سالهای 1989 تا 1994 بخش 2
مايكل موافقت كرد كه اين قسمت چهار دقيقه اي را از كليپ حذف كند و بيانيه اي در اين باره منتشر كرد:
”فكر كردن راجع به اين مسئله كه كليپ «Black Or White» ميتوانست بر روي رفتار كودكان يا بزرگسالان تاثيرات مخربي بر جاي بگذارد، آزارم ميدهد. من همواره كوشيده ام تا الگوي خوبي باشم. بنابراين تغييراتي در اين كليپ ايجاد كردم تا از هرگونه تاثير منفي بر رفتار هر شخص جلوگيري كرده باشم. من عميقا بابت هر لطمه اي كه در نتيجه ي تماشاي قسمت آخر كليپ «Black Or White»، متوجه ي كودكان، والدينشان يا سايرين شد، متاسفم.“
اما اين تنها قسمت پاياني «Black Or White» نبود كه آن را تماشايي و درخور توجه ميكرد. اين اولين باري بود كه در يك كليپ موسيقي از جلوه هاي ويژه معروف به مورفينگ استفاده ميشد. اين تكنيك انقلابي، تنها در دو فيلم[ويلو ـ ترميناتور 2] استفاده شده بود. اما هرگز در يك كليپ موسيقي به كار نرفته بود.
مايكل براي بار ديگر بنيانگذار روشي نوين در صنعت موسيقي شد.
اين كليپ به موفقيت فوق العاده اي دست يافت و در صدر جدول پر فروشها قرار گرفت. آهنگ «Black Or White» كه گيتار آن را اسلش، گيتاريست گروه تفنگها و گلهاي رز (Guns and Roses) مينواخت، كامل شده ي آهنگي است كه براي قسمت آغازين آلبوم «Bad» در نظر گرفته شده بود.
در سال 1989، زمانيكه مايكل كار بر روي آلبوم «Dangerous» را آغاز كرد، از بيل بترل كه غزليات رپ آهنگ «Black Or White» را نوشته و همچنين دستيار توليد اين آهنگ بود، خواست تا آن آهنگ را كه بدست فراموشي سپرده شده بود، دوباره زنده كند.
در بيست و پنجمين سالگرد مراسم جوايز موسيقي ان.اي.اي.سي.پي (NAACP)، مايكل براي آهنگ «Black Or White» جايزه اي را دريافت كرد.
در 21 نوامبر سال 1991، چيزي كه دنياي موسيقي چهار سال تمام در انتظارش به سر برده بود، اتفاق افتاد: آلبوم «Dangerous» منتشر شد. و رسم بيست ساله را در هم شكست. براي اولين بار در طول مدت بيست سال، يك آلبوم به جاي روز دوشنبه، در روز سه شنبه عرضه شده بود.
از آنجا كه ممكن بود محصولاتي نظير در روز دوشنبه وارد خاك آمريكا شوند، تصميم گرفته شد كه عمده فروشان آمريكا، نسخه هاي آلبوم «Dangerous» را در روز سه شنبه، 21 نوامبر دريافت كنند. يعني پنج روز زودتر از روزي كه رسما براي انتشار آن برنامه ريزي شده بود.
آلبوم «Dangerous» در مكان اول جدول هفتاد و پنج آلبوم پر فروش بريتانيا وارد شد و به مدت يك هفته در صدر باقي ماند. و نود و شش هفته به حضورش در اين جدول ادامه داد.
اين آلبوم، از تمام آلبومهاي شماره يكي كه تا به حال عرضه شده اند، سريعتر به فروش رفته است. «Dangerous» تنها سه روز پس از انتشارش، در مكان اول جدول جاي گرفت. [مايكل با آلبوم بعدي ركورد خود را ميشكند.]
آلبوم «Dangerous» به مدت شش هفته در صدر جدول پر فروش ترين آلبومهاي ايالات متحده قرار داشت. اين آلبوم در مكان يازدهم جدول آلبومهاي برتر سياه پوستان وارد شد و در هفته ي چهارم در صدر جدول قرار گرفت و به مدت دوازده هفته مكانش را حفظ كرد.
در نيمه شب 24 نوامبر، درهاي توير ركوردز واقع در بلوار سانست در آمريكا، براي عرضه ي آلبوم «Dangerous» به روي متقاضيان گشوده شد. در حاليكه قسمتهايي از آلبوم بر روي صفحه ي غول پيكر بيست و پنج فوتي كه بر بالاي برج نصب شده بود، نمايش داده ميشد.
پوشش سي دي «Dangerous» كه آماده شدنش شش ماه به طول انجاميد، توسط مارك رايدن طراحي شده بود. او براي تكميل اين اثر سمبليك كه با استفاده از اكريل براق شده بود، با نانسي دونالد، برجسته ترين كارگردان هنري كمپاني موسيقي سوني و مايكل همكاري كرد.
مايكل ميخواست اين طرح رمز آميز باشد و هر كس بتواند تعبيري از آن براي خود ارائه دهد.
براي اولين بار از زمان انتشار آلبوم «Off The Wall»، مايكل با كويينسي جونز به عنوان تهيه كننده همكاري نكرد. در عوض محبوبترين تهيه كنندگان صنعت موسيقي و بدعت گذاران فني دهه 90 را انتخاب كرد: ”تدي رايلي، برايان لورن و باز هم بروس سوئدن“
مايكل همراه با تدي رايلي، پدرخوانده ي سبك «New Jack Swing» و كسي كه آهنگهاي تند هيپ هاپ (Hip-Hop) را با آوازهاي ملايم سول (Soul)، تركيب كرده و در سالهاي اخير بر جدول موسيقي «R&B» حكم رانده بود؛ به راهش ادامه داد.
آلبوم «Dangerous» در سرتاسر جهان موفقيت فوق العاده اي بدست آورد.
در سال 1991، مايكل جكسون، مدونا را در مراسم جوايز اسكار همراهي كرد.
مدونا به خاطر آهنگ دير يا زود (soon or Later) از فيلم «ديك تريسي»، برنده ي جايزه ي بهترين آهنگ فيلم از جوايز اسكار شده بود.
در 3 فوريه سال 1992، مايكل در طي يك كنفرانس مطبوعاتي در تالار موسيقي راديويي شهر نيويورك، اعلام كرد كه قصد دارد يك تور جهاني ديگر را اين بار بمنظور جمع آوري پول براي موسسه ي خيريه ي تازه تاسيس اش، «دنيا را شفا بده» (Heal The World)، برگزار نمايد.
سالهای 1989 تا 1994 بخش 3
در پي آن، مايكل در مقابل دوربينهاي خبرنگاران، قراردادي را با كمپاني پپسي كولا به امضا رساند.
در 18 جوئن سال 1992، كتاب «رقصاندن آرزوها» (Dancing The Dream)، كه حاوي شعرها و مقالات مايكل بود، توسط انتشارات دابل دي منتشر شد.
در 23 جوئن سال 1992، مايكل در يك كنفرانس مطبوعاتي در مورد موسسه ي خيريه اش «Heal The World»، گفت: ”من موسسه ي خيريه ي «Heal The World» را براي آن تاسيس كرده ام تا صدايي باشد براي بيصداها (بچه ها)“
در 27 جوئن سال 1992، استاديوم المپيك واقع در مونيخ _ آلمان، ميزبان اولين كنسرت از تور جهاني «Dangerous» بود. در استاديوم هفتاد و دو هزار نفره ي مونيخ، جاي سوزن انداختن نبود. طرفداران به وجد آمده، شاهد اجراي هجده آهنگ بودند كه چهار تاي آنها از آلبوم جديد مايكل انتخاب شده بود. رويداد پايان كنسرت، تيتر روزنامه هاي سرتاسر جهان شد: ”مايكل به وسيله ي موتوري كه به پشتش بسته بود، بر بالاي سر طرفدارانش در استاديوم به پرواز درآمد.“
در آگوست سال 1992، مايكل حق فيلمبرداري از كنسرتهاي تور «Dangerous» را به مبلغ دوازده ميليون پوند به شبكه ي آمريكايي اچ.بي.او فروخت. بالاترين قيمتي كه تا آن زمان براي ضبط يك كنسرت زنده، پرداخت شده بود. تيزر تبليغاتي اچ.بي.او با عنوان «او به آمريكا نمي آيد، به اچ.بي.او مي آيد» منتشر شد. اين تيزر تبليغاتي بالاترين امتياز را در تاريخ اين شبكه ي تلويزيوني بدست آورد.
در 31 ژانويه سال 1993، در بيست و هفتمين سوپر بال (Super Bowl)، شوي بين دو نيمه ي بازي فوتبال در استاديوم رز باول واقع در پاسادنا ـ كاليفرنيا، و در برابر جمعيت يكصد هزار نفري داخل استاديوم و يكصد و سي و سه ميليون و چهارصد هزار نفري كه از تلويزيون شاهد ماجرا بودند، مايكل يك قطعه موسيقي مختلط از آهنگهاي «Jam، Billie Jean، Black Or White، Heal The World» را اجرا كرد.
و بار ديگر، مايكل ركوردي تازه از خود در تاريخ موسيقي به يادگار گذاشت.
اجراي تماشايي مايكل در شوي بين دونيمه ي سوپر بال، بطور زنده از تلويزيون پخش شد و ركورد داشتن بالاترين تعداد تماشاگر تلويزيوني را به ثبت رساند. اين ركورد يكصد و سي و سه ميليون و چهارصد هزار نفري، كه تا به امروز شكسته نشده است، نام مايكل جكسون را بار ديگر وارد كتاب ركوردهاي جهاني كرد.
در 28 جوئن سال 2000، درست پس از سي و چهارمين شوي سوپر بال؛ اجراي سال 1993 مايكل جكسون، از طرف گوردن فوربز از روزنامه ي يو.اس.اي. تودي، به عنوان بهترين اجرا در طول تاريخ برگزاري شوي سوپر بال برگزيده شد.
ده روز بعد، يك برنامه ي تلويزيوني ديگر، مردم را غافلگير كرد. ـ ”مايكل جكسون با اپرا صحبت ميكند“ ـ اولين مصاحبه ي تلويزيوني مايكل پس از ده سال كه بطور زنده از نورلند پخش ميشد، يكصد ميليون نفر در سرتاسر جهان را به خود جلب كرد. اين مصاحبه پر بيننده ترين مصاحبه ي تلويزيوني در تمام دورانها شد و هنوز هم اين ركورد را حفظ كرده است، و همچنين در طول عمر تلويزيون، چهارمين برنامه ي پر بيننده است.
اين مصاحبه، رويداد سال 1993 بود.
در اين مصاحبه، نمايي زيبا از نورلند، به همراه شهربازي، سينما ي خصوصي، و تختخوابهاي مخصوص كودكان بيمار كه براي تفريح به آنجا ميرفتند، نشان داده شد.
در طي اين مصاحبه، مايكل فاش كرد كه از بيماري پوستي ويتيليگو (Vitiligo) رنج ميبرد. اين بيماري باعث از بين رفتن رنگدانه هاي پوست ميشود و رنگ پوست را به تدريج روشن ميكند. اين اولين بار بود كه مايكل در مورد تغيير رنگ پوستش صحبت ميكرد. اما علاوه بر آن چيزهايي نيز در مورد روابطش بيان كرد. در زير قسمت كوتاهي از اين مصاحبه آمده است:
اپرا: آيا بيرون ميروي، با كسي قرار ميگذاري؟
مايكل: بله
اپرا: با چه كساني قرار ميگذاري؟
مايكل: خوب در حال حاضر با بروكي شيلدز. ما سعي ميكنيم به هرجايي نرويم. بيشتر اوقات در خانه هستيم. او به خانه ي من مي آيد و يا من به خانه ي او ميروم. زيرا من دوست ندارم زياد در ديد عموم به اينطرف و آنطرف بروم.
اپرا: آيا تا به حال عاشق شده اي؟
مايكل: بله
اپرا: عاشق بروكي شيلدز بودي؟
مايكل: بله و يك دختر ديگر.
اپرا: و يك دختر ديگر؟ اجازه بده چيزي از تو بپرسم. و خيلي هم دست پاچه هستم كه چگونه اين سوال را مطرح كنم. اما به هر حال ميخواهم بپرسم، آيا تو تا به حال رابطه ي جنسي را تجربه نكرده اي؟
مايكل: بله .......؟؟؟؟؟ چطور توانستي چنين سوالي بپرسي؟
اپرا: فقط ميخواهم بدانم.
مايكل: من يك مرد موقر و خوش رفتار هستم.
اپرا: من اين حرفت را اينطور تعبير ميكنم كه، معتقد هستي يك خانم، يك خانم است و بنابراين...
مايكل: اين مسئله شخصي است. منظورم اين است كه نبايد در مورد اين قبيل چيزها بي پرده صحبت كرد... شما ميتوانيد بگوييد كه من قديمي مسلك هستم. اما، ميدانيد، ميخواهم بگويم اين موضوع كاملا خصوصي است.
اپرا: پس به اين سوال جواب نميدهي؟
مايكل: من دست پاچه شدم.
در اين مصاحبه ي تلويزيوني، كليپ «تسليم من شو» (Give In To Me) براي اولين بار پخش شد.