خبنقل قول:
من تهرانم و خبر از شهر های دیگه ندارم
دوستان دیگه رو نمیدونمنقل قول:
بنده دانشجوی سال 5 داروسازی ام...
:11:
خبنقل قول:
من تهرانم و خبر از شهر های دیگه ندارم
دوستان دیگه رو نمیدونمنقل قول:
بنده دانشجوی سال 5 داروسازی ام...
:11:
سلام. جناب Feli عزیز، اولاً برای شما آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم روز به روز بر علم و آگاهی و دانش شما راجع به داروها افزورده و افزوده شود. ثانیاً وقتی فرمودید که دانشجوی رشته داروسازی هستید تصمیم گرفتم راجع به قرص دیگه ای که دکترم در این مورد تجویز کرده یه مشورتی از شما بگیرم. متاسفانه ایران ما همیشه تعطیله. به گمونم دکترم هم تا 15 فروردین نباشه. به همین خاطر مشورت با یک فرد متخصص اون هم از نوع دکتر دارو ساز می تونه کمک خوبی باشه.
اگه یادتون باشه نوشته بودم که شربت تئوفیلین جی برای رفع سرفه و تنگی نفس ناشی از این سرفه مصرف می کنم. یعنی تا این سرفه نیاد، تنگی نفس هم وجود نداره.
یه قرص دیگه که برای پیشگری از آسم مصرف می کنم(دکترم تجویز کردند)، کتوتیفن هست که شبی یک عدد می خورم. دکترم 30 عدد از این قرص ها نوشته بودند که من تا حالا(جمعه) 27 تاش رو خوردم یعنی سه تای دیگه بخورم تمومه ولی تا حالا اثر خاصی ندیدم. حالا نمی دونم اگر قرص اثر می کرد دیگه من تنگی نفس نداشتم؟ یعنی حالا که هنوز سرفه می کنم و نفسم تنگ می شه یعنی قرص ها اثر نکردند؟ آیا ممکنه دکتر دوباره همین قرص رو تجویز کنه؟
توی پست قبلی ام به نکته ای اشاره کردم که در مورد جوش هایی بود که روی بدنم می زنه. حدوداً یک هفته ای هست که بدنم جوش می زنه. حالا نمی دونم از عوارض کتوتیفن هست یا به شربت تئوفیلین مربوط می شه؟
با تشکر از لطفتون:40:نقل قول:
بابا مگه دکترا دل ندارن؟اونا هم تعطیلی میخوان دیگه...:31:
نه،متاسفانه یادم نیس ولی:
کتوتیفن یک داروی ضد هیستامین با خواص ضد آنافیلاکسی هست.از راه خوراکی به خوبی جذب میشه و اثرش تا 12 ساعت باقی میمونهاثرات پیشگیری کننده ی دارو اهسته هست برای رسیدن به بیشینه اثر دارویی 6-4 هفته زمان لازمه...معمولا در بزرگسالا 1 میلیگرم از دارو دوبار در روز همراه غذا تجویز میشه!به پزشکتون اطلاع بدید.در صورت لزوم دارو تا 2 میلیگرم دوبار در روز افزایش میابد.از وضعیت شما اطلاعی ندارم.ولی تو بیمارای حساس به اثر تسکین دهنده،در ابتدا 0.5 - 1 میلیگرم هنگام شب تجویز میشه.
تیوفیلین-جی برای جلوگیری یا تخفیف بروز علایم آسم نایژه و اسپاسم برگشت پذیر نایژه همراه با برونشیت مزمن وآمفیزم ریوی بکار میره.تیوفیلین از طریق افزایش cAMP داخل سولی طور مستقیم سبب شل شدن عضلات صاف راههای تنفسی و عروض ریوی میشه و موجب کاهش اسپاسم نایژه و افزایش سرعت جریان هوا و ظرفیت حیاتی میشه.با این دارو تاکیکاردی،تپش قلب،تهوع و اختلالات گوارشی،سر درد،بی خوابی،آریتمی و تشنج گزارش شده و نمیشه جوش های شما رو به این دارو مرتب دونست!شما اسپری های تنفسی سالبوتامول استفاده کرید؟و البته
جنسیت و سن رو هم ذکر کنید ؟
سلام دوست عزیز. چرا دکترها هم دل دارن و باید استراحت بکنن ولی بدبختانه بیماریها تعطیلی ندارن و دل داشتن و دل نداشتن هم حالیشون نیست. تقصیر شما دکترهاست که این میکروب ها رو خوب ادب نمی کنید تا یادشون بمونه که عیدا تعطیله!
جدا از شوخی و مزاح باید یک شرحی راجع به شروع این بیماری براتون بگم.
یک صبح از خواب پا شدم و دیدم که زیر ابروهام و روی پلک هام کمی ورم کرده و کمی هم قرمز شده. این قضیه برای اوایل محرم هست. روز بعد که از خواب پا شدم دیدم که روی پلک چشم چپم ورم کرده ولی این بار بیشتر از دیروز. خارش و سوزش و... هم نداشت. روز بعد، این اتفاق برای چشم راستم افتاد. روز بعد هر دو چشمم ورم کرد و از روز چهارم دانه هایی قرمز رنگ روی شکمم ظاهر شد. این دانه ها که دقیقاً شبیه کهیر بودن روز به روز بیشتر شدند و بدنم رو فراگرفتند. مثل کهیر بودند. قضیه دو هفته ای گذشت ولی چون در بچگی سابقه کهیر داشتم به دکتر مراجعه نکردم چون بچه هم که بودم خودش خوب شد. در هفته سوم، سرفه اومد سراغم که بعضی وقت ها یک شب درمیون و بعضی وقت ها دو شب درمیون و هنگام خوابیدن شروع می شد. حدوداً دو ساعتی سرفه می کردم و خوب می شد و لطف می کرد اجازه خواب رو صادر می کرد! سه هفته به این منوال گذشت، نه سرفه خوب شد و نه کهیرها تا اینکه سرما خوردم.
دو روز از سرماخوردگی گذشت ولی تنگی نفس و از این جور حرف ها وجود نداشت که به دلیل وخامت حال و بی خوابی و بی قراری رفتم دکتر. دکتر گفت چرا گذاشتی 3 هفته از این قرمزی ها گذشته و حالا آمدی که من هم موارد ذکر شده را گفتم. قرص هیروکسی زین 10 را دادند و گفتند اگر بعد از دو روز اثر نکرد بیا آزمایش بده تا معلوم شود اینها چیست؟ هیدروکسی زین تا یک روز اثر گذاشت و خارش به کلی رفع شد ولی بعد از آن، لحظه به لحظه اثرش کم رنگ تر شد و فقط منگی و گیجی و خواب آلودگی به همراه داشت. روز چهارم سرماخوردگی، به سرفه افتادم و نفس تنگی شد میهمان ناخوانده. دکترم را عوض کردم و پیش یک متخصص جراح عمومی و داخلی رفتم. ایشان یک آمپولی دادن که حدوداً 2 میل بود، شیری رنگ بود که نامش خاطرم نیست. 12 عدد کپسول آزیترومایسن که باید روزی 1 عدد می خوردم. البته بماند که حساسیت به این کپسول از قرص هفتم شروع شد و من را بیچاره کرد طوریکه خوردنش را قطع کردم. قرص رازو-سیتریزین10 را هم دادند که شبی یک عدد باید می خوردم که فقط 5 تای آن را خوردم چون آنهم به گمانم خواب آور بود. شربت تئوفیلین-جی هم داده بودند.
خلاصه اینکه بعد از حدوداً یک هفته ای دوباره دکترم را عوض کردم چون نتیجه مطلوب حاصل نشده بود. دکتر سومم، تشخیص آسم دادند و یک آمپول شیری رنگ یک میلی که جعبه اش عجیب غریب بود را تجویز کردند و به خاطر حساسیتم به آزیترومایسین، آموکسیسیلین دادند. شربت تئوفیلین و کتوتیفن (یک عدد در شب) و قرص دگزامتازون که هر 12 ساعت یک عدد باید می خوردم. قرص دگزامتازون که تمام شده(قرمزی ها شکر خدا از بین رفته. راستی این قرمزی ها کهیر نبود و دکترم چیزی شبیه بزو گفت ولی آخرش هم نفهمیدم که اینها چی بودند) و فقط کتوتیفن مونده. چون کتوتیفن رو 30 تا دادند پس می شه سه هفته، یعنی اثرگذار نیست.
حدوداً 10 روزی می شه که بدنم جوش می زنه، حالا نمی دونم برای کدوم یکی از این قرص ها و داروهاست. در جوابتون باید بگم که سالبوتامول استفاده نمی کنیم، فقط وقتی دکترم خواستند که تشخیص آسم رو بدهند و یک آزمایشی که میزان نفس رو می سنجه گرفتند از دو تا پاف اون استفاده کردم. جنس مونث و 30 سال.
عجب شرح حالی دادم. خودش شد یک کتاب!!!
اينكه روي بعضي از دارها نوشته به صورت هيدروكلرياد يعني چي؟
خب!یادمه مادر منم تو این سن دچار نفس تنگی شده بود:41:واقعا درد آوره...میدونم.ولی خدا رو شکر خوب شد بعد از چند سال.نقل قول:
در مورد لک های بدنتون نظری ندارم.باید دقیق ببینم تا بتونم نظرم رو بدم.ولی به خاطر تجویز هیدروکسی زین احتمالا پزشکتون تشخیصش این بوده : كنترلخارشهاي آلرژيك از جمله كهير مزمن ...یکی از این دو
شما دچار فشار ها عصبی هم هستید؟یا احیانا به غذایی حساسیت ندارید؟یک سری غذا ها واقعا میتونه برای شما مثل سم عمل کنه!مثلا غذا های حاوی گردوی زیاد که حالا شما مونث هستید بهتر میدونید.:31:از این لحاظ مشکلی ندارید؟
با سلام و تشکر
1-چند سال طول کشید تا مامانتون خوب شدند؟
2-چه راه درمانی رو طی کردند؟
3-قرص هیدورکسیزین و سیتریزین10 که اصلاً موثر نبودند ولی دگزامتازون اثر گذاشت و قرمزی ها و خارش ناشی از اون رو از بین برد.
4-جوش ها مثل جوش های معمولی می مونه. مثل همه جوش هایی که روی بدن همه آدم ها می زنه.
5-این جوش ها حتماً علتی دارن و به گمانم اثر یکی از این داروهاست. راجع به غذا و حساسیتی که نسبت به اونها ممکنه به وجود بیاد که نمی تونم حرفی بزنم ولی مثلاً شیرینی، شیر کاکائو، مواد تحریک کننده یا آبی که از شیر آب می خورم، آجیل و... باعث سرفه می شه که اونها رو نمی خورم. البته این یک ماه اینجوری شده و قبلاً اصلاً به این موارد حساسیتی نداشتم. راجع به آب لوله کشی باید عرض کنم که آب تهران چندان بهداشتی نیست و ما آب جوشیده سماور رو در یخچال می گذاریم و می خوریم که بهتر از آبی است که مستقیم از شیر آب می آید.
6-راجع به اضطراب و استرس هم باید بگم که کی هست که این روزها با این مقوله سر و کار نداشته باشه. زندگی در شهر ها خصوصاض در تهران پر از اضطراب و استرس هست.
7-من 8 سال هست که پر کاری تیروئید دارم و ید هم نخوردم و جراحی هم نکردم.
امیدوارم توضیحات کامل بوده باشه.
خوب اون موقع من سال اول دانشگاه بودم.4 سال پیش تقریبا
یادمه خیلی سهل انگاری میکرد و فقط با اسپری سالبوتامول سر و تهش رو هم میاورد.بعد به اصرار من رفت پیش پزشک.اصلا یادم نیس که چه چیزی مصرف میکرد چون من دانشجو بودم و خونه نبودم ببینم چی مصرف میکنه ولی به 6 ماه نکشید که کاملا خوب شد.ولی هنوز هنوزه هم هرازگاهی فشار های عصبی یا خنده های شدید و نا پرهیزی نفس تنگیش دوباره میاد سراغش.پس یادت باشه این آلرژی همیشه تو بدنت هست حتی با درمان.
در مورد استرس خوب حق دارید.این یه شعاره که ما پزشک های میگیم و که نباید حرص و جوش بخورید!باور کنید خودمون هم میدونیم امکان نداره ولی سعی کنید تا میتونید از عوامل تنش زا دوری کنید.
در مورد جوش هاتون دقیقا بگید که چه جوریان و کجای بدنتون هست...
درمان رو زیر نظر پزشکتون ادامه بدید و بهش اعتماد کنید...
میشه اسم پزشک هاتون رو بپرسم؟
سلام
1-این جوش ها، در صورت، روی بازوها، کمر و سینه می زند. و مثل یه جوش معمولی می مونه که روی بدن همه می تونه بزنه. دیروز قرص کتوتیفن تموم شد و اگر جوش ها رو به بهبود بگذرانند پس معلوم می شه که به خاطر این قرص بوده.
2-بله، چرا نمی شه. برای آسم که رفتم پیش دکتر بهنیا که متخصص قلب و داخلی هستن. و برای تیروئید که دکتر زیاد رفتم. مثلاً دکتر گُلگیری(فوق تخصص غدد)، دکتر طبسیان(به گمونم فوق تخصص تیروئید و نه فوق تخصص غدد)، یه دکتر دیگه که ایشون هم فوق تخصص غدد بودن و فوت کردن و شما هم حتماً اسمشون رو شنیدید ولی اسمشون رو یادم نمی یاد. دکتر جنیدی(متخصص داخلی، جراحی عمومی، تیروئید) و برای اولین بار هم که 8 سال پیش بود رفتم پیش یه متخصص داخلی به نام دکتر زمردی. بعد از عید می خوام برم پیش دکتر فریدون عزیزی در بیمارستان آیت الله طالقانی که رئیس متخصصين غدد درون ريز ايران هستند.
3-یه سوال نیمه خصوصی: چه حسی دارید وقتی از درس هایی که می خونید به صورت عملی استفاده می کنید؟ من فکر می کنم که باید خیلی حس جالبی باشه. من رشته پزشکی رو دوست دارم ولی وقتی فکرش رو می کنم که باید یه موجود زنده رو با چاقو برم سراغش، یه حالی می شم!!!! بدنم به صورت کامل یخ می کنه و بی حس می شه.
4-راستی یه مطلب جالب راجع به خرما پیدا کردم:نقل قول:
خرما براي بيماراني كه از چربي خون و چاقي، ناراحتي هاي تنفسي و بويژه تنگي نفس (آسم) رنج مي برند، مفيد است. با مصرف خرما كار غده تيروئيد نيز تنظيم مي شود.
کد:http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1441115
الان زیر نظر کی هستید؟نقل قول:
جالبه خوب!هر کسی به شغلی که علاقه داره و بهش برسه قطعا از به کاربردنش لذت خاصی میبره..خب ما بیشتر با علم شیمی و بیوشیمی در ارتباطیم و از این جور چیزا کمتر داریم(نه اینکه نداشته باشیمااا)
میدونید چند نوع جوش داریم؟یه مقدار توضیح میدید که این جوش ها چه طوریان؟کومدون-پاپول-ندول... کدوم آخه؟
در مورد خرما و این جور ا باید بگم که بی تاثیر نیستن.ولی اگه تاثیرات شگرفی داشتن شرکت های داروسازی این قدر بی کار مینشستن؟