.ليست نهايي حدودا تا پايان امسال تهيه خواهد شد. دانشمندان معتقدند كه تعداد صحيح گونههاي گياهي شناخته شده نبايد بيش از 400 هزار نوع باشد.
منبع:Physorg
-
قدرت بويايي کوسه ها افسانه است!
محققان به تازگي دريافته اند توانايي کوسه ها در رديابي سريع بوي يک قطره خون کوچک در ميان دريايي از آب، افسانه اي بيش نيست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه مي دانند که کوسه ها از قدرت بويايي شگفت انگيزي برخوردارند، کافي است تکه اي ماهي را درون استخر يا محل زندگي آنها پرتاب کنيد تا شاهد اين باشيد که کوسه ها به سرعت غذا را رديابي کرده و به سراغ آن مي روند.
به گفته محققان در آواريوم مونتري اين جانداران مي توانند بو را به محض برخورد با آب احساس کنند، اما آيا اين سگهاي شکاري آبي واقعا مي توانند همانطور که در داستانها و فيلمهاي مختلف نمايش داده مي شود، يک قطره خون را در ميان استخري به بزرگي استخرهاي شناي المپيک رديابي کرده و بو بکشند؟
اين افسانه براي دانشمندان کمي دور از ذهن بود از اين رو آنها با آزمايش دريافتند کوسه ها از شهرتي که در فيلمهاي علمي تخيلي براي آنها مصور شده، برخوردار نيستند. به گفته دانشمندان با وجود اينکه اين ماهي ها از حس بويايي قوي برخوردارند، اما اين حس از حس بويايي يک ماهي معمولي پا را فراتر نمي گذارد. بر اساس آنچه اکنون مشخص شده کوسه ها توانايي بو کشيدن يک قطره از هيچ ماده اي را در ميان استخري متوسط نيز ندارند، چه برسد به استخري در ابعاد استخرهاي المپيک.
افسانه دماغ تند و حساس کوسه ها مي تواند در ترس انسان از اين شکارچي خونخوار دريايي ريشه داشته باشد اما اين افسانه در چرخه علمي بر اساس آناتومي بدن کوسه مورد بررسي قرار مي گيرد. کوسه ها بر خلاف انسان براي بو کشيدن و تنفس کردن از دريچه هاي مجزا و متفاوتي برخوردارند. آبششها در دو طرف سر کوسه اکسيژن آب را دريافت مي کند در حاليکه دو حفره بيني بر روي صورت کوسه آب را به درون حفره هاي بويايي مي کشاند، جايي که بوهاي مختلف رديابي مي شوند.
ميزان نسوج موجود در اين حفره ها در کوسه نسبت به ديگر ماهي ها بسيار انبوه است و از اين رو دانشمندان براي مدتها گمان مي بردند اين بالاتر بودن سطح تماس، حس بويايي بيشتري را براي کوسه ها در پي دارد.
به منظور آزمايش اين ايده محققان بر روي پنج گونه مختلف کوسه آزمايش کرده و تجهيزاتي متشکل از يک لوله با توانايي آزادسازي 20 نوع مختلف آمينو اسيد و الکترودي با توانايي محاسبه ميزان پالسهاي الکتريکي که در حفره بويايي کوسه با واسطه دريافت عوامل محرک ايجاد مي شود را به پوزه آنها وصل کردند.
نتايج نشان دادند بالا بودن ميزان سطح داراي سلولهاي گيرنده عوامل محرک بويايي در کوسه ها به هيچ وجه منجر به بالارفتن توانايي رديابي رايحه هاي رقيق و کم شدت نخواهد شد، به طوريکه هر پنج گونه از کوسه هايي که در اين مطالعه مورد استفاده قرار گرفتند نسبت به ماهي هاي معمولي توانايي بويايي بالاتري نداشتند و در بهترين حالت کوسه ها توانستند يک قطره رايحه را در ميان ميلياردها قطره آب تشخيص دهند.
بر اساس گزارش ديسکاوري، يکي از دلايل اين محدوديت در توانايي بويايي مي تواند اين باشد که اگر کوسه ها مي توانستند با دقتي بالاتر بوها را رديابي کنند، تشخيص يک وعده غذايي واقعي و تميز دادن آن با ديگر مواد غير سودمند براي آنها بسيار دشوار مي شد.
-
موشي که نور را بو ميکشد!!!
دانشمندان آمريکايي با هدف بررسي درک مدارات نوروني بويايي، موش تراريخته اي را ايجاد کردند که مي تواند نور را بو بکشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بوها از نظر شيميايي تاحدي پيچيده اند که شناسايي مدارات نوروني که در توسعه حس بويايي نقش دارند بسيار دشوار است به همين دليل دانشمندان دانشگاه هاروارد و لابراتوار کولد اسپرينگ هاربر براي مطالعه بر روي برخي جنبه هاي پايه هاي بويايي موشي تراريخته را ايجاد کردند که قادر است نور را بو بکشد.
اين محققان در اين خصوص اظهار داشتند:به نظر مي رسد که براي مطالعه بر روي حس بويايي بايد از بوها استفاده کرد. اما بوها از نظرشيميايي آنچنان پيچيده اند که استفاده از آنها براي شناسايي مدارات نوروني که اين حس را کنترل مي کنند بسيار دشوار است.
به همين دليل اين دانشمندان براي مطالعه بر روي روشي که سلول هاي مغزي با کمک آن بوهاي مختلف را از هم تشخيص مي دهند از تحريکات پالس هاي نور استفاده کردند و در اين راه از تکنيک بسيار جديدي به نام «اپتو - ژنتيک» بهره گرفتند.
تکنيک اپتو - ژنتيک پروتئين هايي را در هم ادغام مي کند که اين پروتئين ها مي توانند در سيستم هايي با نور واکنش دهند که در اين سيستم ها ورودي نور با ورودي ساير حواس متفاوت است.
در اين مورد خاص، اين دانشمندان در سيستم بويايي موش ها بعضي از پروتئين هايي را با هم ادغام کردند که به گروه کانال هاي رودوپسين تعلق داشتند.
به اين ترتيب موش هاي تراريخته اي را ايجاد کردند که در آنها راه هاي بويايي نه تنها توسط بوها بلکه از طريق نور نيز فعال مي شدند.
به محض اينکه اين موش هاي اپتو - تراريخته به دست آمدند اين محققان توانستند ويژگي هاي الگوهاي فعاليت پياز بويايي مورد بررسي قرار دهند.
پياز بويايي ، منطقه اي از مغز است که اطلاعات بويايي را مستقيما از بيني دريافت مي کند.
از آنجا که ورودي نور مي تواند به راحتي کنترل شود اين دانشمندان توانستند يک سري از آزمايشات را براي تحريک کردن نورونهاي ويژه بويايي بيني طراحي کرده و الگوهاي فعال سازي اوليه را در پياز بويايي مشاهده کنند.
-
سلام خدمت دوستان . ببخشید شما جانوری با نام بوم میشناسید ؟ فکر کنم یه اسم قدیمی از یک جانور باشه . برام خیلی خیلی جواب این سوال مهمه اگه کمک کنید یک دنیا ممنون میشم .
-
بوم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بوم همون جغده.
در ادبیات ایران نام ادبی جغد در بعضی موارد به بوم بیان میشه.
مثلا : «هر آن کس را که باشد راهبر بوم / نبیند جز که ویرانی بَر و بوم » (ناصرخسرو)
«خاقانیا، زِ گیتی چون جویی آشنایی ؟/ خواهی زِ بوم و کَرکس تو سایة همایی ؟» (خاقانی )؛
«کس نیاید به زیر سایة بوم / وَر همای از جهان شود معدوم » (سعدی)
اما از نظر علمی بوم با جغد فرق داره. نژادش فرق میکنه. البته این عکس بوم نیست که من گذاشتم عکس Tyto alba هست که یه نژاد دیگست.
اطلاعات بیشر در مورد بوم.
کد:
http://forum.niksalehi.com/showthread.php?p=758453
-
دمت گرم رفیق . بی نهایت ممنون . نمیدونی چه فاز مثبتی گرفتم . دلم نیومد پست تشکر ندم !
-
برارد یعنی واقعا این همه تو ادبیاتمون بوم و ... یاد شده نشنیدی؟
کلی هم تو تاب های درسی باید باشه:46:
-
زنبورها از ابررايانهها هوشمندترند
محققان دانشگاه کوئين مري دريافته اند عملکرد مغز کوچک زنبورها از انبوه پردازشگرهاي ابررايانه ها بسيار سريعتر بوده و مي تواند مسئله اي که حل آن براي يک ابررايانه چند روز طول مي کشد را به سرعت حل کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انسان اکنون به خوبي مي داند که زنبورها در تشخيص صورت بسيار مهارت دارند و محققان نيز تاکنون نشان داده اند مي توان از اين حشرات سودمند و در معرض انقراض، براي کنترل کيفيت هوا استفاده کرد اما به تازگي انگيزه شگفت انگيز ديگري براي حفظ اين حشرات به وجود آمده است، زيرا دانشمندان دريافته اند اين حشرات از رايانه ها هوشمند ترند.
زنبورهاي عسل مي توانند مسئله «فروشنده دوره گرد» را که حل آن ابررايانه ها را براي چند روز به خود مشغول مي کند به سرعت حل کنند زيرا زنبورها آموخته اند که کوتاهترين مسير ممکن در ميان گلها را طي کنند حتي اگر گلها هر بار در ترتيب کاملا متفاوتي قرار بگيرند.
مسئله فروشنده دوره گرد يکي از مسائل کلاسيک در علوم رايانه اي بوده و شامل يافتن کوتاه ترين مسير ممکن ميان شهرها است به طوريکه فرد بايد از هر شهر تنها يک بار ديدن کند و به گفته محققان دانشگاه کوئين مري زنبورها اولين حيواناتي هستند که موفق به حل اين مسئله شده اند.
زنبورها براي پرواز کردن به انرژي زيادي نياز دارند و از اين رو کاربردي ترين راه را براي رسيدن به گل مورد نظر خود در ميان شبکه اي از صدها شاخه گل انتخاب مي کنند.
اين حشرات مسير خود را با استفاده از زاويه نور خورشيد انتخاب مي کنند که به يافتن مسير کندو نيز به آنها کمک مي کند، براي انجام اين کار مغز کوچک آنها بايد از حافظه به شدت قدرتمندي برخوردار باشد.
براي آزمودن توانايي حل مسئله در زنبورها، محققان اين حشرات را در معرض گلهاي مصنوعي که تحت کنترل رايانه ها بودند ، قرار دادند.
هدف اصلي اين بود که تعيين شود آيا زنبورها گلها را به صورتي بي قانون و اتفاقي کشف مي کنند يا ابتدا کوتاهترين مسيرها را در ميان گلها انتخاب کرده و سپس از آنها براي رسيدن به گلها استفاده مي کنند.
نتايج نشان داد زنبورها موقعيت دقيق گلها را کشف کرده و به سرعت کوتاهترين مسير را در ميان آنها يافتند. اين پديده به هيچ وجه قابليت ناچيزي نيست ، به ويژه با در نظر گرفتن اينکه مغز زنبورها به بزرگي يک ميکرونقطه است ظاهرا زماني که صحبت بر سر هوشمندي باشد، ابعاد مغز اهميت خود را از دست مي دهد.
در اوايل سال جاري محققان توانايي شناسايي صورت افراد را در زنبورها به اثبات رسانده بودند و اکنون با توجه به کشف جديد ، به نظر مي رسد زنبورها از جمله جانداران بسيار پيچيده اي هستند که به خوبي از پس حل مسائل دشوار بر مي آيند و دستيابي به درک درست تر از مغز آنها مي تواند درک انسان را از مسائل شبکه اي از قبيل جريان ترافيک، زنجيره هاي تامين نيازهاي انساني و يا جمعيت شناسي بهبود بخشد.
-
امپراتور گوزنهاي انگلستان کشته شد
بزرگترين حيوان وحشي ساکن انگلستان که "امپراتور گوزنها" نام داشت به دست يک شکارچي غيرقانوني کشته شد و خشم طبيعت دوستان را برانگيخت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين گوزن که "امپراتور اکسمور" نام داشت بزرگترين گوزن قرمز انگلستان و حتي تنها نمونه مسلم بزرگترين حيوان وحشي در جزاير بريتانيا بود.
امپراتور گوزنها در فاصله نزديکي از يک جاده پر ترافيک که "تيورتون" را به "بارنستپل" واقع در جنوب شرقي اين کشور متصل مي کرد در اثر اصابت گلوله کشته شد.
اين جاده به پارک ملي "اکسمور" که زيستگاه و قلمرو اين گوزن بزرگ بود بسيار نزديک است. خبر کشته شدن "امپراتور اکسمور" به دست يک شکارچي غيرقانوني بر روي رسانه هاي آنلاين انگلستان به پربازديدکننده ترين خبر تبديل شده است.
"امپراتور"، 12 سال سن و حدود 300 پوند (136 کيلوگرم) وزن داشت و قد آن بيش از دو متر و نيم بود.
پيتر دانلي، کارشناس گوزنهاي اکسمور در خصوص مرگ اين گوزن اظهار داشت: "افراد زيادي هستند که حاضرند هزاران پوند براي اينکه سر يک گوزن بزرگ را روي ديوار خود نصب کنند بپردازند. احتمالا اين شکارچي غيرقانوني نيز براي چنين اهداف سودجويانه اي امپراتور را کشته است."
براساس گزارش ديلي ميل، گوزنهاي قرمز بزرگترين حيوانات وحشي انگلستان هستند و نمونه هايي که در پارک اکسمور زندگي مي کنند به دليل رژيم غذايي غني که دارند از ساير نمونه ها بزرگترند و در ميان آنها "امپراتور" از همه بزرگتر بود.
در ابتداي ماه اکتبر، يک عکاس طبيعت به نام "ريچارد آستين" از امپراتور يکسري عکس گرفت اما مکان تهيه عکسها را براي جلوگيري از سوء استفاده شکارچيان غيرقانوني مخفي نگه داشت. اکنون به نظر مي رسد که پنهان کاري اين عکاس دوستدار محيط زيست چندان کافي نبوده است.
-
کشف حشرات باستانی در کهربای 50 میلیون ساله هندی
در پی کشف کهربایی با قدمت 50 میلیون سال در هند، بیش از 700 گونه جدید از حشرات کشف شده که علاوه بر اثبات نظریه ابرقارهها، قدمت جنگلهای هندوستان را نیز به بیش از دو برابر افزایش میدهد.
دانشمندان نزدیک به 150 کیلوگرم کهربا را که در جنگلهای بارانی دوران باستان تشکیل شدهاند، کشف کردند که در درون آنها گونههای زیادی از حشرات به صورت کاملا سالم حفظ شدهاند. این کهرباها در معادن زغالسنگ ایالت گجرات هندوستان یافت شدهاند و به گفته دانشمندان، بسیاری از حشرات داخل آن به گونههایی تعلق دارند که در دورترین نقاط جهان زندگی میکردند.
این بدان معناست که با وجود آنکه میلیونها سال است این منطقه در محاصره اقیانوس قرار گرفته، تنوع زیستی آن بسیار بیشتر از آنچیزی است که قبلا تصور میشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر اساس نظریه شکلگیری قارهها، در مرحله اول فقط دو ابرقاره روی کره زمین وجود داشت، لوراسیا در شمال زمین و گندوانا در جنوب. 160 میلیون سال پیش و در اواسط دوره ژوراستیک، گندوانا به چند تکه کوچکتر تقسیم شد که بخشهای زیادی از آن در نیمکره جنوبی باقی ماند، اما یکی از قسمتهای آن حرکت به سمت شمال را آغاز کرد.
این قسمت از گندوانا به مدت بیش از 100 میلیون سال روی آب شناور بود و در هر سال با سرعت بین 15 تا 25 سانتیمتر جابهجا شد تا اینکه در نهایت به آسیا برخورد کرد و هندوستان فعلی را تشکیل داد. (رشتهکوه هیمالیا نتیجه این برخورد است) مدتهای طولانی تصور میشد شناور بودن در میان اقیانوس و ایزوله شدن از تمام جهان، باعث شده که هندوستان گیاهان و جانوان بسیار منحصر به فردی داشته باشد که در دیگر نقاط کره زمین یافت نمیشوند. اما آبوهوای استوایی هندوستان نتوانسته فسیلها را بهخوبی حفظ کند و به این ترتیب، آثاری به جای نمانده تا بتوان این نظریه را اثبات کرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما اکثر حشراتی که اخیرا کشف شدهاند، با حشرات مدرنی مرتبطند که میلیونها سال قبل در قسمتهای مختلف جهان مانند آسیا، استرالیا، جنوب آمریکا زندگی میکردند.
جس راست از دانشگاه بن در آلمان رهبری گروهی بینالمللی از محققان هندی، آلمانی و آمریکایی را به عهده دارد که در این منطقه مشغول به فعالیت هستند. این تیم با استفاده از این یافتهها توانسته است قدمت جنگلهای بارانی را تخمین بزند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی در این باره به بیبیسی گفت: «این واقعه را میتوان با احتمال اتصال بین خشکیها توضیح داد. احتمالا جزایر کوچکی قبل از برخورد با آسیا در منطقه Eocene شکل گرفته و بین هندوستان و دیگر سرزمینها قرار گرفتهاند. گیاهان میتوانستند در جریان اقیانوس تا صدها کیلومتر حرکت کنند و حشرات نیز میتوانستند به این سرزمینها پرواز کنند. بسیاری از حشرات نمیتوانستند با پرواز کردن از میان آب عبور کنند، اما امکان انتقال آنها از طریق گیاهان شناور روی آب وجود داشت. علاوه بر آن حشرات بسیار کوچکی وجود داشتند که به سادگی همراه با جریان باد در هوا منتقل میشدند و کیلومترها راه را میپیمودند».
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تحقیقات نشان میدهد صمغی که بعدها به کهربا تبدیل شده، از جنگلهای بارانی استوایی باستانی سرچشمه میگیرد و احتمالا از درختهایی به نام Dipterocarpaceae تولید شده که امروزه جنوبغربی آسیا را فرا گرفتهاند. برای آنکه دانشمندان بتوانند سرچشمه این کهربا را مشخص کنند، آن را از لحاظ شیمایی بررسی و آناتومی شاخهها و بوتههای فسیل شده در این منطقه را نیز تجریه و تحلیل کردند.
پاول ناسیمبن از موسه تاریخ طبیعی نیویورک در این باره گفت: «نمونههایی از چوبهای فسیل شده در این صمغها به دست آمده که جزئیات دقیقی از ساختار میکروسکوپی گیاهان را در خود دارد و نشان میدهد درختان Dipterocarp ها یکی از منابع احتمالی تولید این کهرباها هستند».
تا کنون بسیاری از کارشناسان معتقد بودند این نوع از جنگلهای بارانی استوایی که امروزه در سراسر جنوب شرق آسیا یافت میشوند، در اصل از دوره مینوستا در 20 تا 25 میلیون سال پیش سرچشمه گرفتهاند. اما کشف جدید این نظریه را زیر سوال میبرد.
دیوید گریمالدی از موسه تاریخ طبیعی آمریکا معتقد است این جنگلها حداقل 60 میلیون سال قدمت دارند. او در این باره گفت: «چیزی که ما اکنون در هندوستان در اختیار داریم، فسیلهای حاوی شواهدی از جنگلهای بارانی استوایی و گیاهانی از خانواده Dipterocarpaceae است که در آسیا وجود دارند. در گذشته هیچ سر نخی وجود نداشت که جنگلهای بارانی جنوب شرق آسیا چه زمانی به وجود آمدهاند، اما اکنون با این کشف جدید میتوان به بسیاری از سوالات پاسخ داد».
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«یکی از مشکلات ما در تعین عمر این جنگلها نداشتن اطلاعات کافی است، چرا که فسیلها در مناطق استوایی به ندرت یافت میشوند. بسیاری از فسیلهایی که امروز پیدا میشوند، در مناطق خشک نیمکره شمالی و قسمتهای جنوبی نیمکره جنوبی وجود دارند، اما در نوار استوایی فسیلهای زیادی در دسترس نیست. برخی از فسیلهایی که قبلا در مناطق استوایی جنوب آمریکا به دست آمده بود، نشان میداد جنگلهای بارانی در دوره مینوستا به وجود آمدهاند که مربوط به 25 میلیون سال پیش است. اما در واقعیت، آنها بسیار قدیمیترند و قدمت آنها حداقل دو برابر چیزی است که قبلا تصور میشد».
اما جدای از تخمین عمر جنگلهای بارانی و جغرافیای زیستی هندوستان، مهمترین قسمت این کشف جدید تعداد بسیار زیاد گونههایی از حشرات است که به بهترین شکل ممکن در این کهرباها محافظت شدهاند. بر خلاف بسیاری از کهرباهایی که در شمال زمین یافت میشوند، کهربای هندی بسیار نرمتر است. این موضوع به دانشمندان امکان میدهد تا به طور کامل این کهربا را حل کنند و حشرات، گیاهان و قارچ را از دل آن بیرون بکشند.
دکتر راست در این باره گفت: «ما نمونههای کامل و 3بعدی داریم که حداقل 52 میلیون سال قدمت دارند و تقریبا تفاوتی با نمونههای زنده ندارند».
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این منبع کهربا اولین منبع مهمی است که در هندوستان یافت میشود. این ماده زرد و قهوهای رنگ در سراسر جهان وجود دارد. مهمترین منبع کهبربا در منطقه بالتیک وجود دارد که 80 درصد از کهربای جهان را در خود جای داده است.
-
زنبورها هم كمحافظه ميشوند
زنبورهاي عسل پير و سالخورده براي شناخت مسيرشان به كندوي جديد با مشكل مواجه ميشوند، چرا كه رفتارهاي مربوط به يادگيري همراه با سالخوردگي تغييرناپذير و ثابت ميشوند. پس انسان تنها موجودي نيست كه دچار كمحافظگي ناشي از پيري ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مطالعات انجام شده توسط دانشمندان در دانشگاه ايالت آريزونا و دانشگاه نروژي Life Sciences نشان ميدهد كه چگونه پيري بر قدرت زنبورهاي عسل در يافتن راه خانهشان تاثير ميگذارد.
از آنجا كه اساسا زنبورهاي عسل هدايتگران (ناوبران) بسيار قابلي بوده و قادرند مسير خانهشان را از ميان گلزارهاي بسيار دورتر از خانه بپيمايند، مطالعات نشان ميدهد كه پيري و سالخوردگي باعث اختلال در فراموش كردن لانه قبلي حتي پس از جاگيري كولوني در خانه جديد ميشود.
پروفسور گرو آمدام يكي از شركتكنندگان در اين تحقيق ميگويد: با استفاده از تجارب قبلي ميدانيم كه زنبورهاي عسل پير نسبت به جوانترها توانايي كمتري در يادگيري دارند. اكنون ميخواهيم با انجام آزمايشهايي بدانيم آيا پيري تاثيري بر رفتارهاي يادگيرانه زنبور عسل كه نقش اساسي در بقاي زنبور در حيات وحش دارد، ميگذارد يا خير؟
زنبور عسل پس از 3 يا 4 روز پرواز جستجوگر بسيار ماهر و كارآموزي است. زنبورهاي عسل بالغ پس از 5 تا 11 روز پرواز، بخوبي مسير رفت و برگشت به لانه را ناوبري ميكنند. اين در حالي است كه اين زمان براي زنبورهاي عسل پير بيش از 2 هفته به طول ميانجامد.
جهت دانستن اين موضوع كه چگونه زنبورهاي عسل خودشان را با مكان جديد و لانهاي تغيير يافته انطباق ميدهند، محققان زنبورها را به كندوي جديدي هدايت كرده و كندوي قبلي را مسدود كردند.
چندين روز به كولوني فرصت داده شد تا مكان جديد را به خاطر سپرده و حافظهشان را از اطلاعات مربوط به كندوي مسدود شده قبلي پاك كنند.
سپس لانه جديد توسط محققان خراب شد و زنبورها مجبور شدند از بين 3 گزينه، يكي را به عنوان لانه جديد انتخاب كنند. يكي از اين گزينهها كندوي مسدود شده، يعني همان مكان اول زنبورها بود.
زنبورهاي مسن با نشانههايي از پيري عليرغم اين كه به آنها آموخته شده بود كه كندوي اول جاي مناسبي براي زندگي نيست، تمايل به لانه قبليشان داشتند.
اگرچه بسياري از زنبورهاي عسل پير در رفتارهاي يادگيرانه ناموفق هستند؛ اما اين مطالعات نشان داد كه هنوز بعضي آنها اين اعمال را بسيار موفق انجام ميدهند.
منبع:physorg
-
لذت بازي در دنياي حيوانات
ديدن كودكي كه در حال بازي است و از بازي خود لذت ميبرد رويداد عجيبي نيست. حتي اگر سگي را ببينيم كه با توپي خود را سرگرم كرده است نيز نبايد چندان حيرتزده شويم، اما درباره لاكپشتها يا حتي زنبورهاي عسل چه ميتوان گفت؟ حقيقت اين است كه اين موجودات نيز زمانهايي را در طول شبانهروز صرف بازي و سرگرمي ميكنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نقش بازي در يادگيري مهارت در حيوانات
تنها اين سگها، گربهها يا ميمونها نيستند كه در دنياي حيوانات به بازي و سرگرمي نياز دارند. اين نظر گوردون بورگارت از اساتيد روانشناسي دانشگاه تنسي آمريكاست. او كسي است كه براي سالهاي طولاني رفتار حيوانات و لحظاتي كه تصور ميشود خود را سرگرم بازي و تفريح ميكنند زير نظر داشته است. به عقيده وي بسياري از حيوانات به زماني براي بازي كردن و نوعي ايجاد وقفه در انجام كارهاي غريزي روزمره خود نياز دارند. دانشمنداني همچون گوردون سالهاي طولاني است كه رفتار موجوداتي نظير خزندگان بالغ يا تازه به دنيا آمده را زير نظر دارند، اما بسياري از آنها ميگويند رفتار مشخصي را نديدهاند كه نشان دهد اين حيوانات در حال بازي هستند. نكته مهم اين است كه كشف نشانههايي از بازي و تفريح در دنياي حيوانات نيازمند صرف زمان قابل توجهي است تا در نهايت بتوان حيواني را در حين انجام نوعي رفتار كه بيشباهت به تفريح و بازي نباشد مشاهده كرد. با اين حال گوردون ميگويد: در باغ وحش ملي واشنگتن چيزي را ديدم كه نميتوان بيتفاوت از كنار آن عبور كرد. لاكپشت صورت خوكي كه از جمله نمونههاي نادر اين حيوان به شمار ميآيد در حال سروكله زدن با توپ بسكتبال بود. بررسيهاي بيشتري در اين زمينه انجام دادم و به اين نتيجه رسيدم كه اين لاكپشت كاري نميكرده است جز بازي با توپ. گوردون نتيجه مشاهدات و بررسيهاي خود را در نشريه The Scientist منتشر كرده كه اتفاقا با استقبال صاحبنظران علمي و متخصص در علم رفتارشناسي جانوري روبهرو شده است.
در مقاله خبرساز گوردون كه تحت عنوان «وقتي براي بازي» منتشر شده است به 5 فاكتور اصلي براي بازي و سرگرمي پرداخته شده است. اين دانشمند يكي از نخستين چهرههايي است كه به تعريف بازي در افراد پرداخته است. البته او اين تعريف را در خصوص گونههاي جانوري كه هيچگاه تصور نميشده مشغول بازي كردن باشند نيز ارائه كرده است، گونههايي نظير ماهيها، خزندگان و بيمهرگان. او حتي كتاب جالب توجهي تحت عنوان «بازي در
حيوانات ـ آزمودن محدوديتها» منتشر كرده است كه در آن به رفتارهايي شبيه بازي در دنياي حيوانات مختلف پرداخته شده است. به عقيده وي برخي حركات بدن ماهيها نظير حركت بالهها و دور زدنهاي مداوم در آب ميتواند نشانهاي روشن از بازي كردن در ماهيها باشد.
ميتوان با دنبال كردن رفتارهاي بازيگوشانه در دنياي حيوانات كمتر
شناخته شده نظير لاكپشتها ناشناختههاي بيشتري از زندگي آنها آموخت
اين دانشمند 5 فاكتور مورد نظرش را در يك عبارت خلاصه كرده است: بازي رفتار تكراري است كه هدف مشخصي نداشته و عمدتا زماني كه انسان يا حتي حيوان در شرايط آرام و به دور از تنش رواني قرار دارد آن را به طور داوطلبانه انجام ميدهد. گوردون ميگويد: بخوبي روشن است كه پس از بررسي دقيق توانايي توصيف بازي و مشاهده اين قابليت در ميان تمام جانداران، انسان درك بهتري از خود و رفتارهايش دارد.بررسيهاي مختلفي در اين زمينه انجام شده كه نشان ميدهند در مقايسه با انسان در حيوانات ميتوان نقش بازي كردن در يادگيري مهارتهاي گوناگون را بهتر مشاهده و ارزيابي كرد. در حقيقت بازي كردن به حفظ ثبات و وضعيت مناسب فيزيكي بدن و حتي تعادل روحي كمك ميكند و در عين حال سهم قابل توجهي در ارتقاي ارتباطات اجتماعي دارد كه گويا اين ويژگي در حيوانات نيز بخوبي ديده ميشود.
در حال حاضر محققان از بازي به عنوان شيوه درماني مناسب و اميدواركننده براي كمك به كودكان دچار اختلالات مختلف استفاده ميكنند. گذشته از آن مطالعات زيادي نيز درخصوص بررسي تاثير فعاليت بيشتر براي كمك به ايجاد تحرك در سالمندان در دست انجام است. چنين دستاوردها و نتيجهگيريهايي گرچه ارزشمند به نظر ميرسند اما چندان حيرتانگيز نيستند، اما اينكه در دنياي حيوانات نيز بازي كردن مفهوم خاصي داشته و به نوعي براي آنها لذتبخش است دانشمندان را به تحير واداشته است.آنچه دانشمندان را درخصوص بررسي ريشههاي علاقه به بازي در دنياي حيوانات ترغيب ميكند اثرات بعدي است كه در آنها پديدار ميشود.
سگها، علاقهمندان شناخته شده به بازي كردن
در ميان گونههاي مختلف جانوري كه مشاهده بازي در آنها بيش از سايرين قابل رويت است، سگها از اعتبار خاصي برخوردارند. سگها به واسطه ارتباط نزديكي كه با انسانها دارند و حتي در برخي جوامع به عنوان نزديكترين مونس انسانها در نظر گرفته ميشوند ارتباط اجتماعي خاصي با انسانهاي اطراف خود برقرار ميكنند. دانشمندان به اين نتيجه رسيدهاند كه با افزايش تنوع بازيهايي كه با سگها ميشود ميتوان ارتباط برقرار شده با اين حيوان را نيز بيشتر كرد. عقيده بر اين است كه سگها تمايل انسان به بازي كردن با آنها را بخوبي درك ميكنند. اين مشخصه البته در گربهها نيز ديده ميشود، اما به چشمگيري آنچه در سگها ديده ميشود ، نيست.دانشمنداني كه رفتار حيوانات را از نزديك دنبال ميكنند با توجه به مقالاتي نظير مقاله اخير گوردون بر اين نكته پافشاري دارند كه ميتوان با دنبال كردن رفتارهاي بازيگوشانه در دنياي حيوانات كمتر شناخته شده نظير لاكپشتهاناشناختههاي بيشتري از زندگي آنها را آموخت. بازي كردن يكي از مشخصههاي اصلي ادامه حيات در انسان و در حيوانات است. اين اصلي است كه بسياري از دانشمندان نسبت به آن نظر مثبت دارند. حتي گوردون نيز معتقد است: بازي كردن بخشي دروني و جداييناپذير از حيات است كه ميتواند ارزش زندگي كردن را نيز بالاتر ببرد.
-
پرنده اي كه احتمال انقراض آن مي رفت
بوفچه ريش بلند پرنده اي کمياب است که طي 26 سال گذشته در دسته گونه هاي منقرض شده تصور مي شد اما اکنون گروهي از محققان موفق شده اند در شمال پرو نشانه هايي از حيات اين بوفچه زيبا را به دست آورند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گروهي از جستجوگران و محققان موفق به يافتن يکي از کمياب ترين پرنده هايي شده اند که طي 26 سال گذشته نشانه اي از آن ديده نشده بود، اين پرنده از گونه اي از بوفچه هاست که به بوفچه ريش بلند شهرت داشته و در پرو کشف شده است.
اين جغد کوچک با نام علمي Xenoglaux Loweryi در اطراف منقارش از پرهاي مومانند و بلندي برخوردار است و از آن به عنوان ريش هاي اين پرنده جالب توجه ياد مي شود. نام لاتين و رايج اين پرنده «جغد غريبه» است.
اين بوفچه که در بخش هاي شمالي پرو و در منطقه محافظت شده «آبرا پارتيشيا» مشاهده شده، توسط اتحاديه بين المللي محافظت از منابع طبيعي به عنوان يکي از گونه هاي در خطر انقراض معرفي شده است زيرا قلمرو زيستگاه هاي آنها به کمتر از 189 کيلومتر مربع رسيده است.
جنگل زدايي هاي مداوم يکي از عوامل اصلي نابود شدن زيستگاه اين پرنده ارزشمند و کمياب و در نتيجه منقرض شدن تدريجي آنها به شمار مي رود.
-
کوسه ها هندسه ميدانند
کوسه هاي نهنگي از جمله بزرگترين گونه هاي ماهي در اقيانوس ها هستند که به تازگي مشخص شده حرکات شاهانه و آرام آنها در هنگام شنا کردن با هدف انجام محاسبات هندسي به منظور ذخيره انرژي انجام مي گيرند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در واقع دانشمندان دريافته اند اين کوسه ها از علم هندسه براي بهبود نيروي طبيعي رانشي معکوس و شناور باقي ماندن استفاده مي کنند.
حرکت کردن براي بقاي بسياري از حيوانات امري حياتي است زيرا بدون آن قادر به شکار کردن و حمله به مهاجمان نخواهند بود. با اين حال اين حرکت ها ميزان قابل توجهي انرژي صرف مي کند که اين پديده براي پرنده ها و حيوانات آبزي که در محيطي سه بعدي حرکت مي کنند، بيشتر صادق است و چندان شگفت انگيز نيست اگر بدانيد که صرف اين انرژي بر روي نوع حرکات بسياري از جانوران تاثير گذاشته است.
محققان دانشگاه «سوانسي» معتقدند حيوانات آبزي علاوه بر محاسبه سرعت حرکت خود بايد ميزان تاثير حرکات عمودي را بر روي مصرف انرژي محاسبه کنند که اين مي تواند به کلي رفتارهاي حرکتي آنها را متحول کند. اين محققان طي چهار سال گذشته با وصل کردن حسگرهاي حرکتي و شتاب سنج به کوسه هاي نهنگي، حرکات آنها را در حين شنا و هنگام اجراي حرکات عمودي محاسبه کردند تا بتوانند ميزان انرژي صرف شده اين جانداران را در حين حرکات عمودي تخمين بزنند.
نتايج نشان دادند اين جانداران مي توانند بدون صرف انرژي و به شيوه گلايد يا لغزيدن در ميان آب به سمت پايين حرکت کنند اما هنگامي که قصد دارند خود را به بالا بکشانند بايد باله هاي خود را حرکت دهند. اين پديده از آن جهت روي مي دهد که اين کوسه ها و در اصل بيشتر ماهي ها از نيروي رانشي معکوس برخوردارند.
همچنين هرچه ميزان صعود اين کوسه ها در ميان آب بيشتر مي شود، توانايي آنها در حرکت دادن باله ها در آنها کاهش يافته و بايد انرژي بيشتري صرف کنند. از اين رو کوسه ها دو حالت حرکتي را به اجرا مي گذارند، يکي از اين حالات به واسطه حرکت در زوايه هاي کوچک و کم عمق براي اوج گرفتن از مصرف انرژي در حرکات افقي و حالت حرکتي ديگر از ميزان مصرف انرژي اين جانداران حين انجام حرکات عمودي مي کاهد.
دانشمندان معتقدند اين نتايج به خوبي نقش کليدي هندسه را در استراتژي هاي حرکتي اين جاندار در فضاي سه بعدي به نمايش مي گذارد. همچنين بهره برداري اين جانداران از نيروي رانش معکوس مي تواند در حرکت و موقعيت يابي آسان در مسيرهاي تنگ به آنها کمک کرده و ميزان کارايي شکار آنها را در ميان منابع غير قابل پيش بيني غذايي افزايش دهد.
-
درخشش عقربها در شب براي رديابي نور ماه
عقربها در شب هنگام با انتشار نوري مشابه نور فلورسنت مي توانند شدت ميزان نور ماه را رديابي کنند تا در صورت روشن بودن بيش از اندازه محيط از پناهگاه هاي خود خارج نشوند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظر مي رسد عقربها از توانايي عجيب خود در تاباندن نور سبز رنگ تحت پرتوهاي ماوراء بنفش به عنوان ابزاري براي سنجيدن شرايط استفاده مي کنند تا دريابند آيا شب براي آنها به اندازه اي تاريک هست تا در نهايت ايمني از لانه هاي خود خارج شوند يا نه؟
از آنجايي که عقربها شکارچيان شب به شمار مي روند کمي عجيب است که به جاي استتار کردن خود از نوري مشابه فلورسنت استفاده مي کنند. محققان دانشگاه کاليفرنيا در بيکرزفيلد اکنون براي اين رفتار عجيب توضيحي يافته اند.
عقربها در بدن خود مقدار محدودي رنگدانه فلورسنت توليد مي کنند که با ايجاد نور به تدريج از بين مي روند. از اين رو محققان 15 عقرب را تا اندازه اي که رنگدانه هاي آنها به اتمام برسند تحت پرتو ماوراي بنفش قرار دادند و سپس رفتارهاي اين 15 جاندار را با رفتارهاي 15 عقرب معمولي در شب و تحت نور ماورا بنفشي که نور ماه و ستاره ها را شبيه سازي مي کرد، مقايسه کردند.
محققان مشاهده کردند عقربهايي که نور فلورسنت از خود توليد مي کردند در يک منطقه کوچک باقي مي مانند اما ديگر عقربها به صورت نامنظم در اطراف پرسه مي زنند.
به گفته محققان معماي اصلي در آنچه عقربها مي توانند در شب هنگام ببينند نهفته است. در صورتي که اين جانداران نتوانند ترکيبات ماوراء بنفش نور ستاره ها و ماه را در اثر از بين رفتن رنگدانه هاي فلورسنت درک کنند، از روشن بودن شب به اندازه اي که رديابي آنها براي شکارچيانشان ساده شود، آگاهي پيدا نکرده و به راحتي به اطراف حرکت مي کنند. در واقع با از بين رفتن رنگدانه هاي فلورسنت، عقربها کمتر احساس خطر کرده و در اطراف پرسه مي زنند.
به گفته دانشمندان رنگدانه هاي فلورسنت در رديابي نور ماورا بنفش که در شبها پرتوي غالب به شمار مي رود، به عقربها کمک فراواني مي کنند و به اين شکل در صورتي که اين جانداران شدت پرتو ماورا بنفش را بالا ببينند، براي جلوگيري از شکار شدن از پناهگاه هاي خود خارج نمي شوند.
بر اساس گزارش نيوساينتيست، همچنين محققان معتقدند نور فلورسنت عقربها مي تواند کاربرد ديگري نيز داشته باشد به شکارچيان عقرب هشدار دهد که اين جانداران بسيار سمي تر از آن هستند که قابل خوردن باشند.
-
سگي كه 2هزار واژه ميداند
بيشترين انتظاري که مي توان از موجودي با عنوان «باهوشترين سگ جهان» داشت، چه مي تواند باشد؟«چيسر» نام سگي است که تا کنون نام هزار و 22 شيء را به خاطر سپرده است، بيشترين تعدادي که تاکنون ديگر حيوانات قادر به يادگيري آن بوده اند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان کالج اسپارتانبرگ به منظور بررسي وجود محدوديت احتمالي در تعداد واژه هايي که يک سگ از نژاد سگ هاي گله اسکاتلندي مي تواند ياد بگيرد، طي پروژه اي سه ساله آموزش اين تعداد از واژه ها را به آرامي به «چيسر» آغاز کردند.
به گفته جان پيلي يکي از محققان حاضر در اين پروژه با وجود اينکه سگ هاي گله اسکاتلندي نژادي بسيار باهوش به شمار مي روند اما نمي توان آنها را مطلقا باهوشتر از ديگر نژادها دانست. فرضيه اين است که اين نژاد براي ياد گرفتن زبان از صاحب خود اشتياق ويژه اي دارد.
به گفته پيلي آموزش دادن به اين سگ ابتدا از نام هاي خاص آغاز شد به اين شکل که جسمي در برابر ديد سگ قرار مي گرفت و نام آن تکرار مي شد، آموزش نام هر جسم به چيسر طي دوره هاي چند ماهه صورت مي گرفت سپس محققان آموخته هاي «چيسر» را با چيدن گروه هاي 20 تايي از جسم هايي که نام آنها به سگ آموخته شده مورد آزمايش قرار داده و از وي مي خواستند با شنيدن نام هر جسم به اتاق ها رفته و آنها را بيرون بياورد. در اين 838 آزمايشي که طي سه سال به عمل آمده امتياز چيسر هرگز کمتر از 18 از 20 نبوده است. همچنين محققان براي حمل تمامي اسباب بازي هايي که اين سگ نام آنها را فراگرفته به 16 کيسه پلاستيکي بزرگ نياز داشتند.
حتي در برخي از آزمايش ها ، محققان نام اجسام را با چند فعل ترکيب کرده و شاهد اين بودند که سگ از ميان جمله نام جسم را تشخيص داده و به سرعت آن را از ميان ديگر اشيا پيدا مي کرد.
پيش از اين سگي از همين نژاد به نام «ريکو» در موسسه ماکس پلانک آلمان رتبه باهوشترين سگ جهان را به خود اختصاص داده بود و از دامنه واژگاني 200 تايي برخوردار بود.
-
روباه، همدم احتمالي انسانهاي اوليه!
بر اساس تحقيقات جديد، انسانهاي اوليه احتمالا به جاي سگ از روباه به عنوان حيوان خانگي خود استفاده ميكردند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان در حال بررسي بقاياي موجود در يك مدفن ماقبل تاريخ در اردن، قبري را كشف كردند كه در آن يك روباه در كنار يك انسان دفن شده كه تاريخ آن به هزاران سال پيش از انتخاب سگها به عنوان همدم انسان برميگردد.
تيم تحقيقاتي دانشگاه كمبريج معتقد است كه اين مورد بيسابقه به نوعي ارتباط عاطفي بين انسان و روباه اشاره ميكند.
بر اساس اين تحقيقات، احتمالا روباهها به عنوان حيوان خانگي نگهداري شده و در زمان مرگ صاحبانشان با آنها دفن ميشدند.
در اين صورت، اين اولين نمونه دفن اينچنيني بوده و نشان از اين دارد كه پيش از اينكه انسان توسط سگها به شكار روباه بپردازد از آن به عنوان حيوان خانگي استفاده ميكرده است.
اين گورستان كه در عيون الهمام در شمال اردن واقع شده بيش از 16 هزار و 500 سال قدمت دارد و نشانگر اين مطلب است كه قبر كشف شده چهار هزار سال قديميتر از قبرهاي كشف شده ديگر است كه در آنها سگ به عنوان همدم انسان دفن شده بود.
تحقيقات انجام شده بر روي روباهها نشان داده كه ميتوان آنها را تحت كنترل انسان درآورد اما كار آساني نيست چرا كه روباه چموش و ترسو است؛ بنابراين احتمالا به همين دليل انسانها به همدمي با سگ روي آوردهاند.
-
كشاورزاني كه غارت هم ميكنند
مورچهها يكي از قدرتمندترين و پيچيدهترين موجودات زنده در طبيعت به شمار ميآيند. اين پيچيدگي تا آنجا بوده است كه دانش بشري از مدتها پيش با الهام گرفتن از زندگي اين حشره پيشرفتهاي چشمگيري در عرصههاي مختلف داشته است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در اين رهگذر، تحقيقات گستردهاي نيز درخصوص زندگي اين حشره انجام شده كه هر يك حاوي نكات جالب توجهي بوده است. تحقيقات اخيري كه از سوي محققان دانشگاه اكستر انجام شده است، نشان ميدهد مورچهها تاثير شگرفي بر محيط اطراف خود دارند. اين تاثيرگذاري عمدتا به دليل فعاليت آنها به عنوان مهندسان هميشه فعال اكوسيستمي و شكارچياني قابل بر جاي ميماند. از اين رو مورچهها را يكي از ماهرترين كشاورزان طبيعت ميشناسند.
تحقيقاتي كه بتازگي گروهي از دانشمندان در آلمان و انگليس انجام دادهاند نشان ميدهد مورچهها به 2 شيوه متفاوت بر محيط اطرافشان تاثير ميگذارند. اين تاثيرگذاري نهتنها بر خاك بلكه بر جمعيت گونههاي جانوري و گياهي محيط زندگي آنها بخوبي ديده ميشود تا آنجا كه دانشمندان به اين نتيجه رسيدهاند جمعيت مورچه و هر گونه كاهش يا افزايش در آن تاثيرات مختلفي بر محيط اطراف زندگيشان ميگذارد. يكي از مهمترين تاثيرگذاري مورچهها بر محيط اطرافشان به زير و رو كردن خاك و تغييراتي است كه در ساختار خاك ايجاد ميكنند. مورچهها در حين ساخت خانه حجم قابل توجهي از خاك را بر هم ميزنند. البته بر هم زدن انبوه خاك در زمان پيدا كردن مواد غذايي نيز صورت ميگيرد. به اين ترتيب مورچهها در حين انجام دادن كارهاي روزمره خود به طور خودكار تركيب غذايي خاك را در سطوح مختلف تغيير ميدهند. اين فرآيند به عقيده دانشمندان ميتواند به طور غيرمستقيم جمعيت گونههاي محلي و بخصوص گونههاي جانوري را تحت تاثيرات مختلفي قرار دهد. يكي از مهمترين اين تاثيرگذاريها به تجزيه سطوح مختلف خاك مربوط ميشود. تجزيه خاك نقش قابل توجهي در رشد هرچه بهتر گونههاي مختلف گياهي در محيط اطراف زندگي مورچهها دارد. يكي از شناختهشدهترين گونههاي قدرتمند در دنياي مورچه در زمينه تجزيه خاك، گونهاي موسوم به Collembola است. محيط خاكي كه اين نوع مورچه در آن زندگي ميكند همواره در معرض تغييرات بنيادين قرار دارد. گونهاي از مورچهها موسوم به مورچههاي برگ برچين در زمره ماهرترين كشاورزان دنياي حشرات محسوب ميشوند. برگي كه هر يك از اين مورچههاي سختكوش قادر است بچيند و با خود حمل كند تا 50 برابر وزنش است. آنها صف ميكشند و دستهجمعي محصولاتي را كه چيدهاند به خانه ميبرند. زماني كه اين مورچهها به محل سكونتشان ميرسند از برگها به عنوان سطحي براي پرورش قارچ استفاده ميكنند؛ قارچي كه كل جمعيت مورچهها از آن تغذيه ميكند، اما وقتي بر اثر پيري آروارههاي تيز و برنده اين مورچهها مستهلك ميشود، سرعت كار گروهي جالب توجه آنها نيز پايين ميآيد.
محققان آمريكايي كشف كردهاند جويدن و چيدن برگها براي مورچههاي پير دشوار است، اما وقتي دقيقتر رفتار آنها را مورد مطالعه قرار دادهاند متوجه شدهاند مورچههايي كه آروارههايشان كارايي و برندگي خود را كاملا از دست داده است، وظيفه كاري خود را عوض ميكنند. مورچههاي پير كار چيدن برگ را به مورچههاي جوانتر ميسپارند و به جاي آن كار حمل و نقل برگها و طي كردن مسافت طولاني تا خانه را به عهده ميگيرند. اين گروه محقق ميگويد در جوامع سازمان يافته مورچهها، تمامي اين حشرات قدرت تطبيق با تغيير شرايط را دارند كه باعث ميشود حتي وقتي مورچهاي توان جسمي سابق خود را ندارد براي جمعيتي كه در آن زندگي ميكند، مفيد باشد.
نكته: مورچهها حشرات بسيار ماهري در امر غارت و چپاول طعمههاي خود به شمار ميآيند. آنها وابستگي عجيبي به محل زندگي و قلمروي حياتي خود دارند تا آنجا كه در دفاع از آن بسيار جدي و حتي پرخاشگر محسوب ميشوند و منابعي كه مورچهها براي ادامه حيات خود جمعآوري ميكنند ارزش بسيار زيادي برايشان دارد
اما مورچهها به عنوان غارتگراني بزرگ و حتي خطرناك نيز به شمار ميآيند. اين حشرات ميتوانند در دستههاي بزرگ به سوي طعمه مورد نظر حمله كرده و با غارت آن و حتي محل زندگياش انبوهي از مواد غذايي را به محل زندگي خود منتقل كنند. برگ برنده مورچه در اين مهارت، حمله آنها در دستههاي بزرگ است. در حقيقت نميتوان مورچهاي را ديد كه به طور انفرادي از دسته اصلي يا محل زندگي جدا شده و براي غارت طعمه به سوي ديگري حمله ور شود. غارت قرباني و طعمه از سوي مورچههاي كارگر صورت ميگيرد. مورچهها حشرات بسيار ماهري در امر غارت و چپاول طعمههاي خود به شمار ميآيند. آنها وابستگي عجيبي به محل زندگي و قلمروي حياتي خود دارند تا آنجا كه در دفاع از آن بسيار جدي و حتي پرخاشگر محسوب ميشوند. منابعي كه مورچهها براي ادامه حيات خود جمعآوري ميكنند ارزش بسيار زيادي برايشان دارد و دقيقا براساس همين ارزشگذاري است كه از قلمروي محيطي خود دفاع ميكنند. تمامي اين خصوصيات دفاعي و تهاجمي نشان ميدهد مورچهها تاثيرگذاري جدياي بر محيط زندگي خود دارند.
در تحقيقات اخير مشترك دانشمندان در آلمان و انگليس براي نخستين بار در جهان به بررسي ابعاد تاثيرگذاري مورچهها بر محيط اطراف زندگيشان پرداخته شده است. نتايج اين بررسي نشان ميدهد به رغم اينكه مورچهها حشراتي غارتگر به شمار ميآيند، اما حضور آنها در طبيعت ميتواند به افزايش كمي و تنوع ساير گونههاي جانوري منجر شود. در حقيقت آنها به طرز چشمگيري، نقش مهمي در شبكه غذايي محيط اطراف خود ايفا ميكنند كه اين خود بر زندگي ساير گونههاي جانوري ساكن در همان محيط تاثير شگرفي دارد.
در بررسي اخير دانشمندان، تمركز اصلي روي 2 گونه مورچه تحت عناوين مورچه سياه ساكن باغ و باغچهها و همچنين مورچههاي قرمز معروف بوده است. اين دو گونه شناخته شده از مورچهها تقريبا در سراسر اروپا و بسياري از نقاط مختلف جهان نيز ديده ميشوند. براساس تحقيقات مشخص شده است تجمع كم مورچهها در يك محيط مشخص، موجب افزايش تنوع و شمار كمي ساير گونههاي جانوري در همان منطقه ميشود. اين افزايش تنوع درخصوص جانوران گياهخوار يا جانوراني كه نقش قابل توجهي در تجزيه خاك دارند، بيشتر به چشم ميآيد. از سوي ديگر مشخص شده است در جمعيتهاي قابل توجه، مورچهها هيچ گونه تاثيرگذاري بدي بر محيط اطراف يا جانوراني كه در آن زندگي ميكنند، ندارند كه اين خود نشان ميدهد وجود اين حشرات در جمعيتهاي كم يا زياد نميتواند براي محيط اطراف مخرب باشد. با اين حال دكتر فرانك وان وين از محققان اين پروژه ميگويد: آنچه ما كشف كردهايم نشان ميدهد تاثيرگذاري مورچهها بر كيفيت لايههاي مختلف خاك، تاثيرگذاري مثبتي نيز بر زندگي گونههاي مختلف جانوري همان ناحيه به همراه دارد، اما هر چه شمار مورچهها بيشتر شود، تاثيرات مربوط به غارتگري آنها بر محيط و خاك بر كمك به بهبود كيفيت زندگي گونههاي جانوري چربش پيدا ميكند.
-
راز موفقيت پنگوئن ها در مقاومت با سرما
گروهی از فیزیکدانان آلمانی با رصد رفتار پنگوئن های امپراتور موفق شدند از راز موفقیت پنگوئن ها در زنده ماندن در هوای بسیار سرد قطب جنوب پرده بردارند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان دانشگاه «ارلانگن- نوریمبرگ» یک دوربین با وضوح تصویر بالا را به منظور رصد حرکات ماهرانه و پیچیده دسته ای از پنگوئن های نزدیک به ایستگاه تحقیقاتی نیومایر قطب جنوب نصب کردند.
بررسی فیلم هایی که این دوربین از این پرندگان گرفت نشان داد که دسته پنگوئن ها حرکات هماهنگ موجی را انجام می دهند که به طور عادی از چشم انسان پنهان است.
در بازبینی این فیلم در حرکت تند، دانشمندان مشاهده کردند که پنگوئن های امپراتور در یک هماهنگی بسیار بالا و به صورت دسته جمعی خود را تکان می دهند. به طوریکه هر 30 تا 60 ثانیه یکبار، تمام پنگوئن ها یک گام کوچک را می سازند که از دور شبیه به یک حرکت موجی می شود. زمانی که این حرکات کوچک به آخرین ردیف دسته رسید دوباره از ردیف اول شروع می شود.
این محققان در این خصوص توضیح دادند:«هر پنگوئن نسبت به پنگوئن کناری، موقعیت خود را به هیچ وجه تغییر نمی دهد و هیچکدام از آنها تلاش نمی کنند که راهی برای خارج شدن از دسته پیدا کنند».
بسیاری از این پنگوئن ها زمانی که دمای بین 43- و 33- درجه سانتیگراد بود و سرعت باد به 8.3 متر بر ثانیه می رسید بین پرهای خود از تخم ها مراقبت می کردند و یا روزها بود که غذایی نخورده بودند.
به گفته این دانشمندان، انجام این حرکات موجی، راهی برای حفظ گرما در میان گروه و مقاومت در برابر سرمای کشنده قطب جنوب در فصل زمستان است.
-
جنگ و دفاع دردنياي مورچهها
مورچهها گرچه جثه بسيار كوچكي دارند اما در همين جثه كوچك دنيايي از توانمنديها نهفته كه دانش بشري در كشف بسياري از آنها ناتوان بوده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همزمان با پيشرفت فناوريهاي نوين و به روز شدن ابزار و سيستمهاي تشخيصي و اكتشافي، رازهاي هيجانانگيز دنياي مورچهها نيز بتدريج برملا ميشود. جنگ در دنياي مورچهها يكي از جالب توجهترين اين رازها بوده كه البته درك دانشمندان از اين موضوع پيشرفت قابل توجهي پيدا كرده است. مورچههايي كه در يك نقطه ساكن هستند و در اصطلاح به آنها مورچههاي بومي گفته ميشود به مورچههاي مهاجم رحم نميكنند. اما چگونگي نبرد ميان آنها خود راز بزرگي است كه اكنون پرده از آن برداشته ميشود.
گونهاي از مورچهها كه تحت عنوان مورچه آرژانتيني شناخته ميشود، بتدريج در سراسر جهان پخش ميشوند. رفتار اين حشره بخصوص در زمان دفاع از حريم زندگي خود براي دانشمندان از هيجان خاصي برخوردار است. همين نكته موجب شده تا گروهي از دانشمندان دانشگاه استنفورد به مطالعه دقيق رفتار ساير مورچهها در دفاع از خود در برابر مورچههاي مهاجم آرژانتيني بپردازند. آنها متوجه اين موضوع شدهاند كه مورچههاي محلي و ساكن مناطق مختلف جهان با استفاده از سم به استقبال مورچههاي آرژانتيني ميروند. اين كشف مهم دريچه تازهاي به سوي دانشمندان گشوده است.
آنها اكنون ميتوانند درك بهتري از نبرد ميان مورچههاي محلي و مورچههاي مهاجم داشته باشند. اين مورچههاي مهاجم كه خاستگاه آنها آمريكاي جنوبي است اكنون در بسياري از نقاط جهان ديده ميشوند و بتدريج بر سراسر زمين مسلط ميشوند. تحقيقات دانشمندان نشان ميدهد مورچههاي آرژانتيني محدوده وسيعي از كاليفرنيا در آمريكا تا آفريقاي جنوبي را زير پاهاي خود گرفتهاند. اين حشرات حتي در منطقه مديترانه و مناطق حارهاي زمين نيز گسترده شدهاند. اما چگونه ممكن است كه چنين حشرهاي سر از بسياري از نقاط جهان در آورد؟ پاسخ به اين پرسش را بايد در محمولههاي شكري دانست كه از آرژانتين روانه بسياري از نقاط جهان ميشوند. تحقيقات دانشمندان نشان ميدهد در اين محمولههاي شكر شمار قابل توجهي از مورچههاي آرژانتيني وجود دارند كه از اين طريق سيطره خود بر ساير نقاط جهان را گسترش ميدهند. تا پيش از اين تصور ميشد كه هيچ نوع مورچه محلي توانايي مقاومت در برابر آنها را ندارد، اما اكنون مشخص شده است كه هميشه نيز اينچنين نيست.
دانشمندان دانشگاه استنفورد در تحقيقات اخير خود متوجه اين موضوع شدهاند كه نوعي از مورچهها تحت عنوان مورچه زمستاني كه همواره مورد تهاجم مورچههاي آرژانتيني قرار ميگيرند براي نجات خود و محدوده زندگيشان رو به جنگهاي شيميايي ميآورند. مورچههاي زمستاني توانايي خيرهكنندهاي در زندگي در محيطهاي بسيار سرد و خشن دارند. اين توانمندي تا به آن حد است كه از آن به عنوان يك ويژگي غيرطبيعي ياد ميشود. مورچههاي زمستاني برخلاف ساير حشرات عمل ميكنند و براي دفاع از خود نوعي سم در غدد موجود در شكم خود توليد ميكنند. اين سم تنها زماني آزاد ميشود كه مورچه تحت استرس ناشي از حمله مورچههاي ديگر بخصوص مورچه آرژانتيني قرار ميگيرد. كشندگي اين سم در دنياي مورچهها قابل توجه است به طوري كه تنها يك قطره بسيار كوچك از آن براي از پاي درآوردن مورچه مهاجم آرژانتيني كافي است. محققان براي اينكه از قدرتكشندگي اين سم مطمئن شوند آن را در محيط آزمايشگاهي مورد بررسي قرار دادند و متوجه شدند تا 79 درصد قدرت كشندگي دارد.
مورچهها مجموعهاي كامل از تكنيكهاي دفاعي و تهاجمي را دارند و در عين حال ميتوان از آنها به عنوان الگويي استثنايي در ايجاد شبكههاي
همكاري و تعاون استفاده كرد
دكتر دبورا گوردون از استادان زيستشناسي دانشگاه استنفورد كه تخصص ويژهاي در زمينه مورچهها دارد، ميگويد: اين براي نخستينبار در تاريخ علم است كه بشر به درك روشني از مقوله چگونگي دفاع در دنياي مورچههاي بومي در تقابل با مورچههاي آرژانتيني دست يافته است. با استناد به نتايج اين بررسي ميتوان گفت كه مورچههاي بومي و ساكن نقاط مختلف جهان برخلاف آنچه تصور ميشده است توانايي خوبي براي مقابله با مورچههاي مهاجم آرژانتيني دارند. او ادامه ميدهد: در ابتداي امر حتي من نيز باور نميكردم مورچههاي بومي بخصوص مورچههاي زمستاني بتوانند در برابر هجوم مورچههاي آرژانتيني مقاومت كنند اما اكنون نظر ديگري دارم. مورچههاي زمستاني هيچگونه نيشي ندارند و به همين دليل تصور اينكه اين مورچهها در زمره مورچههاي مهاجم قرار بگيرند كمي دشوار به نظر ميرسد. اما اكنون حتي دانشجويان دوره كارشناسي ارشد زيستشناسي دانشگاه استنفورد نيز چگونگي توليد و بهكارگيري اين سم از سوي مورچههاي زمستاني را ميبينند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مورچههاي آرژانتيني حشراتي هستند كه تقريبا در هر جا و اوضاع جوي ميتوانند به حيات خود ادامه دهند. اين مورچهها حتي در اوضاع جوي سرد، زمستانهاي باراني و تابستانهاي خشك به راحتي به حيات خود ادامه ميدهند. در سالهاي اخير ردپاي اين مورچهها در مناطق مختلفي از جهان از جمله ژاپن، هاوايي، آفريقاي جنوبي و حوزه درياي مديترانه ديده شده است.
اينكه گفته ميشود مورچهها حشراتي خاص با توانمنديهاي خيرهكننده هستند حرف تازهاي نيست. مدتهاست كه دانشمندان متوجه شدهاند مورچهها موجوداتي باهوش، سختكوش، جنگجو و حتي مسووليتپذير و فداكار براي ساير اعضاي گروهشان هستند. سراسر زندگي مورچهها در تلاش سپري ميشود.
شيوه زندگي مورچهها از هرگونهاي كه باشند تقريبا مشابه است. همه آنها از مورچههاي سرباز گرفته تا كارگر در خدمت و بقاي جامعه خود هستند. گونهاي از مورچهها كه تحت عنوان مورچه فئيدول شناخته ميشود همواره مورد توجه زيستشناسان بوده است.
مورچه سرباز اينگونه همواره مراقبت كاملي از مكان خود به عمل ميآورد تا از ورود هرگونه دشمني جلوگيري شود. مورچهها از حس تعاون و همكاري بالايي برخوردار هستند و براي حفظ كلني خود دست به هرگونه فداكاري ميزنند. به عنوان مثال مواردي ديده شده است كه گروهي از مورچهها با بدنهاي خود پلي را ساختهاند تا ساير اعضاي گـروه بتوانند از روي مانع سر راه عبور كنند.
مورچهها براي دفاع از لانه از هيچ دشمني هر اندازه هم كه بزرگ باشد نميترسند. گونهاي از مورچه تحت عنوان سكروپيا وجود دارد كه دشمن را محاصره كرده و با گاز گرفتن آنها بيحركتشان ميكنند.مورچهها مجموعهاي كامل از تكنيكهاي دفاعي و تهاجمي را دارند و در عين حال ميتوان از آنها به عنوان الگويي استثنايي در ايجاد شبكههاي همكاري و تعاون استفاده كرد.
سايت popular Science
-
سريعترين شکارچي جهان زير آب
سریعترین ماهی که در آبهای سیاره زمین زندگی می کند برای تعقیب و شکار ماهی های کوچک ساردین با سرعتی برابر 120 کیلومتر بر ساعت شنا می کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکاسی کردن از شمشیر ماهی های آتلانتیک برای عکاسان زیر آب یکی از دشوارترین و طاقت فرساترین ماموریت ها است زیرا سرعت بالای این جاندار در هنگام شنا، وی را به یکی از پرسرعتترین شکارچیان ماهی های ساردین تبدیل کرده و از این رو عکاسی از این ماهی نیازمند سرعت بالا و همزمان عکاس و دوربین وی خواهد بود.
ماهی های ساردین سالانه از میان سواحل «یوکاتان» مهاجرت می کنند و در این سفر پر خطر مورد هجوم شکارچیانی مانند این نوع از شمشیر ماهی ها قرار می گیرند. با آغاز حمله همه جانبه این شمشیرماهی ها، ساردینها به سرعت حباب تدافعی را تشکیل می دهند و با ایجاد گروهی بزرگ تلاش می کنند این مهاجمان سریع السیر را ناکام بگذارند.
«رینهارد دیرشرل» نام عکاسی آلمانی است که توانست است تصاویر متعددی را از صحنه هجوم شمشیر ماهی ها به ساردین ها به ثبت برساند، شکاری پر سرعت که گاه سرعت در آن به 120 کیلومتر بر ساعت نیز می رسد. وی می گوید ساردین ها برای نجات دادن خود از هجوم شمشیرماهی ها از هر حربه و مانعی استفاده می کنند و نکته جالب اینجا است که در حیت ثبت این تصاویر، ساردین های بی دفاع برای فرار از شمشیر ماهی از بدن عکاس برای محافظت از خود استفاده کردند.
به گفته «دیرشرل» در هنگام عکاسی از این صحنه، ساردین ها گاه به دور وی حلقه می زده اند و شمشیرماهی ها نیز در تعقیب ساردین ها به دور عکاس شنا می کرده اند، اما تا زمانی که حضور انسان را در منطقه احساس می کردند، به ساردین ها حمله نمی کردند.
«دیرشرل» می گوید در صورتی که شمشیر ماهی ها حمله به ساردین ها را آغاز می کردند، به واسطه سرعت بالا و شمشیری که بر روی بینی آنها قرار دارد می توانستند آسیب های جدی را به وی وارد آورند.
-
كلاغها ،افراد شرور را رسوا ميكنند!
اگر تاكنون نسبت به قارقار كردن كلاغها در برابر خطر احتمالي، كنجكاو بودهايد، دانستن اين مطلب جالب است كه آنها به تقليد از والدين و همنوعان خود نسبت به افراد خطرناك واكنش نشان ميدهند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان دانشگاه واشنگتن، پنج سال پيش دريافتند كه كلاغها از قابليت تشخيص انسانهاي خطرناك برخوردارند.
محققان در تحقيقات خود با نقابي شبيه انسانهاي غارنشين، كلاغهاي آمريكايي را در تله انداختند. اين كلاغها سپس تمام افرادي را كه با اين شمايل مي ديدند، دنبال كرده و به شدت قارقار ميكردند، اما در برابر انسانهاي عادي رفتاري آرام داشتند.
از آن به بعد اين محققان به بررسي واكنش كلاغها به نقابها پرداختند. دو هفته بعد از اين جريان، 26 درصد كلاغها با افراد نقابدار با شدت برخورد كرده و در مدتي حدود دو سال و هفت ماه بعد اين ميزان به 66 درصد رسيد. در سال پنجم اين تعداد بيشتر شده و حتي از محدوده تحقيق به خارج درز كرده بود.
اين در حالي است كه به گفته محققان، كلاغهاي جوان نيز كه در زمان وقوع حادثه اصلي به دنيا نيامده بودند نيز با كپي برداري از رفتار والدين خود با افراد نقابدار با شدت برخورد ميكردند.
كلاغها از دو شيوه عمده يادگيري برخوردارند. آنها يا از تجربيات شخصي خود و يا با مشاهده ديگران به يادگيري در مورد مسائل از جمله خطرات جديد ميپردازند.